ABOUT THE SPEAKER
Jake Wood - CEO, Team Rubicon
Jake Wood runs Team Rubicon, a nationwide nonprofit that provides military veterans with the opportunity to continue their service by responding to natural disasters and global crises.

Why you should listen

Jake Wood served as a sergeant in the United States Marine Corps, with deployments to both Iraq and Afghanistan as a Scout Sniper. He received numerous awards in combat, and was the Honor Graduate of Recruit Training from the School of Infantry and Marine Scout Sniper Course. In 2010, along with former Marine William McNulty, he founded Team Rubicon.

As a leading veteran advocate, Jake speaks about issues facing returning veterans and is a member of numerous U.S. committees on the topic. He is also the cofounder of POS REP, the first mobile, proximity-based social network designed exclusively for the veteran community.

Team Rubicon’s awards include the Classy Award for "National Small Charity of the Year," Chase American Giving Awards "Heroes and Leaders" National Award and the 2012 Grinnell Prize. In 2012, he was named a CNN Hero.

More profile about the speaker
Jake Wood | Speaker | TED.com
TEDxSanDiego

Jake Wood: A new mission for veterans -- disaster relief

جیک وود: ماموریت جدید سربازانِ کهنه کار -- کمک رسانی در بلایا

Filmed:
551,463 views

پس از ماهها و یا سالها جنگ در خارج از کشور، ۹۲ درصد از سربازان که کارشان در جنگ پایان آمریکایی اذعان دارند که مایل به ادامه خدمت هستند؛ در عین حال، بلایای طبیعی، یکی پس از دیگری، در تمام دنیا ویرانی ببار می آورند. این دو چالش چه چیز مشترکی دارند؟ موسس تیم "رابیکون"، جیک وود، در سخنرانی تکان دهنده اش بیان می دارد که چطور سربازان که کارشان در جنگ پایان یافته قادرند بطور موثری در پاسخگویی به بلایا، سهیم باشند -- و در این راه، هدفشان، عزت نفس و جمعی خود را مجدد کسب کنند.
- CEO, Team Rubicon
Jake Wood runs Team Rubicon, a nationwide nonprofit that provides military veterans with the opportunity to continue their service by responding to natural disasters and global crises. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:16
Two yearsسالها agoپیش, after havingداشتن servedخدمت کرده است fourچهار yearsسالها
0
545
2425
دوسال پیش، بعد از چهارسال خدمت
00:18
in the Unitedیونایتد Statesایالت ها Marineدریایی Corpsسپاه
1
2970
1660
در سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده
00:20
and deploymentsاستقرار to bothهر دو Iraqعراق and Afghanistanافغانستان,
2
4630
2360
و اعزام به هر دو کشور عراق و افغانستان،
00:22
I foundپیدا شد myselfخودم in Port-au-Princeپورتو پرینس, leadingمنتهی شدن a teamتیم
3
6990
2949
خودم را در "پورتو پرانس" دیدم که رهبری تیمی متشکل از
00:25
of veteransجانبازان and medicalپزشکی professionalsحرفه ای ها
4
9939
2237
سربازان پیش کسوت و پزشکان حرفه ای را داشتم
00:28
in some of the hardest-hitسخت ترین ضربه areasمناطق of that cityشهر,
5
12176
2433
در قسمتهایی از شهر که بیشترین خسارت را از زلزله سه روز پیش خورده بود.
00:30
threeسه daysروزها after the earthquakeزمين لرزه.
6
14609
1526
در قسمتهایی از شهر که بیشترین خسارت را از زلزله سه روز پیش خورده بود.
00:32
We were going to the placesمکان ها that nobodyهيچ كس elseچیز دیگری wanted to go,
7
16135
2163
ما به جاهایی می رفتیم که هیچ کس دوست نداشت بره،
00:34
the placesمکان ها nobodyهيچ كس elseچیز دیگری could go, and after threeسه weeksهفته ها,
8
18298
3531
جاهایی که هیچ کس نمی تونست بره، و بعد از سه هفته،
00:37
we realizedمتوجه شدم something. Militaryنظامی veteransجانبازان
9
21829
3006
ما به نتیجه ای رسیدیم. نظامیان کارآزموده که کارشان در جنگ پایان در پاسخ به مصیبتها، خیلی خیلی خوب عمل می کنند.
00:40
are very, very good at disasterفاجعه responseواکنش.
10
24835
3013
ما به نتیجه ای رسیدیم. نظامیان کارآزموده که کارشان در جنگ پایان در پاسخ به مصیبتها، خیلی خیلی خوب عمل می کنند.
00:43
And comingآینده home, my cofounderبنیانگذاران and I,
11
27848
2475
و در راه برگشت به خانه، من و همکارم
00:46
we lookedنگاه کرد at it, and we said, there are two problemsمشکلات.
12
30323
3263
به اون مسئله پرداختیم، و به دو مشکل برخوردیم.
00:49
The first problemمسئله is there's inadequateناکافی است disasterفاجعه responseواکنش.
13
33586
3006
مشکل اول اینه که واکنش کافی نسبت به بلایا وجود نداره.
00:52
It's slowآرام. It's antiquatedقدیم. It's not usingاستفاده كردن the bestبهترین technologyتکنولوژی,
14
36592
3314
روند خیلی کُندی داره. کهنه و قدیمی است. و از بهترین تکنولوژی و بهترین افراد بهره ای نبرده است.
00:55
and it's not usingاستفاده كردن the bestبهترین people.
15
39906
2381
روند خیلی کُندی داره. کهنه و قدیمی است. و از بهترین تکنولوژی و بهترین افراد بهره ای نبرده است.
00:58
The secondدومین problemمسئله that we becameتبدیل شد awareمطلع of
16
42287
2205
مشکل دومی که به آن پی بردیم این بود که
01:00
was a very inadequateناکافی است veteranکهنه سرباز reintegrationادغام مجدد,
17
44492
2478
استقرار مجدد نظامیان کار آزموده ، بسیار کم است،
01:02
and this is a topicموضوع that is frontجلوی pageصفحه newsاخبار right now
18
46970
2145
و این مطلبی است که در حال حاضر در صفحه اول خبر عنوان می شود
01:05
as veteransجانبازان are comingآینده home from Iraqعراق and Afghanistanافغانستان,
19
49115
2161
چون سربازان کارآزموده در حال بازگشت از عراق و افغانستان هستند،
01:07
and they're strugglingمبارزه می کنند to reintegrateدوباره ادغام شود into civilianغیر نظامی life.
20
51276
3150
و آنها به سختی در تلاش برای بازگشت به زندگی غیر نظامی هستند.
01:10
And we satنشسته here and we lookedنگاه کرد at these two problemsمشکلات,
21
54426
1880
و ما نشستیم و این دو مشکل را بررسی کردیم،
01:12
and finallyسرانجام we cameآمد to a realizationتحقق. These aren'tنه problemsمشکلات.
22
56306
2734
و بالاخره به نتیجه رسیدیم. اینها مشکل نبودند.
01:14
These are actuallyدر واقع solutionsراه حل ها. And what do I mean by that?
23
59040
3462
اینها در حقیقت راه حل بودند. و منظورم از این حرف چیه؟
01:18
Well, we can use disasterفاجعه responseواکنش as an opportunityفرصت
24
62502
3070
خُب، ما می توانیم از پاسخ به فاجعه بعنوان فرصتی برای سربازان کارآزموده که به کشور بازگشتند، استفاده کنیم.
01:21
for serviceسرویس for the veteransجانبازان comingآینده home.
25
65572
2401
خُب، ما می توانیم از پاسخ به فاجعه بعنوان فرصتی برای سربازان کارآزموده که به کشور بازگشتند، استفاده کنیم.
01:23
Recentاخیر surveysنظرسنجی ها showنشان بده that 92 percentدرصد of veteransجانبازان want
26
67973
2500
نظر سنجی های اخیر نشان داده که ۹۲ درصد از سربازان کارآزموده بعد از اتمام خدمت نظامی خود، هنوز مایلند به خدمت خود ادامه دهند.
01:26
to continueادامه دهید theirخودشان serviceسرویس when they take off theirخودشان uniformلباس فرم.
27
70473
2240
نظر سنجی های اخیر نشان داده که ۹۲ درصد از سربازان کارآزموده بعد از اتمام خدمت نظامی خود، هنوز مایلند به خدمت خود ادامه دهند.
01:28
And we can use veteransجانبازان to improveبهتر کردن disasterفاجعه responseواکنش.
28
72713
3670
و ما می تونیم از آنها برای بهبود پاسخ به فاجعه استفاده کنیم.
01:32
Now on the surfaceسطح, this makesباعث می شود a lot of senseاحساس, and in 2010,
29
76383
3063
حالا در ظاهر، این خیلی پر معنی است، و در سال ۲۰۱۰،
01:35
we respondedپاسخ داد to the tsunamiسونامی in Chileشیلی,
30
79446
3009
ما به سونامی در شیلی، سیل در پاکستان، پاسخ دادیم،
01:38
the floodsسیل in Pakistanپاکستان, we sentارسال شد trainingآموزش teamsتیم ها to the Thai-Burmaتایلندی برمه borderمرز.
31
82455
3894
و گروههای آموزشی را به مرزهای تایلند - برمه فرستادیم.
01:42
But it was earlierقبلا this yearسال, when one of our
32
86349
2632
اما اوایل امسال بود که یکی از اعضای اصلی، توجه ما را به سازمان واداشت.
01:44
originalاصلی membersاعضا causedباعث us to shiftتغییر مکان focusتمرکز in the organizationسازمان.
33
88981
4105
اما اوایل امسال بود که یکی از اعضای اصلی، توجه ما را به سازمان واداشت.
01:48
This is Clayخاک رس Huntشکار. Clayخاک رس was a Marineدریایی with me.
34
93086
2745
این "کِلِی هانت" است. "کِلِی" به همراه من افسر نیروی دریایی بودیم.
01:51
We servedخدمت کرده است togetherبا یکدیگر in Iraqعراق and Afghanistanافغانستان.
35
95831
2326
ما با هم در عراق و افغانستان خدمت کردیم.
01:54
Clayخاک رس was with us in Port-au-Princeپورتو پرینس. He was alsoهمچنین with us in Chileشیلی.
36
98157
3934
"کلی" با ما در "پورتو پرانس" بود. در شیلی نیز همراه ما بود.
01:57
Earlierپیشتر this yearسال, in Marchمارس, Clayخاک رس tookگرفت his ownخودت life.
37
102091
3886
اوایل امسال، در ماه مارچ، او خودکشی کرد.
02:01
This was a tragedyتراژدی, but it really forcedمجبور شدم us
38
105977
2730
مرگ او یه فاجعه تاسف بار بود، اما براستی ما را واداشت
02:04
to refocusتمرکز what it is that we were doing.
39
108707
3278
تا بار دیگر به کاری که انجام می دهیم فکر کنیم.
02:07
You know, Clayخاک رس didn't killکشتن himselfخودت because of what happenedاتفاق افتاد
40
111985
3464
می دونید، "کلی" خود را بخاطر چیزهایی که در عراق و افغانستان اتفاق می افته، نکشت.
02:11
in Iraqعراق and Afghanistanافغانستان. Clayخاک رس killedکشته شده himselfخودت
41
115449
2608
می دونید، "کلی" خود را بخاطر چیزهایی که در عراق و افغانستان اتفاق می افته، نکشت.
02:13
because of what he lostکم شده when he cameآمد home.
42
118057
3149
بلکه برای این خودشو کشت که وقتی برگشت، چیزی را از دست داده بود.
02:17
He lostکم شده purposeهدف. He lostکم شده his communityجامعه.
43
121206
3465
او هدفش را از دست داده بود. اهالی جامعه خود را از دست داده بود.
02:20
And perhapsشاید mostاکثر tragicallyغم انگیز, he lostکم شده his self-worthارزش خود.
44
124671
4435
و احتمالا" بصورت خیلی غمناکی، ارزش وجودی خود را از دست داده بود.
02:25
And so, as we evaluatedارزیابی شد, and as the dustگرد و خاک settledحل شده
45
129106
3174
و بدین ترتیب، آنطورکه برآورد می کنیم، و بعد از آرام گرفتن این مصیبت،
02:28
from this tragedyتراژدی, we realizedمتوجه شدم that, of those two problemsمشکلات --
46
132280
4314
ما از اون دو مشکل اینطور فهمیدیم،
02:32
in the initialاولیه iterationتکرار of our organizationسازمان,
47
136594
3240
که در ابتدا سازمان ما،
02:35
we were a disasterفاجعه responseواکنش organizationسازمان that was usingاستفاده كردن
48
139834
2873
یک سازمان پاسخگویی به بلایا بوده که از خدمات سربازان کارآزموده استفاده می کرد.
02:38
veteranکهنه سرباز serviceسرویس. We had a lot of successموفقیت,
49
142707
2239
ما موفقیتهای زیادی داشتیم،
02:40
and we really feltنمد like we were changingتغییر دادن the disasterفاجعه responseواکنش paradigmالگو.
50
144946
4213
و واقعا" حس می کردیم که در حال تغییر الگوهای پاسخگویی به بلایا هستیم.
02:45
But after Clayخاک رس, we shiftedتغییر یافته است that focusتمرکز, and suddenlyناگهان,
51
149159
3409
اما پس از ماجرای "کلی"، ناگهان توجهمان از اون مسئله
02:48
now movingدر حال حرکت forwardرو به جلو, we see ourselvesخودمان
52
152568
2476
به این موضوع معطوف شد که، خودمان را
02:50
as a veteranکهنه سرباز serviceسرویس organizationسازمان that's usingاستفاده كردن disasterفاجعه responseواکنش.
53
155044
4893
بعنوان سازمان خدمات سربازان کارآزموده می دانیم که از پاسخویی به بلایا استفاده می کند.
02:55
Because we think that we can give that purposeهدف
54
159937
2610
چون گمان داریم که قادریم اون هدف
02:58
and that communityجامعه and that self-worthارزش خود back to the veteranکهنه سرباز.
55
162547
3181
و اون جامعه و اون حس بزرگواری را به جانبازان برگردانیم.
03:01
And tornadoesگردباد in Tuscaloosaتوسكالوزا and Joplinجاپلین, and then laterبعد
56
165728
2231
و طوفان در توسکالوسا و جاپلین، و پس از اون
03:03
Hurricaneطوفان Ireneایرنه, gaveداد us an opportunityفرصت to look at that.
57
167959
3701
طوفان دریایی آیرین، فرصتی به ما داد تا به این مسئله توجه کنیم.
03:07
Now I want you to imagineتصور کن for a secondدومین an 18-year-oldساله boyپسر
58
171660
3409
حالا از همه شما می خوام که برای یک ثانیه، پسر بچه ۱۸ ساله ای را تصور کنید
03:10
who graduatesفارغ التحصیلان from highبالا schoolمدرسه in Kansasکانزاس Cityشهر, Missouriمیسوری.
59
175069
2476
که از دبیرستانی در ایالت کانزاس سیتی فارغ التحصیل شده.
03:13
He joinsپیوستن the Armyارتش. The Armyارتش givesمی دهد him a rifleتفنگ.
60
177545
2564
او وارد ارتش شد. ارتش به او یک اسلحه داد.
03:16
They sendارسال him to Iraqعراق.
61
180109
1672
او را به عراق فرستادند.
03:17
Everyهرکدام day he leavesبرگها the wireسیم with a missionماموریت.
62
181781
2727
او هر روز یک ماموریت داره.
03:20
That missionماموریت is to defendدفاع the freedomآزادی of the familyخانواده that he left at home.
63
184508
3604
اون ماموریت، دفاع از آزادی خانواده ای است که او در کشورش رها کرده.
03:24
It's to keep the menمردان around him aliveزنده است.
64
188112
2089
اون ماموریت، حفظ جان اطرافیانش است.
03:26
It's to pacifyآرامش the villageدهکده that he worksآثار in.
65
190201
2186
اون ماموریت، آرامش دهکده ای است که در اون کار می کنه.
03:28
He's got a purposeهدف. But he comesمی آید home [to] Kansasکانزاس Cityشهر, Missouriمیسوری,
66
192387
3664
اون یک هدفی داره. اما اون به خانه اش در کانزاس سیتی، ایالت میسوری برمی گرده،
03:31
maybe he goesمی رود to collegeکالج, maybe he's got a jobکار,
67
196051
2598
شاید به کالج برگرده، شاید شغلی بگیره،
03:34
but he doesn't have that sameیکسان senseاحساس of purposeهدف.
68
198649
2364
اما اون همان حس هدفداری را نداره.
03:36
You give him a chainsawاره برقی. You sendارسال him to Joplinجاپلین, Missouriمیسوری
69
201013
2140
شما به اون یک اره برقی دادید. او را به جاپلین در ایالت میسوری فرستادید
03:39
after a tornadoگردباد, he regainsدوباره بازی می کند that.
70
203153
2360
بعد از یک طوفان، او دوباره اون حس را کسب کرده.
03:41
Going back, that sameیکسان 18-year-oldساله boyپسر graduatesفارغ التحصیلان from highبالا schoolمدرسه
71
205513
3049
بازگشت به گذشته، همان پسر بچه ۱۸ ساله که از دبیرستان فارغ التحصیل شده،
03:44
in Kansasکانزاس Cityشهر, Missouriمیسوری, joinsپیوستن the Armyارتش,
72
208562
1945
در کانزاس میسوری، به ارتش ملحق می شه،
03:46
the Armyارتش givesمی دهد him a rifleتفنگ, they sendارسال him to Iraqعراق.
73
210507
2708
ارتش به او یک اسلحه داده و او را به عراق اعزام می کنه.
03:49
Everyهرکدام day he looksبه نظر می رسد into the sameیکسان setsمجموعه ها of eyesچشم ها around him.
74
213215
2907
او هر روز نظاره گر چشمهای مشابهی در اطرافش است.
03:52
He leavesبرگها the wireسیم. He knowsمی داند that those people have his back.
75
216122
3161
او از سیم خاردار عبور می کنه. می دونه که مردم هوایش را دارند.
03:55
He's sleptگذشته ی فعل خوابیدن in the sameیکسان sandشن. They'veآنها دارند livedزندگی می کرد togetherبا یکدیگر.
76
219283
2183
او در همان شنهای همیشگی می خوابه. اونها با هم زندگی کردند.
03:57
They'veآنها دارند eatenخورده شده togetherبا یکدیگر. They'veآنها دارند bledبیل togetherبا یکدیگر.
77
221466
2699
با هم غذا خوردند. با هم خون ریختند.
04:00
He goesمی رود home to Kansasکانزاس Cityشهر, Missouriمیسوری.
78
224165
2398
او به خانه اش در کانزاس سیتی ایالت میسوری بر می گرده.
04:02
He getsمی شود out of the militaryنظامی. He takes his uniformلباس فرم off.
79
226563
3060
او از ارتش بیرون می یاد. او لباس فرمش را از تن در میاره.
04:05
He doesn't have that communityجامعه anymoreدیگر.
80
229623
1339
او دیگر آن تجمع افراد را در کنارش ندارد.
04:06
But you dropرها کردن 25 of those veteransجانبازان in Joplinجاپلین, Missouriمیسوری,
81
230962
3234
اما شما ۲۵ نفر از این سربازان کارآزموده را در جاپلین میسوری قرار می دهید،
04:10
they get that senseاحساس of communityجامعه back.
82
234196
2491
اونها، اون حس با هم بودن را دوباره کسب می کنند.
04:12
Again, you have an 18-year-oldساله boyپسر who graduatesفارغ التحصیلان
83
236687
2439
دوباره، شما یک پسر بچه ۱۸ ساله ای دارید
04:15
highبالا schoolمدرسه in Kansasکانزاس Cityشهر.
84
239126
1656
که از دبیرستانی در کانزاس سیتی فارغ التحصیل شده.
04:16
He joinsپیوستن the Armyارتش. The Armyارتش givesمی دهد him a rifleتفنگ.
85
240782
1716
به ارتش ملحق می شه. ارتش به اون یک اسلحه می ده.
04:18
They sendارسال him to Iraqعراق.
86
242498
1539
اونو به عراق اعزام می کنند.
04:19
They pinپین a medalمدال on his chestقفسه سینه. He goesمی رود home to a tickerتیکر tapeنوار paradeرژه.
87
244037
4355
اونها یک مدال به سینه اش می چسبانند. به خانه اش به راهپیمایی نامزدهای انتخاباتی برمی گرده.
04:24
He takes the uniformلباس فرم off. He's no longerطولانی تر Sergeantگروهبان Jonesجونز
88
248392
2418
او لباس فرم را از تنش در می یاره. او دیگر سرگرد جونز در بین اهالی نیست.
04:26
in his communityجامعه. He's now Daveدیو from Kansasکانزاس Cityشهر.
89
250810
2613
او حالا دیوید اهل کانزاس سیتی است.
04:29
He doesn't have that sameیکسان self-worthارزش خود.
90
253423
2273
او عزت نفس قبلی را ندارد.
04:31
But you sendارسال him to Joplinجاپلین after a tornadoگردباد,
91
255696
2612
اما شما او را پس از یک طوفان به جاپلین فرستادید،
04:34
and somebodyکسی onceیک بار again is walkingپیاده روی up to him
92
258308
1820
و یکبار دیگه کسی به سراغش اومده،
04:36
and shakingتکان دادن theirخودشان handدست and thankingسپاسگزار them for theirخودشان serviceسرویس,
93
260128
2374
باهاش دست داده و ازش بخاطر خدماتش تشکر می کنه،
04:38
now they have self-worthارزش خود again.
94
262502
2317
حالا اونها دوباره عزت نفس دارند.
04:40
I think it's very importantمهم, because right now
95
264819
2321
فکر کنم خیلی مهمه، چون همین الآن
04:43
somebodyکسی needsنیاز دارد to stepگام up,
96
267140
1763
لازمه کسی بپاخیزه،
04:44
and this generationنسل of veteransجانبازان has the opportunityفرصت
97
268903
1951
و این نسل سربازان کارآزموده شانس اینو داشته باشند که اینکار را انجام بدهند
04:46
to do that if they are givenداده شده the chanceشانس.
98
270854
2285
اگه فرصتی بهشون داده بشه.
04:49
Thank you very much. (Applauseتشویق و تمجید)
99
273139
4524
بسیار سپاسگزارم. (تشویق)
Translated by Farnaz Saghafi
Reviewed by soheila Jafari

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Jake Wood - CEO, Team Rubicon
Jake Wood runs Team Rubicon, a nationwide nonprofit that provides military veterans with the opportunity to continue their service by responding to natural disasters and global crises.

Why you should listen

Jake Wood served as a sergeant in the United States Marine Corps, with deployments to both Iraq and Afghanistan as a Scout Sniper. He received numerous awards in combat, and was the Honor Graduate of Recruit Training from the School of Infantry and Marine Scout Sniper Course. In 2010, along with former Marine William McNulty, he founded Team Rubicon.

As a leading veteran advocate, Jake speaks about issues facing returning veterans and is a member of numerous U.S. committees on the topic. He is also the cofounder of POS REP, the first mobile, proximity-based social network designed exclusively for the veteran community.

Team Rubicon’s awards include the Classy Award for "National Small Charity of the Year," Chase American Giving Awards "Heroes and Leaders" National Award and the 2012 Grinnell Prize. In 2012, he was named a CNN Hero.

More profile about the speaker
Jake Wood | Speaker | TED.com