ABOUT THE SPEAKER
Chip Conley - CEO, author
Chip Conley creates joyful hotels, where he hopes his employees, customers and investors alike can realize their full potential. His books share that philosophy with the wider world.

Why you should listen

In 1987, at the age of 26 and seeking a little "joy of life," Chip Conley founded Joie de Vivre Hospitality by transforming a small motel in San Francisco’s seedy Tenderloin district into the now-legendary Phoenix. Today, Joie de Vivre operates nearly 40 unique hotels across California, each built on an innovative design formula that inspires guests to experience an "identity refreshment" during their visits.

During the dotcom bust in 2001, Conley found himself in the self-help section of the bookstore, where he became reacquainted with one of the most famous theories of human behavior -- Maslow’s hierarchy of needs, which separates human desires into five ascending levels, from base needs such as eating to the highest goal of self-actualization, characterized by the full realization and achievement of one’s potential. Influenced by Maslow's pyramid, Conley revamped his business model to focus on the intangible, higher needs of his company's three main constituencies -- employees, customers and investors. He credits this shift for helping Joie de Vivre triple its annual revenues between 2001 and 2008.

Conley has written three books, including his most recent, PEAK: How Great Companies Get Their Mojo from Maslow, and is at work on two new ones, Emotional Equations and PEAK Leadership. He consults widely on transformative enterprises, corporate social responsibility and creative business development. He traveled to Bhutan last year to study its Gross National Happiness index, the country's unique method of measuring success and its citizens' quality of life. 

More profile about the speaker
Chip Conley | Speaker | TED.com
TED2010

Chip Conley: Measuring what makes life worthwhile

اندازه‌گیریِ آنچه كه به زندگي ارزش زيستن مي‌دهد.

Filmed:
3,205,596 views

وقتي شركت‌هاي اينترنتي ورشكسته شدند، چيپ كونلي كه يك هتل‌‌دار است به دنبال مدلي از كسب و كار رفت كه برمبناي شادي ايجاد شده باشد. از يك رابطه دوستي قديمي با يكي از كاركنان خود و در سايه خرد پادشاه بودايي، او آموخت كه موفقيت از چيزي به دست مي‌آيد كه انسان آن‌ها را به حساب می‌آورد.
- CEO, author
Chip Conley creates joyful hotels, where he hopes his employees, customers and investors alike can realize their full potential. His books share that philosophy with the wider world. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:16
I'm going to talk about the simpleساده truthحقیقت in leadershipرهبری
0
1000
2000
مي‌خواهم در مورد يك حقيقت ساده در خصوص رهبري
00:18
in the 21stخیابان centuryقرن.
1
3000
2000
در قرن بيست و يكم برايتان صحبت كنم.
00:20
In the 21stخیابان centuryقرن, we need to actuallyدر واقع look at --
2
5000
3000
در قرن بيست و يكم لازم است كه عملا نگاهي بيندازيم به چيزي كه--
00:23
and what I'm actuallyدر واقع going to encourageتشويق كردن you to considerدر نظر گرفتن todayامروز --
3
8000
3000
درواقع چيزي كه مي‌خواهم شما را تشويق كنم كه بررسي كنيد --
00:26
is to go back to our schoolمدرسه daysروزها
4
11000
2000
اين است كه به روزهاي مدرسه
00:28
when we learnedیاد گرفتم how to countشمردن.
5
13000
2000
روزهايي كه ياد گرفتيم چگونه محاسبه كنيم برگرديد.
00:30
But I think it's time for us to think about what we countشمردن.
6
15000
3000
فكر مي‌كنم وقتشه كه به چيزهايي كه حساب مي‌كنيم فكر كنيم.
00:33
Because what we actuallyدر واقع countشمردن
7
18000
2000
چون در واقع چيزي كه به حسابش مي‌آوريم
00:35
trulyبراستی countsشمارش.
8
20000
2000
حقيقتا به حساب می‌آید.
00:37
Let me startشروع کن by tellingگفتن you a little storyداستان.
9
22000
2000
اجازه بديد كه داستان کوتاهی را براتون تعريف كنم.
00:39
This is Vanون Quachکوچه.
10
24000
2000
اين ون كاچ است.
00:41
She cameآمد to this countryکشور in 1986 from Vietnamویتنام.
11
26000
3000
اون در سال 1986 از ويتنام به اين كشور اومد.
00:44
She changedتغییر کرد her nameنام to Vivianویویان
12
29000
2000
اون اسمش رو به ویوین تغییر داد
00:46
because she wanted to fitمناسب in here in Americaآمریکا.
13
31000
2000
تا با اينجا، امريكا، سازگارتر باشه.
00:48
Her first jobکار was at an inner-cityشهر داخلی motelمتل
14
33000
2000
شغل اوليه او پيش‌خدمتي در يك متل در مركز شهر
00:50
in Sanسان Franciscoفرانسیسکو as a maidخدمتکار.
15
35000
2000
سان فرانسيسكو بود.
00:52
I happenedاتفاق افتاد to buyخرید that motelمتل
16
37000
2000
من اون متل رو زماني خريدم
00:54
about threeسه monthsماه ها after Vivianویویان startedآغاز شده workingکار کردن there.
17
39000
3000
كه ويوين سه ماه بود كارش رو اونجا شروع كرده بود.
00:57
So Vivianویویان and I have been workingکار کردن togetherبا یکدیگر for 23 yearsسالها.
18
42000
3000
بنابراین من و ويوين با همديگه بيست و سه ساله که همکاریم.
01:01
With the youthfulجوان بودن idealismایده آلیسم of a 26-year-oldساله,
19
46000
2000
من كار خودم رو با آرمانگرايي يه جوان بيست‌و‌شش‌ساله
01:03
in 1987,
20
48000
2000
در سال 1987،
01:05
I startedآغاز شده my companyشرکت and I calledبه نام it Joieجوی deد Vivreشبح,
21
50000
2000
شروع كردم و اسم اونجارو گذاشتم ژوا دو ويوق(لذت زندگي)،
01:07
a very impracticalغیر عملی است nameنام,
22
52000
2000
يه اسم غيرممكن،
01:10
because I actuallyدر واقع was looking to createايجاد كردن joyشادی of life.
23
55000
3000
اما دنبال ايجاد لذت زندگي بودم.
01:13
And this first hotelهتل that I boughtخریداری شد, motelمتل,
24
58000
3000
و اين اولين هتلي كه من خريدم يعني متل،
01:16
was a pay-by-the-hourپرداخت به ساعت, no-tellبدون گفتن motelمتل
25
61000
3000
جايي بود كه به مدت ساعاتي كه توش بودي پول پرداخت مي‌كردي، متلی برای روابط جنسی
01:19
in the inner-cityشهر داخلی of Sanسان Franciscoفرانسیسکو.
26
64000
2000
در مركز شهر سان فرانسيسكو.
01:21
As I spentصرف شده time with Vivianویویان,
27
66000
2000
و در طي كار با ويوين،
01:23
I saw that she had sortمرتب سازی of a joieجوی deد vivreزنده باد
28
68000
3000
مي‌ديدم كه او نوعي لذت زندگي
01:26
in how she did her work.
29
71000
2000
در نحوه انجام كارش داره.
01:28
It madeساخته شده me questionسوال and curiousکنجکاو:
30
73000
2000
كنجكاو شدم و برايم سوال ايجاد شد:
01:30
How could someoneکسی actuallyدر واقع find joyشادی
31
75000
2000
در واقع چطور كسي ميتونه
01:32
in cleaningتمیز کردن toiletsتوالت for a livingزندگي كردن?
32
77000
3000
از تميز كردن دستشويي‌ها براي گذران زندگي لذت ببره؟
01:35
So I spentصرف شده time with Vivianویویان, and I saw that
33
80000
3000
براش وقت گذاشتم و ديدم كه
01:38
she didn't find joyشادی in cleaningتمیز کردن toiletsتوالت.
34
83000
2000
لذت او از تميز كردن دستشويي‌ها نيست.
01:40
Her jobکار, her goalهدف and her callingصدا زدن
35
85000
2000
شغل او، هدف او و آرزوي او
01:42
was not to becomeتبدیل شدن به the world'sجهان greatestبزرگترین toiletتوالت scrubberاسکرابر.
36
87000
3000
اين نبود كه بزرگترين تميزكننده‌ دستشويي‌هاي دنيا باشه.
01:45
What countsشمارش for Vivianویویان was the emotionalعاطفی connectionارتباط
37
90000
2000
چيزي كه براي ويوين ارزش داشت پيوندهاي عاطفي‌اي بود
01:47
she createdایجاد شده with her fellowهمکار employeesکارکنان and our guestsمهمانان.
38
92000
3000
كه با همكارانش و مهمانان هتل ايجاد كرده بود.
01:50
And what gaveداد her inspirationالهام بخش and meaningبه معنی
39
95000
2000
و چيزي كه به او اميد و معنا ميداد
01:52
was the factواقعیت that she was takingگرفتن careاهميت دادن of people
40
97000
3000
اين حقيقت بود كه او از افرادي
01:55
who were farدور away from home.
41
100000
2000
كه دور از خانه‌شان بودند مراقبت مي‌كرد.
01:57
Because Vivianویویان knewمی دانست what it was like to be farدور away from home.
42
102000
3000
چون ويوين ميدانست كه دوري از خانه يعني چه.
02:00
That very humanانسان lessonدرس,
43
105000
2000
اين درس بسيار انسانيِ
02:02
more than 20 yearsسالها agoپیش,
44
107000
2000
بيش از بيست سال پيش،
02:04
servedخدمت کرده است me well duringدر حین the last
45
109000
2000
به من در طول
02:06
economicاقتصادی downturnرکود we had.
46
111000
3000
ركود اقتصادي‌اي كه داشتيم خيلي خوب كمك كرد.
02:09
In the wakeاز خواب بیدار of the dotcomداتکام crashسقوط and 9/11,
47
114000
2000
در زمان سقوط شركت‌هاي اينترنتي و حادثه يازده سپتامبر،
02:11
Sanسان Franciscoفرانسیسکو Bayخلیج Areaحوزه hotelsهتل ها
48
116000
2000
هتل‌هاي منطقه بي سان‌فرانسيسكو
02:13
wentرفتی throughاز طریق the largestبزرگترین percentageدرصد revenueدرآمد dropرها کردن
49
118000
2000
بيشترين درصد كاهش درآمد را
02:15
in the historyتاریخ of Americanآمریکایی hotelsهتل ها.
50
120000
2000
در طول تاريخ هتل‌هاي امريكا داشتند.
02:17
We were the largestبزرگترین operatorاپراتور of hotelsهتل ها in the Bayخلیج Areaحوزه,
51
122000
3000
ما بزرگترين متصدي هتل‌هاي منطقه بي بوديم،
02:20
so we were particularlyبه خصوص vulnerableآسیب پذیر.
52
125000
2000
و لذا بسيار آسيب‌پذير بوديم.
02:22
But alsoهمچنین back then,
53
127000
2000
اما همچنين به عقب برگرديد،
02:24
rememberیاد آوردن we stoppedمتوقف شد eatingغذا خوردن Frenchفرانسوی friesسیب زمینی سرخ شده in this countryکشور.
54
129000
2000
و به ياد بياريد كه ما [در اعتراض به موضع فرانسه در قبال جنگ عراق] خوردن سيب‌زميني سرخ‌كرده با نام سيب‌زميني فرانسوي را در اين كشور تحريم كرديم.
02:26
Well, not exactlyدقیقا, of courseدوره not.
55
131000
3000
البته نه كاملاً، مسلما نه.
02:29
We startedآغاز شده eatingغذا خوردن "freedomآزادی friesسیب زمینی سرخ شده,"
56
134000
3000
و شروع كرديم به خوردن سيب‌زميني سرخ‌كرده با نام "سيب‌زميني آزادي،"
02:32
and we startedآغاز شده boycottingتحریم anything that was Frenchفرانسوی.
57
137000
3000
و هرچيزي رو كه فرانسوي بود تحريم كرديم.
02:35
Well, my nameنام of my companyشرکت, Joieجوی deد Vivreشبح --
58
140000
3000
خوب، اسم شركت من "لذت زندگي" هم فرانسوي بود--
02:38
so I startedآغاز شده gettingگرفتن these lettersنامه ها
59
143000
2000
به همين خاطر، نامه‌هايي از
02:40
from placesمکان ها like Alabamaآلاباما and Orangeنارنجی Countyشهرستان
60
145000
3000
مناطقي مثل آلاباما و اورنج كانتي دريافت مي‌كردم
02:43
sayingگفت: to me that they were going to boycottتحریم کردن my companyشرکت
61
148000
2000
كه مي‌گفتند آنها مي‌خواهند شركت من را تحريم كنند
02:45
because they thought we were a Frenchفرانسوی companyشرکت.
62
150000
2000
چون فكرمي‌كنند كه شركت من يه شركت فرانسويه.
02:47
And I'd writeنوشتن them back, and I'd say, "What a minuteدقیقه. We're not Frenchفرانسوی.
63
152000
3000
و من پاسخ آنها را مي‌نوشتم و مي‌گفتم كه: "چه دقيق! ما فرانسوي نيستيم.
02:50
We're an Americanآمریکایی companyشرکت. We're basedمستقر in Sanسان Franciscoفرانسیسکو."
64
155000
3000
ما يك شركت امريكايي هستيم و در سان‌فرانسيسكو مستقريم."
02:53
And I'd get a terseمختصر responseواکنش: "Oh, that's worseبدتر."
65
158000
2000
و پاسخ تندي دريافت مي‌كردم: "اوه، اينكه بدتره."
02:55
(Laughterخنده)
66
160000
3000
(خنده تماشاگران)
02:58
So one particularخاص day
67
163000
2000
بنابراين يه روز خاص
03:00
when I was feelingاحساس a little depressedافسرده and not a lot of joieجوی deد vivreزنده باد,
68
165000
2000
وقتي كه كمي احساس افسردگي می‌کردم و خيلي لذت زندگي نداشتم
03:02
I endedبه پایان رسید up in the localمحلی bookstoreکتابفروشی around the cornerگوشه from our officesدفاتر.
69
167000
3000
از يك كتابفروشي محلي كه سر چهاراه دفاتر ما بود سر در آوردم.
03:05
And I initiallyدر ابتدا endedبه پایان رسید up in the businessکسب و کار sectionبخش of the bookstoreکتابفروشی
70
170000
3000
و بي‌مقدمه به بخش كسب و كار كتابفروشي
03:08
looking for a businessکسب و کار solutionراه حل.
71
173000
2000
دنبال يك راه‌حل تجاري رفتم.
03:10
But givenداده شده my befuddledbefuddled stateحالت of mindذهن, I endedبه پایان رسید up
72
175000
2000
اما با توجه به وضعيت ذهني مشوشم،
03:12
in the self-helpخود کمک sectionبخش very quicklyبه سرعت.
73
177000
2000
خيلي زود در بخش كتابهاي خودياري بودم.
03:14
That's where I got reacquaintedواکنش مجدد with
74
179000
2000
آنجا بود كه من دوباره با
03:16
Abrahamابراهیم Maslow'sMaslow's "hierarchyسلسله مراتب of needsنیاز دارد."
75
181000
3000
«سلسله مراتب نيازها»ي آبراهام مزلو آشنا شدم.
03:19
I tookگرفت one psychologyروانشناسی classکلاس in collegeکالج,
76
184000
2000
در دوران دانشكده يه كلاس روانشناسي برداشته‌بودم،
03:21
and I learnedیاد گرفتم about this guy, Abrahamابراهیم MaslowMaslow,
77
186000
2000
و درباره اين مرد، آبراهام مزلو چيزهايي ياد گرفته‌بودم،
03:23
as manyبسیاری of us are familiarآشنا with his hierarchyسلسله مراتب of needsنیاز دارد.
78
188000
2000
همانطور كه خيلي از ماها با سلسله‌مراتب نيازها كه او مطرح كرد آشنا هستيم.
03:25
But as I satنشسته there for fourچهار hoursساعت ها,
79
190000
3000
اما همچنان كه به مدت چهار ساعت، در تمام طول بعد از ظهر،
03:28
the fullپر شده afternoonبعد از ظهر, readingخواندن MaslowMaslow,
80
193000
3000
آنجا نشسته بودم و مزلو مي‌خواندم
03:31
I recognizedشناسایی شده something
81
196000
2000
چيزي رو فهميدم
03:33
that is trueدرست است of mostاکثر leadersرهبران.
82
198000
2000
كه در مورد غالب رهبران صادق است.
03:35
One of the simplestساده ترین factsحقایق in businessکسب و کار
83
200000
2000
يكي از ساده‌ترين واقعيت‌هاي كسب و كار
03:37
is something that we oftenغالبا neglectبی توجهی,
84
202000
2000
چيزيه كه ما اغلب آن را ناديده مي‌گيريم،
03:39
and that is that we're all humanانسان.
85
204000
2000
و آن اينه كه همه ما انسان هستيم.
03:41
Eachهر یک of us, no matterموضوع what our roleنقش is in businessکسب و کار,
86
206000
3000
هريك از ما، فارغ از اينكه نقشمان در كسب و كار چيست،
03:44
has some hierarchyسلسله مراتب of needsنیاز دارد
87
209000
2000
سلسله‌مراتبي از نيازها
03:46
in the workplaceمحل کار.
88
211000
2000
در محل كارمان داريم.
03:48
So as I startedآغاز شده readingخواندن more MaslowMaslow,
89
213000
2000
و وقتي نوشته‌هاي مزلو را بيشتر خواندم،
03:50
what I startedآغاز شده to realizeتحقق بخشیدن is that
90
215000
2000
متوجه شدم كه
03:52
MaslowMaslow, laterبعد in his life,
91
217000
2000
مزلو، در اواخر عمرش،
03:54
wanted to take this hierarchyسلسله مراتب for the individualفردی
92
219000
2000
مي‌خواست اين سلسله‌مراتب فردي رو
03:56
and applyدرخواست it to the collectiveجمعی,
93
221000
2000
براي زندگي جمعي،
03:58
to organizationsسازمان های and specificallyبه طور مشخص to businessکسب و کار.
94
223000
3000
براي سازما‌ن‌ها و مخصوصا براي بنگاه‌‌هاي اقتصادي و تجارت به‌كار ببرد.
04:01
But unfortunatelyمتاسفانه, he diedفوت کرد prematurelyپیش از موعد in 1970,
95
226000
3000
اما متاسفانه درگذشت نابهنگام وي در سال 1970
04:04
and so he wasn'tنبود really ableتوانایی to liveزنده that dreamرویا completelyبه صورت کامل.
96
229000
2000
باعث شد به واقع نتواند اين رويا را كاملا محقق كند.
04:06
So I realizedمتوجه شدم in that dotcomداتکام crashسقوط
97
231000
3000
خوب، فهميدم كه در حادثه سقوط شركت‌هاي اينترنتي
04:09
that my roleنقش in life was to channelکانال Abeآه MaslowMaslow.
98
234000
3000
نقش من در زندگي اين بود كه رابط آبراهام مزلو شوم.
04:12
And that's what I did a fewتعداد کمی yearsسالها agoپیش
99
237000
2000
و اين كاري بود كه من چند سال پيش انجام دادم
04:14
when I tookگرفت that five-levelپنج سطح hierarchyسلسله مراتب of needsنیاز دارد pyramidهرم
100
239000
3000
وقتي كه آن هرم سلسله‌مراتب نيازهاي پنج‌مرحله‌اي را
04:17
and turnedتبدیل شد it into what I call the transformationدگرگونی pyramidهرم,
101
242000
3000
بدل به چيزي كردم كه آن را هرم دگرگونی می‌نامم
04:20
whichکه is survivalبقاء, successموفقیت and transformationدگرگونی.
102
245000
3000
كه عبارت است از بقا، موفقيت و دگرگوني.
04:23
It's not just fundamentalاساسی in businessکسب و کار, it's fundamentalاساسی in life.
103
248000
3000
اين‌ها نه تنها در كسب و كار بلكه در زندگي هم حياتي هستند.
04:26
And we startedآغاز شده askingدرخواست ourselvesخودمان the questionsسوالات
104
251000
2000
و ما شروع كرديم اين سوالها رو از خودمون بپرسيم
04:28
about how we were actuallyدر واقع addressingخطاب به
105
253000
2000
كه ما واقعا چگونه
04:30
the higherبالاتر needsنیاز دارد, these transformationalتحول needsنیاز دارد
106
255000
2000
به اين نيازهاي بالاتر، به اين نيازهاي دگرگونیِ
04:32
for our keyکلیدی employeesکارکنان in the companyشرکت.
107
257000
3000
كارمندان مهم خود در شركت رسیدگی می‌کنیم.
04:35
These threeسه levelsسطوح of the hierarchyسلسله مراتب needsنیاز دارد
108
260000
2000
اين سلسله‌مراتب نيازهاي سه‌گانه
04:37
relateمربوط بودن to the fiveپنج levelsسطوح
109
262000
2000
به مراحل پنجگانه
04:39
of Maslow'sMaslow's hierarchyسلسله مراتب of needsنیاز دارد.
110
264000
2000
سلسله مراتب نيازهاي مزلو مربوط هستند.
04:41
But as we startedآغاز شده askingدرخواست ourselvesخودمان about how we were addressingخطاب به
111
266000
2000
اما به محض اينكه ما شروع كرديم به سوال از خود كه ما چگونه
04:43
the higherبالاتر needsنیاز دارد of our employeesکارکنان and our customersمشتریان,
112
268000
3000
به نيازهاي سطح بالاتر كارمندان خود و مشتريانمان رسیدگی می‌کنیم،
04:46
I realizedمتوجه شدم we had no metricsمعیارهای.
113
271000
2000
فهميدم كه ما مقياسي نداريم.
04:48
We had nothing that actuallyدر واقع could tell us whetherچه we were actuallyدر واقع gettingگرفتن it right.
114
273000
3000
در واقع ما چيزي نداشتيم كه به ما بگويد كه آيا ما داريم كار درست را انجام مي‌دهيم يا نه.
04:51
So we startedآغاز شده askingدرخواست ourselvesخودمان:
115
276000
2000
به همين خاطر از خودمان مي‌پرسيديم:
04:53
What kindنوع of lessکمتر obviousآشکار metricsمعیارهای
116
278000
2000
چه نوع مقياس پنهانی را
04:55
could we use to actuallyدر واقع evaluateارزیابی کنید
117
280000
3000
مي‌توانيم براي ارزيابي
04:58
our employees'کارکنان senseاحساس of meaningبه معنی,
118
283000
2000
حس معناداري كارمندانمان،
05:00
or our customers'مشتریان senseاحساس of emotionalعاطفی connectionارتباط with us?
119
285000
3000
يا ارزيابي ميزان حس ارتباط عاطفي مشتريانمان با ما به كار ببريم؟
05:03
For exampleمثال, we actuallyدر واقع startedآغاز شده askingدرخواست our employeesکارکنان,
120
288000
2000
به عنوان مثال، ما از كارمندهايمان مي‌پرسيديم
05:05
do they understandفهمیدن the missionماموریت of our companyشرکت,
121
290000
2000
آيا آن‌ها ماموريت سازماني شركت ما را درك مي‌كنند،
05:07
and do they feel like they believe in it,
122
292000
2000
و آيا اين حس را دارند كه به آن اعتقاد دارند،
05:09
can they actuallyدر واقع influenceنفوذ it,
123
294000
2000
آيا آنها واقعا مي‌توانند بر آن تاثيرگذار باشند،
05:11
and do they feel that theirخودشان work actuallyدر واقع has an impactتأثیر on it?
124
296000
3000
و آيا آنها حس مي‌كنند كه كارشان عملا مي‌تواند بر اين ماموريت تاثير بگذارد؟
05:14
We startedآغاز شده askingدرخواست our customersمشتریان,
125
299000
2000
ما از مشتريانمان مي‌پرسيديم
05:16
did they feel an emotionalعاطفی connectionارتباط with us,
126
301000
2000
آيا با ما، در یکی از هفت حالت مورد سوال
05:18
in one of sevenهفت differentناهمسان kindsانواع of waysراه ها.
127
303000
3000
حس پيوند عاطفي دارند؟
05:21
Miraculouslyمعجزه آسا, as we askedپرسید: these questionsسوالات
128
306000
2000
به نحو معجزه‌آسايي، وقتي اين سوال‌ها را مي‌پرسيديم
05:23
and startedآغاز شده givingدادن attentionتوجه higherبالاتر up the pyramidهرم,
129
308000
3000
و به مراتب بالاتر هرم توجه نشان مي‌داديم،
05:26
what we foundپیدا شد is we createdایجاد شده more loyaltyوفاداری.
130
311000
2000
متوجه شديم كه وفاداري بيشتري ايجاد كرده‌ايم.
05:28
Our customerمشتری loyaltyوفاداری skyrocketedصعود کرد.
131
313000
2000
وفاداري مشتريانمان به سرعت بالا رفت.
05:30
Our employeeکارمند turnoverحجم معاملات droppedکاهش یافته است
132
315000
2000
جابه‌جايي كارمندامون
05:32
to one-thirdیک سوم of the industryصنعت averageمیانگین,
133
317000
2000
به يك سوم ميانگين اين صنعت كاهش يافت،
05:34
and duringدر حین that fiveپنج yearسال dotcomداتکام bustسینه بند,
134
319000
2000
و در طي آن پنج سال سقوط شركت‌هاي اينترنتي
05:36
we tripledسه برابر شده in sizeاندازه.
135
321000
2000
شركت ما سه برابر شد.
05:38
As I wentرفتی out and startedآغاز شده spendingهزینه کردن time with other leadersرهبران out there
136
323000
3000
من رفتم و با ساير رهبران شرکت‌ها وقت گذراندم و
05:41
and askingدرخواست them how they were gettingگرفتن throughاز طریق that time,
137
326000
2000
از آنها پرسيدم آنها چگونه از اين بحران گذر كردند،
05:43
what they told me over and over again
138
328000
2000
چيزي كه آنها بارها و بارها به من گفتند
05:45
was that they just manageمدیریت کردن what they can measureاندازه گرفتن.
139
330000
2000
اين بود كه آنها فقط چيزي را كه مي‌توانستند اندازه‌گيري كنند اداره مي‌كردند.
05:47
What we can measureاندازه گرفتن is that tangibleمحسوس stuffچیز
140
332000
2000
چيزي كه ما مي‌تونيم اندازه‌گيري كنيم آن چيزهاي عینی است
05:49
at the bottomپایین of the pyramidهرم.
141
334000
2000
كه در پايين هرم قرار دارد(نيازهاي فيزيولوژيك).
05:51
They didn't even see the intangibleغیرمستقیم stuffچیز
142
336000
2000
آنها حتي چيزهاي غيرعينیِ
05:53
higherبالاتر up the pyramidهرم.
143
338000
2000
مراتب بالاتر هرم (نياز ايمني، احساس تعلق، نياز به احترام، و خودشكوفايي) را نمي‌ديدند.
05:55
So I startedآغاز شده askingدرخواست myselfخودم the questionسوال:
144
340000
2000
خوب من از خودم مي‌پرسيدم:
05:57
How can we get leadersرهبران to startشروع کن valuingارزیابی the intangibleغیرمستقیم?
145
342000
2000
چطور ميشه رهبران را به ارزشمند شمردن غيرعيني‌ها سوق داد؟
05:59
If we're taughtتدریس کرد as leadersرهبران to just manageمدیریت کردن what we can measureاندازه گرفتن,
146
344000
3000
اگه ما به عنوان رهبر ياد گرفته‌ايم كه فقط چيزي را كه مي‌توانيم اندازه‌گيري كنيم اداره كنيم،
06:02
and all we can measureاندازه گرفتن is the tangibleمحسوس in life,
147
347000
3000
و همه آنچه كه مي‌تونيم اندازه‌گيري كنيم چيزهاي عيني زندگي است،
06:05
we're missingگم شده a wholeکل lot of things at the topبالا of the pyramidهرم.
148
350000
3000
آنوقت ما همه چيزهايي كه در مراتب بالاتر هرم هست رو ناديده مي‌گيريم.
06:08
So I wentرفتی out and studiedمورد مطالعه قرار گرفت a bunchدسته ای of things,
149
353000
2000
به همين خاطر رفتم و يه مطالعاتي انجام دادم
06:10
and I foundپیدا شد a surveyنظر سنجی that showedنشان داد
150
355000
2000
و يه نظر سنجي پيدا كردم كه نشون مي‌داد
06:12
that 94 percentدرصد
151
357000
2000
كه نودو چهار درصد
06:14
of businessکسب و کار leadersرهبران worldwideدر سراسر جهان
152
359000
2000
رهبران تجاري سراسر جهان
06:16
believe that the intangiblesغیرقابل اعتماد are importantمهم in theirخودشان businessکسب و کار,
153
361000
2000
معتقدند كه امور غيرعيني در تجارت آنها مهم هستند،
06:18
things like intellectualفکری propertyویژگی,
154
363000
2000
چيزهايي نظير منابع انساني،
06:20
theirخودشان corporateشرکت های بزرگ cultureفرهنگ, theirخودشان brandنام تجاری loyaltyوفاداری,
155
365000
2000
فرهنگ سازماني، وفاداري به نشان تجاري آنها،
06:22
and yetهنوز, only fiveپنج percentدرصد of those sameیکسان leadersرهبران
156
367000
3000
و بااين حال تنها پنج درصد از همان رهبران
06:25
actuallyدر واقع had a meansبه معنای of measuringاندازه گیری the intangiblesغیرقابل اعتماد in theirخودشان businessکسب و کار.
157
370000
3000
وسيله‌اي براي سنجش غيرعيني‌ها در كسب و كارشان داشتند.
06:28
So as leadersرهبران, we understandفهمیدن
158
373000
2000
خوب، به عنوان رهبر، ما درك مي‌كنيم
06:30
that intangiblesغیرقابل اعتماد are importantمهم,
159
375000
2000
كه چيزهاي غيرعيني مهم هستند،
06:32
but we don't have a clueسرنخ how to measureاندازه گرفتن them.
160
377000
3000
اما كليدي براي سنجش آنها نداريم.
06:35
So here'sاینجاست anotherیکی دیگر Einsteinانیشتین quoteنقل قول:
161
380000
2000
يك نقل‌قولي از انشتين هست:
06:37
"Not everything that can be countedشمارش شده countsشمارش,
162
382000
3000
"نه هرچيزي كه قابل شمارش باشد شمرده مي‌شود،
06:40
and not everything that countsشمارش can be countedشمارش شده."
163
385000
3000
و نه هرچيزي كه شمرده مي‌شود قابل شمارش است."
06:44
I hateنفرت to argueجر و بحث with Einsteinانیشتین,
164
389000
2000
دوست ندارم با انشتين بحث كنم،
06:46
but if that whichکه is mostاکثر valuableبا ارزش
165
391000
3000
اما اگر چيزي كه در
06:49
in our life and our businessکسب و کار
166
394000
2000
زندگي و تجارت ما مهم‌ترين است
06:51
actuallyدر واقع can't be countedشمارش شده or valuedارزش,
167
396000
3000
واقعا نتواند شمرده شود يا به حساب بياد،
06:54
aren'tنه we going to spendخرج کردن our livesزندگی می کند
168
399000
2000
آن وقت، آيا ما زندگي خود را
06:56
just miredخسته شده in measuringاندازه گیری the mundaneعرفانی?
169
401000
3000
صرف سنجش چيزهاي بيهوده نكرديم؟
06:59
It was that sortمرتب سازی of headyسرحال است questionسوال about what countsشمارش
170
404000
3000
يه چنين سوال سنگيني درباره چيزهايي كه به حساب مي‌آيد بود
07:02
that led me to take my CEOمدیر عامل hatکلاه off for a weekهفته
171
407000
3000
كه باعث شد كلاه مديريتم رو يه هفته كنار بگذارم
07:05
and flyپرواز off to the Himalayanهیمالیا peaksقله ها.
172
410000
3000
و به ارتفاعات هيماليا پرواز كنم.
07:08
I flewپرواز کرد off to a placeمحل that's been shroudedپوشش داده شده in mysteryرمز و راز for centuriesقرن ها,
173
413000
3000
در جايي فرود آمدم كه قرن‌ها در پوششي از رمز و راز بوده‌است
07:11
a placeمحل some folksمردمی call Shangri-LaShangri-La.
174
416000
3000
جايي كه در برخي اصطلاحات عاميانه آن را بهشت موعود مي‌نامند.
07:14
It's actuallyدر واقع movedنقل مکان کرد from the survivalبقاء baseپایه of the pyramidهرم
175
419000
3000
جایی که از نيازهاي فيزيولوژيكِ پايينِ هرم فراتر رفته
07:17
to becomingتبدیل شدن به a transformationalتحول
176
422000
2000
تا الگوی تحولی
07:19
roleنقش modelمدل for the worldجهان.
177
424000
2000
برای جهان باشد.
07:21
I wentرفتی to Bhutanبوتان.
178
426000
2000
من به بوتان رفتم.
07:23
The teenageنوجوان kingپادشاه of Bhutanبوتان was alsoهمچنین a curiousکنجکاو man,
179
428000
2000
پادشاه جوان بوتان نيز انسان نادري بود،
07:25
but this was back in 1972,
180
430000
3000
منظورم سال 1972 است
07:28
when he ascendedصعود کرد to the throneتخت پادشاهی
181
433000
2000
زماني كه او دو روز پس از درگذشت پدرش
07:30
two daysروزها after his fatherپدر passedگذشت away.
182
435000
2000
به تخت شاهي جلوس كرد.
07:32
At ageسن 17, he startedآغاز شده askingدرخواست the kindsانواع of questionsسوالات
183
437000
3000
در سن هفده سالگي، او سوال‌هايي مي‌پرسيد
07:35
that you'dمی خواهی expectانتظار of someoneکسی with a beginner'sمبتدی mindذهن.
184
440000
2000
كه شما از فردي با ذهن ابتدايي انتظار آن را داريد.
07:37
On a tripسفر throughاز طریق Indiaهندوستان,
185
442000
2000
در سفري به هند،
07:39
earlyزود in his reignسلطنت as kingپادشاه,
186
444000
3000
در اوايل دوران پادشاهي‌اش
07:42
he was askedپرسید: by an Indianهندی journalistروزنامه نگار
187
447000
2000
يك روزنامه‌نگار هندي از او
07:44
about the Bhutaneseبوتان GDPتولید ناخالص ملی,
188
449000
2000
درباره توليد ناخالص داخلي بوتان پرسيد،
07:46
the sizeاندازه of the Bhutaneseبوتان GDPتولید ناخالص ملی.
189
451000
3000
يعني ميزان توليد ناخالص داخلي بوتان.
07:49
The kingپادشاه respondedپاسخ داد in a fashionمد
190
454000
2000
شاه به نحوي پاسخ داد
07:51
that actuallyدر واقع has transformedتبدیل شده است us fourچهار decadesچند دهه laterبعد.
191
456000
3000
كه اكنون بعد از چهار دهه سوال ما شده است.
07:54
He said the followingذیل, he said: "Why are we so obsessedغرق
192
459000
3000
او اين را گفت، او گفت، "چرا ما اين قدر درگیر
07:57
and focusedمتمرکز شده است with grossناخوشایند domesticداخلی productتولید - محصول?
193
462000
2000
توليد ناخالص داخلي هستیم و روش تمرکز داریم؟
07:59
Why don't we careاهميت دادن more about
194
464000
2000
چرا به
08:01
grossناخوشایند nationalملی happinessشادی?"
195
466000
2000
شادي ملي انبوه اهميت نمي‌دهيم؟
08:03
Now, in essenceذات, the kingپادشاه was askingدرخواست us to considerدر نظر گرفتن
196
468000
3000
حال، در واقع، شاه از ما مي‌خواست
08:06
an alternativeجایگزین definitionتعریف of successموفقیت,
197
471000
2000
تعريف بديل موفقيت را مد نظر قرار بدهيم،
08:08
what has come to be knownشناخته شده as
198
473000
2000
چيزي كه اين روزها دارد تحت عنوان
08:10
GNHGNH, or grossناخوشایند nationalملی happinessشادی.
199
475000
3000
شادي ملي انبوه شناخته مي‌شود.
08:13
Mostاکثر worldجهان leadersرهبران didn't take noticeاطلاع,
200
478000
2000
غالب رهبران جهان توجهي به آن نكردند،
08:15
and those that did thought this was just "Buddhistبودایی economicsاقتصاد."
201
480000
3000
و آن‌هايي هم كه توجه كردند، فكر كردند آن چیزی جز «اقتصاد بودايي» نیست.
08:19
But the kingپادشاه was seriousجدی.
202
484000
2000
اما شاه در سخن خود جدي بود.
08:21
This was a notableقابل توجه momentلحظه,
203
486000
2000
اين لحظه قابل توجهي بود،
08:23
because this was the first time a worldجهان leaderرهبر
204
488000
2000
زيرا اين اولين باري بود كه يك رهبر جهان
08:25
in almostتقریبا 200 yearsسالها
205
490000
2000
در طي تقريبا دويست سال گذشته
08:27
had suggestedپیشنهادی
206
492000
2000
اين شادي غيرعيني را
08:29
that intangibleغیرمستقیم of happinessشادی --
207
494000
2000
پيشنهاد كرده بود--
08:31
that leaderرهبر 200 yearsسالها agoپیش,
208
496000
2000
چيزي كه رهبر دويست سال قبل،
08:33
Thomasتوماس Jeffersonجفرسون with the Declarationاعلام of Independenceاستقلال --
209
498000
3000
توماس جفرسون در اعلاميه استقلال كرده بود--
08:36
200 yearsسالها laterبعد,
210
501000
2000
دويست سال بعد،
08:38
this kingپادشاه was suggestingپیشنهاد میکنم that intangibleغیرمستقیم of happinessشادی
211
503000
2000
اين پادشاه پيشنهاد مي‌كند كه اين شادي غيرعيني
08:40
is something that we should measureاندازه گرفتن,
212
505000
2000
چيزي است كه ما بايد بسنجيم،
08:42
and it's something we should actuallyدر واقع valueارزش
213
507000
2000
و آن چيزي است كه ما بايد
08:44
as governmentدولت officialsمقامات.
214
509000
2000
به‌عنوان صاحب‌منصبان حكومت عملا آن را ارزشمند به حساب آوريم.
08:46
For the nextبعد threeسه dozenدوازده yearsسالها as kingپادشاه,
215
511000
3000
در طي سي‌وشش سال بعدي پادشاهي‌اش
08:49
this kingپادشاه actuallyدر واقع startedآغاز شده measuringاندازه گیری
216
514000
3000
اين شاه به سنجش
08:52
and managingمدیریت around happinessشادی in Bhutanبوتان --
217
517000
3000
و مديريت شادي در بوتان پرداخت
08:55
includingشامل, just recentlyبه تازگی, takingگرفتن his countryکشور
218
520000
2000
ازجمله، همين اواخر، كشورش را
08:57
from beingبودن an absoluteمطلق monarchyسلطنت to a constitutionalمشروطه monarchyسلطنت
219
522000
3000
از سلطنت مطلقه به سلطنت مشروطه بدل كرد
09:00
with no bloodshedخونریزی, no coupکودتا.
220
525000
2000
بدون خونريزي، بدون كودتا.
09:02
Bhutanبوتان, for those of you who don't know it,
221
527000
2000
براي كساني كه بوتان را نمي‌شناسند ميگم،
09:04
is the newestجدیدترین democracyدموکراسی in the worldجهان, just two yearsسالها agoپیش.
222
529000
3000
بوتان جديدترين دموكراسي در جهان است، تنها از دو سال پيش.
09:07
So as I spentصرف شده time with leadersرهبران in the GNHGNH movementجنبش,
223
532000
3000
خوب، همین طور که اوقاتي را با رهبران جنبش شادي ملي انبوه سپري می‌كردم،
09:10
I got to really understandفهمیدن what they're doing.
224
535000
2000
بالاخره فهمیدم که آن‌ها چه کار می‌کنند.
09:12
And I got to spendخرج کردن some time with the primeنخستین ministerوزیر.
225
537000
2000
توانستم اوقاتی را با نخست وزیر بگذرانم.
09:14
Over dinnerشام, I askedپرسید: him an impertinentبی رحم questionسوال.
226
539000
3000
در طي شام، من از او يك سوال بي‌ربط پرسيدم.
09:18
I askedپرسید: him,
227
543000
2000
پرسيدم
09:20
"How can you createايجاد كردن and measureاندازه گرفتن
228
545000
3000
شما چطور مي‌تونيد
09:23
something whichکه evaporatesتبخیر می شود --
229
548000
2000
چنين چيز سيالي را،
09:25
in other wordsکلمات, happinessشادی?"
230
550000
2000
يعني شادي را، ايجاد كرده و اندازه بگيريد.
09:27
And he's a very wiseعاقل man, and he said,
231
552000
2000
او مرد بسيار عاقلي بود، جواب داد،
09:29
"Listen, Bhutan'sبوتان goalهدف is not to createايجاد كردن happinessشادی.
232
554000
3000
«گوش كن، هدف بوتان ايجاد شادي نيست.
09:32
We createايجاد كردن the conditionsشرایط for happinessشادی to occurبه وقوع پیوستن.
233
557000
3000
ما شرايطي را ايجاد مي‌كنيم كه شادي در آن محقق شود.
09:35
In other wordsکلمات, we createايجاد كردن a habitatزیستگاه of happinessشادی."
234
560000
2000
به عبارت ديگر، ما مأواي شادي را ايجاد مي‌كنيم.»
09:37
Wowوای, that's interestingجالب هست.
235
562000
2000
چه عالي، جالب است.
09:39
He said that they have a scienceعلوم پایه behindپشت that artهنر,
236
564000
3000
او گفت كه در پس اين هنر علم نهفته است
09:42
and they'veآنها دارند actuallyدر واقع createdایجاد شده fourچهار essentialضروری است pillarsستون ها,
237
567000
2000
و آن‌ها چهار ركن اساسي،
09:44
nineنه keyکلیدی indicatorsشاخص ها
238
569000
2000
نُه شاخص اصلي
09:46
and 72 differentناهمسان metricsمعیارهای
239
571000
2000
و هفتاد و دو معيار مختلف ايجاد كرده‌اند
09:48
that help them to measureاندازه گرفتن theirخودشان GNHGNH.
240
573000
3000
كه به آنها در سنجش شادي ملي انبوه كمك مي‌كند.
09:51
One of those keyکلیدی indicatorsشاخص ها is:
241
576000
3000
يكي از آن شاخص‌‌ها عبارت است از اينكه:
09:54
How do the Bhutaneseبوتان feel about
242
579000
2000
احساس مردم بوتان درباره
09:56
how they spendخرج کردن theirخودشان time eachهر یک day?
243
581000
2000
نحوه گذراندن هر روز خود چيست؟
09:58
It's a good questionسوال. How do you feel about
244
583000
2000
اين پرسش خوبي است. احساس شما درباره
10:00
how you spendخرج کردن your time eachهر یک day?
245
585000
2000
اينكه هر روزتان را چگونه مي‌گذرانيد، چيست؟
10:02
Time is one of the scarcestضعیف resourcesمنابع
246
587000
2000
در جهان مدرن، زمان يكي از
10:04
in the modernمدرن worldجهان.
247
589000
2000
منابع كمياب است.
10:06
And yetهنوز, of courseدوره,
248
591000
2000
و با اين حال، قطعاً،
10:08
that little intangibleغیرمستقیم pieceقطعه of dataداده ها
249
593000
2000
اين بخش اطلاعات کوچک غیرعینی
10:10
doesn't factorعامل into our GDPتولید ناخالص ملی calculationsمحاسبات.
250
595000
2000
در محاسبات توليد ناخالص داخلي ما به حساب نمي‌آيد.
10:12
As I spentصرف شده my weekهفته up in the Himalayasهیمالیا,
251
597000
2000
در هفته‌ای که در ارتفاعات هيماليا سپري كردم،
10:14
I startedآغاز شده to imagineتصور کن
252
599000
2000
سعی کردم بفهمم چه تصوری
10:16
what I call an emotionalعاطفی equationمعادله.
253
601000
3000
از یک معادله‌ی عاطفی دارم.
10:19
And it focusesتمرکز on something I readخواندن long agoپیش
254
604000
3000
و آن روي چيزي متمركز است
10:22
from a guy namedتحت عنوان Rabbiخرگوش Hymanهیمان SchachtelSchachtel.
255
607000
2000
كه مدتها قبل خوانده بودم اثري از فردي به نام رابي هايمن اسكاتل.
10:24
How manyبسیاری know him? Anybodyهر شخصی?
256
609000
2000
چند نفر ميشناسنش؟ هيچ كس؟
10:26
1954, he wroteنوشت a bookکتاب calledبه نام "The Realواقعی Enjoymentلذت بردن of Livingزندگي كردن,"
257
611000
3000
در سال 1954 او كتابي نوشت با نام «لذت واقعي زندگي،»
10:29
and he suggestedپیشنهادی that happinessشادی
258
614000
2000
و او بيان كرده است كه شادي
10:31
is not about havingداشتن what you want;
259
616000
3000
داشتن چيزي كه مي‌خواهيد، نيست؛
10:34
insteadبجای, it's about wantingمیخواهم what you have.
260
619000
3000
بلكه برعكس، شادي خواستن چيزي است كه داريد.
10:37
Or in other wordsکلمات, I think the Bhutaneseبوتان believe
261
622000
3000
به سخن ديگر، من فكر مي‌كنم بوتاني‌ها معتقدند
10:40
happinessشادی equalsبرابر است wantingمیخواهم what you have --
262
625000
2000
شادي مساوي است با خواستن آنچه كه داريد--
10:42
imagineتصور کن gratitudeحق شناسی --
263
627000
2000
سپاسگزاري را تصور كنيد--
10:44
dividedتقسیم شده by havingداشتن what you want --
264
629000
3000
تقسیم بر داشتن آن چيزي است كه مي‌خواهيد--
10:47
gratificationلذت بردن.
265
632000
2000
ارضا شدن.
10:49
The Bhutaneseبوتان aren'tنه on some aspirationalامیدوار کننده treadmillتردمیل,
266
634000
3000
مردم بوتان دنبال كارهاي پرزحمت رويايي نيستند،
10:52
constantlyبه طور مداوم focusedمتمرکز شده است on what they don't have.
267
637000
3000
كه دائما روي آنچه كه ندارند تمركز كنند.
10:55
Theirآنها religionمذهب, theirخودشان isolationانزوا,
268
640000
2000
مذهب آنها، انزواي آنها،
10:57
theirخودشان deepعمیق respectتوجه for theirخودشان cultureفرهنگ
269
642000
2000
احترام عميق آنها به فرهنگ‌شان
10:59
and now the principlesاصول of theirخودشان GNHGNH movementجنبش
270
644000
2000
و اكنون اصول جنبش شادي داخلي انبوه آن‌ها
11:01
all have fosteredپرورش داده شد a senseاحساس of gratitudeحق شناسی
271
646000
2000
حسي از قدرداني
11:03
about what they do have.
272
648000
2000
از آن‌چه كه دارند را تقويت نموده‌ است.
11:05
How manyبسیاری of us here, as TEDstersTEDsters in the audienceحضار,
273
650000
3000
چند نفر از مايي كه اينجا هستيم، به عنوان هواداران تد(TED)
11:08
spendخرج کردن more of our time
274
653000
2000
بيشتر وقتمان را
11:10
in the bottomپایین halfنیم of this equationمعادله, in the denominatorمخرج?
275
655000
3000
در زير اين معادله، يعني در مخرج تقسيم ميگذرانيم؟
11:13
We are a bottom-heavyپایین سنگین cultureفرهنگ
276
658000
2000
فرهنگ ما فرهنگي است كه زيرش سنگين است
11:15
in more waysراه ها than one.
277
660000
2000
نه فقط از يك لحاظ، بلكه به طرق مختلف.
11:17
(Laughterخنده)
278
662000
2000
(خنده تماشاگران)
11:19
The realityواقعیت is, in Westernغربی countriesکشورها,
279
664000
3000
واقعيت اين است كه در كشورهاي غربي،
11:22
quiteکاملا oftenغالبا we do focusتمرکز on the pursuitدستیابی of happinessشادی
280
667000
3000
ما اغلب به دنبال كسب شادي هستيم
11:25
as if happinessشادی is something that we have to go out --
281
670000
3000
گويي شادي چيزي است كه بايد به دنبالش بگرديم--
11:28
an objectشی that we're supposedقرار است to get, or maybe manyبسیاری objectsاشیاء.
282
673000
3000
چيز يا چيزهايي كه انتظار داريم به دست بياوريم.
11:31
Actuallyدر واقع, in factواقعیت, if you look in the dictionaryفرهنگ لغت,
283
676000
2000
در واقع، اگر به فرهنگ لغت نگاهي بيندازيم،
11:33
manyبسیاری dictionariesفرهنگ لغت defineتعريف كردن pursuitدستیابی
284
678000
3000
بسياري از فرهنگ‌هاي لغات در تعريف دنبال كردن(pursuit)
11:37
as to "chaseتعقیب with hostilityخصومت."
285
682000
3000
آن را «تعقيب خصمانه» تعريف كرده‌اند.
11:40
Do we pursueدنبال کردن happinessشادی with hostilityخصومت?
286
685000
3000
آيا ما شادي را خصمانه دنبال مي‌كنيم؟
11:43
Good questionسوال. But back to Bhutanبوتان.
287
688000
3000
سوال خوبي است. اما به بوتان بر‌گرديم.
11:46
Bhutan'sبوتان borderedمرزها on its northشمال and southجنوب
288
691000
3000
بوتان از شمال و جنوب
11:49
by 38 percentدرصد of the world'sجهان populationجمعیت.
289
694000
2000
با سي و هشت درصد جمعيت جهان هم‌مرز است.
11:51
Could this little countryکشور,
290
696000
3000
آيا اين كشور كوچك مي‌تواند
11:54
like a startupشروع in a matureبالغ industryصنعت,
291
699000
2000
همچون شروع يك صنعت كامل
11:56
be the sparkجرقه plugپلاگین that influencesتأثیرات
292
701000
3000
جرقه‌اي باشد
11:59
a 21stخیابان centuryقرن
293
704000
2000
كه در قرن بيست و يكم
12:01
of middle-classطبقه متوسط in Chinaچين and Indiaهندوستان?
294
706000
2000
طبقه متوسط چين و هند را تحت تاثير قرار دهد؟
12:03
Bhutan'sبوتان createdایجاد شده the ultimateنهایی exportصادرات,
295
708000
3000
بوتان به غایت صادرات دست یافته‌است.
12:06
a newجدید globalجهانی است currencyواحد پول of well-beingتندرستی,
296
711000
3000
یک مدل جديد و جهاني رفاه را صادر كرده است،
12:09
and there are 40 countriesکشورها around the worldجهان todayامروز
297
714000
2000
و امروزه چهل كشور در سراسر جهان،
12:11
that are studyingدر حال مطالعه theirخودشان ownخودت GNHGNH.
298
716000
2000
به بررسي ميزان شادي ملي ناخالص خويش مي‌پردازند.
12:13
You mayممکن است have heardشنیدم, this last fallسقوط
299
718000
2000
شايد اين را شنيده باشيد، در همين پاييز گذشته
12:15
Nicolasنیکولاس Sarkozyسارکوزی in Franceفرانسه
300
720000
2000
نيكلاس ساركوزي در فرانسه
12:17
announcingاعلام the resultsنتایج of an 18-monthمونث studyمطالعه
301
722000
3000
نتيجه یک مطالعه هجده ماهه را
12:20
by two Nobelنوبل economistsاقتصاددانان,
302
725000
2000
که توسط دو اقتصاددان برنده جایزه نوبل انجام شده
12:22
focusingتمرکز on happinessشادی and wellnessسلامتی in Franceفرانسه.
303
727000
2000
و روی شادی و رفاه در فرانسه متمرکز بود اعلام کرد.
12:24
Sarkozyسارکوزی suggestedپیشنهادی that
304
729000
2000
ساركوزي بيان كرد كه
12:26
worldجهان leadersرهبران should stop
305
731000
2000
رهبران جهان باید
12:28
myopicallyمؤثر است focusingتمرکز on GDPتولید ناخالص ملی
306
733000
2000
از این تمرکز کوته‌نظرانه روی تولید ناخالص داخلی دست برداشته
12:30
and considerدر نظر گرفتن a newجدید indexشاخص,
307
735000
2000
و به یک شاخص جدید توجه کنند،
12:32
what some Frenchفرانسوی are callingصدا زدن a "joieجوی deد vivreزنده باد indexشاخص."
308
737000
3000
شاخصی که برخی فرانسویان آن را "شاخص ژوا دو ویوق(شاخص لذت زندگی)" می‌نامند.
12:35
I like it.
309
740000
2000
من دوستش دارم.
12:37
Co-brandingهمکاری نام تجاری opportunitiesفرصت ها.
310
742000
2000
عنوان این شاخص با نام تجاری ما یکی است.
12:39
Just threeسه daysروزها agoپیش, threeسه daysروزها agoپیش here at TEDTED,
311
744000
2000
همین سه روز پیش, همینجا در تد(TED) سه روز پیش,
12:41
we had a simulcastsimulcast of Davidدیوید Cameronکامرون,
312
746000
2000
یه برنامه از دیوید کامرون
12:43
potentiallyبالقوه the nextبعد primeنخستین ministerوزیر of the UKانگلستان,
313
748000
3000
نخست وزیر بالقوه‌ی انگلستان داشتیم
12:46
quotingنقل قول one of my favoriteمورد علاقه speechesسخنرانی ها of all-timeهمیشه,
314
751000
3000
که از یکی از محبوبترین سخنرانی‌هایی که شنیده‌ام
12:49
Robertرابرت Kennedy'sکندی poeticشاعرانه speechسخنرانی - گفتار from 1968
315
754000
3000
یعنی سخنرانی شعرگونه رابرت کندی در سال 1968 نقل قول می‌کرد
12:52
when he suggestedپیشنهادی that we're
316
757000
2000
وقتی که می‌گفت
12:54
myopicallyمؤثر است focusedمتمرکز شده است on the wrongاشتباه thing
317
759000
2000
ما کوته‌نظرانه روی مساله‌ی اشتباهی تمرکز کرده‌ایم.
12:56
and that GDPتولید ناخالص ملی is a misplacedنادرست metricمتریک.
318
761000
3000
و اينكه توليد ناخالص ملي يك معيار نامناسب است.
12:59
So it suggestsحاکی از that the momentumتکانه is shiftingانتقال.
319
764000
3000
او بيان مي‌كند كه دوران در حال تغيير است.
13:02
I've takenگرفته شده that Robertرابرت Kennedyکندی quoteنقل قول,
320
767000
2000
من آن جمله رابرت کندی را برداشته‌ام
13:04
and I've turnedتبدیل شد it into a newجدید balanceتعادل sheetورق for just a momentلحظه here.
321
769000
3000
و در اینجا آن را با بحثمون متناسب كرده‌ام.
13:07
This is a collectionمجموعه of things
322
772000
2000
این مجموعی از چیزهایی است
13:09
that Robertرابرت Kennedyکندی said in that quoteنقل قول.
323
774000
2000
که رابرت کندی در آن نقل قول گفته است.
13:11
GDPتولید ناخالص ملی countsشمارش everything from airهوا pollutionآلودگی
324
776000
2000
در توليد ناخالص داخلي همه چيز از آلودگي هوا
13:13
to the destructionتخریب of our redwoodsredwoods.
325
778000
3000
تا تخريب منابع طبيعي به حساب مي‌آيد.
13:16
But it doesn't countشمردن the healthسلامتی of our childrenفرزندان
326
781000
2000
اما در توليد ناخالص داخلي سلامت فرزندانمان
13:18
or the integrityتمامیت of our publicعمومی officialsمقامات.
327
783000
3000
يا درستكاري صاحب‌منصبان دولتي به حساب نمي‌آيد.
13:21
As you look at these two columnsستون ها here,
328
786000
3000
چنانكه در اين دو ستوني كه اينجا هست مي‌بينيد،
13:24
doesn't it make you feel like it's time for us
329
789000
2000
آيا اين بدين معنا نيست كه وقت آن رسيده كه
13:26
to startشروع کن figuringبدانید out a newجدید way to countشمردن,
330
791000
2000
راه جديدي براي حساب كردن
13:28
a newجدید way to imagineتصور کن
331
793000
2000
راه جديدي براي تصور كردنِ
13:30
what's importantمهم to us in life?
332
795000
2000
آنچه كه برايمان مهم است ايجاد كنيم؟
13:32
(Applauseتشویق و تمجید)
333
797000
4000
(تشويق تماشاگران)
13:36
Certainlyقطعا Robertرابرت Kennedyکندی suggestedپیشنهادی at the endپایان of the speechسخنرانی - گفتار exactlyدقیقا that.
334
801000
3000
قطعا رابرت كندي در پايان سخنانش دقيقا همين را پيشنهاد كرده است.
13:39
He said GDPتولید ناخالص ملی "measuresمعیارهای everything in shortکوتاه,
335
804000
3000
او مي‌گويد توليد ناخالص داخلي «به طور خلاصه همه چيز را مي‌سنجد،
13:42
exceptبجز that whichکه makesباعث می شود life worthwhileارزشمند."
336
807000
3000
به جز آنچه كه به زندگي ارزش زيستن مي‌دهد.»
13:45
Wowوای.
337
810000
2000
فوق‌العاده است.
13:47
So how do we do that?
338
812000
2000
حالا، چطور اين كار را بكنيم؟
13:49
Let me say one thing we can just startشروع کن doing
339
814000
2000
اجازه بديد چيزي را بگم كه از همين حالا تا ده سال بعد
13:51
tenده yearsسالها from now, at leastکمترین in this countryکشور.
340
816000
2000
حداقل در اين كشور مي‌تونيم انجامش رو شروع كنيم.
13:53
Why in the heckهک in Americaآمریکا
341
818000
2000
آخه چرا در آمریکا
13:55
are we doing a censusسرشماری in 2010?
342
820000
2000
مي‌خواهيم در سال 2010 سرشماري انجام بديم؟
13:57
We're spendingهزینه کردن 10 billionبیلیون dollarsدلار on the censusسرشماری.
343
822000
3000
ما ده ميليارد دلارصرف سرشماري مي‌كنيم.
14:00
We're askingدرخواست 10 simpleساده questionsسوالات -- it is simplicityسادگی.
344
825000
2000
ده سوال ساده مي‌پرسيم، خيلي ساده است.
14:02
But all of those questionsسوالات are tangibleمحسوس.
345
827000
3000
اما همه آنها سوالات عيني هستند.
14:05
They're about demographicsجمعیت شناسی.
346
830000
2000
آنها درباره آمارگيري نفوس است.
14:07
They're about where you liveزنده, how manyبسیاری people you liveزنده with,
347
832000
2000
درباره اينكه كجا زندگي مي‌كنيد، با چند نفر زندگي مي‌كنيد،
14:09
and whetherچه you ownخودت your home or not.
348
834000
2000
خانه مال خودتون است يا نه.
14:11
That's about it.
349
836000
2000
كلش همين است.
14:13
We're not askingدرخواست meaningfulمعنی دار metricsمعیارهای.
350
838000
2000
ما معيارهاي معنادار نمي‌پرسيم.
14:15
We're not askingدرخواست importantمهم questionsسوالات.
351
840000
2000
سوال‌هاي مهم نمي‌پرسيم.
14:17
We're not askingدرخواست anything that's intangibleغیرمستقیم.
352
842000
2000
هيچ سوال غيرعيني نمي‌پرسيم.
14:19
Abeآه MaslowMaslow said long agoپیش
353
844000
2000
آبراهام مزلو خيلي وقت پيش گفته است
14:21
something you've heardشنیدم before, but you didn't realizeتحقق بخشیدن it was him.
354
846000
3000
چيزي كه قبلا هم شما آن را شنيده‌ايد اما شايد نمي‌دونستيد كه او اين را گفته.
14:24
He said, "If the only toolابزار you have is a hammerچکش,
355
849000
3000
او ميگه: «اگر تنها وسيله‌اي كه شما داريد چكش باشه،
14:27
everything startsشروع می شود to look like a nailناخن - میخ."
356
852000
3000
اون وقت همه چيز مثل میخ به نظر مياد.»
14:30
We'veما هستیم been fooledفریب خورده by our toolابزار.
357
855000
2000
ما بازيچه ابزارمون شديم.
14:32
Excuseبهانه that expressionاصطلاح.
358
857000
2000
از كلمه‌اي كه به كار بردم معذرت مي‌خواهم.
14:34
(Laughterخنده)
359
859000
2000
(خنده تماشاگران)
14:36
We'veما هستیم been fooledفریب خورده by our toolابزار.
360
861000
2000
ما بازيچه ابزارمون شديم.
14:38
GDPتولید ناخالص ملی has been our hammerچکش.
361
863000
3000
توليد ناخالص داخلي چكش ما شده است.
14:41
And our nailناخن - میخ has been a 19th-th- and 20th-centuryقرن هجدهم
362
866000
3000
مدل موفقيت عصر صنعتي
14:44
industrial-eraدوره صنعتی modelمدل of successموفقیت.
363
869000
3000
در قرن ۱۹ و ۲۰، میخ ما گشته است.
14:47
And yetهنوز, 64 percentدرصد
364
872000
2000
و با اين حال، هنوز شصت و چهار درصد
14:49
of the world'sجهان GDPتولید ناخالص ملی todayامروز
365
874000
2000
از توليد ناخالص داخلي امروزه جهان
14:51
is in that intangibleغیرمستقیم industryصنعت we call serviceسرویس,
366
876000
2000
در همان صنعت غيرعيني است كه ما آن را خدمات مي‌ناميم،
14:53
the serviceسرویس industryصنعت, the industryصنعت I'm in.
367
878000
3000
صنعت خدمات، يعني صنعتي كه من در آن زمينه كار مي‌كنم.
14:56
And only 36 percentدرصد is in the tangibleمحسوس industriesصنایع
368
881000
2000
و تنها سي و شش درصد از توليد ناخالص داخلي در صنايع غيرعيني‌
14:58
of manufacturingتولید and agricultureکشاورزی.
369
883000
2000
كشاورزي و توليدات كارخانه‌اي است.
15:00
So maybe it's time that we get a biggerبزرگتر toolboxجعبه ابزار, right?
370
885000
3000
بنابراين شايد وقت آن رسيده باشه كه كيسه‌ ابزارمون را بزرگتر كنيم. درسته؟
15:03
Maybe it's time we get a toolboxجعبه ابزار that
371
888000
2000
شايد وقت آن باشه كه بسته‌اي از معيارهايي را داشته باشيم
15:05
doesn't just countشمردن what's easilyبه آسانی countedشمارش شده, the tangibleمحسوس in life,
372
890000
3000
كه تنها چيزهايي را كه به آساني محاسبه مي‌شن، يعني چيزهاي عيني‌ زندگي را نشمره،
15:08
but actuallyدر واقع countsشمارش what we mostاکثر valueارزش,
373
893000
3000
بلكه در واقع چيزي را به حساب بياره كه بيشترين ارزش را براش قائليم
15:11
the things that are intangibleغیرمستقیم.
374
896000
2000
چيزهايي كه غيرعيني هستن.
15:13
I guessحدس بزن I'm sortمرتب سازی of a curiousکنجکاو CEOمدیر عامل.
375
898000
2000
فكر كنم من يه مدير اجرايي كنجكاوم.
15:15
I was alsoهمچنین a curiousکنجکاو economicsاقتصاد majorعمده as an undergradدانشجویان.
376
900000
3000
من همچنين يك دانشجوي كنجكاو دوره ليسانس اقتصاد بوده‌ام
15:18
I learnedیاد گرفتم that economistsاقتصاددانان measureاندازه گرفتن everything
377
903000
3000
من ياد گرفته‌ام كه اقتصاددانها هر چيزي را
15:21
in tangibleمحسوس unitsواحد ها of productionتولید and consumptionمصرف
378
906000
3000
در واحدهاي عيني توليد و مصرف محاسبه مي‌كنند
15:24
as if eachهر یک of those tangibleمحسوس unitsواحد ها
379
909000
2000
گويي كه همه آن واحدهاي عيني
15:26
is exactlyدقیقا the sameیکسان.
380
911000
2000
دقيقا مثل هم هستند.
15:28
They aren'tنه the sameیکسان.
381
913000
2000
آنها يكسان نيستند.
15:30
In factواقعیت, as leadersرهبران, what we need to learnیاد گرفتن
382
915000
2000
در واقع به عنوان رهبر، چيزي كه بايد ياد بگيريم
15:32
is that we can influenceنفوذ
383
917000
2000
اين است كه ما مي‌توانيم
15:34
the qualityکیفیت of that unitواحد of productionتولید
384
919000
3000
بر كيفيت آن واحد توليد تاثير بگذاريم
15:37
by creatingپدید آوردن the conditionsشرایط
385
922000
2000
با ايجاد شرايطي
15:39
for our employeesکارکنان to liveزنده theirخودشان callingصدا زدن.
386
924000
2000
براي كارمندانمان تا بر طبق خواستشان زندگي كنند.
15:41
In Vivian'sویویان caseمورد,
387
926000
2000
در مورد ويوين
15:43
her unitواحد of productionتولید
388
928000
2000
محصول كار او
15:45
isn't the tangibleمحسوس hoursساعت ها she worksآثار,
389
930000
2000
ساعت‌هاي عيني كه او كار مي‌كند نيست،
15:47
it's the intangibleغیرمستقیم differenceتفاوت she makesباعث می شود
390
932000
2000
بلكه آن تفاوت غيرعيني است كه او
15:49
duringدر حین that one hourساعت of work.
391
934000
2000
در طي يك ساعت كاري ايجاد مي‌كند.
15:51
This is Daveدیو Arringdaleآرینگدیل who'sچه کسی است actuallyدر واقع
392
936000
2000
اين ديو آرينگدال است كسي كه
15:53
been a longtimeمدت زمان طولانی guestمهمان at Vivian'sویویان motelمتل.
393
938000
2000
مهمان ديرين متل ويوين بوده است.
15:55
He stayedماند there a hundredصد timesبار
394
940000
2000
او صدها بار در آن متل
15:57
in the last 20 yearsسالها,
395
942000
2000
در طي بيست سال گذشته اقامت كرده است.
15:59
and he's loyalوفادار to the propertyویژگی because of the relationshipارتباط
396
944000
3000
و او به كل متل وفادار است به خاطر روابطي
16:02
that Vivianویویان and her fellowهمکار employeesکارکنان have createdایجاد شده with him.
397
947000
3000
كه ويوين و همكارانش با او ايجاد كرده‌اند.
16:05
They'veآنها دارند createdایجاد شده a habitatزیستگاه of happinessشادی for Daveدیو.
398
950000
3000
آنها مأواي شادي را براي ديو ايجاد كرده‌اند.
16:08
He tellsمی گوید me that he can always countشمردن
399
953000
3000
اون به من مي‌گه كه او هميشه مي‌تونه
16:11
on Vivianویویان and the staffکارکنان there
400
956000
2000
روي ويوين و كاركنان اون جا حساب كنه.
16:13
to make him feel at home.
401
958000
3000
كه حس آسودگي و راحتي را در او ايجاد كنند.
16:16
Why is it that
402
961000
2000
چرا اغلب اين جوريه كه
16:18
businessکسب و کار leadersرهبران and investorsسرمایه گذاران
403
963000
2000
رهبران تجاري و سرمايه‌گذاران
16:20
quiteکاملا oftenغالبا don't see the connectionارتباط
404
965000
3000
پیوند بین
16:23
betweenبین creatingپدید آوردن the intangibleغیرمستقیم
405
968000
2000
ايجاد شادي
16:25
of employeeکارمند happinessشادی
406
970000
2000
غيرعيني كارمندان
16:27
with creatingپدید آوردن the tangibleمحسوس
407
972000
2000
را با ايجاد
16:29
of financialمالی profitsسود in theirخودشان businessکسب و کار?
408
974000
3000
منافع مالي عيني در كسب و كارشان نمي‌بينند؟
16:32
We don't have to chooseانتخاب کنید betweenبین
409
977000
2000
ما نبايد بين كارمندان باانگيزه
16:34
inspiredالهام گرفته employeesکارکنان and sizableقابل توجه profitsسود,
410
979000
3000
و منافع قابل دستيابي يكي را انتخاب كنيم،
16:37
we can have bothهر دو.
411
982000
2000
مي‌تونيم هر دو را داشته باشيم.
16:39
In factواقعیت, inspiredالهام گرفته employeesکارکنان quiteکاملا oftenغالبا
412
984000
2000
در واقع كارمندان باانگيزه اغلب
16:41
help make sizableقابل توجه profitsسود, right?
413
986000
3000
به ايجاد منافع قابل دستيابي كمك مي‌كنند، درسته؟
16:44
So what the worldجهان needsنیاز دارد now,
414
989000
2000
بنابراين چيزي كه جهان اكنون به آن نياز دارد،
16:46
in my opinionنظر,
415
991000
2000
به نظر من،
16:48
is businessکسب و کار leadersرهبران and politicalسیاسی leadersرهبران
416
993000
3000
عبارت است از رهبران تجاري و رهبران سياسي
16:51
who know what to countشمردن.
417
996000
2000
كه بدانند چه چيزي را به حساب بياورند.
16:53
We countشمردن numbersشماره.
418
998000
2000
ما اعداد را مي‌شماريم.
16:55
We countشمردن on people.
419
1000000
3000
ما روي افراد حساب مي‌كنيم.
16:58
What really countsشمارش is when we actuallyدر واقع use our numbersشماره
420
1003000
3000
اما چيزي كه واقعا به حساب مياد وقتيه كه اعداد را
17:01
to trulyبراستی take into accountحساب our people.
421
1006000
3000
براي حقيقتا به حساب آوردن افراد به كار مي‌بريم.
17:04
I learnedیاد گرفتم that from a maidخدمتکار in a motelمتل
422
1009000
3000
من اين را از يك خدمتكار متل
17:07
and a kingپادشاه of a countryکشور.
423
1012000
2000
و پادشاه يك كشور ياد گرفتم.
17:09
What can you
424
1014000
2000
شما امروز
17:11
startشروع کن countingبا احتساب todayامروز?
425
1016000
2000
چه چيزي را به حساب مي‌آوريد؟
17:13
What one thing can you startشروع کن countingبا احتساب todayامروز
426
1018000
3000
اون تنها چيزي كه شما امروز به حساب مي‌آريد
17:16
that actuallyدر واقع would be meaningfulمعنی دار in your life,
427
1021000
2000
كه عملا ميتونه در زندگي شما،
17:18
whetherچه it's your work life or your businessکسب و کار life?
428
1023000
3000
خواه در زندگي كاري، يا در زندگي تجاري شما معنادار باشه، چيه؟
17:21
Thank you very much.
429
1026000
2000
بسيار سپاسگزارم.
17:23
(Applauseتشویق و تمجید)
430
1028000
8000
(تشويق تماشاگران)
Translated by Maral Salehi
Reviewed by Safoora Yousefi

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Chip Conley - CEO, author
Chip Conley creates joyful hotels, where he hopes his employees, customers and investors alike can realize their full potential. His books share that philosophy with the wider world.

Why you should listen

In 1987, at the age of 26 and seeking a little "joy of life," Chip Conley founded Joie de Vivre Hospitality by transforming a small motel in San Francisco’s seedy Tenderloin district into the now-legendary Phoenix. Today, Joie de Vivre operates nearly 40 unique hotels across California, each built on an innovative design formula that inspires guests to experience an "identity refreshment" during their visits.

During the dotcom bust in 2001, Conley found himself in the self-help section of the bookstore, where he became reacquainted with one of the most famous theories of human behavior -- Maslow’s hierarchy of needs, which separates human desires into five ascending levels, from base needs such as eating to the highest goal of self-actualization, characterized by the full realization and achievement of one’s potential. Influenced by Maslow's pyramid, Conley revamped his business model to focus on the intangible, higher needs of his company's three main constituencies -- employees, customers and investors. He credits this shift for helping Joie de Vivre triple its annual revenues between 2001 and 2008.

Conley has written three books, including his most recent, PEAK: How Great Companies Get Their Mojo from Maslow, and is at work on two new ones, Emotional Equations and PEAK Leadership. He consults widely on transformative enterprises, corporate social responsibility and creative business development. He traveled to Bhutan last year to study its Gross National Happiness index, the country's unique method of measuring success and its citizens' quality of life. 

More profile about the speaker
Chip Conley | Speaker | TED.com