ABOUT THE SPEAKER
Uri Alon - Systems biologist
Uri Alon studies how cells work, using an array of tools (including improv theater) to understand the biological circuits that perform the functions of life.

Why you should listen
First trained as a physicist, Uri Alon found a passion for biological systems. At the Weizmann Institute of Science in Israel, he and his lab investigate the protein circuits within a cell (they focus on E. coli), looking for basic interaction patterns that recur throughout biological networks. It's a field full of cross-disciplinary thinking habits and interesting problems. And in fact, Alon is the author of a classic paper on lab behavior called "How to Choose a Good Scientific Problem," which takes a step back from the rush to get grants and publish papers to ask: How can a good lab foster growth and self-motivated research?
 
In Alon's lab, students use tools from physics, neurobiology and computer science -- and concepts from improv theatre -- to study basic principles of interactions. Using a theater practice called the "mirror game," they showed that two people can create complex novel motion together without a designated leader or follower. He also works on an addicting site called BioNumbers -- all the measurements you need to know about biology. The characteristic heart rate of a pond mussel? Why it's 4-6 beats per minute.
More profile about the speaker
Uri Alon | Speaker | TED.com
TEDGlobal 2013

Uri Alon: Why science demands a leap into the unknown

یوری آلون: چرا برای نوآوری در علم ناگزیر از ورود به دنیای ناشناخته ها هستیم

Filmed:
1,123,668 views

یوری الون وقتی در حال تحصیل در دوره دکتری فیزیک بود احساس شکست میکرد زیرا مسیر تحقیقاتش به بن بست رسیده بود. ولی به کمک تئاتر درمانی، فهمید که میتونه از گم شدن لذت ببره که اصطلاحی است برای حذف این تفکر که تحقیقات یک مسیر مستقیم از سوال به جواب نیست بلکه چیزی خلاقانه تر است که بارها تکرار میشود و ربطی هم به این ندارد که رشته شما چیست.
- Systems biologist
Uri Alon studies how cells work, using an array of tools (including improv theater) to understand the biological circuits that perform the functions of life. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
In the middleوسط of my PhPh.D.,
0
325
2063
من در میانه دوره دکترای خود،
00:14
I was hopelesslyناامیدکننده stuckگیر.
1
2388
3462
ناامیدانه گیر کرده بودم.
00:17
Everyهرکدام researchپژوهش directionجهت that I triedتلاش کرد
2
5850
1780
هر مسیری را که برای پژوهش امتحان میکردم
00:19
led to a deadمرده endپایان.
3
7630
1616
منتهی به بن بست بود.
00:21
It seemedبه نظر می رسید like my basicپایه ای assumptionsمفروضات
4
9246
1902
فرضیات اولیه ام
00:23
just stoppedمتوقف شد workingکار کردن.
5
11148
1928
غلط از آب درمی آمد.
00:25
I feltنمد like a pilotخلبان flyingپرواز throughاز طریق the mistغبار,
6
13076
2999
احساس خلبانی را داشتم که در میان مه پرواز می کند،
00:28
and I lostکم شده all senseاحساس of directionجهت.
7
16075
2795
و همه حواس جهت یابی خود را از دست داده بودم.
00:30
I stoppedمتوقف شد shavingاصلاح.
8
18870
1481
صورتم را اصلاح نمی کردم.
00:32
I couldn'tنمی توانستم get out of bedبستر in the morningصبح.
9
20351
2741
صبح نمی توانستم از رختخواب بیرون بیایم.
00:35
I feltنمد unworthyنالایق
10
23092
1733
احساس می کردم
00:36
of steppingقدم زدن acrossدر سراسر the gatesدروازه ها of the universityدانشگاه,
11
24825
3153
ارزش آن را ندارم که از در دانشگاه وارد شوم،
00:39
because I wasn'tنبود like Einsteinانیشتین or Newtonنیوتن
12
27978
2148
چون مانند انیشتین یا نیوتن
00:42
or any other scientistدانشمند whoseکه resultsنتایج
13
30126
2153
یا دانشمندان دیگری نبوم که از نتایج کارشان
00:44
I had learnedیاد گرفتم about, because in scienceعلوم پایه,
14
32279
1531
آگاه بودم، چون در علم،
00:45
we just learnیاد گرفتن about the resultsنتایج, not the processروند.
15
33810
3382
فقط نتایج کار را می بینیم، نه مراحل انجام آن را.
00:49
And so obviouslyبدیهی است, I couldn'tنمی توانستم be a scientistدانشمند.
16
37192
4701
و بنابراین بدیهی بود که نمی توانستم یک دانشمند باشم.
00:53
But I had enoughکافی supportحمایت کردن
17
41893
1664
ولی با حمایت خوبی که از من شد،
00:55
and I madeساخته شده it throughاز طریق
18
43557
1397
انجامش دادم و
00:56
and discoveredکشف شده something newجدید about natureطبیعت.
19
44954
2220
و چیز جدیدی درباره طبیعت کشف کردم.
00:59
This is an amazingحیرت آور feelingاحساس of calmnessآرامش,
20
47174
2743
احساس آرامش عجیبی داره
01:01
beingبودن the only personفرد in the worldجهان
21
49917
1332
که تنها شخصی در جهان باشی،
01:03
who knowsمی داند a newجدید lawقانون of natureطبیعت.
22
51249
2225
که قانون جدیدی از طبیعت را میدونی.
01:05
And I startedآغاز شده the secondدومین projectپروژه in my PhPh.D,
23
53474
3042
و دومین پروژه دکترایم را آغاز کردم،
01:08
and it happenedاتفاق افتاد again.
24
56516
1364
و دوباره همان اتفاق افتاد.
01:09
I got stuckگیر and I madeساخته شده it throughاز طریق.
25
57880
2289
گیر کردم و تمامش کردم.
01:12
And I startedآغاز شده thinkingفكر كردن,
26
60169
1386
و شروع کردم به این فکر
01:13
maybe there's a patternالگو here.
27
61555
1157
که شاید الگویی در اینجا وجود دارد.
01:14
I askedپرسید: the other graduateفارغ التحصیل studentsدانش آموزان, and they said,
28
62712
1841
از سایر دانش آموختگان پرسیدم، و آنها گفتند،
01:16
"Yeah, that's exactlyدقیقا what happenedاتفاق افتاد to us,
29
64553
2043
"بله، برای ما هم دقیقاً همین اتفاق افتاد،
01:18
exceptبجز nobodyهيچ كس told us about it."
30
66596
2349
با این تفاوت که هیچ کس چیزی درباره اش به ما نگفت."
01:20
We'dما می خواهیم all studiedمورد مطالعه قرار گرفت scienceعلوم پایه as if it's a seriesسلسله
31
68945
1950
همه ما علم را طوری یاد گرفته ایم که گویا
01:22
of logicalمنطقی stepsمراحل betweenبین questionسوال and answerپاسخ,
32
70895
3576
یک سری مراحل منطقی بین پرسش و پاسخ است،
01:26
but doing researchپژوهش is nothing like that.
33
74471
2746
ولی در پژوهش اصلاً چنین نیست.
01:29
At the sameیکسان time, I was alsoهمچنین studyingدر حال مطالعه
34
77217
2334
در همان زمان در حال یادگیری
01:31
to be an improvisationابتکار theaterتئاتر actorبازیگر.
35
79551
2087
تئانر بداهه بودم.
01:33
So physicsفیزیک by day,
36
81638
1434
یعنی روزها فیزیک،
01:35
and by night, laughingخندیدن, jumpingپریدن, singingآواز خواندن,
37
83072
2018
و شبها، خندیدن، پریدن، آواز خواندن
01:37
playingبازی کردن my guitarگیتار.
38
85090
1312
و نواختن گیتارم.
01:38
Improvisationابتکار theaterتئاتر,
39
86402
1479
تئاتر بداهه،
01:39
just like scienceعلوم پایه, goesمی رود into the unknownناشناخته,
40
87881
3009
تئاتر بداهه، درست مانند علم، به سوی ناشناخته ها میرود،
01:42
because you have to make a sceneصحنه onstageصحنه
41
90890
1412
چون ناچار هستید نمایش را سر صحنه
01:44
withoutبدون a directorکارگردان, withoutبدون a scriptاسکریپت,
42
92302
1703
بدون کارگردان، بدون نمایشنامه،
01:46
withoutبدون havingداشتن any ideaاندیشه what you'llشما خواهید بود portrayتصویر کشیدن
43
94005
2278
بدون اینکه بدانید چه چیزی را قرار است به تصویر بکشید
01:48
or what the other charactersشخصیت ها will do.
44
96283
2406
یا سایر شخصیتها چه خواهند کرد.
01:50
But unlikeبر خلاف scienceعلوم پایه,
45
98689
1849
ولی برخلاف علم،
01:52
in improvisationابتکار theaterتئاتر, they tell you from day one
46
100538
3023
در نئاتر بداهه، از روز اول به شما میگویند
01:55
what's going to happenبه وقوع پیوستن to
you when you get onstageصحنه.
47
103561
2215
وقتی روی صحنه میروید چه اتفاقی برایتان خواهد افتاد.
01:57
You're going to failشکست miserablyبدبختانه.
48
105776
2772
مفتضحانه شکست خواهید خورد.
02:00
You're going to get stuckگیر.
49
108548
1177
گیر خواهید کرد.
02:01
And we would practiceتمرین stayingاقامت creativeخلاقانه
50
109725
2118
و ما تمرین میکردیم تا همان جا که گیر می کنیم ،
02:03
insideداخل that stuckگیر placeمحل.
51
111843
1203
خلاقیت خود را حفظ کنیم.
02:05
For exampleمثال, we had an exerciseورزش
52
113046
1905
مثلاً تمرینی داشتیم که همگی
02:06
where we all stoodایستاد in a circleدایره,
53
114951
1142
به شکل دایره می ایستادیم،
02:08
and eachهر یک personفرد had to do
the world'sجهان worstبدترین tapشیر danceرقص,
54
116093
2965
و هر کس باید بدترین رقص پای جهان را انجام میداد،
02:11
and everybodyهمه elseچیز دیگری applaudedمتشکرم
55
119058
1586
و بقیه تشویق می کردند و
02:12
and cheeredتشویق شد you on,
56
120644
1242
به شما آفرین می گفتند،
02:13
supportingحمایت از you onstageصحنه.
57
121886
2763
از شما سر صحنه حمایت میکردند.
02:16
When I becameتبدیل شد a professorاستاد
58
124649
1908
وقتی که استاد شدم
02:18
and had to guideراهنما my ownخودت studentsدانش آموزان
59
126557
1381
باید دانشجوهایم را
02:19
throughاز طریق theirخودشان researchپژوهش projectsپروژه ها,
60
127938
1973
در پروژه های تحقیقاتی شان راهنمایی می کردم،
02:21
I realizedمتوجه شدم again,
61
129911
1367
دوباره متوجه شدم،
02:23
I don't know what to do.
62
131278
1712
نمیدانم چکار کنم.
02:24
I'd studiedمورد مطالعه قرار گرفت thousandsهزاران نفر of hoursساعت ها of physicsفیزیک,
63
132990
1994
هزاران ساعت فیزیک،زیست شناسی و
02:26
biologyزیست شناسی, chemistryعلم شیمی,
64
134984
1614
شیمی خوانده بودم
02:28
but not one hourساعت, not one conceptمفهوم
65
136598
2372
ولی دریغ از یک ساعت، دریغ از یک تصور کلی
02:30
on how to mentorمربی, how to guideراهنما someoneکسی
66
138970
2586
از اینکه چگونه باید تربیت کرد، چگونه کسی را راهنمایی کرد
02:33
to go togetherبا یکدیگر into the unknownناشناخته,
67
141556
1737
با هم به سوی ناشناخته ها رفت،
02:35
about motivationانگیزه.
68
143293
1921
درباره برانگیختن.
02:37
So I turnedتبدیل شد to improvisationابتکار theaterتئاتر,
69
145214
1930
پس به تئاتر بداهه روی آوردم،
02:39
and I told my studentsدانش آموزان from day one
70
147144
2173
از روز اول به دانشجویانم گفتم
02:41
what's going to happenبه وقوع پیوستن when you startشروع کن researchپژوهش,
71
149317
2901
هنگام شروع پژوهش چه اتفاقی خواهد افتاد
02:44
and this has to do with our mentalذهنی schemaطرح
72
152218
1726
و این مربوط به الگوی ذهنی
02:45
of what researchپژوهش will be like.
73
153944
2012
ما از پژوهش است.
02:47
Because you see, wheneverهر زمان که people do anything,
74
155956
2278
چون میدانید که هر گاه افراد کاری انجام میدهند،
02:50
for exampleمثال if I want to touchدست زدن به this blackboardتخته سیاه,
75
158234
2642
مثلاً من میخواهم به این تخته سیاه دست بزنم،
02:52
my brainمغز first buildsمی سازد up a schemaطرح,
76
160876
1660
در ابتدا مغز من الگویی می سازد،
02:54
a predictionپیش بینی of exactlyدقیقا what my musclesعضلات will do
77
162536
1859
یک پیش بینی از آنچه عضلات من انجام خواهند داد
02:56
before I even startشروع کن movingدر حال حرکت my handدست,
78
164395
2156
حتی پیش از اینکه حرکت دستم را شروع کنم،
02:58
and if I get blockedمسدود,
79
166551
1848
و اگر مغز مانع شود،
03:00
if my schemaطرح doesn't matchهمخوانی داشتن realityواقعیت,
80
168399
1875
اگر الگوی من با واقعیت سازگار نباشد،
03:02
that causesعلل extraاضافی stressفشار calledبه نام cognitiveشناختی dissonanceناسازگاری.
81
170274
2284
منجر به استرس اضافی به نام ناسازگاری شناختی خواهد شد.
03:04
That's why your schemasطرح ها had better matchهمخوانی داشتن realityواقعیت.
82
172558
2909
به همین دلیل بهتر است الگوهای ذهنی شما مطابق با واقعیت باشد.
03:07
But if you believe the way scienceعلوم پایه is taughtتدریس کرد,
83
175467
3155
ولی اگر به روش تدریس علم اعتقاد داشته باشید،
03:10
and if you believe textbooksکتاب های درسی, you're liableمسئول
84
178622
1897
و به کتب درسی معتقد باشید، قابلیت آن را دارید
03:12
to have the followingذیل schemaطرح of researchپژوهش.
85
180519
6294
که این الگوی پژوهش را در ذهن داشته باشید.
03:18
If A is the questionسوال,
86
186813
3318
اگر A پرسش،
03:22
and B is the answerپاسخ,
87
190131
3400
و B پاسخ باشد،
03:25
then researchپژوهش is a directمستقیم pathمسیر.
88
193531
4593
آنگاه پژوهش یک مسیر مستقیم است.
03:30
The problemمسئله is that if an experimentآزمایشی doesn't work,
89
198127
3115
مسئله این است که اگر آزمایشی موفق نباشد،
03:33
or a studentدانشجو getsمی شود depressedافسرده,
90
201242
3662
یا دانشجویی افسرده شود،
03:36
it's perceivedدرک شده as something utterlyکاملا wrongاشتباه
91
204904
2086
آن را قطعاً اشتباه تلقی می کنند
03:38
and causesعلل tremendousفوق العاده stressفشار.
92
206990
3030
و باعث استرس فراوان می شود.
03:42
And that's why I teachتدریس کنید my studentsدانش آموزان
93
210020
1783
و به همین دلیل به دانشجوهایم
03:43
a more realisticواقع بین schemaطرح.
94
211803
3862
الگوی واقع بینانه تری یاد میدهم.
03:50
Here'sاینجاست an exampleمثال
95
218860
1524
یک مثال می آورم
03:52
where things don't matchهمخوانی داشتن your schemaطرح.
96
220384
3136
که در آن هیچ چیز با الگوی شما سازگار نیست.
03:58
(Laughterخنده)
97
226379
3262
(خنده حاضرین)
04:01
(Applauseتشویق و تمجید)
98
229641
3199
(تشویق حاضرین)
04:13
So I teachتدریس کنید my studentsدانش آموزان a differentناهمسان schemaطرح.
99
241564
3446
بنابراین به دانشجوهایم الگوی متفاوتی یاد میدهم.
04:17
If A is the questionسوال,
100
245010
2194
اگر A پرسش
04:19
B is the answerپاسخ,
101
247204
2181
و B پاسخ باشد،
04:25
stayاقامت کردن creativeخلاقانه in the cloudابر,
102
253320
1535
خلاقیت ابری داشته باشید،
04:26
and you startشروع کن going,
103
254855
1975
و شروع به رفتن می کنید،
04:28
and experimentsآزمایشات don't work, experimentsآزمایشات don't work,
104
256830
2363
و تجربه ناموفق، تجربه ناموفق،
04:31
experimentsآزمایشات don't work, experimentsآزمایشات don't work,
105
259193
2535
تجربه ناموفق، تجربه ناموفق،
04:33
untilتا زمان you reachنائل شدن a placeمحل linkedمرتبط
with negativeمنفی emotionsاحساسات
106
261728
2676
تا هنگامی که به جایی میرسید که با احساسات منفی همراه است
04:36
where it seemsبه نظر می رسد like your basicپایه ای assumptionsمفروضات
107
264404
2278
جایی که به نظر میرسد فرضیات اولیه شما
04:38
have stoppedمتوقف شد makingساخت senseاحساس,
108
266682
1116
با عقل جور در نمی آیند،
04:39
like somebodyکسی yankedyanked the carpetفرش beneathدر زیر your feetپا.
109
267798
3055
مثل اینکه ناگهان زیر پایتان خالی میشود،
04:42
And I call this placeمحل the cloudابر.
110
270853
3328
و من اسم اینجا را ابر میگذارم.
04:59
Now you can be lostکم شده in the cloudابر
111
287685
2678
حال ممکن است در ابرها ناپدید شوید
05:02
for a day, a weekهفته, a monthماه, a yearسال,
112
290363
2508
برای یک روز، یک هفته، یک ماه، یک سال،
05:04
a wholeکل careerحرفه,
113
292871
1498
تمام عمر حرفه ای،
05:06
but sometimesگاه گاهی, if you're luckyخوش شانس enoughکافی
114
294369
2162
ولی گاهی، اگر به حد کافی خوش شانس باشید
05:08
and you have enoughکافی supportحمایت کردن,
115
296531
1856
و حمایت کافی داشته باشید،
05:10
you can see in the materialsمواد at handدست,
116
298387
1990
ممکن است در منابعی که در دسترس دارید،
05:12
or perhapsشاید meditatingمدیتیشن on the shapeشکل of the cloudابر,
117
300377
3248
یا شاید از طریق الهام و به شکل یک ابر،
05:15
a newجدید answerپاسخ,
118
303625
2002
پاسخ تازه ای پیدا کنید،
05:19
C, and you decideتصميم گرفتن to go for it.
119
307285
3684
به نام C و تصمیم بگیرید آن را دنبال کنید.
05:22
And experimentsآزمایشات don't work, experimentsآزمایشات don't work,
120
310969
2369
و تجربه ناموفق، تجربه ناموفق،
05:25
but you get there,
121
313338
1469
ولی شما ادامه میدهید،
05:26
and then you tell everyoneهر کس about it
122
314807
1220
و سپس با انتشار یک مقاله به نام A آن گاه C،
05:28
by publishingانتشارات a paperکاغذ that readsمی خواند A arrowفلش C,
123
316027
3502
همه را در جریان میگذارید،
05:31
whichکه is a great way to communicateبرقراری ارتباط,
124
319529
1959
که روش خوبی برای ارتباط است،
05:33
but as long as you don't forgetفراموش کردن the pathمسیر
125
321488
2344
ولی به شرطی که مسیر را گم نکنید،
05:35
that broughtآورده شده you there.
126
323832
1799
مسیری که شما را به آنجا رساند.
05:37
Now this cloudابر is an inherentذاتی partبخشی
127
325631
1975
حال این ابر بخش جدا نشدنی
05:39
of researchپژوهش, an inherentذاتی partبخشی of our craftمهارت,
128
327606
2604
از پژوهش است، بخش جدا نشدنی از هنر ما،
05:42
because the cloudابر standsمی ایستد guardنگهبان at the boundaryمرز.
129
330210
3210
چرا که ابر مانند نگهبان مرزی است.
05:49
It standsمی ایستد guardنگهبان at the boundaryمرز
130
337721
2269
نگهبان مرز بین
05:51
betweenبین the knownشناخته شده
131
339990
2972
شناخته ها
05:57
and the unknownناشناخته,
132
345795
3604
و ناشناخته ها،
06:05
because in orderسفارش to discoverكشف كردن something trulyبراستی newجدید,
133
353110
2275
چرا که برای کشف چیزی که واقعاً تازه باشد،
06:07
at leastکمترین one of your basicپایه ای
assumptionsمفروضات has to changeتغییر دادن,
134
355385
3577
حداقل یکی از فرضیات اولیه شما باید تغییر کند،
06:10
and that meansبه معنای that in scienceعلوم پایه,
135
358962
1254
و معنی اش این است که در علم،
06:12
we do something quiteکاملا heroicقهرمانانه.
136
360216
1962
ما کار کاملاً قهرمانانه ای اجام میدهیم.
06:14
Everyهرکدام day, we try to bringآوردن ourselvesخودمان
137
362178
1821
هر روز، تلاش می کنیم خود را
06:15
to the boundaryمرز betweenبین
the knownشناخته شده and the unknownناشناخته
138
363999
1812
به مرز بین شناخته ها و ناشناخته ها برسانیم
06:17
and faceصورت the cloudابر.
139
365811
1821
و با ابر روبرو شویم.
06:19
Now noticeاطلاع that I put B
140
367632
1705
حال توجه کنید که من B را
06:21
in the landزمین of the knownشناخته شده,
141
369337
743
در سرزمین شناخته ها قرار داده ام،
06:22
because we knewمی دانست about it in the beginningشروع,
142
370080
1811
چون در ابتدا آن را می شناختیم،
06:23
but C is always more interestingجالب هست
143
371891
3649
ولی C همیشه جذاب تر و
06:27
and more importantمهم than B.
144
375540
2723
مهم تر از B است.
06:30
So B is essentialضروری است in orderسفارش to get going,
145
378263
2193
بنابراین B برای ادامه راه ضروری است،
06:32
but C is much more profoundعمیق,
146
380456
1818
ولی C بسیار عمیق تر است،
06:34
and that's the amazingحیرت آور thing about resesarchresesarch.
147
382274
4497
و این همان نکته شگفت انگیز درباره پژوهش است.
06:38
Now just knowingدانستن that wordکلمه, the cloudابر,
148
386771
2188
حال دانستن آن کلمه، ابر،
06:40
has been transformationalتحول in my researchپژوهش groupگروه,
149
388959
2555
در گروه تحقیقاتی من متحول کننده بوده است،
06:43
because studentsدانش آموزان come to me and say,
150
391514
1870
چون دانشجویان به من مراجعه می کنند و می گویند،
06:45
"Uriاوری, I'm in the cloudابر,"
151
393384
1598
"یوری!، من در ابر هستم،"
06:46
and I say, "Great, you mustباید be feelingاحساس miserableبدبخت."
152
394982
3166
و من می گویم، "عالی است، حتماً احساس تیره بختی می کنی."
06:50
(Laughterخنده)
153
398148
2142
(خنده حاضرین)
06:52
But I'm kindنوع of happyخوشحال,
154
400290
1913
ولی من به نوعی خوشحال هستم،
06:54
because we mightممکن be closeبستن to the boundaryمرز
155
402203
1678
زیرا احتمالاً به مرز بین شناخته ها
06:55
betweenبین the knownشناخته شده and the unknownناشناخته,
156
403881
1896
و ناشناخته ها نزدیک شده ایم،
06:57
and we standایستادن a chanceشانس of discoveringکشف
157
405777
1546
و جایی ایستاده ایم که شانس کشف
06:59
something trulyبراستی newجدید,
158
407323
1861
یک چیز واقعاً جدید را داریم،
07:01
sinceاز آنجا که the way our mindذهن worksآثار,
159
409184
1342
چون روش کار ذهن ما،
07:02
it's just knowingدانستن that the cloudابر
160
410526
3148
طوری است که تقریباً میداند ابر
07:05
is normalطبیعی, it's essentialضروری است,
161
413674
4426
یک چیز عادی، ضروری،
07:10
and in factواقعیت beautifulخوشگل,
162
418100
1205
و واقعاً زیباست،
07:11
we can joinپیوستن the Cloudابر Appreciationقدردانی Societyجامعه,
163
419305
3623
میتوانیم به انجمن تکریم ابر بپیوندیم،
07:14
and it detoxifiesسم زدایی the feelingاحساس that something
164
422928
1918
و این کار باعث خنثی شدن این احساس زهرآگین می شود
07:16
is deeplyعمیقا wrongاشتباه with me.
165
424846
2562
که من یک مشکل اساسی دارم.
07:19
And as a mentorمربی, I know what to do,
166
427408
2450
و به عنوان یک مرشد، میدانم چه باید بکنم،
07:21
whichکه is to stepگام up my supportحمایت کردن for the studentدانشجو,
167
429858
2202
اینکه حمایتم را از دانشجو بیشتر کنم،
07:24
because researchپژوهش in psychologyروانشناسی showsنشان می دهد
168
432060
1481
زیرا پژوهش در روانشناسی نشان میدهد
07:25
that if you're feelingاحساس fearترس and despairناامیدی,
169
433541
3559
که اگر احساس ترس و ناامیدی داشته باشید،
07:29
your mindذهن narrowsسقوط می کند down
170
437100
997
مغزتان در حد افکار
07:30
to very safeبی خطر and conservativeمحافظه کار waysراه ها of thinkingفكر كردن.
171
438097
2831
بسیار بی خطر و محافظه کارانه عقیم می شود.
07:32
If you'dمی خواهی like to exploreکاوش کنید the riskyخطرناک pathsراه ها
172
440928
1575
اگر دوست داشتید مسیرهای پرخطری را
07:34
neededمورد نیاز است to get out of the cloudابر,
173
442503
1388
که برای خروج از ابر لازم است، امتحان کنید،
07:35
you need other emotionsاحساسات --
174
443891
1761
احساسات دیگری لازم دارید--
07:37
solidarityهمبستگی, supportحمایت کردن, hopeامید
175
445652
2201
همبستگی، حمایت، امید--
07:39
that come with your connectionارتباط from somebodyکسی elseچیز دیگری,
176
447853
1737
که حاصل ارتباط شما با دیگری است،
07:41
so like in improvisationابتکار theaterتئاتر,
177
449590
1550
بنابراین مانند تئاتر بداهه،
07:43
in scienceعلوم پایه, it's bestبهترین to walkراه رفتن into the unknownناشناخته
178
451140
2301
در علم، بهترین کار رفتن به درون ناشناخته ها
07:45
togetherبا یکدیگر.
179
453441
1969
با هم است.
07:47
So knowingدانستن about the cloudابر,
180
455410
2442
پس با دانستن درباره ابر،
07:49
you alsoهمچنین learnیاد گرفتن from improvisationابتکار theaterتئاتر
181
457852
3324
از تئاتر بداهه نیز
07:53
a very effectiveتاثير گذار way to have conversationsگفتگو
182
461176
2602
روش بسیار مؤثری برای مکالمه
07:55
insideداخل the cloudابر.
183
463778
1760
در داخل ابر یاد می گیرید.
07:57
It's basedمستقر on the centralمرکزی principleاصل
184
465538
1977
اساس آن بر اصل محوری
07:59
of improvisationابتکار theaterتئاتر,
185
467515
1767
تئاتر بداهه استوار است،
08:01
so here improvisationابتکار theaterتئاتر
186
469282
1093
پس اینجا هم تئاتر بداهه،
08:02
cameآمد to my help again.
187
470375
1296
دوباره به کمکم آمد.
08:03
It's calledبه نام sayingگفت: "Yes, and"
188
471671
2291
اسمش این است که به
08:05
to the offersارائه می دهد madeساخته شده by other actorsبازیگران.
189
473962
3465
پیشنهادهای سایر بازیگرها بگوییم "بله، و."
08:16
That meansبه معنای acceptingپذیرش the offersارائه می دهد
190
484297
2894
بدین ترتیب پیشنهادها را می پذیریم
08:19
and buildingساختمان on them, sayingگفت:, "Yes, and."
191
487191
2511
و با گفتن "بله، و،" بر اساس آنها ادامه میدهیم.
08:21
For exampleمثال, if one actorبازیگر saysمی گوید,
192
489702
1239
به عنوان مثال، اگر یک بازیگر بگوید،
08:22
"Here is a poolاستخر of waterاب,"
193
490941
1155
"اینجا استخر است،"
08:24
and the other actorبازیگر saysمی گوید,
194
492096
1045
و بازیگر دیگر بگوید،
08:25
"No, that's just a stageمرحله,"
195
493141
1869
"نه، اینجا فقط یک صحنه است،"
08:27
the improvisationابتکار is over.
196
495010
1738
بداهه تمام می شود.
08:28
It's deadمرده, and everybodyهمه feelsاحساس می کند frustratedناامید.
197
496748
3772
بداهه می میرد، و همه احساس سرخوردگی می کنند.
08:32
That's calledبه نام blockingمسدود کردن.
198
500520
1348
به این میگویند مانع شدن.
08:33
If you're not mindfulذهن of communicationsارتباطات,
199
501868
1607
اگر به فکر برقراری ارتباط نباشید،
08:35
scientificعلمی conversationsگفتگو can have a lot of blockingمسدود کردن.
200
503475
2937
گفتگوهای علمی به موانع متعددی برخورد می کنند.
08:38
Sayingگفتن "Yes, and" soundsبرای تلفن های موبایل like this.
201
506412
2236
گفتن "بله، و" اینگونه است.
08:40
"Here is a poolاستخر of waterاب."
"Yeah, let's jumpپرش in."
202
508648
2508
"اینجا یک استخر است."
"بله، بیا بپریم داخلش."
08:43
"Look, there's a whaleنهنگ! Let's grabگرفتن it by its tailدم.
203
511156
3009
"ببین، یک نهنگ! بیا از دمش بگیریم.
08:46
It's pullingکشیدن us to the moonماه!"
204
514165
2101
ما را تا ماه دنبال خودش می برد!"
08:48
So sayingگفت: "Yes, and" bypassesدور زدن our innerدرونی criticمنتقد.
205
516266
3020
پس با گفتن "بله، و" منتقد درونی خود را نادیده میگیریم.
08:51
We all have an innerدرونی criticمنتقد
206
519286
1694
همه ما یک منتقد درونی داریم
08:52
that kindنوع of guardsنگهبانان what we say,
207
520980
1241
که مانند یک نگهبان مراقب گفتار ماست،
08:54
so people don't think that we're obsceneناخوشایند
208
522221
1923
تا مردم فکر نکنند ما مستهجن
08:56
or crazyدیوانه or unoriginalغیر اصلی,
209
524144
1115
یا دیوانه یا تقلیدی هستیم،
08:57
and scienceعلوم پایه is fullپر شده of the fearترس
210
525259
1260
و علم پر از ترس بظاهر غیر اصل
08:58
of appearingظاهر می شود unoriginalغیر اصلی.
211
526519
1557
به نظر رسیدن است.
09:00
Sayingگفتن "Yes, and" bypassesدور زدن the criticمنتقد
212
528076
2167
گفتن "بله، و" منتقد را کنار میزند
09:02
and unlocksباز می شود hiddenپنهان voicesصدای of creativityخلاقیت
213
530243
2612
و صداهای پنهان خلاقیت را آشکار می کند،
09:04
you didn't even know that you had,
214
532855
1525
صداهایی که حتی از وجود آنها مطلع نبودید
09:06
and they oftenغالبا carryحمل the answerپاسخ
215
534380
2030
واغلب حامل پاسخی
09:08
about the cloudابر.
216
536410
2405
درباره ابر هستند.
09:10
So you see, knowingدانستن about the cloudابر
217
538815
2601
پس می بینید که دانستن درباره ابر
09:13
and about sayingگفت: "Yes, and"
218
541416
1404
و درباره گفتن "بله، و"
09:14
madeساخته شده my labآزمایشگاه very creativeخلاقانه.
219
542820
2859
آزمایشگاه مرا به شدت خلّاق کرد.
09:17
Studentsدانش آموزان startedآغاز شده playingبازی کردن off of eachهر یک others'دیگران' ideasایده ها,
220
545679
2528
دانشجوها شروع به یک بازی حذفی با ایده های یکدیگر کردند،
09:20
and we madeساخته شده surprisingشگفت آور discoveriesاکتشافات
221
548207
2114
و ما به کشف های جالبی در مرز بین
09:22
in the interfaceرابط betweenبین physicsفیزیک and biologyزیست شناسی.
222
550321
2869
فیزیک و زیست شناسی دست یافتیم.
09:25
For exampleمثال, we were stuckگیر for a yearسال
223
553190
2950
مثلاً، یک سال وقفه معطل شدیم
09:28
tryingتلاش کن to understandفهمیدن the intricateپیچیده
224
556140
1149
تا از شبکه های ظریف بیوشیمیایی
09:29
biochemicalبیوشیمیایی networksشبکه های insideداخل our cellsسلول ها,
225
557289
2693
در داخل سلولهایمان، سر در بیاوریم،
09:31
and we said, "We are deeplyعمیقا in the cloudابر,"
226
559982
2457
و گفتیم: "عمیقاً داخل ابر هستیم،"
09:34
and we had a playfulبازیگوش conversationگفتگو
227
562439
1980
و گفتگویی شبیه بازی داشتیم
09:36
where my studentدانشجو Shaiشیئی Shenشان Orrاور said,
228
564419
1788
که یکی از دانشجوهایم به نام شای شن اور می گفت،
09:38
"Let's just drawقرعه کشی this on a
pieceقطعه of paperکاغذ, this networkشبکه,"
229
566207
2843
"بیایید این شبکه را روی یک تکه کاغذ رسم کنیم،"
09:41
and insteadبجای of sayingگفت:,
230
569050
1453
و من به جای اینکه بگویم،
09:42
"But we'veما هستیم doneانجام شده that so manyبسیاری timesبار
231
570503
2151
"ولی ما این کار را بارها انجام داده ایم
09:44
and it doesn't work,"
232
572654
1034
و مؤثر نبوده است،"
09:45
I said, "Yes, and
233
573688
2943
گفتم، "بله، و
09:48
let's use a very bigبزرگ pieceقطعه of paperکاغذ,"
234
576631
2041
بیایید از یک تکه کاغذ خیلی بزرگ استفاده کنیم،"
09:50
and then Ronران Miloمیلو said,
235
578672
1092
و سپس رون میلو گفت،
09:51
"Let's use a giganticغول پیکر architect'sمعمار
236
579764
2220
"بیایید از یک نوع کاغذ بسیار بزرگ
09:53
blueprintطرح kindنوع of paperکاغذ, and I know where to printچاپ it,"
237
581984
1796
طرحهای اولیه معماری استفاده کنیم که میدونم کجا میشه پرینتش کرد"
09:55
and we printedچاپ شده out the networkشبکه and lookedنگاه کرد at it,
238
583780
2500
نقشه رو پرینتش کردیم و بهش نگاه کردیم،
09:58
and that's where we madeساخته شده
our mostاکثر importantمهم discoveryکشف,
239
586280
2509
و مهمترین کشفمون رو همین جا بدست اوردیم
10:00
that this complicatedبغرنج networkشبکه is just madeساخته شده
240
588789
2201
که این بود که این شبکه پیچیده از یه سری
10:02
of a handfulتعداد انگشت شماری of simpleساده, repeatingتکرار شونده interactionاثر متقابل patternsالگوها
241
590990
3463
الگوهای تعاملی تکرار شونده ساخته شده
10:06
like motifsموتیف in a stainedرنگ آمیزی شده glassشیشه windowپنجره.
242
594453
3163
مثل نقش و نگارهای یک شیشه مشجر.
10:09
We call them networkشبکه motifsموتیف,
243
597616
2048
ما اونو شبکه مشجر نامگذاری کردیم.
10:11
and they're the elementaryابتدایی circuitsمدارها
244
599664
2152
و مدارات پایه ای شدند که به ما برای فهم
10:13
that help us understandفهمیدن
245
601816
1385
منطق اینکه چگونه سلولها در
10:15
the logicمنطق of the way cellsسلول ها make decisionsتصمیمات
246
603201
2700
همه ارگانیسمها منجمله بدن
10:17
in all organismsارگانیسم ها, includingشامل our bodyبدن.
247
605901
2849
ما تصمیم گیری می کنند
10:20
Soonبه زودی enoughکافی, after this,
248
608750
1925
بعدش دعوت ازمن برای
10:22
I startedآغاز شده beingبودن invitedدعوت کرد to give talksگفتگو
249
610675
1620
انجام سخنرانیهایی برای
10:24
to thousandsهزاران نفر of scientistsدانشمندان acrossدر سراسر the worldجهان,
250
612295
3011
انجام سخنرانیهایی برای هزاران دانشمند در سرتاسر جهان
10:27
but the knowledgeدانش about the cloudابر
251
615306
1833
ولی دانش مرتبط با ابر
10:29
and sayingگفت: "Yes, and"
252
617139
1132
ولی دانش مرتبط با ابر
10:30
just stayedماند withinدر داخل my ownخودت labآزمایشگاه,
253
618271
1839
فقط درون آزمایشگاه شخصیم باقی ماند.
10:32
because you see, in scienceعلوم پایه,
we don't talk about the processروند,
254
620110
2131
همونطور که دیدید در علم کسی از فرایند،
10:34
anything subjectiveذهنی or emotionalعاطفی.
255
622241
2433
ادراکات ذهنی و احساسات صحبت نمیکند
10:36
We talk about the resultsنتایج.
256
624674
1863
و فقط درباره نتایج صحبت میشود.
10:38
So there was no way to talk about it in conferencesهمایش ها.
257
626537
2069
که البته هیچ راهی برای صحبت درباره این مسائل در کنفرانسها هم نیست.
10:40
That was unthinkableغیر قابل تصور است.
258
628606
1924
و اصلا قابل تفکر نیستن.
10:42
And I saw scientistsدانشمندان in other groupsگروه ها get stuckگیر
259
630530
2076
من دانشمندانی در گروههای دیگر رو دیدم که گیر کردن
10:44
withoutبدون even havingداشتن a wordکلمه to describeتوصیف کردن
260
632606
1774
بدون اینکه حتی بتوانند
10:46
what they're seeingدیدن,
261
634380
1321
با یک کلمه مشاهداتشون رو بیان کنن.
10:47
and theirخودشان waysراه ها of thinkingفكر كردن
262
635701
1355
و روش تفکر اونها
10:49
narrowedتنگ شده down to very safeبی خطر pathsراه ها,
263
637056
1528
به یک سری مسیرهای بسیار امن فروکاهیده شد
10:50
theirخودشان scienceعلوم پایه didn't reachنائل شدن its fullپر شده potentialپتانسیل,
264
638584
1660
و علموشون به حداکثر بالندگیش نرسید
10:52
and they were miserableبدبخت.
265
640244
1753
و واقعا به بدبختی رسیدن.
10:53
I thought, that's the way it is.
266
641997
1939
من به این نتیجه رسیدم که دلیلش راه انتخابیشونه.
10:55
I'll try to make my labآزمایشگاه as creativeخلاقانه as possibleامکان پذیر است,
267
643936
2021
من سعی خواهم کرد که تا جای ممکن آزمایشگاهم رو خلاق نگه دارم
10:57
and if everybodyهمه elseچیز دیگری does the sameیکسان,
268
645957
1680
و اگر هرشخص دیگری همین کار رو انجام بده
10:59
scienceعلوم پایه will eventuallyدر نهایت becomeتبدیل شدن به
269
647637
2190
علم روز به روز
11:01
more and more better and better.
270
649827
2214
بهتر و بهتر میشه.
11:04
That way of thinkingفكر كردن got turnedتبدیل شد on its headسر
271
652041
2920
من برای شنیدن سخنرانی اولین فاکس کلر
11:06
when by chanceشانس I wentرفتی to hearشنیدن Evelynایولین Foxفاکس Kellerکلر
272
654961
2339
که من برای شنیدن سخنرانی اولین فاکس کلر
11:09
give a talk about her experiencesتجربیات
273
657300
1358
رفته بودم که در مورد تجربیاتش به
11:10
as a womanزن in scienceعلوم پایه.
274
658658
1691
عنوان یک زن دانشمند بود.
11:12
And she askedپرسید:,
275
660349
1823
او پرسید:
11:14
"Why is it that we don't talk about the subjectiveذهنی
276
662172
1948
«چرا ما در مورد ذهنیات فلسفی
11:16
and emotionalعاطفی aspectsجنبه های of doing scienceعلوم پایه?
277
664120
2186
و جنبه های احساسی انجام کارهای علمی صحبت نمیکنیم؟
11:18
It's not by chanceشانس. It's a matterموضوع of valuesارزش های."
278
666306
3992
درصورتیکه چیزی شانسی بدست نمیاد و موضوع بسیار ارزشمندیه».
11:22
You see, scienceعلوم پایه seeksمی خواهد knowledgeدانش
279
670298
2178
همونطور که دیدید علم دنبال دانشی میگرده
11:24
that's objectiveهدف، واقعگرایانه and rationalگویا.
280
672476
1795
که عینی(آبجکتیو) و منطقی باشه.
11:26
That's the beautifulخوشگل thing about scienceعلوم پایه.
281
674271
2198
که مطلب زیبایی در مورد علم است.
11:28
But we alsoهمچنین have a culturalفرهنگی mythاسطوره
282
676469
1956
ولی ما اسطوره ای فرهنگی(باور عامه) هم داریم که
11:30
that the doing of scienceعلوم پایه,
283
678425
1254
کار علمی که هر روزه انجام میدیم
11:31
what we do everyهرکدام day to get that knowledgeدانش,
284
679679
2300
تا دانش بدست بیاریم،
11:33
is alsoهمچنین only objectiveهدف، واقعگرایانه and rationalگویا,
285
681979
2440
فقط عینی و منطقیه،
11:36
like Mrآقای. Spockاسپاک.
286
684419
2432
مثل آقای اسپاک.
11:38
And when you labelبرچسب something
287
686851
1414
و وقتی هم به چیزی برچسب
11:40
as objectiveهدف، واقعگرایانه and rationalگویا,
288
688265
1813
عینی و منطقی خورده میشود، علم است.
11:42
automaticallyبطور خودکار, the other sideسمت,
289
690078
1642
به طور اتوماتیک و از سوی دیگر
11:43
the subjectiveذهنی and emotionalعاطفی,
290
691720
1457
اگر به چیزی برچسب ذهنگرا(سابجکتیو) و احساسی زده بشه
11:45
becomeتبدیل شدن به labeledبرچسب گذاری شده as non-scienceغیر علمی
291
693177
2102
به صورت غیر علمی برچسب زده میشه
11:47
or anti-scienceضد علم or threateningتهدید کننده to scienceعلوم پایه,
292
695279
1971
یا حتی ضد علم و تهدید کننده علم نام میگیره
11:49
and we just don't talk about it.
293
697250
1811
که ما هیچ وقت درموردش صحبت نکرده ایم.
11:51
And when I heardشنیدم that,
294
699061
1954
خلاصه اینکه وقتی اینو شنیدم
11:53
that scienceعلوم پایه has a cultureفرهنگ,
295
701015
2167
که علم فرهنگ خاص خودش رو داره
11:55
everything clickedکلیک کرد into placeمحل for me,
296
703182
1547
همه چیز در نگاهم سر جای خودش قرار گرفت
11:56
because if scienceعلوم پایه has a cultureفرهنگ,
297
704729
1664
زیرا علم فرهنگ خودش رو داره
11:58
cultureفرهنگ can be changedتغییر کرد,
298
706393
1256
و فرهنگ هم میتونه تغییر کنه
11:59
and I can be a changeتغییر دادن agentعامل
299
707649
1593
و منم میتونم تغییرش بدم
12:01
workingکار کردن to changeتغییر دادن the cultureفرهنگ
of scienceعلوم پایه whereverهر کجا که I could.
300
709242
2712
وهرچقدر بتونم برای تغییرش تلاش کنم.
12:03
And so the very nextبعد lectureسخنرانی I gaveداد in a conferenceکنفرانس,
301
711954
3069
بنابراین در سخنرانی بعدیم در مورد
12:07
I talkedصحبت کرد about my scienceعلوم پایه,
302
715023
1612
علم خودم صحبت کردم
12:08
and then I talkedصحبت کرد about the importanceاهمیت
303
716635
1512
و بعدش در مورد اهمیت
12:10
of the subjectiveذهنی and emotionalعاطفی
aspectsجنبه های of doing scienceعلوم پایه
304
718147
2182
مباحث ذهنی و احساسی انجام تحقیقات علمی صحبت کردم
12:12
and how we should talk about them,
305
720329
1120
و اینکه چگونه باید در موردشون حرف زد
12:13
and I lookedنگاه کرد at the audienceحضار,
306
721449
1234
و بعدش به شنوندگان نگاه کردم و
12:14
and they were coldسرماخوردگی.
307
722683
2360
و دیدم همشون آرومن.
12:17
They couldn'tنمی توانستم hearشنیدن what I was sayingگفت:
308
725043
3291
اونا نمیتونستن چیزی که
12:20
in the contextزمینه of a 10 back-to-backبرگشت به عقب
309
728334
1251
من میگم رو با
12:21
PowerPointپاورپوینت presentationارائه conferenceکنفرانس.
310
729585
1839
یه کنفرانس پاورپوینتی درک کنن.
12:23
And I triedتلاش کرد again and again,
conferenceکنفرانس after conferenceکنفرانس,
311
731424
2482
و همینطور کنفرانس به کنفرانس تلاش پشت تلاش
12:25
but I wasn'tنبود gettingگرفتن throughاز طریق.
312
733906
2373
ولی از پسش بر نیومدم.
12:28
I was in the cloudابر.
313
736279
2906
در ابر بودم!
12:31
And eventuallyدر نهایت I managedاداره می شود to get out the cloudابر
314
739185
3514
و ناگهان به کمک بدیهه سرایی و موسیقی موفق
12:34
usingاستفاده كردن improvisationابتکار and musicموسیقی.
315
742699
2811
به خروج از ابر شدم
12:37
Sinceاز آنجا که then, everyهرکدام conferenceکنفرانس I go to,
316
745510
2739
بعد از اون به هر کنفرانسی که میرفتم،
12:40
I give a scienceعلوم پایه talk and a secondدومین, specialویژه talk
317
748249
2862
اول یه بحث علمی میکردم و بعدش یه بحث خاص که
12:43
calledبه نام "Love and fearترس in the labآزمایشگاه,"
318
751111
1993
«عشق و ترس در آزمایشگاه» نام داشت
12:45
and I startشروع کن it off by doing a songترانه
319
753104
2217
که با خوندن یه ترانه درمورد
12:47
about scientists'دانشمندان greatestبزرگترین fearترس,
320
755321
2572
مورد بزرگترین ترس دانشمندان شروع میشد
12:49
whichکه is that we work hardسخت,
321
757893
2912
که با کار فراوان یک چیز جدید
12:52
we discoverكشف كردن something newجدید,
322
760805
2342
کشف میکنیم
12:55
and somebodyکسی elseچیز دیگری publishesانتشارات it before we do.
323
763147
3357
و یه نفر دیگه قبل از ما چاپش میکنه.
12:58
We call it beingبودن scoopedتکه تکه شده,
324
766504
2616
ما اونو اسکوپ شدن مینامیم،
13:01
and beingبودن scoopedتکه تکه شده feelsاحساس می کند horribleناگوار.
325
769120
3214
که فرد اسکوپ شده احساس وحشتناکی پیدا میکنه.
13:04
It makesباعث می شود us afraidترسیدن to talk to eachهر یک other,
326
772334
2213
این باعث میشه که ما بترسیم با هم صحبت کنیم
13:06
whichکه is no funسرگرم کننده,
327
774547
833
که اصلا خوب نیست
13:07
because we cameآمد to scienceعلوم پایه to shareاشتراک گذاری our ideasایده ها
328
775380
2760
چون ما وارد علم میشیم که بتونیم ایده ها و دانسته هامون
13:10
and to learnیاد گرفتن from eachهر یک other,
329
778140
1311
رو با هم به اشتراک بگذاریم
13:11
and so I do a bluesبلوز songترانه,
330
779451
3489
خوب به همین دلیل من یه ترانه تو ژانر بلوز ساختم.
13:17
whichکه — (Applauseتشویق و تمجید) —
331
785040
5504
که -تشویق-
13:22
calledبه نام "ScoopedScooped Again,"
332
790544
3223
«دوباره اسکوپ شده» نام داره
13:25
and I askپرسیدن the audienceحضار to be my backupپشتیبان گیری singersخوانندگان,
333
793767
2658
و من از حضار خواستم که با من بخونن
13:28
and I tell them, "Your textمتن is 'Scoop'چاقو, ScoopScoop.'"
334
796425
3980
و بهشون گفتم «مقالتون اسکوپه، اسکوپه»
13:32
It soundsبرای تلفن های موبایل like this: "ScoopScoop, scoopچاقو!"
335
800405
2645
اینطوری«اسکوپ، اسکوپ»
13:35
Soundsصدا like this.
336
803050
963
یه صدایی مثل این.
13:36
♪ I've been scoopedتکه تکه شده again ♪
337
804013
2219
♪ من دوباره اسکوپ شدم ♪
13:38
ScoopScoop! ScoopScoop! ♪
338
806232
1743
♪ اسکوپه اسکوپ! ♪
13:39
And then we go for it.
339
807975
1278
پس دوباره میریم سراغش.
13:41
♪ I've been scoopedتکه تکه شده again ♪
340
809253
2045
♪ من دوباره اسکوپ شدم ♪
13:43
ScoopScoop! ScoopScoop! ♪
341
811298
1286
♪ اسکوپه اسکوپ! ♪
13:44
♪ I've been scoopedتکه تکه شده again ♪
342
812584
1895
♪ من دوباره اسکوپ شدم ♪
13:46
ScoopScoop! ScoopScoop! ♪
343
814479
1306
♪ اسکوپه اسکوپ! ♪
13:47
♪ I've been scoopedتکه تکه شده again ♪
344
815785
1783
♪ من دوباره اسکوپ شدم ♪
13:49
ScoopScoop! ScoopScoop! ♪
345
817568
1639
♪ اسکوپه اسکوپ! ♪
13:51
♪ I've been scoopedتکه تکه شده again ♪
346
819207
1668
♪ من دوباره اسکوپ شدم ♪
13:52
ScoopScoop! ScoopScoop! ♪
347
820875
1762
♪ اسکوپه اسکوپ! ♪
13:54
♪ Oh mamaمامان, can't you feel my painدرد
348
822637
3275
♪وای مادر جان میتونی بفمی چقدر ناراحتم؟ ♪
13:57
Heavensآسمان ها help me, I've been scoopedتکه تکه شده again ♪
349
825912
3786
♪ ای خدا به فریادم برس که دوباره اسکوپ شدم ♪
14:02
(Applauseتشویق و تمجید)
350
830925
6391
(تشویق)
14:09
Thank you.
351
837735
1230
سپاسگذارم.
14:10
Thank you for your backupپشتیبان گیری singingآواز خواندن.
352
838965
1499
سپاس برای اینکه همراهم خوندید
14:12
So everybodyهمه startsشروع می شود laughingخندیدن, startsشروع می شود breathingنفس كشيدن,
353
840464
2084
خوب باعث شد همه بخندن و نفس بکشن و
14:14
noticesیادداشت ها that there's other scientistsدانشمندان around them
354
842548
2012
متوجه بشن که دانشمندانی هم اطرافشون هستن که با
14:16
with sharedبه اشتراک گذاشته شده issuesمسائل,
355
844560
1307
همین مشکل دست به گریبانن
14:17
and we startشروع کن talkingصحبت کردن about the emotionalعاطفی
356
845867
1805
و به این صورت ما در مورد احساسات
14:19
and subjectiveذهنی things that go on in researchپژوهش.
357
847672
1850
و ذهنیاتی که در پژوهشها با آن برخورد میکنیم، صحبت کردیم.
14:21
It feelsاحساس می کند like a hugeبزرگ tabooتابو has been liftedبالا بردن.
358
849522
2184
احساس میکنم یک تابوی بزرگ برداشته شده.
14:23
Finallyسرانجام, we can talk about
this in a scientificعلمی conferenceکنفرانس.
359
851706
2799
آخر سر تونستیم در این مورد تو یه کنفرانس علمی حرف بزنیم.
14:26
And scientistsدانشمندان have goneرفته on to formفرم peerهمکار groupsگروه ها
360
854505
2186
و دانشمندانی که کار گروهی را فراموش کرده اند
14:28
where they meetملاقات regularlyبه طور منظم
361
856691
1610
و اینکه به طور منظم دیدار کنن
14:30
and createايجاد كردن a spaceفضا to talk about the emotionalعاطفی
362
858301
1629
و فضایی بسازن که بتونن در مورد احساسات
14:31
and subjectiveذهنی things that
happenبه وقوع پیوستن as they're mentoringمربیگری,
363
859930
2301
و مباحث ذهنی که در هنگام مواجهه با ناشناخته ها
14:34
as they're going into the unknownناشناخته,
364
862231
1363
با آنها روبرو میشوند گفتگو کنند.
14:35
and even startedآغاز شده coursesدوره های آموزشی
365
863594
1570
یا حتی دوره های درسی جدید
14:37
about the processروند of doing scienceعلوم پایه,
366
865164
1675
درباره فرایند انجام کار علمی و
14:38
about going into the unknownناشناخته togetherبا یکدیگر,
367
866839
1895
گروهی رفتن به سوی ناشناخته ها
14:40
and manyبسیاری other things.
368
868734
1416
و بسیاری چیزهای دیگر، ایجاد کنن.
14:42
So my visionچشم انداز is that,
369
870150
1334
خوب، دیدگاه من اینه که
14:43
just like everyهرکدام scientistدانشمند knowsمی داند the wordکلمه "atomاتم,"
370
871484
3462
همونطور که هر دانشمندی کلمه اتم رو میشناسه
14:46
that matterموضوع is madeساخته شده out of atomsاتم ها,
371
874946
1967
و اینکه ماده از اتم ساخته شده
14:48
everyهرکدام scientistدانشمند would know the wordsکلمات
372
876913
1484
هر دانشمندی هم باید کلماتی نظیر ابر، گفتن بله و رو بدونند.
14:50
like "the cloudابر," sayingگفت: "Yes, and,"
373
878397
2344
هر دانشمندی هم باید کلماتی نظیر ابر، گفتن بله و روبدونند.
14:52
and scienceعلوم پایه will becomeتبدیل شدن به much more creativeخلاقانه,
374
880741
3079
و به این صورت دانشمندان بسیار خلاقتر خواهند شد
14:55
make manyبسیاری, manyبسیاری more unexpectedغیر منتظره discoveriesاکتشافات
375
883820
3004
و کشفیات بسیار بیشتری خواهند داشت که
14:58
for the benefitسود of us all,
376
886824
2536
همه ما از آن بهره خواهیم برد.
15:01
and would alsoهمچنین be much more playfulبازیگوش.
377
889360
2216
و بسیار بیشتر هم لذت خواهیم برد.
15:03
And what I mightممکن askپرسیدن you to rememberیاد آوردن from this talk
378
891576
2590
چیزی که میخوام ازاین گفتگو به خاطر داشته باشید
15:06
is that nextبعد time you faceصورت
379
894166
2696
اینه که دفعه دیگه که با
15:08
a problemمسئله you can't solveحل
380
896862
1726
یه مشکل در زندگی
15:10
in work or in life,
381
898588
2592
یا کار روبرو میشید
15:13
there's a wordکلمه for what you're going to see:
382
901180
1876
برای حالتی که با اون مواجه میشید یک کلمه وجود داره:
15:15
the cloudابر.
383
903056
1177
ابر!
15:16
And you can go throughاز طریق the cloudابر
384
904233
1533
و شما میتونید ازش بیرون بیاین
15:17
not aloneتنها but togetherبا یکدیگر
385
905766
1408
نه به تنهایی بلکه با همدیگر
15:19
with someoneکسی who is your sourceمنبع of supportحمایت کردن
386
907174
2038
با شخصی که مرجع یا پشتیبانتونه
15:21
to say "Yes, and" to your ideasایده ها,
387
909212
2048
کسی که به ایده هاتون «بله و» میگه
15:23
to help you say "Yes, and" to your ownخودت ideasایده ها,
388
911260
2317
کمک میگه که به ایده هاتون «بله و» بگید
15:25
to increaseافزایش دادن the chanceشانس that,
389
913577
1887
تا شانس خروج ازطلسم ابره رو بیشتر کنه
15:27
throughاز طریق the wispswisps of the cloudابر,
390
915464
1726
تا شانس خروج ازطلسم ابره رو بیشتر کنه
15:29
you'llشما خواهید بود find that momentلحظه of calmnessآرامش
391
917190
1498
وقتی که یه نگاه اجمالی داشته باشید
15:30
where you get your first glimpseنظر اجمالی
392
918688
1803
وقتی که ی اون لحظه آرامش رو خواهید دید
15:32
of your unexpectedغیر منتظره discoveryکشف,
393
920491
3250
که بر اثر کشف غیرمنتظره پدید میاد
15:35
your C.
394
923741
2724
همون C خودتون.
15:38
Thank you.
395
926465
2320
سپاس.
15:40
(Applauseتشویق و تمجید)
396
928785
4000
(تشویق)
Translated by Amin Behshad
Reviewed by Leila Ataei

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Uri Alon - Systems biologist
Uri Alon studies how cells work, using an array of tools (including improv theater) to understand the biological circuits that perform the functions of life.

Why you should listen
First trained as a physicist, Uri Alon found a passion for biological systems. At the Weizmann Institute of Science in Israel, he and his lab investigate the protein circuits within a cell (they focus on E. coli), looking for basic interaction patterns that recur throughout biological networks. It's a field full of cross-disciplinary thinking habits and interesting problems. And in fact, Alon is the author of a classic paper on lab behavior called "How to Choose a Good Scientific Problem," which takes a step back from the rush to get grants and publish papers to ask: How can a good lab foster growth and self-motivated research?
 
In Alon's lab, students use tools from physics, neurobiology and computer science -- and concepts from improv theatre -- to study basic principles of interactions. Using a theater practice called the "mirror game," they showed that two people can create complex novel motion together without a designated leader or follower. He also works on an addicting site called BioNumbers -- all the measurements you need to know about biology. The characteristic heart rate of a pond mussel? Why it's 4-6 beats per minute.
More profile about the speaker
Uri Alon | Speaker | TED.com