ABOUT THE SPEAKER
Sting - Composer, singer, author, actor, activist
He’s sold more than 100 million albums and earned 16 Grammy Awards, yet Sting continues to surprise. His fourteenth solo album, The Last Ship, features songs from his Broadway-bound musical of the same name.

Why you should listen

Premiering in 2014, The Last Ship—with direction by Joe Mantello, music and lyrics by Sting and book by John Logan and Brian Yorkey—is inspired by Sting's memories of the English seafaring community of Wallsend where he was born and raised. The story is set against the demise of the local shipbuilding industry and is anchored by a group of unemployed workers who take back the shipyard to build one last ship.

The constant throughout Sting's enduring career has been his propensity to evolve. From his tenure as lead singer and bassist with The Police, producing classic hits like "Every Breath You Take" and "Message In A Bottle," to his acclaimed ventures as a solo artist, Sting is one of the world's most renowned and distinctive musicians.

An actor, composer, author and committed activist, Sting, along with wife Trudie Styler, founded the Rainforest Fund in 1989 to protect the world's rainforests and the indigenous people living there. This year, the organization celebrates its 25th anniversary.

More profile about the speaker
Sting | Speaker | TED.com
TED2014

Sting: How I started writing songs again

استینگ: چطور دوباره شروع کردم به نوشتن آهنگ

Filmed:
2,538,577 views

کودکی استینگ تحت سلطه یک لنگرگاه و کارگاه کشتی سازی بود- و او آرزویی نداشت غیر از فرار از فضای زمخت کارگری و صنعتی. اما پس ازگذراندن یک دوره سخت که طی آن چشمه مغزش برای چند سال خشکید، برای نوشتن آهنگ و شعر، خود را در حال نقب زدن به داستان های کارگران لنگرگاهی یافت که در بچگی می شناخت. استینگ در یک سخنرانی شعرگونه و اعتراف آمیز ما را به میهمانی آهنگ هایی از کارهای موسیقایی آینده اش و هم آوازی «پیغام درون بطری» می برد.
- Composer, singer, author, actor, activist
He’s sold more than 100 million albums and earned 16 Grammy Awards, yet Sting continues to surprise. His fourteenth solo album, The Last Ship, features songs from his Broadway-bound musical of the same name. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:13
(Musicموسیقی)
0
1180
3122
(موسیقی)
00:16
♪ It's all there in gospelsانجیل
1
4302
3022
همه چیز در گاسپل نوشته شده
00:19
♪A Magdaleneمجدلیه girlدختر comesمی آید to payپرداخت her respectsاحترام می گذارد
2
7324
3866
دختر مجدلیه برای نیایش می آید
00:23
♪ But her mindذهن is awhirlبیدار شو
3
11190
1720
اما ذهنش مشوش است
00:24
♪ When she findsپیدا می کند the tombآرامگاه emptyخالی
4
12910
2368
وقتی میبیند که گور خالی است
00:27
Strawکاه had been rolledنورد
5
15278
2178
حصیر لوله شده
00:29
♪ Not a signامضا کردن of a corpseجسد
6
17456
1729
اثری از جسد نیست
00:31
♪ In the darkتاریک است and the coldسرماخوردگی
7
19185
1831
در تاریکی و سرما
00:33
♪ When she reachesمی رسد the doorدرب
8
21016
2176
وقتی در را باز می کند
00:35
Seesمی بیند an unholyبی شرمانه sightمنظره
9
23192
2008
تصویری نامقدس می بیند
00:37
♪ There's a solitaryمنفرد، مجد، تنها، منزوی، انفرادی figureشکل and a haloهاله of lightسبک
10
25200
3843
مردی تنها با هاله ای از نور
00:41
♪ He just carriesحمل می کند on floatingشناور pastگذشته Calvaryکالواری Hillهیل
11
29043
3997
که خود را از تپه جلجتا رسانده
00:45
♪ In an Almightyخداوند متعال hurryعجله کن
12
33040
1650
سراسیمه ای قدسی وار
00:46
Ayeآه, but she mightممکن catchگرفتن him still ♪
13
34690
2972
اما شایدهنوز به او برسد
00:49
♪ Tell me where are you goneرفته, Lordخداوند
14
37662
1964
حضرت، بگو کجا می روی
00:51
♪ And why in suchچنین hasteعجله کن? ♪
15
39626
2004
و چرا با این همه عجله؟
00:53
♪ Oh don't hinderمانع me, womanزن
16
41630
2067
مانعم نشو، زن
00:55
♪ I've no time to wasteدور ریختنی
17
43697
1774
وقت برای تلف کردن ندارم
00:57
♪ For they're launchingراه اندازی a boatقایق
on the morrowفردا at noonظهر
18
45471
3968
چرا که فردا ظهر قایقی برایم به آب می اندازند
01:01
♪ And I have to be there before daybreakسپیده دم
19
49439
3685
و باید تا قبل از سپیده دم آنجا باشم
01:05
♪ Oh I cannotنمی توان be missingگم شده
20
53124
2168
اوه، نباید جا بمانم
01:07
♪ The lads'llبچه ها expectانتظار me ♪
21
55292
1818
جوانان منتظرم هستند
01:09
♪ Why elseچیز دیگری would the Good
Lordخداوند Himselfخودت resurrectاحیای me? ♪
22
57110
4040
جز این چرا خداوند رستاخیزم کرد؟
01:13
♪ For nothing'llهیچ چیز stop me. I have to prevailغالب شدن پیروز شدن چیره شدن
23
61150
3780
چون چیزی جلودارم نخواهد بود. باید عبور کنم
01:16
Throughاز طریق the teethدندان ها of this tempestطوفان
24
64930
2320
از میان این طوفان
01:19
♪ In the mouthدهان of a galeباد
25
67250
1810
در دهان تندباد دریا
01:21
Mayممکن است the angelsفرشتگان protectمحافظت me ♪
26
69060
2262
باشد که فرشتگان مراقبم باشند
01:23
♪ If all elseچیز دیگری should failشکست
27
71322
1760
اگر همه چیز نابود شود
01:25
♪ And the last shipکشتی sailsبادبان
28
73082
3668
و آخرین کشتی برود
01:28
♪ Oh the roarسر و صدا of the chainsزنجیر
29
76750
3326
غرش زنجیرها
01:32
♪ And the crackingترک خوردن of timbersچوب
30
80076
1840
و شکستن الوارها
01:33
♪ The noiseسر و صدا at the endپایان of the worldجهان in your earsگوش ها
31
81916
3878
صدایی در انتهای جهان در گوش هایت
01:37
♪ As a mountainکوه of steelفولاد makesباعث می شود its way to the seaدریا
32
85794
4296
همچنان که کوهی از فولاد راهی دریا می شود
01:42
♪ And the last shipکشتی sailsبادبان
33
90090
6673
و آخرین کشتی حرکت می کند
01:48
So I was bornبدنیا آمدن and raisedبالا بردن
34
96763
1622
من متولد شدم و بزرگ شدم
01:50
in the shadowسایه of a shipyardکارخانه کشتیرانی
35
98385
2887
در یک بارانداز و لنگرگاه کشتی
01:53
in a little townشهر on the northeastشمال شرقی coastساحل of Englandانگلستان.
36
101272
4016
در شهری کوچک در ساحل شمال شرقی انگلیس.
01:57
Some of my earliestاولین memoriesخاطرات
37
105288
2018
بعضی از اولین خاطراتم
01:59
are of giantغول shipsکشتی ها
38
107306
1978
مربوط به کشتی های غول پیکری است
02:01
blockingمسدود کردن the endپایان of my streetخیابان,
39
109284
2730
که ته خیابان مان را سد می کردند،
02:04
as well as the sunآفتاب, for a lot of the yearسال.
40
112014
3045
برای مدت زیادی از سال جلوی خورشید را هم می گرفتند.
02:07
Everyهرکدام morningصبح as a childکودک,
41
115059
1957
هر روز به چشم کودکی که من بودم،
02:09
I'd watch thousandsهزاران نفر of menمردان walkراه رفتن down that hillتپه
42
117016
3105
می دیدم که هزاران مرد از تپه پایین می آمدند
02:12
to work in the shipyardکارخانه کشتیرانی.
43
120121
2098
تا در بارانداز کار کنند.
02:14
I'd watch those sameیکسان menمردان
44
122219
1732
همان مردان را می دیدم
02:15
walkingپیاده روی back home everyهرکدام night.
45
123951
2700
که هر شب راهی خانه هایشان می شدند.
02:18
It has to be said, the shipyardکارخانه کشتیرانی was not
46
126651
1892
باید بگویم که لنگرگاه
02:20
the mostاکثر pleasantدلپذیر placeمحل to liveزنده nextبعد doorدرب to,
47
128543
3776
اصلا جای دلپذیری برای زندگی در همسایگی نبود.
02:24
or indeedدر واقع work in.
48
132319
2100
یا حتی برای کارکردن.
02:26
The shipyardکارخانه کشتیرانی was noisyپر سر و صدا, dangerousخطرناک است,
49
134419
3476
لنگرگاه پرسروصدا بود، و خطرناک،
02:29
highlyبه شدت toxicسمی,
50
137895
2016
بسیار آلوده و سمی
02:31
with an appallingمخوف healthسلامتی and safetyایمنی recordرکورد.
51
139911
3496
با سابقه ای هولناک از نظر سلامت و امنیت.
02:35
Despiteبا وجود that, the menمردان and womenزنان
52
143407
3168
علی رغم تمام این ها، مردان و زنانی
02:38
who workedکار کرد on those shipsکشتی ها
53
146575
1650
که روی کشتی ها کار می کردند
02:40
were extraordinarilyفوق العاده proudمغرور of the work they did,
54
148225
2892
از کارشان فوق العاده احساس غرور می کردند،
02:43
and justifiablyتوجیهی so.
55
151117
2000
که قابل توجیه هم بود.
02:45
Some of the largestبزرگترین vesselsعروق
56
153117
1534
بعضی از بزرگترین کشتی هایی
02:46
ever constructedساخته شده است on planetسیاره Earthزمین
57
154651
1928
که تاکنون روی کره زمین خلق شده
02:48
were builtساخته شده right at the endپایان of my streetخیابان.
58
156579
3800
ته خیابانی که من زندگی می کردم ساخته شده اند.
02:52
My grandfatherبابا بزرگ had been a shipwrightکشتی کج,
59
160379
3061
پدربزرگم نجار کشتی بود،
02:55
and as a childکودک,
60
163440
1337
و به عنوان یک بچه
02:56
as there were fewتعداد کمی other jobsشغل ها in the townشهر,
61
164777
1872
از آنجایی که گزینه های شغلی زیادی در شهرمان وجود نداشت،
02:58
I would wonderتعجب with some anxietyاضطراب
62
166649
2564
با نگرانی فکر می کردم
03:01
whetherچه that would be my destinyسرنوشت too.
63
169213
3158
که آیا سرنوشت من هم همان خواهد بود.
03:04
I was fairlyمنصفانه determinedمشخص that it wouldn'tنمی خواهم be.
64
172371
3072
مصمم بودم که چنین نخواهد شد.
03:07
I had other dreamsرویاها,
65
175443
1644
من رویاهای دیگری داشتم،
03:09
not necessarilyلزوما practicalکاربردی onesآنهایی که,
66
177087
2502
نه الزاما رویاهایی دست یافتنی،
03:11
but at the ageسن of eightهشت,
67
179589
1986
اما در هشت سالگی،
03:13
I was bequeathedدائمی a guitarگیتار.
68
181575
2792
یک نفر گیتاری به من داد.
03:16
It was a batteredضرب و شتم oldقدیمی thing
69
184367
1416
قدیمی و درب و داغان بود
03:17
with fiveپنج rustyزنگ زده stringsرشته های, and was out of tuneاهنگ,
70
185783
3608
با پنج سیم کهنه داشت و از کوک دررفته،
03:21
but quicklyبه سرعت I learnedیاد گرفتم to playبازی it
71
189391
2448
اما خیلی زود یادگرفتم گیتار بزنم
03:23
and realizedمتوجه شدم that I'd foundپیدا شد a friendدوست for life,
72
191839
5198
و فهمیدم که دوستی برای تمام عمرم پیدا کرده ام،
03:29
an accompliceهمدستان, a co-conspiratorمشارکت کننده
73
197037
2666
شریک جرم و همدستی
03:31
in my planطرح to escapeدر رفتن from this surrealسورئالیسم
74
199703
3884
در برنامه ام برای فرار از آن فضای
03:35
industrialصنعتی landscapeچشم انداز.
75
203587
2688
سورئال صنعتی.
03:38
Well, they say if you dreamرویا something hardسخت enoughکافی,
76
206275
2082
خب، می گویند اگر آدم درباره چیزی زیاد رویاپردازی کند،
03:40
it will come to passعبور.
77
208357
1740
آن اتفاق می افتد.
03:42
Eitherهر دو that, or I was extremelyفوق العاده luckyخوش شانس,
78
210097
2036
یا آن بود، یا آن که من زیادی خوش شانس بودم،
03:44
but this was my dreamرویا.
79
212133
2114
اما این رویایم بود.
03:46
I dreamtرویای I would leaveترک کردن this townشهر,
80
214247
1682
در رویاهایم این شهر را ترک می کردم،
03:47
and just like those shipsکشتی ها,
81
215929
1552
درست مثل آن کشتی ها،
03:49
onceیک بار they were launchedراه اندازی شد, I'd never come back.
82
217481
3188
که وقتی به آب می افتادند، دیگر برنمی گشتند.
03:52
I dreamtرویای I'd becomeتبدیل شدن به a writerنویسنده of songsآهنگ ها,
83
220669
3596
رویا می دیدم که ترانه هایی خواهم نوشت،
03:56
that I would singآواز خواندن those songsآهنگ ها
84
224265
1378
و آن ترانه ها را خواهم خواند
03:57
to vastعظیم numbersشماره of people all over the worldجهان,
85
225643
2918
برای آدم های زیادی از سراسر دنیا،
04:00
that I would be paidپرداخت شده extravagantعجیب amountsمقادیر of moneyپول,
86
228561
4149
در رویاهایم می دیدم که پول فراوانی دستمزد خواهم گرفت،
04:04
that I'd becomeتبدیل شدن به famousمشهور,
87
232710
2205
که مشهور می شوم،
04:06
that I'd marryازدواج کن a beautifulخوشگل womanزن,
88
234915
2692
که با زنی زیبا ازدواج خواهم کرد،
04:09
have childrenفرزندان, raiseبالا بردن a familyخانواده,
89
237607
2640
بچه دار می شوم، خانواده تشکیل می دهم،
04:12
buyخرید a bigبزرگ houseخانه in the countryکشور,
90
240247
1984
خانه ای بزرگ در روستا می خرم،
04:14
keep dogsسگ ها, growرشد wineشراب,
91
242231
2720
سگ می آورم، شراب می اندازم،
04:16
have roomsاتاق ها fullپر شده of Grammyگرمی Awardsجوایز,
92
244951
2010
جوایز متعدد گرمی می گیرم،
04:18
platinumپلاتین discsدیسک ها, and what have you.
93
246961
3296
دیسک های پلاتینیوم، و چیزی که فکرش را بکنید.
04:22
So farدور, so good, right? (Laughterخنده)
94
250257
4614
تا حالا که بد نبوده، نه؟ (خنده حاضران)
04:26
And then one day, the songsآهنگ ها stoppedمتوقف شد comingآینده,
95
254871
4190
و بعد یک روز، آهنگ دیگر نیامد،
04:31
and while you've sufferedرنج from periodsدوره ها
96
259061
2917
درست است که قبلا در مراحلی دچار شده ای
04:33
of writer'sنویسنده blockمسدود کردن before, albeitهر چند brieflyبه طور خلاصه,
97
261978
3012
به بن بست ذهنی نویسنده، هر چند گذرا،
04:36
this is something chronicمزمن.
98
264990
1937
اما این یکی مزمن است.
04:38
Day after day, you faceصورت a blankجای خالی pageصفحه,
99
266927
2134
هر روز، یکی پس از دیگری، با یک صفحه خالی مواجه می شوی،
04:41
and nothing'sهیچ چیز comingآینده.
100
269061
1636
و هیچ چیز نمی آید.
04:42
And those daysروزها turnedتبدیل شد to
weeksهفته ها, and weeksهفته ها to monthsماه ها,
101
270697
2272
بعد روزها تبدیل به هفته، و هفته ها تبدیل به ماه می شوند،
04:44
and prettyبسیار soonبه زودی those monthsماه ها
102
272969
1593
و خیلی زود ماه ها
04:46
have turnedتبدیل شد into yearsسالها
103
274562
1231
سال می شوند
04:47
with very little to showنشان بده for your effortsتلاش ها. No songsآهنگ ها.
104
275793
4819
و ماحصلی که ارائه می دهی بسیار اندک است. از ترانه و آهنگ خبری نیست.
04:52
So you startشروع کن askingدرخواست yourselfخودت questionsسوالات.
105
280612
2511
پس شروع می کنی به سوال کردن از خودت.
04:55
What have I doneانجام شده to offendجرم the godsخدایان
106
283123
2173
چه کرده ام که خدایانی را آزرده کردم
04:57
that they would abandonرها کردن me so?
107
285296
3567
که اینطور ترکم کردند؟
05:00
Is the giftهدیه of songwritingآهنگسازی takenگرفته شده away
108
288863
2736
آیا قریحه آهنگسازی از من گرفته شده
05:03
as easilyبه آسانی as it seemsبه نظر می رسد to have been bestowedاعطا شده?
109
291599
3257
به همان آسانی که به من اعطا شده بود؟
05:06
Or perhapsشاید there's a more --
110
294856
2033
یا شاید چیز دیگری هست--
05:08
a deeperعمیق تر psychologicalروانشناسی reasonدلیل.
111
296889
2100
یک دلیل روانشناختی عمیق تر.
05:10
It was always a Faustianفوزیه pactپیمان anywayبه هر حال.
112
298989
3015
همیشه یک عهد «فاوستی» وجود داشت.
05:14
You're rewardedپاداش داده شده for revealingآشکار شدن
113
302004
2227
تو مورد ستایش قرار گرفته ای برای افشای
05:16
your innermostدرونی ترین thoughtsاندیشه ها,
114
304231
2012
درونی ترین فکرهایت،
05:18
your privateخصوصی emotionsاحساسات on the pageصفحه
115
306243
1827
عواطف شخصی ات روی کاغذ
05:20
for the entertainmentسرگرمی of othersدیگران,
116
308070
1750
محض سرگرمی دیگران،
05:21
for the analysisتحلیل و بررسی, the scrutinyبررسی موشکافانه of othersدیگران,
117
309820
5321
محض تجزیه و تحلیل، نظارت دیگران،
05:27
and perhapsشاید you've givenداده شده enoughکافی
118
315141
2049
و شاید به انداه کافی
05:29
of your privacyحریم خصوصی away.
119
317190
1993
حریم خصوصی ات را اعلام کرده ای.
05:31
And yetهنوز, if you look at your work,
120
319183
4250
اما در عین حال، اگر به کارت نگاه کنی،
05:35
could it be arguedاستدلال کرد that your bestبهترین work
121
323433
2271
می شود گفت که بهترین کارت
05:37
wasn'tنبود about you at all,
122
325704
1388
اصلا درباره خودت نبوده،
05:39
it was about somebodyکسی elseچیز دیگری?
123
327092
2801
درباره یک نفر دیگر بوده؟
05:41
Did your bestبهترین work occurبه وقوع پیوستن
124
329893
2087
آیا بهترین کارت
05:43
when you sidesteppedکنار گذاشته شد your ownخودت egoنفس
125
331980
3145
زمانی بود که از خودخواهی ات فاصله گرفتی،
05:47
and you stoppedمتوقف شد tellingگفتن your storyداستان,
126
335125
1500
و گفتن درباره خودت را کنار گذاشتی،
05:48
but told someoneکسی else'sچیز دیگری است storyداستان,
127
336625
1822
و داستان فرد دیگری را گفتی،
05:50
someoneکسی perhapsشاید withoutبدون a voiceصدای,
128
338447
2576
فردی که شاید صدایی ندارد،
05:53
where empatheticallyمضطرب, you stoodایستاد in his shoesکفش
129
341023
2528
وقتی همدلانه، خود را جای او گذاشتی
05:55
for a while or saw the worldجهان throughاز طریق his eyesچشم ها?
130
343551
3549
برای مدتی یا جهان را از دریچه چشم او نگاه کردی؟
05:59
Well they say, writeنوشتن what you know.
131
347100
3977
می گویند، هر چه که میدانی را بنویس.
06:03
If you can't writeنوشتن about yourselfخودت anymoreدیگر,
132
351077
1723
اگر دیگر نمی توانی از خودت بنویسی،
06:04
then who do you writeنوشتن about?
133
352800
2613
پس از که می نویسی؟
06:07
So it's ironicعجیب و غریب that the landscapeچشم انداز
134
355413
2849
طرفه اینجاست که همان فضایی که
06:10
I'd workedکار کرد so hardسخت to escapeدر رفتن from,
135
358262
2365
سخت تلاش کردم تا از آن فرار کنم،
06:12
and the communityجامعه that I'd more or lessکمتر abandonedرها شده
136
360627
2290
و جامعه ای که کم و بیش ترک کرده بودم
06:14
and exiledتبعید شده myselfخودم from
137
362917
2169
و خودم را از شرش تبعید کرده بودم
06:17
should be the very landscapeچشم انداز,
138
365086
2001
باید همان فضایی می شد،
06:19
the very communityجامعه I would have to returnبرگشت to
139
367087
3080
باید همان جامعه ای می شد که مجبور بودم به آن مراجعه کنم
06:22
to find my missingگم شده museموز.
140
370167
3280
تا سرچشمه الهام گم شده ام را بیابم.
06:25
And as soonبه زودی as I did that,
141
373447
2144
و به محض این که چنین کردم،
06:27
as soonبه زودی as I decidedقرار بر این شد to honorافتخار the communityجامعه
142
375591
2359
به محض این که تصمیم گرفتم جامعه ای را تجلیل کنم
06:29
I cameآمد from and tell theirخودشان storyداستان,
143
377950
3386
که از آن آمده ام و داستان آنان را بگویم،
06:33
that the songsآهنگ ها startedآغاز شده to come thickغلیظ and fastسریع.
144
381336
3434
ترانه ها شروع کردند به آمدن، سرزنده و سریع.
06:36
I've describedشرح داده شده it as a kindنوع of projectileپرتابه vomitingاستفراغ,
145
384770
5833
من آن را نوعی تهوع پرتابی توصیف کرده ام،
06:42
a torrentتورنت of ideasایده ها, of charactersشخصیت ها, of voicesصدای,
146
390603
5922
سیلی از ایده ها و شخصیت ها و صداها،
06:48
of versesآیات, coupletsزوج ها, entireکل songsآهنگ ها
147
396525
3322
از مصرع ها و بیت ها و تمامی ترانه ها
06:51
almostتقریبا formedشکل گرفت wholeکل,
148
399847
2512
یکی شدند،
06:54
materializedتحقق یافت in frontجلوی of me
149
402359
1660
و در مقابلم قرار گرفتند
06:56
as if they'dآنها می خواهند been bottledبطری up insideداخل me
150
404019
1924
انگار که تا قبل از آن در درونم حبس شده بودند
06:57
for manyبسیاری, manyبسیاری yearsسالها.
151
405943
1974
برای سالهای بسیار زیاد.
06:59
One of the first things I wroteنوشت was just a listفهرست of namesنام ها
152
407917
2495
یکی از اولین چیزهایی که نوشتم فهرست اسامی بود
07:02
of people I'd knownشناخته شده,
153
410412
1929
از افرادی که می شناختم،
07:04
and they becomeتبدیل شدن به charactersشخصیت ها
154
412341
1302
و آنها شخصیت هایی شدند
07:05
in a kindنوع of three-dimensionalسه بعدی dramaدرام,
155
413643
2337
در یک جور درام سه بعدی،
07:07
where they explainتوضیح who they are, what they do,
156
415980
3360
که توضیح می دادند کی هستند و چه می کنند،
07:11
theirخودشان hopesامیدوارم and theirخودشان fearsترس for the futureآینده.
157
419340
4059
امیدها و ترس هایشان از آینده را می گویند.
07:15
This is Jackieجکی Whiteسفید.
158
423399
1310
این جکی وایت است.
07:16
He's the foremanکارشناسی ارشد of the shipyardکارخانه کشتیرانی.
159
424709
3844
او سرکارگر لنگرگاه است.
07:20
My nameنام is Jackieجکی Whiteسفید,
160
428553
1656
اسم من جکی وایته
07:22
and I'm foremanکارشناسی ارشد of the yardحیاط,
161
430209
1772
و سرکارگر لنگرگاهم،
07:23
and you don't messبهم ریختگی with Jackieجکی on this quaysideساحل.
162
431981
2598
در این لنگرگاه با جکی درنیفت.
07:26
I'm as hardسخت as ironاهن plateبشقاب,
163
434579
1920
مثل ورق آهن سختم،
07:28
woeوای betideبتیید you if you're lateدیر است
164
436499
2020
وای بر تو اگر دیر کنی
07:30
when we have to pushفشار دادن a boatقایق out on the springبهار tideجزر و مد.
165
438519
2994
وقتی که می خواهیم قایقی را روی امواج بهاری بیاندازیم.
07:33
Now you can dieمرگ and hopeامید for heavenبهشت,
166
441513
1936
حالا می توانی با آرزوی بهشت بمیری،
07:35
but you need to work your shiftتغییر مکان,
167
443449
2162
اما قبلش باید شیفتت را تمام کنی،
07:37
and I'd expectانتظار you all to back us to the hiltچنگال,
168
445611
2600
انتظار دارم تا نفس آخر هوای ما را داشته باشید،
07:40
for if Stسنت. Peterپیتر at his gateدروازه
169
448211
2174
طوری که اگر سنت پیتر هم در دروازه اش
07:42
were to askپرسیدن you why you're lateدیر است,
170
450385
1815
از شما بپرسد که چرا دیر کردید،
07:44
why, you tell him that you had to get a shipکشتی builtساخته شده.
171
452200
3170
جواب بدهید که که باید ساختن یک کشتی را تمام می کردید.
07:47
We buildساختن battleshipsجنگی and cruisersکروزرها
172
455370
1599
ما قایق و کشتی های جنگی ساختیم
07:48
for Her Majestyاعلیحضرت the Queenملکه,
173
456969
1796
برای علیا حضرت ملکه،
07:50
supertankerssupertankers for Onassisاوناسیس,
and all the classesکلاس ها in betweenبین,
174
458765
3613
تانکر غول پیکر ساختیم برای اوناسیس، و هر چیز دیگری که فکرش را بکنید،
07:54
We builtساخته شده the greatestبزرگترین shipکشتی in tonnageتناژ
175
462378
2299
ما حجیم ترین کشتی ها را ساختیم
07:56
what the worldجهان has ever seenمشاهده گردید
176
464677
3576
که جهان تا به حال به خود دیده
08:00
♪ And the only life worthارزش knowingدانستن is in the shipyardکارخانه کشتیرانی
177
468253
3757
♪ و تنها حیاتی که ارزش شناختن دارد، زندگی در لنگرگاه است
08:04
Steelفولاد in the stockyardصندوق, ironاهن in the soulروح
178
472010
3057
فولاد در انبار، روح آهنین
08:07
♪ Would conjureعجله کن up a shipکشتی
179
475067
1763
کشتی را سرهم و حی و حاضر می کنند
08:08
♪ Where there used to be a hullپوست
180
476830
3943
در جایی که قبلا تنه کشتی بود
08:12
♪ And we don't know what we'llخوب do ♪
181
480773
1392
و نمی دانیم چه خواهیم کرد
08:14
♪ If this yardحیاط getsمی شود soldفروخته شد
182
482165
3096
اگر این لنگرگاه را بفروشند
08:17
♪ For the only life worthارزش knowingدانستن is in the shipyardکارخانه کشتیرانی
183
485261
5296
چرا که تنها حیاتی که ارزش شناختن دارد، زندگی در لنگرگاه است♪
08:22
(Applauseتشویق و تمجید)
184
490557
4868
(تشویق حاضران)
08:27
So havingداشتن decidedقرار بر این شد to writeنوشتن about other people
185
495425
3362
بنابراین، با تصمیم به نوشتن درباره دیگران
08:30
insteadبجای of myselfخودم,
186
498787
2925
به جای خودم،
08:33
a furtherبیشتر ironyطنز is that sometimesگاه گاهی you revealآشکار ساختن
187
501712
1927
کنایه عمیق ترش این است که گاهی آدم
08:35
more about yourselfخودت than you'dمی خواهی ever intendedمورد نظر.
188
503639
2470
بیش از آن که بخواهد، خودش را برملا می سازد.
08:38
This songترانه is calledبه نام "Deadمرده Man'sمرد Bootsچکمه,"
189
506109
1716
اسم این ترانه «چکمه های مرد مرده» است،
08:39
whichکه is an expressionاصطلاح
190
507825
1164
که بیان می کند
08:40
whichکه describesتوصیف how difficultدشوار it is to get a jobکار;
191
508989
2782
که می گوید کار پیدا کردن چقدر سخت است،
08:43
in other wordsکلمات, you'dمی خواهی only get a jobکار in the shipyardکارخانه کشتیرانی
192
511771
2299
به عبارت دیگر، تنها وقتی در لنگرگاه کار گیرت می آید
08:46
if somebodyکسی elseچیز دیگری diedفوت کرد.
193
514070
2123
که یک نفر دیگر بمیرد.
08:48
Or perhapsشاید your fatherپدر could finagleسرزده you
194
516193
2614
یا شاید پدرت می توانست تو را به داخل رد کند
08:50
an apprenticeshipدوره کار آموزی at the ageسن of 15.
195
518807
3392
به عنوان کارآموز در ۱۵ سالگی .
08:54
But sometimesگاه گاهی a father'sپدر love can be misconstruedاشتباه تفسیر شده
196
522199
2482
اما گاهی عشق پدر می تواند سؤ تعبیر شود
08:56
as controllingکنترل,
197
524681
1863
به کنترل کردن
08:58
and converselyبرعکس, the scopeمحدوده of his son'sپسران ambitionهدف - آرزو
198
526544
3092
و متقابلا، جاه طلبی پسر
09:01
can seemبه نظر می رسد like some pie-in-the-skyپای در آسمان fantasyفانتزی.
199
529636
3988
ممکن است خیالبافی های دست نیافتننی به چشم بیاید.
09:05
(Musicموسیقی)
200
533624
4488
(موسیقی)
09:10
♪ You see these work bootsچکمه in my handsدست ها
201
538112
3489
♪ این چکمه های کار را در دست من می بینی
09:13
They'llآنها خواهند probablyشاید fitمناسب you now, my sonفرزند پسر
202
541601
2798
حالا باید اندازه ات باشد، پسرم
09:16
♪ Take them, they're a giftهدیه from me ♪
203
544399
2422
بیگرشان، هدیه من هستند
09:18
♪ Why don't you try them on? ♪
204
546821
2590
چرا پایت نمی کنی؟
09:21
♪ It would do your oldقدیمی man good to see ♪
205
549411
2988
مرد پیرت خوشش می آید از این که ببنید
09:24
♪ You walkingپیاده روی in these bootsچکمه one day ♪
206
552399
2453
تو روزی با این چکمه ها راه می روی
09:26
♪ And take your placeمحل amongدر میان the menمردان
207
554852
2819
و جای خودت را بین مردهایی پیدا می کنی
09:29
♪ Who work uponبر the slipwayلغزش
208
557671
2936
که روی بارانداز کار می کنند
09:32
♪ These deadمرده man'sانسان bootsچکمه,
thoughگرچه they're oldقدیمی and curledپیچ خورده
209
560607
2866
این چکمه های مرد مرحوم، با آن که کهنه است و زوار در رفته
09:35
♪ When a fellowهمکار needsنیاز دارد a jobکار and a placeمحل in the worldجهان
210
563473
2659
وقتی یک نفر در این دنیا به دنبال کار و مکان است
09:38
♪ And it's time for a man to put down rootsریشه ها
211
566132
4693
و وقتش رسیده که در جایی ریشه بدواند
09:42
♪ And walkراه رفتن to the riverرودخانه in his oldقدیمی man'sانسان bootsچکمه
212
570825
3912
و با چکمه رفیق پیرش پا به رودخانه بگذارد
09:50
♪ He said, "I'm dyingدر حال مرگ, sonفرزند پسر, and askingدرخواست
213
578661
2960
گفت: «پسرم، دارم می میرم و خواست
09:53
♪ That you do one finalنهایی thing for me ♪
214
581621
2852
آخرین کار را برایش انجام دهی
09:56
♪ You're barelyبه سختی but a saplingنهال,
and you think that you're a treeدرخت
215
584473
5420
تو یک نهال نازکی، ولی فکر می کنی درختی
10:01
♪ If you need a seedبذر to prosperرونق
216
589893
2417
اگر می خواهی دانه شکوفا شود
10:04
♪ You mustباید first put down some rootsریشه ها
217
592310
2887
اول باید بگذاری ریشه کند
10:07
♪ Just one footپا then the other in ♪
218
595197
2464
اول یک پا، بعد پای دیگر را بگذاری
10:09
♪ These deadمرده man'sانسان bootsچکمه" ♪
219
597661
3168
چکمه های پیرمرد»
10:12
♪ These deadمرده man'sانسان bootsچکمه,
thoughگرچه they're oldقدیمی and curledپیچ خورده
220
600829
2896
چکمه های پیرمرد مرحوم، با آن که کهنه هستند و زوار در رفته
10:15
♪ When a fellowهمکار needsنیاز دارد a jobکار and a placeمحل in the worldجهان
221
603725
2840
وقتی کسی در این دنیا به دنبال کار و مکان است
10:18
♪ And it's time for a man to put down rootsریشه ها
222
606565
4888
و وقتش رسیده که ریشه بدواند
10:23
♪ And walkراه رفتن to the riverرودخانه in his oldقدیمی man'sانسان bootsچکمه
223
611453
4692
و با چکمه های پیرمرد به رودخانه بزند
10:28
♪ I said, "Why in the hellجهنم would I do that? ♪
224
616638
3135
گفتم: «چرا باید همچین غلطی بکنم؟
10:31
♪ Why would I agreeموافق?" ♪
225
619773
2092
چرا قبول کنم؟»
10:33
♪ When his handدست was all that I'd receivedاخذ شده
226
621865
2652
وقتی که دستان پیرمرد همه چیزم بوده
10:36
♪ As farدور as I rememberیاد آوردن
227
624517
2592
از وقتی که یادم می آید
10:39
♪ It's not as if he'dاو می خواهد spoiledخراب me with his kindnessمهربانی
228
627109
3271
نه این که با مهربانی اش لوسم کرده باشد
10:42
♪ Up to then, you see ♪
229
630380
2241
می دانی
10:44
♪ I'd a planطرح of my ownخودت and I'd quitترک this placeمحل
230
632621
2620
من نقشه خودم را دارم و می خواهم از این جا بروم
10:47
♪ When I cameآمد of ageسن Septemberسپتامبر
231
635241
2684
سپتامبر که به سن برسم
10:49
♪ These deadمرده man'sانسان bootsچکمه
know theirخودشان way down the hillتپه
232
637925
3195
این چکمه های پیرمرد مرحوم، راهشان را تا پایین دره بلدند
10:53
♪ They could walkراه رفتن there themselvesخودشان,
and they probablyشاید will ♪
233
641120
2485
می توانند خودشان تا آن جا بروند، و احتمالا این کار را هم خواهند کرد
10:55
♪ I've plentyفراوانی of choicesگزینه های, I've plentyفراوانی other routesمسیرها
234
643605
4915
گزینه های زیادی دارم، راه های بی شمار دیگری دارم
11:00
♪ And you'llشما خواهید بود never see me walkingپیاده روی
in these deadمرده man'sانسان bootsچکمه
235
648520
5950
و شما هیچ وقت مرا نخواهید دید که این چکمه های پیرمرد مرحوم را پایم کنم
11:06
♪ What was it madeساخته شده him think ♪
236
654470
2084
چطور شد که فکر کرد
11:08
♪ I'd be happyخوشحال endingپایان دادن up like him ♪
237
656554
2706
اگر عاقبتم مثل او شود خوشبخت خواهم بود
11:11
♪ When he'dاو می خواهد hardlyبه سختی got two halfpenniesنصف پانزده left ♪
238
659260
2583
وقتی که حتی دو پنی هم از خودش نداشت
11:13
♪ Or a brokenشکسته شده potگلدان to pissشاش in? ♪
239
661843
2797
یا لگنی شکسته که در آن بشاشد
11:16
♪ He wanted this sameیکسان thing for me ♪
240
664640
2749
برای من هم همین را می خواست
11:19
♪ Was that his finalنهایی wishآرزو کردن? ♪
241
667389
2400
این وصیت آخرش بود؟
11:21
♪ He said, "What the hellجهنم are you gonna do?" ♪
242
669789
2622
او گفت: «می خواهی چه غلطی بکنی؟»
11:24
♪ I said, "Anything but this!" ♪
243
672411
3049
گفتم: «هر چیزی غیر از این!»
11:27
♪ These deadمرده man'sانسان bootsچکمه
know theirخودشان way down the hillتپه
244
675460
3313
چکمه های پیرمرد مرحوم راهشان را تا پایین دره بلدند
11:30
♪ They can walkراه رفتن there themselvesخودشان
and they probablyشاید will ♪
245
678773
2655
می توانند خودشان خودشان تا آن جا بروند، و احتمالا هم همین کار را خواهند کرد
11:33
♪ But they won'tنخواهد بود walkراه رفتن with me
causeسبب می شود I'm off the other way ♪
246
681428
2801
اما من همراهشان نخواهم بود، چون که من یک طرف دیگر می روم
11:36
♪ I've had it up to here, I'm gonna have my say ♪
247
684229
2544
اینجا دیگر برایم بس است، خودم تصمیم می گیرم
11:38
♪ When all you've got left is that crossصلیب on the wallدیوار
248
686773
2784
وقتی که تنها دارایی ات صلیبی است بر دیوار
11:41
♪ I want nothing from you, I want nothing at all ♪
249
689557
2704
هیچ از تو نمی خواهم، ابدا هیچ نمی خواهم
11:44
♪ Not a pensionحقوق بازنشستگی, norنه a pittanceکمک هزینه مختصر,
when your wholeکل life is throughاز طریق
250
692261
3000
نه مستمری، نه اعانه، وقتی که تمام زندگی ات همین است
11:47
♪ Get this throughاز طریق your headسر, I'm nothing like you ♪
251
695261
2864
این را در کله ات فرو کن، من مثل تو نیستم
11:50
♪ I'm doneانجام شده with all the argumentsاستدلال,
there'llوجود خواهد داشت be no more disputesاختلافات
252
698125
5006
دیگر حرفی ندارم، دیگر بحثی در کار نخواهد بود
11:55
♪ And you'llشما خواهید بود dieمرگ before you see
me in your deadمرده man'sانسان bootsچکمه
253
703131
9858
و آرزوی دیدن من با چکمه های مرد مرحوم را به گور می بری♪
12:04
(Applauseتشویق و تمجید)
254
712989
4853
(تشویق حاضران)
12:13
Thank you.
255
721561
1040
متشکرم.
12:14
So wheneverهر زمان که they'dآنها می خواهند launchراه اندازی a bigبزرگ shipکشتی,
256
722601
4637
هر وقت که کشتی بزرگی را به آب می انداختند،
12:19
they would inviteدعوت some dignitaryسرنوشت up from Londonلندن
257
727238
2742
افراد مهمی را از لندن دعوت می کردند
12:21
on the trainقطار to make a speechسخنرانی - گفتار,
258
729980
1378
که با قطار بیایند و سخنرانی کنند
12:23
breakزنگ تفريح a bottleبطری of champagneشامپاین over the bowsلگد زدن,
259
731358
2705
بطری شامپاین روی بدنه کشتی بشکنند
12:26
launchراه اندازی it down the slipwayلغزش
260
734063
1659
کشتی را درون آب هل دهند
12:27
into the riverرودخانه and out to seaدریا.
261
735722
2123
اول به رودخانه و بعد به دریا.
12:29
Occasionallyگاه و بیگاه on a really importantمهم shipکشتی,
262
737845
2437
گاهی می شد که در مراسم مربوط به کشتی های خیلی مهم،
12:32
they'dآنها می خواهند get a memberعضو of the royalسلطنتی familyخانواده to come,
263
740282
2180
فردی از خانه سلطنتی را دعوت می کردند،
12:34
Dukeدوک of Edinburghادینبورگ, Princessشاهزاده Anneآن or somebodyکسی.
264
742462
3119
دوک ادینبورو، پرنسس ان یا دیگری.
12:37
And you have to rememberیاد آوردن, it wasn'tنبود that long agoپیش
265
745581
2912
و فراموش نکنید، دیر زمانی نیست که
12:40
that the royalسلطنتی familyخانواده in Englandانگلستان
266
748493
2125
خانواده سلطنتی در انگلیس
12:42
were consideredدر نظر گرفته شده to have magicalجادویی healingشفا دادن powersقدرت.
267
750618
4183
دارای نیروی شفابخش جادویی قلمداد می شدند.
12:46
Sickبیمار childrenفرزندان were heldبرگزار شد up in crowdsجمعیت
268
754801
1816
کودکان مریض را در وسط جمعیت بالا نگاه می داشتند
12:48
to try and touchدست زدن به the cloakملافه
269
756617
2245
تا سعی کند دست بزند به شنل
12:50
of the kingپادشاه or the queenملکه to cureدرمان them
270
758862
1444
پادشاه یا ملکه تا شفا یابند
12:52
of some terribleوحشتناک diseaseمرض.
271
760306
2775
از یک مریضی مهلک.
12:55
It wasn'tنبود like that in my day,
but we still got very excitedبرانگیخته.
272
763081
3959
در مورد من مسئله مریضی مطرح نبود، اما همه مان خیلی هیجان زده بودیم.
12:59
So it's a launchراه اندازی day, it's a Saturdayشنبه,
273
767040
1968
یک روز شنبه است، روز به آب انداختن کشتی،
13:01
and my motherمادر has dressedلباس پوشیده
me up in my Sundayیکشنبه bestبهترین.
274
769008
2287
و مادرم بهترین لباسم را تنم پوشانده.
13:03
I'm not very happyخوشحال with her.
275
771295
2675
خیلی از این که با مادرم باشم خوشحال نیستم.
13:05
All the kidsبچه ها are out in the streetخیابان,
276
773970
1574
همه بچه ها بیرون در خیابان هستند،
13:07
and we have little Unionاتحادیه Jacksجکهای to waveموج,
277
775544
2772
و همه مه پرچم های کوچک بریتانیا داریم تا در هوا تکان دهیم
13:10
and at the topبالا of the hillتپه,
278
778316
2056
در بالای تپه،
13:12
there's a motorcycleموتورسیکلت cortegecortege appearsظاهر می شود.
279
780372
2718
موتور سیکلت های تشریفات نمایان می شوند.
13:15
In the middleوسط of the motorcyclesموتور سیکلت,
280
783090
1467
در میان موتور سیکلت ها،
13:16
there's a bigبزرگ, blackسیاه Rolls-Royceرولز - رویس.
281
784557
2695
یک رولز-رویس سیاه رنگ بزرگ است.
13:19
Insideداخل the Rolls-Royceرولز - رویس is the Queenملکه Motherمادر.
282
787252
2595
درون رولز-رویس ملکه مادر است.
13:21
This is a bigبزرگ dealمعامله.
283
789847
2065
رویداد بزرگی است.
13:23
So the processionصفوف is movingدر حال حرکت
284
791912
2012
صف مشایعین در حرکت است
13:25
at a statelyبا شکوه paceسرعت down my streetخیابان,
285
793924
2030
و با سرعتی پیوسته به سوی خیابان من می آید،
13:27
and as it approachesرویکردها my houseخانه,
286
795954
2290
و همان طور که به خانه ما نزدیک می شود،
13:30
I startشروع کن to waveموج my flagپرچم vigorouslyبه شدت در,
287
798244
2541
من مشتاقانه و با جدیت شروع می کنم به تکان دادن پرچمم،
13:32
and there is the Queenملکه Motherمادر.
288
800785
1727
و ملکه مادر همینجا است.
13:34
I see her, and she seemsبه نظر می رسد to see me.
289
802512
3708
او را می بینم، و او هم ظاهرا من را می بیند.
13:38
She acknowledgesاذعان می کند me. She wavesامواج, and she smilesلبخند می زند.
290
806220
2750
او مشخصا من را نگاه می کند. دست تکان می دهد، و لبخند می زند.
13:40
And I waveموج my flagپرچم even more vigorouslyبه شدت در.
291
808970
2563
و من با جدیت بیشتری پرچمم را تکان می دهم.
13:43
We're havingداشتن a momentلحظه,
292
811533
1411
آنی بین ما پدید می آید،
13:44
me and the Queenملکه Motherمادر.
293
812944
1714
بین من و ملکه مادر.
13:46
She's acknowledgedاذعان کرد me.
294
814658
1844
او من را نگاه می کند.
13:48
And then she's goneرفته.
295
816502
3039
و بعد می رود.
13:51
Well, I wasn'tنبود curedدرمان شده of anything.
296
819541
4123
خب، من از مرضی شفا پیدا نکردم.
13:55
It was the oppositeمخالف, actuallyدر واقع.
297
823664
1604
در واقع برعکس.
13:57
I was infectedآلوده.
298
825268
3324
آلوده شدم.
14:00
I was infectedآلوده with an ideaاندیشه.
299
828592
2607
آلوده یک ایده شدم.
14:03
I don't belongتعلق داشتن in this streetخیابان.
300
831199
2717
من به این خیابان تعلق ندارم.
14:05
I don't want to liveزنده in that houseخانه.
301
833916
2628
نمی خواهم در این خانه زندگی کنم.
14:08
I don't want to endپایان up in that shipyardکارخانه کشتیرانی.
302
836544
3075
نمی خواهم سرنوشتم به لنگرگاه منتهی شود.
14:11
I want to be in that carماشین. (Laughterخنده)
303
839619
3407
می خواهم در آن اتومبیل باشم. (خنده حاضران)
14:15
I want a biggerبزرگتر life.
304
843026
1964
زندگی بزرگتری می خواهم.
14:16
I want a life beyondفراتر this townشهر.
305
844990
2544
حیاتی می خواهم ورای این شهر.
14:19
I want a life that's out of the ordinaryعادی.
306
847534
3984
زندگی می خواهم که عادی نباشد.
14:23
It's my right.
307
851518
1314
این حق من است.
14:24
It's my right as much as hersآن ها.
308
852832
2862
این حق من است، به همان میزان که حق اوست (ملکه).
14:27
And so here I am at TEDTED,
309
855694
4599
خب، حالا اینجا هستم در تد،
14:32
I supposeفرض کنید to tell that storyداستان,
310
860293
2535
و قرار است که آن داستان را بگویم،
14:34
and I think it's appropriateمناسب to say the obviousآشکار
311
862828
4574
و گمان می کنم خوب است این نکته واضح را بگویم که
14:39
that there's a symbioticهمبستگی and intrinsicذاتی linkارتباط دادن
312
867402
4290
ارتباط ذاتی و دوجانبه ای هست
14:43
betweenبین storytellingداستان سرایی and communityجامعه,
313
871692
3230
میان داستان گویی و جامعه،
14:46
betweenبین communityجامعه and artهنر,
314
874922
2196
میان جامعه و هنر،
14:49
betweenبین communityجامعه and scienceعلوم پایه and technologyتکنولوژی,
315
877118
3014
میان جامعه و علم و تکنولوژی،
14:52
betweenبین communityجامعه and economicsاقتصاد.
316
880132
2766
میان جامعه و اقتصاد.
14:54
It's my beliefاعتقاد that
317
882898
3388
به باور من
14:58
abstractچکیده economicاقتصادی theoryتئوری
318
886286
2049
این تئوری انتزاعی اقتصادی
15:00
that deniesانکار می کند the needsنیاز دارد of communityجامعه
319
888335
2774
که نیازهای جامعه را انکار می کند
15:03
or deniesانکار می کند the contributionمشارکت that communityجامعه makesباعث می شود
320
891109
3171
یا میزان تاثیری را انکار می کند که جامعه
15:06
to economyاقتصاد is shortsightedکوتاه مدت, cruelظالمانه
321
894280
3939
بر اقتصاد می گذارد، کوته بینانه، بی رحم
15:10
and untenableنامناسب.
322
898219
2608
و غیرقابل دفاع است.
15:12
(Applauseتشویق و تمجید)
323
900827
3756
(تشویق حاضران)
15:16
The factواقعیت is, whetherچه you're a rockسنگ starستاره
324
904583
2896
واقعیت این است که، چه یک ستاره راک باشی
15:19
or whetherچه you're a welderجوشکار in a shipyardکارخانه کشتیرانی,
325
907479
3620
یا یک جوشکار در بارانداز،
15:23
or a tribesmanقبیله ای in the upperبالا Amazonآمازون,
326
911099
3260
یا قبیله نشینی در شمال آمازون،
15:26
or the queenملکه of Englandانگلستان,
327
914359
1552
یا ملکه انگلیس،
15:27
at the endپایان of the day,
328
915911
4136
آخر سر،
15:32
we're all in the sameیکسان boatقایق.
329
920047
4040
همه ما سوار یک قایق هستیم.
15:36
Ayeآه, the footmenپیاده روی are franticاز کوره در رفته in theirخودشان indignationخشم
330
924087
4148
♪ نوکرها سراپا غرق در خشم اند
15:40
♪ You see the queen'sملکه tookگرفت
a taxiتاکسی herselfخودش to the stationایستگاه
331
928235
3999
ملکه را می بینی که برای خودش تاکسی می گیرد تا دم ایستگاه
15:44
♪ Where the portersحاملان, surprisedغافلگیر شدن
by her lackعدم of royalسلطنتی baggageبار سفر
332
932234
3877
همان جا که بارکش ها تعجب می کنند از این که ملکه چمدان سلطنتی ندارد
15:48
Bustleشلوغی her and threeسه corgiscorgis
to the rearعقب of the carriageحمل و نقل
333
936111
3888
ملکه و دو سگ کوچکش را ته واگن روانه می کند
15:51
♪ For the trainقطار it is crammedپر شده
with all Europe'sاروپا nobilityاشراف
334
939999
3910
چرا که قطار پر است از نجیب زاده های اروپا
15:55
♪ And there's noneهیچ کدام of them
famousمشهور for theirخودشان compatibilityسازگاری
335
943909
3708
و هیچ یک به سازشگری شهره نیست
15:59
♪ There's a fightمبارزه کردن over seatsصندلی ها
336
947617
2018
سر صندلی ها دعواست
16:01
♪ "I begخواهش كردن pardonعفو, Your Graceرحمت
337
949635
1902
«ببخشید، علیا حضرت
16:03
♪ But you'llشما خواهید بود find that one'sیک نفر mineمال خودم,
so get back in your placeمحل!" ♪
338
951537
4564
اما آنجا، جای منه، برگردید سر جای خودتون!»
16:08
♪ "Ayeآه, but where are they going?" ♪
339
956101
2203
«اما کجا می روند؟»
16:10
♪ All the portersحاملان debateمناظره
340
958304
1989
باربرها بحث می کنند
16:12
♪ "Why they're going to Newcastleنیوکاسل
and they daren'tعزیزم be lateدیر است
341
960293
4047
«چرا می روند نیوکاسل و نمی ترسند از این که دیر کنند
16:16
♪ For they're launchingراه اندازی a boatقایق
on the Tyneتین at highبالا tideجزر و مد
342
964340
3750
چون قراره وقتی مد بالاست، قایقی را به رود تاین بیاندازند
16:20
♪ And they'veآنها دارند come from all over,
from farدور and from wideوسیع" ♪
343
968090
3850
افراد از همه جا می آیند، از دور و نزدیک
16:23
♪ There's the oldقدیمی Dalaiدالای Lamaلاما
344
971940
2143
دالایی لامای معروف
16:26
♪ And the pontiffارتداد of Romeرم
345
974083
1960
و پونتیف رم
16:28
Everyهرکدام palaceقصر in Europeاروپا, and
there's nayنه buggerbugger home ♪
346
976043
3554
از همه جای اروپا آمده اند و هیچکس خانه نمانده
16:31
♪ There's the Duchessدوشس of Cornwallکورنوال
and the loyalوفادار Princeشاهزاده of Walesولز
347
979597
4268
دوشز کورنوال و شاهزاده ولز هم هستند
16:35
♪ Looking crushedخرد شده and uncomfortableناراحت
in his topبالا hatکلاه and tailsدم
348
983865
3982
که با کلاه و کت دنباله دارش معذب و ناراحت به نظر می رسد
16:39
♪ Well, they haven'tنه got ticketsبلیط ها
349
987847
1615
خب، بلیط ندارند
16:41
♪ Come now, it's just a detailجزئیات
350
989462
2211
ببین، این فقط توضیح اضافی است
16:43
♪ There was no time to purchaseخرید
and one simplyبه سادگی has to prevailغالب شدن پیروز شدن چیره شدن
351
991673
3741
وقت خرید نبود و آدم باید بر اوضاع مسلط بشود
16:47
♪ For we'llخوب get to the shipyardsکشتیرانی
or we'llخوب endپایان up in jailزندان! ♪
352
995414
3997
چون یا به لنگرگاه می رویم یا سر از زندان درمی آوریم
16:51
♪ When the last shipکشتی sailsبادبان
353
999411
3769
وقتی که آخرین کشتی راهی شود
16:55
♪ Oh the roarسر و صدا of the chainsزنجیر
354
1003180
2922
غرش زنجیرها
16:58
♪ And the crackingترک خوردن of timbersچوب
355
1006102
2842
و طنین الوارها
17:00
♪ The noiseسر و صدا at the endپایان of the worldجهان in your earsگوش ها
356
1008944
3486
صدای انتهای دنیا در گوش هایت
17:04
♪ As a mountainکوه of steelفولاد
makesباعث می شود its way to the seaدریا
357
1012430
3984
وقتی که کوهی از آهن راه دریا در پیش می گیرد
17:08
♪ And the last shipکشتی sailsبادبان
358
1016414
3199
و آخرین کشتی راهی می شود
17:11
♪ And whateverهر چه you'dمی خواهی promisedوعده داده شده
359
1019613
3078
و هر چه که قولش را داده ای
17:14
Whateverهر چه you've doneانجام شده
360
1022691
1581
هر کاری که کرده ای
17:16
♪ And whateverهر چه the stationایستگاه in life you've becomeتبدیل شدن به
361
1024272
3930
و هرچه که در زندگی شده ای
17:20
♪ In the nameنام of the Fatherپدر,
in the nameنام of the Sonفرزند پسر
362
1028202
3830
به نام پدر، به نام پسر
17:24
♪ And no matterموضوع the weaveبافت of
this life that you've spunچرخش
363
1032032
4380
و فارغ از کش و قوس هایی که در زندگی چشیده ای
17:28
♪ On the Earthزمین or in Heavenبهشت or underزیر the Sunآفتاب
364
1036412
3849
روی زمین یا در بهشت یا زیر خورشید
17:32
♪ When the last shipکشتی sailsبادبان
365
1040261
3649
وقتی که آخرین کشتی راهی می شود
17:35
♪ Oh the roarسر و صدا of the chainsزنجیر
366
1043910
3310
آه، غرش زنجیرها
17:39
♪ And the crackingترک خوردن of timbersچوب
367
1047220
1750
و طنین الوارها
17:40
♪ The noiseسر و صدا at the endپایان of the worldجهان in your earsگوش ها
368
1048970
3898
صدای انتهای دنیا در گوش هایت
17:44
♪ As a mountainکوه of steelفولاد
makesباعث می شود its way to the seaدریا
369
1052868
4338
وقتی کوهی از آهن راه دریا در پیش می گیرد
17:49
♪ And the last shipکشتی sailsبادبان
370
1057206
7696
و آخرین کشتی راهی می شود♪
17:58
Thanksبا تشکر very much for listeningاستماع to my songترانه.
371
1066228
1766
از این که به ترانه ام گوش دادید سپاسگزارم.
17:59
Thank you. (Applauseتشویق و تمجید)
372
1067994
7320
متشکرم. (تشویق حاضران)
18:31
Thank you.
373
1099144
3798
متشکرم.
18:37
Okay, you have to joinپیوستن in if you know it.
374
1105959
2390
خب، اگر بلدید همراهی کنید.
18:40
(Musicموسیقی) (Applauseتشویق و تمجید)
375
1108349
7350
(موسیقی) (تشویق حاضران)
18:47
♪ Just a castawayسقوط
376
1115699
2381
♪ یک لاشه کشتی
18:50
♪ An islandجزیره lostکم شده at seaدریا, oh ♪
377
1118080
3990
جزیره ای گمشده در دریا
18:54
Anotherیکی دیگر lonelyتنهایی day ♪
378
1122070
2143
یک روز تنهای دیگر
18:56
♪ With no one here but me, oh ♪
379
1124213
4080
من تنهای تنها،
19:00
♪ More lonelinessتنهایی than any man could bearخرس
380
1128293
6494
تنهایی که هیچ کس تحملش را ندارد
19:06
Rescueنجات me before I fallسقوط into despairناامیدی
381
1134787
5967
پیش از آن که درهم بشکنم نجاتم دهید
19:12
♪ I'll sendارسال an S.O.S. to the worldجهان
382
1140754
3132
پیغام کمک برای دنیا خواهم فرستاد
19:15
♪ I'll sendارسال an S.O.S. to the worldجهان
383
1143886
2904
پیغام کمک برای دنیا خواهم فرستاد
19:18
♪ I hopeامید that someoneکسی getsمی شود my ♪
384
1146790
3348
امیدوارم به دست کسی برسد
19:22
♪ I hopeامید that someoneکسی getsمی شود my ♪
385
1150138
3142
امیدوارم به دست کسی برسد
19:25
♪ I hopeامید that someoneکسی getsمی شود my ♪
386
1153280
3146
امیدوارم به دست کسی برسد
19:28
Messageپیام in a bottleبطری
387
1156426
3257
پیغامم در بطری
19:34
Messageپیام in a bottleبطری
388
1162357
3621
پیغامم در بطری
19:41
♪ A yearسال has passedگذشت sinceاز آنجا که I wroteنوشت my noteتوجه داشته باشید
389
1169599
6161
یک سال از وقتی که یادداشتم را نوشتم می گذرد
19:47
♪ I should have knownشناخته شده this right from the startشروع کن
390
1175760
6130
باید از همان اول این را می دانستم
19:53
♪ Only hopeامید can keep me togetherبا یکدیگر
391
1181890
6371
که تنها امید می تواند نگهم دارد
20:00
♪ Love can mendبهبودی یافتن your life ♪
392
1188261
2037
عشق می تواند زندگیت را سروسامان دهد
20:02
♪ but love can breakزنگ تفريح your heartقلب
393
1190298
3899
اما عشق می تواند قلبت را هم بشکند
20:06
♪ I'll sendارسال an S.O.S. to the worldجهان
394
1194197
3000
پیغام کمک برای دنیا خواهم فرستاد
20:09
♪ I'll sendارسال an S.O.S. to the worldجهان
395
1197197
3155
پیغام کمک برای دنیا خواهم فرستاد
20:12
♪ I hopeامید that someoneکسی getsمی شود my ♪
396
1200352
3186
امیدوارم به دست کسی برس
20:15
♪ I hopeامید that someoneکسی getsمی شود my ♪
397
1203538
3211
امیدوارم به دست کسی برسد
20:18
♪ I hopeامید that someoneکسی getsمی شود my ♪
398
1206749
2946
امیدوارم به دست کسی برسد
20:21
Messageپیام in a bottleبطری
399
1209695
6432
پیغامم در بطری
20:28
Messageپیام in a bottleبطری
400
1216127
3844
پیغامم در بطری
20:34
Messageپیام in a bottleبطری
401
1222353
3917
پیغامم در بطری
20:40
Messageپیام in a bottleبطری
402
1228581
4409
پیغامم در بطری
20:47
Walkedپیاده رفت out this morningصبح
403
1235562
2458
امروز صبح بیرون رفتم
20:50
♪ I don't believe what I saw ♪
404
1238020
3820
باور نمی کنم چی دیدم
20:53
♪ A hundredصد billionبیلیون bottlesبطری
405
1241840
2427
میلیاردها بطری را
20:56
Washedشسته up on the shoreساحل
406
1244267
3693
موج به ساحل کشانده بود
20:59
Seemsبه نظر می رسد I'm not aloneتنها in beingبودن aloneتنها
407
1247960
5319
مثل این که من در تنهایی، تنها نیستم
21:05
♪ A hundredصد billionبیلیون castawayscastaways
408
1253279
3181
صدها میلیون آشغال دیگر
21:08
♪ Looking for a home ♪
409
1256460
3507
دنبال خانه می گردند
21:11
♪ I'll sendارسال an S.O.S. to the worldجهان
410
1259967
3217
پیغام کمک به دنیا خواهم فرستاد
21:15
♪ I'll sendارسال an S.O.S. to the worldجهان
411
1263184
3226
پیغام کمک به دنیا خواهم فرستاد
21:18
♪ I hopeامید that someoneکسی getsمی شود my ♪
412
1266410
2957
امیدوارم کسی بگیرد
21:21
♪ I hopeامید that someoneکسی getsمی شود my ♪
413
1269367
3264
امیدوارم کسی بگیرد
21:24
♪ I hopeامید that someoneکسی getsمی شود my ♪
414
1272631
2994
امیدوارم کسی بگیرد
21:27
Messageپیام in a bottleبطری
415
1275625
6263
پیغامم را در بطری
21:33
Messageپیام in a bottleبطری
416
1281888
6331
پیغامم را در بطری
21:40
Messageپیام in a bottleبطری
417
1288219
3912
پیغامم را در بطری
21:46
Messageپیام in a bottleبطری
418
1294404
3566
پیغامم را در بطری♪
21:49
So I'm going to askپرسیدن you to singآواز خواندن after me,
419
1297970
1542
حالا از شما می خواهم که بعد از من بخوانید
21:51
okay, the nextبعد partبخشی.
420
1299512
1832
خب، بخش بعدی.
21:53
It's very easyآسان. Singآواز خواندن in unisonوحدت.
421
1301344
2125
خیلی آسان است. همگی بخوانید.
21:55
Here we go.
422
1303469
4467
بریم.
22:01
Sendingدر حال ارسال out an S.O.S. ♪ Come on now.
423
1309978
3342
♪ پیغام کمک می فرستم. حالا همگی.
22:05
Audienceحضار: ♪ Sendingدر حال ارسال out an S.O.S. ♪
424
1313320
2900
حاضران: پیغام کمک می فرستم
22:08
Stingنیش: ♪ Sendingدر حال ارسال out an S.O.S. ♪
425
1316220
3014
پیغام کمک می فرستم
22:11
Audienceحضار: ♪ Sendingدر حال ارسال out an S.O.S. ♪
426
1319234
3083
حاضران: پیغام کمک می فرستم
22:14
Stingنیش: ♪ I'm sendingدر حال ارسال out an S.O.S. ♪
427
1322317
3201
پیغام کمک می فرستم
22:17
Audienceحضار: ♪ Sendingدر حال ارسال out an S.O.S. ♪
428
1325518
2932
حاضران: پیغام کمک می فرستم
22:20
Stingنیش: ♪ Sendingدر حال ارسال out an S.O.S. ♪
429
1328450
3100
پیغام کمک می فرستم
22:23
Audienceحضار: ♪ Sendingدر حال ارسال out an S.O.S. ♪
430
1331550
2544
حاضران: پیغام کمک می فرستم
22:26
Stingنیش: ♪ Sendingدر حال ارسال out ♪
431
1334094
13086
می فرستم
22:39
Sendingدر حال ارسال out an S.O.S. ♪
432
1347180
2667
پیغام کمک می فرستم
22:41
Sendingدر حال ارسال out an S.O.S. ♪
433
1349847
2984
پیغام کمک می فرستم
22:44
Sendingدر حال ارسال out an S.O.S. ♪
434
1352831
2999
پیغام کمک می فرستم
22:47
Sendingدر حال ارسال out an S.O.S. ♪
435
1355830
6064
پیغام کمک می فرستم
22:53
Yooooooooیووهوو
436
1361894
8619
اووووووووووو♪
23:02
Thank you, TEDTED. Goodnightشب بخیر.
437
1370513
1952
متشکرم TED. شب به خیر.
23:04
(Applauseتشویق و تمجید)
438
1372465
4000
(تشویق حاضران)
Translated by Maryam Manzoori
Reviewed by Leila Ataei

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Sting - Composer, singer, author, actor, activist
He’s sold more than 100 million albums and earned 16 Grammy Awards, yet Sting continues to surprise. His fourteenth solo album, The Last Ship, features songs from his Broadway-bound musical of the same name.

Why you should listen

Premiering in 2014, The Last Ship—with direction by Joe Mantello, music and lyrics by Sting and book by John Logan and Brian Yorkey—is inspired by Sting's memories of the English seafaring community of Wallsend where he was born and raised. The story is set against the demise of the local shipbuilding industry and is anchored by a group of unemployed workers who take back the shipyard to build one last ship.

The constant throughout Sting's enduring career has been his propensity to evolve. From his tenure as lead singer and bassist with The Police, producing classic hits like "Every Breath You Take" and "Message In A Bottle," to his acclaimed ventures as a solo artist, Sting is one of the world's most renowned and distinctive musicians.

An actor, composer, author and committed activist, Sting, along with wife Trudie Styler, founded the Rainforest Fund in 1989 to protect the world's rainforests and the indigenous people living there. This year, the organization celebrates its 25th anniversary.

More profile about the speaker
Sting | Speaker | TED.com