ABOUT THE SPEAKER
Bhakti Sharma - Open water swimmer
Bhakti Sharma is a record-breaking Indian open water swimmer.

Why you should listen

In 2015, BhaktiSharma became the first Asian woman and the youngest in the world to set a record in open swimming in Antarctic waters. She swam 1.4 miles (2.3 km) in 41:14 minutes, at a temperature of 1°C (34°F), breaking the record of Lynne Cox (USA) and Lewis Pugh (Great Britain). Sharma has swum in all the five oceans of the world, besides swimming in or across eight other seas and channels. She was awarded the Tenzing Norgay National Adventure Award in 2010.

More profile about the speaker
Bhakti Sharma | Speaker | TED.com
TED Talks India: Nayi Baat

Bhakti Sharma: What open water swimming taught me about resilience

باکتی شرما: آنچه شنا کردن در آبهای آزاد در مورد مقاومت به من آموخت

Filmed:
193,641 views

شیرجه زدن در اعماق همراه با شناگر آب‌های آزاد باکتی شرما، او چیزهایی در مورد مقاومت را که در طول سفرش از گرمای داغ راجستان هند، تا آبهای استخوان‌سوز قطب جنوب هنگام شکستن رکورد و عبور شجاعانه‌اش از کانال انگلیس یاد گرفته را با شما در میان می گذارد.، باکتی شرما می گوید، «در وسط اقیانوس، هیچ جایی نیست که پنهان شوید»
- Open water swimmer
Bhakti Sharma is a record-breaking Indian open water swimmer. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
Shahشاه Rukhشاهرخ Khanخان: Courageشجاعت, determinationتصمیم گیری,
and a single-mindedبا اراده visionچشم انداز.
0
16
3150
شاهرخ خان: شجاعت،عزم و ذهنی مصمم.
00:15
These are the qualitiesکیفیت ها
the biggestبزرگترین achieversفاتحان have in commonمشترک.
1
3190
2881
اینها ویژگیهایی هستند که معمولاً
موفقترین افراد دارند.
00:18
These are those braveشجاع heartsقلب
for whomچه کسی failureشکست is not an optionگزینه.
2
6095
4514
اینها شجاع دلانی است که
برایشان شکست معنایی ندارد.
00:22
What looksبه نظر می رسد to us an unconquerableغیر قابل تحمل seaدریا,
3
10633
2534
آنچه برای ما دریایی شکست ناپذیر
به نظر میرسد،
00:25
to our nextبعد speakerبلندگو
is an irresistibleغیر قابل مقاومت stageمرحله
4
13191
2878
برای سخنران بعدی ما صحنه نمایشی
خواستنی است که
00:28
she was bornبدنیا آمدن to performانجام دادن on.
5
16093
1603
برای اجرا بر روی آن
به دنیا آمده.
00:29
So let's diveشیرجه رفتن straightسر راست
into the storyداستان of our fearlessبی تردید speakerبلندگو,
6
17720
2937
پس مستقیم می رویم سراغ داستان زندگی سخنران
نترسمان،
00:32
Bhaktiبهکتی Sharmaشارما,
7
20681
1158
باکتی شرما،
00:33
who'sچه کسی است makingساخت wavesامواج in the worldجهان
of long-distanceمسافت طولانی swimmingشنا كردن.
8
21863
3467
کسی که در دنیای شنای استقامتی
موج عظیمی به راه انداخت.
00:37
Bhaktiبهکتی Sharmaشارما.
9
25750
1433
باکتی شرما.
00:39
(Applauseتشویق و تمجید)
10
27207
6925
(تشویق)
00:51
Bhaktiبهکتی Sharmaشارما: Imagineتصور کن,
in the scorchingسوزش Rajasthanراجستان heatحرارت,
11
39592
3574
باکتی شرما: تصور کنید،
در گرمای سوزان راجستان،
00:55
on a hotداغ summerتابستان afternoonبعد از ظهر,
12
43190
1937
در یک بعد از ظهر گرم تابستانی،
00:57
a two-and-a-half-year-oldtwo-and-a-half-year-old
ridingسواری on a mopedموتو behindپشت her momمامان,
13
45151
3777
کودکی دوسال و نیمه، سوار بر
موتور سیکلت مادرش
01:00
not knowingدانستن where they were headedهدایت.
14
48952
2167
نمیدانست کجا قرار است بروند.
01:03
And 20 minutesدقایق laterبعد,
15
51143
1696
و بیست دقیقه بعد،
01:04
that two-and-a-half-year-oldtwo-and-a-half-year-old findsپیدا می کند herselfخودش
16
52863
2461
آن کودک دوسال و نیمه خودش را
01:07
completelyبه صورت کامل submergedغرق شده in waterاب.
17
55348
2364
در آب غوطه ور یافت.
قبل از اینکه بدانم،
01:10
Before I knewمی دانست it,
18
58093
1206
01:11
I would be kickingلگد زدن, splashingپاشیدن, screamingجیغ زدن,
19
59323
2754
مشغول لگد انداختن، دست و پا زدن،
جیغ کشیدن،
01:14
gulpingنوشیدن down waterاب,
20
62101
1452
آب قورت میدادم دادن شدم.
01:15
holdingبرگزاری ontoبه سوی my momمامان for my dearعزیزم life.
21
63577
2699
مادرم را برای نجات زندگی عزیزم
بغل می کردم.
01:18
That's how I learnedیاد گرفتم how to swimشنا کردن.
22
66300
1745
من از این طریق شنا یاد گرفتم.
شنا در استخر را وقتی که
دو سال و نیمه بودم یاد گرفتم
01:20
I startedآغاز شده pool-swimmingاستخر شنا
when I was two and a halfنیم,
23
68069
2517
01:22
and openباز کن waterاب swimmingشنا كردن
when I was 14 yearsسالها oldقدیمی.
24
70610
2534
و شنا در دریای آزاد را وقتی چهارده
ساله بودم.
01:25
And so I have givenداده شده
over 25 yearsسالها of my life to this sportورزش,
25
73881
5278
بنابراین ۲۵ سال از زندگیم را
صرف این ورزش کردم،
01:31
duringدر حین whichکه I have swumسویم
in all fiveپنج oceansاقیانوس ها of the worldجهان,
26
79183
3295
در طی این سالها من در هر پنج اقیانوس
جهان شنا کرده ام،
01:35
crossedعبور کرد the Englishانگلیسی Channelکانال --
27
83800
1496
از کانال انگلیس گذشتم--
01:37
whichکه is alsoهمچنین knownشناخته شده
as the Mountکوه Everestاورست of swimmingشنا كردن --
28
85320
3676
که لقب کوه اورستِ شنا هم به آن داده اند--
01:41
and setتنظیم a worldجهان recordرکورد
in the freezingانجماد Antarcticقطب جنوب oceanاقیانوس.
29
89020
3616
و رکوردی جهانی در اقیانوس
یخ زده قطب جنوب ثبت کردم.
01:44
(Applauseتشویق و تمجید)
30
92660
3279
( تشویق)
01:47
When you spendخرج کردن so much time with a sportورزش,
31
95963
2825
وقتی مدت زیادی برای یک ورزش
وقت صرف میکنید،
01:50
it ceasesمتوقف می شود to be just that
32
98812
2167
دیگر همان نمی ماند
01:53
and becomesتبدیل می شود a mirrorآینه.
33
101003
1788
و تبدیل به آینه ای می شود.
01:54
And that showsنشان می دهد who you really are.
34
102815
2267
و نشان میدهد که تو واقعاً کی هستی.
01:57
You see that your mettleگرگ as an athleteورزشکار
is not only testedتست شده on raceنژاد day
35
105657
4650
می بینید که جرات شما به عنوان ورزشکار
نه فقط در روز مسابقه بلکه هر روز
02:02
but everyهرکدام singleتنها day,
36
110331
1960
سنجیده می شود،
02:04
when the sportورزش demandsخواسته ها that you get up
at 4:30 in the morningصبح,
37
112315
3779
وقتی ورزش باعث می شود هر روز
ساعت۴:۳۰ صبح بیدار شده،
02:08
swimشنا کردن for two hoursساعت ها,
38
116118
1389
دو ساعت شنا کرده،
02:09
go to schoolمدرسه, come back,
swimشنا کردن for threeسه hoursساعت ها,
39
117531
2959
مدرسه رفته، برگشته،
سه ساعت دیگر شنا کنید،
02:12
go home, eatخوردن and sleepبخواب.
40
120514
2047
به خانه برگشته، غذا بخورید و بخوابید.
وقتی که برنده مدالی شده یا
رکوردی جهانی را می زنید،
02:14
When you winپیروزی a medalمدال
or setتنظیم a worldجهان recordرکورد,
41
122863
2770
02:17
this mirrorآینه showsنشان می دهد the happinessشادی
that you and your lovedدوست داشتنی onesآنهایی که feel,
42
125657
4324
این آینه، شادی که شما وعزیزان تان
احساس می کنید را نشان می دهد،
02:22
but alsoهمچنین reflectsبازتاب می دهد the tearsاشک ها that you shedدهنه
43
130005
3612
اما علاوه بر آن شما را هم
در تنهایی خود وقتی که
02:25
all by yourselfخودت, aloneتنها in the waterاب.
44
133641
2400
در آب اشک می ریزید نشان می دهد.
02:28
Openباز کن waterاب swimmingشنا كردن
is a very lonelyتنهایی sportورزش.
45
136673
2888
شنا در آبهای آزاد ورزش
خیلی انفرادی است.
02:31
I have spentصرف شده hoursساعت ها
46
139585
1841
من ساعتهای زیادی را
02:33
looking into the infiniteبي نهايت,
seeminglyظاهرا bottomlessبدون در نظر گرفتن oceanاقیانوس underneathدر زیر me,
47
141450
4730
به نگاه کردن دریای بیکران پرداختم،
به نظر می رسید اقیانوس زیر پاهای من است،
02:38
with nothing to keep me companyشرکت
but my ownخودت thoughtsاندیشه ها.
48
146204
3262
و هیچکسی جز افکارم همراهم نیست.
02:41
And so, I have not only
been testedتست شده as a swimmerشناگر
49
149815
3238
و من نه تنها به عنوان یک شناگر امتحان شدم
02:45
but alsoهمچنین as a thinkingفكر كردن, feelingاحساس,
imaginativeتخیلی humanانسان beingبودن.
50
153077
4278
بلکه به عنوان یک بشر دارای فکر و احساس
و تخیل نیز امتحان شدم.
02:49
Be it my first testتست as a marathonماراتن swimmerشناگر,
51
157673
2690
اولین آزمون من به عنوان یک شناگر مارتن،
02:52
when I decidedقرار بر این شد to swimشنا کردن for 12 hoursساعت ها
non-stopبدون وقفه in a swimmingشنا كردن poolاستخر
52
160387
4587
وقتی بود که تصمیم گرفتم بدون وقفه
به مدت ۱۲ ساعت در استخر شنا کنم
02:56
or crossingعبور the Englishانگلیسی Channelکانال
in 13 hoursساعت ها and 55 minutesدقایق.
53
164998
4253
یا از کانال انگلیس در ۱۳ ساعت و ۵۵ دقیقه
عبور کنم.
03:01
When you're swimmingشنا كردن, you don't talk,
54
169728
2516
موقع شنا کردن، حرف نمی زنید،
03:04
you don't hearشنیدن very well,
55
172268
1666
خیلی خوب نمی شنوید،
03:05
and your visionچشم انداز is restrictedمحصور
to what's right in frontجلوی of you
56
173958
3270
و دیدتان به آنچه درست در مقابل
یا زیر پای شماست
03:09
or underneathدر زیر you.
57
177252
1200
محدود می شود.
03:10
This isolationانزوا has been
my sport'sورزش ها biggestبزرگترین giftهدیه to me.
58
178776
4206
این انزوا بزرگترین هدیه ای بود که
ورزشم به من هدیه کرد.
03:15
Throughاز طریق openباز کن waterاب swimmingشنا كردن,
59
183338
1430
از طریق شنا در آبهای آزاد
03:16
I have come to know myselfخودم in waysراه ها
that I could have never expectedانتظار می رود to.
60
184792
4394
خودم را به طوری شناختم که هرگز
نمی توانستم انتظارش را داشته باشم.
03:21
I rememberیاد آوردن, at the ageسن of 14,
61
189540
1968
به یاد دارم که در سن ۱۴ سالگی،
03:23
when I jumpedپرید into an oceanاقیانوس
for the first time for a swimشنا کردن,
62
191532
3849
وقتی که اولین بار در یک اقیانوس
پریدم تا در آن شنا کنم،
03:27
and throughoutدر سراسر this swimشنا کردن,
63
195405
1220
و در طول آن شنا،
03:28
the wavesامواج were pickingچیدن me up
and throwingپرتاب کردن me down,
64
196649
3007
موجها بلندم می کردند
و پایین می آوردند،
03:31
I saw the childکودک in me,
who enjoysلذت می برد suchچنین adventuresماجراهای.
65
199680
4079
من کودک درونم را دیدم،
که از این ماجراجویی لذت می برد.
03:36
While crossingعبور the Englishانگلیسی Channelکانال,
66
204077
1722
هنگام عبور از کانال انگلیس،
03:37
after alreadyقبلا havingداشتن swamشنا کرد for 10 hoursساعت ها,
67
205823
2754
وقتی که قبلش ۱۰ ساعت شنا کرده بودم،
03:40
when I got stuckگیر in one placeمحل
for one and a halfنیم hourساعت
68
208601
2705
و بعد از آن به مدت یک ساعت و نیم
در جایی گیر کردم
03:43
because of the currentsجريان,
69
211330
1485
به خاطر جریان آب،
03:44
I saw the strongقوی
and dedicatedاختصاصی athleteورزشکار in me,
70
212839
3500
من آن ورزشکار قوی و ایثارگر درونم را دیدم،
03:48
who did not want to disappointناامید
her parentsپدر و مادر or her countryکشور.
71
216363
3464
کسی که نمی خواست والدین و کشورش را
ناامید کند.
در یک مسابقه ماراتن آبهای آزاد که
در سوئیس برگزار شده بود،
03:51
In an openباز کن waterاب marathonماراتن
heldبرگزار شد in Switzerlandسوئیس,
72
219851
2778
03:54
when I wonبرنده شد my first
goldطلا medalمدال for Indiaهندوستان --
73
222653
3008
موقعی که اولین مدال طلای خودم
را به دست آوردم--
03:57
(Applauseتشویق و تمجید)
74
225685
4844
( تشویق)
04:02
I witnessedشاهد a proudمغرور Indianهندی in me.
75
230553
2388
من یک هندی مفتخر را درون خودم دیدم.
04:05
While crossingعبور the Englishانگلیسی Channelکانال again,
76
233560
2032
دوباره در هنگام عبور از کانال انگلیس،
04:07
this time in a relayرله with my motherمادر,
77
235616
2341
مادرم نیز با من همراهی کرد و
در مسابقه شرکت کرد،
04:09
not knowingدانستن that we were creatingپدید آوردن historyتاریخ,
78
237981
2818
خبر نداشتیم که تاریخ میسازیم.
04:12
I saw the protectiveمحافظ daughterفرزند دختر in me,
79
240823
2318
من دختر حمایتگر درونم را دیدم،
04:15
who just wanted to see her momمامان
fulfillتحقق یابد her ownخودت dreamsرویاها.
80
243165
3793
کسی که فقط می خواست مادرش به
رویاهایش دست یابد.
04:18
And fourچهار yearsسالها agoپیش,
81
246982
1357
و چهار سال پیش،
04:20
when I jumpedپرید into the Antarcticقطب جنوب Oceanاقیانوس,
82
248363
2214
وقتی که درون اقیانوس قطب جنوب رفتم،
04:22
wearingپوشیدن nothing but a swimsuitلباس شنا,
capکلاه لبه دار and gogglesعینک آفتابی,
83
250601
3508
چیزی جز لباس شنا، کلاه و عینک شنا
نپوشیده بودم.
04:26
with an unwaveringبی نظیر spiritروح of just doing,
84
254133
3131
با روحیه ای با صلابت برای تلاش کردن،
04:29
I saw a fighterجنگنده in me.
85
257288
1809
جنگجویی را در خودم دیدم.
04:31
When I jumpedپرید into that
zero-to-one-degree-Celsiusصفر به یک درجه-سانتیگراد waterاب,
86
259121
3461
وقتی که توی آبی پریدم که دمای
آن نزدیک صفر درجه سلسیوس بود،
04:34
I realizedمتوجه شدم that I had preparedآماده شده
my bodyبدن and mindذهن for the coldسرماخوردگی,
87
262606
4281
متوجه شدم که بدن و ذهنم را برای چنین
سرمایی آماده کرده ام،
04:38
but what I wasn'tنبود preparedآماده شده for
was the densityچگالی of the waterاب.
88
266911
4221
اما چیزی که برای آن آماده نشده
بودم چگالی آب بود،
04:43
Everyهرکدام strokeسکته مغزی feltنمد
like pullingکشیدن throughاز طریق oilنفت.
89
271577
3082
با هر ضربه به آب احساس می کردم
داخل روغن هستم.
04:46
And in the first fiveپنج minutesدقایق,
90
274683
1453
و در پنج دقیقه ی اول،
04:48
I had that paralyzingفلج کردن thought
of just givingدادن up.
91
276160
3266
به این فکر می کردم که
از این کار منصرف شوم.
04:51
How niceخوب it would be
to just forgetفراموش کردن about all this,
92
279953
2690
چقدر خوب می شد که همه چیز در مورد
این قضیه را فراموش کنم،
04:54
get on the boatقایق,
93
282667
1151
سوار قایق شوم،
04:55
standایستادن underneathدر زیر the hotداغ showerدوش
94
283842
1711
بروم زیر دوش آب گرم،
04:57
or wrapبسته بندی کردن myselfخودم in a warmگرم blanketپتو?
95
285577
2952
یا خودم را در یک پتوی گرم بپیچم؟
05:00
But with that thought,
96
288553
1461
اما همراه این فکر،
05:02
alsoهمچنین cameآمد a strongerقوی تر,
a more willfulمشروع voiceصدای from deepعمیق withinدر داخل.
97
290038
4587
صدای قوی تر و مشتاق تر برای این کار
از درونم می آمد.
«می دانی که تو جرات این کار را درون خودت
داری که فقط یک ضربه دیگر بزنی. »
05:06
"You know you have it in you
to just take one more strokeسکته مغزی."
98
294649
3492
05:10
So I liftedبالا بردن my armبازو and tookگرفت a strokeسکته مغزی.
99
298165
2349
پس بازویم را بلند کردم و یک ضربه زدم.
05:12
"Now one more."
100
300538
1230
«حالا یکی بیشتر.»
05:13
So I tookگرفت a secondدومین and a thirdسوم strokeسکته مغزی.
101
301792
2722
پس ضربه سوم و چهارم را زدم.
05:17
By the fourthچهارم one,
102
305197
1460
همراه چهارمی،
05:18
I saw a penguinپنگوئن swimmingشنا كردن
underneathدر زیر my stomachمعده.
103
306681
2944
یک پنگوئن در حال شنا زیر شکمم دیدم،
او سمت چپم آمد و شروع کرد
همراه من شنا کردن.
05:22
It cameآمد up to my left
and startedآغاز شده swimmingشنا كردن with me.
104
310133
3322
«می بینی؟ یک پنگوئن دارد تو
را تشویق می کند »
05:25
"See? A penguinپنگوئن is cheeringتشویق you on,"
105
313479
2064
05:27
said that voiceصدای withinدر داخل.
106
315567
1433
صدای درونم این را به من گفت.
05:29
(Applauseتشویق و تمجید and cheersبه سلامتی)
107
317024
3447
(تشویق و دست زدن)
05:32
I lookedنگاه کرد up to my people on the boatقایق.
108
320495
2400
من به افرادم در قایق نگاه کردم.
05:35
They had the sameیکسان smileلبخند on theirخودشان facesچهره ها
that I had on mineمال خودم.
109
323395
3332
آنها هم مثل من لبخند می زدند.
05:39
The sameیکسان smileلبخند that we all have
110
327070
2198
همان لبخندی که همه ی ما وقتی که
05:41
when we are stuckگیر in a difficultدشوار situationوضعیت
111
329292
2389
در یک مشکل گرفتار شدیم
و پرتوی امیدی را می بینیم
05:43
and we see a rayاشعه of hopeامید.
112
331705
1667
آن لبخند را به لب می آوریم.
آن را نشانه ای از سرنوشت
در نظر می گیریم،
05:45
We take it as a signامضا کردن from destinyسرنوشت,
113
333720
2016
05:47
and we just keep pushingهل دادن forwardرو به جلو.
114
335760
2325
و به راه خود ادامه می دهیم و جلو می رویم.
05:50
Just as I did,
115
338109
1365
همان کاری که من کردم،
05:51
and 41 minutesدقایق laterبعد,
116
339498
1690
و ۴۱ دقیقه بعد،
05:53
setتنظیم the worldجهان recordرکورد
for swimmingشنا كردن the longestطولانی ترین distanceفاصله
117
341212
2810
رکورد جهانی شنای استقامتی
05:56
in the Antarcticقطب جنوب Oceanاقیانوس.
118
344046
1301
در اقیانوس قطب جنوب را زدم.
05:57
(Applauseتشویق و تمجید)
119
345371
3840
(صدای تشویق)
06:01
Imagineتصور کن, it doesn't even
snowبرف in Rajasthanراجستان.
120
349235
2928
تصور کنید، در راجستان حتی برف هم نمی بارد.
06:04
(Laughterخنده)
121
352187
1349
(صدای خنده)
06:05
That voiceصدای, whichکه has accompaniedهمراه me
throughاز طریق all my difficultدشوار situationsموقعیت ها
122
353560
3659
آن صدا که من را همیشه در وضعیتهای سخت
هنگام شناهایم
06:09
throughoutدر سراسر my swimsشنا می کند,
123
357243
1366
همراهی می کند،
06:10
would have never shownنشان داده شده itselfخودش
124
358633
1690
هیچ وقت خودش را به من نشان نداده
06:12
if I had not spentصرف شده so much time aloneتنها,
125
360347
2984
اگر من زمان زیادی را تنها نبودم،
06:15
had not paidپرداخت شده attentionتوجه
to everyهرکدام singleتنها thought
126
363355
2872
به هر یک از فکرهایی که از ذهنم می گذشت
06:18
that crossedعبور کرد my mindذهن.
127
366251
1400
توجه نمی کردم.
06:20
When you find yourselfخودت aloneتنها
in an oceanاقیانوس, with your thoughtsاندیشه ها,
128
368165
4460
وقتی که شما خودتان را تنها در یک اقیانوس
می بینید، با فکرهایتان،
06:24
the dangersخطرات that you faceصورت
are not just externalخارجی,
129
372649
2857
فقط خطرات خارجی مثل نهنگ ها، کوسه ها،
عروس دریایی،
06:27
like whalesنهنگ ها, sharksکوسه ها, jellyfishعروس دریایی
130
375530
2904
یا حتی افرادی که انگیزه را می گرند،
06:30
or even demotivatingdemotivating people.
131
378458
1867
نیستند که با آن مواجه هستید،
06:32
But the more dangerousخطرناک است demonsشیاطین you faceصورت
132
380998
2674
بلکه دیوهای خطرناکی که شما با آن
مواجه هستید
06:35
are the fearترس and negativityمنفی بودن insideداخل you
133
383696
2968
ترس و منفی بافی درونتان هستند،
06:38
that tell you, "You're not good enoughکافی.
134
386688
2556
که به شما می گویند، « شما به اندازه ی کافی
خوب نیستید.
06:41
You will never reachنائل شدن the other shoreساحل.
135
389268
1984
شما هرگز به ساحل دیگری نمی رسید
06:43
You haven'tنه trainedآموزش دیده enoughکافی.
136
391276
1563
شما به قدر کافی تمرین نکرده اید.
06:44
What if you failشکست? What will people think?
137
392863
2786
اگر شکست بخورید چه؟ مردم چه فکری می کنند؟
06:47
I'm sure everybodyهمه is thinkingفكر كردن
right now how slowآرام you are."
138
395673
3063
من مطمئنم الان همه فکر می کنند که
تو چه قدر کُندی.»
06:51
We all have our ownخودت
internalداخلی demonsشیاطین, don't we?
139
399053
2738
همه ی ما دیوهای درونی خودمان را داریم.
درست است؟
06:54
In a day-to-dayروز به روز life,
you can hideپنهان شدن from them,
140
402379
2841
روز به روز در زندگی تو می توانی
از آنها پشت شغلت
06:57
behindپشت your work
or manyبسیاری other distractionsحواس پرتی.
141
405244
2825
یا خیلی چیزهای دیگر پنهان شوی.
07:00
But like I said,
142
408879
1650
اما همانطور که گفتم،
07:02
in the middleوسط of the oceanاقیانوس,
there is nowhereهیچ جایی to hideپنهان شدن.
143
410553
3131
در وسط اقیانوس، هیچ جایی برای پنهان شدن
وجود ندارد.
07:06
I have to faceصورت my internalداخلی demonsشیاطین,
144
414371
2391
من همانقدر که شوری نمک دریا را چشیدم،
07:08
just as much as I have to tasteطعم و مزه
the saltنمک in the seaدریا,
145
416786
3174
خراش روی پوستم احساس کردم،
07:11
feel the chafingسایش on my skinپوست,
146
419984
2079
و دانستن اینکه نهنگها کنارم شنا می کنند
07:14
and acknowledgeاذعان the whalesنهنگ ها
swimmingشنا كردن besideدر كنار me.
147
422087
3080
به همان اندازه با دیوهای درونم مواجه شدم.
07:17
I hateنفرت it, and I love it.
148
425191
2650
من هم آن را دوست دارم و
هم از آن متنفرم.
07:20
I hateنفرت it because this sportورزش
showsنشان می دهد me the sideسمت of myselfخودم
149
428926
4341
متنفرم چون این ورزش آن وجهی
از خودم را نشانم می داد
07:25
that I don't want to believe existsوجود دارد.
150
433291
2579
که نمی خواستم باور کنم که وجود دارد.
07:27
The sideسمت of me that is humanانسان
and not perfectکامل.
151
435894
2992
آن وجهی از من که نشان می دهد
من انسانم و کامل نیستم.
07:31
Like the partبخشی of me
152
439276
1261
مانند آن وجه من
07:32
that can't get out of bedبستر in the morningصبح
and make it to practiceتمرین.
153
440561
3175
که نمی تواند از خواب بیدار شود
و تمرین کند.
07:36
The sideسمت of me that getsمی شود
so burnedسوخته out, so tiredخسته شدم,
154
444069
3692
آن وجه من که آنقدر کوفته و آنقدر خسته
از شنا کردن است،
07:39
that just wants to quitترک swimmingشنا كردن.
155
447785
1913
که فقط می خواهد از آب بیرون بیاید.
07:41
But I alsoهمچنین love it,
156
449722
1825
اما آن را هم دوست دارم،
07:43
because this sportورزش has givenداده شده me
momentsلحظات that I can look back on
157
451571
4197
چون این ورزش وقتی که من بی انگیزه هستم
07:47
when I feel unmotivatedunmotivated.
158
455792
1747
به من فرصتهایی می دهد
تا به گذشته نگاه کنم
07:49
And they bringآوردن me to my kneesزانو,
159
457879
2325
و آنها من را به زانو در می آورند،
07:52
because I feel so gratefulسپاسگزار.
160
460228
1800
چون احساس شاکر بودن می کنم.
07:54
Manyبسیاری of you mayممکن است not
spendخرج کردن hoursساعت ها swimmingشنا كردن non-stopبدون وقفه.
161
462855
4932
خیلی از شما شاید ساعتهای زیادی را بی وقفه
شنا نکرده باشید.
08:00
But who do you spendخرج کردن
the mostاکثر amountمیزان of your time with?
162
468224
3753
اما شما با چه کسی بیشتر زندگیتان
را گذرانده اید؟
08:04
You mayممکن است shareاشتراک گذاری your externalخارجی spaceفضا
with manyبسیاری othersدیگران,
163
472628
3394
شما شاید فضای بیرونی خود را
با افراد زیادی سهیم شوید،
08:08
but there is one constantثابت companionهمراه و همدم
that you all have:
164
476046
3519
اما همه ی شما یک همراه همیشگی دارید:
08:12
you.
165
480204
1150
خودتان.
08:13
And yetهنوز, mostاکثر of us mayممکن است never come
to knowingدانستن who we really are.
166
481792
4488
و هنوز، خیلی از ما ممکن است خود واقعی مان
را نشناخته باشیم.
08:18
I'm a daughterفرزند دختر, an Indianهندی,
a swimmerشناگر, a studentدانشجو.
167
486686
3698
من یک دخترم، هندی هستم،
یک شناگر و دانشجو.
08:22
But I am so much more.
168
490717
1619
اما من خیلی فراتر از این هم هستم.
08:25
If you are not investingسرمایه گذاری in yourselfخودت,
169
493249
2550
اگر شما روی خودتان سرمایه گذاری نکنید،
08:27
not settingتنظیمات a pathمسیر
that bringsبه ارمغان می آورد you closerنزدیک تر to you,
170
495823
3778
راهی برای خودتان برای نزدیکتر شدن
به خودتان پیدا نکنید.
08:31
no amountمیزان of "successموفقیت" in life
can bringآوردن you lastingماندنی joyشادی or satisfactionرضایت.
171
499625
5136
هیچ موفقیتی در زندگیتان چنین لذت بادوام و
راضی کننده ای را به شما نمی دهد.
08:37
Even todayامروز,
172
505419
1151
حتی امروز،
08:38
when I can't find motivationانگیزه
or joyشادی in what I'm doing,
173
506594
3642
وقتی که من در کاری که انجام می دهم
انگیزه و لذت پیدا نمی کنم،
08:42
all I askپرسیدن myselfخودم is,
174
510260
1770
تمام چیزی که از خودم
می پرسم، این است
08:44
"Is this the bestبهترین I can do right now?"
175
512054
2400
«این بهترین کاری است که
می توانم انجام دهم؟»
08:46
And the meaningبه معنی of my "bestبهترین" changesتغییرات.
176
514938
2206
و معنی «بهترین» متغیر است.
08:49
On some daysروزها, it meansبه معنای not givingدادن up,
177
517168
2928
بعضی روزها، به معنی توقف نکردن است،
08:52
continuingادامه دادن to swimشنا کردن in freezingانجماد waterاب
and settingتنظیمات a worldجهان recordرکورد.
178
520120
3143
ادامه دادن به شنا کردن در آبهای سرد
و رکورد جهانی زدن.
08:55
But on manyبسیاری other daysروزها,
179
523605
1623
اما در خیلی روزهای دیگر،
08:57
it meansبه معنای gettingگرفتن over
my depressingافسرده thoughtsاندیشه ها,
180
525252
2549
به معنی غلبه بر فکرهای ناامید کننده،
08:59
steppingقدم زدن out of the houseخانه
181
527825
1419
بیرون زدن از خانه
09:01
and beingبودن ableتوانایی to do the dailyروزانه choresکارها.
182
529268
2674
و توانایی انجام دادن کارهای روزانه است.
09:03
What does not changeتغییر دادن is that voiceصدای withinدر داخل.
183
531966
3000
آنچه تغییر نمی کند صدای درون است.
09:06
That internalداخلی compassقطب نما
184
534990
1555
آن قطب نمای درونی
09:08
whichکه guidesراهنمایی ها me
to a better selfخود everyهرکدام day.
185
536569
2800
که من را برای یک خود بهتر در هر روز
راهنمایی می کند.
09:12
And I believe
186
540117
1890
و من معتقدم
09:14
that a trulyبراستی successfulموفق شدن life
is the one whichکه is spentصرف شده in the pursuitدستیابی
187
542031
5268
که موفقیت واقعی زندگی آن است که
همیشه به دنبال
09:19
of becomingتبدیل شدن به the bestبهترین possibleامکان پذیر است
versionنسخه of yourselfخودت
188
547323
3794
بهترین نمونه خودت باشی
09:23
when you take that last breathنفس کشیدن.
189
551141
2078
تا زمانی که آخرین نفس را می کشی.
09:25
Thank you.
190
553243
1150
متشکرم.
09:26
(Applauseتشویق و تمجید)
191
554417
6855
(تشویق)
ش.خ: من فکر می کنم تنها ورزشی که من
نمی توانم انجام دهم شنا کردن است
09:34
SRKSRK: I think the only sportورزش
I can't do is swimشنا کردن --
192
562323
2656
من مثل یک سنگ غرق می شوم.
09:37
I sinkفرو رفتن like a rockسنگ.
193
565003
1158
09:38
So standingایستاده nextبعد to
the world'sجهان bestبهترین swimmerشناگر
194
566185
2725
بنابراین ایستادن درکنار بهترین شناگر دنیا
09:40
makesباعث می شود me kindنوع of feel --
195
568934
1675
به من احساسی مثل--
اگر ممکن است شوخی من را ببخشید--
09:42
if you can excuseبهانه my punپان --
196
570633
1460
09:44
kindنوع of at seaدریا.
197
572117
1357
احساس نوعی گیجی می دهد.
09:45
But --
198
573498
1181
اما--
ب.ش: (خنده) البته بدون اینکه منظور خاصی
داشته باشم.
09:46
BSلیسانس: (Laughsخنده) No punپان intendedمورد نظر, of courseدوره.
199
574703
1949
09:48
SRKSRK: But what is your nextبعد
goalهدف as a swimmerشناگر?
200
576676
2282
ش.خ: اما هدف بعدی تو به عنوان یک
شناگر چیست؟
09:50
BSلیسانس: I have a majorعمده fearترس of competitionرقابت,
201
578982
1960
ب.ش: من از رقابت خیلی میترسم،
09:52
so what better goalهدف to setتنظیم
than aimingهدف for the Olympicsبازی های المپیک?
202
580966
3099
پس چه هدفی بهتر از اینکه بخواهم
در المپیک شرکت کنم؟
09:56
Because openباز کن waterاب swimmingشنا كردن
is an Olympicالمپیک sportورزش now.
203
584089
2738
چون شنا در آبهای آزاد الان جز
ورزشهای المپیک است.
09:58
(Applauseتشویق و تمجید)
204
586851
2008
(صدای تشویق)
10:00
Even sayingگفت: it out loudبا صدای بلند givesمی دهد me shiversجادوگر,
205
588883
2697
حتی گفتن این با صدای بلند لرزه بر تنم
می اندازد،
10:03
because it's suchچنین a hugeبزرگ goalهدف
206
591604
1457
چون این هدف آنقدر بزرگ است که
10:05
that I don't want to acceptقبول کردن
that I have setتنظیم that goalهدف,
207
593085
2545
نمی خواهم قبول کنم که برای آن
هدف گذاری کنم،
10:07
but that's the thrillهیجان of it,
that's the partبخشی of it.
208
595654
2534
اما این از شور و شوق آن است،
این بخشی از آن است.
10:10
And my ideaاندیشه is that if I make it
to the Olympicsبازی های المپیک or I don't make it,
209
598212
4365
و فکر من این است که چه من
مسابقات المپیک را ببرم و چه ببازم
10:14
that doesn't matterموضوع,
210
602601
1151
اهمیتی ندارد،
10:15
but in the processروند of trainingآموزش for it,
211
603776
1865
بلکه در فرآیند تمرین برای آن،
10:17
I will have becomeتبدیل شدن به a better swimmerشناگر
and a better personفرد.
212
605665
2634
من شناگر بهتر و آدم بهتری می شوم.
10:20
SRKSRK: InshallahInshallah, you will make it
to the Olympicsبازی های المپیک.
213
608323
2317
ش.خ: ان شاالله، تو در المپیک موفق می شوی.
10:22
And I want to tell you
214
610664
1564
و می خواهم به تو بگویم
بسیاری از مردمی که این برنامه
را در خانه نگاه می کنند،
10:24
a lot of people who are watchingتماشا کردن
this showنشان بده at home,
215
612252
2412
10:26
there's lots of people, all of whomچه کسی
are thinkingفكر كردن only positivelyمثبت for you,
216
614688
3519
برای تو آرزوهای خیر می کنند،
10:30
so when you go for the Olympicsبازی های المپیک,
217
618231
1573
پس وقتی که به المپیک رفتی،
10:31
imagineتصور کن all of us will be wearingپوشیدن
our penguinپنگوئن suitsمناسب and swimmingشنا كردن with you,
218
619828
3553
همه ی ما را تصور کن که لباسهای پنگوئنیمان
را پوشیدیم و همراهت شنا می کنیم،
10:35
and sayingگفت:, "Go on,
go on, Bhaktiبهکتی, go on, go on."
219
623405
2304
و می گوییم، « برو، برو باکتی،
برو، ادامه بده»
ب.ش: تو می توانی پنگوئن شخصی من باشی؟
10:37
BSلیسانس: Can you be my personalشخصی penguinپنگوئن?
220
625733
1698
10:39
SRKSRK: I am your penguinپنگوئن now.
221
627455
1706
ش.خ: من همین الان پنگوئن تو هستم.
10:41
It would have been coolerخنک کننده
if you said, like, a sharkکوسه and all,
222
629776
2869
باحال تر میشد اگر می گفتی مثلا
کوسه یا چیزی شبیه آن
10:44
but penguinپنگوئن --
223
632669
1151
اما پنگوئن--
ب.ش: نهنگهای قاتل از نظر روحی شبیهم هستند
شما می توانید نهنگ من باشید.
10:45
BSلیسانس: OrcasOrcas are my spiritروح animalحیوانات,
but you can be my orcaاورکا.
224
633844
2608
10:48
(Applauseتشویق و تمجید)
225
636476
1222
(تشویق)
10:49
SRKSRK: Ladiesخانم ها and gentlemanنجیب زاده, Bhaktiبهکتی.
226
637722
1644
ش.خ: خانم ها و آقایان، باکتی.
10:51
BSلیسانس: Thank you.
227
639390
1189
ب.ؤ: ممنونم.
10:52
(Applauseتشویق و تمجید)
228
640603
2140
( صدای تشویق)
Translated by Fatemeh Sayad Abdi
Reviewed by Behdad Khazaeli

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Bhakti Sharma - Open water swimmer
Bhakti Sharma is a record-breaking Indian open water swimmer.

Why you should listen

In 2015, BhaktiSharma became the first Asian woman and the youngest in the world to set a record in open swimming in Antarctic waters. She swam 1.4 miles (2.3 km) in 41:14 minutes, at a temperature of 1°C (34°F), breaking the record of Lynne Cox (USA) and Lewis Pugh (Great Britain). Sharma has swum in all the five oceans of the world, besides swimming in or across eight other seas and channels. She was awarded the Tenzing Norgay National Adventure Award in 2010.

More profile about the speaker
Bhakti Sharma | Speaker | TED.com