ABOUT THE SPEAKER
Howard C. Stevenson - Racial literacy leader
Dr. Howard C. Stevenson's work involves developing culturally relevant, in-the-moment, strength-based measures and therapeutic interventions that teach emotional and racial literacy to families and youth.

Why you should listen

With more than 29 years experience working as a clinical and consulting psychologist in low-income rural and urban neighborhoods across the country, Howard C. Stevenson is now Director of the Racial Empowerment Collaborative (REC). The REC is a research, program development and training center that brings together community leaders, researchers, authority figures, families and youth to study and promote racial literacy and health in schools and neighborhoods.

Stevenson is currently the Constance Clayton Professor of Urban Education and Professor of Africana Studies at the University of Pennsylvania’s Graduate School of Education. He has written numerous peer-reviewed publications, and he is the author of the teaching book Promoting Racial Literacy in Schools. His research publications and clinical work have been funded by the W.T. Grant Foundation, Annenberg Foundation and the National Institutes of Mental Health and Child Health and Human Development.

More profile about the speaker
Howard C. Stevenson | Speaker | TED.com
TEDMED 2017

Howard C. Stevenson: How to resolve racially stressful situations

هاوارد استیون‌سان: چگونه شرایط استرس‌زا نژادی را حل کنیم؟

Filmed:
2,381,621 views

اگر ما امیدواریم که تنش‌های نژادی که تهدید به تجزیه ساختار جامعه می‌کنند، درمان شود، ما به مهارت‌هایی نیاز خواهیم داشت که به طور آشکار خودمان را در موقعیت‌های نژادپرستانه بیان کنیم. روانشناس، هوارد سی. استیونسون، به وسیله سواد آموزی نژادی - توانایی خواندن، نوشتن و حل و فصل، این موقعیت‌ها کمک می‌کند تا کودکان و والدین استرس و آسیب را کاهش و مدیریت کنند. در این بحث الهام بخش، این صحبت واقعا عالی، بیشتر در مورد این که چگونه این روش برای رمزگشایی تهدید نژادی می تواند به جوانان کمک کند تا اعتماد ایجاد کنند و از راه‌های سازنده تر روی پاهای خود بایستند.
- Racial literacy leader
Dr. Howard C. Stevenson's work involves developing culturally relevant, in-the-moment, strength-based measures and therapeutic interventions that teach emotional and racial literacy to families and youth. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
There's an Africanآفریقایی proverbضرب المثل that goesمی رود,
0
812
1996
یک ضرب‌المثل آفریقایی وجود دارد
که می‌گوید:
«داستان شیر تا زمانی که شکارچی راوی
داستان باشد
00:14
"The lion'sشیر storyداستان will never be knownشناخته شده
1
2832
2654
00:17
as long as the hunterشکارچی
is the one to tell it."
2
5510
2440
ناشناخته خواهد ماند.»
00:21
More than a racialنژاد conversationگفتگو,
we need a racialنژاد literacyسواد آموزی
3
9273
4238
بیشتر از آنکه به مکالمه نژادی نیاز داشته
باشیم به سواد نژادی نیاز داریم
00:25
to decodeرمزگشایی کنید the politicsسیاست
of racialنژاد threatتهدید in Americaآمریکا.
4
13535
3384
تا سیاست‌های تهدید نژادی در آمریکا را
کشف کنیم.
00:30
Keyکلید to this literacyسواد آموزی is a forgottenفراموش شده truthحقیقت,
5
18335
2422
کلید این سواد فراموش کردن حقیقتی است
00:33
that the more we understandفهمیدن
6
21614
3250
که هرچه بیشتر درک می‌کنیم،
00:36
that our culturalفرهنگی differencesتفاوت ها
representنمایندگی the powerقدرت
7
24888
3547
که تفاوت فرهنگ‌های ما
نشان‌‌دهنده نیرویی است
00:40
to healالتیام the centuriesقرن ها
8
28459
1587
که باعث بهبودی کشور از
00:42
of racialنژاد discriminationتبعیض,
9
30070
1828
تبعیض نژادی، از دست دادن صفات انسانی
00:43
dehumanizationغیر انسانی کردن and illnessبیماری.
10
31922
1741
و بیمار می‌گردد.
00:46
Bothهر دو of my parentsپدر و مادر were African-Americanآفریقایی آمریکایی.
11
34495
2621
هر دو والدین من آفریقایی-آمریکایی بودند.
00:49
My fatherپدر was bornبدنیا آمدن in Southernجنوب Delawareدلاور,
12
37849
2072
پدر من در دِلاوِر جنوبی بدنیا آمده،
00:51
my motherمادر, Northشمال Philadelphiaفیلادلفیا,
13
39945
1463
مادر من در شمال فیلادلفیا،
00:53
and these two placesمکان ها are as differentناهمسان
from eachهر یک other as eastشرق is from westغرب,
14
41432
4290
و این دو مکان به اندازه‌ای با هم متفاوتند
که شرق و غرب از هم متفاوت هستند،
00:57
as Newجدید Yorkیورک Cityشهر is
from Montgomeryمونتگومری, Alabamaآلاباما.
15
45746
2340
به اندازه‌ای که نیویورک از مونتگومری
آلاباما متفاوت است.
01:01
My father'sپدر way of dealingمعامله
with racialنژاد conflictدرگیری
16
49262
2425
راه پدر من برای مقابله با درگیری‌های
نژادی
01:03
was to have my brotherبرادر Bryanبرین,
my sisterخواهر Christyکریستی and I in churchکلیسا
17
51711
3743
نگه داشتن برادرم برایان و خواهرم کریستی
و من توی کلیسا بود
01:07
what seemedبه نظر می رسید like 24 hoursساعت ها a day,
sevenهفت daysروزها a weekهفته.
18
55478
2860
که ۲۴ ساعت روز و ۷ روز هفته است.
01:10
(Laughterخنده)
19
58362
1150
(خنده حضار)
01:12
If anybodyهر شخصی botheredناراحت us
because of the colorرنگ of our skinپوست,
20
60406
3997
اگر هر کسی بخاطر رنگ پوست ما را
آزار می‌داد،
01:16
he believedمعتقد that you should prayدعا کن for them,
21
64427
2198
این باور را داشت که باید برای‌شان دعا کرد،
01:18
knowingدانستن that God
would get them back in the endپایان.
22
66649
2808
چون که خدا آن‌ها را
گیر خواهد انداخت.
01:21
(Laughterخنده)
23
69481
1173
(خنده حضار)
01:23
You could say that his racial-copingنژادی مقابله ای
approachرویکرد was spiritualروحانی --
24
71256
3275
شما می‌توانید بگویید که رویکرد
مقابله نژادی او معنوی بود.
01:26
for laterبعد on, one day,
25
74555
1955
در آینده، یک روزی
01:28
like Martinمارتین Lutherلوتر Kingپادشاه.
26
76534
1296
مانند مارتین لوتر کینگ.
01:30
My mother'sمادر copingمقابله approachرویکرد
was a little differentناهمسان.
27
78658
2439
نوع مقابله مادر من کمی متفاوت بود.
01:33
She was, uh, you could say,
more relationalرابطه ای --
28
81121
2775
می‌شود گفت که روش او بیشتر
با ارتباط برقرار کردن بود--
01:35
right now, like, in your faceصورت,
29
83920
2220
مانند همین الان،
01:38
right now.
30
86164
1150
رو در رو.
01:39
More like Malcolmمالکوم X.
31
87826
1370
بیشتر شبیه به مالکوم ایکس.
01:41
(Laughterخنده)
32
89220
1316
(خنده حضار)
01:42
She was raisedبالا بردن from neighborhoodsمحله ها
33
90560
1580
او در محله‌ای بزرگ شده بود که
01:44
in whichکه there was racialنژاد
violenceخشونت and segregationجدایی,
34
92164
2436
که تبعیض و خشونت‌نژادی وجود داشت،
01:46
where she was chasedتعقیب شد out of neighborhoodsمحله ها,
35
94624
2080
جایی که او از آن فرار کرد،
01:48
and she exactedاجباری است violenceخشونت
to chaseتعقیب othersدیگران out of hersآن ها.
36
96728
2547
و او این خشونت را تحمل کرد تا
تا از بقیه فرار کند.
01:51
When she cameآمد to Southernجنوب Delawareدلاور,
37
99299
1989
وقتی به دِلاوِر جنوبی آمد،
01:53
she thought she had come
to a foreignخارجی countryکشور.
38
101312
2227
فکر کرد که به یک کشور خارجی
آمده است.
01:56
She didn't understandفهمیدن anybodyهر شخصی,
39
104023
1445
هیچکسی را درک نمی‌کرد،
01:58
particularlyبه خصوص the fewتعداد کمی blackسیاه and brownرنگ قهوه ای folksمردمی
40
106087
2865
به خصوص که مردم کمی با رنگ پوست
سیاه و قهوه‌ای
02:00
who were physicallyاز لحاظ جسمی deferentialاحترام
and verballyبه صورت شفاهی deferentialاحترام
41
108976
3258
که به صورت فیزیکی و روحی متفاوت بودند،
در مقایسه با سفید پوست‌ها وجود داشت.
02:04
in the presenceحضور of whitesسفیدپوستان.
42
112258
1378
02:06
Not my motherمادر.
43
114238
1154
نه مادر من .
02:07
When she wanted to go
somewhereجایی, she walkedراه می رفت.
44
115416
2231
وقتی قصد داشت جایی برود، پیاده می‌رفت.
02:09
She didn't careاهميت دادن what you thought.
45
117671
1725
و اهمیتی نمی‌داد که شما چی فکر می‌کنید.
02:11
And she pissedترسناک a lot of people off
with her culturalفرهنگی styleسبک.
46
119780
2831
و اعصاب کلی از مردم را با سبک فرهنگی که
داشت به‌هم ریخته بود.
02:15
Before we get into the supermarketسوپر مارکت,
47
123660
1953
قبل از اینکه وارد سوپر مارکت شویم،
02:17
she would give us the talk:
48
125637
1788
به ما همیشه این حرف را می‌زد:
02:20
"Don't askپرسیدن for nothin'نه ",
49
128393
1694
« چیزی درخواست نکنید،
02:22
don't touchدست زدن به nothin'نه ".
50
130111
1385
به چیزی دست نزنید.
02:24
Do you understandفهمیدن what I'm sayingگفت: to you?
51
132149
2367
متوجه شدید چی گفتم؟
02:28
I don't careاهميت دادن if all the other childrenفرزندان
are climbingسنگ نوردی the wallsدیوارها.
52
136168
3089
برای من مهم نیست اگه بقیه بچه‌ها از دیوار
بالا می‌روند.
02:31
They're not my childrenفرزندان.
53
139281
1540
آن‌ها بچه‌های من نیستند.
02:32
Do you understandفهمیدن what I'm sayingگفت: to you?"
54
140845
2184
متوجه هستید چی میگم؟»
02:36
In three-partسه بخش harmonyهماهنگی:
55
144134
1532
دریک هماهنگی سه گانه‌:
02:37
"Yes, Momمامان."
56
145690
1150
«بله مادر».
02:40
Before we'dما می خواهیم get into the supermarketسوپر مارکت,
57
148674
2473
قبل از اینکه وارد مغازه‌ها شویم
02:43
that talk was all we neededمورد نیاز است.
58
151171
1860
همه به آن صحبت نیاز داشتیم.
02:45
Now, how manyبسیاری of you ever got that talk?
59
153055
2329
حالا چند نفر از شما تا حالا همچین صحبتی
را داشتید؟
02:48
How manyبسیاری of you ever give that talk?
60
156194
2202
به چند نفر از شما چنین حرفی زد شده؟
02:50
(Laughterخنده)
61
158420
1451
(خنده حضار)
02:51
How manyبسیاری of you ever give that talk todayامروز?
62
159895
2393
چند نفر از شما همچین صحبتی را با کسی
انجام داده‌اید؟
02:55
My motherمادر didn't give us the talk
because she was worriedنگران about moneyپول
63
163898
3346
او این صحبت‌ها را برای انجام نمی‌داد چون
نگران پول یا
02:59
or reputationشهرت
64
167268
1168
شهرت
03:00
or us misbehavingاشتباه.
65
168460
1446
یا بدرفتاری‌های ما بود.
03:01
We never misbehavedmisbehaved.
66
169930
1306
ما هیچ وقت بدرفتاری نکردیم.
03:03
We were too scaredترسیده.
67
171260
1162
ما خیلی ترسیده بودیم.
03:05
We were in churchکلیسا 24 hoursساعت ها a day,
68
173017
1660
ما ۲۴ ساعت در کلیسا بودیم.
03:06
sevenهفت daysروزها a weekهفته.
69
174701
1151
هر هفت روز هفته.
03:07
(Laughterخنده)
70
175876
1339
(خنده حضار)
او این صحبت را با ما می‌کرد تا به ما
یادآوری کند که
03:09
She gaveداد us that talk to remindیادآوری کن us
71
177682
1987
03:11
that some people in the worldجهان
would interpretتفسیر us as misbehavingاشتباه
72
179693
4205
بعضی از مردم دنیا ممکن است این رفتارهای ما
را بدرفتاری تفسیر کنند.
03:15
just by beingبودن blackسیاه.
73
183922
1444
فقط چون سیاه پوست بودیم.
03:18
Not everyهرکدام parentوالدین has to worryنگرانی
about theirخودشان childrenفرزندان beingبودن misjudgedبی اعتنایی
74
186122
4309
هیچ خانواده‌ای نباید نگران قضاوت‌های
اشتباه درباره فرزندان خود باشد
03:22
because of the colorرنگ of theirخودشان skinپوست,
75
190455
1883
به خاطر رنگ پوستی که
03:24
just by breathingنفس كشيدن.
76
192362
1310
مادرزادی دارند.
03:26
So we get into the supermarketسوپر مارکت,
77
194710
1958
بنابراین وارد سوپر وارکت می‌شویم، و مردم
03:28
and people look at us --
78
196692
1170
ما را نگاه می‌کنند،
03:29
stareخیره شدن at us as if we just stoleدزدیده شد something.
79
197886
2085
جوری خیره می شو‌ند که انگار چیزی
دزدیدیم.
03:33
Everyهرکدام now and then, a salespersonفروشنده
would do something or say something
80
201793
3459
گاهی اوقات، یکی از فروشنده‌ها چیزی می‌گوید
یا کاری انجام می‌دهد
03:37
because they were pissedترسناک
with our culturalفرهنگی styleسبک,
81
205276
2373
به دلیل اینکه از سبک فرهنگی ما
خوشش نمی‌آمد.
و این اتفاق معمولا جای نوار نقاله
(موقع حساب کردن) اتفاق می‌افتد.
03:39
and it would usuallyمعمولا happenبه وقوع پیوستن
at the conveyorنوار نقاله beltکمربند.
82
207673
2309
03:42
And the worstبدترین thing they could do
was to throwپرت كردن our foodغذا into the bagکیسه.
83
210006
4160
و بدتر از آن پرت کردن غذاها توی
پاکت‌ها است.
03:46
And when that happenedاتفاق افتاد, it was on.
84
214858
1835
آن موقع بود که همه چیز شروع می‌شد.
03:48
(Laughterخنده)
85
216717
1072
(خنده حضار)
مادرم شروع می‌کرد به آن‌ها می‌گفت
که کی بودند،
03:49
My motherمادر beganآغاز شد
to tell them who they were,
86
217813
2199
03:52
who theirخودشان familyخانواده was,
87
220036
1538
خانواده شان که بود،
03:53
where to go,
88
221598
1451
کجا بروند،
03:55
how fastسریع to get there.
89
223073
1531
و چقدر سریع آنجا بروند.
03:56
(Laughterخنده)
90
224628
1308
(خنده حضار)
03:57
If you haven'tنه been cursedلعنتی out
by my motherمادر, you haven'tنه livedزندگی می کرد.
91
225960
3147
اگر توسط مادر من نفرین نشده باشید،
نصف عمرتان بر فناست.
04:01
(Laughterخنده)
92
229131
1150
(خنده حضار)
04:02
The personفرد would be on the floorکف,
93
230783
1666
آن شخص روی زمین ولو می‌شد،
04:04
writhingپیچ خوردن in utterمطلقا decayفرو ریختن and decompositionتجزیه,
94
232473
3094
پیچ و تاب می‌خورد و
تجزیه می‌شد و
04:07
whimperingwhimpering in a poolاستخر of racialنژاد shameشرم آور.
95
235591
2243
در حوضی از شرم نژادی ناله و زاری می‌کرد.
04:09
(Laughterخنده)
96
237858
1151
(خنده حضار)
04:11
Now, bothهر دو my parentsپدر و مادر were Christiansمسیحیان.
97
239033
2415
حال هر دو والدین من مسیحی بودند.
04:14
The differenceتفاوت is my fatherپدر prayedدعا کرد
before a racialنژاد conflictدرگیری
98
242003
3145
تفاوت اینجاست که پدر من قبل از
درگیری‌های نژادی عبادت می‌کرد
04:17
and my motherمادر prayedدعا کرد after.
99
245172
1679
و مادر من بعدش.
04:18
(Laughterخنده)
100
246875
1423
(خنده حضار)
04:20
There is a time, if you use
bothهر دو of theirخودشان strategiesاستراتژی ها,
101
248813
3005
زمان‌هایی هست که
از هردو استراتژی استفاده کنید،
04:23
if you use them in the right time
and the right way.
102
251842
2674
در زمان درست و به روش درست.
04:27
But it's never a time --
103
255073
1875
اما هیچوقت زمانی وجود ندارد--
04:28
there's a time for conciliationآشتی,
104
256972
2068
یک زمانی برای مصالحه وجود دارد،
04:31
there's a time for confrontationمقابله,
105
259064
2097
یک زمانی برای مقابله هست،
04:33
but it's never a time to freezeیخ زدگی up
like a deerگوزن in the headlightsچراغهای جلو,
106
261185
3987
اما هیچ زمانی برای کاری نکردن نیست
مثل آهویی که جلوی چراغ‌های جلوی ماشین است.
04:37
and it's never a time to lashشلاق out
in heedlessغفلت, thoughtlessبی فکری angerخشم.
107
265695
4586
و هیچ زمانی برای کتک کاری با بی احترامی
و خشم‌های بدون فکر کردن وجود ندارد.
04:43
The lessonدرس in this is
108
271062
1464
درسی که در این قضیه وجود دارد،
04:45
that when it comesمی آید to raceنژاد relationsروابط,
109
273175
1799
این است که وقتی قضیه روابط نژادی
است،
04:46
sometimesگاه گاهی, we'veما هستیم got to know how to prayدعا کن,
110
274998
2045
گاهی اوقات باید بدانیم که چگونه
درخواست کنیم
04:49
think throughاز طریق, processروند, prepareآماده کردن.
111
277067
2177
به آن فکر کنیم، بررسی کنیم، آماده شویم.
04:51
And other timesبار,
we'veما هستیم got to know how to pushفشار دادن,
112
279630
2257
وگاهی وقت‌ها، باید بدانیم که چگونه
فشار بیاوریم،
04:53
how to do something.
113
281911
1374
چگونه کاری انجام بدهیم.
04:55
And I'm afraidترسیدن that neitherنه
of these two skillsمهارت ها --
114
283309
2847
و من می‌دانم که هیچکدام از این
دو مهارت
04:58
preparingآماده كردن,
115
286607
1176
آماده شدن،
05:00
pushingهل دادن --
116
288550
1158
و فشار آوردن،
05:01
are prevalentشایع in our societyجامعه todayامروز.
117
289732
2021
در جامعه امروز مرسوم نیست.
05:06
If you look at the neuroscienceعلوم اعصاب researchپژوهش
118
294991
3079
اگر شما به تحقیقات علوم اعصاب
نگاه کنید
05:11
whichکه saysمی گوید that when
we are raciallyنژادی threatenedتهدید شده,
119
299800
2624
که می‌گوید ما از نظر نژادی
مورد تهدید قرار داریم،
05:14
our brainsمغز go on lockdownقفل کردن,
120
302448
1670
مغز ما قفل می‌کند
05:16
and we dehumanizeبی عاطفه کردن blackسیاه and brownرنگ قهوه ای people.
121
304142
2215
و از رنگین‌پوست‌ها انسان‌زدایی می‌کنیم.
05:19
Our brainsمغز imagineتصور کن that childrenفرزندان
and adultsبزرگسالان are olderمسن تر than they really are,
122
307095
5547
مغز ما تصور می‌کند که بچه‌ها و بزرگسالان
از چیزی که هستندواقعا بزرگترهستند،
05:25
largerبزرگتر than they really are
123
313309
1679
بزرگتر از چیزی که واقعا هستند
05:27
and closerنزدیک تر than they really are.
124
315012
1632
و نزدیکتر از چیزی که واقعا هستند.
زمانی که در بدترین حالت خود هستیم،
خودمان را قانع می‌کنیم
05:29
When we're at our worstبدترین,
we convinceمتقاعد کردن ourselvesخودمان
125
317901
2159
05:32
that they don't deserveسزاوار
affectionمحبت or protectionحفاظت.
126
320084
2341
که آن‌ها لیاقت محبت و مراقبت را
ندارند.
05:35
At the Racialنژادپرست Empowermentتوانمندسازی Collaborativeمبتنی بر همکاری,
127
323797
1943
در همکاری توانمندسازی نژادی،
05:37
we know that some of the scariestترسناک
momentsلحظات are racialنژاد encountersبرخورد می کند,
128
325764
4777
می‌دانیم که از ترسناک‌ترین
لحظه‌ها، دعواهای نژادی هستند
05:43
some of the scariestترسناک momentsلحظات
that people will ever faceصورت.
129
331302
2979
از ترسناک‌ترین لحظه‌هایی که مردم
با آن روبرو می‌شوند.
05:47
If you look at the policeپلیس encountersبرخورد می کند
that have led to some wrongfulاشتباه deathsمرگ و میر
130
335266
4521
اگر به برخوردهای پلیس نگاه کنید،
که به مرگ‌های اشتباهی منجر شده است
05:51
of mostlyاغلب Nativeبومی Americansآمریکایی ها
and African-Americansآفریقایی-آمریکایی in this countryکشور,
131
339811
3239
و بیشتر آمریکایی‌هایی اصیل و
آفریقایی-آمریکایی هستند،
05:55
they'veآنها دارند lastedطول کشید about two minutesدقایق.
132
343074
2255
آن‌ها حدود دو دقیقه طول کشیده‌اند.
05:58
Withinدر داخل 60 secondsثانیه,
133
346266
1947
در مدت ۶۰ ثانیه،
06:00
our brainsمغز go on lockdownقفل کردن.
134
348237
2113
مغز ما قفل می‌کند.
06:02
And when we're unpreparedآماده نیست,
135
350734
1384
و وقتی ما آماده نباشیم
بیشتر از حد معمول واکنش
نشان می‌دهیم.
06:04
we overreactoverreact.
136
352142
1193
06:05
At bestبهترین, we shutبسته شدن down.
137
353676
1525
در بهترین حالت، دستگیر می‌کنیم.
06:07
At worstبدترین, we shootشلیک first
and askپرسیدن no questionsسوالات.
138
355842
2555
در بدترین حالت اول شلیک می‌کنیم
و سوالی هم نمی‌پرسیم.
06:11
Imagineتصور کن if we could reduceكاهش دادن
the intensityشدت of threatتهدید
139
359805
3429
تصور کنید اگر می‌توانستیم شدت
تهدید را
06:15
withinدر داخل those 60 secondsثانیه
140
363258
1324
در آن ۶۰ ثانیه کاهش دهیم
06:17
and keep our brainsمغز
from going on lockdownقفل کردن.
141
365164
2429
و جلوی قفل شدن مغز خود را بگیریم.
06:20
Imagineتصور کن how manyبسیاری childrenفرزندان
would get to come home from schoolمدرسه
142
368695
3231
تصور کنید چقدر از کودکان می‌توانستند
از مدرسه یا از فروشگاه‌های
06:23
or 7-Eleven-یازده
143
371950
1159
۷ تا۱۱به خانه برگردند
06:25
withoutبدون gettingگرفتن expelledاخراج شد or shotشات.
144
373133
2105
بدون این که خراج شوند یا به آنها
شلیک شود.
06:28
Imagineتصور کن how manyبسیاری mothersمادران
and fathersپدران wouldn'tنمی خواهم have to cryگریه کردن.
145
376256
3393
تصور کنید چقدر از پدر و مادرها
گریه نمی‌کردند.
06:33
Racialنژادپرست socializationاجتماعی شدن can help youngجوان people
negotiateمذاکره کن 60-second encountersبرخورد می کند,
146
381339
5818
اجتماعی شدن نژادی می‌تواند به مردم جوان
کمک کند در آن برخورد ۶۰ ثانیه مذاکره کنند،
06:39
but it's going to take more than a chatچت.
147
387181
2242
اما این کار به چیزی بیشتر از
صحبت نیاز دارد.
06:41
It requiresنیاز دارد a racialنژاد literacyسواد آموزی.
148
389447
1869
این کار به یک سواد نژادی احتیاج دارد.
06:44
Now, how do parentsپدر و مادر
have these conversationsگفتگو,
149
392560
2144
حالا چگونه والدین این صحبت‌ها را
داشته باشند
06:46
and what is a racialنژاد literacyسواد آموزی?
150
394728
1971
و سواد نژادی چیست؟
06:48
Thank you for askingدرخواست.
151
396723
1189
ممنون که پرسیدید.
06:49
(Laughterخنده)
152
397936
1225
(خنده حضار)
06:51
A racialنژاد literacyسواد آموزی involvesشامل می شود
the abilityتوانایی to readخواندن,
153
399185
4335
سواد نژادی شامل توانایی خواندن،
06:55
recastنوشتن and resolveبرطرف کردن
a raciallyنژادی stressfulپر استرس encounterرویارویی.
154
403544
3051
تجدید نظر کردن و حل کردن یک برخورد
استرس‌زای نژادی است.
06:59
Readingخواندن involvesشامل می شود recognizingشناختن
when a racialنژاد momentلحظه happensاتفاق می افتد
155
407348
3418
خواندن شامل تشخیص زمانی است
که یک لحظه نژادی اتفاق می‌افتد
07:02
and noticingمتوجه شدم our stressفشار reactionsواکنش ها to it.
156
410790
2068
و متوجه واکنش استرسی خود به آن می‌شویم.
07:05
Recastingتجدید نظر involvesشامل می شود
157
413958
1626
تجدید نظر کردن شامل
07:08
takingگرفتن mindfulnessذهن آگاهی and reducingكم كردن
my tsunamiسونامی interpretationتفسیر of this momentلحظه
158
416830
4945
توجه به هوشیاری ذهن و کاهش سونامی تفسیرهای
من در آن لحظه می‌شود.
07:13
and reducingكم كردن it
to a mountain-climbingبالا رفتن از کوه experienceتجربه,
159
421799
3281
و آن را به یک تجربه کوهنوردی کاهش می‌دهد،
07:17
one that is --
160
425104
1467
که در آن
07:18
from impossibleغیرممکن است situationوضعیت
to one that is much more doableقابل اجرا
161
426595
3631
از یک وضعیت غیرممکن به یک وضعیتی که
بیشتر قابل اجرا است و
07:22
and challengingچالش برانگیز.
162
430250
1157
چالش‌‌انگیزتر است، می‌رویم.
07:25
Resolvingحل و فصل a raciallyنژادی stressfulپر استرس
encounterرویارویی involvesشامل می شود
163
433048
3244
برطرف کردن یک برخورد استرس‌زا شامل
07:28
beingبودن ableتوانایی to make a healthyسالم decisionتصمیم گیری
164
436316
2133
توانایی در اتخاذ تصمیمی سالم‌تر است
07:30
that is not an underreactionunderreaction,
where I pretendوانمود کنید, "That didn't botherزحمت me,"
165
438473
3883
که یک واکنش کم نیست، جایی که
من تظاهر می‌کنم "آن من را نرنجاند".
07:34
or an overreactionoverreaction,
where I exaggerateاغراق آمیز the momentلحظه.
166
442380
3226
یا واکنش زیادی در موقعیتی که غراق کنم.
07:38
Now, we can teachتدریس کنید parentsپدر و مادر and childrenفرزندان
how to readخواندن, recastنوشتن and resolveبرطرف کردن
167
446578
4623
حالا می‌توانیم به والدین و کودکان بیاموزیم
چگونه بخوانند، تجدید نظر کنند و حل کنند.
07:43
usingاستفاده كردن a mindfulnessذهن آگاهی strategyاستراتژی
we call: "Calculateمحاسبه, locateپیدا کردن, communicateبرقراری ارتباط,
168
451831
4971
استفاده از استراتژی هوشیاری ذهن. که ما
می‌گوییم "محاسبه کردن، پیدا کردن،
ارتباط برقرار کردن، دم و بازدم کردن."
07:48
breatheتنفس کنید and exhaleاستراحت کنید."
169
456826
1260
07:50
Stayاقامت کردن with me.
170
458110
1150
با من بمانید.
07:51
"Calculateمحاسبه" asksمی پرسد,
171
459663
1445
"محاسبه کردن" می‌پرسد،
07:53
"What feelingاحساس am I havingداشتن right now,
172
461132
1735
«الان چه احساسی دارم،
07:54
and how intenseشدید is it
on a scaleمقیاس of one to 10?"
173
462891
3094
و شدت آن از ۱ تا ۱۰ چقدر است؟»
07:59
"Locateقرار دادن" asksمی پرسد, "Where
in my bodyبدن do I feel it?"
174
467331
3281
"پیدا کردن". می‌پرسد، «بدن من کجاست و
آن را حس می‌کنم ؟»
08:03
And be specificخاص,
175
471209
1222
و مشخص و دقیق باشید،
08:05
like the Nativeبومی Americanآمریکایی girlدختر at a Chicagoشیکاگو
fifth-gradeدرجه پنجم schoolمدرسه said to me,
176
473283
4159
مثل یک دختر آمریکایی اصیل که در کلاس پنجم
مدرسه شیکاگو به من گفت،
08:10
"I feel angryخشمگین at a nineنه
because I'm the only Nativeبومی Americanآمریکایی.
177
478281
3906
«درجه عصبانیتم ۹ است
چون من تنها امریکایی اصیل هستم.
08:15
And I can feel it in my stomachمعده,
178
483020
2720
و می‌توانم این را توی شکم خودم احساس کنم،
08:17
like a bunchدسته ای of butterfliesپروانه ها
are fightingدعوا کردن with eachهر یک other,
179
485764
2828
مثل جمعی از پروانه‌ها
که در حال جنگیدن با هم هستند،
08:20
so much so that they flyپرواز up
into my throatگلو and chokeخفه کردن me."
180
488616
3144
خیلی زیاد، به گونه‌ای که به داخل گلوی من
پرواز کرده و خفه‌ام میکند"،
08:24
The more detailedدقیق you can be,
181
492545
1477
هر چه بیشتر جزئیات داشته باشید،
08:26
the easierآسان تر it is to reduceكاهش دادن that spotنقطه.
182
494046
2018
راحت‌تر می‌توانید آن موضع را کاهش دهید.
"ارتباط برقرار کردن" می‌پرسد،
08:28
"Communicateبرقراری ارتباط" asksمی پرسد,
183
496703
1203
08:29
"What self-talkبحث خود and what imagesتصاویر
are comingآینده in my mindذهن?"
184
497930
2773
"«چه حرفایی به خودم و چه تصاویری
در ذهن من می‌آیند؟»
08:33
And if you really want help,
try breathingنفس كشيدن in
185
501052
2931
و اگر واقعا می‌خواهید کمک کنید،
تلاش کنید به داخل نفس بکشید
08:36
and exhalingهیجان زده slowlyبه آرامی.
186
504007
1478
و آرام بیرون بدهید .
08:38
With the help of my manyبسیاری colleaguesهمکاران
at the Racialنژادپرست Empowermentتوانمندسازی Collaborativeمبتنی بر همکاری,
187
506648
3734
و با کمک بسیاری از همکارانم در
در همکاری توانمند سازی نژادی،
08:42
we use in-the-momentدر حال حاضر stress-reductionکاهش استرس
188
510406
2215
ما از کاهش استرس‌های آنی در چندین
08:44
in severalچند researchپژوهش and therapyدرمان projectsپروژه ها.
189
512645
2405
تحقیق و پروژه های درمانی استفاده می‌کنیم.
08:47
One projectپروژه is where we use basketballبسکتبال
to help youthجوانان manageمدیریت کردن theirخودشان emotionsاحساسات
190
515881
4743
یکی از پروژه‌ها این بود از بسکتبال برای
کمک به جوانان در کنترل احساساتشان
08:52
duringدر حین 60-second eruptionsفوران ها on the courtدادگاه.
191
520648
2365
در ۶۰ ثانیه زمان انفجاری در زمین
استفاده کردیم.
08:56
Anotherیکی دیگر projectپروژه, with the help
of my colleaguesهمکاران LorettaLoretta and Johnجان JemmottJemmott,
192
524035
5114
در پروژه دیگری، با کمک همکارانم
لورِتا و جان جِمات،
09:01
we leverageقدرت نفوذ the culturalفرهنگی styleسبک
of African-Americanآفریقایی آمریکایی barbershopsآرایشگاه ها,
193
529902
4185
از سبک فرهنگی آرایشگاه‌های
آمریکایی-آفریقایی استفاده کردیم،
09:06
where we trainقطار blackسیاه barbersآرایشگران
to be healthسلامتی educatorsمربیان in two areasمناطق:
194
534111
3717
جایی که آرایشگرهای سیاه‌پوست را برای
مربی سلامت شدن در دو زمینه تعلیم دادیم:
09:10
one, to safelyبدون خطر reduceكاهش دادن the sexualجنسیت riskخطر
in theirخودشان partnerشریک relationshipsروابط;
195
538475
4029
یک، با خیال راحت خطرهای جنسی را
در رابطه با شریک‌شان کاهش دهد؛
09:14
and the other,
196
542528
1357
و بعدی اینکه،
09:15
to stop retaliationانتقام violenceخشونت.
197
543909
1942
تلافی‌های خشونت بار را متوقف کند.
قسمت جالب این است که آرایشگرها
از سبک فرهنگی خودشان استفاده می‌کنند
09:18
The coolسرد partبخشی is the barbersآرایشگران use
theirخودشان culturalفرهنگی styleسبک
198
546636
2865
09:21
to deliverارائه this healthسلامتی educationتحصیلات
to 18- to 24-year-oldساله menمردان
199
549525
3810
تا این مربی‌گری سلامت را به مردهای
۱۸ تا ۲۴ ساله منتقل کنند
09:25
while they're cuttingبرش دادن theirخودشان hairمو.
200
553359
1596
درحالی که
موهای آن‌ها را کوتاه می‌کنند.
09:27
Anotherیکی دیگر projectپروژه is where we teachتدریس کنید teachersمعلمان
201
555991
3007
یک پروژه دیگر آنجاست که
ما به معلم‌ها آموزش می‌دهیم
09:31
how to readخواندن, recastنوشتن and resolveبرطرف کردن
stressfulپر استرس momentsلحظات in the classroomکلاس درس.
202
559022
4587
چطوری لحظات استرس‌زا در کلاس را
بخوانند، تجدید نظر و حل کنند.
09:36
And a finalنهایی projectپروژه, in whichکه we teachتدریس کنید
parentsپدر و مادر and theirخودشان childrenفرزندان separatelyبصورت جداگانه
203
564275
4688
و پروژه نهایی، که در آن به خانواده‌ها و
فرزندانشان به صورت جداگانه آموزش می‌دهیم
09:41
to understandفهمیدن theirخودشان racialنژاد traumasتروما
204
569717
2326
تا آسیب‌های نژادی را درک کنند
09:44
before we bringآوردن them togetherبا یکدیگر
to problem-solveحل مشکل dailyروزانه microaggressionsmicroaggressions.
205
572067
4128
قبل از آنکه ما آن‌ها را برای حل مشکلات
درگیری‌های روزانه نزد یکدیگر ببریم.
09:49
Now, raciallyنژادی literateسواد آموزی conversationsگفتگو
with our childrenفرزندان can be healingشفا دادن,
206
577394
3658
حال گفتگو‌های سواد نژادی با کودکان ما
می‌تواند بهبود بخشیده شود
09:53
but it takes practiceتمرین.
207
581076
1886
اما نیاز به تمرین دارد.
09:54
And I know some of you
are sayingگفت:, "Practiceتمرین?
208
582986
2202
و می‌دانم که بعضی از شما می‌گویید
"تمرین" ؟
09:57
Practiceتمرین?
209
585212
1166
تمرین ؟
09:58
We're talkingصحبت کردن about practiceتمرین?"
210
586402
1525
ما درباره تمرین صحبت می‌کنیم؟
10:00
Yes, we are talkingصحبت کردن about practiceتمرین.
211
588365
1752
بله، ما درباره تمرین صحبت می‌کنیم.
10:03
I have two sonsپسران.
212
591126
1385
من دو تا پسر دارم.
10:05
My oldestقدیمی ترین, Bryanبرین, is 26,
213
593703
1671
پسر بزرگم، برایان، ۲۶ ساله است
10:07
and my youngestجوانترین, Julianجولیان, is 12.
214
595398
2119
و پسر کوچکم، جولیان، ۱۲ سال دارد.
10:10
And we do not have time
to talk about how that happenedاتفاق افتاد.
215
598069
2749
و ما فرصت نداریم که صحبت کنیم
که چگونه اتفاق افتاد.
10:12
(Laughterخنده)
216
600842
1714
(خنده حضار)
10:14
But,
217
602580
1163
اما
10:16
when I think of them,
218
604445
1410
وقتی من به آن‌ها فکر می‌کنم
10:17
they are still babiesنوزادان to me,
219
605879
1335
آن‌ها هنوز برای من بچه هستند
10:19
and I worryنگرانی everyهرکدام day
that the worldجهان will misjudgeسوءاستفاده them.
220
607238
2675
و من هر روز نگران هستم که دنیا
درباره آن‌ها اشتباهی قضاوت کند.
10:23
In Augustآگوست of 2013,
221
611887
2453
در آگوست سال ۲۰۱۳
10:26
Julianجولیان, who was eightهشت at the time,
and I were foldingتاشو laundryخشکشویی,
222
614966
2959
جولیان که آن زمان ۸ سال داشت، و
من مشغول تا زدن لباسها بودم،
10:29
whichکه in and of itselfخودش
is suchچنین a rareنادر occurrenceوقوع,
223
617949
2345
چیزی که به خودی خود اتفاق
عجیبی است،
10:32
I should have knownشناخته شده something
strangeعجیب was going to happenبه وقوع پیوستن.
224
620318
3226
من باید می‌دانستم که اتفاق عجیبی
قرار است بیافتد.
10:35
On the TVتلویزیون were Trayvonتراویون Martin'sمارتین parentsپدر و مادر,
225
623568
2222
در تلویزیون خانواده تریوان مارتین
حضور داشتند
10:37
and they were cryingگریان
226
625814
1244
و در حال گریه کردن به خاطر
10:40
because of the acquittalرکسانا
of Georgeجورج Zimmermanزیمرمن.
227
628027
2245
تبرئه شدن از جورج زیمرمَن بودند.
10:42
And Julianجولیان was gluedچسب to the TVتلویزیون.
228
630296
2170
وجولیان به تلویزیون چسبیده بود.
10:46
He had a thousandهزار questionsسوالات,
and I was not preparedآماده شده.
229
634281
2825
هزاران سوال داشت و من آماده نبودم
10:49
He wanted to know why:
230
637130
1317
او می‌خواست بداند چرا:
10:50
Why would a grownرشد کرد man stalkساقه
and huntشکار down and killکشتن
231
638471
5278
چرا باید مردی را بزرگ کنند که دنبال
یکی بیافتد و آن‌ها را شکار کند و بکشد
10:55
an unarmedغیر مسلح 17-year-oldساله boyپسر?
232
643773
1968
آن هم یک پسر غیر مسلح ۱۷ ساله؟
10:58
And I did not know what to say.
233
646583
1564
و من نمی‌دانستم چه بگویم.
11:00
The bestبهترین thing that could
come out of my mouthدهان was,
234
648171
2442
بهترین چیزی که از دهن من بیرون آمد
این بود که
11:02
"Julianجولیان, sometimesگاه گاهی in this worldجهان,
there are people
235
650637
2977
«جولیان، گاهی اوقات در این دنیا،
افرادی هستند
11:05
who look down on blackسیاه and brownرنگ قهوه ای people
236
653638
2010
که از بالا به سیاه پوست‌ها نگاه می‌کنند
11:08
and do not treatدرمان شود them --
and childrenفرزندان, too --
237
656985
2199
و با آن‌ها و فرزندان آن‌ها
11:11
do not treatدرمان شود them as humanانسان."
238
659208
1561
به عنوان یک انسان برخورد نمی‌کنند.»
11:13
He interpretedتفسیر شده the wholeکل situationوضعیت as sadغمگین.
239
661506
2895
او کل این قضیه را ناراحت کننده تفسیر کرد.
11:16
(Voice-overصداگذاری) Julianجولیان Stevensonاستیونسون: That's sadغمگین.
240
664981
1999
(صدای جولیان): این ناراحت کننده است.
«ما اهمیت نمی‌دهیم.
شما از نوع ما نیستید.»
11:19
"We don't careاهميت دادن. You're not our kindنوع."
241
667014
1807
11:20
HSHS: Yes.
242
668845
1151
ه س: بله.
11:22
JSJS: It's like, "We're better than you."
243
670020
3361
ج س: جوری که «ما بهتر از شما هستیم.»
11:25
HSHS: Yes.
244
673405
1151
ه س: بله.
11:26
JSJS: "And there's nothing
you can do about that.
245
674580
3311
ج س: و کاری از دست شما بر نمیاد.
11:29
And if you scareترساندن me,
or something like that,
246
677915
2456
و اگر من را بترسونی یا چیزی شبیه این
11:32
I will shootشلیک you
because I'm scaredترسیده of you."
247
680395
2630
من به تو شلیک می‌کنم چون من ترسیده‌ام.»
11:35
HSHS: Exactlyدقیقا.
248
683049
1214
ه س: دقیقا.
11:36
But if somebody'sکسی هست stalkingسرقت you --
249
684775
1883
اما اگر کسی تو را تعقیب کرد --
11:38
JSJS: It's not the sameیکسان for everyoneهر کس elseچیز دیگری.
250
686682
1978
ج س: برای بقیه اینطور نیست.
11:40
HSHS: It's not always the sameیکسان, no.
You've got to be carefulمراقب باشید.
251
688684
2887
ه س: همیشه اینطور نیست، نه.
تو باید مواظب باشی.
11:43
JSJS: Yeah, because people
can disrespectنادیده گرفتن you.
252
691595
2064
ج س: آره، چون مردم شاید
بمن بی احترامی کنند.
11:45
HSHS: Exactlyدقیقا.
253
693683
1178
ه س: دقیقا.
11:46
JSJS: And think that you're,
254
694885
1774
ج س: و فکر کنم که شما،
11:50
"You don't look --
you don't look like you're ..."
255
698851
4039
«شما به نظر --
شما به نظر شبیه--»
11:55
It's like they're sayingگفت:
that "You don't look right,
256
703611
4645
مثل این که آن‌ها می‌گویند
«شما به نظر درست نمی‌آیید.
در نتیجه من فکر کنم که اجازه دارم
به شما بی احترامی کنم.»
12:00
so I guessحدس بزن I have the right
to disrespectنادیده گرفتن you."
257
708280
2433
12:02
HSHS: Yeah, and that's what we call,
258
710737
1785
ه س: بله و این چیزی هست که ما
به آن می‌گوییم نژادپرستی.
12:04
we call that racismنژاد پرستی.
259
712972
1209
12:06
And we call that racismنژاد پرستی, Julianجولیان,
260
714705
1815
و ما به آن نژادپرستی می‌گوییم جولیان،
12:08
and yes, some people -- other
people -- can wearپوشیدن a hoodiehoodie,
261
716544
3131
و بله بعضی از مردم... بقیه مردم...
می‌توانند نقاب بزنند
و هیچ اتفاقی برای آن‌ها نیافتد.
12:12
and nothing happensاتفاق می افتد to them.
262
720306
1382
12:13
But you and Trayvonتراویون mightممکن,
263
721712
2344
اما برای تو و تریوان ممکن است
اتفاقی بیافتد
12:16
and that's why Daddyبابا wants you to be safeبی خطر.
264
724747
3609
و این دلیل این است که بابا می‌خواهد
شما در امنیت باشید.
(صدای پخش شده) و این دلیل
این است که ...
12:20
(Voice-overصداگذاری) HSHS: And that's why --
265
728380
1632
12:22
JSJS: So you mean like,
when you said "other people,"
266
730036
2561
یعنی شما منظورت این است وقتی می‌گویی
"بقیه مردم"
12:24
you mean, like if Trayvonتراویون was a whiteسفید,
267
732621
2936
شما منظورت این است،
اینجوری که اگه تریوان سفید پوست بود،
12:28
umum, that he wouldn'tنمی خواهم be
disrespectedبی احترامی like that?
268
736362
2514
به آن صورت بهش بی احترامی نمی‌شد؟
12:32
HSHS: Yes, Julianجولیان, Daddyبابا meantبه معنای whiteسفید people
269
740087
2000
بله جولیان.
بابا منظورش مردم سفید پوست هست
12:34
when I said, "other people," all right?
270
742111
1886
وقتی می‌گویم "بقیه مردم"، باشه ؟
12:36
So there was a way in whichکه
I was so awkwardبی دست و پا - به شکلی نامناسب in the beginningشروع,
271
744527
2938
پس یک راهی بود که در لحظه شروع آن
خیلی بی دست و پا بودم،
12:39
but onceیک بار I startedآغاز شده gettingگرفتن
my rhythmریتم and my grooveشیار,
272
747489
2432
اما وقتی شروع به یافتن
ریتم و اصول خودم کردم،
12:41
I startedآغاز شده talkingصحبت کردن about stereotypesکلیشه ها
and issuesمسائل of discriminationتبعیض,
273
749945
4600
شروع به صحبت درباره کلیشه‌ها
و مسائل مربوط به تبعیض کردم،
12:46
and just when I was gettingگرفتن my grooveشیار on,
274
754569
2443
و زمانی که داشتم اصول خودم را
پیدا می‌کردم،
12:49
Julianجولیان interruptedمنقطع me.
275
757036
1503
جولیان حرف من را قطع کرد.
12:51
(Voice-overصداگذاری) HSHS: ... dangerousخطرناک است,
or you're a criminalجنایی because you're blackسیاه,
276
759688
3519
(صدای پخش شده) ...خطرناک یا شما یک
جنایتکار هستید چون سیاه پوستید،
12:55
and you're a childکودک or a boyپسر --
277
763231
1450
یا یک کودک یا پسر بچه هستید ..
این غلط است،
مهم نیست چه کسی آن را انجام داده است
12:56
That is wrongاشتباه,
it doesn't matterموضوع who does it.
278
764705
2158
12:58
JSJS: Dadبابا, I need to stop you there.
279
766887
1644
ج س:پدر باید حرفت را اینجا قطع کنم.
13:00
HSHS: What?
280
768555
1154
ه س: چیه ؟
13:01
JSJS: Rememberیاد آوردن when we were ...
281
769733
1804
ج س: یادت هست وقتی ما ...
ه سس : پس او حرفم را برید تا
داستانی درباره
13:03
HSHS: So he interruptsقطع می شود me to tell me a storyداستان
282
771561
2111
این که با او در یک استخر و توسط دوستش به
صورت نژادی برخورد شده بود را بگوید.
13:05
about when he was raciallyنژادی threatenedتهدید شده
at a swimmingشنا كردن poolاستخر with a friendدوست
283
773696
3646
13:09
by two grownرشد کرد whiteسفید menمردان,
284
777366
1645
توسط دو مرد بزرگ سفید پوست،
13:11
whichکه his motherمادر confirmedتایید شده.
285
779035
1849
چیزی که مادرش تایید می‌کند.
13:12
And I feltنمد happyخوشحال
that he was ableتوانایی to talk about it;
286
780908
2849
و من خوشحال بودم که او می‌توانست درباره
آن صحبت کند؛
این حس را داشت که او داشت در می‌کرد
13:15
it feltنمد like he was gettingگرفتن it.
287
783781
1607
13:17
We movedنقل مکان کرد from the sadnessغمگینی
of Trayvon'sTrayvon را parentsپدر و مادر
288
785412
2341
ما از ناراحتی خانواده تریوان گذشتیم
13:19
and startedآغاز شده talkingصحبت کردن about
Georgeجورج Zimmerman'sزیمرمن، را parentsپدر و مادر,
289
787777
2750
و شروع به صحبت درباره
خانواده جورج زیمرمن کردیم،
13:22
whichکه, I readخواندن in a magazineمجله,
290
790551
2000
که من یک مجله خواندم،
13:24
condonedcondoned the stalkingسرقت of Trayvonتراویون.
291
792575
2248
تعقیب تریوان را بخشیده بود.
13:26
And Julian'sمیلادی reactionواکنش to me was pricelessبی بها.
292
794847
2699
و واکنش جولیان به من پرارزش بود.
13:29
It madeساخته شده me feel like he was gettingگرفتن it.
293
797570
2485
این حس را به من داد که
درک می‌کند.
13:32
(Voice-overصداگذاری) JSJS: What did
they say about him?
294
800079
2148
(صدا) ج س: آن‌ها درباره‌ش چی گفتند؟
13:34
HSHS: Well, I think they basicallyاساسا
feltنمد that he was justifiedتعدیل شده
295
802251
3234
ه س: من فکر کنم آن‌ها این حس را داشتند
که او برای دنبال
13:37
to followدنبال کردن and stalkساقه --
296
805509
2378
و کمین کردن توجیه شده است--
13:39
JSJS: What the -- ?
297
807911
1171
ج س: چی-- ؟
13:41
HSHS: Yeah, I think that's wrongاشتباه.
298
809106
1919
ه س: بله،
من فکر می‌کنم که اشتباه است.
13:43
JSJS: That's -- one minuteدقیقه.
299
811049
1415
ج س: آن--
یک دقیقه است.
13:44
So they're sayingگفت: he has the right
to followدنبال کردن a blackسیاه kidبچه,
300
812488
3968
پس آن‌ها می‌گویند که حق داشته است
بچه سیاه پوست را تعقیب کند،
13:48
get in a fightمبارزه کردن with him and shootشلیک him?
301
816480
1941
با او درگیر شود و به او شلیک کند؟
ه س: همانطور که جولیان
موضوع را می‌فهمید،
13:51
HSHS: As Julianجولیان was gettingگرفتن it,
302
819789
1589
13:53
I startedآغاز شده to loseاز دست دادن it.
303
821402
1345
من داشتم آن را گم می‌کردم.
13:55
Because in my mind'sذهن eyeچشم, I was thinkingفكر كردن:
304
823470
1993
چرا که در ذهنم، داشتم فکر می‌کردم:
13:57
What if my Julianجولیان or Bryanبرین was Trayvonتراویون?
305
825487
2977
اگر جولیان یا برایان من،
تریوان می‌بودند چه؟
14:01
I calculatedمحاسبه شد my angerخشم at a 10.
306
829478
2095
من خشم خودم را ۱۰ محاسبه کردم.
14:03
I foundپیدا شد, locatedواقع شده, my right
legپا was shakingتکان دادن uncontrollablyغیر قابل کنترل
307
831986
3282
من پی بردم که
پای راست من بدون کنترل داشت می‌لرزید
14:07
like I was runningدر حال اجرا.
308
835292
1240
انگار که داشتم می‌دویدم.
14:09
And in my mind'sذهن eyeچشم,
I could see somebodyکسی chasingتعقیب Julianجولیان,
309
837022
2982
و در ذهن خودم می‌توانستم ببینم
که کسی جولیان را تعقیب می‌کند
14:12
and I was chasingتعقیب them.
310
840028
2028
و من دنبال آن‌ها بودم.
14:14
And the only thing
that could come out of my mouthدهان
311
842528
2382
و تنها چیزی که توانست از دهان من
بیرون بیاید
14:16
was if anybodyهر شخصی triesتلاش می کند
to botherزحمت my childکودک ...
312
844934
3304
این بود که
اگر کسی سعی بکند بچه مرا آزار دهد ...
14:21
(Voice-overصداگذاری) HSHS: If anybodyهر شخصی triesتلاش می کند
to botherزحمت my childکودک ...
313
849688
3116
(صدا): ه س: اگر کسی سعی کند بچه مرا
بیازارد ...
14:24
mmmmmm, mmmmmm, mmmmmm.
314
852828
1167
مممممممممم
14:26
JSJS: What will happenبه وقوع پیوستن?
315
854019
1396
ج س: چه اتفاقی میافتد؟
14:27
HSHS: Well, they better runاجرا کن.
316
855439
1964
ه س: خب، بهتره فرار کنند.
14:30
JSJS: Because what?
HSHS: I'm gonna get 'emاونا.
317
858436
2217
ج س: چرا؟
ه س: من می‌خواهم آن‌ها را بگیرم.
14:32
JSJS: See? (Laughsخنده)
318
860677
1151
ج س: چی؟ (خنده)
14:33
HSHS: I'm gonna get 'emاونا.
JSJS: Really?
319
861852
1801
ه س: چون می‌خواهم آن‌ها را بگیرم.
ج س: واقعا؟
14:35
HSHS: Oh, yeah.
320
863677
1158
جه س: آره.
ج س: بعدش ممکنه آن‌ها تو را بگیرند
چون ممکنه تفنگ داشته باشند.
14:36
JSJS: Then they're gonna get you
because they mightممکن have weaponsاسلحه.
321
864859
3057
ه س: خب می‌دانی، به پلیس هم
زنگ می‌زنم.
14:39
HSHS: Well, you know what, I'm gonna
call policeپلیس, too, like I should.
322
867940
3148
اما احساس می‌کنم که می‌خواهم
آن‌ها را بگیرم.
14:43
But I feel like I wannaمیخوام get 'emاونا.
323
871112
1581
14:44
But you can't; you're right,
you can't just go chasingتعقیب people.
324
872717
3005
اما نمی‌توانی؛ حق با تو هست،
نمی‌توانی بری دنبال مردم.
14:47
JSJS: They can be armedمسلح.
325
875746
1170
ج س: شاید مسلح باشند.
14:48
HSHS: Yeah, you right. Yeah, you right.
326
876940
1909
ه س: آره، تو درست میگی.
من حس می‌کنم باید آن‌ها را دنبال کنم.
14:50
I feel like I wannaمیخوام chaseتعقیب 'emاونا.
327
878873
1455
14:52
JSJS: Plusبه علاوه they could be
an armyارتش or something.
328
880352
2085
ج س: تازه شاید یک گروه
یا چیزی باشند.
ه س: می‌دانم-- اما این حس را دارم که
آن‌ها را بگیرم چون سر به سر پسرم گذاشتند.
14:54
HSHS: I know -- I feel like I wannaمیخوام
go get 'emاونا, messingمسخره کردن with my sonفرزند پسر.
329
882461
3170
14:57
I don't like that.
330
885655
1499
من این را دوست ندارم.
14:59
JSJS: Umاوم ...
331
887178
1151
ج س: هممم ...
15:00
HSHS: But you right. You gottaباید be carefulمراقب باشید.
332
888353
2125
ه س: اما حق با تو هست. باید مواظب باشی.
15:03
And umum, you gottaباید be carefulمراقب باشید.
333
891070
2501
و خب، باید مواظب باشی
15:06
You never know what some crazyدیوانه people
will think about you.
334
894247
3118
تو هیچوقت نمی‌دانی بعضی از مردم دیوانه
چی درباره تو فکر می‌کنند.
15:10
Just as long as you believe
you're beautifulخوشگل
335
898756
2144
تا زمانی که باور داشته باشی که زیبا هستی
15:12
like Daddyبابا believesمعتقد است
you're beautifulخوشگل and handsomeخوش قیافه,
336
900924
2842
مثل بابا که باور دارد تو زیبا و خوشتیپ
هستی،
15:15
and Mommyمامان believesمعتقد است you're beautifulخوشگل
and handsomeخوش قیافه and smartهوشمندانه.
337
903790
3493
و مامان که باور دارد تو زیبا و خوشتیپ
و باهوش هستی.
15:20
And you deserveسزاوار to be on this planetسیاره,
338
908202
2980
و تو لایق این هستی که روی این سیاره باشی،
15:23
just as happyخوشحال and beautifulخوشگل
and smartهوشمندانه as you want to be.
339
911206
3101
به همان اندازه که خوشحال و زیبا و باهوش که
می‌خواهی باشی،
تو می‌توانی هر کاری که می‌خواهی انجام بدهی
15:27
You can do anything you want, babyعزیزم.
340
915180
1783
15:31
HSHS: Racialنژادپرست socializationاجتماعی شدن is not just
what parentsپدر و مادر teachتدریس کنید theirخودشان childrenفرزندان.
341
919056
4055
اجتماعی شدن‌های نژادی فقط چیزهایی که
خانواده‌ها به فرزندانشان می‌آموزند نیست.
15:35
It's alsoهمچنین how childrenفرزندان respondپاسخ دادن
to what theirخودشان parentsپدر و مادر teachتدریس کنید.
342
923541
3523
واکنش کودکان به چیزی که خانواده‌ها
می‌آموزند نیز هست.
15:40
Is my childکودک preparedآماده شده?
343
928277
1456
آیا بچه من آماده است؟
15:43
Can they recognizeتشخیص when a racialنژاد elephantفیل
showsنشان می دهد up in a roomاتاق?
344
931097
3660
می‌توانند تشخیص بدهند کِی مسئله نژادی
پیش می‌آید ؟
15:47
Can they reduceكاهش دادن
theirخودشان tsunamiسونامی interpretationتفسیر
345
935288
3268
آیا می‌تواند این سونامی تفسیرها را
کاهش دهند تا
15:50
down to a mountain-climbingبالا رفتن از کوه adventureماجرا
346
938580
2171
به یک فرصت صعود برسانند که
15:52
that they can engageمشغول کردن and not runاجرا کن away?
347
940775
2350
بتوانند درگیر بشوند نه اینکه از آن
فرار کنند؟
15:55
Can they make a healthyسالم
and just decisionتصمیم گیری in 60 secondsثانیه?
348
943568
4356
می‌توانند یک تصمیم دقیق و سالم
در ۶۰ ثانیه بگیرند؟
16:00
Can I?
349
948511
1183
من می‌توانم؟
16:02
Can you?
350
950103
1167
شما می‌توانید؟
16:03
Yes, we can.
351
951660
1529
بله
ما می‌توانیم.
16:05
We can buildساختن healthierسالم
relationshipsروابط around raceنژاد
352
953955
3562
ما می‌توانیم یک رابطه سالم‌تر را
در اطراف بسازیم
16:09
if we learnیاد گرفتن to calculateمحاسبه, locateپیدا کردن
communicateبرقراری ارتباط, breatheتنفس کنید and exhaleاستراحت کنید
353
957541
4390
اگر یاد بگیریم چگونه محاسبه، موقعیت‌یابی
و صحبت کنیم و نفس عمیق بکشیم
16:13
in the middleوسط of our mostاکثر
threateningتهدید کننده momentsلحظات,
354
961955
3871
در خطرناک ترین لحظاتی که داریم،
16:17
when we come face-to-faceرو در رو
with our lesserکمتر selvesخودت.
355
965850
2649
در زمان‌های رو به رویی با شخصیت‌های
کوچکتر درونی خودمان.
16:22
If you take the centuriesقرن ها of racialنژاد rageخشم
356
970898
2328
اگر قرن‌ها خشم نژادی را در نظر بگیرید
16:25
that boilsجوش می زند up in all of our bodiesبدن,
mindsذهنها and soulsروحیه --
357
973250
3585
که در تمام بدن ما می‌جوشد،
در ذهن‌ها و روح‌ها ...
16:29
and anything that affectsتاثیر می گذارد our bodiesبدن,
mindsذهنها and soulsروحیه affectsتاثیر می گذارد our healthسلامتی --
358
977851
4291
و تمام چیزهایی که روی بدن ما تاثیر دارند،
ذهن‌ها و روح‌ها روی سلامت ما تاثیر دارند.
16:34
we could probablyشاید use
gunاسلحه controlکنترل for our heartsقلب.
359
982658
3073
احتمالا ما بتوانیم از کنترل کردن تفنگ
برای قلب‌هایمان استفاده کنیم.
من فقط چیزی را می‌خواهم که تمام خانواده‌ها
برای کودکانشان می‌خواهند
16:38
I just want what all parentsپدر و مادر
want for theirخودشان childrenفرزندان
360
986667
3040
زمانی که اطراف آن‌ها نیستند:
16:41
when we're not around:
361
989731
1326
16:43
affectionمحبت and protectionحفاظت.
362
991081
1662
محبت و حفاظت.
16:46
When policeپلیس and teachersمعلمان see my childrenفرزندان,
363
994244
2547
زمانی که پلیس‌ها و معلم‌ها فرزندان من
را می‌بینند
16:48
I want them to imagineتصور کن theirخودشان ownخودت,
364
996815
1996
از آن‌ها می‌خواهم که فرزندان
خود را تصور کنند،
16:51
because I believe if you see
our childrenفرزندان as your childrenفرزندان,
365
999404
3569
چرا که باور دارم اگر کودکان ما را مانند
کودکان خود ببینید
16:55
you won'tنخواهد بود shootشلیک them.
366
1003703
1416
به آن‌ها شلیک نمی‌کنند.
16:58
With racialنژاد literacyسواد آموزی, and yes, practiceتمرین,
367
1006388
2529
با سواد نژادی، و بله، تمرین،
17:00
we can decodeرمزگشایی کنید the racialنژاد traumaتروما
from our storiesداستان ها,
368
1008941
4132
می‌توانیم از داستان‌های خودمان آسیب‌های
نژادی را کشف کنیم.
17:05
and our healingشفا دادن will come in the tellingگفتن.
369
1013097
2409
و شفای ما با گفتن می‌آید.
17:07
But we mustباید never forgetفراموش کردن
370
1015530
3294
اما نباید هرگز فراموش کنیم
17:11
that our culturalفرهنگی differencesتفاوت ها
are fullپر شده of affectionمحبت and protectionحفاظت,
371
1019848
4146
که تفاوت‌های فرهنگی ما پر از محبت و
امنیت هست.
17:16
and rememberیاد آوردن always
that the lion'sشیر storyداستان will never be knownشناخته شده
372
1024018
3922
و همیشع به یاد داشته باشید که داستان شیرها
هرگز گفته نمی‌شود
17:19
as long as the hunterشکارچی
is the one to tell it.
373
1027964
2388
تا زمانی که شکارچی کسی هست که
آن را می‌گوید.
17:22
Thank you very much.
374
1030947
1200
خیلی ممنون.
17:24
(Applauseتشویق و تمجید)
375
1032171
5053
(تشویق حضار)
Translated by Hooman Hosseini Zahraee
Reviewed by Leila Ataei

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Howard C. Stevenson - Racial literacy leader
Dr. Howard C. Stevenson's work involves developing culturally relevant, in-the-moment, strength-based measures and therapeutic interventions that teach emotional and racial literacy to families and youth.

Why you should listen

With more than 29 years experience working as a clinical and consulting psychologist in low-income rural and urban neighborhoods across the country, Howard C. Stevenson is now Director of the Racial Empowerment Collaborative (REC). The REC is a research, program development and training center that brings together community leaders, researchers, authority figures, families and youth to study and promote racial literacy and health in schools and neighborhoods.

Stevenson is currently the Constance Clayton Professor of Urban Education and Professor of Africana Studies at the University of Pennsylvania’s Graduate School of Education. He has written numerous peer-reviewed publications, and he is the author of the teaching book Promoting Racial Literacy in Schools. His research publications and clinical work have been funded by the W.T. Grant Foundation, Annenberg Foundation and the National Institutes of Mental Health and Child Health and Human Development.

More profile about the speaker
Howard C. Stevenson | Speaker | TED.com