ABOUT THE SPEAKER
Chieh Huang - Entrepreneur
Chieh Huang is cofounder and CEO of Boxed.com, a company that's disrupting the wholesale shopping club experience.

Why you should listen

Started in Chieh Huang's garage five years ago, Boxed now has hundreds of employees in facilities all over the United States. Since the garage, the company has sold hundreds of millions of dollars of products and has raised over a quarter billion dollars in funding to date. Forbes named Boxed one of the next "billion-dollar startups."

Prior to Boxed, Huang served as the CEO of Astro Ape, one of the first mobile social gaming studios. His personal honors include being named to Bloomberg 50 (Bloomberg Businessweek's 50 people to watch in 2018), National Retail Federation's list of "People Shaping Retail’s Future, Crain's "40 Under 40" and Goldman Sachs's list of "100 Most Intriguing Entrepreneurs." He is a graduate of The Johns Hopkins University and received his JD from Fordham University.

More profile about the speaker
Chieh Huang | Speaker | TED.com
TED@BCG Toronto

Chieh Huang: Confessions of a recovering micromanager

چی یه هوانگ: اعترافات یک مدیر ذره‌بینی درحال بهبود

Filmed:
2,046,643 views

در مورد خسته‌ترین حالتی که در هنگام کار در آن بوده‌اید فکر کنید. احتمالا زمانی نبوده که تا دیروقت سرکار بوده‌اید یا از سفر زمینی به خانه بازگشته‌اید-- احتمالا زمانی بوده‌است که کسی بالای سرتان ایستاده‌بوده و هرحرکتتان را زیر نظر داشته‌است. چی یه هوانگ کارآفرین می‌پرسد:«اگر می‌دانیم که مدیریت ذره‌بینی واقعا موثر نیست، چرا انجامش می‌دهیم؟» در سخنرانی جالبی که سرشار از خرد و تواضع است، هوانگ درمان جنون مدیریت ذره بینی را به اشتراک می‌گذارد. -- و این‌که چطور نوآوری و شادی را در محیط کار پرورش دهیم.
- Entrepreneur
Chieh Huang is cofounder and CEO of Boxed.com, a company that's disrupting the wholesale shopping club experience. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
What I'm really here to do todayامروز
is talk to you about micromanagementخرد
0
160
3336
امروزاینجا هستم است که با
شما در مورد مدیریت ذره‌بینی صحبت کنم
00:15
and what I learnedیاد گرفتم about micromanagementخرد
1
3520
2216
و چیزی که درباره مدیریت ذره‌بینی در
00:17
by beingبودن a micromanagerکاشت micromanager
over the last fewتعداد کمی yearsسالها of my life.
2
5760
3696
چند سال گذشته زندگی‌ام، به‌وسیله
یک مدیر ذره بینی بودن، یاد گرفته‌ام.
00:21
But first off, what is micromanagementخرد?
3
9480
2096
اما اول‌ ازهمه،
مدیریت ذره‌بینی چیست؟
00:23
How do we really defineتعريف كردن it?
4
11600
2216
و چطور تعریفش می‌کنیم؟
00:25
Well, I positپست that it's actuallyدر واقع takingگرفتن
great, wonderfulفوق العاده, imaginativeتخیلی people --
5
13840
4136
خب، من فرض می‌کنم که تعریف آن جذب کردن
افراد عالی، شگفت‌انگیز و خلاق است--
00:30
like all of you --
6
18000
1216
مثل همه شما--
00:31
bringingبه ارمغان آوردن them in into an organizationسازمان
7
19240
1896
آوردن آن‌ها به یک سازمان
00:33
and then crushingخرد کردن theirخودشان soulsروحیه --
8
21160
1576
و بعد خرد کردن روحشان--
00:34
(Laughterخنده)
9
22760
1216
(خنده)
00:36
by tellingگفتن them what fontفونت sizeاندازه to use.
10
24000
1856
با گفتن این‌که از چه
فونتی استفاده کنند.
00:37
In the historyتاریخ of mankindبشر,
11
25880
1656
در تاریخ بشر،
00:39
has anyoneهر کسی ever said this?
12
27560
1816
آیا تا به‌ حال کسی
چنین چیزی گفته است؟
00:41
"Johnجان, we were never going to closeبستن
that dealمعامله with Timesبار Newجدید Romanرومی,
13
29400
4456
«جان، ممکن نبود که ما آن قرارداد
را با فونت Times New Roman ببندیم،
00:45
but because you insistedاصرار on HelveticaHelvetica --
14
33880
2856
اما چون تو بر
Helvetica اصرار کردی--
00:48
bamبم!
15
36760
1376
بوم!
00:50
Dottedنقطه چین lineخط --
16
38160
1216
خط‌چین (محل امضا)--
00:51
millionsمیلیون ها نفر of dollarsدلار startedآغاز شده to flowجریان.
17
39400
1736
میلیون‌ها دلار سرازیر شد.
00:53
That was the missingگم شده pieceقطعه!"
18
41160
1376
همان قطعه گمشده بود!»
00:54
No one'sیک نفر ever said that, right?
19
42560
1496
هیچ‌کس تاکنون این را نگفته است،
00:56
There's actuallyدر واقع physicalفیزیکی manifestationsتظاهرات
that we probablyشاید see in ourselvesخودمان
20
44080
3496
نشانه‌های جسمانی وجود دارد که احتمالاً
وقتی‌که زیر مدیریت ذره‌بینی هستیم
00:59
by beingبودن micromanagedمیکرومدیریت.
21
47600
1256
در خودمان می‌بینیم.
01:00
Think about the mostاکثر tiredخسته شدم
you've ever been in your life, right?
22
48880
3056
به خسته‌ترین حالتی که در
زندگی‌تان بوده‌اید فکر کنید،
01:03
It probablyشاید wasn'tنبود when
you stayedماند the latestآخرین at work,
23
51960
2576
احتمالاً زمانی نبوده که تا دیروقت
در محل کار مانده‌اید،
01:06
or it wasn'tنبود when you
cameآمد home from a roadجاده tripسفر,
24
54560
2536
یا وقتی‌که از یک سفر
زمینی برگشته‌اید،
01:09
it was probablyشاید when you had someoneکسی
looking over your shoulderشانه,
25
57120
3496
احتمالاً وقتی بوده است
که کسی بالای سرتان بوده،
01:12
watchingتماشا کردن your eachهر یک and everyهرکدام moveحرکت.
26
60640
2840
و بر هر حرکت شما
نظارت می‌کرده است.
01:16
Kindنوع of like my mother-in-lawمادر شوهر
when she's over right?
27
64400
2456
شبیه مادرزنم وقتی
در خانه ما هست.
01:18
(Laughterخنده)
28
66880
1016
(خنده)
01:19
I'm like, "I got this," you know?
29
67920
1696
میگویم، «بلدم» می‌دانید؟
01:21
And so there's actuallyدر واقع
dataداده ها to supportحمایت کردن this.
30
69640
2136
درواقع داده‌هایی برای
حمایت از این وجود دارد.
01:23
There was a recentاخیر studyمطالعه in the UKانگلستان.
31
71800
1976
اخیراً مطالعه‌ای در
انگلیس انجام‌ شده است.
01:25
They tookگرفت 100 hospitalبیمارستان employeesکارکنان,
32
73800
2136
صد نفر کارمند
بیمارستان را انتخاب کردند،
01:27
put an activityفعالیت trackerردیاب on them
33
75960
1656
دنبال کننده فعالیت
برایشان گذاشتند
01:29
and then let them go about
theirخودشان nextبعد 12-hourساعت shiftتغییر مکان all aloneتنها,
34
77640
3416
و اجازه دادند که دوازده ساعت
بعدی از نوبتشان را تنها باشند،
01:33
just a regularمنظم 12-hourساعت shiftتغییر مکان.
35
81080
1976
تنها یک نوبت عادی دوازده‌ ساعته.
01:35
At the endپایان of the shiftتغییر مکان,
they askedپرسید: them, "Do you feel fatiguedخستگی?"
36
83080
3536
در پایان نوبت، از آن‌ها پرسیدند،
«آیا احساس خستگی می‌کنید؟»
01:38
And what they foundپیدا شد
was actuallyدر واقع really interestingجالب هست.
37
86640
2456
و چیزی که کشف کردند
واقعاً جالب بود.
01:41
It wasn'tنبود necessarilyلزوما
the people who movedنقل مکان کرد the mostاکثر
38
89120
2416
کسانی که بیشترین
احساس خستگی را داشتند، لزوماً
01:43
that feltنمد the mostاکثر fatiguedخستگی,
39
91560
1376
کسانی نبودند که
تحرک زیادی داشتند
01:44
but it was the folksمردمی
that didn't have controlکنترل over theirخودشان jobsشغل ها.
40
92960
3280
بلکه کسانی بودند که
کنترلی بر شغلشان نداشتند،
01:49
So if we know that micromanagementخرد
isn't really effectiveتاثير گذار,
41
97120
3336
پس اگر ما می‌دانیم که مدیریت
ذره‌بینی واقعاً کارآمد نیست،
چرا انجامش می‌دهیم؟
01:52
why do we do it?
42
100480
1776
01:54
Is it that the definitionتعریف is wrongاشتباه?
43
102280
1696
به این خاطر است که
تعریفمان غلط است؟
01:56
I positedposited that micromanagementخرد
44
104000
2416
من فرض کردم که مدیریت ذره‌بینی
01:58
is just bringingبه ارمغان آوردن in great,
wonderfulفوق العاده, imaginativeتخیلی people
45
106440
3016
این است که افراد عالی، شگفت
انگیز و خلاق را بیاوریم
02:01
and then crushingخرد کردن theirخودشان soulsروحیه,
46
109480
1456
و روحشان را خرد کنیم،
02:02
so is it that we actuallyدر واقع want to hireاستخدام --
47
110960
1976
آیا این چیزی است که
می‌خواهیم جذب کنیم--
02:04
deepعمیق down insideداخل of us --
48
112960
1376
در عمق وجودمان--
02:06
dullکسل کننده است and unimaginativeبی نظیری people?
49
114360
1840
افراد غیر خلاق و کودن؟
02:09
It's one of those questionsسوالات
you probablyشاید don't even need to askپرسیدن.
50
117080
3056
این‌یکی از آن سؤالاتی است که
احتمالاً نیازی به پرسیدنشان ندارید.
02:12
It's like, "Do you want to get
your luggageبار مسافر stolenبه سرقت رفته at the airportفرودگاه?"
51
120160
3176
مثل این است که «دوست داری
بارهایت در فرودگاه دزدیده شوند؟»
02:15
Probablyشاید not, but I've never
been askedپرسید:, right?
52
123360
2216
احتمالاً نه اما هیچ‌وقت
از من نپرسیده‌اند،
02:17
So has anyoneهر کسی askedپرسید: you, as a managerمدیر,
53
125600
2415
پس آیا کسی از شما عنوان
یک مدیر پرسیده است،
«آیا می‌خواهی افراد کودن و
غیرخلاق را استخدام کنی؟»
02:20
"Do you want to hireاستخدام
dullکسل کننده است and unimaginativeبی نظیری people?"
54
128039
2817
02:22
So, I don't know, this is TEDTED,
we better back it up with dataداده ها.
55
130880
2936
خب، اینجا TED است، بهتر
است که با داده از حرفم پشتیبانی کنم.
درواقع ما از صدها نفر
در گوشه و کنار کشور --
02:25
We actuallyدر واقع askedپرسید: hundredsصدها
of people around the countryکشور --
56
133840
2736
02:28
hundredsصدها of managersمدیران acrossدر سراسر the countryکشور --
57
136600
2000
صدها مدیر در اطراف
کشور پرسیدیم--
02:30
do you want to hireاستخدام
dullکسل کننده است and unimaginativeبی نظیری people?
58
138624
2560
آیا می‌خواهید افراد کودن و
غیر خلاق را استخدام کنید؟
02:34
Alrightبسيار خوب, it's an interestingجالب هست questionسوال.
59
142000
1856
خب، سؤال جالبی است.
02:35
Well, interestingجالب هست resultsنتایج as well.
60
143880
1656
و نتایج جالبی هم دارد.
02:37
So, 94% said no --
61
145560
1256
۹۴ درصد گفته‌اند خیر--
02:38
(Laughterخنده)
62
146840
1216
(خنده)
02:40
we don't want to hireاستخدام
dullکسل کننده است and unimaginativeبی نظیری people.
63
148080
2896
نمی‌خواهیم افراد کودن و
غیر خلاق را استخدام کنیم.
02:43
Sixشش percentدرصد probablyشاید didn't
understandفهمیدن the questionسوال --
64
151000
2576
شش درصد هم احتمالاً منظور
سؤال را نفهمیده‌اند--
02:45
(Laughterخنده)
65
153600
1696
(خنده)
02:47
but, blessبرکت دهد theirخودشان heartsقلب,
66
155320
1256
اما در کمال احترام،
02:48
maybe they do just want to hireاستخدام
dullکسل کننده است and unimaginativeبی نظیری people.
67
156600
2936
شاید واقعاً می‌خواسته‌اند افراد
کودن و غیر خلاق را جذب کنند.
02:51
But 94 percentدرصد said they did not,
and so why do we do this still then?
68
159560
3696
اما ۹۴ درصد نمی‌خواسته‌اند،
پس چرا هنوز هم این‌گونه رفتار می‌کنیم؟
02:55
Well, I positپست that it's something
really, really simpleساده
69
163280
2616
خب، فرض می‌کنم که پاسخ
چیزی واقعاً ساده است.
02:57
that all of us deepعمیق down insideداخل know
and have actuallyدر واقع feltنمد.
70
165920
3736
که همه ما در عمق وجود خود
می‌دانیم و آن را حس کرده‌ایم.
03:01
So when we get hiredاستخدام شده
into an organizationسازمان --
71
169680
2096
وقتی که ما به استخدام
یک سازمان درمی‌آییم--
03:03
it could be a clubباشگاه,
it could be a lawقانون firmشرکت,
72
171800
2056
می‌تواند یک کلوپ
باشد، یک موسسه حقوقی،
03:05
it could be a schoolمدرسه organizationسازمان,
it could be anything --
73
173880
3376
یک موسسه آموزشی
باشد، یا هر چیز دیگر--
03:09
no one ever jumpsجهش to the topبالا
of the totemتوتم poleقطب, right?
74
177280
2816
کسی تابه‌حال ناگهان به
اوج قدرت نرسیده، درست است؟
03:12
You startشروع کن at the very bottomپایین.
75
180120
1816
از کف شروع می‌کنید.
03:13
Doing what?
76
181960
1216
چه می‌کنید؟
03:15
Doing work.
77
183200
1216
کار می‌کنید.
03:16
You actuallyدر واقع do the work, right?
78
184440
2336
کار را انجام می‌دهید، درست است؟
03:18
And if you're really good
at doing the work,
79
186800
2096
و اگر واقعاً در انجام
دادن کار خوب هستید،
03:20
what do you get rewardedپاداش داده شده with?
80
188920
1456
چه پاداشی می‌خواهید؟
03:22
More work, right?
81
190400
1216
کار بیشتر، درست است؟
03:23
Yeah, that's right, you guys
are all great micromanagersمیکرو مدیران.
82
191640
2696
بله درست است، شما همگی
مدیران ذره‌بینی خوبی هستید.
03:26
(Laughterخنده)
83
194360
1256
(خنده)
03:27
You do more work,
84
195640
1256
کار بیشتری می‌کنید،
03:28
and then prettyبسیار soonبه زودی,
if you're really good at it,
85
196920
2376
. بعد به‌ زودی، اگر
واقعاً در آن خوب باشید،
03:31
you do a little bitبیت of work still,
86
199320
1656
هنوز هم کمی کار می‌کنید،
03:33
but actuallyدر واقع, you startشروع کن to manageمدیریت کردن
people doing the work.
87
201000
2656
اما شروع به مدیریت کردن
کسانی که کار می‌کنند هم می‌کنید.
03:35
And if you're really good at that,
what happensاتفاق می افتد after that?
88
203680
3096
و اگر واقعاً خوب باشید، چه
اتفاقی بعد از آن می‌افتد؟
03:38
You startشروع کن managingمدیریت the people
who manageمدیریت کردن the people doing the work,
89
206800
4496
شروع به مدیریت افرادی می‌کنید که کسانی که
کار را انجام می‌دهند را مدیریت می‌کنند.
03:43
and it's at that pointنقطه in time,
90
211320
1936
در این برهه از زمان،
03:45
you startشروع کن to loseاز دست دادن controlکنترل
over the outputخروجی of your jobکار.
91
213280
4136
کم‌کم کنترلتان بر خروجی
کار را از دست می‌دهید.
03:49
I've actuallyدر واقع witnessedشاهد this firsthandدست اول.
92
217440
2056
من خودم این را به‌ صورت
دسته اول دیده‌ام.
03:51
So, I startedآغاز شده a companyشرکت
calledبه نام Boxedجعبه in our garageگاراژ,
93
219520
2416
من شرکتی به نام Boxed را
در گاراژمان تأسیس کردم،
03:53
and this was it --
I know it doesn't seemبه نظر می رسد like much --
94
221960
2696
و این‌طور بود که--می‌دانم که
چندان زیاد به نظر نمی‌رسد--
03:56
you know, there's a pressureفشار
washerواشر in the back --
95
224680
3136
می‌دانید، یک دستگاه شوینده
با فشار در پشت‌ داریم--
03:59
this is "livingزندگي كردن the dreamرویا."
96
227840
1776
این «زندگی کردن برای رؤیاها» است.
04:01
And my wifeهمسر was really proudمغرور of me
when we startedآغاز شده this,
97
229640
2656
و وقتی‌که شروعش کردیم، همسرم
بسیار به من افتخار می‌کرد
04:04
or that's what she said,
she was really proudمغرور of me --
98
232320
2576
یا این چیزی بود که می‌گفت،
واقعاً به من افتخار می‌کرد--
04:06
and so she would give me a hugدر آغوش گرفتن,
and I'm prettyبسیار sure she had her phoneتلفن up
99
234920
3416
و ممکن بود که مرا بغل کند و تقریباً
مطمئنم که تلفنش را برداشته بود
04:10
and she was thinkingفكر كردن,
"Oh, is Johnجان from Harvardهاروارد still singleتنها?"
100
238360
2936
و فکر می‌کرد، «اوه، آیا جان
از هاروارد هنوز مجرد است؟»
04:13
It was kindنوع of like a lemonadeلیموناد standایستادن
goneرفته wrongاشتباه in the beginningشروع,
101
241320
3056
به‌ نوعی شبیه لیموناد فروشی بود
که در ابتدا اشتباه پیش رفته بود،
04:16
but we actuallyدر واقع wentرفتی up and said
mobileسیار commerceتجارت is going to be bigبزرگ,
102
244400
3216
اما ما رشد کردیم و گفتیم
تجارت موبایلی بزرگ خواهد شد.
04:19
and actuallyدر واقع consumerمصرف كننده packagedبسته بندی شده goodsکالاها
were going to changeتغییر دادن over time,
103
247640
3216
و درواقع خرده‌فروشی اجناس
مصرفی در حال تغییر بود،
04:22
so let's take these bigبزرگ, bulkyبزرگ packsبسته ها
that you don't want to lugخواندن home --
104
250880
3376
پس بیایید این بسته‌های بزرگ و حجیم را که
دوست ندارید حمل کنید را بگیریم-
04:26
so not the two-packدو بسته
of OreoOreo cookiesبیسکویت ها but the 24-packپکیج
105
254280
2416
نه ۲ بسته بیسکوییت‌ اوریو
بلکه بسته ۲۴ تایی
04:28
and not the 24-packپکیج
of toiletتوالت paperکاغذ but the 48-packپکیج --
106
256720
2976
و نه بسته ۲۴ تایی دستمال
توالت بلکه بسته ۴۸ تایی--
04:31
and let's shipکشتی it to you
much like a warehouseانبار clubباشگاه would do
107
259720
2856
و بگذارید آن را برایتان ارسال کنیم
مثل باشگاه‌های کلی‌فروشی
04:34
exceptبجز they wouldn'tنمی خواهم shipکشتی it to you.
108
262600
1736
با این‌ تفاوت که آنها
ارسال نمی‌کنند.
04:36
So that's what we basicallyاساسا did.
109
264360
1576
این کاری بود
که ما انجام دادیم.
04:37
We had a really slowآرام printerچاپگر
110
265960
1416
ما یک پرینتر بسیار کند داشتیم
04:39
and what we did was actuallyدر واقع say,
"OK, this printerچاپگر is takingگرفتن foreverبرای همیشه, man.
111
267400
3576
و می‌گفتیم «بسیار خب، پسر
این پرینتر تا ابد وقت می‌برد.»
04:43
Let's scribbleکت و شلوار something
that would delightلذت the customerمشتری
112
271000
2656
بیایید چیزی سرهم کنیم
که مشتری را سر ذوق آورد
04:45
on the back of these invoicesفاکتورها."
113
273680
1496
پشت این صورت‌حساب‌ها.»
04:47
So we'dما می خواهیم say, "Hey,
keep smilingخندان," you know?
114
275200
2136
پس گفتیم، «هی،
لبخند بزن،»
04:49
"Hey, you're awesomeعالی,"
115
277360
1576
«هی، تو بی‌نظیری»
04:50
or, "Hey, enjoyلذت بردن the DoritosDoritos,"
116
278960
1456
یا «هی، از دوریتوزات
لذت ببر»
04:52
or, "We love GatoradeGatorade, too."
117
280440
1976
یا «ما هم گاتوراد
را دوست داریم.»
04:54
Stuffچیز like that.
118
282440
1336
چیزهایی مثل آن.
04:55
And so it startedآغاز شده breakingشکستن up
the monotonyیکنواختی of the jobکار as well
119
283800
4456
این همچنین یکنواختی
کار را نیز از بین برد
05:00
because I was pickingچیدن
and packingبسته بندی all of the boxesجعبه ها,
120
288280
2376
چون من تمام جعبه‌ها را
بسته‌بندی می‌کردم،
05:02
and that's all you basicallyاساسا do
for eightهشت, nineنه, 10, 12 hoursساعت ها a day
121
290680
3176
و این همه‌ی چیزی است که برای هشت،
نه ده، دوازده ساعت انجام می‌دادم
05:05
when you're sittingنشسته in the garageگاراژ.
122
293880
1656
درحالی‌که در گاراژ نشسته بودم.
05:07
And so an interestingجالب هست thing happenedاتفاق افتاد.
123
295560
1816
و ناگهان چیز جالبی اتفاق افتاد.
05:09
So we actuallyدر واقع startedآغاز شده to growرشد.
124
297400
1960
و ما شروع کردیم به رشد کردن
05:12
And so, you know, over the last --
125
300080
2296
می‌دانید، در طول--
05:14
actuallyدر واقع just even 36 monthsماه ها after that,
126
302400
2336
تنها ۳۶ ماه پس‌ از آن،
05:16
we endedبه پایان رسید up sellingفروش hundredsصدها
of millionsمیلیون ها نفر of dollarsدلار worthارزش of stuffچیز,
127
304760
3256
ما مجموعاً صدها میلیون
دلار کالا فروختیم،
05:20
and we actuallyدر واقع grewرشد کرد
really, really quicklyبه سرعت.
128
308040
2536
و بسیار بسیار سریع رشد کردیم.
05:22
But duringدر حین that time,
my roleنقش startedآغاز شده to changeتغییر دادن, too.
129
310600
2656
اما در آن مدت، نقش من
نیز شروع به تغییر کرد.
05:25
So, yes, I was the CEOمدیر عامل in the garageگاراژ;
130
313280
2496
بله من مدیرعامل آن گاراژ بودم؛
من بسته‌بندی را
05:27
I was pickingچیدن and packingبسته بندی,
doing all the work,
131
315800
2176
انجام می‌دادم، همه کارها را می‌کردم،
05:30
but then I graduatedفارغ التحصیل شد
132
318000
1216
اما کم‌کم ترفیع پیدا کردم
05:31
to actuallyدر واقع managingمدیریت the people
who pickedبرداشت and packedبسته بندی شده,
133
319240
2736
به مدیریت افرادی که جمع
آوری و بسته‌بندی می‌کردند،
05:34
and then prettyبسیار soonبه زودی I managedاداره می شود the people
134
322000
1976
و سپس خیلی زود افرادی
را مدیریت می‌کردم
05:36
who managedاداره می شود the people
pickingچیدن and packingبسته بندی.
135
324000
2056
که کارمندان بسته
بندی را مدیریت می‌کردند.
05:38
And even now, I manageمدیریت کردن the C-staffC-کارکنان
who manageمدیریت کردن the departmentsادارات
136
326080
3376
و حتی الآن، مدیران ارشدی را مدیریت
می‌کنم که بخش‌ها را مدیریت می‌کنند
05:41
who manageمدیریت کردن the people who manageمدیریت کردن
the people pickingچیدن and packingبسته بندی.
137
329480
3376
که افرادی را مدیریت می‌کنند که کارکنان
بسته‌بندی را مدیریت می‌کنند.
05:44
And it is at that pointنقطه
in time, I lostکم شده controlکنترل.
138
332880
2976
و در این زمان، کنترل
را از دست دادم.
05:47
So I thought, OK, we were delightingdelighting
all of these customersمشتریان with these notesیادداشت.
139
335880
3656
پس فکر کردم، بسیار خب، ما همه این مشتریان
را با این یادداشت‌ها سر ذوق آوردیم.
05:51
They lovedدوست داشتنی them, but I can't
writeنوشتن these notesیادداشت anymoreدیگر,
140
339560
2616
یادداشت‌ها را دوست داشتند،
اما دیگر نمی‌توانم آن‌ها را
05:54
so you know what I'm going to do?
141
342200
1616
بنویسم، پس قراراست چه کنم؟
05:55
I'm going to tell these folksمردمی
how to writeنوشتن these notesیادداشت.
142
343840
2976
قرار است به کارکنان بگویم که
چطور این یادداشت‌ها را بنویسند.
05:58
What penخودکار to use, what colorرنگ to use,
what you should writeنوشتن,
143
346840
3936
چه خودکاری به کار ببرند، چه رنگی به
کار ببرند، چه چیزی را باید بنویسند،
06:02
what fontفونت you should use,
144
350800
1336
چه فونتی را به کار ببرند،
06:04
don't messبهم ریختگی up the marginsحاشیه,
145
352160
1496
حاشیه‌ها را کثیف نکنند،
06:05
this has to be this bigبزرگ,
this has to be that bigبزرگ.
146
353680
2376
این‌یکی این‌قدر بزرگ باشد،
آن‌یکی آن‌قدر بزرگ باشد.
06:08
And prettyبسیار soonبه زودی this goalهدف
of raisingبالا بردن moraleروحیه
147
356080
2496
و خیلی زود این هدف افزایش روحیه
06:10
by breakingشکستن up the monotonyیکنواختی
in the fulfillmentتحقق centerمرکز
148
358600
2536
با شکستن یکنواختی
در مرکز بسته‌بندی درواقع تبدیل به
06:13
actuallyدر واقع becameتبدیل شد micromanagementخرد,
and people startedآغاز شده complainingشکایت میکنم to HRمنابع انسانی.
149
361160
3306
مدیریت ذره‌بینی شد و کارمندان شروع
به شکایت به منابع انسانی کردند.
06:16
It's like, "Dudeشخص, this CEOمدیر عامل guy
has got to get out of my hairمو, OK?
150
364480
3056
مثل این، «رفیق، مدیرعامل باید
دست ازسرم بردارد، خب؟ می‌دانم چطور
06:19
I know how to writeنوشتن a damnلعنت noteتوجه داشته باشید."
151
367560
1616
باید یک یادداشت
لعنتی را بنویسم.»
06:21
(Laughterخنده)
152
369200
1016
(خنده)
06:22
So it was at that pointنقطه in time,
we said, "OK, you know?
153
370240
3256
و در این برهه بود که ما
گفتیم، «بسیار خب، می‌دانید؟
06:25
We hiredاستخدام شده these great, wonderfulفوق العاده people,
154
373520
3176
ما این کارکنان عالی و شگفت
انگیز را استخدام کردیم،
06:28
let's give them the missionماموریت
that's 'delight' لذت the customerمشتری,'
155
376720
2736
بیایید به آن‌ها مأموریت
<شاد کردن مشتری> را بدهیم، به آنها
06:31
let's give them the toolابزار to do so,
and that's these notesیادداشت -- have at it."
156
379480
3696
ابزار اجرای چنین کاری را بدهیم و این‌ها
یادداشت‌ها هستند-- سعی‌ات را بکن.»
06:35
And so what we foundپیدا شد
was actuallyدر واقع prettyبسیار startlingهیجان انگیز.
157
383200
2416
و چیزی که ما کشف کردیم
واقعاً شگفت‌انگیز بود.
06:37
Some folksمردمی actuallyدر واقع tookگرفت the notesیادداشت
158
385640
1656
بعضی از افراد
یادداشت‌ها را گرفتند
06:39
and actuallyدر واقع startedآغاز شده drawingنقاشی
these really ornateمزین minimuralsminimurals on them.
159
387320
3976
و شروع به کشیدن نقاشی‌های
کوچک جذاب روی آن‌ها کردند.
06:43
When folksمردمی orderedدستور داد diapersپوشک,
you'dمی خواهی get really funسرگرم کننده notesیادداشت like this:
160
391320
3616
وقتی مشتریان پوشک سفارش می‌دادند،
یادداشت‌های بامزه‌ای مثل این می‌گرفتند:
06:46
"Say 'hi''سلام' to the babyعزیزم for us!"
161
394960
1576
«از طرف ما به بچه سلام برسان!»
06:48
And you know, the nextبعد sizeاندازه up,
if they boughtخریداری شد a biggerبزرگتر sizeاندازه,
162
396560
2896
می‌دانید، در نوبت بعدی، اگر
سایز بزرگ‌تری را خریدند،
06:51
they'dآنها می خواهند writeنوشتن, "Growingدر حال رشد up so fastسریع."
163
399480
2336
می‌نوشتند، «زود بزرگ می‌شوند.»
06:53
And so people really, really tookگرفت to it.
164
401840
2640
و مردم خیلی خیلی دوستش داشتند.
06:57
But it was at that time that it alsoهمچنین
wentرفتی off the railsریل ها a fewتعداد کمی timesبار.
165
405400
3216
اما در همین زمان بود که
چند بار از کنترل خارج شد،
07:00
And so we had someoneکسی just writingنوشتن,
"ThxThx, thxThx," all the time,
166
408640
2976
ما کسی را داشتیم که همیشه
فقط می‌نوشت «مرسی، ممنون»
07:03
and it's like, "Alrightبسيار خوب, dudeشخص,
my bossرئیس used to writeنوشتن that to me,"
167
411640
3096
انگار که «بسیار خب، رفیق، رئیسم
عادت داشت که این را برایم بنویسد،»
07:06
so, let's not writeنوشتن "ThxThx" anymoreدیگر.
168
414760
2256
پس بگذار دیگر ننویسم «ممنون».
07:09
But you alsoهمچنین had interestingجالب هست
things on the other sideسمت.
169
417040
2616
اما از طرف دیگر چیزهای
جالبی هم داشتیم.
07:11
People got a little too creativeخلاقانه.
170
419680
1896
کارمندان کمی بیش از
اندازه خلاق شدند.
07:13
And so, like I said before,
we sellفروش everything in bulkفله:
171
421600
3616
و این‌چنین، همان‌طور که قبلاً گفتم،
ما همه‌چیز را کلی می‌فروشیم:
07:17
the bigبزرگ packsبسته ها of diapersپوشک,
bigبزرگ packsبسته ها of toiletتوالت paperکاغذ,
172
425240
2456
بسته‌های بزرگ پوشک، بسته‌های
بزرگ دستمال توالت،
07:19
the bigبزرگ packsبسته ها of DoritosDoritos and OreoOreo cookiesبیسکویت ها.
173
427720
3296
بسته‌های بزرگ دوریتوز
و بیسکوییت‌های اوریو.
07:23
We alsoهمچنین sellفروش the bigبزرگ packsبسته ها
of contraceptionپیشگیری از بارداری,
174
431040
3296
ما همچنین بسته‌های بزرگ وسایل
پیشگیری از بارداری می‌فروشیم،
07:26
and so --
175
434360
1336
و به این شکل--
07:27
this is gettingگرفتن a little hairyمودار.
176
435720
1696
کم‌کم کمی سخت می‌شود.
07:29
(Laughterخنده)
177
437440
1216
(خنده)
07:30
So we sellفروش the 40-packپکیج of condomsکاندوم, right?
178
438680
3976
ما بسته ۴۰ تایی
کاندوم می‌فروشیم، خب؟
07:34
We're all adultsبزرگسالان in this roomاتاق --
40-packپکیج of condomsکاندوم.
179
442680
2456
همه در این اتاق
بزرگ‌سالیم--بسته‌‌های ۴۰ تایی کاندوم
07:37
So, someoneکسی orderedدستور داد
fourچهار 40-packs-بسته of condomsکاندوم --
180
445160
3976
حالا، کسی چهار بسته ۴۰ تایی
از کاندوم سفارش داده بود--
07:41
(Laughterخنده)
181
449160
1216
(خنده)
07:42
And that's all they orderedدستور داد,
182
450400
2056
و این تمام چیزی بود
که آن‌ها سفارش دادند،
07:44
so, 160 condomsکاندوم,
183
452480
2096
پس ۱۶۰ کاندوم، مسئول بسته‌بندی
07:46
the packerبستهبند was like,
"I know how to delightلذت the customerمشتری."
184
454600
2736
این شکلی بود، «می‌دانم
چطور این مشتری را شاد کنم.»
07:49
(Laughterخنده)
185
457360
1616
(خنده)
07:51
"This guy ..."
186
459000
1616
«این آدم...»
07:52
This is what they wroteنوشت:
187
460640
1936
این چیزی است که آن‌ها نوشتند:
07:54
[Everyoneهر کس lovesدوست دارد an optimistخوش بین]
188
462600
1616
{همه آدم خوش‌بین را دوست دارند}
07:56
(Laughterخنده)
189
464240
1216
(خنده)
07:57
(Applauseتشویق و تمجید)
190
465480
3616
(تشویق)
08:01
We didn't know whetherچه to fireآتش him
or to promoteترویج him, but he's still there.
191
469120
3576
نمی‌دانستیم که اخراجش کنیم یا به
او ترفیع دهیم، اما هنوز بین ماست.
08:04
So, "Everyoneهر کس lovesدوست دارد an optimistخوش بین."
192
472720
1776
خب، «همه آدم خوش‌بین
را دوست دارند.»
08:06
But here is where it wentرفتی
a little bitبیت off the railsریل ها
193
474520
5136
اما اینجاست که اوضاع
از کنترل خارج شد
08:11
and I feltنمد a little bitبیت
conflictedمتناقض است in all of this.
194
479680
2976
و من در تمام این مدت
احساس تعارض می‌کردم.
08:14
And --
195
482680
1656
و--
08:16
oh, there's a really badبد typoاشتباه --
196
484360
1576
اوه، یک غلط املایی دارم--
08:17
so if there was only a redقرمز T-E-DT D on stageمرحله
that I countedشمارش شده on beingبودن here,
197
485960
4696
اما اگر یک T-E-D قرمز روی صحنه
وجود داشته باشد که قبلا روی آن
08:22
it wouldn'tنمی خواهم be a typoاشتباه, right?
198
490680
1536
حساب کرده باشم، دیگر اشتباه نیست
08:24
(Laughterخنده)
199
492240
1016
(خنده)
08:25
(Applauseتشویق و تمجید)
200
493280
1536
(تشویق)
08:26
I promisedوعده داده شده you I had
a really badبد senseاحساس of humorشوخ طبعی,
201
494840
2296
به گفته‌بودم که من
واقعاً حس شوخ‌طبعی بدی دارم،
08:29
and now I'm gratifyingلذت بخش that.
202
497160
1376
حالا از آن ‌قدردانم.
08:30
So I told you. But I really
was conflictedمتناقض است, right?
203
498560
2536
به شما گفتم.
من واقعاً در تعارض بودم، خب؟
08:33
At this pointنقطه in time,
we startedآغاز شده doing things
204
501120
2176
در این برهه، شروع
به اجرای کارهایی کردیم که
08:35
that actuallyدر واقع weren'tنبودند partبخشی
of our coreهسته missionماموریت
205
503320
2176
در عمل بخشی از
رسالت اصلی ما نبود
08:37
and people startedآغاز شده failingشکست خوردن at it.
206
505520
2096
و کارکنان کم‌کم
در آن شکست خوردند.
08:39
And so, I thought,
should we let them failشکست?
207
507640
3336
پس فکر کردم، آیا باید به آن
ها اجازه دهیم شکست بخورند؟
08:43
Should we continueادامه دهید to let them do this?
208
511000
1880
آیا باید اجازه بدهیم این کار را
08:45
I don't know --
209
513640
1255
انجام دهند؟ نمی‌دانم--
08:46
I didn't know at that momentلحظه,
210
514919
1736
آن موقع نمی‌دانستم،
08:48
but I thought this:
211
516679
1777
اما این‌طور فکر کردم:
08:50
Is failureشکست really that badبد?
212
518480
1960
آیا شکست واقعاً بد است؟
08:53
I'm not sayingگفت:
we should celebrateجشن گرفتن failureشکست.
213
521320
2096
نمی‌گویم که باید
شکست را جشن بگیریم.
08:55
There's a lot of talk in Siliconسیلیکون Valleyدره
that saysمی گوید, "Let's celebrateجشن گرفتن failureشکست."
214
523440
3656
کلی صحبت در سیلیکون ولی هست که
می‌گوید، «بیایید شکست را جشن بگیریم.»
08:59
No, I don't know
if we would go all the way there,
215
527120
2376
نه نمی‌دانم
اگر قرار است که کار را تمام کنیم،
09:01
because like, in our boardهیئت مدیره meetingsجلسات,
216
529520
1856
چراکه در جلسات هیئت‌مدیره ما،
09:03
our boardهیئت مدیره membersاعضا are never like,
"Hey, Chiehچیله, you failedناموفق last quarterربع,
217
531400
3376
هیئت‌مدیره هیچ‌وقت این‌طوری نیستند، «هی،
چی یه، سه ماه قبل را خراب کردی،
09:06
keep doing that, buddyدوست داری, OK?"
218
534800
1376
همین‌طور ادامه بده، باشد؟»
09:08
No one'sیک نفر ever said that.
219
536200
1256
هیچ‌کس تاحالا
این را نگفته.
09:09
If you're partبخشی of
an organizationسازمان like that,
220
537480
2096
اگر شما عضوی از
چنین سازمانی هستید،
09:11
give me a call, I want
to sitنشستن in on that meetingملاقات.
221
539600
2336
با من تماس بگیرید، می‌خواهم در
آن نشست حاضر باشم.
09:13
In privateخصوصی, I don't think
manyبسیاری people celebrateجشن گرفتن failureشکست,
222
541960
2656
در خلوت، فکر نمی‌کنم که افراد
زیادی شکست را جشن بگیرند،
09:16
but failureشکست, I positپست,
is actuallyدر واقع prettyبسیار necessaryلازم است
223
544640
2576
اما شکست، فرض می‌کنم
که تا حدی ضروری
09:19
for the folksمردمی trulyبراستی in the long-termبلند مدت,
224
547240
2176
است برای افراد در درازمدت،
09:21
for the smartهوشمندانه and imaginativeتخیلی people
225
549440
1776
برای افراد باهوش و خلاق
09:23
trulyبراستی tryingتلاش کن to fulfillتحقق یابد the missionماموریت
that you give them at handدست.
226
551240
3856
که صادقانه تلاش می‌کنند تا مسئولیتی
را که به آن‌ها سپرده‌ای انجام دهند.
09:27
And so failureشکست can actuallyدر واقع
be seenمشاهده گردید as a milestoneنقطه عطف
227
555120
3016
پس شکست می‌تواند به
صورت مرحله‌ای مهم
09:30
alongدر امتداد that missionماموریت towardsبه سمت successموفقیت.
228
558160
2680
در طول مأموریت به
سمت موفقیت باشد.
09:33
And if the downsideنزولی of not micromanagingمیکروکنترلر
229
561400
2096
و اگر جنبه منفی
مدیریت غیر ذره‌بینی
09:35
is potentiallyبالقوه this perceivedدرک شده notionایده
that you mightممکن failشکست more oftenغالبا,
230
563520
3336
احتمالاً این تصور است که
بیشتر شکست خواهید خورد،
09:38
and if it's really not that badبد,
231
566880
2256
و اگر آن‌قدرها هم بد نیست،
09:41
what is the upsideبالا رفتن?
232
569160
1216
جنبه مثبت آن چیست؟
09:42
Well, we saw the upsideبالا رفتن
and it's prettyبسیار great.
233
570400
2256
خب، ما فایده‌اش را
دیدیم و نسبتاً زیاد است.
09:44
We taskedوظیفه our engineersمهندسین and said,
234
572680
1616
به مهندسانمان کاری
سپردیم و گفتیم،
09:46
"Hey, some of our fulfillmentتحقق centersمراکز
costهزینه millionsمیلیون ها نفر of dollarsدلار to buildساختن,
235
574320
3616
«هی،ساخته‌شدن بعضی از مراکز بسته‌بندی‌مان
میلیون‌ها دلار هزینه داشته،
09:49
there's milesمایل and milesمایل of conveyorنوار نقاله,
236
577960
1936
مایل‌ها و مایل‌ها
نوار نقاله داریم،
09:51
and so, can you do the sameیکسان thing,
237
579920
1656
می‌توانید همین
کار را انجام دهید؟
09:53
can you make them efficientکارآمد
withoutبدون spendingهزینه کردن millionsمیلیون ها نفر of dollarsدلار?"
238
581600
3136
می‌توانید بدون هزینه کردن میلیون‌ها
دلار بازده را بالا ببرید؟»
09:56
So, they got to work:
239
584760
1256
مشغول شدند:
09:58
they actuallyدر واقع did this --
this is not photoshoppedفتوشاپ,
240
586040
2416
آن‌ها درواقع این کار را کردند
-- این فتوشاپ نشده،
10:00
the guy is really grindingسنگ زنی.
241
588480
1536
این فرد واقعاً سنگ می‌زند.
10:02
They builtساخته شده an autonomousخود مختار guidedهدایت شده vehicleوسیله نقلیه.
242
590040
1936
آن‌ها یک وسیله خودران ساختند.
10:04
We didn't tell them what to buildساختن,
what formatفرمت it neededمورد نیاز است to be.
243
592000
2976
ما به آن‌ها نگفتیم که چه چیزی را
بسازند، به چه صورتی باید باشد،
10:07
In 90 daysروزها they producedتولید شده
the first prototypeنمونه اولیه:
244
595000
2136
در ۹۰ روز اولین
نمونه را ساختند:
10:09
poweredطراحی شده off Teslaتسلا batteriesباتری ها,
stereoscopicبرجسته camerasدوربین ها, lidarلیادار systemsسیستم های.
245
597160
3096
باتری‌های تسلا، دوربین‌های سه‌بعدی،
و رادارهای نوری را
10:12
It basicallyاساسا replicatesتکثیر می کند
the efficiencyبهره وری of a conveyorنوار نقاله beltکمربند
246
600280
2696
خاموش کردند.این اصولاً بازده نوار
نقاله را دوچندان می‌کند
10:15
withoutبدون the actualواقعی capexکپکس
of a conveyorنوار نقاله beltکمربند.
247
603000
3256
بدون هزینه مالی
برای یک نقاله دیگر.
10:18
So it doesn't actuallyدر واقع
just stop with engineersمهندسین.
248
606280
2336
و این تنها در مورد
مهندسان صدق نمی‌کند.
10:20
Our marketingبازار یابی departmentبخش --
249
608640
1336
بخش بازاریابی‌مان--
10:22
we told them, "Hey,
get the wordکلمه out; do the right thing."
250
610000
3256
به آن‌ها گفتیم، «هی، همه را
مطلع کن، کار درست را انجام بده.»
10:25
We have this wonderfulفوق العاده ladyخانم, NitashaNitasha,
on the marketingبازار یابی teamتیم.
251
613280
2976
ما این بانوی شگفت‌انگیز، نیتاشا
را در گروه بازاریابی‌مان داریم.
10:28
She stoppedمتوقف شد me in the morningصبح,
252
616280
1456
یک روز صبح جلوی من را گرفت،
10:29
she's like, "Chiehچیله, what are
we doing about the pinkرنگ صورتی taxمالیات?"
253
617760
2736
این‌طور می‌گفت که «چی یه،
برای مالیات صورتی چه می‌کنیم؟»
10:32
I wentرفتی and got my coffeeقهوه, I satنشسته down,
254
620520
1816
رفتم و قهوه‌ام را گرفتم، نشستم،
10:34
I said, "OK, NitashaNitasha,
what is this pinkرنگ صورتی taxمالیات?"
255
622360
2136
و گفتم، «بسیار خب نیتاشا،
مالیات صورتی چیست؟»
10:36
And so she told me,
it's really interestingجالب هست.
256
624520
2056
و او برایم توضیح
داد، واقعاً جالب است.
10:38
So, some of you mightممکن know
that in 32 statesایالت ها acrossدر سراسر Americaآمریکا,
257
626600
2856
ممکن است بدانید که
در ۳۲ ایالت در سراسر امریکا،
10:41
we actuallyدر واقع chargeشارژ a luxuryلوکس goodsکالاها taxمالیات
on women'sزنان productsمحصولات
258
629480
3176
ما درواقع بر محصولات زنانه مالیات
کالاهای لوکس را تحمیل می‌کنیم
10:44
like feminineزنانه careاهميت دادن productsمحصولات,
259
632680
1376
مثل محصولات بهداشتی زنانه،
10:46
so tamponsتامپون and padsپد
are taxedمالیات می گیرد like luxuryلوکس goodsکالاها itemsموارد.
260
634080
2536
اینگونه از نواربهداشتی
مالیات اقلام لوکس گرفته می‌شود
10:48
So I would never dareجرات کن call my wifeهمسر --
261
636640
1816
من جرئت نخواهم کرد
که به همسرم بگویم--
10:50
or if she calledبه نام me and said, "Hey, honمحترم,
bringآوردن some padsپد on the way home,"
262
638480
3496
یا اگر او صدایم زد
و گفت، «هی، عزیزم،
10:54
and I said, "Babeعزیزم, you know,
there's a tradeتجارت warجنگ going on,
263
642000
2736
و من بگویم، «عزیزم، می‌دانی
که در جنگ تجاری هستیم،
10:56
the economy'sاقتصاد not that good,
264
644760
1376
وضع اقتصادی آن‌قدر خوب نیست،
10:58
so no luxuryلوکس goodsکالاها this monthماه
but nextبعد monthماه I promiseوعده --
265
646160
2816
پس این ماه جنس لوکس نمی‌خریم
اما برای ماه بعد قول می‌دهم--
11:01
(Laughterخنده)
266
649000
1016
(خنده)
11:02
I'll take a look at it."
267
650040
1256
بررسی‌اش خواهم کرد.»
11:03
I'd be singleتنها prettyبسیار quicklyبه سرعت, right?
268
651320
1736
خیلی زود مجرد خواهم شد، خب؟
11:05
But what's superفوق العاده interestingجالب هست is now --
269
653080
2696
اما چیزی که فوق‌العاده برایم
جالب است این است که الآن--
11:07
we didn't tell them what to do --
270
655800
1616
به آن‌ها نگفتیم که چه‌ کار کنند--
11:09
but now, workingکار کردن with financeمالی,
they rebateتخفیف the taxمالیات
271
657440
2376
اما اکنون، در همکاری با
امور مالی، آن‌ها مالیات را
11:11
back to customersمشتریان all around the countryکشور
that we unfairlyناعادلانه have to collectجمع کن.
272
659840
3496
به همه مشتریان در
سراسر کشور بازگرداندند.
11:15
And so at this pointنقطه in time,
you mightممکن be thinkingفكر كردن,
273
663360
2456
و در این نقطه از
زمان، شاید فکر می‌کنید،
11:17
"OK, what is the realواقعی, realواقعی upsideبالا رفتن
of not micromanagingمیکروکنترلر?"
274
665840
3936
«بسیار خب، فواید واقعی ذره
بینی مدیریت نکردن چیست؟»
11:21
and it's this:
275
669800
1656
این است:
11:23
I didn't do any of these projectsپروژه ها.
276
671480
1656
من این پروژه‌ها را انجام ندادم.
11:25
I didn't make the AGVAGV.
277
673160
1256
ماشین‌های خودران نساختم.
11:26
I didn't do the "Rethinkبازنویسی کن
the Pinkرنگ صورتی Taxمالیات" campaignکمپین.
278
674440
2416
من پویش «بازنگری در مالیات
صورتی» را اجرا نکردم.
11:28
I didn't do any of this,
279
676880
1216
هیچ‌کدام را انجام ندادم
11:30
but I'm standingایستاده here on a TEDTED stageمرحله
takingگرفتن all the creditاعتبار for it.
280
678120
3456
اما اکنون روی یک صحنه TED ایستاده‌ام
و مالک تمام اعتبار آن هستم.
11:33
(Laughterخنده)
281
681600
2240
(خنده)
11:36
"This guy does nothing
and takes all the creditاعتبار for it.
282
684960
2616
«این فرد هیچ کار نمی‌کند
و مالک تمام اعتبار است.»
11:39
He's a realواقعی CEOمدیر عامل, this guy.
He's really got it down."
283
687600
2456
او مدیرعاملی واقعی است،
کارش را عالی انجام داده است.
11:42
(Laughterخنده)
284
690080
1216
(خنده)
11:43
But the realityواقعیت is this.
285
691320
1736
اما واقعیت این است که:
11:45
I don't have the CEOمدیر عامل thing down
100 percentدرصد patپات,
286
693080
2416
من همه‌چیز را در
مورد مدیریت نمی‌دانم،
11:47
but I've actuallyدر واقع learnedیاد گرفتم
the mostاکثر fundamentallyاساسا challengingچالش برانگیز lessonدرس
287
695520
4616
اما واقعاً اساسی‌ترین و چالش‌برانگیزترین
چیزی را که مجبور بوده‌ام یاد بگیرم
11:52
I've ever had to learnیاد گرفتن,
288
700160
2456
یاد گرفته‌ام،
11:54
and that's this.
289
702640
1536
و آن این است.
11:56
There is only one solutionراه حل
to micromanagementخرد ...
290
704200
3616
تنها یک‌ راه حل برای مدیریت
ذره‌بینی وجود دارد...
11:59
and that's to trustاعتماد.
291
707840
1456
و آن اعتماد است.
12:01
Thank you.
292
709320
1216
متشکرم.
12:02
(Applauseتشویق و تمجید)
293
710560
4200
(تشویق)
Translated by Taha Moosavi
Reviewed by Masoud Motamedifar

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Chieh Huang - Entrepreneur
Chieh Huang is cofounder and CEO of Boxed.com, a company that's disrupting the wholesale shopping club experience.

Why you should listen

Started in Chieh Huang's garage five years ago, Boxed now has hundreds of employees in facilities all over the United States. Since the garage, the company has sold hundreds of millions of dollars of products and has raised over a quarter billion dollars in funding to date. Forbes named Boxed one of the next "billion-dollar startups."

Prior to Boxed, Huang served as the CEO of Astro Ape, one of the first mobile social gaming studios. His personal honors include being named to Bloomberg 50 (Bloomberg Businessweek's 50 people to watch in 2018), National Retail Federation's list of "People Shaping Retail’s Future, Crain's "40 Under 40" and Goldman Sachs's list of "100 Most Intriguing Entrepreneurs." He is a graduate of The Johns Hopkins University and received his JD from Fordham University.

More profile about the speaker
Chieh Huang | Speaker | TED.com