ABOUT THE SPEAKER
Carla Harris - Business executive, author
At Morgan Stanley, Carla Harris is responsible for improving the access to capital for female and multicultural founders, as well as increasing client connectivity to enhance revenue generation.

Why you should listen

In her 30-year career, Carla Harris has had extensive industry experiences in the technology, media, retail, telecommunications, transportation, industrial and healthcare sectors. In August 2013, she was appointed by President Barack Obama to chair the National Women's Business Council. Harris was named to Fortune Magazine's list of "The 50 Most Powerful Black Executives in Corporate America," US Banker's "Top 25 Most Powerful Women in Finance" (2009, 2010, 2011), Black Enterprise's "Top 75 Most Powerful Women in Business" (2017) and "Top 75 African Americans on Wall Street," Essence Magazine's list of "The 50 Women Who Are Shaping the World" and Ebony's list of the "Power 100" and "15 Corporate Women at the Top." She is the past chair of the board of the Morgan Stanley Foundation and of The Executive Leadership Council, and she is a member of the board of overseers of Harvard University and the board of directors of the Walmart Corporation. She's the author of the books Strategize to Win and Expect to Win.

In her other life, Harris is a singer and has released three gospel CDs, including Unceasing Praise, Joy Is Waiting, and Carla's First Christmas, which was featured on the CBS Evening News with Dan Rather. She has performed five sold-out concerts at Carnegie Hall.

More profile about the speaker
Carla Harris | Speaker | TED.com
TEDWomen 2018

Carla Harris: How to find the person who can help you get ahead at work

کارلا هریس: چطور کسی را پیدا کنید تا کمک کند در محیط کار پیشرفت کنید

Filmed:
3,115,717 views

ادارات اغلب می‌گویند بر اساس شایسته‌سالاری کار می‌کنند، که افراد می‌توانند فقط با این روش که سرشان را پایین انداخته و سخت کار کنند، موفق شوند. کارلا هریس با تجربه طولانی کار در وال‌استریت، در همان اوایل کارش متوجه شد که این افسانه‌ای بیش نیست. کلید پیشرفت واقعی این است که حامی داشته باشید، کسی که به جای شما در جلسات عالی‌رتبه و پشت درهای بسته‌ای که شما (هنوز) به آن دعوت نشده‌اید سخن بگوید. در این سخنرانی سرراست و قدرتمند، یاد بگیرید که چطور رابطه سازنده با یک حامی را برای خود شناسایی و پرورش دهید.
- Business executive, author
At Morgan Stanley, Carla Harris is responsible for improving the access to capital for female and multicultural founders, as well as increasing client connectivity to enhance revenue generation. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
It was the springبهار of 1988
0
520
4056
بهار ۱۹۸۸ بود
00:16
when I had the ahaآه momentلحظه.
1
4600
3176
که آن لحظه‌ی کشف را تجربه کردم.
00:19
I was at my first roundtableمیزگرد,
2
7800
2536
اولین بار بود که در میزگرد شرکت می‌کردم،
00:22
and for those of you who don't know,
3
10360
1856
و برای آن دسته از شما که نمی‌دانند،
00:24
the roundtableمیزگرد was a very
commonlyمعمولا used phraseعبارت on Wallدیوار Streetخیابان
4
12240
3935
میزگرد یک اصطلاح رایج در وال‌استریت
00:28
to describeتوصیف کردن the year-endپایان سال
evaluativeارزشگذارانه processروند
5
16200
3216
برای بررسی عملکرد سالانه
00:31
for analystsتحلیلگران, associatesهمکاران, viceمعاون presidentsرئیس جمهور,
all the way up to managingمدیریت directorsمدیران.
6
19440
4456
در مورد تحلیلگران، مدیران،
معاونان مدیر کل، تا مدیران اجرایی بود.
00:35
That was the processروند where they
were discussedبحث کردیم behindپشت closedبسته شد doorsدرب ها
7
23920
4256
این جلسه پشت درهای بسته
این افراد را مورد بررسی قرار می‌داد
00:40
around a tableجدول, i.e. the roundدور tableجدول,
8
28200
2976
دور میزی به نام میزگرد،
00:43
and everyoneهر کس was put into a categoryدسته بندی --
9
31200
2496
و هرکس در یک دسته‌بندی قرار می‌گرفت--
00:45
the topبالا bucketسطل, the middleوسط bucketسطل,
the lowerپایین تر bucketسطل --
10
33720
3656
گروه ارشد، گروه میانی، و گروه پایینی --
00:49
and then that was translatedترجمه شده
into a bonusجایزه rangeدامنه
11
37400
2936
و بعد این دسته‌بندی به طیفی
از حقوق و مزایا ترجمه می‌شد
00:52
that would be assignedاختصاص داده
to eachهر یک professionalحرفه ای.
12
40360
2896
که به هر یک از این افراد تعلق می‌گرفت.
00:55
This was my first time there,
and as I observedمشاهده شده,
13
43280
3416
اولین باری بود که در این جلسه شرکت
و آن را به دقت تماشا می‌کردم
00:58
I saw that there was one personفرد
that was responsibleمسئول
14
46720
3296
یک نفر را دیدم که مسئول
01:02
for recordingضبط the outcomeنتیجه
of a conversationگفتگو.
15
50040
3256
ثبت و ضبط نتیجه مذاکرات بود.
01:05
There were other people in the roomاتاق
that had the responsibilityمسئوليت
16
53320
2976
فرد دیگری بود که مسئولیت داشت
01:08
of presentingارائه the casesموارد
of all the candidatesنامزدهای.
17
56320
2216
پرونده‌های همه کاندیداها را ارائه کند.
01:10
And there were other invitedدعوت کرد guestsمهمانان
who were supposedقرار است to commentاظهار نظر
18
58560
4136
و میهمانان مدعو دیگری نیز
بودند که می‌بایستی
01:14
as a candidate'sنامزدهای positionموقعیت was presentedارایه شده.
19
62720
3000
هنگام ارائه هر یک از کاندیداها
نظر می‌دادند.
01:18
It was interestingجالب هست to me
that those other people
20
66440
3656
برای من جالب بود که آن دیگران
01:22
were folksمردمی who were more seniorارشد
than the folksمردمی that were beingبودن discussedبحث کردیم
21
70120
3736
در مقایسه با افرادی که موضوع بحث بودند،
باسابقه‌تر و ارشدتر بودند،
01:25
and they theoreticallyاز نظر تئوری had had
some interactionاثر متقابل with those candidatesنامزدهای.
22
73880
4336
و در تئوری با دیگر کاندیداها
در تعامل بودند.
01:30
Now, I was really excitedبرانگیخته to be
at this roundtableمیزگرد for the first time,
23
78240
3816
از این که برای اولین بار در این میزگرد
حاضر بودم در پوستم نمی‌گنجیدم،
01:34
because I knewمی دانست that my ownخودت processروند
would go throughاز طریق this sameیکسان way,
24
82080
3576
چرا که می‌دانستم خودم طی همین روند
مورد بررسی قرار خواهم گرفت،
01:37
and that my bonusجایزه would be
decidedقرار بر این شد in the sameیکسان way,
25
85680
3056
و این که در همین جا در مورد
پاداشم تصمیم‌گیری خواهد شد.
01:40
so I wanted to know how it workedکار کرد,
26
88760
1816
بنابراین می‌خواستم کارکردش را دریابم،
01:42
but more importantlyمهم است,
27
90600
1536
اما مهمتر از آن،
01:44
I wanted to understandفهمیدن
how this conceptمفهوم of a meritocracyشایسته سالاری
28
92160
3616
می‌خواستم مفهموم شایسته‌سالاری را بدانم
01:47
that everyهرکدام companyشرکت that I talkedصحبت کرد to
walkingپیاده روی out of businessکسب و کار schoolمدرسه
29
95800
3416
که ورد زبان و متاع تمام شرکت‌هایی
بود که تازه
مدرسه تجارت را تمام کرده بودند.
01:51
was sellingفروش.
30
99240
1216
01:52
Everyهرکدام time I talkedصحبت کرد to a companyشرکت,
31
100480
1616
هر بار که با شرکتی صحبت می‌کردم،
01:54
they would say, "Our cultureفرهنگ,
our processروند, is a meritocracyشایسته سالاری.
32
102120
4176
می‌گفتند، «فرهنگ ما، روند کار ما،
شایسته‌سالاری است.»
01:58
The way you get aheadدر پیش in this organizationسازمان
is that you're smartهوشمندانه,
33
106320
3016
در این سازمان رشد می‌کنید
اگر باهوش باشید،
02:01
you put your headسر down
and you work really hardسخت,
34
109360
2256
سرتان را پایین بیاندازید و سخت کار کنید،
02:03
and you'llشما خواهید بود go right to the topبالا.
35
111640
1616
و در این صورت به اوج می‌رسید.
02:05
So here was my opportunityفرصت to see
exactlyدقیقا how that workedکار کرد.
36
113280
3336
و این فرصتی بود برای من تا ببینم
چطور کار می‌کند.
02:08
So as the processروند beganآغاز شد,
37
116640
2136
با شروع کار،
02:10
I heardشنیدم the recorderضبط کننده
call the first person'sفردی nameنام.
38
118800
3296
منشی جلسه اسم اولین نفر را صدا زد.
02:14
"Joeجو Smithاسمیت."
39
122120
1696
«جو اسمیت.»
02:15
The personفرد responsibleمسئول
for presentingارائه Joe'sجو است caseمورد did just that.
40
123840
4296
فردی که مسئول ارائه پرونده جو بود
کارش را انجام داد.
02:20
Threeسه quartersچهارم of the way throughاز طریق,
someoneکسی interruptedمنقطع and said,
41
128160
3016
سه چهارم ارائه که انجام شد، ناگهان فردی
وسط حرفش پرید و گفت،
02:23
"This is a great candidateنامزد, outstandingبرجسته,
42
131200
2256
«عجب کاندیدای فوق‌العاده‌ای، عالی است،
02:25
has great analyticalتحلیلی
and quantitativeکمی skillsمهارت ها.
43
133480
2816
مهارت‌های تحلیلی و کیفی بالایی دارد.
02:28
This is a superstarستاره."
44
136320
1816
او یک سوپراستار است.»
02:30
The recorderضبط کننده then said,
45
138160
1496
منشی سپس گفت،
02:31
"Soundsصدا like Joeجو
should go in the topبالا bucketسطل."
46
139680
3080
«مثل این که جو باید
به دسته بالا صعود کند.»
02:35
Secondدومین personفرد, Maryمريم Smithاسمیت.
47
143440
2096
نفر دوم، مری اسمیت.
02:37
Halfwayنیمه راه throughاز طریق that presentationارائه,
someoneکسی said, "Solidجامد candidateنامزد.
48
145560
3816
ارائه به نیمه رسیده بود که یک نفر گفت:‌
کاندیدای قوی‌ای است.»
02:41
Nothing really specialویژه,
but a good pairجفت of handsدست ها."
49
149400
3016
ویژگی خاصی نیست ولی
کارمند قابل اتکایی است.»
02:44
The recorderضبط کننده said,
50
152440
1336
منشی گفت،
02:45
"Soundsصدا like Maryمريم
should go in the middleوسط bucketسطل."
51
153800
2616
«مثل این که مری باید به دسته میانی برود.»
02:48
And then someoneکسی said, "Arnoldآرنولد Smithاسمیت."
52
156440
2736
بعد یک نفر گفت: «آرنولد اسمیت.»
02:51
Before the personفرد
could presentحاضر Arnold'sآرنولد را caseمورد,
53
159200
3256
قبل از این که فرد بعدی
پرونده آرنولد را ارائه کند،
02:54
somebodyکسی said, "Disasterفاجعه. Disasterفاجعه.
This kidبچه doesn't have a clueسرنخ.
54
162480
3816
دیگری گفت:‌ «فاجعه است. فاجعه.
این بچه هیچ چیز بلد نیست.
02:58
Can't do a modelمدل."
55
166320
1336
هیچ کاری ازش برنمی‌آید.»
02:59
And before the caseمورد was presentedارایه شده,
56
167680
2496
و پیش از ارائه پرونده،
03:02
the recorderضبط کننده said,
57
170200
1296
منشی جلسه گفت،
03:03
"Soundsصدا like Arnoldآرنولد
should go in the bottomپایین bucketسطل."
58
171520
3216
«مثل این که آرنولد باید به
دسته پایین فرستاده شود.»
03:06
It was at that momentلحظه
that I clutchedclutched my pearlsمروارید --
59
174760
3416
آن لحظه بود که از وحشت به خودم نهیب زدم
03:10
(Laughterخنده)
60
178200
3296
(خنده حضار)
03:13
and said, "Who is going to speakصحبت for me?"
61
181520
3480
و گفتم: «کی قرار است از طرف من حرف بزند؟»
03:18
Who is going to speakصحبت for me?
62
186320
2176
چه کسی قرار است از طرف من حرف بزند؟
03:20
It was that momentلحظه that I realizedمتوجه شدم
that this ideaاندیشه of a meritocracyشایسته سالاری
63
188520
4376
آن لحظه بود که دریافتم
ایده شایسته‌سالاری
03:24
that everyهرکدام organizationsسازمان های sellsفروش می کند
is really just a mythاسطوره.
64
192920
4536
که همه سازمان‌ها دارند می‌فروشند
افسانه‌ای بیش نیست.
03:29
You cannotنمی توان have a 100 percentدرصد
meritocraticشایستگی environmentمحیط
65
197480
5056
شما نمی‌توانید یک محیط صد در صد
شایسته‌سالارانه داشته باشید
03:34
when there is a humanانسان elementعنصر
involvedگرفتار in the evaluativeارزشگذارانه equationمعادله,
66
202560
4376
وقتی که یک عامل انسانی
در روند ارزشیابی مداخله دارد،
03:38
because by definitionتعریف,
67
206960
1856
چرا که به لحاظ معنایی،
03:40
that makesباعث می شود it subjectiveذهنی.
68
208840
2496
این امر، مسئله را سلیقه‌ای می‌کند.
03:43
I knewمی دانست at that momentلحظه that somebodyکسی
would have to be behindپشت closedبسته شد doorsدرب ها
69
211360
5456
آن لحظه بود که دانستم
یک نفر باید پشت درهای بسته باشد
03:48
arguingاستدلال on my behalfاز طرف,
70
216840
2696
تا از طرف من بحث کند،
03:51
presentingارائه contentمحتوا in suchچنین a way
71
219560
2976
مطالب را طوری ارائه دهد
03:54
that other decisionتصمیم گیری makersسازندگان
around that tableجدول
72
222560
3376
که دیگر تصمیم‌گیرندگان حاضر در جلسه
03:57
would answerپاسخ in my bestبهترین favorلطف.
73
225960
2280
به بهترین شکل به نفع من واکنش نشان دهند.
04:01
That was a really interestingجالب هست lessonدرس,
74
229040
2896
درس بسیار جالبی بود،
04:03
and then I said to myselfخودم,
"Well, who is that personفرد?
75
231960
3176
و آن موقع بود که به خودم گفتم،
«آن فرد خاص کیست؟
04:07
What do you call this personفرد?"
76
235160
1856
به این آدم چه می‌گوییم؟
04:09
And as I thought about
the popularمحبوب businessکسب و کار termsاصطلاحات at the time,
77
237040
3736
و همانطور که به عناوین تجاری
رایج آن زمان فکر می‌کردم،
04:12
I said, wowوای, this personفرد
can't be a mentorمربی,
78
240800
3456
گفتم، این فرد نمی‌تواند یک راهنما باشد،
04:16
because a mentor'sمربی jobکار
is to give you tailoredطراحی شده adviceمشاوره,
79
244280
4616
چرا که کار راهنما دادن توصیه‌های
ویژه و مخصوص شماست،
04:20
tailoredطراحی شده specificallyبه طور مشخص to you
and to your careerحرفه aspirationsآرزوها.
80
248920
3816
که مشخصا برای شما و ابعاد
حرفه‌ایتان طراحی شده،
04:24
They're the onesآنهایی که who give you
the good, the badبد and the uglyزشت
81
252760
3295
راهنماها کسانی هستند که خوب و بد و زشت را
04:28
in a no-holds-barredهیچ way.
82
256079
1760
بدون هیچ محدودیتی به شما می‌گویند.
04:30
OK. Personفرد can't be
a championقهرمان or an advocateمدافع,
83
258839
4177
بسیار خب. این فرد نمی‌تواند
یک قهرمان یا هوادار باشد،
04:35
because you don't necessarilyلزوما
have to spendخرج کردن any currencyواحد پول
84
263040
3576
چرا که شما الزاما لازم نیست پول خرج کنید
04:38
to be someone'sکسی هست championقهرمان.
85
266640
1656
تا قهرمان کسی باشید.
04:40
You don't necessarilyلزوما
get invitedدعوت کرد to the roomاتاق
86
268320
2576
لازم نیست تا هوادار کسی باشید،
تا به جلسه‌ای
04:42
behindپشت closedبسته شد doorsدرب ها if you're an advocateمدافع.
87
270920
3056
پشت درهای بسته دعوت شوید.
04:46
It was almostتقریبا two yearsسالها laterبعد
88
274000
2096
تقریبا دو سال بعد بود
04:48
when I realizedمتوجه شدم what
this personفرد should be calledبه نام.
89
276120
3696
که فهمیدم باید اسم این فرد را چی بگذاریم.
04:51
I was speakingصحبت كردن
at the Universityدانشگاه of Michiganمیشیگان
90
279840
2496
در دانشگاه میشیگان سخنرانی می‌کردم
04:54
to the MBAMBA candidatesنامزدهای,
91
282360
1896
برای دانشجویان MBA، درباره درس‌هایی که
04:56
talkingصحبت کردن about the lessonsدرس ها
that I had learnedیاد گرفتم
92
284280
2096
پس از سه سال تجربه کوتاه کار
04:58
after my threeسه shortکوتاه yearsسالها on Wallدیوار Streetخیابان,
93
286400
2056
در وال استریت فراگرفته‌ام،
05:00
and then it cameآمد to me.
94
288480
1576
که ایده‌اش به ذهنم خطور کرد.
05:02
I said, "Oh, this personفرد
that is carryingحمل کردن your interestعلاقه,
95
290080
3736
گفتم: «این فردی که
منافع شما را با خود دارد
05:05
or as I like to say,
carryingحمل کردن your paperکاغذ into the roomاتاق,
96
293840
3176
یا آنطور که خودم دوست دارم بگویم،
برگه شما را به اتاق می‌برد،
05:09
this personفرد who is spendingهزینه کردن
97
297040
1536
این فردی که
05:10
theirخودشان valuableبا ارزش politicalسیاسی
and socialاجتماعی capitalسرمایه، پایتخت on you,
98
298600
3376
سرمایه سیاسی و اجتماعی خود را
صرف شما می‌کند،
05:14
this personفرد who is going
to poundپوند the tableجدول on your behalfاز طرف,
99
302000
4056
فردی که قرار است از طرف شما
میز را به لرزه درآورد،
05:18
this is a sponsorحامی مالی.
100
306080
2480
این فرد اسپانسر شماست.
05:21
This is a sponsorحامی مالی."
101
309600
2440
این فرد یک پشتیبان است.»
05:24
And then I said to myselfخودم,
102
312800
2136
بعد به خودم گفتم،
05:26
"Well, how do you get a sponsorحامی مالی?
103
314960
2536
«خب، حالا چطور یک پشتیبان پیدا می‌کنی؟
05:29
And franklyرک و پوست کنده, why do you need one?"
104
317520
2616
و اصلا، چرا به پشتیبان نیاز دارید؟َ»
05:32
Well, you need a sponsorحامی مالی, franklyرک و پوست کنده,
105
320160
1776
خب، راستش شما به پشتیبان نیاز دارید
05:33
because as you can see,
106
321960
1376
چون همانطوری که می‌بینید
05:35
there's not one evaluativeارزشگذارانه processروند
that I can think of,
107
323360
3296
حتی یک روند ارزشیابی هم وجود ندارد
که به آن اشاره کنم،
05:38
whetherچه it's in academiaدانشگاهی,
healthسلامتی careاهميت دادن, financialمالی servicesخدمات,
108
326680
3616
چه در عرصه آکادمیک، چه در بهداشت و
چه در خدمات مالی،
05:42
not one that does not have
a humanانسان elementعنصر.
109
330320
3320
حتی یک مورد هم نیست که در نظام ارزشیابی‌اش
عامل انسانی دخیل نباشد.
05:46
So that meansبه معنای it has
that measureاندازه گرفتن of subjectivityذهنیت.
110
334120
2976
به این معنی که پای احساسات فردی
در میان است.
05:49
There is a measureاندازه گرفتن of subjectivityذهنیت
in who is presentingارائه your caseمورد.
111
337120
5576
احساسات فردی کسی که
مورد شما را ارائه می‌دهد.
05:54
There is a measureاندازه گرفتن of subjectivityذهنیت
112
342720
2056
پای احساسات فردی در میان است
05:56
in what they say
113
344800
2056
از این نظر که او چه می‌گوید
05:58
and how they interpretتفسیر
any objectiveهدف، واقعگرایانه dataداده ها that you mightممکن have.
114
346880
3776
و از داده‌های بی‌طرفانه شما
چه برداشتی دارد.
در نحوه بیان سخنانشان درباره شما
عواطف شخصی دخیل است
06:02
There is a measureاندازه گرفتن of subjectivityذهنیت
in how they say what they're going to say
115
350680
5696
06:08
to influenceنفوذ the outcomeنتیجه.
116
356400
2256
تا بر نتیجه تاثیر بگذارند.
06:10
So thereforeاز این رو, you need to make sure
that that personفرد who is speakingصحبت كردن,
117
358680
4256
بنابراین، باید مطمئن شوید
فردی که برایتان حرف می‌زند،
06:14
that sponsorحامی مالی,
118
362960
1456
فرد پشتیبان،
06:16
has your bestبهترین interestsمنافع at heartقلب
119
364440
2256
در دلش به دنبال منافع شماست
06:18
and has the powerقدرت to get it,
whateverهر چه it is for you,
120
366720
4056
و قدرت گرفتن منافع شما را دارد،
هر چه که باشد،
06:22
to get it doneانجام شده behindپشت closedبسته شد doorsدرب ها.
121
370800
2416
تا پشت درهای بسته به آن منافع برسد.
06:25
Now, I'm askedپرسید: all the time,
122
373240
2656
همیشه از من می‌پرسند،
06:27
"How do you get one?"
123
375920
2056
«این فرد را چطور پیدا کنیم؟»
06:30
Well, franklyرک و پوست کنده, nirvananirvana is when
someoneکسی seesمی بیند you in an environmentمحیط
124
378000
6136
راستش را بخواهید، نیروانا موقعی است که
کسی شما را در جایی ببیند
06:36
and decidesتصمیم میگیرد, "I'm going
to make it happenبه وقوع پیوستن for you.
125
384160
3056
و بگوید «کاری می‌کنم که موفق شوی.
06:39
I'm going to make sure
that you are successfulموفق شدن."
126
387240
2776
من کاری می‌کنم که حتما به موفقیت برسی.»
06:42
But for manyبسیاری of us in this roomاتاق,
we know it doesn't really happenبه وقوع پیوستن that way.
127
390040
3816
اما بسیاری از ما در این سالن
می‌دانیم که این اتفاق واقعا نمی‌افتد.
06:45
So let me introduceمعرفی کنید
this conceptمفهوم of currencyواحد پول
128
393880
3376
پس بگذارید مفهموم این نوع اعتبار
را به شما معرفی کنم
06:49
and talk to you about how it impactsاثرات
your abilityتوانایی to get a sponsorحامی مالی.
129
397280
4976
و درباره تاثیرش بر توانایی
شما در یافتن پشتیبان بگویم.
06:54
There are two typesانواع of currencyواحد پول
in any environmentمحیط:
130
402280
4456
در هر فضایی دو نوع اعتبار وجود دارد:‌
06:58
performanceکارایی currencyواحد پول
and relationshipارتباط currencyواحد پول.
131
406760
3656
اعتبار عملکردی، و اعتبار روابط.
07:02
And performanceکارایی currencyواحد پول
is the currencyواحد پول that is generatedتولید شده است
132
410440
3616
اعتبار عملکرد، اعتباریست که بر اساس
07:06
by your deliveringتحویل that
whichکه was askedپرسید: of you
133
414080
3656
اجرا و عملکرد شما در قبال وظایفتان
07:09
and a little bitبیت extraاضافی.
134
417760
1936
و کمی مایه گذاشتن بیشتر شکل می‌گیرد.
07:11
Everyهرکدام time you deliverارائه uponبر an assignmentوظیفه
aboveدر بالا people'sمردم expectationsانتظارات,
135
419720
4656
هر بار که کاری را فراتر
از انتظارات تحویل می‌دهید،
07:16
you generateتولید کنید performanceکارایی currencyواحد پول.
136
424400
2096
اعتبار اجراییتان را بیشتر می‌کنید.
07:18
It worksآثار exactlyدقیقا like the stockموجودی marketبازار.
137
426520
2856
کارکردش دقیقا شبیه بازار بورس است.
07:21
Any time a companyشرکت saysمی گوید to the streetخیابان
138
429400
2176
هر بار که شرکتی به وال استریت می‌گوید
07:23
that they will deliverارائه 25 centsسنت ها a shareاشتراک گذاری
139
431600
2176
که هر سهم را ۲۵ سنت می‌دهد
07:25
and that companyشرکت deliversارائه می دهد
40 centsسنت ها a shareاشتراک گذاری,
140
433800
2256
و بعد هر سهم را ۴۰ سنت ارائه می‌کند،
07:28
that stockموجودی goesمی رود up, and so will yoursشما.
141
436080
2440
ارزش آن سهم بالا می‌رود،
ارزش سهام شما هم همینطور.
07:31
Performanceکارایی currencyواحد پول
is valuableبا ارزش for threeسه reasonsدلایل.
142
439080
2976
اعتبار عملکردی به سه دلیل مهم است.
07:34
Numberعدد one, it will get you noticedمتوجه شدم.
143
442080
3376
اول، باعث می‌شود که دیده شوید.
07:37
It will createايجاد كردن a reputationشهرت for you.
144
445480
2456
برایتان شهرت می‌آفریند.
07:39
Numberعدد two, it will alsoهمچنین
get you paidپرداخت شده and promotedترویج شد
145
447960
4136
دوم، باعث می‌شود درآمد بیشتر داشته باشید
و ارتقا بیابید،
07:44
very earlyزود on in your careerحرفه
146
452120
2416
در اوایل حیات حرفه‌ای خود
07:46
and very earlyزود on in any environmentمحیط.
147
454560
3016
و در اوایل کار در هر محیطی.
07:49
And numberعدد threeسه,
it mayممکن است attractجذب a sponsorحامی مالی.
148
457600
2976
و سوم، این کار می‌تواند
باعث جذب پشتیبان شود.
07:52
Why? Because strongقوی performanceکارایی currencyواحد پول
149
460600
2976
چرا؟ چون هر اعتبار اجرایی قدرتمندی
07:55
raisesافزایش می یابد your levelسطح of visibilityدید
in the environmentمحیط, as I said earlierقبلا,
150
463600
4096
ضریب دیده شدن شما را در محیط
افزایش می‌دهد و همانطور که قبلا گفتم،
07:59
suchچنین that a sponsorحامی مالی
mayممکن است be attractedجلب کرد to you.
151
467720
3496
ممکن است یک پشتیبان جذب شما شود.
08:03
Why? Because everybodyهمه lovesدوست دارد a starستاره.
152
471240
3360
چرا؟ چون همه ستاره‌ها را دوست دارد.
08:07
But if you find yourselfخودت in a situationوضعیت
153
475360
4096
اما اگر خودتان را در موقعیتی یافتید
08:11
where you don't have a sponsorحامی مالی,
154
479480
2216
که پشتیبان نداشتید،
08:13
here'sاینجاست the good newsاخبار.
155
481720
1496
خبر خوب برایتان اینجاست.
08:15
Rememberیاد آوردن that you can exerciseورزش
your powerقدرت and askپرسیدن for one.
156
483240
3880
فراموش نکنید که می‌توانید قدرتتان را
امتحان کرده و دنبالش باشید.
08:20
But here'sاینجاست where the other currencyواحد پول
is now mostاکثر importantمهم.
157
488280
5016
اما اینجا جایی است که
آن یکی اعتبار اهمیت می‌یابد.
08:25
That is the relationshipارتباط currencyواحد پول,
158
493320
2656
که همان اعتبار رابطه است،
08:28
and relationshipارتباط currencyواحد پول
is the currencyواحد پول that is generatedتولید شده است
159
496000
3736
و اعتبار رابطه اعتباریست که
08:31
by the investmentsسرمایه گذاری that you make
in the people in your environmentمحیط,
160
499760
5176
از طریق سرمایه‌گذاری شما روی
افراد پیرامونتان حاصل می‌شود،
08:36
the investmentsسرمایه گذاری that you make
in the people in your environmentمحیط.
161
504960
4496
سرمایه‌گذاری شما روی
افراد پیرامونتان است.
08:41
You cannotنمی توان askپرسیدن someoneکسی
to use theirخودشان hard-earnedسخت درآمد
162
509480
3936
نمی‌توانید از کسی بخواهید تا دسترنج خود
08:45
personalشخصی influentialموثر
currencyواحد پول on your behalfاز طرف
163
513440
3056
از اعتبار نفوذ شخصی‌شان را خرج شما کنند
08:48
if you've never had
any interactionاثر متقابل with them.
164
516520
2696
اگر قبلا هیچ تعاملی با آنان نداشته‌‌اید.
08:51
It is not going to happenبه وقوع پیوستن.
165
519240
1799
این اتفاق نخواهد افتاد.
08:53
So it is importantمهم that you investسرمایه گذاری
the time to connectاتصال, to engageمشغول کردن
166
521559
5457
بنابراین زمانی که صرف ارتباط گرفتن
08:59
and to get to know the people
that are in your environmentمحیط,
167
527040
3056
و شناختن افراد در محیط خود
می‌کنید مهم است،
09:02
and more importantlyمهم است to give them
the opportunityفرصت to know you.
168
530120
4656
و مهمتر این که به آنان فرصت می‌دهید
شما را بشناسند.
09:06
Because onceیک بار they know you,
169
534800
2016
چون وقتی شما را بشناسند،
09:08
there's a higherبالاتر probabilityاحتمال
that when you approachرویکرد them
170
536840
3416
احتمال این که وقتی به آنان رو می‌کنید
09:12
to askپرسیدن them to be your sponsorحامی مالی,
171
540280
2336
تا بخواهید پشتیبان شما شوند
09:14
they will in factواقعیت answerپاسخ
in the affirmativeمثبت.
172
542640
3736
آنها خواسته‌تان را بپذیرند.
09:18
Now, if you're with me and you agreeموافق
that you have to have a sponsorحامی مالی,
173
546400
3856
اگر با من در اهمیت حامی داشتن هم نظرید،
09:22
let's talk about how
you identifyشناسایی a sponsorحامی مالی.
174
550280
3920
بیایید درباره نحوه شناختن پشتیبان
صحبت کنیم.
09:27
Well, if you're looking for a sponsorحامی مالی,
175
555040
1936
اگر دنبال پشتیبان می‌گردید،
09:29
they need to have
threeسه primaryاولیه characteristicsمشخصات.
176
557000
3136
این فرد باید سه مشخصه اصلی داشته باشد.
09:32
Numberعدد one, they need to have
a seatصندلی at the decision-makingتصمیم سازی tableجدول,
177
560160
5256
اولا، باید در میز تصمیم‌گیری
کرسی داشته باشد.
09:37
they need to have exposureگرفتن در معرض to your work
178
565440
3056
باید در معرض کار شما باشد
09:40
in orderسفارش to have credibilityاعتبار
behindپشت closedبسته شد doorsدرب ها,
179
568520
3616
تا حرفش پشت درهای بسته معتبر باشد،
09:44
and they need to have some juiceآب میوه,
180
572160
1696
و این که آدم باعرضه‌ای باشد،
09:45
or let me say it differentlyمتفاوت است,
they'dآنها می خواهند better have some powerقدرت.
181
573880
2856
یا بگذارید طور دیگری بگویم،
بهتر است قدرت داشته باشد.
09:48
It's really importantمهم
that they have those threeسه things.
182
576760
3456
خیلی مهم است که این
سه مورد را داشته باشد.
09:52
And then onceیک بار you have
identifiedشناخته شده است the personفرد,
183
580240
2736
بعد وقتی که این فرد را شناسایی کردید،
09:55
how do you askپرسیدن for one?
184
583000
2056
چطور باید خواهشتان را طرح کنید؟
09:57
The scriptاسکریپت goesمی رود like this.
185
585080
1656
سناریو از این قرار است.
09:58
"Jimجیم, I'm really interestedعلاقه مند
in gettingگرفتن promotedترویج شد this yearسال.
186
586760
4856
«جیم، من واقعا علاقمندم که
امسال ترفیع بگیرم.
10:03
I've had an amazingحیرت آور yearسال
187
591640
2536
امسال سال خیلی خوبی داشتم
10:06
and I cannotنمی توان showنشان بده this organizationسازمان
anything elseچیز دیگری to proveثابت كردن my worthinessارزش
188
594200
5536
و نمی‌توانم به این سازمان چیز بیشتری
نشان بدهم تا ارزشم
10:11
or my readinessآمادگی for this promotionترفیع,
189
599760
2216
یا آمادگیم برای این ترفیع را ثابت کنم،
10:14
but I am awareمطلع that somebodyکسی
has to be behindپشت closedبسته شد doorsدرب ها
190
602000
4216
اما می‌دانم که یک نفر باید پشت درهای بسته
10:18
arguingاستدلال on my behalfاز طرف
and poundingتپش the tableجدول.
191
606240
3016
از طرف من بحث کند و مبارزه کند.
10:21
You know me, you know my work
and you are awareمطلع of the clientمشتری feedbackبازخورد,
192
609280
3936
شما مرا می‌شناسید، با کارم آشنایید،
و از نظر مشتری هم آگاهید،
10:25
and I hopeامید that you will feel comfortableراحت
arguingاستدلال on my behalfاز طرف."
193
613240
4096
و امیدوارم مشکلی نداشته باشید
که از طرف من بحث کنید.»
10:29
If Jimجیم knowsمی داند you
194
617360
1616
اگر جیم شما را بشناسد،
10:31
and you have any kindنوع of a relationshipارتباط,
195
619000
2496
و یک رابطه‌ای با هم داشته باشید،
10:33
there's a very highبالا probabilityاحتمال
that he will answerپاسخ yes,
196
621520
3416
احتمال این که جوابش
مثبت باشد بسیار بالاست،
10:36
and if he saysمی گوید yes,
197
624960
1336
و اگر بگوید بله،
10:38
he will endeavorتلاش کن to get it doneانجام شده for you.
198
626320
2376
برای انجام این کار هر تلاشی خواهد کرد.
10:40
But there's alsoهمچنین a shotشات
that Jimجیم mightممکن say no,
199
628720
3016
اما این احتمال هم هست که
جیم جواب منفی بدهد،
10:43
and if he saysمی گوید no, in my opinionنظر,
200
631760
1896
و اگر بگوید نه، به نظر من،
10:45
there's only threeسه reasonsدلایل
that he would tell you no.
201
633680
2736
پاسخ منفی به درخواست شما
سه دلیل بیشتر ندارد.
10:48
The first is he doesn't think
that he has enoughکافی exposureگرفتن در معرض to your work
202
636440
4576
اولیش این که فکر نمی‌کند به اندازه کافی
به کار شما دسترسی دارد
10:53
to have realواقعی credibilityاعتبار
behindپشت closedبسته شد doorsدرب ها
203
641040
3096
تا پشت درهای بسته مشروعیت داشته
10:56
to be impactfulتاثیرگذار and effectiveتاثير گذار
on your behalfاز طرف.
204
644160
3616
و از جانب شما موثر و کارساز عمل کند.
10:59
The secondدومین reasonدلیل he mayممکن است tell you no
205
647800
1976
دلیل دوم نه گفتنش به شما
11:01
is that you think
he has the juiceآب میوه to get it doneانجام شده,
206
649800
3376
این است که از نظر شما
قدرت انجام کارتان را دارد،
11:05
but he knowsمی داند that he does not
have the powerقدرت to do it
207
653200
3216
اما خودش می‌داند که این قدرت را ندارد
11:08
and he is not going to admitاقرار کردن that
in that conversationگفتگو with you.
208
656440
3256
و نمی‌خواهد در این مکالمه
به آن اقرار کند.
11:11
(Laughterخنده)
209
659720
1136
(خنده حضار)
11:12
And the thirdسوم reasonدلیل
that he would tell you no,
210
660880
2656
و دلیل سوم نه گفتنش به شما این است
11:15
he doesn't like you.
211
663560
1216
که دوستتان ندارد.
11:16
He doesn't like you.
212
664800
1216
دوستتان ندارد.
11:18
(Laughterخنده)
213
666040
1136
(خنده حاضران)
11:19
And that's something that could happenبه وقوع پیوستن.
214
667200
2296
و این اتفاقیست که ممکن است بیافتد.
11:21
But even that will be
valuableبا ارزش informationاطلاعات for you
215
669520
4296
اما حتی همین هم اطلاعات باارزشی است
11:25
that will help to informآگاه کردن
your nextبعد conversationگفتگو with a sponsorحامی مالی
216
673840
4056
که کمک می‌کند مکالمه بعدی شما
با یک پشتیبان باشد
11:29
that mightممکن make it
a little bitبیت more impactfulتاثیرگذار.
217
677920
3440
که احتمالا کمی تاثیرگذارتر است.
11:34
I cannotنمی توان tell you how importantمهم
it is to have a sponsorحامی مالی.
218
682160
3496
نمی‌توانم بگویم که داشتن پشتیبان
چقدر مهم است.
11:37
It is the criticalبحرانی relationshipارتباط
in your careerحرفه.
219
685680
4296
در حیات حرفه‌ای شما یک رابطه حیاتی است.
11:42
A mentorمربی, franklyرک و پوست کنده, is a niceخوب to have,
220
690000
2856
داشتن مربی خوب است،
11:44
but you can surviveزنده ماندن a long time
in your careerحرفه withoutبدون a mentorمربی,
221
692880
4016
شما می‌توانید در محیط کار مدت زیادی را
بدون مربی سر کنید،
11:48
but you are not going to ascendصعود
in any organizationسازمان withoutبدون a sponsorحامی مالی.
222
696920
5576
اما امکان ندارد بدون پشتیبان
در هیچ سازمانی بالا بروید.
11:54
It is so criticalبحرانی that you
should askپرسیدن yourselfخودت regularlyبه طور منظم,
223
702520
4376
این که مدام این سوال را از خود بپرسید
اهمیت حیاتی دارد،
11:58
"Who'sچه کسی carryingحمل کردن my paperکاغذ into the roomاتاق?
224
706920
2616
«چه کسی با برگه من وارد آن اتاق می‌شود؟
12:01
Who is carryingحمل کردن my paperکاغذ into the roomاتاق?"
225
709560
2376
چه کسی با برگه من وارد آن اتاق می‌شود؟»
12:03
And if you can't answerپاسخ
who is carryingحمل کردن your paperکاغذ into the roomاتاق,
226
711960
3736
و اگر ندانید چه کسی
با برگه شما به اتاق می‌رود،
12:07
then I will tell you to divertهدایت کردن
some of your hardworkingسخت کار energiesانرژی ها
227
715720
3496
آنوقت خواهم گفت که بخشی از انرژی‌تان را
12:11
into investingسرمایه گذاری in a sponsorحامی مالی relationshipارتباط,
228
719240
3256
روی رابطه با یک پشتیبان سرمایه‌گذاری کنید،
12:14
because it will be criticalبحرانی
to your successموفقیت.
229
722520
3176
چون برای موفقیت شما حیاتی است.
12:17
And as I closeبستن, let me give a wordکلمه
230
725720
2816
و در پایان، بگذارید سخنی داشته باشم
12:20
to the would-beخواهد بود sponsorsحامیان مالی
that are in the roomاتاق.
231
728560
2160
با پشتیبان‌های احتمالی در این سالن.
12:23
If you have been invitedدعوت کرد into the roomاتاق,
232
731680
3056
اگر به آن اتاق دربسته دعوت شده‌اید،
12:26
know that you have a seatصندلی at that tableجدول,
233
734760
3256
بدانید که سر آن میز یک صندلی دارید،
12:30
and if you have a seatصندلی at the tableجدول,
234
738040
2456
و اگر سر آن میز صندلی دارید،
12:32
you have a responsibilityمسئوليت to speakصحبت.
235
740520
2656
مسئولیت دارید تا صحبت کنید.
12:35
Don't wasteدور ریختنی your powerقدرت worryingنگرانی
about what people are going to say
236
743200
4976
قدرتتان را صرف نگرانی
درباره حرف مردم نکنید
12:40
and whetherچه or not they think
you mightممکن be supportingحمایت از someoneکسی
237
748200
3096
و این که فکر کنند از کسی حمایت می‌کنید
12:43
just because they look like you.
238
751320
2416
فقط به این دلیل که شبیه شما هستند.
12:45
If somebodyکسی is worthyشایسته of your currencyواحد پول,
239
753760
3200
اگر کسی ارزش اعتبار شما را دارد،
12:49
spendخرج کردن it.
240
757880
1736
اعتبارتان را خرجش کنید.
12:51
One thing I have learnedیاد گرفتم
after severalچند decadesچند دهه on Wallدیوار Streetخیابان
241
759640
3056
یک درس که پس از دهه‌ها
کار در وال استریت گرفتم
12:54
is the way to growرشد your powerقدرت
is to give it away,
242
762720
3416
این است که قدرت شما
با تقویت دیگران افزایش میابد،
12:58
and your voiceصدای is at the heartقلب.
243
766160
2216
و صدای شما در قلب است...
13:00
(Applauseتشویق و تمجید)
244
768400
4960
(تشویق حاضران)‌
13:06
And your voiceصدای
is at the heartقلب of your powerقدرت.
245
774360
4800
و صدای شما در قلب قدرت شماست.
13:11
Use it.
246
779960
1216
از آن استفاده کنید.
13:13
Thank you very much.
247
781200
1216
بسیار سپاسگزارم.
13:14
(Applauseتشویق و تمجید)
248
782440
6160
(تشویق حاضران)
Translated by Maryam Manzoori
Reviewed by Masoud Motamedifar

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Carla Harris - Business executive, author
At Morgan Stanley, Carla Harris is responsible for improving the access to capital for female and multicultural founders, as well as increasing client connectivity to enhance revenue generation.

Why you should listen

In her 30-year career, Carla Harris has had extensive industry experiences in the technology, media, retail, telecommunications, transportation, industrial and healthcare sectors. In August 2013, she was appointed by President Barack Obama to chair the National Women's Business Council. Harris was named to Fortune Magazine's list of "The 50 Most Powerful Black Executives in Corporate America," US Banker's "Top 25 Most Powerful Women in Finance" (2009, 2010, 2011), Black Enterprise's "Top 75 Most Powerful Women in Business" (2017) and "Top 75 African Americans on Wall Street," Essence Magazine's list of "The 50 Women Who Are Shaping the World" and Ebony's list of the "Power 100" and "15 Corporate Women at the Top." She is the past chair of the board of the Morgan Stanley Foundation and of The Executive Leadership Council, and she is a member of the board of overseers of Harvard University and the board of directors of the Walmart Corporation. She's the author of the books Strategize to Win and Expect to Win.

In her other life, Harris is a singer and has released three gospel CDs, including Unceasing Praise, Joy Is Waiting, and Carla's First Christmas, which was featured on the CBS Evening News with Dan Rather. She has performed five sold-out concerts at Carnegie Hall.

More profile about the speaker
Carla Harris | Speaker | TED.com