ABOUT THE SPEAKER
Ray Dalio - Hedge fund chair
Ray Dalio is the founder, chair and co-chief investment officer of Bridgewater Associates, a global leader in institutional portfolio management and the largest hedge fund in the world.

Why you should listen

Dalio started Bridgewater out of his two-bedroom apartment in New York City in 1975 and has grown it into the fifth most important private company in the U.S. (according to Fortune magazine). Because of the firm’s many industry-changing innovations over its 40-year history, he has been called the “Steve Jobs of investing” by aiCIO magazine and named one of TIME magazine’s "100 Most Influential People."

Dalio attributes Bridgewater’s success to its unique culture. He describes it as “a believability-weighted idea meritocracy” in which the people strive for “meaningful work and meaningful relationships through radical truth and radical transparency.” He has explained this approach in his book Principles, which has been downloaded more than three million times and has produced considerable curiosity and controversy.

More profile about the speaker
Ray Dalio | Speaker | TED.com
TED2017

Ray Dalio: How to build a company where the best ideas win

رِی دَلیو: چطور شرکتی بنا کنیم که در آن بهترین ایده‌ها می‌برند

Filmed:
3,449,614 views

اگر می‌دانستید همکاران‌تان واقعاً در مورد شما چه فکر می‌کنند و آن‌ها را می‌شناختید، چه می‌شد؟ رِی دَلیو دلایلی برای استفاده از شفافیت افراطی و تصمیم‌گیری الگوریتمی مطرح می‌کند تا یک شایسته‌سالاری ایده را بسازد که در آن، افراد می‌توانند نظر بدهند و واقعاً افکارشان را بیان کنند -- حتی در مورد رئیس‌شان. درباره‌ی این‌که چطور این راهبردها به دَلیو کمک کرد یکی از موفق‌ترین شرکت‌های سرمایه‌گذاریِ دنیا را بسازد و این که چطور شما می‌توانید قدرت تصمیم‌گیری گروهی بر اساس داده‌ها را مهار کنید، بیشتر یاد بگیرید.
- Hedge fund chair
Ray Dalio is the founder, chair and co-chief investment officer of Bridgewater Associates, a global leader in institutional portfolio management and the largest hedge fund in the world. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
Whetherچه you like it or not,
0
560
1336
چه دوست داشته باشید، چه نه،
00:13
radicalافراطی transparencyشفافیت and algorithmicالگوریتمیک
decision-makingتصمیم سازی is comingآینده at you fastسریع,
1
1920
5376
شفافیت افراطی و تصمیم‌گیری الگوریتمی
به سرعت به سمت شما می‌آید،
00:19
and it's going to changeتغییر دادن your life.
2
7320
1976
و زندگی شما را تغییر خواهد داد.
00:21
That's because it's now easyآسان
to take algorithmsالگوریتم ها
3
9320
2816
این به آن دلیل است که اکنون
دسترسی به الگوریتم‌ها
00:24
and embedجاسازی them into computersکامپیوترها
4
12160
1896
و تعبیه کردن آنان در کامپیوترها
00:26
and gatherجمع آوری all that dataداده ها
that you're leavingترک on yourselfخودت
5
14080
2936
و جمع‌آوری داده‌هایی
که روی خودتان و روی سایر چیزها
00:29
all over the placeمحل,
6
17040
1376
جای می‌گذارید ساده شده است.
00:30
and know what you're like,
7
18440
1696
شناختن شما،
00:32
and then directمستقیم the computersکامپیوترها
to interactتعامل with you
8
20160
2936
و هدایت کامپیوترها
به منظور تعامل با شما
00:35
in waysراه ها that are better
than mostاکثر people can.
9
23120
2120
به روش‌هایی که نسبت به
اکثر افراد بهتر است.
00:38
Well, that mightممکن soundصدا scaryترسناک.
10
26160
1616
این ممکن است ترسناک به نظر برسد.
00:39
I've been doing this for a long time
and I have foundپیدا شد it to be wonderfulفوق العاده.
11
27800
3640
من مدت زیادی است که این کار را می‌کنم
و به نظرم شگفت‌انگیز است.
00:44
My objectiveهدف، واقعگرایانه has been
to have meaningfulمعنی دار work
12
32159
2657
هدف من این است که
کاری و روابطی معنادار
00:46
and meaningfulمعنی دار relationshipsروابط
with the people I work with,
13
34840
2856
با افرادی که با آن‌ها کار
می‌کنم داشته باشم.
00:49
and I've learnedیاد گرفتم that I couldn'tنمی توانستم have that
14
37720
2056
اما متوجه شده‌ام که نمی‌شود این کار را کرد
00:51
unlessمگر اینکه I had that radicalافراطی transparencyشفافیت
and that algorithmicالگوریتمیک decision-makingتصمیم سازی.
15
39800
4280
مگر این‌که شفافیت افراطی و
تصمیم‌گیری الگوریتمی داشته باشم.
00:56
I want to showنشان بده you why that is,
16
44680
2016
می‌خواهم به شما نشان دهم چرا این‌طور است،
00:58
I want to showنشان بده you how it worksآثار.
17
46720
1696
به شما نشان دهم چطور کار می‌کند.
01:00
And I warnهشدار بده you that some of the things
that I'm going to showنشان بده you
18
48440
3096
و اخطار می‌کنم برخی از
چیزهایی که نشان خواهم داد
01:03
probablyشاید are a little bitبیت shockingتکان دهنده.
19
51560
1667
احتمالاً کمی هولناک‌اند.
01:05
Sinceاز آنجا که I was a kidبچه,
I've had a terribleوحشتناک roteروت memoryحافظه.
20
53760
3480
از وقتی که بچه بودم،
در حفظ کردن خیلی بد بودم.
01:10
And I didn't like followingذیل instructionsدستورالعمل ها,
21
58120
2176
از دنبال کردن دستورالعمل‌ها خوشم نمی‌آمد،
01:12
I was no good at followingذیل instructionsدستورالعمل ها.
22
60320
2416
در پیروی از آن‌ها اصلاً خوب نبودم.
01:14
But I lovedدوست داشتنی to figureشکل out
how things workedکار کرد for myselfخودم.
23
62760
3000
اما عاشق این بودم که خودم
بفهمم هر چیز چطور کار می‌کند.
01:18
When I was 12,
24
66680
1376
وقتی ۱۲ سالم بود،
01:20
I hatedمتنفر بود schoolمدرسه but I fellسقوط in love
with tradingتجارت the marketsبازارها.
25
68080
3280
از مدرسه متنفر بودم اما عاشق
تجارت در بازار بودم.
01:23
I caddiedcaddied at the time,
26
71920
1656
در آن زمان شاگرد بودم،
01:25
earnedبه دست آورده about fiveپنج dollarsدلار a bagکیسه.
27
73600
1576
برای هر بسته پنچ دلار می‌گرفتم.
01:27
And I tookگرفت my caddyingخرد کردن moneyپول,
and I put it in the stockموجودی marketبازار.
28
75200
3200
و پول شاگردی‌ام را در
بازار سهام می‌گذاشتم.
01:31
And that was just because
the stockموجودی marketبازار was hotداغ at the time.
29
79240
3376
و فقط به این خاطر بود که
بازار سهام در آن زمان گرم بود.
01:34
And the first companyشرکت I boughtخریداری شد
30
82640
1456
اولین شرکتی که خریدم
01:36
was a companyشرکت by the nameنام
of Northeastشمال شرقی Airlinesخطوط هوایی.
31
84120
2600
شرکتی بود به نام
Northeast Airlines.
01:39
Northeastشمال شرقی Airlinesخطوط هوایی was
the only companyشرکت I heardشنیدم of
32
87360
2736
Northeast Airlines تنها شرکتی
بود که شنیده بودم
01:42
that was sellingفروش for lessکمتر
than fiveپنج dollarsدلار a shareاشتراک گذاری.
33
90120
2696
هر سهم را به کم‌تر از
پنچ دلار می‌فروشد.
01:44
(Laughterخنده)
34
92840
1976
(خنده حضار)
01:46
And I figuredشکل گرفته I could buyخرید more sharesسهام,
35
94840
1856
و متوجه شدم می‌توانم سهم بیشتری بخرم،
01:48
and if it wentرفتی up, I'd make more moneyپول.
36
96720
2096
و اگر رشد کند، پول بیشتری می‌گیرم.
01:50
So, it was a dumbگنگ strategyاستراتژی, right?
37
98840
2840
راهبرد احمقانه‌ای بود، نه؟
01:54
But I tripledسه برابر شده my moneyپول,
38
102360
1456
اما پولم را سه برابر کردم،
01:55
and I tripledسه برابر شده my moneyپول
because I got luckyخوش شانس.
39
103840
2120
پولم را سه برابر کردم
چون شانس آوردم.
01:58
The companyشرکت was about to go bankruptورشکسته,
40
106520
1816
شرکت در حال ورشکستگی بود،
02:00
but some other companyشرکت acquiredبه دست آورد it,
41
108360
2096
اما یک شرکت دیگر آن را خرید،
02:02
and I tripledسه برابر شده my moneyپول.
42
110480
1456
و پول من سه برابر شد.
02:03
And I was hookedقلاب.
43
111960
1200
و من معتاد شدم.
02:05
And I thought, "This gameبازی is easyآسان."
44
113720
2280
و با خودم گفتم، «این بازی راحت است.»
02:09
With time,
45
117200
1216
با گذر زمان
02:10
I learnedیاد گرفتم this gameبازی is anything but easyآسان.
46
118440
1960
یادگرفتم این بازی همه چیز هست به جز آسان.
02:12
In orderسفارش to be an effectiveتاثير گذار investorسرمایه گذار,
47
120880
2136
برای این‌که سرمایه‌گذاری تأثیرگذار باشید،
02:15
one has to betشرط againstدر برابر the consensusاجماع
48
123040
2896
باید برخلاف اجماع شرط ببندید
02:17
and be right.
49
125960
1256
و ببرید.
02:19
And it's not easyآسان to betشرط
againstدر برابر the consensusاجماع and be right.
50
127240
2856
شرط بستن بر خلاف اجماع و بردن
کار آسانی نیست.
02:22
One has to betشرط againstدر برابر
the consensusاجماع and be right
51
130120
2336
باید برخلاف اجماع شرط
بسته و ببرید
02:24
because the consensusاجماع
is builtساخته شده into the priceقیمت.
52
132480
2640
چون اجماع در قیمت
نهفته است.
02:28
And in orderسفارش to be an entrepreneurکارآفرین,
53
136120
2456
و برای این‌که کارآفرین باشید،
02:30
a successfulموفق شدن entrepreneurکارآفرین,
54
138600
1616
یک کارآفرین موفق،
02:32
one has to betشرط againstدر برابر
the consensusاجماع and be right.
55
140240
3480
باید برخلاف اجماع
شرط بسته و ببرید.
02:37
I had to be an entrepreneurکارآفرین
and an investorسرمایه گذار --
56
145400
2936
من باید تبدیل به یک کارآفرین می‌شدم
به یک سرمایه گذار--
02:40
and what goesمی رود alongدر امتداد with that
is makingساخت a lot of painfulدردناک mistakesاشتباهات.
57
148360
4200
و چیزی که با این همراه است
ارتکاب اشتباهات دردآور بسیار است.
02:45
So I madeساخته شده a lot of painfulدردناک mistakesاشتباهات,
58
153440
2816
بنابراین اشتباهات دردآور بسیار کردم،
02:48
and with time,
59
156280
1256
و با گذر زمان،
02:49
my attitudeنگرش about those mistakesاشتباهات
beganآغاز شد to changeتغییر دادن.
60
157560
2960
احساسم نسبت به آن
اشتباهات تغییر کرد.
02:53
I beganآغاز شد to think of them as puzzlesپازل.
61
161160
2096
به آن‌ها به عنوان معما فکر کردم.
02:55
That if I could solveحل the puzzlesپازل,
62
163280
1936
اگر می‌توانستم معماها را حل کنم،
02:57
they would give me gemsسنگهای قیمتی.
63
165240
1440
آن‌ها به من جواهرات می‌دادند.
02:59
And the puzzlesپازل were:
64
167160
1656
معماها این‌طور بودند:
03:00
What would I do differentlyمتفاوت است in the futureآینده
so I wouldn'tنمی خواهم make that painfulدردناک mistakeاشتباه?
65
168840
3880
در آینده چه کاری را متفاوت انجام دهم تا
این اشتباه دردآور تکرار نشود؟
03:05
And the gemsسنگهای قیمتی were principlesاصول
66
173280
2576
و جواهرات، اصولی بودند
03:07
that I would then writeنوشتن down
so I would rememberیاد آوردن them
67
175880
3136
که آن‌ها را می‌نوشتم
تا یادم بماند
03:11
that would help me in the futureآینده.
68
179040
1572
و در آینده به من کمک می‌کردند.
03:13
And because I wroteنوشت them down so clearlyبه وضوح,
69
181000
2696
و چون آن‌ها را بسیار واضح می‌نوشتم،
03:15
I could then --
70
183720
1336
می‌توانستم --
03:17
eventuallyدر نهایت discoveredکشف شده --
71
185080
1576
به تدریج متوجه شدم --
03:18
I could then embedجاسازی them into algorithmsالگوریتم ها.
72
186680
3760
آن‌ها را در الگوریتم‌ها قرار دهم.
03:23
And those algorithmsالگوریتم ها
would be embeddedجاسازی شده in computersکامپیوترها,
73
191400
3456
و این الگوریتم‌ها
در کامپیوترها قرار می‌گرفتند،
03:26
and the computersکامپیوترها would
make decisionsتصمیمات alongدر امتداد with me;
74
194880
3336
و کامپیوترها همراه با من
تصمیم می‌گرفتند؛
03:30
and so in parallelموازی,
we would make these decisionsتصمیمات.
75
198240
3136
بنابراین به صورت موازی،
ما این تصمیمات را می‌گرفتیم.
03:33
And I could see how those decisionsتصمیمات
then comparedمقایسه کرد with my ownخودت decisionsتصمیمات,
76
201400
3976
و من این تصمیم‌ها را می‌دیدم
سپس با تصمیم‌های خودم مقایسه می‌کردم،
03:37
and I could see that
those decisionsتصمیمات were a lot better.
77
205400
3096
و می‌توانستم ببینم که
آن تصمیم‌ها خیلی بهترند.
03:40
And that was because the computerکامپیوتر
could make decisionsتصمیمات much fasterسریعتر,
78
208520
4736
و این به آن خاطر بود که کامپیوتر
خیلی سریع‌تر تصمیم می‌گرفت،
03:45
it could processروند a lot more informationاطلاعات
79
213280
2256
می‌توانست اطلاعات بیشتری را پردازش کند
03:47
and it can processروند decisionsتصمیمات much more --
80
215560
3400
و می‌تواند تصمیم‌ها را با احساسات کم‌تری
03:51
lessکمتر emotionallyعاطفی.
81
219880
1200
پردازش کند.
03:54
So it radicallyبه طور اساسی improvedبهبود یافته
my decision-makingتصمیم سازی.
82
222760
3920
بنابراین این باعث شد
تصمیم‌گیری من به شدت بهبود یابد.
04:00
Eightهشت yearsسالها after I startedآغاز شده Bridgewaterبریجواتر,
83
228440
4896
هشت سال بعد از اینکه
Bridgewater را شروع کردم،
04:05
I had my greatestبزرگترین failureشکست,
84
233360
1536
بزرگ‌ترین شکستم را داشتم،
04:06
my greatestبزرگترین mistakeاشتباه.
85
234920
1200
بزرگ‌ترین اشتباهم.
04:09
It was lateدیر است 1970s,
86
237680
2136
اواخر دهه‌ی ۱۹۷۰ بود،
04:11
I was 34 yearsسالها oldقدیمی,
87
239840
1976
۳۴ سال داشتم،
04:13
and I had calculatedمحاسبه شد that Americanآمریکایی banksبانک ها
88
241840
3656
و محاسبه کرده بودم که بانک‌های آمریکایی
04:17
had lentقرض گرفت much more moneyپول
to emergingدر حال ظهور countriesکشورها
89
245520
2856
پول بیشتری را به کشورهای در حال ظهور
در مقایسه با کشورهایی که
04:20
than those countriesکشورها
were going to be ableتوانایی to payپرداخت back
90
248400
2816
می‌توانستند پول را برگردانند
قرض داده بودند.
04:23
and that we would have
the greatestبزرگترین debtبدهی crisisبحران
91
251240
2696
و فهمیده بودم که بزرگ‌ترین
بحران بدهی، بعد از
04:25
sinceاز آنجا که the Great Depressionافسردگی.
92
253960
1360
رکود بزرگ در راه است.
04:28
And with it, an economicاقتصادی crisisبحران
93
256200
2216
و همراه با آن، یک بحران اقتصادی
04:30
and a bigبزرگ bearخرس marketبازار in stocksسهام.
94
258440
2040
و یک بازار خرس بزرگ در سهام‌ها رخ می‌دهد.
04:33
It was a controversialبحث برانگیز viewچشم انداز at the time.
95
261680
2000
این یک دیدگاه بحث‌برانگیز در آن زمان بود.
04:36
People thought it was
kindنوع of a crazyدیوانه pointنقطه of viewچشم انداز.
96
264160
2440
مردم فکر می‌کردند
دیدگاهی دیوانه‌وار است.
04:39
But in Augustآگوست 1982,
97
267480
2216
اما در آگوست ۱۹۸۲،
04:41
Mexicoمکزیک defaultedپیش فرض on its debtبدهی,
98
269720
1960
مکزیک موفق به پرداخت بدهی‌اش نشد،
04:44
and a numberعدد of other countriesکشورها followedدنبال شد.
99
272520
2256
و به دنبال آن تعدادی از کشورهای دیگر.
04:46
And we had the greatestبزرگترین debtبدهی crisisبحران
sinceاز آنجا که the Great Depressionافسردگی.
100
274800
3400
و ما بزرگ‌ترین بحران بدهی نسبت به
رکود بزرگ را داشتیم.
04:51
And because I had anticipatedپیش بینی شده that,
101
279080
2776
و چون من آن را پیش‌بینی کرده بودم،
04:53
I was askedپرسید: to testifyشهادت بده to Congressکنگره
and appearبه نظر می رسد on "Wallدیوار Streetخیابان Weekهفته,"
102
281880
4336
از من خواسته شد در کنگره شهادت دهم
و در «هفته وال استریت» حضور پیدا کنم،
04:58
whichکه was the showنشان بده of the time.
103
286240
1976
که در آن زمان یک برنامه تلویزیونی بود.
05:00
Just to give you a flavorعطر و طعم of that,
I've got a clipکلیپ here,
104
288240
2936
فقط برای این‌که چشمه‌ای از آن ببینید،
یک کلیپ در اینجا دارم،
05:03
and you'llشما خواهید بود see me in there.
105
291200
1920
و من را در آن خواهید دید.
05:06
(Videoویدئو) Mrآقای. Chairmanرئيس, Mrآقای. Mitchellمیچل,
106
294480
1696
(ویدیو) آقای رئیس، آقای میچل،
05:08
it's a great pleasureلذت and a great honorافتخار
to be ableتوانایی to appearبه نظر می رسد before you
107
296200
3376
این لذت و افتخاری بزرگ است
که در کنار شما باشم
05:11
in examinationمعاینه with what
is going wrongاشتباه with our economyاقتصاد.
108
299600
3480
در بررسی این‌که اقتصاد ما
چه مشکلی دارد.
05:15
The economyاقتصاد is now flatتخت --
109
303640
1936
اکنون اقتصاد راکد است --
05:17
teeteringteetering on the brinkآستانه of failureشکست.
110
305600
2136
در آستانه‌ی شکست قرار دارد.
05:19
Martinمارتین ZweigZweig: You were recentlyبه تازگی
quotedنقل شده in an articleمقاله.
111
307760
2496
مارتین زوِیگ:
اخیراً در یک مقاله از شما نقل شده
05:22
You said, "I can say this
with absoluteمطلق certaintyیقین
112
310280
2336
که گفتید:‌ «با قطعیتِ کامل
این را می‌گویم
05:24
because I know how marketsبازارها work."
113
312640
1616
چون می‌دانم بازار چطور کار می‌کند.»
05:26
Rayاشعه DalioDalio: I can say
with absoluteمطلق certaintyیقین
114
314280
2096
رِی دَلیو: با اطمینان کامل می‌گویم
05:28
that if you look at the liquidityنقدینگی baseپایه
115
316400
1856
که اگر به اساس نقدینگی
05:30
in the corporationsشرکت ها
and the worldجهان as a wholeکل,
116
318280
3376
در شرکت‌ها و تمام دنیا
نگاه کنید
05:33
that there's suchچنین reducedکاهش
levelسطح of liquidityنقدینگی
117
321680
2096
چنان سطحی از کاهش
نقدینگی وجود دارد
05:35
that you can't returnبرگشت
to an eraدوران of stagflationاستقلال."
118
323800
3216
که نمی‌توانید آن را به یک عصر
رکود تورمی بازگردانید.»
05:39
I look at that now, I think,
"What an arrogantمتکبر jerkحرکت کردن!"
119
327040
3096
الان که به آن نگاه می‌کنم، با خود می‌گویم،
«عجب احمق متکبری بودم!»
05:42
(Laughterخنده)
120
330160
2000
(خنده حضار)
05:45
I was so arrogantمتکبر, and I was so wrongاشتباه.
121
333760
2456
آن‌قدر متکبر بودم، و اشتباه هم می‌کردم.
05:48
I mean, while the debtبدهی crisisبحران happenedاتفاق افتاد,
122
336240
2576
یعنی، با این‌که بحران بدهی رخ داد،
05:50
the stockموجودی marketبازار and the economyاقتصاد
wentرفتی up ratherنسبتا than going down,
123
338840
3976
بازار سهام و اقتصاد
به جای سقوط، صعود کرد،
05:54
and I lostکم شده so much moneyپول
for myselfخودم and for my clientsمشتریان
124
342840
5016
و من و مشتریانم
پول زیادی از دست دادیم.
05:59
that I had to shutبسته شدن down
my operationعمل prettyبسیار much,
125
347880
3416
آن‌قدر که تقریباً مجبور شدم
اداره‌ام را تعطیل کنم،
06:03
I had to let almostتقریبا everybodyهمه go.
126
351320
1880
تقریباً مجبور شدم همه را ترخیص کنم.
06:05
And these were like extendedتمدید شده familyخانواده,
127
353640
1736
و آن‌ها مثل خانواده‌ی بزرگ من بودند،
06:07
I was heartbrokenدل شکسته.
128
355400
1616
من دل‌شکسته شدم.
06:09
And I had lostکم شده so much moneyپول
129
357040
1816
آن‌قدر پول از دست داده بودم
06:10
that I had to borrowامانت گرفتن
4,000 dollarsدلار from my dadپدر
130
358880
3336
که مجبور شدم ۴٫۰۰۰ دلار
از پدرم قرض بگیرم
06:14
to help to payپرداخت my familyخانواده billsصورتحساب.
131
362240
1920
تا قبوض خانواده‌ام را بپردازم.
06:16
It was one of the mostاکثر painfulدردناک
experiencesتجربیات of my life ...
132
364840
3160
یکی از دردناک‌ترین
تجربه‌های زندگی‌ام بود...
06:21
but it turnedتبدیل شد out to be
one of the greatestبزرگترین experiencesتجربیات of my life
133
369240
3776
اما معلوم شد که یکی از بهترین
تجربه‌های زندگی‌ام بوده است
06:25
because it changedتغییر کرد my attitudeنگرش
about decision-makingتصمیم سازی.
134
373040
2680
چون نگرشم را در مورد
تصمیم‌گیری تغییر داد.
06:28
Ratherنسبتا than thinkingفكر كردن, "I'm right,"
135
376360
3056
به جای آن‌که فکر کنم «حق با من است،»
06:31
I startedآغاز شده to askپرسیدن myselfخودم,
136
379440
1576
از خود پرسیدم،
06:33
"How do I know I'm right?"
137
381040
1800
«از کجا بدانم حق با من است؟»
06:36
I gainedبه دست آورد a humilityفروتنی that I neededمورد نیاز است
138
384480
1936
تواضعی که نیاز داشتم را به دست آوردم
06:38
in orderسفارش to balanceتعادل my audacityغم و اندوه.
139
386440
2560
تا گستاخی‌ام را با آن تراز کنم.
06:41
I wanted to find the smartestهوشمندانه
people who would disagreeمخالف بودن with me
140
389880
4216
می‌خواستم باهوش‌ترین افرادی که
با من مخالف‌اند را پیدا کنم
06:46
to try to understandفهمیدن theirخودشان perspectiveچشم انداز
141
394120
1896
تا سعی کنم دیدگاه آن‌ها را بفهمم
06:48
or to have them
stressفشار testتست my perspectiveچشم انداز.
142
396040
2600
یا از آن‌ها بخواهم دیدگاه مرا
تحت فشار قرار دهند.
06:51
I wanted to make an ideaاندیشه meritocracyشایسته سالاری.
143
399400
2776
می‌خواستم یک
شایسته‌سالاریِ ایده ایجاد کنم.
06:54
In other wordsکلمات,
144
402200
1216
به عبارت دیگر،
06:55
not an autocracyاستبداد in whichکه
I would leadسرب and othersدیگران would followدنبال کردن
145
403440
3816
نه یک استبداد که من رهبری کرده
و سایرین پیروی می‌کنند.
06:59
and not a democracyدموکراسی in whichکه everybody'sهمه است
pointsنکته ها of viewچشم انداز were equallyبه همان اندازه valuedارزش,
146
407280
3616
و نه یک جمع‌سالاری که در آن
دیدگاه همه ارزش یکسانی داشت،
07:02
but I wanted to have an ideaاندیشه meritocracyشایسته سالاری
in whichکه the bestبهترین ideasایده ها would winپیروزی out.
147
410920
5096
خواستم یک شایسته‌سالاری ایده داشته باشم
که در آن بهترین ایده‌ها برنده می‌شوند.
07:08
And in orderسفارش to do that,
148
416040
1256
و متوجه شدم،
07:09
I realizedمتوجه شدم that we would need
radicalافراطی truthfulnessصداقت
149
417320
3576
برای انجام این‌کار به
صداقت و شفافیت افراطی
07:12
and radicalافراطی transparencyشفافیت.
150
420920
1616
نیاز داریم.
07:14
What I mean by radicalافراطی truthfulnessصداقت
and radicalافراطی transparencyشفافیت
151
422560
3856
منظورم از صداقت افراطی
و شفافیت افراطی این است که
07:18
is people neededمورد نیاز است to say
what they really believedمعتقد
152
426440
2656
افراد باید آن‌چه به آن
اعتقاد دارند را بیان کنند
07:21
and to see everything.
153
429120
2000
و همه چیز را ببینند.
07:23
And we literallyعینا
tapeنوار almostتقریبا all conversationsگفتگو
154
431480
3936
و ما تقریباً تمامی گفتگوها
را ضبط می‌کردیم و می‌گذاشتیم
07:27
and let everybodyهمه see everything,
155
435440
1616
همه، همه‌چیز را ببینند،
07:29
because if we didn't do that,
156
437080
1416
چون اگر این‌کار را نمی‌کردیم،
07:30
we couldn'tنمی توانستم really have
an ideaاندیشه meritocracyشایسته سالاری.
157
438520
3080
نمی‌توانستیم به واقع
شایسته‌سالاری ایده داشته باشیم.
07:34
In orderسفارش to have an ideaاندیشه meritocracyشایسته سالاری,
158
442760
3696
برای داشتن شایسته‌سالاری ایده،
07:38
we have let people speakصحبت
and say what they want.
159
446480
2376
باید بگذاریم افراد در مورد آن‌چه
می‌خواهند صحبت کنند.
07:40
Just to give you an exampleمثال,
160
448880
1376
صرفاً برای یک مثال،
07:42
this is an emailپست الکترونیک from Jimجیم HaskelHaskel --
161
450280
2696
این یک ایمیل از طرف جیم هَسکِل است--
07:45
somebodyکسی who worksآثار for me --
162
453000
1376
کسی که برای من کار می‌کند--
07:46
and this was availableدر دسترس است
to everybodyهمه in the companyشرکت.
163
454400
3376
و این در دسترس همه
در شرکت قرار داشت.
07:49
"Rayاشعه, you deserveسزاوار a 'D-'بود-'
164
457800
2536
«رِی، کار تو در جلسه‌ی امروز
07:52
for your performanceکارایی
todayامروز in the meetingملاقات ...
165
460360
2256
استحقاق نمره‌ی ۱۰ را داشت...
07:54
you did not prepareآماده کردن at all well
166
462640
1696
اصلاً خودت را آماده نکرده بودی
07:56
because there is no way
you could have been that disorganizedبی نظم."
167
464360
3560
چون امکان ندارد
تا این حد نامنظم باشی.»
08:01
Isn't that great?
168
469520
1216
این عالی نیست؟
08:02
(Laughterخنده)
169
470760
1216
(خنده حضار)
08:04
That's great.
170
472000
1216
این عالی است.
08:05
It's great because, first of all,
I neededمورد نیاز است feedbackبازخورد like that.
171
473240
2936
عالی است چون، اول از همه،
من به چنین بازخوردی نیاز داشتم.
08:08
I need feedbackبازخورد like that.
172
476200
1616
هنوز به چنین بازخوردی نیاز دارم.
08:09
And it's great because if I don't let Jimجیم,
and people like Jimجیم,
173
477840
3456
و عالی است چون اگر به جیم
و افرادی مثل جیم اجازه ندهم
08:13
to expressبیان theirخودشان pointsنکته ها of viewچشم انداز,
174
481320
1576
دیدگاه‌هایشان را بروز دهند،
08:14
our relationshipارتباط wouldn'tنمی خواهم be the sameیکسان.
175
482920
2056
رابطه‌ی ما این چنین نمی‌بود.
08:17
And if I didn't make that publicعمومی
for everybodyهمه to see,
176
485000
3056
و اگر این را عمومی نمی‌کردم
تا همه آن را ببینند،
08:20
we wouldn'tنمی خواهم have an ideaاندیشه meritocracyشایسته سالاری.
177
488080
1960
شایسته‌سالاری ایده نمی‌داشتیم.
08:23
So for that last 25 yearsسالها
that's how we'veما هستیم been operatingعامل.
178
491760
3280
بنابراین طی ۲۵ سال گذشته
ما این‌طور عمل می‌کنیم.
08:27
We'veما هستیم been operatingعامل
with this radicalافراطی transparencyشفافیت
179
495640
3056
ما با این شفافیت افراطی
عمل کرده‌ایم
08:30
and then collectingجمع آوری these principlesاصول,
180
498720
2296
و این اصول را جمع‌آوری کرده‌ایم،
08:33
largelyتا حد زیادی from makingساخت mistakesاشتباهات,
181
501040
2056
بیشتر در نتیجه‌ی اشتباهاتمان،
08:35
and then embeddingتعبیه کردن
those principlesاصول into algorithmsالگوریتم ها.
182
503120
4416
و سپس آن اصول را
در الگوریتم‌ها قرار دادیم.
08:39
And then those algorithmsالگوریتم ها provideفراهم کند --
183
507560
2696
و سپس آن الگوریتم‌ها کار می‌کنند --
08:42
we're followingذیل the algorithmsالگوریتم ها
184
510280
2016
ما به موازات فکر کردنمان از
08:44
in parallelموازی with our thinkingفكر كردن.
185
512320
1440
این الگوریتم‌ها پیروی می‌کنیم.
08:47
That has been how we'veما هستیم runاجرا کن
the investmentسرمایه گذاری businessکسب و کار,
186
515280
3176
ما کسب و کار سرمایه‌گذاری را
این‌طور مدیریت کرده‌ایم،
08:50
and it's how we alsoهمچنین dealمعامله
with the people managementمدیریت.
187
518480
2736
و با مدیریت افراد هم
همین کار را کرده‌ایم.
08:53
In orderسفارش to give you a glimmerبا روشنایی ضعیف تابیدن
into what this looksبه نظر می رسد like,
188
521240
3736
برای این‌که چشمه‌ای از آن
به شما نشان داده باشم،
08:57
I'd like to take you into a meetingملاقات
189
525000
2336
می‌خواهم شما را به یک جلسه ببرم
08:59
and introduceمعرفی کنید you to a toolابزار of oursما
calledبه نام the "Dotنقطه Collectorجمع آوری"
190
527360
3136
و شما را به یکی از ابزارهایمان معرفی کنم
که نامش "Dot Collector" است
09:02
that helpsکمک می کند us do this.
191
530520
1280
که در این کار به ما کمک می‌کند.
09:07
A weekهفته after the US electionانتخابات,
192
535640
2176
یک هفته پس از انتخابات آمریکا،
09:09
our researchپژوهش teamتیم heldبرگزار شد a meetingملاقات
193
537840
2096
تیم تحقیقاتی ما یک جلسه برگزار کرد
09:11
to discussبحث و گفتگو what a Trumpترامپ presidencyریاست جمهوری
would mean for the US economyاقتصاد.
194
539960
3320
تا عواقب رئیس‌جمهور شدن ترامپ را بر
اقتصاد آمریکا را بررسی کند.
09:16
Naturallyبه طور طبیعی, people had
differentناهمسان opinionsنظرات on the matterموضوع
195
544000
2856
طبیعتاً، افراد نظراتی متفاوت
در این موضوع
09:18
and how we were
approachingنزدیک شدن the discussionبحث.
196
546880
2040
و رویکرد متفاوتی به آن
در بحث داشتند.
09:21
The "Dotنقطه Collectorجمع آوری" collectsجمع می کند these viewsنمایش ها.
197
549840
2776
Dot Collector این دیدگاه‌ها را جمع می‌کند.
09:24
It has a listفهرست of a fewتعداد کمی dozenدوازده attributesویژگی های,
198
552640
2296
این ابزار لیستی از ۱۰، ۱۲ ویژگی دارد،
09:26
so wheneverهر زمان که somebodyکسی thinksفکر می کند something
about anotherیکی دیگر person'sفردی thinkingفكر كردن,
199
554960
4016
بنابراین وقتی کسی در مورد
افکارِ دیگری، فکری می‌کند،
09:31
it's easyآسان for them
to conveyانتقال theirخودشان assessmentارزیابی;
200
559000
2936
انتقال ارزیابی‌اش
راحت است.
09:33
they simplyبه سادگی noteتوجه داشته باشید the attributeصفت
and provideفراهم کند a ratingرتبه بندی from one to 10.
201
561960
4520
کافی است آن ویژگی را انتخاب کرده
و نمره‌ای از ۱ تا ۱۰ به آن می‌دهند.
09:39
For exampleمثال, as the meetingملاقات beganآغاز شد,
202
567520
2256
برای مثال، وقتی جلسه شروع شد،
09:41
a researcherپژوهشگر namedتحت عنوان Jenجین ratedدارای رتبه me a threeسه --
203
569800
3120
یک محقق به نام جِن به من نمره‌ی ۳ داد --
09:45
in other wordsکلمات, badlyبدی --
204
573640
2016
یعنی، نمره‌ی بد --
09:47
(Laughterخنده)
205
575680
1376
(خنده‌ی حضار)
09:49
for not showingنشان دادن a good balanceتعادل
of open-mindednessبازمتن and assertivenessاذعان.
206
577080
4160
به این‌خاطر که تعادل خوبی میان
روشن‌فکری و استواری برقرار نکرده بودم.
09:54
As the meetingملاقات transpiredفراموشت کرد,
207
582080
1456
وقتی جلسه تمام شد،
09:55
Jen'sجن را assessmentsارزیابی ها of people
addedاضافه up like this.
208
583560
3240
ارزیابی جِن از افراد
به این شکل جمع شد.
09:59
Othersدیگران in the roomاتاق
have differentناهمسان opinionsنظرات.
209
587920
2176
بقیه افراد در اتاق
نظراتی دیگری دارند.
10:02
That's normalطبیعی.
210
590120
1216
این طبیعی است.
10:03
Differentناهمسان people are always
going to have differentناهمسان opinionsنظرات.
211
591360
2920
افراد متفاوت همواره
نظرات متفاوت خواهند داشت.
10:06
And who knowsمی داند who'sچه کسی است right?
212
594800
1400
از کجا بدانیم حق با کیست؟
10:09
Let's look at just what people thought
about how I was doing.
213
597240
3440
بیایید به نظرات افراد در مورد
عملکرد من نگاه کنیم.
10:13
Some people thought I did well,
214
601600
2216
به نظر برخی‌ها من خوب عمل کردم،
10:15
othersدیگران, poorlyضعیف.
215
603840
1200
از نظر بقیه، بد.
10:18
With eachهر یک of these viewsنمایش ها,
216
606080
1336
با هر یک از این دیدگاه‌ها،
10:19
we can exploreکاوش کنید the thinkingفكر كردن
behindپشت the numbersشماره.
217
607440
2320
می‌توانیم افکار پشتِ
هر عدد را کاوش کنیم.
10:22
Here'sاینجاست what Jenجین and Larryلری said.
218
610520
2160
این نظر جِن و لَری است.
10:25
Noteتوجه داشته باشید that everyoneهر کس
getsمی شود to expressبیان theirخودشان thinkingفكر كردن,
219
613760
2616
توجه کنید که همه
می‌توانند افکارشان را بیان کنند،
10:28
includingشامل theirخودشان criticalبحرانی thinkingفكر كردن,
220
616400
1656
حتی افکار انتقادی‌شان را،
10:30
regardlessبدون در نظر گرفتن of theirخودشان positionموقعیت
in the companyشرکت.
221
618080
2120
مسقل از موقعیت‌شان
در شرکت.
10:33
Jenجین, who'sچه کسی است 24 yearsسالها oldقدیمی
and right out of collegeکالج,
222
621120
3096
جِن، که ۲۴ سال دارد
و به تازگی از کالج بیرون آمده،
10:36
can tell me, the CEOمدیر عامل,
that I'm approachingنزدیک شدن things terriblyوحشتناک.
223
624240
2840
می‌تواند به منِ مدیرعامل،
بگوید که رویکرد بدی دارم.
10:40
This toolابزار helpsکمک می کند people
bothهر دو expressبیان theirخودشان opinionsنظرات
224
628480
3776
این ابزار به افراد کمک می‌کند
که نظراتشان را بیان کنند
10:44
and then separateجداگانه themselvesخودشان
from theirخودشان opinionsنظرات
225
632280
3096
و سپس خودشان را
از نظراتشان جدا کنند
10:47
to see things from a higherبالاتر levelسطح.
226
635400
2040
تا مسائل را از سطح بالاتری ببینند.
10:50
When Jenجین and othersدیگران shiftتغییر مکان theirخودشان attentionsتوجه
from inputtingورودی theirخودشان ownخودت opinionsنظرات
227
638640
4896
وقتی جِن و دیگران توجهشان را از
نظردهی به تمام صفحه نمایش
10:55
to looking down on the wholeکل screenصفحه نمایش,
228
643560
2576
متمرکز کنند،
10:58
theirخودشان perspectiveچشم انداز changesتغییرات.
229
646160
1720
دیدگاهشان عوض می‌شود.
11:00
They see theirخودشان ownخودت opinionsنظرات
as just one of manyبسیاری
230
648680
3136
نظراتشان را به عنوان
یک نظر در میان سایر نظرات می‌بینند.
11:03
and naturallyبه طور طبیعی startشروع کن askingدرخواست themselvesخودشان,
231
651840
2536
و طبیعتاً از خود می‌پرسند،
11:06
"How do I know my opinionنظر is right?"
232
654400
2000
«از کجا بدانم نظرم درست است؟»
11:09
That shiftتغییر مکان in perspectiveچشم انداز is like going
from seeingدیدن in one dimensionابعاد
233
657480
4056
از تغییر دیدگاه مانند
تفاوت یک بعدی
11:13
to seeingدیدن in multipleچندگانه dimensionsابعاد.
234
661560
2256
و دیدن چند بعدی است.
11:15
And it shiftsتغییرات the conversationگفتگو
from arguingاستدلال over our opinionsنظرات
235
663840
4096
و این گفتگو را از تنازع بر سر نظرات،
به تشخیص معیارهای هدف
11:19
to figuringبدانید out objectiveهدف، واقعگرایانه criteriaشاخص
for determiningتعیین کردن whichکه opinionsنظرات are bestبهترین.
236
667960
4400
برای تعیین بهترین نظرات
تغییر می‌دهد.
11:24
Behindپشت the "Dotنقطه Collectorجمع آوری"
is a computerکامپیوتر that is watchingتماشا کردن.
237
672920
3600
در پسِ Dot Collector
یک کامپیوتر درحال نظارت است.
11:29
It watchesساعت what all
these people are thinkingفكر كردن
238
677120
2176
او می‌بیند که تمام این افراد
چه فکری می‌کنند
11:31
and it correlatesهمبستگی دارد that
with how they think.
239
679320
2576
و این را با نحوه‌ی
تفکر آنان ارتباط می‌دهد.
11:33
And it communicatesارتباط برقرار می کند adviceمشاوره
back to eachهر یک of them basedمستقر on that.
240
681920
3520
و بر اساس آن، به هر یک
پیشنهاد می‌دهد.
11:38
Then it drawsتساوی the dataداده ها
from all the meetingsجلسات
241
686520
3416
سپس داده‌های آن جلسه را
ترسیم می‌کند
11:41
to createايجاد كردن a pointilistپیوندها paintingرنگ آمیزی
of what people are like
242
689960
3216
تا یک نقاشی نقطه‌کاری
از فکر افراد
11:45
and how they think.
243
693200
1240
و نحوه‌ی تفکر آن بکشد.
11:47
And it does that guidedهدایت شده by algorithmsالگوریتم ها.
244
695160
2720
و این کار را با راهنمایی
الگوریتم‌ها انجام می‌دهد.
11:50
Knowingدانستن what people are like helpsکمک می کند
to matchهمخوانی داشتن them better with theirخودشان jobsشغل ها.
245
698800
3760
شناختن افراد به تطبیق بهتر آنان
با کارشان کمک می‌کند.
11:55
For exampleمثال,
246
703120
1216
برای مثال،
11:56
a creativeخلاقانه thinkerمتفکر who is unreliableغیر قابل اعتماد
247
704360
1736
و متفکر خلاق که غیرقابل اتکاست
11:58
mightممکن be matchedتطبیق up with someoneکسی
who'sچه کسی است reliableقابل اعتماد but not creativeخلاقانه.
248
706120
3080
ممکن است با کسی که قابل اتکاست
ولی خلاق نیست تطبیق پیدا کند.
12:02
Knowingدانستن what people are like
alsoهمچنین allowsاجازه می دهد us to decideتصميم گرفتن
249
710280
3336
شناختن افراد به ما هم
کمک می‌کند تصمیم بگیریم
12:05
what responsibilitiesمسئولیت ها to give them
250
713640
2256
چه مسئولیت‌های را به آن‌ها بسپاریم
12:07
and to weighوزن کن our decisionsتصمیمات
basedمستقر on people'sمردم meritsشایستگی ها.
251
715920
3480
و تصمیماتمان را بر اساس
شایستگی‌های افراد وزن‌دهی کنیم.
12:12
We call it theirخودشان believabilityباورپذیری.
252
720040
1600
ما به این باورپذیری می‌گوییم.
12:14
Here'sاینجاست an exampleمثال of a voteرای that we tookگرفت
253
722560
1976
این مثالی از یک رأی‌گیری است
که انجام دادیم
12:16
where the majorityاکثریت
of people feltنمد one way ...
254
724560
2840
که در آن اکثریت افراد
حس خاصی داشتند...
12:20
but when we weighedوزن کرد the viewsنمایش ها
basedمستقر on people'sمردم meritsشایستگی ها,
255
728920
2936
اما وقتی دیدگاه‌ها را بر اساس
شایستگی افراد وزن‌دهی کردیم،
12:23
the answerپاسخ was completelyبه صورت کامل differentناهمسان.
256
731880
1840
پاسخ کاملاً متفاوت بود.
12:26
This processروند allowsاجازه می دهد us to make decisionsتصمیمات
not basedمستقر on democracyدموکراسی,
257
734920
4576
این فرایند به ما امکان می‌دهد
تصمیم‌ها را نه بر اساس جمع‌سالاری،
12:31
not basedمستقر on autocracyاستبداد,
258
739520
2136
نه بر اساس استبداد،
12:33
but basedمستقر on algorithmsالگوریتم ها that take
people'sمردم believabilityباورپذیری into considerationتوجه.
259
741680
5240
بلکه بر اساس الگوریتم‌هایی که باورپذیریِ
افراد را در نظر می‌گیرند، اتخاذ کنیم.
12:41
Yupآره, we really do this.
260
749520
1696
بله، واقعاً این کار را می‌کنیم.
12:43
(Laughterخنده)
261
751240
3296
(خنده‌ی حضار)
12:46
We do it because it eliminatesحذف می کند
262
754560
2856
ما این کار را می‌کنیم
چون چیزی را حذف می‌کند
12:49
what I believe to be
one of the greatestبزرگترین tragediesتراژدی of mankindبشر,
263
757440
4456
که به عقیده‌ی من یکی از بزرگ‌ترین
فاجعه‌های بشری است،
12:53
and that is people arrogantlyمتکبر,
264
761920
2160
و آن این است که افراد متکبرانه،
12:56
naخبïvelyاره holdingبرگزاری opinionsنظرات
in theirخودشان mindsذهنها that are wrongاشتباه,
265
764760
4456
و ساده‌لوحانه عقایدی
در ذهن دارند که اشتباه است،
13:01
and actingبازیگری on them,
266
769240
1256
و بر اساس آن عمل می‌کنند،
13:02
and not puttingقرار دادن them out there
to stressفشار testتست them.
267
770520
2760
و آن را در معرض آزمایش
تحت فشار قرار نمی‌دهند.
13:06
And that's a tragedyتراژدی.
268
774000
1336
و این یک فاجعه است.
13:07
And we do it because it elevatesافزایش می یابد ourselvesخودمان
aboveدر بالا our ownخودت opinionsنظرات
269
775360
5416
ما این کار را انجام می‌دهیم چون ما را
فراتر از نظراتمان می‌برد
13:12
so that we startشروع کن to see things
throughاز طریق everybody'sهمه است eyesچشم ها,
270
780800
2896
تا مسائل را از چشم همه ببینیم،
13:15
and we see things collectivelyمجموعا.
271
783720
1920
و ما مسائل را به صورت جمعی می‌بینیم.
13:18
Collectiveجمعی decision-makingتصمیم سازی is so much
better than individualفردی decision-makingتصمیم سازی
272
786360
4336
تصمیم‌گیری جمعی بسیار بهتر از
تصمیم‌گیری فردی است
13:22
if it's doneانجام شده well.
273
790720
1200
اگر به درستی انجام شود.
13:24
It's been the secretراز sauceسس
behindپشت our successموفقیت.
274
792360
2616
این سس محرمانه‌ی در پسِ
موفقیت ما بوده است.
13:27
It's why we'veما هستیم madeساخته شده
more moneyپول for our clientsمشتریان
275
795000
2176
این دلیلی است که پول بیشتری
نسبت به سایر سرمایه‌گذاران
13:29
than any other hedgeپرچین fundسرمایه in existenceوجود داشتن
276
797200
1936
برای مشتریان‌مان کسب کرده‌ایم
13:31
and madeساخته شده moneyپول
23 out of the last 26 yearsسالها.
277
799160
2720
و همچنین برای خودمان
طی ۲۳ سال از ۲۶ سال اخیر.
13:35
So what's the problemمسئله
with beingبودن radicallyبه طور اساسی truthfulراستش
278
803880
4536
بنابراین اشکال صداقت افراطی
13:40
and radicallyبه طور اساسی transparentشفاف with eachهر یک other?
279
808440
2240
و شفافیت افراطی با یکدیگر چیست؟
13:45
People say it's emotionallyعاطفی difficultدشوار.
280
813400
2080
می‌گویند از لحاظ عاطفی دشوار است.
13:48
Criticsمنتقدان say it's a formulaفرمول
for a brutalوحشیانه work environmentمحیط.
281
816240
4240
منتقدان می‌گویند فرمولی برای
یک محیط کاری بی‌رحمانه است.
13:53
Neuroscientistsدانشمندان علوم اعصاب tell me it has to do
with how are brainsمغز are prewiredprewired.
282
821400
4856
دانشمندان اعصاب به من می‌گویند
با نحوه‌ی سیم‌کشی مغز ارتباط دارد.
13:58
There's a partبخشی of our brainمغز
that would like to know our mistakesاشتباهات
283
826280
3216
بخشی از مغز ما هست که
دوست دارد اشتباهاتمان را بداند
14:01
and like to look at our weaknessesنقاط ضعف
so we could do better.
284
829520
3960
و دوست دارد به ضعف‌هایمان نگاه کند
تا بتوانیم بهتر عمل کنیم.
14:06
I'm told that that's
the prefrontalمقدمه cortexقشر.
285
834120
2440
به من گفته‌اند که آن
قشر پیش‌پیشانی است.
14:09
And then there's a partبخشی of our brainمغز
whichکه viewsنمایش ها all of this as attacksحملات.
286
837040
4856
بخشی از مغز ما هم هست که همه این‌ها را
به عنوان حملات، قلم‌داد می‌کند.
14:13
I'm told that that's the amygdalaآمیگدالا.
287
841920
1960
به من گفته‌اند که آن آمیگدال است.
14:16
In other wordsکلمات,
there are two you'sتو هستی insideداخل you:
288
844440
3056
به عبارت دیگر، دو نفر
درون شما وجود دارند:
14:19
there's an emotionalعاطفی you
289
847520
1416
یک فرد عاطفی
14:20
and there's an intellectualفکری you,
290
848960
1776
و یک فرد متفکر،
14:22
and oftenغالبا they're at oddsشانس,
291
850760
1776
و اغلب این دو در تضادند،
14:24
and oftenغالبا they work againstدر برابر you.
292
852560
1920
و اغلب بر علیه شما عمل می‌کنند.
14:27
It's been our experienceتجربه
that we can winپیروزی this battleنبرد.
293
855160
3736
تجربه‌ی ما این است
که می‌توانیم در این نبرد پیروز شویم.
14:30
We winپیروزی it as a groupگروه.
294
858920
1320
به صورت گروهی آن را می‌بریم.
14:33
It takes about 18 monthsماه ها typicallyمعمولا
295
861000
2336
تقریباً حدود ۱۸ ماه طول می‌کشد
14:35
to find that mostاکثر people
preferترجیح می دهند operatingعامل this way,
296
863360
3056
تا متوجه شوید افراد
این مدیریت با شفافیت افراطی را
14:38
with this radicalافراطی transparencyشفافیت
297
866440
2016
به مدیریت شدن در یک محیط مبهم‌تر
14:40
than to be operatingعامل
in a more opaqueمات environmentمحیط.
298
868480
3336
ترجیح می‌دهند.
14:43
There's not politicsسیاست,
there's not the brutalityوحشیگری of --
299
871840
4296
سیاستی وجود ندارد،
بی‌رحمی‌ای نیست --
14:48
you know, all of that hiddenپنهان,
behind-the-scenesپشت صحنه --
300
876160
2376
یعنی، تمام آن پشت پرده‌های مخفیانه --
14:50
there's an ideaاندیشه meritocracyشایسته سالاری
where people can speakصحبت up.
301
878560
2936
فقط یک شایسته‌سالاری ایده هست
که افراد در آن نظر می‌دهند.
14:53
And that's been great.
302
881520
1256
و این عالی است.
14:54
It's givenداده شده us more effectiveتاثير گذار work,
303
882800
1656
این باعث شده ما کارآمدتر باشیم،
14:56
and it's givenداده شده us
more effectiveتاثير گذار relationshipsروابط.
304
884480
2400
و روابطمان کارآمدتر باشد.
14:59
But it's not for everybodyهمه.
305
887400
1320
اما این برای همه نیست.
15:01
We foundپیدا شد something like
25 or 30 percentدرصد of the populationجمعیت
306
889680
2936
ما متوجه شدیم که حدود
۲۵ تا ۳۰ درصد از جمعیت
15:04
it's just not for.
307
892640
1736
صرفاً با آن سازگار نیستند.
15:06
And by the way,
308
894400
1216
و ضمناً،
15:07
when I say radicalافراطی transparencyشفافیت,
309
895640
1816
وقتی می‌گویم شفافیت افراطی،
15:09
I'm not sayingگفت: transparencyشفافیت
about everything.
310
897480
2336
منظورم شفافیت در مورد همه چیز نیست.
15:11
I mean, you don't have to tell somebodyکسی
that theirخودشان baldبدون مو spotنقطه is growingدر حال رشد
311
899840
3816
یعنی لازم نیست به کسی بگویید
که کچل است و سرش می‌درخشد
15:15
or theirخودشان baby'sعزیزم uglyزشت.
312
903680
1616
یا فرزندش زشت است.
15:17
So, I'm just talkingصحبت کردن about --
313
905320
2096
بنابراین منظورم فقط --
15:19
(Laughterخنده)
314
907440
1216
(خنده‌ی حضار)
15:20
talkingصحبت کردن about the importantمهم things.
315
908680
2176
صحبت در مورد مسائل مهم است.
15:22
So --
316
910880
1216
بنابراین --
15:24
(Laughterخنده)
317
912120
3200
(خنده‌ی حضار)
15:28
So when you leaveترک کردن this roomاتاق,
318
916600
1416
وقتی این اتاق را ترک می‌کنید،
15:30
I'd like you to observeمشاهده کنید yourselfخودت
in conversationsگفتگو with othersدیگران.
319
918040
4440
می‌خواهم خودتان را در مصاحبت
با دیگران مشاهده کنید.
15:35
Imagineتصور کن if you knewمی دانست
what they were really thinkingفكر كردن,
320
923360
3680
تصور کنید اگر می‌دانستید
واقعاً چه می‌اندیشند،
15:39
and imagineتصور کن if you knewمی دانست
what they were really like ...
321
927760
2600
و تصور کنید اگر واقعاً
آن‌ها را می‌شناختید...
15:43
and imagineتصور کن if they knewمی دانست
what you were really thinkingفكر كردن
322
931840
3976
و تصور کنید اگر آن‌ها می‌دانستند
شما چه می‌اندیشید
15:47
and what were really like.
323
935840
1840
و شما را می‌شناختند.
15:50
It would certainlyقطعا clearروشن است things up a lot
324
938160
2576
قطعاً مسائل را بسیار واضح‌تر می‌کرد
15:52
and make your operationsعملیات
togetherبا یکدیگر more effectiveتاثير گذار.
325
940760
2856
و تعاملات شما را با یکدیگر
کارآمدتر می‌کرد.
15:55
I think it will improveبهتر کردن
your relationshipsروابط.
326
943640
2240
فکر می‌کنم روابط شما را
بهبود می‌بخشید.
15:58
Now imagineتصور کن that you can have algorithmsالگوریتم ها
327
946600
3296
حالا تصور کنید می‌توانید
الگوریتم‌هایی داشته باشید
16:01
that will help you gatherجمع آوری
all of that informationاطلاعات
328
949920
3816
که به شما در جمع‌آوری این اطلاعات کمک کنند
16:05
and even help you make decisionsتصمیمات
in an idea-meritocraticایده - شایستگی way.
329
953760
4560
و حتی در تصمیم‌گیری در یک
شایسته‌سالاری ایده به شما کمک کنند.
16:12
This sortمرتب سازی of radicalافراطی transparencyشفافیت
is comingآینده at you
330
960640
4336
این نوع از شفافیت افراطی
به سوی شما می‌آید
16:17
and it is going to affectتاثیر می گذارد your life.
331
965000
1960
و زندگی شما را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
16:19
And in my opinionنظر,
332
967600
2056
و به نظر من،
16:21
it's going to be wonderfulفوق العاده.
333
969680
1336
فوق‌العاده خواهد بود.
16:23
So I hopeامید it is as wonderfulفوق العاده for you
334
971040
2336
امیدوارم برای شما هم
همان قدر فوق‌العاده باشد
16:25
as it is for me.
335
973400
1200
که برای من هست.
16:27
Thank you very much.
336
975160
1256
خیلی متشکرم.
16:28
(Applauseتشویق و تمجید)
337
976440
4360
(تشوق حضار)
Translated by S. Morteza Hashemi
Reviewed by Sadegh Zabihi

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Ray Dalio - Hedge fund chair
Ray Dalio is the founder, chair and co-chief investment officer of Bridgewater Associates, a global leader in institutional portfolio management and the largest hedge fund in the world.

Why you should listen

Dalio started Bridgewater out of his two-bedroom apartment in New York City in 1975 and has grown it into the fifth most important private company in the U.S. (according to Fortune magazine). Because of the firm’s many industry-changing innovations over its 40-year history, he has been called the “Steve Jobs of investing” by aiCIO magazine and named one of TIME magazine’s "100 Most Influential People."

Dalio attributes Bridgewater’s success to its unique culture. He describes it as “a believability-weighted idea meritocracy” in which the people strive for “meaningful work and meaningful relationships through radical truth and radical transparency.” He has explained this approach in his book Principles, which has been downloaded more than three million times and has produced considerable curiosity and controversy.

More profile about the speaker
Ray Dalio | Speaker | TED.com