ABOUT THE SPEAKER
Mindy Scheier - Fashion designer
Mindy Scheier is the founder of the Runway of Dreams Foundation. Prior to launching the nonprofit, Mindy spent over 20 years working in fashion as a key member of the design team for the INC collection and stylist for Saks Fifth Avenue in New York City.

Why you should listen

Mindy Scheier's career path took a new direction when her son Oliver, who has a rare form of muscular dystrophy that causes physical disabilities, wanted to wear jeans to school like his friends. She used her background in design to adapt a pair that not only met his needs but increased his confidence. She soon realized that millions of people around the globe were also struggling to access fashionable clothing and went on to conduct extensive research and focus groups with people of all abilities to better understand the challenges faced by the community. She used her experience in fashion to develop modifications -- including magnetic closures, adjustability of waistbands, pant and sleeve lengths and alternative ways to get in and out of the clothing -- to meet a wide variety of needs within the differently-abled community. After pounding the fashion pavement, Runway of Dreams collaborated with Tommy Hilfiger on the first ever-mainstream adaptive clothing line for kids in Spring 2016.

Scheier's work with Runway of Dreams Foundation expands beyond adaptive clothing. Founded on the basis that clothing is a basic human need, the Runway of Dreams Foundation develops, delivers and supports initiatives to broaden the reach of mainstream adaptive clothing and promote the differently-abled community in the fashion industry. Through adaptive clothing donations, employment opportunity initiatives, adaptive design workshops, awareness building campaigns and scholarships programs, the Runway of Dreams Foundation is empowering people with disabilities with opportunity, confidence, independence and style. Envisioning a world where fashion is mainstream and accessible for all, Scheier continues to break down barriers and challenge industry norms.

More profile about the speaker
Mindy Scheier | Speaker | TED.com
TED@Tommy

Mindy Scheier: How adaptive clothing empowers people with disabilities

میندی اسچیر: چگونه نحوه لباس پوشیدن انطباقی باعث قدرت بخشیدن به افراد ناتوان می‌شود

Filmed:
992,756 views

آیا شما تی شرت یا شلوار جین مورد علاقه‌ای دارید که شما را دگرگون کند و به شما حس اعتماد به نفس ببخشد و به شما این حس را بدهد که خودتان هستید؟ طراح مد میندی اسچیر می‌گوید این مسئله به این خاطر است که آنچه که می‌پوشید می‌تواند احساسات، سلامتی و اعتماد به نفس شما را تحت تاثیر قرار دهد. اسچیر از پسرش که با نوعی اختلال پیش رونده به دنیا آمده و باعث شده در لباس پوشیدن ناتوان باشد یا با لباس‌های دارای زیپ و دکمه مشکل داشته باشد، الهام گرفته و لباس‌هایی برای همه مردم، حتی کسانیکه از لحاظ جسمی متفاوت‌اند طراحی کرده است. در خصوص اینکه او چگونه با ایجاد اولین خط تولید لباس های انطباقی در صنعت مد تاریخ ساز شد، بیشتر بیاموزید.
- Fashion designer
Mindy Scheier is the founder of the Runway of Dreams Foundation. Prior to launching the nonprofit, Mindy spent over 20 years working in fashion as a key member of the design team for the INC collection and stylist for Saks Fifth Avenue in New York City. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
I love fashionمد.
0
794
1166
من عاشق مد هستم.
00:14
I actuallyدر واقع go to bedبستر everyهرکدام night
thinkingفكر كردن about what I'm going to wearپوشیدن
1
2693
3929
در واقع هرشب با این فکر که فردا چه بپوشم
به رختخواب می‌روم.
00:18
the nextبعد day.
2
6646
1219
00:20
Clothingلباس transformsتبدیل می شود me,
3
8549
2443
نحوه لباس پوشیدن من را دگرگون می‌کند،
00:23
definesتعریف می کند me,
4
11016
1562
شخصیت من را تعریف می‌کند،
00:24
givesمی دهد me confidenceاعتماد به نفس.
5
12602
1450
به من اعتماد به نفس می‌بخشد.
00:26
You mayممکن است not feel
the sameیکسان way about fashionمد,
6
14769
2587
شاید شما چنین حسی به مد نداشته باشید،
00:29
but I betشرط you have a favoriteمورد علاقه T-shirtتی شرت
or a pairجفت of jeansشلوار جین that transformsتبدیل می شود you --
7
17380
6322
اما شرط می‌بندم که تی‌شرت یا شلوار
جین محبوبی دارید که تغییرتان می‌دهد،
00:35
makesباعث می شود you feel good,
8
23726
1527
به شما حس خوبی می‌بخشد،
00:37
makesباعث می شود you feel confidentمطمئن,
9
25277
1729
به شما اعتماد به نفس می‌بخشد،
00:39
makesباعث می شود you feel like you.
10
27030
1619
این که خودتان هستید.
00:41
When I was youngerجوانتر,
11
29480
1722
وقتی جوان‌تر بودم،
00:43
I wanted to be BetseyBetsey Johnsonجانسون.
12
31226
2213
می‌خواستم مثل بتسی جانسون باشم.
00:45
I thought we were kindredخانواده,
crazy-hairمو دیوانه spiritsارواح togetherبا یکدیگر.
13
33463
3343
فکر می‌کردم ما یک روحیم در دو بدن،
با موهای عجیب و غریب.
00:49
I did go to fashionمد designطرح,
14
37415
1958
من وارد طراحی مد شدم،
00:51
I workedکار کرد in the industryصنعت for yearsسالها
15
39397
2559
و سال‌ها در این صنعت کار کردم
00:53
and lovedدوست داشتنی it.
16
41980
1257
و عاشق این کار بودم.
00:55
I marriedمتاهل,
17
43666
1446
من ازدواج کردم،
00:57
I had threeسه kidsبچه ها.
18
45136
1565
سه فرزند به دنيا آوردم.
00:59
But life can be heartbreakinglyheartbreakingly ironicعجیب و غریب.
19
47746
3693
اما زندگی می‌تواند
به طرز غم‌انگیزی مسخره باشد،
01:05
My middleوسط childکودک, Oliverالیور, was bornبدنیا آمدن
with a rareنادر formفرم of muscularعضلانی dystrophyدیستروفی,
20
53779
4770
الیور فرزند دوم من،
با نوع نادری از تحلیل عضلانی،
01:10
or MDMD.
21
58573
1153
یا MD به دنیا آمد.
01:12
MDMD affectsتاثیر می گذارد his muscleماهیچه strengthاستحکام,
22
60173
3557
این بیماری قدرت ماهیچه‌ها
و سیستم ریوی او را،
01:15
his pulmonaryریه systemسیستم,
23
63754
1503
تحت تاثیر قرار می‌دهد،
01:17
distortsتحریف می شود his bodyبدن
24
65281
1513
و بدن او را نابود می‌کند
01:18
and makesباعث می شود everydayهر روز life
more challengingچالش برانگیز than mostاکثر.
25
66818
3066
و زندگی روزمره او را
چالش برانگیز‌تر از همیشه می‌کند.
01:22
From the time he could walkراه رفتن,
26
70439
1461
از زمانیکه راه افتاد،
01:23
whichکه wasn'tنبود untilتا زمان about two and a halfنیم,
27
71924
1962
یعنی از دو و نیم سالگی به بعد،
01:25
he had to wearپوشیدن legپا bracesپرانتز for stabilityثبات.
28
73910
2193
مجبور به استفاده
از نگه‌دارنده‌های فلزی پا بود.
01:28
Because he wasn'tنبود growingدر حال رشد appropriatelyبه درستی,
29
76606
2287
از آنجایی که بدنش به درستی رشد نکرده بود،
01:30
he had to wearپوشیدن a feedingتغذیه tubeلوله
that was placedقرار داده شده on his faceصورت.
30
78917
3140
مجبور بود که با لوله تغذیه‌ای که
روی صورتش قرار داشت زندگی کند،
01:34
He enduredتحمل کرد staresتماشا می کند, and so did I.
31
82751
2715
ما هر دو نگاه‌های خیره
دیگران را تحمل می‌کردیم،
01:38
But my husbandشوهر Gregگرگ and I told him
32
86691
3007
اما همسرم گرگ و من به او گفتیم
01:41
that no matterموضوع what,
33
89722
1890
که اهمیتی ندارد،
01:43
he was just like everybodyهمه elseچیز دیگری.
34
91636
1860
او درست مثل بقیه مردم است.
01:46
But everydayهر روز tasksوظایف for Oliverالیور
35
94916
1955
اما هر روز
01:49
that we all take for grantedاعطا شده
36
97604
2072
کارهای روزانه‌ای که برای ما عادی بودند
01:51
were incrediblyطور باور نکردنی challengingچالش برانگیز.
37
99700
1835
برای الیور
چالش برانگیز می‌شدند.
01:54
That simpleساده actعمل کن of dressingتزئین yourselfخودت --
the very thing that I adoreعشق ورزیدن --
38
102803
4890
کار ساده‌ای مثل لباس پوشیدن
که من عاشقش هستم؛
02:00
was a nightmareکابوس for him.
39
108640
1692
برای پسرم یک کابوس بود.
02:03
His formفرم of MDMD does not affectتاثیر می گذارد his mindذهن.
40
111359
2987
نوع بیماری او به گونه‌ای بود
که بر روی مغزش تاثیر نگذاشته بود.
02:07
His brainمغز is an A-plusیک مثبت,
41
115083
1976
او بسیار باهوش بود،
02:09
whichکه meansبه معنای he's acutelyشدید awareمطلع
of his shortcomingsکاستی ها.
42
117083
2817
که به این معنی است
که او از نا‌توانی‌هایش آگاه است.
02:12
This becameتبدیل شد very evidentواضح است
when he startedآغاز شده schoolمدرسه,
43
120418
3927
این موضوع زمانی‌که او
وارد مدرسه شد خیلی آشکار شد،
02:16
and that dailyروزانه actعمل کن of dressingتزئین yourselfخودت
was a constantثابت reminderیادآور
44
124369
4714
و این عمل لباس پوشیدن روزانه برای او
یک یادآوری روزانه بود
02:21
of what he could and could not do.
45
129107
2825
از کارهایی که می‌تواند
و یا نمی‌تواند انجام دهد.
02:26
So our solutionراه حل was for Oliverالیور
to wearپوشیدن sweatpantsعرق کشی everyهرکدام day:
46
134171
4298
و راه‌حل ما برای این مشکل این بود
که الیور هر روز شلوار راحتی بپوشد:
02:30
to schoolمدرسه,
47
138493
1168
در مدرسه،
02:31
to partiesاحزاب,
48
139685
1151
در مهمانی‌ها،
02:32
on vacationsتعطیلات --
49
140860
1409
در تعطیلات --
02:34
his uniformلباس فرم.
50
142293
1150
لباس فرم مدرسه‌.
02:36
For specialویژه occasionsموارد,
he would wearپوشیدن properمناسب pantsشلوار.
51
144331
3639
در شرایط خاص،
او شلوار رسمی و مناسب می‌پوشید.
02:39
But manyبسیاری timesبار, because he couldn'tنمی توانستم manageمدیریت کردن
the buttonدکمه and zipperزیپ,
52
147994
3824
اما اغلب اوقات، از آنجایی که
نمی‌توانست با دکمه و زیپ کار کند،
02:43
I would have to take him
to the men'sمردان roomاتاق,
53
151842
2706
مجبور بودم که او را
به دستشویی مردانه ببرم،
02:46
whichکه was incrediblyطور باور نکردنی embarrassingشرم آور for him
54
154572
2516
که این کار برای او و سایر مردان حاضر
02:49
and the other menمردان that were in there.
55
157112
2102
در آنجا بسیار شرم آور بود.
02:51
But them -- I said, "Oh, please.
There's nothing I haven'tنه seenمشاهده گردید before."
56
159238
3595
اما من به آنها می‌گفتم: اوه، ببخشید،
چیزی اینجا نیست که تا حالا ندیده باشم.
02:54
(Laughterخنده)
57
162857
1364
(خنده حضار)
02:56
For yearsسالها we muddledسردرگم throughاز طریق.
58
164245
2383
ما سال‌ها گیج و سردرگم بودیم.
02:58
But when Oliverالیور was in thirdسوم gradeمقطع تحصیلی,
59
166652
2591
اما وقتی الیور به کلاس سوم رفت،
03:01
I foundپیدا شد out he was more like me
than I ever imaginedتصور.
60
169267
4753
فهمیدم که او بیش از آنچه
تصور می‌کردم به من شباهت دارد.
03:06
Oliverالیور, too, caredمراقب باشید about fashionمد.
61
174437
2248
الیور هم مثل من، به مد اهمیت می‌داد.
03:09
He cameآمد home from schoolمدرسه one day
and said very definitivelyقطعا
62
177490
4038
یک روز از مدرسه به خانه آمد
و با قاطعیت گفت
03:13
that he was going to wearپوشیدن jeansشلوار جین to schoolمدرسه
like everybodyهمه elseچیز دیگری getsمی شود to wearپوشیدن.
63
181552
3824
که می‌خواهد مانند بقیه بچه‌های مدرسه
لباس جین بپوشد.
03:17
Well, I certainlyقطعا couldn'tنمی توانستم go
to classکلاس with him
64
185400
2650
خب من قطعا نمی‌توانستم
با او به کلاس درس بروم
03:20
and take him to the boys'پسران' roomاتاق,
65
188074
1826
و او را به دستشویی مردانه ببرم
03:21
but there was no way
I was tellingگفتن my eight-year-oldهشت ساله
66
189924
3836
اما راهی وجود نداشت که من
به پسر هشت ساله‌ام بگویم
03:25
that he couldn'tنمی توانستم wearپوشیدن
what he wanted to wearپوشیدن.
67
193784
2265
او نمی‌تواند چیزی را که می‌خواهد بپوشد.
03:28
So that night,
68
196628
1383
بنابراین آن شب،
03:30
I MacGyveredMacGyvered the hellجهنم out of his jeansشلوار جین.
69
198035
3082
من با ابزارهای ساده و پیش پا افتاده
شلوار جین او را درست کردم.
03:33
I rememberedبه یاد داشته باشید when I was pregnantباردار
70
201800
2546
یادم افتاد که زمانیکه حامله بودم
03:36
and unwillingناخواسته to stop wearingپوشیدن
my ownخودت favoriteمورد علاقه pantsشلوار,
71
204370
3264
و قصد نداشتم که شلوارهای جین
مورد علاقه ام را کنار بگذارم،
03:39
even thoughگرچه I was bustingپرشور out of them,
72
207658
2020
با اینکه داشتم توی آنها می‌ترکیدم،
03:41
that rubber-bandلاستیک باند trickترفند.
73
209702
1620
از روش باند لاستیکی استفاده کردم.
03:43
You momsمادران rememberیاد آوردن what I'm talkingصحبت کردن about?
74
211346
2623
مادرهای شما چیزی را
که می‌گویم یادشان هست؟
03:45
The rubberلاستیک bandباند throughاز طریق the buttonholebuttonhole,
75
213993
1859
نوار لاستیکی درون سوراخ دکمه
03:47
around the buttonدکمه and back?
76
215876
1557
که دور دکمه و پشت آن می‌پیچید؟
03:49
Instantفوری stretchکش آمدن.
77
217457
1277
کشش لحظه‌ای.
03:51
So I removedحذف شده the zipperزیپ
78
219358
1526
پس زیپ را جدا کردم
03:53
so he could pullکشیدن it
up and down on his ownخودت.
79
221837
2364
تا تنهایی بتواند
شلوارش را بالا یا پایین بکشد.
03:56
I cutبرش up the sideسمت seamجوش
of the bottomپایین of his pantsشلوار
80
224225
3848
درز جانبی انتهای شلوارش را باز کردم
04:00
to accommodateتطبیق for his legپا bracesپرانتز,
81
228097
2021
تا نگه دارنده فلزی پاهایش را در آن جا دهم،
04:02
appliedکاربردی Velcroنوار چسب --
82
230142
1521
از چسب دو طرفه استفاده کردم
04:03
holdنگه دارید your earsگوش ها, everybodyهمه:
peelپوست کندن and stickچوب, mindذهن you --
83
231687
3621
همه گوش‌هایتان را بگیرید:
باز کن و بچسبان، همین؛
04:07
so that it would closeبستن around it.
84
235332
1916
و اینگونه بسته می‌شود.
04:10
When I showedنشان داد Oliverالیور
my artsهنر and craftsصنایع دستی projectپروژه,
85
238237
3840
وقتی من هنر و کاردستی‌ام را
به الیور نشان دادم،
04:14
he absolutelyکاملا beamedتیره.
86
242101
2359
آشکارا خندید.
04:16
He wentرفتی into schoolمدرسه
with his headسر heldبرگزار شد so highبالا.
87
244939
3178
او در حالیکه سرش را
بالا گرفته بود به مدرسه رفت.
04:20
Those jeansشلوار جین transformedتبدیل شده است him.
88
248807
2066
آن لباس‌های جین او را تغییر داده بود.
04:23
He was ableتوانایی to get dressedلباس پوشیده on his ownخودت,
89
251392
2718
او می‌توانست خودش لباس‌هایش را بپوشد.
04:26
he was ableتوانایی to go
to the bathroomحمام on his ownخودت;
90
254134
2420
او می‌توانست خودش
به تنهایی به دستشویی برود؛
04:28
those jeansشلوار جین gaveداد him confidenceاعتماد به نفس.
91
256578
2411
آن لباس‌های جین به او
اعتماد به نفس بخشیده بود.
04:31
I didn't realizeتحقق بخشیدن it at the time,
92
259816
1773
آن زمان متوجه این موضوع نشدم،
04:33
but this was my first forayپیشاپیش
into the worldجهان of adaptiveتطبیقی clothingتن پوش.
93
261613
4361
اما این اولین حجوم من
به دنیای لباس پوشیدن تطبیقی بود.
04:38
Adaptiveسازگاری clothingتن پوش is definedتعریف شده است as clothingتن پوش
designedطراحی شده for people with disabilitiesمعلولیت,
94
266563
5398
لباس پوشیدن تطبیقی اینگونه تعریف شده است:
لباس‌هایی که برای ناتوان‌ها و پیرها
04:43
the elderlyمسن
95
271985
1184
و هر کس که
04:45
and anyoneهر کسی who strugglesمبارزات
with dressingتزئین themselvesخودشان.
96
273193
3729
با لباس پوشیدن مشکل دارد طراحی شده‌اند.
04:49
Adaptiveسازگاری clothingتن پوش did existوجود دارد,
97
277694
2386
لباس پوشیدن تطبیقی در گذشته وجود داشت،
04:52
but it was missingگم شده that mainstreamمسیر اصلی
fashionمد componentجزء.
98
280771
3106
اما اجزاء اصلی مد را از دست داده بود.
04:56
It was very medicinalدارویی and very functionalعملکردی
99
284361
3090
این نوع لباس‌ها بسیار
ویژگی درمانی و کاربردی داشتند
04:59
but not stylishخوش استیل.
100
287475
1429
اما شیک نبودند.
05:01
And that's a hugeبزرگ problemمسئله,
101
289816
1966
و این مشکل بزرگی بود،
05:03
because what you wearپوشیدن mattersمسائل.
102
291806
2657
چون آنچه که شما می‌پوشید بسیار مهم است.
05:06
Clothingلباس can affectتاثیر می گذارد your moodحالت,
103
294987
2250
لباس پوشیدن می‌تواند روی روحیه،
05:09
your healthسلامتی
104
297261
1151
سلامتی
05:10
and your self-esteemاعتماد به نفس.
105
298436
1323
و عزت نفس شما اثر بگذارد.
05:12
Now, beingبودن a fashionمد loverعاشق,
I've knownشناخته شده this foreverبرای همیشه,
106
300354
2824
حالا که من عاشق مد هستم،
به این موضوع آگاهم.
05:15
but scientistsدانشمندان actuallyدر واقع
have a nameنام for it.
107
303202
3113
اما دانشمندان نامی برای
این موضوع در نظر گرفته‌اند.
05:18
It's calledبه نام "EnclothedEnclothed Cognitionشناخت,"
108
306339
2642
این مسئله "ادراک پوششی" نام دارد.
05:21
the co-occurrenceشرکت رخداد of two factorsعوامل:
109
309801
2103
رخ دادن دو عامل بصورت همزمان:
05:23
the symbolicنمادین meaningبه معنی of clothingتن پوش
110
311928
2370
معنی نمادین لباس‌ها
05:26
and the physicalفیزیکی experienceتجربه
of wearingپوشیدن the clothingتن پوش,
111
314322
3388
و تجربه فیزیکی پوشیدن آن‌ها،
05:30
bothهر دو of whichکه have a directمستقیم correlationهمبستگی
to how you feel about yourselfخودت.
112
318441
4309
و هر دوی آنها با احساس شما
درباره خودتان رابطه مستقیم دارند.
05:35
There's actuallyدر واقع a professorاستاد in the UKانگلستان
by the nameنام of Karenکارن J. Pineکاج.
113
323476
4570
پروفسوری در انگلستان به نام کارن جی پین
05:40
She wroteنوشت a bookکتاب calledبه نام
"Mindذهن What You Wearپوشیدن:
114
328070
3051
کتابی نوشته است با عنوان:
"مراقب آنچه می‌پوشید باشید:
05:43
The Psychologyروانشناسی of Fashionروش."
115
331145
1856
روانشناسی مد."
05:45
She statesایالت ها in her bookکتاب
116
333396
1769
او در کتابش اظهار داشته است
05:47
that when you put clothesلباس ها on,
117
335944
2385
که زمانیکه شما لباس می‌پوشید
05:50
you adaptانطباق the characteristicsمشخصات
of what you're wearingپوشیدن,
118
338353
3184
خود را با ویژگی‌های
آن لباس وفق می‌دهید،
05:53
whetherچه you realizeتحقق بخشیدن it or not.
119
341561
2088
خواه متوجه آن شده باشید یا خیر.
05:56
That's why you feel like a rockسنگ starستاره
120
344386
2915
به همین دلیل است که وقتی
آن لباس‌های جین چسبان را می‌‍پوشید
06:00
when you put on
those perfect-fittingاتصالات کامل jeansشلوار جین.
121
348216
3141
حس می‌کنید که یک ستاره موسیقی راک هستید.
06:03
That's why you feel invincibleشکست ناپذير است
when you put on that powerقدرت suitکت و شلوار,
122
351381
4492
یا با پوشیدن آن کت و شلوار قدرت
احساس شکست‌ناپذیری می‌کنید،
06:07
and that's why you feel beautifulخوشگل
123
355897
1951
و با آن لباس مشکی کوچک
06:10
in that little blackسیاه dressلباس.
124
358493
1649
حس زیبایی به شما دست می‌دهد.
06:12
But that's exactlyدقیقا why
Oliverالیور feltنمد so isolatedجدا شده
125
360166
4003
اما دقیقا به همین دلیل بود که وقتی الیور
نمی‌توانست لباس مد نظرش را بپوشد
06:16
when he couldn'tنمی توانستم wearپوشیدن
what he wanted to wearپوشیدن.
126
364193
2222
احساس انزوا و تنهایی می‌کرد.
06:18
He even said to me one time,
127
366439
1449
او حتی یک بار به من گفت:
06:19
"Momمامان, wearingپوشیدن sweatpantsعرق کشی everyهرکدام day
128
367912
2671
"مامان، اینکه هر روز لباس راحتی می‌پوشم
06:22
makesباعث می شود me feel like I'm dressingتزئین disabledمعلول."
129
370607
4316
باعث می‌شود احساس کنم
حتی در لباس پوشیدن ناتوانم."
06:28
There are one billionبیلیون people on our planetسیاره
130
376109
4393
یک میلیارد نفر در سیاره ما
06:32
that experienceتجربه some typeتایپ کنید of disabilityمعلولیت.
131
380526
2065
از نوعی ناتوانی رنج می‌برند.
06:34
One billionبیلیون.
132
382615
1643
یک میلیارد نفر.
06:37
If 10 percentدرصد of that billionبیلیون
experienceتجربه clothingتن پوش challengesچالش ها,
133
385067
5511
اگر ده درصد از این یک میلیارد نفر
با مشکلات لباس پوشیدن روبرو باشند،
06:42
that's an enormousعظیم amountمیزان of people
that mayممکن است not be as confidentمطمئن,
134
390602
4267
و این یعنی که تعداد زیادی
از مردم به آن اندازه که می‌توانند،
06:46
as successfulموفق شدن
135
394893
1710
اعتماد به نفس ندارند، موفق نیستند
06:48
or even as happyخوشحال as they could be.
136
396627
2738
و حتی خوشحال نیستند.
06:52
The morningصبح after Oliverالیور left for schoolمدرسه
wearingپوشیدن those jeansشلوار جین,
137
400420
4160
صبح روزی که الیور آن شلوار جین را
پوشید و به مدرسه رفت،
06:56
I realizedمتوجه شدم that I could
do something about that.
138
404604
3600
متوجه شدم که می‌توانم کارهایی
در این رابطه انجام دهم.
07:00
And so I did.
139
408976
1302
و انجام دادم.
07:02
In 2013, I foundedتأسیس شد an organizationسازمان
calledبه نام Runwayباند of Dreamsرویاها.
140
410746
4911
در سال ۲۰۱۳ موسسه ای را یافتم
به نام مسیر رویاها،
07:08
The missionماموریت was to educateآموزش
the fashionمد industryصنعت
141
416565
3764
ماموریت آن موسسه این بود
که به صنعت مد بیاموزد
07:12
that modificationsتغییرات could be madeساخته شده
to mainstreamمسیر اصلی clothingتن پوش
142
420353
3269
تغییرات زیادی در اصول لباس پوشیدن
07:16
for this communityجامعه
that has never been servedخدمت کرده است.
143
424284
3224
این بخش از اجتماع که هیچ وقت
مورد توجه نبوده، می‌تواند رخ دهد.
07:20
And it beganآغاز شد with an entireکل
yearسال of researchپژوهش.
144
428509
3505
و این کار با یکسال تمام تحقیقات آغاز شد.
07:24
I wentرفتی to schoolsمدارس, I wentرفتی to facilitiesامکانات,
I wentرفتی to hospitalsبیمارستان ها.
145
432721
3596
من به مدارس، ساختمان‌ها
و بیمارستان‌ها رفتم.
07:28
I literallyعینا chasedتعقیب شد down people
on the streetخیابان who were in wheelchairsصندلی چرخدار
146
436341
3715
من به معنای واقعی کلمه
آدم‌هایی را که بر روی ویلچر بودند
07:32
or if they had walkersواکرها
147
440080
1242
یا با واکر راه می‌رفتند
07:33
or even if they had a slightکمی limpلمس کردن.
148
441346
2076
یا حتی کمی می‌لنگیدند را
تعقیب می‌کردم.
07:35
(Laughterخنده)
149
443446
1197
(خنده حضار)
07:36
I know I mustباید have lookedنگاه کرد insaneدیوانه,
150
444667
1752
می‌دانستم که دیوانه به نظر می‌رسیدم،
07:38
but I knewمی دانست that if I was really
going to make a differenceتفاوت,
151
446443
3263
اما می‌دانستم که اگر واقعاً
قصد ایجاد تغییر را دارم،
07:41
I had to trulyبراستی understandفهمیدن
the clothingتن پوش challengesچالش ها
152
449730
3573
باید به درستی مشکلات لباس پوشیدن
07:45
of as manyبسیاری differentناهمسان people
as I possiblyاحتمالا could.
153
453327
2471
بیشترین افرادی را که می‌توانم، درک کنم.
07:48
I metملاقات کرد a youngجوان man who was 18
who has cerebralمغزی palsyفلج.
154
456989
4258
مرد جوان ۱۸ ساله‌ای را دیدم
که از اختلال‌های مغزی رنج می‌برد.
07:53
He was going to Harvardهاروارد Universityدانشگاه.
155
461730
1976
او به دانشگاه هاروارد می‌رفت،
07:56
He said to me, "Can you imagineتصور کن?
156
464371
2371
او به من گفت: می‌توانی تصور کنی؟
07:58
I got myselfخودم into Harvardهاروارد,
157
466766
1889
من به دانشگاه هاروارد راه پیدا کردم،
08:01
but my dreamرویا is to be ableتوانایی
to wearپوشیدن jeansشلوار جین on campusپردیس,
158
469256
4269
اما رویای من پوشیدن شلوار جین
در محوطه دانشگاه است،
08:05
like the other freshmenتازه واردان will wearپوشیدن."
159
473549
1789
همانطور که باقی تازه واردها می‌پوشند.
08:07
I metملاقات کرد a little girlدختر namedتحت عنوان GiannaGianna,
160
475785
2375
دختر کوچکی به نام جیانا را دیدم،
08:10
who was missingگم شده
her left forearmساعد and her handدست.
161
478789
3114
که دست چپش را از آرنج از دست داده بود.
08:14
Her motherمادر told me
162
482479
1527
مادرش به من گفت تحمل ندارد
08:16
she could not bearخرس to see
her daughter'sدختر است differenceتفاوت magnifiedبزرگ شده
163
484030
3659
ببیند که تفاوت دخترش
با دیگران بخاطر یک آستین آویزان
08:19
by a danglingآویزان sleeveآستین,
164
487713
1417
بزرگنمایی شود،
08:21
so she had everyهرکدام singleتنها long-sleeveآستین بلند shirtپیراهن
professionallyحرفه ای tailoredطراحی شده.
165
489489
3814
خب هر یک از این پیراهن‌های
آستین بلندش سفارشی آماده می‌شد.
08:25
Can you imagineتصور کن the time
and moneyپول she spentصرف شده?
166
493881
2426
می‌توانید تصور کنید چه
زمان و هزینه‌ای خرج می‌کرد؟
08:29
I alsoهمچنین had the great privilegeامتیاز
of spendingهزینه کردن time with Ericاریک LeGrandLeGrand,
167
497613
4208
من همچنین از همراهی با اریک لوگرند
منفعت‌های زیادی بردم،
08:33
formerسابق Rutgersراتگرز footballفوتبال playerبازیکن
who was paralyzedفلج شده duringدر حین a tackleبرخورد با in 2010.
168
501845
5026
بازیکن سابق راگبی تیم روتگر که
بر اثر تکلی در سال ۲۰۱۰ فلج شده بود.
08:39
I had, at this pointنقطه,
seenمشاهده گردید some unfathomableنامفهوم things,
169
507701
4024
تا این مرحله مسائل
غیر قابل درکی را دیده بودم،
08:43
but this, by farدور,
was the mostاکثر heart-stoppingایست قلبی.
170
511749
2830
اما این موضوع با اختلاف زیاد
از همه ناراحت کننده‌تر بود.
08:47
You see, Ericاریک is a really bigبزرگ guy,
171
515055
2246
می‌دانید، اریک واقعاً هیکل بزرگی دارد،
08:49
and it tookگرفت two aidesکمک کننده ها
and a liftingبلند کردن machineدستگاه
172
517325
4328
و برای لباس پوشیدن
به دو نفر کمکی و یک ماشین بلند کننده
08:53
to get him dressedلباس پوشیده.
173
521677
1357
نیاز دارد.
08:55
I satنشسته and watchedتماشا کردم this processروند
for over two hoursساعت ها.
174
523498
3692
من نشستم و این فرآیند را
به مدت دو ساعت نگاه کردم.
08:59
When I expressedبیان my shockشوکه شدن to Ericاریک,
175
527214
2979
وقتی به او از شوکه شدنم گفتم،
09:02
he lookedنگاه کرد at me and said,
176
530217
1233
به من نگاه کرد و گفت:
09:03
"Mindyادیت, this is everyهرکدام singleتنها day.
177
531474
2432
" میندی، این کار هر روز من است.
09:06
What can I say?
178
534433
1315
چه می‌توانم بگویم؟
09:07
I like to look sharpتیز."
179
535772
1383
دوست دارم شیک و زیرک باشم."
09:10
Researchپژوهش doneانجام شده.
180
538290
1449
تحقیقاتم به پایان رسید.
09:12
I knewمی دانست that if I was going to make
a changeتغییر دادن in the industryصنعت,
181
540387
3208
می‌دانستم که اگر بخواهم
در صنعت مد تغییری ایجاد کنم،
09:15
I had to use my backgroundزمینه
182
543619
1998
باید از سوابق و تجربیاتم استفاده کنم
09:18
and really figureشکل out
how to make these clothesلباس ها modifiedاصلاح شده.
183
546261
4530
و متوجه شوم که چگونه می‌توانم
در این لباس‌ها تغییر ایجاد کنم.
09:23
So I tookگرفت the informationاطلاعات
I gatheredجمع شد over that pastگذشته yearسال,
184
551441
4297
بنابراین از اطلاعاتی که در طول آن یک سال
بدست آورده بودم استفاده کردم،
09:27
and I figuredشکل گرفته out that there were
actuallyدر واقع threeسه categoriesدسته بندی ها
185
555762
2874
و متوجه شدم که در واقع
سه دسته‌‌بندی وجود دارد
09:30
that were affectedمتأثر، تحت تأثیر، دچار، مبتلا acrossدر سراسر the boardهیئت مدیره.
186
558660
1777
که بر افراد ناتوان
تاثیر می‌گذارد.
09:32
The first were closuresتعطیلی.
187
560841
2335
اولین دسته بست‌ها می‌باشند.
09:35
Buttonsدکمه ها, snapsضربه محکم و ناگهانی, zippersزیپ, hook-and-eyesقلاب و چشم
were a challengeچالش for almostتقریبا everybodyهمه.
188
563200
5052
دکمه‌ها، گیره‌ها، زیپ‌ها و غزن‌ها
تقریبا برای همه چالش برانگیز بودند.
09:40
So I replacedجایگزین شد them
with a more manageableقابل کنترل است technologyتکنولوژی:
189
568276
3810
پس آنها را با فناوریی
قابل مدیریت جایگزین کردم:
09:44
magnetsآهن ربا.
190
572110
1327
با آهن‌ربا.
09:45
Magnetsآهن ربا madeساخته شده our Harvardهاروارد freshmanتازه وارد
ableتوانایی to wearپوشیدن jeansشلوار جین on campusپردیس,
191
573461
5131
با آهن‌ربا دانشجوی سال اولی ما از هاورد
در محوطه دانشگاه، شلوار جین می‌پوشد.
09:50
because he could dressلباس himselfخودت.
192
578616
1555
چون می‌توانست خودش لباس بپوشد.
09:52
Secondدومین: adjustabilityامکان تنظیم.
193
580811
2180
دومین دسته تنظیم شدنی‌ها بودند.
09:55
Pantنفس نفس زدن lengthsطول, sleeveآستین lengthsطول, waistbandswaistbands
194
583015
2948
بلندی شلوار، درازای آستین و کمربندها
09:57
were a challengeچالش for so manyبسیاری
different-shapedشکل های مختلف bodiesبدن.
195
585987
2739
برای بسیاری با بدن‌های
متفاوت، چالش برانگیز بودند.
10:00
So I addedاضافه elasticکشسان,
196
588750
2053
پس من کش و سیستم تا زدن به داخل را،
10:02
an internalداخلی hemmingهمینگ کردن systemسیستم.
197
590827
1965
به لباس‌های آنها اضافه کردم.
10:05
This way, GiannaGianna could wearپوشیدن
a shirtپیراهن right off the rackدندانه دار کردن
198
593325
3259
با این روش جیانا توانست
پیراهنی با اندازه استاندارد بپوشد
10:08
and just adjustتنظیم کنید the one sleeveآستین.
199
596608
1863
و فقط اندازه یک آستین آن را تنظیم کند.
10:11
Last: alternateمتناوب waysراه ها to get
the clothingتن پوش on and off the bodyبدن,
200
599123
3459
آخرین مورد این بود:
بجای روش قدیمی لباس پوشیدن از روی سر
10:14
outsideخارج از the traditionalسنتی way
of over your headسر.
201
602606
2849
از راه‌های جایگزین
برای پوشیدن لباس استفاده کنید.
10:17
So I designedطراحی شده a way to go in armsبازوها first.
202
605866
3068
بنابراین در روش طراحی من
ابتدا دست‌ها را در لباس وارد می‌کنید.
10:20
This, for somebodyکسی like Ericاریک,
203
608958
1856
با این روش کسانی مثل اریک،
10:22
could actuallyدر واقع take fiveپنج stepsمراحل
off his dressingتزئین processروند
204
610838
4185
پنج مرحله از فرآیند
لباس پوشیدنشان کم می‌شد.
10:27
and give him back the giftهدیه of time.
205
615047
3334
و زمان زیادی را به آن‌ها هدیه می‌داد.
10:31
So I wentرفتی out,
206
619725
1819
پس من به بازار رفتم،
10:33
I boughtخریداری شد clothingتن پوش right off the rackدندانه دار کردن,
207
621568
2195
لباسهای حاضری خریدم،
10:35
I satنشسته at my kitchenآشپزخانه tableجدول,
rippedپاره پاره شده them apartجدا از هم,
208
623787
3033
پشت میز آشپزخانه نشستم و آنها را شکافتم.
10:39
did prototypeنمونه اولیه after prototypeنمونه اولیه,
untilتا زمان I feltنمد I had great modificationsتغییرات.
209
627566
4976
الگوها را یکی پس از دیگری آماده کردم،
تا جاییکه تغییرات بزرگی ایجاد کردم.
10:45
And then I was readyآماده for the bigبزرگ leaguesلیگ ها:
210
633085
3308
و سپس آماده عرصه‌های بزرگتری شدم:
10:48
the fashionمد industryصنعت.
211
636417
1612
صنعت مد.
10:51
Ratherنسبتا than designingطراحی my ownخودت collectionمجموعه,
212
639205
2500
می‌دانستم که اگر قصد ایجاد تغییر را دارم،
10:53
I knewمی دانست if I was really
going to make a differenceتفاوت,
213
641729
2583
باید بجای طراحی مجموعه خودم،
10:56
I had to go mainstreamمسیر اصلی.
214
644336
2104
از ایده‌های اصلی استفاده کنم.
10:59
I believedمعتقد that I just neededمورد نیاز است
to educateآموزش the industryصنعت
215
647116
4874
معتقد بودم من باید به صنعت مد
این واقعیت را آموزش دهم
11:04
of the enormityعظیم of this populationجمعیت
216
652014
2728
که این افراد، جمعیت عظیمی هستند
11:06
and the factواقعیت that these were consumersمصرف کنندگان
217
654766
2757
و همچنین این مصرف کنندگان
11:10
that simplyبه سادگی weren'tنبودند beingبودن consideredدر نظر گرفته شده.
218
658379
1995
به سادگی، نادیده گرفته شده‌اند.
11:13
And I am thrilledهیجان زده to say
that the industryصنعت heardشنیدم me.
219
661237
3836
و من با هیجان اعلام می‌کنم
که صنعت مد صدای من را شنید.
11:18
Runwayباند of Dreamsرویاها collaboratedهمکاری کرد
with the mostاکثر amazingحیرت آور,
220
666124
5276
موسسه مسیر رویاها
با حیرت انگیز‌ترین و پیشتازترین
11:23
forward-thinkingتفکر رو به جلو brandنام تجاری on our planetسیاره --
221
671424
3583
برندهای کره ما، همکاری می‌کند.
11:27
(Applauseتشویق و تمجید)
222
675442
2726
(تشویق حضار)
11:36
who tookگرفت my visionچشم انداز to marketبازار
223
684294
2569
که دید مرا به بازار این صنعت برد
11:38
and madeساخته شده fashionمد historyتاریخ
224
686887
2585
و با راه‌اندازی اولین
مجموعه لباس‌های انطباقی
11:41
by launchingراه اندازی the first mainstreamمسیر اصلی
adaptiveتطبیقی collectionمجموعه.
225
689496
4270
در صنعت مد تاریخ‌ساز شد.
11:45
And the restباقی مانده is yetهنوز to come.
226
693790
2774
و باقی هنوز در راه است.
11:49
(Applauseتشویق و تمجید)
227
697549
2211
(تشویق حضار)
11:51
So --
228
699784
1177
پس؛
11:52
(Applauseتشویق و تمجید)
229
700985
1709
(تشویق حضار)
11:55
Fashionروش holdsدارای the keyکلیدی to a vitalحیاتی lifelineخط مشی.
230
703415
3055
مد کلیدی است به شاهراه زندگی.
11:59
Clothingلباس can be transformativeدگرگونی.
231
707279
1929
نحوه لباس پوشیدن می‌تواند متغیر باشد.
12:01
Clothingلباس equalsبرابر است confidenceاعتماد به نفس.
232
709582
3607
نحوه لباس پوشیدن می‌تواند
باعث توازن اعتماد به نفس شود.
12:06
So tomorrowفردا,
233
714062
1650
بنابراین فردا،
12:07
when you are startingراه افتادن your day
234
715736
2216
وقتی روزتان را آغاز می‌کنید
12:09
and you're thinkingفكر كردن about
what you're going to wearپوشیدن,
235
717976
2511
و به این فکر می‌کنید که چه بپوشید
12:12
I hopeامید you appreciateقدردانی the processروند
236
720511
2816
امیدوارم به این فرآیند اهمیت بدهید
12:15
and think about how what you choseانتخاب کرد
237
723351
2426
و به این فکر کنید که پوشش انتخابی شما
12:18
makesباعث می شود you feel.
238
726330
1640
احساسات‌ شما را تعیین می‌کند.
12:19
Todayامروز, Oliverالیور is 13.
239
727994
2578
امروز الیور ۱۳ سال دارد.
12:22
He wearsمی پوشد his adaptiveتطبیقی khakisخاكیس,
240
730596
2169
او شلوار کتان قهوه‌ای
انطباقی خودش را می‌پوشد،
12:24
his magneticمغناطیسی button-frontدکمه جلو shirtپیراهن --
241
732789
2225
و با پیراهنی با دکمه‌های آهن ربایی؛
12:27
feelsاحساس می کند like the coolestجالب ترین kidبچه around.
242
735038
1732
حس با حال‌ترین پسر محل را دارد.
12:29
My boyپسر has totalجمع swaggerجادوگر.
243
737370
2582
پسرم خیلی مغرور است.
12:32
(Laughterخنده)
244
740282
1150
(خنده حضار)
12:35
As I mentionedذکر شده,
245
743966
1363
همانطور که اشاره کردم،
12:39
Oliver'sالیور در diseaseمرض is degenerativeدژنراتیو,
246
747557
2243
بیماری الیور پیش‌رونده است،
12:42
whichکه meansبه معنای his musclesعضلات
are going to breakزنگ تفريح down over time.
247
750974
3281
و به این معنی است که بعد از مدتی
ماهیچه‌های او از کار خواهند افتاد.
12:47
This, by farدور, is the mostاکثر
devastatingویرانگر partبخشی for me.
248
755594
3716
و این موضوع نابود‌کننده‌ترین
بخش زندگی من است.
12:52
I have to sitنشستن on the sidelinesحاشیه
249
760039
2507
من مجبورم که کنار بنشینم
12:56
and watch my boyپسر deteriorateبدتر می شود.
250
764373
2695
و زوال پسرم را مشاهده کنم.
12:59
And there's nothing I can do about it.
251
767092
2122
و هیچ کاری در این رابطه از من برنمی‌آید.
13:03
So I am looking up from the things
that I cannotنمی توان controlکنترل
252
771203
6695
پس من نگاهم را از چیزهایی
که از کنترل من خارج هستند برمی‌دارم
13:09
to the things that I can,
253
777922
1664
و معطوف چیزهای می‌کنم
که می‌توانم کنترل کنم.
13:11
because I have no optionگزینه.
254
779610
1690
چون انتخاب دیگری ندارم.
13:14
And so, I am looking up.
255
782929
1861
پس من می‌بینم،
13:17
And I'm askingدرخواست the fashionمد
industryصنعت to look up.
256
785608
2679
و از صنعت مد هم می‌خواهم که ببیند.
13:21
And now, I'm askingدرخواست all of you
257
789291
2729
و حالا از تمام ‌شما هم می‌خواهم،
13:24
to look up, too.
258
792628
2170
که ببینید.
13:27
Thank you.
259
795753
1151
ممنونم.
13:28
(Applauseتشویق و تمجید)
260
796928
3640
(تشویق حضار)
Translated by Rasoul Htm
Reviewed by Leila Ataei

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Mindy Scheier - Fashion designer
Mindy Scheier is the founder of the Runway of Dreams Foundation. Prior to launching the nonprofit, Mindy spent over 20 years working in fashion as a key member of the design team for the INC collection and stylist for Saks Fifth Avenue in New York City.

Why you should listen

Mindy Scheier's career path took a new direction when her son Oliver, who has a rare form of muscular dystrophy that causes physical disabilities, wanted to wear jeans to school like his friends. She used her background in design to adapt a pair that not only met his needs but increased his confidence. She soon realized that millions of people around the globe were also struggling to access fashionable clothing and went on to conduct extensive research and focus groups with people of all abilities to better understand the challenges faced by the community. She used her experience in fashion to develop modifications -- including magnetic closures, adjustability of waistbands, pant and sleeve lengths and alternative ways to get in and out of the clothing -- to meet a wide variety of needs within the differently-abled community. After pounding the fashion pavement, Runway of Dreams collaborated with Tommy Hilfiger on the first ever-mainstream adaptive clothing line for kids in Spring 2016.

Scheier's work with Runway of Dreams Foundation expands beyond adaptive clothing. Founded on the basis that clothing is a basic human need, the Runway of Dreams Foundation develops, delivers and supports initiatives to broaden the reach of mainstream adaptive clothing and promote the differently-abled community in the fashion industry. Through adaptive clothing donations, employment opportunity initiatives, adaptive design workshops, awareness building campaigns and scholarships programs, the Runway of Dreams Foundation is empowering people with disabilities with opportunity, confidence, independence and style. Envisioning a world where fashion is mainstream and accessible for all, Scheier continues to break down barriers and challenge industry norms.

More profile about the speaker
Mindy Scheier | Speaker | TED.com