ABOUT THE SPEAKER
Liz Ogbu - Designer, urbanist, social change agent
Liz Ogbu works with/in communities in need, to use tactical, human-centered design to tackle wicked social problems and catalyze community healing.

Why you should listen

Liz Ogbu writes: "While I received my architecture training at a prestigious architecture school (Harvard), my vision of architecture has always been broader than just bricks and mortar. I believe that the very act of design is about creating places that enable people to be and feel acknowledged, to connect to one another, to heal and to thrive. For me, design solutions emerge not just from an aesthetic place but from also taking a human-centered approach in which people’s needs and desires drive the process; problems (and solutions) are looked at not at the level of isolated objects but from the perspective of systemic injustices. Ideas are prototyped rapidly, in real time, at human scale, and in collaboration with communities.

"I’ve intensely pursued opportunities to advance this vision throughout my career, from founding an innovative social impact design consultancy, Studio O, to projects like designing shelters for immigrant day laborers to advocacy work like Dick and Rick: A Primer on Social Impact Design to research around issues of equitable development in urban marginalized communities in Australia and South Africa."

More profile about the speaker
Liz Ogbu | Speaker | TED.com
TEDWomen 2017

Liz Ogbu: What if gentrification was about healing communities instead of displacing them?

لیز اوگبو: چه می‎شد اگر اعیان‌نشین شدن برای التیام جوامع بود نه جابجا کردنشان؟

Filmed:
942,443 views

لیز اوگبو معماری است که بر روی عدالت فضایی کار می‌کند. ایده ای که به این می‌پردازد که برابری دارای جغرافیا است و توزیع متوازن منابع و خدمات حق مردم است. او در سان فرانسیسکو داستان بسیار آشنای اعیان‌نشین شدن را زیر سوال می‌برد: که توسعه و پیشرفت مردم فقیر را بیرون می‌راند. او می‌پرسد، "چرا ما با زدودن فرهنگ و و جابجایی اقتصادی به ناچاری و اجبار رفتار می‌کنیم؟" , و از توسعه دهندگان ، معماران و سیاست گذاران می‌خواهد که به جای آن تعهد بدهند که، "ظرفیتهای مردم را بسازند برای ماندن مردم در خانه‌هایشان، جوامعشان و در جایی که احساس کاملی دارند."
- Designer, urbanist, social change agent
Liz Ogbu works with/in communities in need, to use tactical, human-centered design to tackle wicked social problems and catalyze community healing. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:13
I grewرشد کرد up in a familyخانواده
of socialاجتماعی scientistsدانشمندان,
0
1370
2690
من در خانواده‌ای از دانشمندان
علوم اجتماعی پرورش یافتم.
00:17
but I was the weirdعجیب و غریب childکودک who drewکشید.
1
5004
2531
اما من کودکی عجیب و غریب بودم
که نقاشی و طراحی می‌کردم
00:20
(Laughterخنده)
2
8108
1246
(خنده حضار)
00:21
From makingساخت sketchesطرح ها of the modelsمدل ها
in my mom'sمامان Searsسیرز catalogکاتالوگ ...
3
9796
3905
از طرح زدن از مدل‌های
کاتالوگ "Sears" مادرم گرفته
00:27
to a bedroomاتاق خواب so fullپر شده of my craftمهارت projectsپروژه ها
4
15187
2776
تا اتاق خوابم که پر از طرحهای هنری بود.
00:29
that it was like my ownخودت
personalشخصی artهنر galleryآلبوم عکس,
5
17987
2216
که در واقع شبیه گالری هنری شخصی من بود.
00:33
I livedزندگی می کرد to make.
6
21164
1809
من زندگی می‌کردم تا بسازم
00:36
I don't think anyoneهر کسی in my familyخانواده
was surprisedغافلگیر شدن when I becameتبدیل شد an architectمعمار.
7
24909
3743
فکر کنم کسی از خانواده‌ام متعجب نشد
وقتی‌که معمار شدم.
00:41
But to be honestصادقانه with you,
8
29844
2285
ولی اگر بخواهم با شما صادق باشم
00:44
the realواقعی foundationپایه
of the architectمعمار I becameتبدیل شد
9
32153
2454
اساس و دلیل اصلی اینکه من معمار شدم
00:46
was not laidگذاشته in that bedroomاتاق خواب artهنر galleryآلبوم عکس
10
34631
2652
در گالری هنری اتاقم نبود
00:49
but by the conversationsگفتگو
around my family'sخانواده dinnerشام tableجدول.
11
37307
3039
بلکه در مکالمات
دور میز شام خانواده‌ام بود.
00:53
There were storiesداستان ها of how people
livedزندگی می کرد and connectedمتصل to one anotherیکی دیگر,
12
41540
4387
داستان‌هایی در مورد چگونگی زندگی مردم
و ارتباط آنها باهم گفته می‌شد،
00:57
from the impactتأثیر of urbanشهری migrationمهاجرت
on a villageدهکده in Zambiaزامبیا
13
45951
3693
از تاثیر مهاجرت شهری بر دهکده‌ای در زامبیا
01:01
to the complexپیچیده healthسلامتی careاهميت دادن needsنیاز دارد
14
49668
1528
تا نیازهای پیچیده مراقبت سلامتی
01:03
of the homelessبی خانمان
in the streetsخیابان ها of Sanسان Franciscoفرانسیسکو.
15
51220
2250
بی خانمان‌ها در خیابان‌های
سان فرانسیسکو.
01:06
Now, it would be fairنمایشگاه
16
54574
1190
می‌تواند معقول باشد
01:07
if you're looking over at your seatmateبستنی
17
55788
1947
که اگر به صندلی کنارتان نگاه کنید
01:09
and wonderingتعجب کردم, "What the hellجهنم
does that have to do with architectureمعماری?"
18
57759
3950
و با حالت تعجب بگویید که " مگر می‌شود
این چیزها را با معماری انجام داد؟"
01:13
Well, all of these storiesداستان ها involvedگرفتار spaceفضا
19
61733
3539
خب، همه این داستانها درگیر فضا هستند
01:18
and how it did or didn't accommodateتطبیق us.
20
66497
2928
که ما را چگونه در خودش
جای می‌دهد یا نمی‌دهد.
01:23
The factواقعیت is,
21
71134
1151
حقیقت این است که،
01:24
we shareاشتراک گذاری some of our deepestعمیق ترین connectionsارتباطات
22
72309
1926
ما ارتباطات عمیق‌مان را
در فضای فیزیکی
01:26
in physicalفیزیکی spaceفضا.
23
74259
1264
به اشتراک می‌گذاریم.
01:28
And our storiesداستان ها playبازی out,
24
76309
1403
و داستانهایمان تا همیشه هستند
01:29
even in this crazyدیوانه ageسن
of textingپیام کوتاه and tweetingتوییت کردن,
25
77736
3707
حتی در دوران دیوانه وار پیام و توییتر
01:33
in physicalفیزیکی spaceفضا.
26
81467
1263
در فضای فیزیکی.
01:36
Unfortunatelyمتاسفانه, architectureمعماری
hasn'tنه doneانجام شده a great jobکار
27
84201
3833
متاسفانه، معماری برای منصفانه
بازگو کردن تمام داستان‌هایمان
01:40
of tellingگفتن all of our storiesداستان ها equallyبه همان اندازه.
28
88058
2682
کار درستی انجام نداده است.
01:43
Too oftenغالبا, we see the buildingساختمان
of monumentsبناهای تاریخی like the GherkinGherkin
29
91491
3796
اغلب ساختمانهای باشکوه مانند برج
"سویس ری" (ملقب به خیار شور اثر فاستر)
01:47
or even Trumpترامپ Towerبرج ...
30
95311
1381
یا برج ترامپ را می‌بینیم ...
01:48
(Laughterخنده)
31
96716
1642
(خنده حضار)
01:50
that tell the storyداستان of the havesاشخاص
ratherنسبتا than the have-notsوجود ندارد.
32
98749
3508
که داستان دارا را می‌گویند نه ندار.
01:55
Throughoutدر تمام طول my careerحرفه,
33
103245
1768
در طول کار حرفه‌ایم،
01:57
I've activelyفعالانه resistedمقاومت کرد the practiceتمرین
34
105037
1671
به طور فعالانه با تکرار
01:58
of buildingساختمان monumentsبناهای تاریخی
to certainمسلم - قطعی peoples'مردم " storiesداستان ها --
35
106732
2925
داستان ساختمان‏‎های با شکوه
برای افراد خاص --
02:01
usuallyمعمولا whiteسفید, maleنر, richثروتمند --
36
109681
3342
معمولا سفید، مرد، پولدار --
02:05
and bulldozingبولدوزر other peoples'مردم " storiesداستان ها --
37
113047
2465
و تخریب داستان زندگی
بقیه افراد مقابله کردم --
02:07
usuallyمعمولا people of colorرنگ
38
115536
1699
که معمولا افراد رنگین پوست
02:09
from low-incomeدرآمد کم communitiesجوامع.
39
117259
1470
از جوامع کم‌درآمد بودند.
02:11
I've triedتلاش کرد to createايجاد كردن a practiceتمرین
40
119857
1477
من سعی می‌کردم تجربه‌ای بسازم
02:13
that is rootedنشات گرفتن in elevatingبالا بردن the storiesداستان ها
41
121358
2018
که ریشه در ارتقا داستان‌های کسانی
02:15
of those who have
mostاکثر oftenغالبا been silencedخاموش.
42
123400
2796
که اغلب ساکت هستند، داشته باشد.
02:19
That work --
43
127491
1150
آن کار --
02:21
it's been a missionماموریت in spatialفضایی justiceعدالت.
44
129453
2214
ماموریتی برای عدالت فضایی بوده است.
02:24
(Applauseتشویق و تمجید)
45
132487
5971
(تشویق حضار)
02:30
Now, spatialفضایی justiceعدالت
meansبه معنای that we understandفهمیدن
46
138482
2412
خوب، عدالت فضایی
به این معنی است که ما بفهمیم
02:32
that justiceعدالت has a geographyجغرافیا,
47
140918
2627
برابری و عدالت جغرافیا دارد،
02:36
and that the equitableعادلانه distributionتوزیع
of resourcesمنابع, servicesخدمات and accessدسترسی به
48
144977
5613
و توزیع برابر منابع، خدمات و دسترسی
02:42
is a basicپایه ای humanانسان right.
49
150614
1499
حقوق اولیه انسان‌ها است.
02:45
So what does spatialفضایی justiceعدالت look like?
50
153426
1875
خب، عدالت فضایی به چه شکل است؟
02:48
Well, I'd like to shareاشتراک گذاری a storyداستان with you.
51
156161
2155
می‌خواهم داستانی را
با شما به اشتراک بگذارم.
02:51
For yearsسالها,
52
159703
1304
برای سال‎ها،
02:53
I've been workingکار کردن in the historicallyتاریخی
African-Americanآفریقایی آمریکایی neighborhoodمحله
53
161031
3157
من در یک محله تاریخی آمریکایی - آفریقایی
Bayview Hunters Point
02:56
of Bayviewبویو Huntersشکارچیان Pointنقطه in Sanسان Franciscoفرانسیسکو,
54
164212
2084
در سان فرانسیسکو کار می‎کردم.
02:58
on a plotطرح of landزمین
that onceیک بار heldبرگزار شد a powerقدرت plantگیاه.
55
166320
2263
در قطعه زمینی که زمانی
کارخانه برق در آن بود.
03:01
Back in the '90s,
56
169418
1227
در دهه ۹۰ میلادی،
03:02
a communityجامعه groupگروه led by mothersمادران
who livedزندگی می کرد in the publicعمومی housingمسکن
57
170669
3070
گروهی که توسط مادرهایی که در خانه‌های
عمومی در تپه ای بالای کارخانه
03:05
on the hillتپه aboveدر بالا the plantگیاه
58
173763
1552
زندگی می‌کردند، اداره می‌شد،
03:07
foughtمبارزه کرد for its closureبسته.
59
175339
1329
برای محصوریتشان جنگیدند.
03:09
They wonبرنده شد.
60
177111
1150
و پیروز شدند.
03:10
The utilityابزار companyشرکت finallyسرانجام toreپاره کردند it down,
61
178592
2743
کارخانه در نهایت از بین رفت،
03:13
cleanedپاک شده the soilخاک
62
181359
1348
و خاک را تمیز و پاک کرد
03:14
and cappedمحدود است mostاکثر of the siteسایت with asphaltآسفالت
63
182731
2121
و اکثر محدوده را با آسفالت پوشاند
03:16
so that the cleanپاک کن soilخاک wouldn'tنمی خواهم blowفوت کردن، دمیدن away.
64
184876
2239
تا خاک تمیز از زمین بلند نشود.
03:19
Soundsصدا like a successموفقیت storyداستان, right?
65
187139
1817
به نظر داستان موفقیت آمیزی بود، درسته؟
03:22
Well, not so fastسریع.
66
190231
1150
ولی اینگونه نیست.
03:24
You see, because of variousمختلف issuesمسائل
like landزمین entitlementsحقوق,
67
192342
2785
می‌دانید، به دلیل موضوعات مختلف
مانند حقوق زمین،
03:27
leaseاجاره دادن agreementsموافقتنامه ها, etcو غیره.,
68
195151
2029
توافقات اجاره و ...
03:29
the landزمین actuallyدر واقع couldn'tنمی توانستم be redevelopedبازسازی شده
for at leastکمترین fiveپنج to 10 yearsسالها.
69
197204
3951
قطعه زمین در واقع نمی‌توانست
برای حداقل ۵ تا ۱۰ سال باز توسعه گردد.
03:34
What that meantبه معنای is that this communityجامعه
70
202337
3170
به این معنی که این اجتماع
03:37
that had been livingزندگي كردن
nearنزدیک a powerقدرت plantگیاه for decadesچند دهه,
71
205531
3262
که برای دهه‌ها در کنار کارخانه
زندگی می‌کردند،
03:40
now had 30 acresهکتار of asphaltآسفالت
in theirخودشان backyardحیاط خلوت.
72
208817
5825
حالا در پشت خانه‌شان
۱۲ هکتار زمین آسفالت دارند.
03:47
To put that in contextزمینه for you,
73
215711
1540
اگه بخواهم برای شما وصف کنم،
03:49
30 acresهکتار is equalبرابر
to about 30 footballفوتبال fieldsزمینه های.
74
217275
2986
۱۲ هکتار حدودا برابر است
با ۳۰ زمین فوتبال.
03:52
Now, the utilityابزار companyشرکت
didn't want to be the badبد guy here.
75
220909
3214
حالا کارخانه نمی‌خواست
نقش آدم بد را ایفا کند.
03:56
Recognizingشناختن that they owedبدهکار the communityجامعه,
76
224147
2268
با علم براین که آنها
مدیون این جامعه بودند،
03:58
they actuallyدر واقع put out a call for designersطراحان
77
226439
2000
آنها طراحانی را آوردند
تا استفاده های موقتی
04:00
to proposeپیشنهاد میکنم temporaryموقت usesاستفاده می کند for this siteسایت,
78
228463
1905
از زمین را پیشنهاد بدند.
04:02
hopingامید to turnدور زدن it into a communityجامعه benefitسود
79
230392
2875
به این امید که آن را
به منافع جامعه تبدیل کند
04:05
ratherنسبتا than blightتهوع.
80
233291
1361
تا به یک پژمردگی.
04:07
I'm partبخشی of the diverseمتنوع teamتیم of designersطراحان
that respondedپاسخ داد to that call,
81
235351
3789
من عضوی از تیم طراحان مختلف بودم
که به درخواستشان جواب دادیم.
04:11
and for the last fourچهار yearsسالها,
82
239164
1337
و در ۴ سال گذشته
04:12
we'veما هستیم been collaboratingهمکاری
with those mothersمادران
83
240525
2000
در حال همکاری با آن مادران
04:14
and other residentsساکنان,
84
242549
1151
و دیگر ساکنین،
04:15
as well as localمحلی organizationsسازمان های
and the utilityابزار companyشرکت.
85
243724
2970
در کنار سازمان‌های محلی و کارخانه بودیم.
04:19
We'veما هستیم been experimentingتجربه کردن
with all typesانواع of eventsمناسبت ها
86
247394
2796
ما انواع مختلف رویدادها را امتحان می‌کردیم
04:22
to try and addressنشانی issuesمسائل
of spatialفضایی justiceعدالت.
87
250214
2516
تا سعی بر نشان دادن عدالت فضایی کنیم.
04:24
Everything from jobکار trainingآموزش workshopsکارگاه ها
88
252754
3129
همه چیز از کارگاه‌های آموزشی کاری
04:27
to an annualسالانه circusسیرک
89
255907
1728
تا سیرک‌های سالانه
04:29
to even a beautifulخوشگل, newجدید shorelineخط ساحلی trailدنباله.
90
257659
2299
تا حتی مسیر ساحلی زیبا و جدید.
04:32
In the fourچهار yearsسالها
that we'veما هستیم been operationalعملیاتی,
91
260511
2468
در آن ۴ سال که ما مشغول عملیات و کار بودیم
04:35
over 12,000 people have come
and doneانجام شده something on this siteسایت
92
263003
3961
بیش از ۱۲٫۰۰۰ نفر آمدند
و در آنجا کاری انجام دادند
04:38
that we hopeامید has transformedتبدیل شده است
theirخودشان relationshipارتباط to it.
93
266988
3434
که ما امیدوار شدیم ارتباطات‌شان
با مکان تغییر یافته است.
04:44
But latelyاخیرا,
94
272115
1513
اما بعد،
04:45
I'm startingراه افتادن to realizeتحقق بخشیدن
that eventsمناسبت ها are not enoughکافی.
95
273652
3566
متوجه شدیم که این رویدادها کافی نبوده‌اند.
04:50
A fewتعداد کمی monthsماه ها agoپیش,
96
278538
1150
چند ماه قبل،
04:51
there was a communityجامعه meetingملاقات
in this neighborhoodمحله.
97
279712
2565
یک جلسه و نشست اجتماع در محله بود.
04:54
The utilityابزار companyشرکت was finallyسرانجام readyآماده
to talk concretelyبه طور مشخص
98
282301
3065
کارخانه بالاخره حاضرشد که به طور مشخص
04:57
about long-termبلند مدت redevelopmentبازسازی.
99
285390
1751
در مورد توسعه مجدد بلندمدت صحبت کند.
05:00
That meetingملاقات was kindنوع of a disasterفاجعه.
100
288028
3349
آن نشست به نوعی فاجعه بود.
05:04
There was a lot of yellingفریاد زدن and angerخشم.
101
292800
1762
بسیاری فریاد و خشم به همراه داشت.
05:06
People askedپرسید: things like,
102
294586
1580
مردم سوالاتی می‌پرسیدند مانند،
05:08
"If you're going
to sellفروش it to a developerتوسعه دهنده,
103
296190
2000
"اگر آن را به یک توسعه دهنده بفروشید
05:10
wouldn'tنمی خواهم they just buildساختن
luxuryلوکس condosکادوها like everyoneهر کس elseچیز دیگری?"
104
298214
2912
آیا آنها نمی‎خواهند مانند بقیه
فقط آپارتمانهای لوکس بسازند؟"
05:13
And "Where has the cityشهر been?"
105
301150
1771
و " این شهر کجا بوده است؟"
05:14
"Why aren'tنه there more jobsشغل ها
and resourcesمنابع in this neighborhoodمحله?"
106
302945
3020
"چرا کار و منابع بیشتری
در این محله وجود ندارد؟"
05:19
It was not that our eventsمناسبت ها
had failedناموفق to bringآوردن joyشادی.
107
307619
3143
این به آن معنی نبود که کارهای ما برای
ایجاد شادی شکست خورده بود.
05:23
But in spiteببخشید of that,
there was still painدرد here.
108
311935
2779
اما به رغم آن، هنوز درد و مشکل وجود داشت.
05:27
Painدرد from a historyتاریخ
of environmentalمحیطی injusticeبی عدالتی
109
315995
2199
دردی که ازتاریخ نابرابری محیطی آمده بود.
05:30
that left manyبسیاری industrialصنعتی
usesاستفاده می کند in this neighborhoodمحله,
110
318218
3932
که استفاده های متعدد صنعتی از محله شده بود
05:34
leavingترک residentsساکنان livingزندگي كردن nearنزدیک toxicسمی wasteدور ریختنی
111
322174
2131
و ساکنین را در کنار
زباله‌های سمی رها کرده بود.
05:36
and, literallyعینا, shitگریه.
112
324329
1503
و واقعاً وحشتناک بود.
05:39
There's painدرد from the factواقعیت
113
327275
1287
این دردی است از یک حقیقتی
05:40
that this zipزیپ codeکد still has
one of the lowestپایین ترین perدر هر capitaسرانه incomeدرآمد,
114
328586
4702
که مردم این ناحیه
هنوز پایین‌ترین سرانه درآمدی،
05:45
highestبالاترین unemploymentبیکاری
115
333312
1309
بالاترین نرخ بیکاری
05:46
and highestبالاترین incarcerationزندان ratesنرخ ها
116
334645
1657
و بالاترین نرخ زندانی را داشتند.
05:48
in a cityشهر whichکه techتکنولوژی giantsغول ها
like Twitterتوییتر, AirbnbAirbnb and Uberاوبر call home.
117
336326
4425
در شهری که غولهای تکنولوژی مانند
توییتر، ایر بی‌اندبی و اوبر وجود داشتند.
05:53
And those techتکنولوژی companiesشرکت ها --
118
341810
1697
و آن کارخانه‌های پیشرفته --
05:55
hmhm --
119
343531
1285
اوم --
05:56
they'veآنها دارند actuallyدر واقع helpedکمک کرد to triggerماشه
a gentrificationتصدیق pushفشار دادن
120
344840
2659
آنها درواقع به شروع شدن فشار
اصالت بخشی کمک کردند
05:59
that is rapidlyبه سرعت در حال redefiningتعریف دوباره
this neighborhoodمحله,
121
347523
2097
که به سرعت به بازتعریف محله پرداخت.
06:01
bothهر دو in termsاصطلاحات of identityهویت and populationجمعیت.
122
349644
2223
هم در زمینه هویت و هم جمعیت.
06:05
Now let me pauseمکث for a momentلحظه
to talk about gentrificationتصدیق.
123
353299
3561
حالا اجازه بدید که لحظه ای توقف کنم
و راجع به اصالت بخشی صحبت کنم.
06:10
I suspectمشکوک for a lot of us,
it's kindنوع of like a dirtyکثیف wordکلمه.
124
358578
3048
من به خیلی از خودمان مظنون هستم،
مانند یک لغت کثیف است.
06:15
It's becomeتبدیل شدن به synonymousمترادف
with the displacementجابه جایی
125
363350
2121
این هم معنی شده است با
06:17
of poorفقیر residentsساکنان from theirخودشان neighborhoodمحله
126
365495
1997
جابجایی ساکنین فقیر از محلاتشان
06:19
by wealthierثروتمندتر newcomersتازه واردان.
127
367516
1298
با تازه واردان ثروتمند.
06:21
If you've ever been displacedآواره,
128
369355
2289
اگر شما تجربه اینگونه
جابجایی را داشته باشید
06:23
then you know the agonyآکنه
of losingاز دست دادن a placeمحل that heldبرگزار شد your storyداستان.
129
371668
3022
پس متوجه درد از دست دادن
مکان دربردارنده خاطراتتان می‌شوید.
06:28
And if you haven'tنه experiencedبا تجربه this,
130
376176
2564
و اگر این را تجربه نکردید،
06:30
then I'm going to askپرسیدن you to try
and imagineتصور کن your way into it right now.
131
378764
3381
از شما می‌خواهم که همین الان خودتان را
در این شرایط تصور کنید.
06:35
Think about what it would be like
to find your favoriteمورد علاقه localمحلی spotنقطه,
132
383039
3493
فکر کنید چگونه خواهد بود
اگر محله مورد علاقه‌تان،
06:38
a placeمحل where you oftenغالبا wentرفتی and hungآویزان شد out
with the old-timersقدیمی تایمر or your friendsدوستان,
133
386556
3678
مکانی که اغلب با دوستان و یاران قدیم
برای دور زدن آنجا می‌رفتید،
06:43
had vanishedاز بین رفت.
134
391486
1150
ناپدید بشود.
06:45
And then you get home,
135
393687
1151
و وقتی به خانه برگشتید،
06:46
and you find a from your landlordصاحب خانه,
136
394862
1830
متوجه صاحب خانه تان بشوید
06:48
sayingگفت: that your rent'sاجاره را been doubledدو برابر شد.
137
396716
1910
که می‌گوید اجاره،تان دو برابر شده است.
06:51
The choiceانتخابی to stayاقامت کردن --
138
399734
1555
انتخاب ماندن --
06:54
it's not yoursشما to make.
139
402301
1234
دیگر با شما نیست.
06:56
You no longerطولانی تر belongتعلق داشتن in your home.
140
404737
1806
شما دیگر متعلق به خانه تان نیستید.
07:00
And know that this feelingاحساس
you're feelingاحساس right now,
141
408607
4079
و بدانید که این حسی که الان دارید،
07:04
it would be the sameیکسان
142
412710
1356
مشابه خواهد بود
07:06
regardlessبدون در نظر گرفتن of whetherچه or not the personفرد
who harmedآسیب دیده you meantبه معنای to do so.
143
414090
3444
حتی اگر شخصی که به شما آسیب رسانده
نمی‌خواسته که این طور بشود.
07:12
Developerتوسعه دهنده MajoraMajora Carterکارتر onceیک بار said to me,
144
420019
3044
ماجورا کارتر طراح زمانی به من گفت،
07:15
"Poorفقیر people don't hateنفرت gentrificationتصدیق.
145
423087
2422
"مردم فقیر از اصالت بخشی بدشان نمی‌آید
07:17
They just hateنفرت that they rarelyبه ندرت get
to hangآویزان شدن around long enoughکافی
146
425533
3284
آنها فقط از این بدشان می‌آید
که به ندرت آنجا باقی می‌مانند
07:20
to enjoyلذت بردن its benefitsمنافع."
147
428841
1266
تا از فوایدش لذت ببرند."
07:23
Why is it that we treatدرمان شود cultureفرهنگ erasureپاک کردن
and economicاقتصادی displacementجابه جایی as inevitableاجتناب ناپذیر?
148
431970
5307
چرا ما زدودن فرهنگ و جابجایی اقتصادی را
به صورت رفتار اجتناب ناپذیر درنظر می‌گیریم؟
07:30
We could approachرویکرد developmentتوسعه
149
438930
1447
ما می‌توانیم به توسعه
07:32
with an acknowledgmentتصدیق
of pastگذشته injusticesبی عدالتی --
150
440401
2618
با احترام به نابرابری گذشته نگاه کنیم
07:35
find valueارزش not only in those newجدید storiesداستان ها
151
443043
1963
که نه تنها در خاطرات جدید
07:37
but the oldقدیمی onesآنهایی که, too.
152
445030
1150
بلکه در داستان‌های قدیمی نیز می‌توان یافت.
07:39
And make a commitmentتعهد to buildساختن
people'sمردم capacityظرفیت to stayاقامت کردن --
153
447145
3246
و ایجاد یک تعهد برای ساخت
ظرفیت مردم برای ماندن.
07:43
to stayاقامت کردن in theirخودشان homesخانه ها,
154
451681
2096
برای ماندن در خانه‌هایشان،
07:45
to stayاقامت کردن in theirخودشان communitiesجوامع,
155
453801
2127
برای ماندن در اجتماعشان،
07:47
to stayاقامت کردن where they feel wholeکل.
156
455952
1658
برای ماندن درجایی که حس کاملی باشد.
07:52
But to do this rethinkدوباره فکر کن,
157
460297
1726
اما برای این تجدید نظر،
07:54
it requiresنیاز دارد looking
at those pastگذشته injusticesبی عدالتی
158
462047
3164
نیاز به نگاه کردن به گذشته نابرابری است
07:57
and the painدرد and griefغم و اندوه
that is interwovenدر هم آمیخته into them.
159
465235
2480
که درد و اندوهی در آن آمیخته شده است.
08:00
And as I startedآغاز شده to reflectمنعکس کننده
on my ownخودت work,
160
468474
2778
خب من شروع به فکر کردن روی کار خودم کردم
08:03
I realizedمتوجه شدم that painدرد and griefغم و اندوه
have been recurringتکرار می شود themesتم ها.
161
471276
2727
من متوجه شدم غم و اندوه مجدد
به سراغشان آمده است.
08:07
I heardشنیدم it earlyزود on
in the Bayviewبویو Huntersشکارچیان Pointنقطه projectپروژه
162
475142
2629
اوایل پروژه "Bayview Hunters Point" شنیدم
08:09
when a man namedتحت عنوان Darylداریل said,
163
477795
1881
که یک مرد به نام دریل گفته بود،
08:11
"We'veما هستیم always been
setتنظیم asideگذشته از like an islandجزیره --
164
479700
2379
"ما همیشه مثل یک جزیره
کنار نشسته بوده‌ایم --
08:14
a no-man's-landهیچ مردی زمین."
165
482103
1255
سرزمینی بی کس."
08:16
I alsoهمچنین heardشنیدم it in Houstonهوستون,
166
484780
1453
من همچنین شنیدم در هیوستون،
08:18
when I was workingکار کردن on a projectپروژه
with day laborersکارگران.
167
486257
2334
زمانی که داشتم با کارگران روزمزد
کار می‌کردم،
08:20
And as Juanخوان told me storiesداستان ها
of beingبودن robbedدزدیده شده of his wagesدستمزد manyبسیاری timesبار
168
488615
3253
و هنگامی که "جان" داستان دزدیده شدن
چندباره پولش را برایم تعریف کرد
08:23
on the cornerگوشه in whichکه he stoodایستاد everyهرکدام day
169
491892
2508
در گوشه‌ای که هر روز می‌ایستاد
08:26
to earnبدست آوردن a livingزندگي كردن to supportحمایت کردن his familyخانواده,
170
494424
2571
تا زندگی ای بدست آورد
که از خانواده اش حمایت کند،
08:29
he askedپرسید:,
171
497019
1151
پرسید،
08:30
"Why can't anyoneهر کسی see
the sacrednessمقدس of this siteسایت?"
172
498194
2730
"چرا کسی نمی‌تواند تقدس
این مکان را ببیند؟"
08:34
You know, you've seenمشاهده گردید the painدرد, too.
173
502757
2643
می دانید، شما هم درد را دیدید.
08:38
From campaignsمبارزات انتخاباتی around statueمجسمه removalsحذف
in Charlottesvilleشارلوتسویل and Newجدید Orleansاورلئان ...
174
506604
3733
از کمپین در مورد حذف مجسمه
در شارلوتز ویل و نیواورلئانز ...
08:43
to townsشهرها that have lostکم شده
theirخودشان industrialصنعتی lifebloodخونریزی
175
511796
2334
تا شهرک‌هایی که حیات صنعتی‌شان گم شده است
08:46
and are now dyingدر حال مرگ,
176
514154
1174
و در حال مرگ هستند.
08:47
like LorainLorain, Ohioاوهایو and Boltonبولتون, Englandانگلستان.
177
515352
2355
مانند لورین در اهایو و بولتون در انگلیس.
08:51
We oftenغالبا rushهجوم بردن to remakeبازسازی کنید these placesمکان ها,
178
519212
3342
ما اغلب سریع شروع به بازسازی کردن
این مکان‌ها می‌کنیم،
08:54
thinkingفكر كردن that we can easeسهولت theirخودشان painدرد.
179
522578
2210
با این امید که می‌توانیم
دردهایشان را پاک کنیم.
08:58
But in our boundlessبی حد و حصر desireمیل to do good,
180
526248
2932
اما در انگیزه نامحدودمان
برای انجام کار خوب،
09:01
to get pastگذشته all of our mistakesاشتباهات,
181
529204
1587
تا از همه اشتباهاتمان بگذریم،
09:02
to buildساختن placesمکان ها that holdنگه دارید possibilityامکان پذیری,
182
530815
2523
تا مکانی دارای امکانات بسازیم،
09:06
we oftenغالبا maintainحفظ a blissfulسعادتمند ignoranceجهل
183
534849
2885
ما اغلب یک نادیده گرفتن خوش را
نگه می‌داریم
09:10
of a landscapeچشم انداز filledپر شده
with a very long trailدنباله of brokenشکسته شده promisesوعده می دهد
184
538971
4895
از یک منظری که پر شده از
سلسله وعده‌هایی طولانی مدت
09:15
and squelchedsquelched dreamsرویاها.
185
543890
1366
و رویاهای له شده.
09:18
We are buildingساختمان on topبالا of brokennessشکسته شدن.
186
546634
2452
ما بر روی خرابی‌ها بنا می‌کنیم.
09:22
Is it any wonderتعجب
that the foundationsپایه ها cannotنمی توان holdنگه دارید?
187
550763
2825
آیا تعجب آوراست که پایه‌ها
و اساس نمی‌تواند باقی بماند؟
09:27
Holdingبرگزاری spaceفضا for painدرد and griefغم و اندوه
was never partبخشی of my jobکار descriptionشرح
188
555411
3285
نگه داشتن فضا برای درد و اندوه
هیچگاه قسمتی از کار من نبود
09:30
as an architectمعمار --
189
558720
1530
به عنوان یک معمار --
09:32
after all, it's not expedientمصلحت,
190
560274
1986
بعد از همه اینها، مناسب نبود،
09:34
focusedمتمرکز شده است on beautyزیبایی,
191
562284
1572
تمرکز بر روی زیبایی،
09:35
and hellجهنم, even requestedدرخواست کرد by my clientsمشتریان.
192
563880
1967
و جهنم، حتی توسط مشتریان من
درخواست می‌شود.
09:40
But I've seenمشاهده گردید what happensاتفاق می افتد
when there's spaceفضا for painدرد.
193
568350
3146
اما من دیده‌ام که چه اتفاقی می‌افتد
زمانی که فضای درد وجود دارد.
09:43
It can be transformationalتحول.
194
571520
1547
من می‌توانستم باعث تحول بشم.
09:46
Returningعودت to our storyداستان,
195
574663
1516
برگردیم به داستان خودمان،
09:48
when we first startedآغاز شده workingکار کردن
in the neighborhoodمحله,
196
576203
3144
وقتی ما اول شروع کردیم به کار در محله،
09:51
one of the first things we did
197
579371
1429
اولین کارهایی که انجام دادیم،
09:52
was go out and interviewمصاحبه the activistsفعالان
who had led the fightمبارزه کردن to closeبستن the plantگیاه.
198
580824
3788
رفتن به بیرون و مصاحبه با فعالانی بود
که برای بسته شدن کارخانه جنگیده بودند.
09:57
We consistentlyهمواره heardشنیدم and feltنمد from them
a senseاحساس of impendingقریب الوقوع lossاز دست دادن.
199
585195
3547
ما به کرات از آنها حس شکست قریب الوقوعی را
شنیدیم و حس کردیم.
10:01
The neighborhoodمحله was alreadyقبلا changingتغییر دادن,
200
589480
1867
محله در حال تغییر بود،
10:03
even back then.
201
591371
1151
حتی آن زمان.
10:04
People were leavingترک or dyingدر حال مرگ of oldقدیمی ageسن,
202
592546
2048
مردم نسل قبل آنجا را
ترک می‌کردند یا می‌مردند
10:06
and with those departuresخروج,
storiesداستان ها were beingبودن lostکم شده.
203
594618
2837
و با رفتن آنها، داستانها
و خاطرات از بین می‌رفت.
10:10
To those activistsفعالان,
204
598397
1957
برای آن فعالان،
10:12
no one was going to know
the amazingحیرت آور things
205
600378
2415
هیچ کس نمی‌خواست بداند
چه چیزهای شگفت انگیزی
10:14
that had happenedاتفاق افتاد in this communityجامعه,
206
602817
2153
در این اجتماع اتفاق افتاده است.
10:16
because to everyoneهر کس on the outsideخارج از,
207
604994
2379
زیرا برای مردمی که بیرون بودند،
10:19
it was the ghettoمحله یهودی نشین.
208
607397
1150
یک محله فقیرنشین بود.
10:21
At worstبدترین, a placeمحل of violenceخشونت;
209
609468
1485
در بدترین حالت، مکان خشونت
10:22
at bestبهترین, a blankجای خالی slateتخته سنگ.
210
610977
2412
و در بهترین حالت، تخته سنگی خالی.
10:26
Neitherنه نه was trueدرست است, of courseدوره.
211
614682
1510
درواقع هیچکدام درست نبود.
10:29
So my colleaguesهمکاران and I,
we reachedرسیده است out to StoryCorpsStoryCorps.
212
617344
3077
پس من و همکارانم به StoryCorps
رسیده‌ایم.(سازمان مخصوص حفظ عقاید)
10:33
And with theirخودشان supportحمایت کردن,
213
621425
1151
و با حمایت آنها
10:34
and that of the utilityابزار companyشرکت,
214
622600
1536
و آن کارخانه
10:36
we builtساخته شده a listeningاستماع boothغرفه on our siteسایت.
215
624160
1880
یک غرفه "شنیدن" در محل ایجاد کردیم.
10:38
And we invitedدعوت کرد the residentsساکنان to come
216
626459
1769
و ما ساکنین را دعوت می‌کردیم که بیایند
10:40
and have theirخودشان storiesداستان ها
recordedثبت شده for posterityبعدا.
217
628252
2332
و داستانهایشان ضبط می‌شد برای آیندگان.
10:43
After a fewتعداد کمی daysروزها of recordingضبط,
218
631515
2609
بعد از چند روز از ضبط،
10:46
we heldبرگزار شد a listeningاستماع partyمهمانی
219
634148
1301
ما مجلس"شنیدن" برگزار کردیم
10:48
where we playedبازی کرد clipsکلیپ های,
220
636695
1151
جایی که کلیپ پخش کردیم
10:49
much like what you hearشنیدن
on NPRNPR everyهرکدام Fridayجمعه morningصبح.
221
637870
2549
خیلی شبیه به آنچه در NPR
هر روز جمعه می‌شنوید.
10:53
That partyمهمانی --
222
641625
1738
آن مهمانی --
10:55
it was one of the mostاکثر amazingحیرت آور
communityجامعه meetingsجلسات
223
643387
2386
یکی از شگفت‌انگیزترین جلسات اجتماع بود
10:57
I've ever been a partبخشی of.
224
645797
1374
که من در آن شرکت کرده بودم.
10:59
In partبخشی because we didn't
just talk about joyشادی
225
647925
2238
به این دلیل بودکه ما فقط
از خوشی‌ها صحبت نکردیم
11:03
but alsoهمچنین painدرد.
226
651238
1223
و از دردها هم گفتیم.
11:05
Two storiesداستان ها that I rememberیاد آوردن well --
227
653833
1802
دو داستانی که به خوبی یادم هست
11:07
AJامیرحسین talkedصحبت کرد about what it was like
to growرشد up in the neighborhoodمحله.
228
655659
3097
"ای جی" راجع به اینکه بزرگ شدنش
در این محله چگونه بود، صحبت کرد.
11:10
There was always a kidبچه to playبازی with.
229
658780
1725
همیشه بچه ای بود که باهاش بازی کند.
11:13
But he alsoهمچنین spokeصحبت کرد with sadnessغمگینی
230
661023
1868
اما او همچنین با ناراحتی صحبت کرد
11:14
of what it was like to first be stoppedمتوقف شد
and questionedپرسیدم by a policeپلیس officerافسر
231
662915
3477
که چگونه بود اولین توقف
و پرس و جو توسط یک پلیس
11:18
when he was 11.
232
666416
1150
زمانی که ۱۱ سالش بود.
11:21
GLGL alsoهمچنین talkedصحبت کرد about the kidsبچه ها,
233
669267
2329
"جی ال" همچنین راجع به کودکان صحبت کرد
11:23
and the upsیو پی اس and downsسقوط of the experienceتجربه
of livingزندگي كردن in this neighborhoodمحله,
234
671620
3776
و بالا پایین تجربه‌هایش
در زندگی در این محله.
11:27
but he alsoهمچنین spokeصحبت کرد with prideغرور
235
675420
1715
اما او همچنین با افتخار راجع به
11:29
of some of the organizationsسازمان های
that had sprungپررنگ up
236
677159
2444
بعضی سازمان‌ها که پدید آمده بودند
11:31
to provideفراهم کند supportحمایت کردن and empowermentتوانمندسازی.
237
679627
2365
تا توانمندسازی و حمایت را
انجام دهند، صحبت کرد.
11:34
He wanted to see more of that.
238
682696
1460
او می‌خواست از آنها بیشتر ببیند.
11:37
By holdingبرگزاری spaceفضا
to first expressبیان painدرد and griefغم و اندوه,
239
685026
3841
با نگه داشتن فضا برای بیان درد و رنج،
11:40
we were then ableتوانایی
to brainstormطوفان مغزی ideasایده ها for a siteسایت --
240
688891
3024
ما می‌توانستیم برای سایت
طوفان فکری ایده داشته باشیم --
11:43
amazingحیرت آور ideasایده ها that then becameتبدیل شد the seedsدانه
of what we did over the nextبعد fourچهار yearsسالها.
241
691939
4761
ایده های جالبی که به دانه ای تبدیل شد
که ما در ۴ سال بعدش انجام دادیم.
11:49
So why the radicallyبه طور اساسی
differentناهمسان meetingملاقات now?
242
697486
2058
اما حالا چرا اساسا جلسات متفاوت؟
11:52
Well ...
243
700212
1150
خب..
11:53
the painدرد and griefغم و اندوه wovenبافته شده into these spacesفضاها
was not createdایجاد شده in a day.
244
701700
3637
درد و رنجی که با این فضا در هم تنیده
یک روزه اتفاق نیفتاده است.
11:58
Healingشفا alsoهمچنین takes time.
245
706164
2746
التیام بخشیدن هم به زمان نیاز دارد.
12:02
After all, who here thinksفکر می کند you can
go to therapyدرمان just onceیک بار and be curedدرمان شده?
246
710328
4292
نهایتا، چه کسی اینجا فکر می‌کند بتواند
یکبار برود و درمانش کند و خوب شود؟
12:06
(Laughterخنده)
247
714644
1372
(خنده حضار)
12:08
Anyoneهر کسی?
248
716040
1150
هیچ کس؟
12:10
I didn't think so.
249
718181
1171
من هم فکر نمی‌کردم.
12:12
In retrospectنگاهی به گذشته,
250
720135
1522
به عقب که نگاه می‌کنم،
12:13
I wishآرزو کردن that we had heldبرگزار شد
more listeningاستماع sessionsجلسات,
251
721681
2854
آرزو دارم جلسات "شنیدن" بیشتری
برگزار کرده بودیم،
12:16
not just joyfulشاد eventsمناسبت ها.
252
724559
1471
نه فقط رویدادهای لذت بخش.
12:19
My work'sآثار takenگرفته شده me all over the worldجهان,
253
727645
2127
کارم مرا به همه جای دنیا برد،
12:22
and I have yetهنوز to setتنظیم footپا
in a placeمحل where painدرد didn't existوجود دارد
254
730916
4421
و هنوز هم باید در جاهایی
که دردی وجود ندارد
12:27
and the potentialپتانسیل for healingشفا دادن was absentغایب.
255
735361
2367
و پتانسیلی درمان غایب است پا بگذارم.
12:30
So while I've spentصرف شده my careerحرفه
honingخرد کردن my skillsمهارت ها as an architectمعمار,
256
738311
3366
پس در حالی که من در حال
ارتقا توانایی‌هایم به عنوان یک معمار بودم،
12:33
I realizeتحقق بخشیدن that I'm now alsoهمچنین a healerشفا دهنده.
257
741701
2245
فهمیدم که من اکنون یک شفادهنده هم هستم.
12:37
I supposeفرض کنید this is the pointنقطه in the talk
where I should be tellingگفتن you
258
745869
3240
من گمان می‌کنم این نکته ای است
که باید به شما در سخنانم بگویم
12:41
those fiveپنج stepsمراحل to healingشفا دادن,
259
749133
1335
آنهم ۵ قدم برای درمان است.
12:42
but I don't have the solutionراه حل --
260
750492
1689
اما من راه حل ندارم
12:44
yetهنوز.
261
752205
1339
هنوز.
12:45
Just a pathمسیر.
262
753568
1150
فقط یک راه است.
12:47
That beingبودن said,
263
755772
1151
که می شود گفت،
12:48
there are a fewتعداد کمی things
I have learnedیاد گرفتم alongدر امتداد the way.
264
756947
2801
اینها چیزهای کمی است
که در طول مسیرم یاد گرقته‌ام.
12:51
First --
265
759772
1150
اول --
12:53
we cannotنمی توان createايجاد كردن citiesشهرها for everyoneهر کس
266
761418
2617
ما نمی‌توانیم شهرها را برای همه بسازیم
12:56
unlessمگر اینکه we're first willingمایلم
to listen to everyoneهر کس.
267
764059
2634
مگر اینکه اول بخواهیم به همه گوش بدهیم.
12:59
Not just about what they hopeامید
to see builtساخته شده in the futureآینده
268
767684
2667
نه فقط اینکه امید دارند ببینند
در آینده چه چیزی ساخته شود
13:02
but alsoهمچنین about what has been
lostکم شده or unfulfilledغیرممکن است.
269
770375
2880
بلکه درباره آنچه گم شده
یا هنوز انجام نشده است.
13:06
Secondدومین --
270
774771
1150
دوم --
13:08
healingشفا دادن is not just for "those people."
271
776357
2549
درمان و شفا فقط برای "آن مردم" نیست.
13:11
For those of us with privilegeامتیاز,
272
779969
2217
برای آنهایی از ما که از امتیازی برخوردارند
13:14
we have to have a reckoningحسابداری
with our ownخودت guiltگناه,
273
782210
3623
ما باید حساب گناه،
13:17
discomfortناراحتی and complicityمشارکت.
274
785857
2462
ناراحتی و مشارکتمان در جرم را داشته باشیم.
13:21
As non-profitغیر انتفاعی leaderرهبر
Anneآن Marksمارک ها onceیک بار observedمشاهده شده,
275
789574
2500
به عنوان یک رهبر
ان ماکس روزی گفت،
13:24
"Hurtصدمه people hurtصدمه people;
276
792098
2203
" مردم صدمه دیده به مردم صدمه می‌زنند
13:26
healedشفا یافت people healالتیام people."
277
794325
2344
و مردم شفا یافته مردم را التیام می‌بخشند."
13:30
And thirdسوم --
278
798424
1150
و سوم --
13:32
healingشفا دادن is not about the erasureپاک کردن of painدرد.
279
800611
2191
درمان و التیام پاک کردن دردها نیست
13:35
We oftenغالبا have a tendencyگرایش to want
to put a cleanپاک کن slateتخته سنگ over our painدرد,
280
803822
3470
ما اغلب تمایل داریم تخته سنگی
روی دردهایمان بگذاریم.
13:39
much like that asphaltآسفالت on the soilخاک
in Bayviewبویو Huntersشکارچیان Pointنقطه.
281
807316
2878
بسیار شبیه آسفالتی که بر خاک در
Bayview Hunters Point گذاشتند
13:42
But it doesn't work that way.
282
810602
1591
ولی اینجور نتوانست کار کند.
13:44
Healingشفا is about acknowledgingاذعان کرد painدرد
283
812768
2680
درمان درواقع اذعان کردن درد است
13:47
and makingساخت peaceصلح with it.
284
815472
1249
و صلح ایجاد کردن با آن.
13:50
One of my favoriteمورد علاقه quotesنقل قول
saysمی گوید that healingشفا دادن renewsتجدید می کند our faithایمان
285
818484
4241
یکی از نقل قول های محبوب من می‌گوید
که التیام بخشی ایمان ما را
13:54
in the processروند of becomingتبدیل شدن به.
286
822749
1740
در روند شکل گیری تازه می‌کند.
13:57
I standایستادن here before you
as an architect-healerمعمار شفا دهنده
287
825996
2258
من به عنوان یک
معمار شفابخش اینجا ایستاده‌ام
14:00
because I'm readyآماده to see
what I can becomeتبدیل شدن به,
288
828278
2720
چون من آماده‌ام که ببینم
چه می‌توانم بشوم،
14:03
what my communityجامعه and those
that I work with can becomeتبدیل شدن به,
289
831022
2627
جامعه من و آنهایی که درکنارشان
کار می‌کنم چه می‌توانند بشوند،
14:05
and what this countryکشور,
290
833673
1151
و این کشور،
14:06
and franklyرک و پوست کنده, this worldجهان can becomeتبدیل شدن به.
291
834848
2227
و صراحتا، این دنیا چه می‌تواند بشود.
14:09
And I was not meantبه معنای
to take that journeyسفر aloneتنها.
292
837099
2367
و قرار نیست که آن مسیر را تنهایی بروم.
14:13
I believe that manyبسیاری of you are unhappyناراضی
with the way that things are now.
293
841202
4536
من معتقدم خیلی از شما
از شرایط فعلی دل خوشی ندارید.
14:19
Believe that it can be differentناهمسان.
294
847202
2180
باور کنید که می‌تواند متفاوت باشد.
14:22
I believe that you all are
farدور more resilientارتجاعی than you think.
295
850890
4137
من معتقدم شما خیلی از آنچه فکر می‌کنید
مقاوم تر و انعطاف‌پذیرتر هستید.
14:28
But the first stepگام requiresنیاز دارد courageشجاعت.
296
856419
2650
اما اولین قدم نیاز به جرأت دارد.
14:32
The courageشجاعت to see eachهر یک other'sدیگران painدرد,
297
860343
2305
جرات دیدن دردهای همدیگر.
14:35
and to be willingمایلم
to stayاقامت کردن in the presenceحضور of it,
298
863787
2926
و خواستن برای ماندن در حضور آن
14:38
even when it getsمی شود uncomfortableناراحت.
299
866737
1740
حتی اگر ناآرام و ناراحت می‌شوید.
14:41
Just imagineتصور کن the changeتغییر دادن
that we can make togetherبا یکدیگر
300
869737
3690
فقط تغییری را تصور کنید
که ما با یکدیگر می‎توانیم ایجاد کنیم
14:46
if we all committedمرتکب شده to that.
301
874428
1959
اگر همه ما به آن متعهد شویم.
14:49
Thank you.
302
877323
1151
ممنون.
14:50
(Applauseتشویق و تمجید)
303
878498
6969
(تشویق)
Translated by Navid Asadi
Reviewed by Sadegh Zabihi

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Liz Ogbu - Designer, urbanist, social change agent
Liz Ogbu works with/in communities in need, to use tactical, human-centered design to tackle wicked social problems and catalyze community healing.

Why you should listen

Liz Ogbu writes: "While I received my architecture training at a prestigious architecture school (Harvard), my vision of architecture has always been broader than just bricks and mortar. I believe that the very act of design is about creating places that enable people to be and feel acknowledged, to connect to one another, to heal and to thrive. For me, design solutions emerge not just from an aesthetic place but from also taking a human-centered approach in which people’s needs and desires drive the process; problems (and solutions) are looked at not at the level of isolated objects but from the perspective of systemic injustices. Ideas are prototyped rapidly, in real time, at human scale, and in collaboration with communities.

"I’ve intensely pursued opportunities to advance this vision throughout my career, from founding an innovative social impact design consultancy, Studio O, to projects like designing shelters for immigrant day laborers to advocacy work like Dick and Rick: A Primer on Social Impact Design to research around issues of equitable development in urban marginalized communities in Australia and South Africa."

More profile about the speaker
Liz Ogbu | Speaker | TED.com