ABOUT THE SPEAKER
Erin McKean - Dictionary editor
As the co-founder of Reverb Technologies, the maker of the online dictionary Wordnik, Erin McKean is reshaping how we interact with language itself.

Why you should listen

Erin McKean's job as a lexicographer involves living in a constant state of research. She searches high and low -- from books to blogs, newspapers to cocktail parties -- for new words, new meanings for old words, or signs that old words have fallen out of use. In June of this year, she involved us all in the search by launching Wordnik, an online dictionary that houses all the traditionally accepted words and definitions, but also asks users to contribute new words and new uses for old words. Wordnik pulls real-time examples of word usage from Twitter, image representations from Flickr along with many more non-traditional, and highly useful, features. 

Before Wordnik, McKean was one of the youngest editors of the New Oxford American Dictionary. She continues to serve as the editor of the language quarterly  Verbatim ("language and linguistics for the layperson since 1974") and is the author of multiple books, including That's Amore and the entire Weird and Wonderful Words series. All that, and she maintains multiple blogs, too: McKean is the keen observationalist behind A Dress a Day and Dictionary Evangelist. Is there anything she can't do? Surprisingly, she is notoriously bad at Scrabble.  

 

 

More profile about the speaker
Erin McKean | Speaker | TED.com
TED2007

Erin McKean: The joy of lexicography

اِرین مک‌کین لغت‌نامه را بازتعریف می‌کند

Filmed:
1,271,097 views

آیا لغت‌نامه محبوب کاغذی محکوم به فناست؟ در این سخنرانی بسیار پربار، اِرین مک‌کین نگاهی می‌اندازد به روش‌های متعددی که لغت‌نامه‌های چاپی امروز در حال تغییر هستند.
- Dictionary editor
As the co-founder of Reverb Technologies, the maker of the online dictionary Wordnik, Erin McKean is reshaping how we interact with language itself. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:25
Now, have any of y'ally'all ever lookedنگاه کرد up this wordکلمه?
0
0
4000
حال، آیا کسی از شما تا کنون دنبال این کلمه گشته است؟
00:29
You know, in a dictionaryفرهنگ لغت? (Laughterخنده) Yeah, that's what I thought.
1
4000
4000
منظورم در لغت‌نامه است؟ (خنده) بله، همانطور که فکر می‌کردم.
00:33
How about this wordکلمه?
2
8000
2000
این کلمه چطور؟
00:35
Here, I'll showنشان بده it to you.
3
10000
1000
اینجا، به شما نشان می‌دهم:
00:36
Lexicographyفرهنگ لغت: the practiceتمرین of compilingکامپایل کردن dictionariesفرهنگ لغت.
4
11000
3000
فرهنگ‌نویسی: عمل گردآوری کردن لغت‌نامه‌ها.
00:39
Noticeاطلاع -- we're very specificخاص -- that wordکلمه "compileگردآوری."
5
14000
3000
توجه کنید -- خیلی اختصاصی کار می‌کنیم. واژه «گردآوری.»
00:42
The dictionaryفرهنگ لغت is not carvedحک شده out of a pieceقطعه of graniteسنگ گرانیت,
6
17000
3000
لغت‌نامه از یک سنگ گرانیتی و یا یک پاره سنگ
00:45
out of a lumpتوده of rockسنگ. It's madeساخته شده up of lots of little bitsبیت.
7
20000
3000
تراشیده نشده است. بلکه از بسیاری تکه‌های کوچک ساخته شده است.
00:48
It's little discreteگسسته --
8
23000
1000
تکه‌های گسسته --
00:49
that's spelledاملای D-I-S-C-R-E-T-Eگسسته -- bitsبیت.
9
24000
4000
اینگونه هجی می‌شود تکه‌های گ-س-س-ت-ه.
00:53
And those bitsبیت are wordsکلمات.
10
28000
2000
و آن تکه‌ها واژه نام دارند.
00:55
Now one of the perksمزایا of beingبودن a lexicographerفرهنگ لغت --
11
30000
4000
حال یکی از افتخارات فرهنگ‌نویس بودن --
00:59
besidesعلاوه بر این gettingگرفتن to come to TEDTED -- is that you get to say really funسرگرم کننده wordsکلمات,
12
34000
3000
علاوه بر راه پیدا کردن به TED -- این است که می‌توانید کلمه‌های جالبی بگویید،
01:02
like lexicographicalزبانشناسی.
13
37000
3000
مثل فرهنگ‌نویسانه.
01:05
Lexicographicalواژگانی has this great patternالگو:
14
40000
2000
این واژه الگوی جالبی دارد --
01:07
it's calledبه نام a doubleدو برابر dactylدقت. And just by sayingگفت: doubleدو برابر dactylدقت,
15
42000
2000
که هجای دوگانه نامیده می شود. و با گفتن هجای دوگانه،
01:09
I've sentارسال شد the geekجک needleسوزن all the way into the redقرمز. (Laughterخنده) (Applauseتشویق و تمجید)
16
44000
3000
به آخرین درجه گیکی بودن رسیده‌ام.
01:12
But "lexicographicalزبانشناسی" is the sameیکسان patternالگو as "higgledy-piggledyجادوگر."
17
47000
4000
اما «فرهنگ نویسانه» با «دن دن دی دی دانه» الگوی یکسانی دارد.
01:16
Right? It's a funسرگرم کننده wordکلمه to say,
18
51000
2000
درست است؟ گفتن این کلمه سرگرم کننده است،
01:18
and I get to say it a lot.
19
53000
3000
و من آن را زیاد تکرار می‌کنم.
01:21
Now, one of the non-perksغیر حرفه ای of beingبودن a lexicographerفرهنگ لغت
20
56000
3000
حال یکی از معایب فرهنگ‌نویس بودن
01:24
is that people don't usuallyمعمولا have a kindنوع of warmگرم, fuzzyدرهم, snugglyبه آرامی imageتصویر of the dictionaryفرهنگ لغت.
21
59000
5000
این است که افراد غالبا تصویر گرم و دوستانه‌ای از لغت‌نامه در ذهن‌شان ندارند.
01:29
Right? Nobodyهيچ كس hugsآغوش theirخودشان dictionariesفرهنگ لغت.
22
64000
3000
درست است؟ هیچکس لغت‌نامه خود را در آغوش نمی‌گیرد.
01:32
But what people really oftenغالبا think about the dictionaryفرهنگ لغت is, they think more like this.
23
67000
7000
اما چیزی که اغلب افراد درباره فرهنگ لغت فکر می‌کنند، بیشتر اینگونه فکر می‌کنند.
01:39
Just to let you know, I do not have a lexicographicalزبانشناسی whistleسوت.
24
74000
3000
فقط برای اینکه بدانید، من سوت فرهنگ‌نویسی ندارم.
01:42
But people think that my jobکار is to let the good wordsکلمات
25
77000
2000
اما افراد تصور می‌کنند که کار من راه دادن کلمات خوب است
01:44
make that difficultدشوار left-handدست چپ turnدور زدن into the dictionaryفرهنگ لغت,
26
79000
3000
تا جای خود را در لغت‌نامه باز کنند،
01:47
and keep the badبد wordsکلمات out.
27
82000
2000
و به کلمات بد اجازه ورود ندهم.
01:49
But the thing is, I don't want to be a trafficترافیک copپلیس.
28
84000
3000
اما مسئله این است که من نمی‌خواهم پلیس راهنمایی باشم.
01:52
For one thing, I just do not do uniformsلباس.
29
87000
4000
یکی به این دلیل که من اونیفرم ندارم.
01:56
And for anotherیکی دیگر, decidingتصمیم گیری what wordsکلمات are good
30
91000
4000
و دیگر اینکه -- تشخیص اینکه چه واژگانی خوب هستند
02:00
and what wordsکلمات are badبد is actuallyدر واقع not very easyآسان.
31
95000
2000
و چه واژگانی بد هستند اصلا کار آسانی نیست.
02:02
And it's not very funسرگرم کننده. And when partsقطعات of your jobکار are not easyآسان or funسرگرم کننده,
32
97000
4000
و زیاد هم جالب نیست. و وقتی که کارتان جالب و آسان نباشد،
02:06
you kindنوع of look for an excuseبهانه not to do them.
33
101000
3000
دنبال بهانه می‌گردید که به نحوی آن را انجام ندهید.
02:09
So if I had to think of some kindنوع of occupationاشتغال
34
104000
5000
پس اگر می خواستم شغلی را انتخاب کنم
02:14
as a metaphorاستعاره for my work, I would much ratherنسبتا be a fishermanماهیگیر.
35
109000
6000
که استعاره برای شغل من باشد، ترجیح می‌دادم که ماهیگیر باشم.
02:20
I want to throwپرت كردن my bigبزرگ netخالص into the deepعمیق, blueآبی oceanاقیانوس of Englishانگلیسی
36
115000
3000
می خواهم تور بزرگم را درون اقیانوس آبی و عمیق زبان انگلیسی بیاندازم
02:23
and see what marvelousشگفت آور creaturesموجودات I can dragکشیدن up from the bottomپایین.
37
118000
4000
و ببینم که چه موجودات خارق‌العاده‌ای را از کف آن بالا می‌آورم.
02:27
But why do people want me to directمستقیم trafficترافیک, when I would much ratherنسبتا go fishingصید ماهی?
38
122000
5000
پس چرا از من می‌خواهند که عبور و مرور را کنترل کنم، وقتی که ترجیح می‌دهم ماهیگیری کنم؟
02:32
Well, I blameسرزنش the Queenملکه.
39
127000
2000
خوب، ملکه را سرزنش می‌کنم.
02:34
Why do I blameسرزنش the Queenملکه?
40
129000
2000
چرا ملکه را سرزنش می‌کنم؟
02:36
Well, first of all, I blameسرزنش the Queenملکه because it's funnyخنده دار.
41
131000
2000
ملکه را سرزنش می‌کنم، اولا به این خاطر که خنده دار است.
02:38
But secondlyدوم اینکه, I blameسرزنش the Queenملکه because
42
133000
3000
و ثانیا ملکه را سرزنش می‌کنم چون
02:41
dictionariesفرهنگ لغت have really not changedتغییر کرد.
43
136000
2000
لغت‌نامه ها هیچ تغییر نکرده‌اند.
02:43
Our ideaاندیشه of what a dictionaryفرهنگ لغت is has not changedتغییر کرد sinceاز آنجا که her reignسلطنت.
44
138000
2000
تصور ما از اینکه یک لغت‌نامه چیست از دوران سلطنت اوعوض نشده است.
02:45
The only thing that Queenملکه Victoriaویکتوریا would not be amusedسرگرم کننده by in modernمدرن dictionariesفرهنگ لغت
45
140000
6000
تنها چیزی که ملکه ویکتوریا در لغت‌نامه‌های مدرن از آن خوشش نخواهد آمد
02:51
is our inclusionگنجاندن of the F-wordکلمه F, whichکه has happenedاتفاق افتاد
46
146000
3000
گنجاندن واژگان رکیک است، که این اتفاق
02:54
in Americanآمریکایی dictionariesفرهنگ لغت sinceاز آنجا که 1965.
47
149000
2000
از سال ۱۹۶۵ در لغت‌نامه‌های آمریکایی افتاد.
02:56
So, there's this guy, right? Victorianویکتوریا eraدوران.
48
151000
3000
خوب، این فرد را ببینید. عصر ویکتوریا.
02:59
Jamesجیمز Murrayموری, first editorسردبیر of the Oxfordآکسفورد Englishانگلیسی Dictionaryفرهنگ لغت.
49
154000
2000
جیمز موری، اولین ویراستار لغت‌نامه انگلیسی آکسفورد.
03:01
I do not have that hatکلاه. I wishآرزو کردن I had that hatکلاه.
50
156000
3000
من کلاه او را ندارم. ای کاش آن کلاه را داشتم.
03:04
So he's really responsibleمسئول for a lot of
51
159000
4000
خب او مسئول بسیاری از چیزهایی است که
03:08
what we considerدر نظر گرفتن modernمدرن in dictionariesفرهنگ لغت todayامروز.
52
163000
2000
ما در لغت نامه‌های امروزی، نوین به حساب می‌آوریم.
03:10
When a guy who looksبه نظر می رسد like that, in that hatکلاه,
53
165000
3000
وقتی شخصی شبیه این -- با آن کلاه --
03:13
is the faceصورت of modernityمدرنیته, you have a problemمسئله.
54
168000
7000
چهره مدرنیته است، مشکل‌ساز است.
03:20
And so, Jamesجیمز Murrayموری could get a jobکار on any dictionaryفرهنگ لغت todayامروز.
55
175000
2000
و امروز جیمز موری می‌توانست دارای شغلی در هر لغت‌نامه‌ای باشد.
03:22
There'dقرمز be virtuallyعملا no learningیادگیری curveمنحنی.
56
177000
3000
و هیچ منحنی یادگیریی نیز وجود ندارد.
03:25
And of courseدوره, a fewتعداد کمی of us are sayingگفت:: okay, computersکامپیوترها!
57
180000
2000
و البته برخی از ما می‌گویم: رایانه‌ها!
03:27
Computersکامپیوترها! What about computersکامپیوترها?
58
182000
2000
رایانه‌ها! رایانه‌ها چی؟
03:29
The thing about computersکامپیوترها is, I love computersکامپیوترها.
59
184000
2000
مسئله‌ای که در مورد رایانه‌ها وجود دارد اینست که -- من عاشق رایانه هستم.
03:31
I mean, I'm a hugeبزرگ geekجک, I love computersکامپیوترها.
60
186000
2000
منظورم این است که دیوانه آن هستم. عاشق رایانه‌ام.
03:33
I would go on a hungerگرسنگی strikeضربه before I let them take away Googleگوگل Bookکتاب Searchجستجو کردن from me.
61
188000
4000
حتی حاضرم برای اینکه جستجوی کتاب گوگل را از من نگیرید اعتصاب غذا کنم.
03:37
But computersکامپیوترها don't do much elseچیز دیگری other than
62
192000
2000
اما رایانه‌ها کار خاصی به جز
03:39
speedسرعت up the processروند of compilingکامپایل کردن dictionariesفرهنگ لغت.
63
194000
4000
سرعت بخشیدن به فرآیند گردآوری لغت‌نامه‌ها نمی‌کنند.
03:43
They don't changeتغییر دادن the endپایان resultنتيجه.
64
198000
4000
نتیجه نهایی را تغییر نمی‌دهند.
03:47
Because what a dictionaryفرهنگ لغت is,
65
202000
3000
چون یک لغت‌نامه،
03:50
is it's Victorianویکتوریا designطرح mergedادغام شد with a little bitبیت of modernمدرن propulsionنیروی محرکه.
66
205000
3000
طرحی ویکتوریایی با نفوذ ترکیبی مدرن است.
03:53
It's steampunksteampunk. What we have is an electricالکتریکی velocipedevelocipede.
67
208000
6000
خیلی تخیلی است، ما اینجا یک دوچرخه الکتریکی داریم.
03:59
You know, we have Victorianویکتوریا designطرح with an engineموتور on it. That's all!
68
214000
3000
می‌بینید، طرحی داریم ویکتوریایی با یک موتور روی آن. همین!
04:02
The designطرح has not changedتغییر کرد.
69
217000
3000
طرح تغییر نکرده است.
04:05
And OK, what about onlineآنلاین dictionariesفرهنگ لغت, right?
70
220000
2000
و بله، پس لغت‌نامه‌های آنلاین چی؟ صحیح؟
04:07
Onlineآنلاین dictionariesفرهنگ لغت mustباید be differentناهمسان.
71
222000
3000
لغت‌نامه‌های آنلاین بایستی متفاوت باشند.
04:10
This is the Oxfordآکسفورد Englishانگلیسی Dictionaryفرهنگ لغت Onlineآنلاین, one of the bestبهترین onlineآنلاین dictionariesفرهنگ لغت.
72
225000
2000
این لغت‌نامه انگلیسی آکسفورد آنلاین است، یکی از بهترین لغت‌نامه‌های آنلاین.
04:12
This is my favoriteمورد علاقه wordکلمه, by the way.
73
227000
1000
در ضمن، این کلمه مورد علاقه من است:
04:13
Erinaceousعالی: pertainingمربوط به to the hedgehogجوجه تيغي familyخانواده; of the natureطبیعت of a hedgehogجوجه تيغي.
74
228000
5000
Erinaceous: متعلق به خانواده خارپشت؛ ماهیت خارپشتی داشتن.
04:18
Very usefulمفید است wordکلمه. So, look at that.
75
233000
6000
بسیار کلمه پرکاربردی است. حال به آن نگاه کنید.
04:24
Onlineآنلاین dictionariesفرهنگ لغت right now are paperکاغذ thrownپرتاب شده up on a screenصفحه نمایش.
76
239000
2000
لغت‌نامه‌های آنلاین در حال حاضر همان کاغذ هستند که روی صفحه نمایش آمده‌اند.
04:26
This is flatتخت. Look how manyبسیاری linksلینک ها there are in the actualواقعی entryورودی: two!
77
241000
5000
خیلی ساده است. ببینید در یک مدخل چند پیوند وجود دارد: دو!
04:31
Right? Those little buttonsدکمه ها,
78
246000
2000
درست؟ آن کلیدهای کوچک --
04:33
I had them all expandedمنبسط exceptبجز for the dateتاریخ chartچارت سازمانی.
79
248000
3000
همه آنها را به جز نمودار تاریخ باز کرده‌ام.
04:36
So there's not very much going on here.
80
251000
2000
پس اینجا زیاد اتفاق خاصی نیافتاده است.
04:38
There's not a lot of clickinessچسبندگی.
81
253000
2000
جاهای زیادی برای کلیک کردن وجود ندارد.
04:40
And in factواقعیت, onlineآنلاین dictionariesفرهنگ لغت replicateتکثیر
82
255000
3000
در حقیقت لغت‌نامه‌های آنلاین دارای تمام
04:43
almostتقریبا all the problemsمشکلات of printچاپ, exceptبجز for searchabilityقابلیت جستجو.
83
258000
3000
معایب نسخه‌های چاپی هستند به جز قابلیت جستجوی آنها.
04:46
And when you improveبهتر کردن searchabilityقابلیت جستجو,
84
261000
2000
و وقتی که قابلیت جستجوی آن را ارتقا دهیم،
04:48
you actuallyدر واقع take away the one advantageمزیت of printچاپ, whichکه is serendipityسرگذشت.
85
263000
3000
در حقیقت به مزیتی برتر از نسخه چاپی دست یافته‌ایم، و آن دستیابی غیر مترقبه است.
04:51
Serendipityسرندیپیتی is when you find things you weren'tنبودند looking for,
86
266000
3000
دستیابی غیر مترقبه وقتی اتفاق می‌افتد که چیزی را پیدا می‌کنید که به دنبال آن نیستید
04:54
because findingیافته what you are looking for is so damnedلعنتی difficultدشوار.
87
269000
3000
چون یافتن چیزی که به دنبال آن هستید بسیار دشوار است.
04:57
So -- (Laughterخنده) (Applauseتشویق و تمجید) -- now, when you think about this,
88
272000
9000
پس -- (خنده) -- حال، وقتی که به این مسئله فکر می‌کنید،
05:06
what we have here is a hamژامبون buttلب به لب problemمسئله.
89
281000
3000
با مشکل Ham Butt (ته گوشت) مواجه می‌شویم.
05:09
Does everyoneهر کس know the hamژامبون buttلب به لب problemمسئله?
90
284000
2000
آیا کسی می‌داند مشکل Ham Butt چیست؟
05:11
Woman'sزن makingساخت a hamژامبون for a bigبزرگ, familyخانواده dinnerشام.
91
286000
2000
خانم‌ها برای شام یک خانواده بزرگ گوشت درست می‌کنند.
05:13
She goesمی رود to cutبرش the buttلب به لب off the hamژامبون and throwپرت كردن it away,
92
288000
2000
آنگاه قسمت پایین گوشت را جدا می‌کنند و به دور می‌اندازند،
05:15
and she looksبه نظر می رسد at this pieceقطعه of hamژامبون and she's like,
93
290000
1000
و به این تیکه گوشت جدا شده نگاهی می‌اندازند و می‌گویند:
05:16
"This is a perfectlyکاملا good pieceقطعه of hamژامبون. Why am I throwingپرتاب کردن this away?"
94
291000
2000
«این یک تکه گوشت بسیار عالی است. چرا آن را دور می اندازم؟»
05:18
She thought, "Well, my momمامان always did this."
95
293000
2000
با خود فکر می‌کند: «خوب مادرم همیشه همین کار را می‌کرد.»
05:20
So she callsتماس می گیرد up momمامان, and she saysمی گوید,
96
295000
1000
سپس به مادرش زنگ می‌زند و می‌گوید:
05:21
"Momمامان, why'dچرا؟ you cutبرش the buttلب به لب off the hamژامبون, when you're makingساخت a hamژامبون?"
97
296000
2000
«مامان، چرا وقتی گوشت می‌پزی تهش را جدا می‌کنی؟»
05:23
She saysمی گوید, "I don't know, my momمامان always did it!"
98
298000
3000
مادرش می‌گوید: «نمی‌دانم، مادرم همیشه این کار را می‌کرد!»
05:26
So they call grandmaمادر بزرگ, and grandmaمادر بزرگ saysمی گوید,
99
301000
2000
در نتیجه به مادربزرگ زنگ می‌زنند و او پاسخ می‌دهد:
05:28
"My panماهی تابه was too smallکوچک!" (Laughterخنده)
100
303000
4000
«ماهیتابه‌ام خیلی کوچک بود!» (خنده)
05:32
So, it's not that we have good wordsکلمات and badبد wordsکلمات.
101
307000
4000
پس مسئله این نیست که ما کلمات خوب یا کلمات بد داریم --
05:36
We have a panماهی تابه that's too smallکوچک!
102
311000
3000
بلکه ماهیتابه‌ای داریم که بسیار کوچک است!
05:39
You know, that hamژامبون buttلب به لب is deliciousخوشمزه - لذیذ! There's no reasonدلیل to throwپرت كردن it away.
103
314000
2000
می‌دانید که ته گوشت نیز لذیذ است! هیچ دلیلی وجود ندارد که آن را دور بیاندازید.
05:41
The badبد wordsکلمات -- see, when people think about a placeمحل
104
316000
3000
کلمات بد -- می‌بینید، وقتی مردم در فکر جایی هستند
05:44
and they don't find a placeمحل on the mapنقشه,
105
319000
2000
و آن مکان را روی نقشه نمی‌یابند،
05:46
they think, "This mapنقشه sucksبمکد!"
106
321000
2000
می‌گویند: «این نقشه مزخرف است!»
05:48
When they find a nightspotشب یلدا or a barبار, and it's not in the guidebookکتاب راهنما,
107
323000
2000
وقتی که کلوپ یا کافه‌ای پیدا می‌کنند که در کتاب راهنما نیست،
05:50
they're like, "Oohاوه, this placeمحل mustباید be coolسرد! It's not in the guidebookکتاب راهنما."
108
325000
3000
می گویند: «اوه، اینجا باید خیلی جالب باشه! توی کتاب راهنما نیست.»
05:53
When they find a wordکلمه that's not in the dictionaryفرهنگ لغت, they think,
109
328000
3000
وقتی با کلمه‌ای برخورد می‌کنند که در لغت‌نامه وجود ندارد با خود می‌گویند،
05:56
"This mustباید be a badبد wordکلمه." Why? It's more likelyاحتمال دارد to be a badبد dictionaryفرهنگ لغت.
110
331000
5000
«حتما این کلمه بدی است.» چرا؟ بیشتر ممکن است آن لغت‌نامه بد باشد.
06:01
Why are you blamingسرزنش the hamژامبون for beingبودن too bigبزرگ for the panماهی تابه?
111
336000
5000
چرا به جای ماهیتابه، از گوشت ایراد می‌گیرید که بزرگ است؟
06:06
So, you can't get a smallerکوچکتر hamژامبون.
112
341000
3000
خوب می‌توانید گوشتی کوچکتر انتخاب کنید.
06:09
The Englishانگلیسی languageزبان is as bigبزرگ as it is.
113
344000
3000
زبان انگلیسی به همان بزرگی است که هست.
06:12
So, if you have a hamژامبون buttلب به لب problemمسئله,
114
347000
2000
پس اگر مشکل ته گوشت دارید،
06:14
and you're thinkingفكر كردن about the hamژامبون buttلب به لب problemمسئله,
115
349000
2000
و دارید به مشکل ته گوشت فکر می‌کنید،
06:16
the conclusionنتیجه that it leadsمنجر می شود you to is inexorableبی وقفه and counterintuitiveبر خلاف غریزه و یا روال معمول:
116
351000
5000
نتیجه‌ای که به آن راه خواهی یافت بسیار نرمش‌ناپذیر و غیر شهودی خواهد بود:
06:21
paperکاغذ is the enemyدشمن of wordsکلمات.
117
356000
3000
کاغذ دشمن واژگان است.
06:24
How can this be? I mean, I love booksکتاب ها. I really love booksکتاب ها.
118
359000
4000
چطور ممکن است؟ منظورم این است که من عاشق کتابم. من واقعا عاشق کتابم.
06:28
Some of my bestبهترین friendsدوستان are booksکتاب ها.
119
363000
2000
بعضی از بهترین دوستان من کتاب هستند.
06:30
But the bookکتاب is not the bestبهترین shapeشکل for the dictionaryفرهنگ لغت.
120
365000
5000
اما کتاب بهترین شکل یک لغت‌نامه نیست.
06:35
Now they're going to think "Oh, boyپسر.
121
370000
2000
ممکن است با خود بگویند: «اوه، پسر.
06:37
People are going to take away my beautifulخوشگل, paperکاغذ dictionariesفرهنگ لغت?"
122
372000
3000
اونا می‌خواند لغت‌نامه‌های قشنگ چاپی منو ازم بگیرند؟»
06:40
No. There will still be paperکاغذ dictionariesفرهنگ لغت.
123
375000
2000
خیر. هنوز لغت‌نامه‌های چاپی وجود دارند.
06:42
When we had carsماشین ها -- when carsماشین ها becameتبدیل شد the dominantغالب modeحالت of transportationحمل و نقل,
124
377000
4000
وقتی اتومبیل‌دار شدیم -- وقتی که اتومبیل تبدیل به غالب‌ترین شکل حمل و نقل شد،
06:46
we didn't roundدور up all the horsesاسب ها and shootشلیک them.
125
381000
3000
اسب‌ها را یک جا جمع نکردیم که آنها را بکشیم.
06:49
You know, there'reوجود دارد still going to be paperکاغذ dictionariesفرهنگ لغت,
126
384000
2000
می‌دانید، هنوز قرار هست که لغت‌نامه‌های چاپی وجود داشته باشند،
06:51
but it's not going to be the dominantغالب dictionaryفرهنگ لغت.
127
386000
3000
اما دیگر لغت‌نامه غالب نخواهند بود.
06:54
The book-shapedکتاب شکل dictionaryفرهنگ لغت is not going to be the only shapeشکل
128
389000
3000
از این به بعد لغت‌نامه کتابی-شکل تنها شکلی نیست که
06:57
dictionariesفرهنگ لغت come in. And it's not going to be
129
392000
2000
لغت‌نامه‌ها دارند. همچنین قرار نیست
06:59
the prototypeنمونه اولیه for the shapesشکل ها dictionariesفرهنگ لغت come in.
130
394000
4000
شکل الگو برای لغت‌نامه‌های آینده باشد.
07:03
So, think about it this way: if you've got an artificialمصنوعی constraintمحدودیت,
131
398000
4000
پس اینگونه به مسئله نگاه کنید: اگر محدودیت مصنوعی داشته باشید،
07:07
artificialمصنوعی constraintsمحدودیت ها leadسرب to
132
402000
4000
محدودیت‌های مصنوعی منجر می‌شوند به
07:11
arbitraryخودسرانه distinctionsتمایز and a skewedتکان دهنده worldviewجهان بینی.
133
406000
4000
تمایزات دلبخواهی و جهانبینی نامتوازن.
07:15
What if biologistsزیست شناسان could only studyمطالعه animalsحیوانات
134
410000
3000
چه اتفاقی می‌افتاد اگر زیست‌شناسان تنها به مطالعه حیواناتی می‌پرداختند
07:18
that madeساخته شده people go, "Awwهمه." Right?
135
413000
2000
که باعث می‌شد مردم بگویند، «اوووو.» صحیح؟
07:20
What if we madeساخته شده aestheticزیبایی شناسی judgmentsقضاوت ها about animalsحیوانات,
136
415000
2000
اگر به حیوانات از دیدگاه زیباشناسانه نگاه می‌کردیم چه اتفاقی می‌افتاد،
07:22
and only the onesآنهایی که we thought were cuteجذاب were the onesآنهایی که that we could studyمطالعه?
137
417000
5000
آنگاه فقط آنهایی که بامزه بودند مورد مطالعه قرار می‌گرفتند؟
07:27
We'dما می خواهیم know a wholeکل lot about charismaticکاریزماتیک megafaunamegafauna,
138
422000
4000
در نتیجه درباره جانواران محبوب اطلاعات زیادی می‌داشتیم،
07:31
and not very much about much elseچیز دیگری.
139
426000
2000
و راجع به دیگر حیوانات خیلی کم.
07:33
And I think this is a problemمسئله.
140
428000
2000
و به نظر من این یک مشکل است.
07:35
I think we should studyمطالعه all the wordsکلمات,
141
430000
2000
به نظر من باید همه واژگان را بررسی کنیم،
07:37
because when you think about wordsکلمات, you can make beautifulخوشگل expressionsاصطلاحات
142
432000
5000
چون وقتی به کلمات می‌اندیشید، می‌توانید اصطلاحات زیبایی بسازید
07:42
from very humbleفروتنانه partsقطعات.
143
437000
4000
از اجزای بسیار بی‌ارزش.
07:46
Lexicographyفرهنگ لغت is really more about materialمواد scienceعلوم پایه.
144
441000
4000
فرهنگ‌نویسی بیشتر درباره علم مواد است.
07:50
We are studyingدر حال مطالعه the tolerancesتحمل of the materialsمواد
145
445000
3000
مورد مطالعه ما مقاومت موادی است که
07:53
that you use to buildساختن the structureساختار of your expressionاصطلاح:
146
448000
3000
شما در ساختن ساختار اصطلاح خود استفاده می‌کنید:
07:56
your speechesسخنرانی ها and your writingنوشتن. And then, oftenغالبا people say to me,
147
451000
7000
کلام و نوشتار شما. و اغلب افراد به من می‌گویند،
08:03
"Well, OK, how do I know that this wordکلمه is realواقعی?"
148
458000
5000
«بسیار خوب، چگونه بفهمم که این واژه واقعی است؟»
08:08
They think, "OK, if we think wordsکلمات are the toolsابزار
149
463000
7000
آنها فکر می‌کنند، «اگر واژگان را ابزاری فرض کنیم
08:15
that we use to buildساختن the expressionsاصطلاحات of our thoughtsاندیشه ها,
150
470000
2000
که در بیان افکارمان مورد استفاده قرار می‌گیرند،
08:17
how can you say that screwdriversپیچ گوشتی ها are better than hammersچکش?
151
472000
3000
چگونه می‌توان گفت پیچ‌گوشتی از چکش بهتر است؟
08:20
How can you say that a sledgehammerچکمه is better than a ball-peenتوپ مرغوب hammerچکش?"
152
475000
3000
چگونه می‌توان گفت که چکش آهنگری از چکش صنعتی بهتر است؟
08:23
They're just the right toolsابزار for the jobکار.
153
478000
3000
هر کدام از آنها مناسب کار خود هستند.»
08:26
And so people say to me, "How do I know if a wordکلمه is realواقعی?"
154
481000
3000
همه از من می‌پرسند: «از کجا بدانیم که کلمه‌ای واقعیست؟»
08:29
You know, anybodyهر شخصی who'sچه کسی است readخواندن a children'sکودکان bookکتاب
155
484000
3000
ببینید، هر کس که کتاب‌های کودکان را خوانده باشد
08:32
knowsمی داند that love makesباعث می شود things realواقعی.
156
487000
4000
می‌داند که عشق همه چیز را واقعی می‌کند.
08:36
If you love a wordکلمه, use it. That makesباعث می شود it realواقعی.
157
491000
5000
اگر واژه‌ای را دوست دارید، بکارش ببرید. و واژه واقعی می‌شود.
08:41
Beingبودن in the dictionaryفرهنگ لغت is an artificialمصنوعی distinctionفرق - تمیز - تشخیص.
158
496000
3000
وجود واژه در لغت‌نامه تنها تمایزی مصنوعی است.
08:44
It doesn't make a wordکلمه any more realواقعی than any other way.
159
499000
3000
باعث نمی‌شود کلمه را واقعی‌تر از هر روش دیگر جلوه دهد.
08:47
If you love a wordکلمه, it becomesتبدیل می شود realواقعی.
160
502000
4000
اگر کلمه ای را دوست دارید، واقعی می‌شود.
08:51
So if we're not worryingنگرانی about directingهدایت trafficترافیک,
161
506000
3000
پس اگر نگران هدایت عبور و مرور نباشیم،
08:54
if we'veما هستیم transcendedفراتر رفت paperکاغذ, if we are worryingنگرانی lessکمتر
162
509000
5000
اگر از کاغذ جلوتر رفته‌ایم، اگر نگرانی کمتری داریم
08:59
about controlکنترل and more about descriptionشرح,
163
514000
4000
راجع به کنترل کردن و بیشتر درباره توضیحات،
09:03
then we can think of the Englishانگلیسی languageزبان
164
518000
2000
آنگاه می‌توانیم زبان انگلیسی را مثل
09:05
as beingبودن this beautifulخوشگل mobileسیار.
165
520000
3000
این متحرک زیبا فرض کنیم.
09:08
And any time one of those little partsقطعات of the mobileسیار changesتغییرات,
166
523000
2000
و هرگاه یکی از قسمت‌های کوچک این متحرک تغییر کند،
09:10
is touchedلمس کرد, any time you touchدست زدن به a wordکلمه,
167
525000
3000
لمس شود -- هر گاه کلمه‌ای را لمس کنید،
09:13
you use it in a newجدید contextزمینه, you give it a newجدید connotationمتنی,
168
528000
2000
آن را در بافت جدیدی بکار برده‌اید، معنای جدیدی به آن داده‌اید،
09:15
you verbفعل it, you make the mobileسیار moveحرکت.
169
530000
3000
آن را فعل می‌کنید -- باعث حرکت متحرک می‌شوید.
09:18
You didn't breakزنگ تفريح it. It's just in a newجدید positionموقعیت,
170
533000
4000
آن را نشکسته‌اید؛ بلکه فقط در موقعیتی تازه است،
09:22
and that newجدید positionموقعیت can be just as beautifulخوشگل.
171
537000
3000
و این موقعیت تازه می‌تواند به همان اندازه زیبا باشد.
09:25
Now, if you're no longerطولانی تر a trafficترافیک copپلیس --
172
540000
4000
پس اگر دیگر پلیس راهنمایی نیستید --
09:29
the problemمسئله with beingبودن a trafficترافیک copپلیس is
173
544000
2000
مشکل پلیس راهنمایی بودن این است
09:31
there can only be so manyبسیاری trafficترافیک copsپلیس in any one intersectionتقاطع,
174
546000
3000
تنها چند پلیس می‌توانند در یک چهارراه باشند،
09:34
or the carsماشین ها get confusedسردرگم. Right?
175
549000
3000
وگرنه اتومبیل‌ها گیج می‌شوند.
09:37
But if your goalهدف is no longerطولانی تر to directمستقیم the trafficترافیک,
176
552000
3000
ولی اگر هدف شما هدایت عبور و مرور نباشد،
09:40
but maybe to countشمردن the carsماشین ها that go by, then more eyeballsچشم ها are better.
177
555000
4000
مثلا شمردن اتومبیل‌ها باشد، آنگاه هر چه چشم بیشتری باشد بهتر است.
09:44
You can askپرسیدن for help!
178
559000
2000
می‌توانید درخواست کمک کنید!
09:46
If you askپرسیدن for help, you get more doneانجام شده. And we really need help.
179
561000
4000
اگر درخواست کمک کنید، کار بیشتری انجام می‌شود. و واقعا ما نیازمند کمک هستیم.
09:50
Libraryکتابخانه of Congressکنگره: 17 millionمیلیون booksکتاب ها,
180
565000
3000
کتابخانه مجلس: ۱۷ میلیون کتاب.
09:53
of whichکه halfنیم are in Englishانگلیسی.
181
568000
3000
که نصف آنها به انگلیسی هستند.
09:56
If only one out of everyهرکدام 10 of those booksکتاب ها
182
571000
4000
اگر از ۱۰ کتاب تنها یکی
10:00
had a wordکلمه that's not in the dictionaryفرهنگ لغت in it,
183
575000
2000
حاوی کلمه‌ای خارج از لغت‌نامه باشد،
10:02
that would be equivalentمعادل to more than two unabridgedناتمام dictionariesفرهنگ لغت.
184
577000
3000
معادل با بیش از دو لغت‌نامه جامع خواهد بود.
10:05
And I find an un-dictionariedun-dictionaried wordکلمه --
185
580000
3000
و من کلمه‌ای لغت‌نامه‌ای نشده --
10:08
a wordکلمه like "un-dictionariedun-dictionaried," for exampleمثال --
186
583000
2000
مثلا کلمه «لغت‌نامه‌ای نشده» --
10:10
in almostتقریبا everyهرکدام bookکتاب I readخواندن. What about newspapersروزنامه ها?
187
585000
5000
را تقریبا در هر کتابی که می‌خوانم می‌بینم. روزنامه‌ها چطور؟
10:15
Newspaperروزنامه archiveبایگانی goesمی رود back to 1759,
188
590000
5000
بایگانی روزنامه‌ها به سال ۱۷۵۹ برمی‌گردد.
10:20
58.1 millionمیلیون newspaperروزنامه pagesصفحات. If only one in 100
189
595000
5000
۵۸.۱ میلیون صفحه روزنامه. اگر از ۱۰۰ تا تنها یکی
10:25
of those pagesصفحات had an un-dictionariedun-dictionaried wordکلمه on it,
190
600000
3000
از آن صفحات کلمه‌ای لغت‌نامه‌ای نشده داشته باشد،
10:28
it would be an entireکل other OEDOED.
191
603000
3000
یک فرهنگ آکسفورد کامل می‌شود.
10:31
That's 500,000 more wordsکلمات. So that's a lot.
192
606000
5000
یعنی پانصدهزار کلمه دیگر. پس آن بسیار زیاد است.
10:36
And I'm not even talkingصحبت کردن about magazinesمجلات. I'm not talkingصحبت کردن about blogsوبلاگ ها --
193
611000
3000
و من هنوز مجلات را به حساب نیاورده‌ام، وبلاگ‌ها را نیز حساب نکرده‌ام --
10:39
and I find more newجدید wordsکلمات on BoingBoingBoingBoing in a givenداده شده weekهفته
194
614000
2000
و من در یک هفته نشریه بوینگ‌بوینگ کلمات بیشتری می‌بینم
10:41
than I do Newsweekنیوزویک or Time.
195
616000
2000
تا نیوزویک یا تایم.
10:43
There's a lot going on there.
196
618000
2000
اتفاقات زیادی درحال رخ دادن است.
10:45
And I'm not even talkingصحبت کردن about polysemyچندسیم,
197
620000
2000
و حتی تعدد معانی را هم در نظر نگرفته‌ام،
10:47
whichکه is the greedyحریص habitعادت some wordsکلمات have of takingگرفتن
198
622000
3000
چون عادت حریصانه بعضی از واژگان است که
10:50
more than one meaningبه معنی for themselvesخودشان.
199
625000
5000
بیشتر از یک معنی را به خود می‌گیرند.
10:55
So if you think of the wordکلمه "setتنظیم," a setتنظیم can be a badger'sگورخر burrowدره,
200
630000
4000
حال اگر کلمه «Set» را در نظر بگیرید -- می‌تواند به معنی محل دستفروشی باشد،
10:59
a setتنظیم can be one of the pleatsچنگال in an Elizabethanالیزابت ruffرفع,
201
634000
3000
می‌تواند چین‌چین‌های یقه لباس‌های دوره الیزابت باشد --
11:02
and there's one numberedشماره گذاری شده definitionتعریف in the OEDOED.
202
637000
2000
و معانی بسیار دیگری در لغت‌نامه انگلیسی آکسفورد هست.
11:04
The OEDOED has 33 differentناهمسان numberedشماره گذاری شده definitionsتعاریف for setتنظیم.
203
639000
3000
لغت‌نامه آکسفورد ۳۳ شماره مجزا برای واژه «set» دارد.
11:07
Tinyکوچک, little wordکلمه, 33 numberedشماره گذاری شده definitionsتعاریف.
204
642000
3000
این کلمه بسیار کوچک، ۳۳ معنی مختلف.
11:10
One of them is just labeledبرچسب گذاری شده "miscellaneousمتفرقه technicalفنی sensesاحساسات."
205
645000
5000
برچسب یکی از آنها اینگونه است: «معانی اختصاصی متفرقه.»
11:15
Do you know what that saysمی گوید to me?
206
650000
1000
می‌دانید یاد چه چیزی می‌افتم؟
11:16
That saysمی گوید to me, it was Fridayجمعه afternoonبعد از ظهر and somebodyکسی wanted to go down the pubمیخانه. (Laughterخنده)
207
651000
5000
یاد عصر جمعه می‌افتم که کسی می‌خواهد به سمت یک کافه برود.
11:21
That's a lexicographicalزبانشناسی copپلیس out,
208
656000
2000
یک پلیس واژه‌ها بیرون ایستاده،
11:23
to say, "miscellaneousمتفرقه technicalفنی sensesاحساسات."
209
658000
2000
و می‌گوید: «معانی اختصاصی متفرقه.»
11:25
So, we have all these wordsکلمات, and we really need help!
210
660000
4000
پس ما همه این واژگان را داریم، و واقعا به کمک نیاز داریم!
11:29
And the thing is, we could askپرسیدن for help --
211
664000
3000
و مسئله این است که می‌توانیم تقاضای کمک کنیم --
11:32
askingدرخواست for help'sراهنما not that hardسخت.
212
667000
1000
کمک خواستن آنقدرها هم دشوار نیست.
11:33
I mean, lexicographyفرهنگ لغت is not rocketموشک scienceعلوم پایه.
213
668000
3000
یعنی که، فرهنگ‌نویسی موشک هواکردن که نیست.
11:36
See, I just gaveداد you a lot of wordsکلمات and a lot of numbersشماره,
214
671000
3000
می‌بینید، من فقط یک سری کلمات و اعداد به شما دادم،
11:39
and this is more of a visualبصری explanationتوضیح.
215
674000
2000
و این فراتر از توضیح بصری است.
11:41
If we think of the dictionaryفرهنگ لغت as beingبودن the mapنقشه of the Englishانگلیسی languageزبان,
216
676000
3000
اگر لغت‌نامه را نقشه زبان انگلیسی بدانیم،
11:44
these brightروشن است spotsنقاط are what we know about,
217
679000
2000
چیزهایی که بلدیم این نقاط روشن هستند
11:46
and the darkتاریک است spotsنقاط are where we are in the darkتاریک است.
218
681000
3000
و جاهایی که در تاریکی قرار داریم نقاط تیره هستند.
11:49
If that was the mapنقشه of all the wordsکلمات in Americanآمریکایی Englishانگلیسی, we don't know very much.
219
684000
5000
اگر این نقشه تمام کلمات انگلیسی آمریکایی بود، ما چیزی بلد نبودیم.
11:54
And we don't even know the shapeشکل of the languageزبان.
220
689000
3000
و حتی قالب زبان را نیز نمی‌دانیم که به چه شکل است.
11:57
If this was the dictionaryفرهنگ لغت -- if this was the mapنقشه of Americanآمریکایی Englishانگلیسی --
221
692000
3000
اگر این لغت‌نامه بود -- اگر این نقشه انگلیسی آمریکایی بود --
12:00
look, we have a kindنوع of lumpyیکپارچه ideaاندیشه of Floridaفلوریدا,
222
695000
3000
ببینید، ما تصوری قلنبه از فلوریدا داریم،
12:03
but there's no Californiaکالیفرنیا!
223
698000
3000
ولی کالیفرنیایی وجود ندارد!
12:06
We're missingگم شده Californiaکالیفرنیا from Americanآمریکایی Englishانگلیسی.
224
701000
3000
جای کالیفرنیا در انگلیسی آمریکایی خالی است.
12:09
We just don't know enoughکافی, and we don't even know that we're missingگم شده Californiaکالیفرنیا.
225
704000
5000
ما به قدر کافی نمی‌دانیم، و حتی نمی‌دانیم که جای کالیفرنیا خالی است.
12:14
We don't even see that there's a gapشکاف on the mapنقشه.
226
709000
2000
حتی آن جای خالی را هم روی نقشه نمی‌بینیم.
12:16
So again, lexicographyفرهنگ لغت is not rocketموشک scienceعلوم پایه.
227
711000
3000
پس دوباره، فرهنگ‌نویسی موشک هواکردن نیست.
12:19
But even if it were, rocketموشک scienceعلوم پایه is beingبودن doneانجام شده
228
714000
3000
ولی حتی اگر به همان سختی هم بود، دانش موشکی امروزه در حال انجام است
12:22
by dedicatedاختصاصی amateursآماتورها these daysروزها. You know?
229
717000
4000
توسط آماتورهای علاقمند. می‌دانید؟
12:26
It can't be that hardسخت to find some wordsکلمات!
230
721000
4000
پیدا کردن چند کلمه هم نمی‌تواند زیاد سخت باشد!
12:30
So, enoughکافی scientistsدانشمندان in other disciplinesرشته ها
231
725000
3000
پس، تعداد کافی از دانشمندان در رشته های دیگر
12:33
are really askingدرخواست people to help, and they're doing a good jobکار of it.
232
728000
3000
واقعا از مردم می‌خواهند تا کمک کنند، و آنها دارند خوب کار می‌کنند.
12:36
For instanceنمونه, there's eBirdeBird, where amateurآماتور birdwatchersپرندگان عجیب و غریب
233
731000
2000
به عنوان مثال: eBird را در نظر بگیرید، جاییکه علاقمندان به پرندگان می‌توانند
12:38
can uploadبارگذاری informationاطلاعات about theirخودشان birdپرنده sightingsمشاهدات.
234
733000
2000
اطلاعات خود را از مشاهده پرنده‌ها آنجا بارگذاری کنند.
12:40
And then, ornithologistsارجینالیست ها can go
235
735000
2000
و آنگاه پرنده‌شناسان می‌توانند با مراجعه به آن
12:42
and help trackمسیر populationsجمعیت ها, migrationsمهاجرت, etcو غیره.
236
737000
3000
به ردیابی جمعیت‌ها، مهاجرت‌ها و غیره کمک کنند.
12:45
And there's this guy, Mikeمایک Oatesاوتس. Mikeمایک Oatesاوتس livesزندگی می کند in the U.K.
237
740000
3000
این مایک اوتس است. مایک اوتس در پادشاهی متحده زندگی می‌کند.
12:48
He's a directorکارگردان of an electroplatingآبکاری companyشرکت.
238
743000
4000
او مدیر یک شرکت آبکاری الکتریکی است.
12:52
He's foundپیدا شد more than 140 cometsستاره دنباله دار.
239
747000
3000
او بیش از ۱۴۰ ستاره دنباله‌دار پیدا کرده است.
12:55
He's foundپیدا شد so manyبسیاری cometsستاره دنباله دار, they namedتحت عنوان a cometدنباله دار after him.
240
750000
3000
او ستاره‌های زیادی پیدا کرده، یکی از آنها را به اسم او نامگذاری کرده‌اند.
12:58
It's kindنوع of out pastگذشته Marsمریخ. It's a hikeپیاده روی.
241
753000
1000
کمی بعد از مریخ است -- یک پیاده‌روی.
12:59
I don't think he's gettingگرفتن his pictureعکس takenگرفته شده there anytimeهر زمان soonبه زودی.
242
754000
2000
فکر نمی‌کنم که به این زودی عکسش را در آنجا بگیرد.
13:01
But he foundپیدا شد 140 cometsستاره دنباله دار withoutبدون a telescopeتلسکوپ.
243
756000
4000
اما او ۱۴۰ ستاره دنباله‌دار را بدون تلسکوپ پیدا کرده است.
13:05
He downloadedدانلود شده dataداده ها from the NASAناسا SOHOSOHO satelliteماهواره,
244
760000
3000
او اطلاعات را از ماهواره NASA SOHO دانلود کرده بود،
13:08
and that's how he foundپیدا شد them.
245
763000
2000
و بدین طریق آنها را پیدا کرد.
13:10
If we can find cometsستاره دنباله دار withoutبدون a telescopeتلسکوپ,
246
765000
4000
اگر می‌توانیم بدون تلسکوپ ستاره پیدا کنیم،
13:14
shouldn'tنباید we be ableتوانایی to find wordsکلمات?
247
769000
2000
نبایستی که بتوانیم واژه‌ها را هم پیدا کنیم؟
13:16
Now, y'ally'all know where I'm going with this.
248
771000
2000
اکنون همه شما می‌دانید که از اینها چه منظوری دارم.
13:18
Because I'm going to the Internetاینترنت, whichکه is where everybodyهمه goesمی رود.
249
773000
3000
چون من اینترنت می‌روم، که جایی است که همه می‌روند.
13:21
And the Internetاینترنت is great for collectingجمع آوری wordsکلمات,
250
776000
2000
و اینترنت برای جمع‌آوری لغات عالی است،
13:23
because the Internet'sاینترنت fullپر شده of collectorsگردانندگان.
251
778000
1000
چون اینترنت پر از گردآوردندگان است.
13:24
And this is a little-knownکمی شناخته شده است technologicalتکنولوژیکی factواقعیت about the Internetاینترنت,
252
779000
3000
و این یکی از فناوری‌های کمترشناخته شده اینترنت است،
13:27
but the Internetاینترنت is actuallyدر واقع madeساخته شده up of wordsکلمات and enthusiasmاشتیاق.
253
782000
3000
البته اینترنت در حقیقت تشکیل شده است از واژگان و شور و شوق.
13:30
And wordsکلمات and enthusiasmاشتیاق actuallyدر واقع happenبه وقوع پیوستن to be
254
785000
5000
و واژگان و شور و شوق در حقیقت می‌توانند
13:35
the recipeدستور العمل for lexicographyفرهنگ لغت. Isn't that great?
255
790000
3000
دستورکار فرهنگ‌نویسی باشند. این عالی نیست؟
13:38
So there are a lot of really good word-collectingجمع آوری کلمه sitesسایت های out there right now,
256
793000
4000
بنابراین در حال حاضر سایت‌های خیلی خوب زیادی برای جمع‌آوری کلمات وجود دارند،
13:42
but the problemمسئله with some of them is that they're not scientificعلمی enoughکافی.
257
797000
2000
اما مشکل بعضی از آنها این است که زیاد علمی نیستند.
13:44
They showنشان بده the wordکلمه, but they don't showنشان بده any contextزمینه.
258
799000
3000
آنها کلمه را نشان می‌دهند، ولی زمینه آن را نشان نمی‌دهند:
13:47
Where did it come from? Who said it?
259
802000
2000
از کجا آمده است؟ چه کسی آن را گفته است؟
13:49
What newspaperروزنامه was it in? What bookکتاب?
260
804000
2000
در کدام روزنامه بوده است؟ چه کتابی؟
13:51
Because a wordکلمه is like an archaeologicalباستان شناسی artifactغیرواقعی، ساختگی.
261
806000
4000
چون یک کلمه همانند یک اثر باستان‌شناسی است.
13:55
If you don't know the provenanceپروانه or the sourceمنبع of the artifactغیرواقعی، ساختگی,
262
810000
3000
اگر زادگاه یا خاستگاه اثر را ندانید،
13:58
it's not scienceعلوم پایه, it's a prettyبسیار thing to look at.
263
813000
3000
دیگر علم نیست -- فقط یک شی زیبا برای دیدن است.
14:01
So a wordکلمه withoutبدون its sourceمنبع is like a cutبرش flowerگل.
264
816000
3000
پس واژهٔ بدون ریشه مانند گلی بریده است.
14:04
You know, it's prettyبسیار to look at for a while, but then it diesمیمیرد.
265
819000
4000
همانطور که می‌دانید -- برای مدتی دیدنی است، ولی زود پژمرده می‌شود.
14:08
It diesمیمیرد too fastسریع.
266
823000
1000
بسیار سریع می‌میرد.
14:09
So, this wholeکل time I've been sayingگفت:,
267
824000
4000
پس همه این مدت می‌گفتم،
14:13
"The dictionaryفرهنگ لغت, the dictionaryفرهنگ لغت, the dictionaryفرهنگ لغت, the dictionaryفرهنگ لغت."
268
828000
2000
«لغت‌نامه، لغت‌نامه، لغت‌نامه، لغت‌نامه.»
14:15
Not "a dictionaryفرهنگ لغت," or "dictionariesفرهنگ لغت." And that's because,
269
830000
3000
نه «یک لغت‌نامه» یا «لغت‌نامه‌ها.» و به این دلیل است که --
14:18
well, people use the dictionaryفرهنگ لغت to standایستادن for the wholeکل languageزبان.
270
833000
3000
خوب، مردم لغت‌نامه را به منزلهٔ کل زبان می‌گیرند.
14:21
They use it synecdochicallyهماهنگی.
271
836000
3000
آن را به صورت جزئی از کل به کار می‌برند.
14:24
And one of the problemsمشکلات of knowingدانستن a wordکلمه like "synecdochicallyهماهنگی"
272
839000
3000
و یکی از مشکلات دانستن واژهٔ «هم‌دریافتی»
14:27
is that you really want an excuseبهانه to say "synecdochicallyهماهنگی."
273
842000
3000
این است که شما دنبال بهانه‌ای برای گفتن این واژه می‌گردید.
14:30
This wholeکل talk has just been an excuseبهانه to get me to the pointنقطه
274
845000
2000
تمام سخنرانی من بهانه‌ای بود تا به این نقطه برسم
14:32
where I could say "synecdochicallyهماهنگی" to all of you.
275
847000
2000
که بتوانم جزئی را به عنوان یک کل به شما ارائه کنم.
14:34
So I'm really sorry. But when you use a partبخشی of something --
276
849000
3000
پس واقعا متاسفم. ولی وقتی بخشی از چیزی را بکار می‌برید --
14:37
like the dictionaryفرهنگ لغت is a partبخشی of the languageزبان,
277
852000
2000
مثل لغت‌نامه که بخشی از زبان است،
14:39
or a flagپرچم standsمی ایستد for the Unitedیونایتد Statesایالت ها, it's a symbolسمبل of the countryکشور --
278
854000
5000
یا یک پرچم که نشانه کشور آمریکاست، نماد یک کشور --
14:44
then you're usingاستفاده كردن it synecdochicallyهماهنگی.
279
859000
4000
شما آن را جزئی از کل در نظر گرفته‌اید.
14:48
But the thing is, we could make the dictionaryفرهنگ لغت the wholeکل languageزبان.
280
863000
4000
اما مسئله این است که ما می‌توانیم لغت‌نامه را کل زبان فرض کنیم.
14:52
If we get a biggerبزرگتر panماهی تابه, then we can put all the wordsکلمات in.
281
867000
4000
اگر ظرف بزرگتری داشته باشیم می‌توانیم تمام لغات را درون آن بگذاریم.
14:56
We can put in all the meaningsمعانی.
282
871000
4000
می‌توانیم تمام معانی را بگنجانیم.
15:00
Doesn't everyoneهر کس want more meaningبه معنی in theirخودشان livesزندگی می کند?
283
875000
4000
آیا این نیست که همه معانی بیشتری در زندگی خود می‌خواهند؟
15:04
And we can make the dictionaryفرهنگ لغت not just be a symbolسمبل of the languageزبان --
284
879000
4000
و ما می‌توانیم لغت‌نامه را نه تنها به نماد یک زبان --
15:08
we can make it be the wholeکل languageزبان.
285
883000
3000
بلکه به کل زبان تبدیل کنیم.
15:11
You see, what I'm really hopingامید for is that my sonفرزند پسر,
286
886000
2000
می‌دونین، من بسیار امیدوارم که پسرم --
15:13
who turnsچرخش sevenهفت this monthماه -- I want him to barelyبه سختی rememberیاد آوردن
287
888000
3000
که این ماه ۷ ساله می‌شود -- دوست دارم که چیزی را به یاد داشته باشد
15:16
that this is the formفرم factorعامل that dictionariesفرهنگ لغت used to come in.
288
891000
5000
که این زمانی شکل عمده لغت‌نامه‌ها بوده است.
15:21
This is what dictionariesفرهنگ لغت used to look like.
289
896000
2000
لغت‌نامه‌ها زمانی این شکلی بودند.
15:23
I want him to think of this kindنوع of dictionaryفرهنگ لغت as an eight-trackهشت مسیر tapeنوار.
290
898000
2000
من می‌خواهم که او اینطور لغت‌نامه را مثل نوار ۸-ترانه‌ای در نظر بگیرد.
15:25
It's a formatفرمت that diedفوت کرد because it wasn'tنبود usefulمفید است enoughکافی.
291
900000
4000
غالبی بود که بدلیل کارآمد نبودن از بین رفت.
15:29
It wasn'tنبود really what people neededمورد نیاز است.
292
904000
3000
واقعا چیزی نبود که مردم نیاز داشتند.
15:32
And the thing is, if we can put in all the wordsکلمات,
293
907000
3000
و مسئله این است که، اگر ما بتوانیم تمام لغات را بگنجانیم،
15:35
no longerطولانی تر have that artificialمصنوعی distinctionفرق - تمیز - تشخیص betweenبین good and badبد,
294
910000
4000
دیگر آن تمایز مصنوعی خوب و بد را ندارد،
15:39
we can really describeتوصیف کردن the languageزبان like scientistsدانشمندان.
295
914000
3000
و می‌توانیم زبان را همچون دانشمندان تعریف کنیم.
15:42
We can leaveترک کردن the aestheticزیبایی شناسی judgmentsقضاوت ها to the writersنویسندگان and the speakersسخنرانان.
296
917000
2000
می‌توانیم نقدهای زیباشناختی را به عهده نویسندگان و سخنرانان بگذاریم.
15:44
If we can do that, then I can spendخرج کردن all my time fishingصید ماهی,
297
919000
4000
اگر بتوانیم این کار انجام دهیم، پس من هم می‌توانم تمام وقتم را ماهیگیری کنم
15:48
and I don't have to be a trafficترافیک copپلیس anymoreدیگر.
298
923000
5000
و دیگر مجبور نیستم پلیس ترافیک باشم.
15:53
Thank you very much for your kindنوع attentionتوجه.
299
928000
2000
از توجه شما بسیار سپاسگزارم.
Translated by Morteza Yazdani
Reviewed by Bardia Azadandish

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Erin McKean - Dictionary editor
As the co-founder of Reverb Technologies, the maker of the online dictionary Wordnik, Erin McKean is reshaping how we interact with language itself.

Why you should listen

Erin McKean's job as a lexicographer involves living in a constant state of research. She searches high and low -- from books to blogs, newspapers to cocktail parties -- for new words, new meanings for old words, or signs that old words have fallen out of use. In June of this year, she involved us all in the search by launching Wordnik, an online dictionary that houses all the traditionally accepted words and definitions, but also asks users to contribute new words and new uses for old words. Wordnik pulls real-time examples of word usage from Twitter, image representations from Flickr along with many more non-traditional, and highly useful, features. 

Before Wordnik, McKean was one of the youngest editors of the New Oxford American Dictionary. She continues to serve as the editor of the language quarterly  Verbatim ("language and linguistics for the layperson since 1974") and is the author of multiple books, including That's Amore and the entire Weird and Wonderful Words series. All that, and she maintains multiple blogs, too: McKean is the keen observationalist behind A Dress a Day and Dictionary Evangelist. Is there anything she can't do? Surprisingly, she is notoriously bad at Scrabble.  

 

 

More profile about the speaker
Erin McKean | Speaker | TED.com