ABOUT THE SPEAKER
Geena Rocero - Model and activist
Geena Rocero is a professional model for fashion and beauty companies around the world. And she uses her platform to share a powerful story.

Why you should listen

As Cameron Russell puts it, professional models are people who have won the genetic lottery, born with the DNA for long legs, great skin and dazzling smiles. The advertising industry presents these gorgeous folks as idealized versions of ourselves to sell us clothes, makeup, cars. But behind the fabulousness, there's always an interesting story.

Born in Manila, Geena Rocero moved to New York in 2005 to pursue a modeling career. Signed to Next Models, she has worked with Rimmel Cosmetics, Hanes, and many other fashion and beauty companies. Through her own experience into womanhood, she realized her bigger purpose in life was to share her journey and work towards justice and beauty.

More profile about the speaker
Geena Rocero | Speaker | TED.com
TED2014

Geena Rocero: Why I must come out

جینا راکرو: چرا می بایستی حقیقت خود را فاش کنم

Filmed:
3,445,887 views

هنگامی که مدل مد، جینا راکرو اولین بار عکس حرفه ای خودش در لباس شنای دو تکه را دید ، از خود بیخود شد. "فکر کردم … به آنچه که میخواستم رسیدم!" او با افتخار می گوید. شاید یک تجربه معمول نباشد، اما به گفتۀ راکرو، دلیلش اینه که او از لحاظ جنسیتی، "پسر" به دنیا آمد. در این سخنرانی پرانگیزه و شخصی، راکرو دریافت که این تغییر جنسیت به او احساس جدیدی از افتخار و انگیزه را می دهد.
- Model and activist
Geena Rocero is a professional model for fashion and beauty companies around the world. And she uses her platform to share a powerful story. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:13
The worldجهان makesباعث می شود you something that you're not,
0
1862
4209
جهان شما را به چیزی بدل می‌سازد که واقعاً نیستید،
00:18
but you know insideداخل what you are,
1
6071
2901
اما در درون خودتان می‌دانید که واقعاً چه چیزی هستید،
00:20
and that questionسوال burnsمی سوزد in your heartقلب:
2
8972
2880
و سؤالی از درون شما را می‌سوزاند:
00:23
How will you becomeتبدیل شدن به that?
3
11852
2994
شما چطور به این‌جا رسیدید؟
00:26
I mayممکن است be somewhatتاحدی uniqueمنحصر بفرد in this,
4
14846
2366
ممکن است تا حدودی در این مورد منحصر بفرد باشم،
00:29
but I am not aloneتنها,
5
17212
2029
اما من تنها نیستم،
00:31
not aloneتنها at all.
6
19241
3100
به هیچ وجه تنها نیستم.
00:34
So when I becameتبدیل شد a fashionمد modelمدل,
7
22341
2120
خُب هنگامی که من مدل مد لباس شدم،
00:36
I feltنمد that I'd finallyسرانجام achievedبه دست آورد the dreamرویا
8
24461
1700
احساس کردم بالاخره به آرزویم رسیدم
00:38
that I'd always wanted sinceاز آنجا که I was a youngجوان childکودک.
9
26161
3256
چیزی که از وقتی بچه بودم می خواستم باشم.
00:41
My outsideخارج از selfخود finallyسرانجام matchedتطبیق my innerدرونی truthحقیقت,
10
29417
4130
شکل ظاهری من بالاخره با
00:45
my innerدرونی selfخود.
11
33547
2378
حقیقت درونم همسان شد.
00:47
For complicatedبغرنج reasonsدلایل whichکه I'll get to laterبعد,
12
35925
4157
به دلایل پیچیده ای که بعدا توضیح خواهم داد،
00:52
when I look at this pictureعکس,
13
40082
2948
وقتی به این عکس نگاه می کنم،
00:55
at that time I feltنمد like, Geenaژنا, you've doneانجام شده it,
14
43030
2544
در آن لحظه احساس می کردم، جینا، تو کارت را انجام دادی،
00:57
you've madeساخته شده it,
15
45574
1339
موفق شدی،
00:58
you have arrivedوارد شد.
16
46913
2821
به آن رسیدی.
01:01
But this pastگذشته Octoberاکتبر,
17
49734
2590
اما در اکتبر گذشته،
01:04
I realizedمتوجه شدم that I'm only just beginningشروع.
18
52324
4658
فهمیدم که من تازه در ابتدای کار هستم.
01:08
All of us are put in boxesجعبه ها by our familyخانواده,
19
56982
4130
همه ما توسط خانواده هایمان،
01:13
by our religionمذهب,
20
61112
1670
مذهبمان،
01:14
by our societyجامعه,
21
62782
1944
جامعه مان،
01:16
our momentلحظه in historyتاریخ,
22
64726
2373
و مقطعی از تاریخ،
01:19
even our ownخودت bodiesبدن.
23
67099
2472
و حتی جسم خودمان در قالبی قرار می گیریم.
01:21
Some people have the courageشجاعت to breakزنگ تفريح freeرایگان,
24
69571
2776
برخی از مردم شهامت این را دارند که این قالبها را شکسته و خود را آزاد کنند،
01:24
not to acceptقبول کردن the limitationsمحدودیت ها imposedتحمیل شده by
25
72347
2439
و محدودیتهای اعمال شده بر آنها
01:26
the colorرنگ of theirخودشان skinپوست
26
74786
1720
بر اساس رنگ پوستشان و یا بر اساس
01:28
or by the beliefsاعتقادات of those that surroundفراگیر them.
27
76506
3787
باورهای اطرافیانشان را نمی پذیرند.
01:32
Those people are always the threatتهدید
28
80293
1792
این افراد همواره تهدیدی بر شرایط موجود
01:34
to the statusوضعیت quoچی,
29
82085
1224
می باشند،
01:35
to what is consideredدر نظر گرفته شده acceptableقابل قبول است.
30
83309
4495
برای چیزی که مورد قبول انگاشته شده است.
01:39
In my caseمورد, for the last nineنه yearsسالها,
31
87804
5789
در مورد من، در طول نُه سال گذشته
01:45
some of my neighborsهمسایه ها,
32
93593
1694
برخی از همسایگانم،
01:47
some of my friendsدوستان, colleaguesهمکاران, even my agentعامل,
33
95287
3004
برخی از دوستانم، همکارانم، و حتی مباشرم
01:50
did not know about my historyتاریخ.
34
98291
2610
چیزی از گذشته من نمی دانستند.
01:52
I think, in mysteryرمز و راز, this is calledبه نام the revealآشکار ساختن.
35
100901
3756
فکر می کنم، در داستانهای جنایی، به این فاش شدن راز می گویند.
01:56
Here is mineمال خودم.
36
104657
3625
این موضوع من هستم.
02:00
I was assignedاختصاص داده boyپسر at birthتولد
37
108282
2813
بر اساس ظاهر اندام تناسلیم
02:03
basedمستقر on the appearanceظاهر of my genitaliaتناسلی.
38
111095
3082
در زمان تولد من را پسر خواندند.
02:06
I rememberیاد آوردن when I was fiveپنج yearsسالها oldقدیمی
39
114177
1918
به خاطر دارم هنگامی که پنج ساله بودم
02:08
in the Philippinesفیلیپین walkingپیاده روی around our houseخانه,
40
116095
2480
در اطراف خانه مان در فلیپین راه می رفتم،
02:10
I would always wearپوشیدن this t-shirtتی شرت on my headسر.
41
118575
3371
همیشه یک تی شرت بر سرم می گذاشتم.
02:13
And my momمامان askedپرسید: me,
42
121946
1495
و مادرم از من می پرسید،
02:15
"How come you always wearپوشیدن
that t-shirtتی شرت on your headسر?"
43
123441
2580
"چرا همیشه تی شرت سرت می گذاری "
02:18
I said, "Momمامان, this is my hairمو. I'm a girlدختر."
44
126021
5198
و من می گفتم "مامان، این موهای من است، من یک دخترم "
02:23
I knewمی دانست then how to self-identifyشناسایی خود.
45
131219
4437
من آنوقت چگونگی هویت خودم را می دانستم.
02:27
Genderجنسيت has always been consideredدر نظر گرفته شده a factواقعیت,
46
135656
4707
جنسیت همواره به عنوان یک حقیقت در نظر گرفته شده،
02:32
immutableتغییر ناپذیر,
47
140363
1872
تغییر ناپذیر،
02:34
but we now know it's actuallyدر واقع more fluidمایع,
48
142235
3627
اما، امروزه میدانیم که این درواقع متغیر،
02:37
complexپیچیده and mysteriousمرموز.
49
145862
4015
پیچیده و مرموز است.
02:41
Because of my successموفقیت, I never had the courageشجاعت
50
149877
2413
به دلیل موفقیت شغلی ام، من هرگز شهامت این را نداشتم
02:44
to shareاشتراک گذاری my storyداستان,
51
152290
2650
که داستان خودم را با دیگران مطرح کنم،
02:46
not because I thought what I am is wrongاشتباه,
52
154940
2613
نه به دلیل اینکه فکر می کردم آنچه هستم، اشتباه است،
02:49
but because of how the worldجهان treatsرفتار می کند those of us
53
157553
3002
بلکه به خاطر برخورد جهانیان با کسانی از ما
02:52
who wishآرزو کردن to breakزنگ تفريح freeرایگان.
54
160555
3202
که ارزو دارند قالبها را شکسته و آزاد شوند.
02:55
Everyهرکدام day,
55
163757
1738
هر روز،
02:57
I am so gratefulسپاسگزار because I am a womanزن.
56
165495
3936
از زن بودن خودم، بسیار شاکر هستم.
03:01
I have a momمامان and dadپدر and familyخانواده
57
169431
3476
من مادر و پدر و خانواده ای دارم
03:04
who acceptedپذیرفته شده me for who I am.
58
172907
2845
که من را همانطور که هستم پذیرفته اند.
03:07
Manyبسیاری are not so fortunateخوش شانسی.
59
175752
4879
اما خیلی ها به اندازه من خوش شانس نیستند.
03:12
There's a long traditionسنت in Asianآسیایی cultureفرهنگ
60
180631
2075
سنت دیرینه ای در اسیا هست
03:14
that celebratesجشن می گیرد the fluidمایع mysteryرمز و راز of genderجنسیت.
61
182706
3578
که آیین های جنسیت متغیر را جشن می گیرند.
03:18
There is a Buddhistبودایی goddessالهه of compassionمحبت.
62
186284
2801
الهۀ شفقت آیین بودا در آونجا است.
03:21
There is a Hinduهندو goddessالهه, hijraهجری goddessالهه.
63
189085
4266
الهه هندو، االهه هجرا است.
03:25
So when I was eightهشت yearsسالها oldقدیمی,
64
193351
2349
خُب هنگامی هشت ساله بودم،
03:27
I was at a fiestaفیستا in the Philippinesفیلیپین celebratingجشن گرفتن
65
195700
2610
در جشنی مذهبی در فلیپین بودم
03:30
these mysteriesاسرار.
66
198310
2118
که این آیین ها را جشن می گیرند.
03:32
I was in frontجلوی of the stageمرحله,
67
200428
2438
من در جلوی سن بودم،
03:34
and I rememberیاد آوردن, out comesمی آید this beautifulخوشگل womanزن
68
202866
3111
و به خاطر دارم، درست روبروی من این زن زیبا
03:37
right in frontجلوی of me,
69
205977
1160
جلو آمد،
03:39
and I rememberیاد آوردن that momentلحظه something hitاصابت me:
70
207137
2286
و به خاطر دارم در آن لحظه چیزی مرا تکان داد:
03:41
That is the kindنوع of womanزن I would like to be.
71
209423
3710
این زنی است که من میخواهم باشم.
03:45
So when I was 15 yearsسالها oldقدیمی,
72
213133
2560
پس هنگامی که ۱۵ ساله بودم،
03:47
still dressingتزئین as a boyپسر,
73
215693
1417
و هنوز مثل یک پسر لباس می پوشیدم،
03:49
I metملاقات کرد this womanزن namedتحت عنوان T.L.
74
217110
2414
من این زن به نام "تی ال" را ملاقات کردم.
03:51
She is a transgenderتغییر جنسیت beautyزیبایی pageantبرگزاری managerمدیر.
75
219524
3664
او مدیر مراسم ملکه زیبایی فراجنسیتی است .
03:55
That night she askedپرسید: me,
76
223188
1682
در آن شب او از من پرسید،
03:56
"How come you are not joiningپیوستن the beautyزیبایی pageantبرگزاری?"
77
224870
2766
"چرا تو در مراسم ملکه زیبایی شرکت نمی کنی؟"
03:59
She convincedمتقاعد me that if I joinedپیوست
78
227636
2216
و مرا متقاعد کرد که اگر به آنها ملحق شوم
04:01
that she would take careاهميت دادن of the registrationثبت feeهزینه
79
229852
3323
او هزینه ثبت نام
04:05
and the garmentsپوشاک,
80
233175
1612
و لباس را تقبل می کند،
04:06
and that night,
81
234787
2159
و در آن شب،
04:08
I wonبرنده شد bestبهترین in swimsuitلباس شنا
82
236946
2080
من بهترین رتبه در لباس شنا
04:11
and bestبهترین in long gownلباس شب
83
239026
1514
و در لباس شب را بخود اختصاص دادم،
04:12
and placedقرار داده شده secondدومین runnerدونده up
84
240540
1649
و نفر دوم در میان
04:14
amongدر میان 40-plus-به علاوه candidatesنامزدهای.
85
242189
3739
۴۰ نفر کاندیدا شدم.
04:17
That momentلحظه changedتغییر کرد my life.
86
245928
2626
آن لحظه زندگی مرا عوض کرد.
04:20
All of a suddenناگهانی, I was introducedمعرفی کرد
87
248554
1643
ناگهان، من به جهان ملکه زیبای
04:22
to the worldجهان of beautyزیبایی pageantsبرگردان.
88
250197
2869
معرفی شدم.
04:25
Not a lot of people could say that your first jobکار
89
253066
2824
مردم زیادی نخواهد گفت که کار اول تو
04:27
is a pageantبرگزاری queenملکه for transgenderتغییر جنسیت womenزنان,
90
255890
1812
ملکه زیبای برای زنان فراجنسیتی است،
04:29
but I'll take it.
91
257702
2876
اما من این را قبول می کنم.
04:32
So from 15 to 17 yearsسالها oldقدیمی, I joinedپیوست
92
260578
2293
خب بین ۱۵ تا ۱۷ سالگی، هم در
04:34
the mostاکثر prestigiousمعتبر pageantبرگزاری
93
262871
2467
معتبرترین مسابقات ملکه زیبایی شرکت کردم
04:37
to the pageantبرگزاری where it's at
the back of the truckکامیون, literallyعینا,
94
265338
4541
و هم در مسابقاتی که عملا" در پشت کامیون برگزار می شد،
04:41
or sometimesگاه گاهی it would be a
pavementپیاده رو nextبعد to a riceبرنج fieldرشته,
95
269879
3167
و گاهی در پیاده روی نزدیک کشتزارهای برنج
04:45
and when it rainsباران --
96
273046
1921
و وقتی باران می آمد
04:46
it rainsباران a lot in the Philippinesفیلیپین --
97
274967
2747
-- در فلیپین باران زیاد می بارد--
04:49
the organizersسازمان دهندگان would have to moveحرکت it
98
277714
1308
گردانندگان مراسم مجبور بودند
04:51
insideداخل someone'sکسی هست houseخانه.
99
279022
4075
مسابقه را به داخل خانه یک نفر انتقال بدهند.
04:55
I alsoهمچنین experiencedبا تجربه the goodnessخوبی of strangersغریبه ها,
100
283097
2277
همچنین محبت غریبه ها را تجربه کردم،
04:57
especiallyبه خصوص when we would travelمسافرت رفتن
101
285374
1345
بویژه هنگامی که به
04:58
in remoteاز راه دور provincesاستان ها in the Philippinesفیلیپین.
102
286719
2969
مناطق دوردست فلیپین سفر می کردیم.
05:01
But mostاکثر importantlyمهم است, I metملاقات کرد
103
289688
1491
اما از همه مهمتر، من با چند نفر
05:03
some of my bestبهترین friendsدوستان in that communityجامعه.
104
291179
3392
از بهترین دوستانم در آن اجتماعات اشنا شدم.
05:06
In 2001,
105
294571
2426
در سال ۲۰۰۱،
05:08
my momمامان, who had movedنقل مکان کرد to Sanسان Franciscoفرانسیسکو,
106
296997
2027
مادرم، که به سانفرانسیسکو نقل مکان کرده بود،
05:11
calledبه نام me and told me that my
greenسبز cardکارت petitionتقاضا cameآمد throughاز طریق,
107
299024
3827
به من تلفن زد و گفت که درخواست گرین کارت من درست شده
05:14
that I could now moveحرکت to the Unitedیونایتد Statesایالت ها.
108
302851
3283
و من می توانم به ایالات متحده بروم.
05:18
I resistedمقاومت کرد it.
109
306134
1394
من مقاومت کردم.
05:19
I told my momمامان, "Momمامان, I'm havingداشتن funسرگرم کننده.
110
307528
2069
به مادرم گفتم،" در اینجا به من خوش میگذرد.
05:21
I'm here with my friendsدوستان,
111
309597
910
من اینجا با دوستانم هستم،
05:22
I love travelingمسافرت, beingبودن a beautyزیبایی pageantبرگزاری queenملکه."
112
310507
3534
من عاشق سفر و ملکه زیبایی بودن هستم."
05:26
But then two weeksهفته ها laterبعد she calledبه نام me, she said,
113
314041
3097
دو هفته بعد او دوباره به من تلفن زد و گفت،
05:29
"Did you know that if you moveحرکت to the Unitedیونایتد Statesایالت ها
114
317138
2697
"آیا میدانی اگر به ایالات متحده بیایی
05:31
you could changeتغییر دادن your nameنام and genderجنسیت markerنشانگر?"
115
319835
3233
شانس تغییر نام و جنسیت خود را خواهی داشت؟"
05:35
That was all I neededمورد نیاز است to hearشنیدن.
116
323068
3045
و این همان چیزی بود که من نیاز داشتم بشنوم.
05:38
My momمامان alsoهمچنین told me to put two E'sE است
117
326113
1836
او همچنین به من گفت که دو تا حرف E را در
05:39
in the spellingاملا of my nameنام.
118
327949
2081
حروف نامم قرار دهم.
05:42
She alsoهمچنین cameآمد with me when I had my surgeryعمل جراحي
119
330030
2383
هنگامی که در سن ۱۹ سالگی
05:44
in Thailandتایلند at 19 yearsسالها oldقدیمی.
120
332413
2999
در تایلند جراحی داشتم، او نیز همراهم آمد.
05:47
It's interestingجالب هست, in some of the
mostاکثر ruralروستایی citiesشهرها in Thailandتایلند,
121
335412
3528
جالبه در برخی از حومه ترین شهرهای تایلند،
05:50
they performانجام دادن some of the mostاکثر prestigiousمعتبر,
122
338940
3111
معتبرترین، ایمن ترین و پیچیده ترین
05:54
safeبی خطر and sophisticatedپیچیده surgeryعمل جراحي.
123
342051
4389
عمل های جراحی را انجام می دهند.
05:58
At that time in the Unitedیونایتد Statesایالت ها,
124
346440
1635
در آن زمان در ایالات متحده،
06:00
you neededمورد نیاز است to have surgeryعمل جراحي
125
348075
1468
لازم بود ابتدا عمل جراحی را انجام داده
06:01
before you could changeتغییر دادن your
nameنام and genderجنسیت markerنشانگر.
126
349543
3315
و سپس نام و جنسیت خود راتغییر دهی.
06:04
So in 2001, I movedنقل مکان کرد to Sanسان Franciscoفرانسیسکو,
127
352858
4236
بنابراین در سال ۲۰۰۱، من به سانفرانسیسکو رفتم،
06:09
and I rememberیاد آوردن looking at
my Californiaکالیفرنیا driver'sراننده licenseمجوز
128
357094
4429
و به خاطر دارم گواهینامه رانندگی خود را نگاه می کردم
06:13
with the nameنام Geenaژنا
129
361523
1986
با نام جینا
06:15
and genderجنسیت markerنشانگر F.
130
363509
2404
و جنسیت زن .
06:17
That was a powerfulقدرتمند momentلحظه.
131
365913
2592
آن لحظه مهمی بود.
06:20
For some people,
132
368505
1862
برای برخی از افراد،
06:22
theirخودشان I.D. is theirخودشان licenseمجوز to driveراندن
133
370367
1927
کارت شناسایی شان مجوزی برای رانندگی
06:24
or even to get a drinkنوشیدن,
134
372294
2447
و حتی خرید نوشیدنی الکلی هست،
06:26
but for me, that was my licenseمجوز to liveزنده,
135
374741
3654
اما برای من، مجوز زندگی بود،
06:30
to feel dignifiedبلند مرتبه.
136
378395
2542
و احساس بزرگی و تکریم.
06:32
All of a suddenناگهانی, my fearsترس were minimizedبه حداقل برسد.
137
380937
2587
ناگهان، ترس من به حداقل رسید.
06:35
I feltنمد that I could conquerتسخیر my dreamرویا
138
383524
2357
احساس کردم که می توانم فاتح رویاهایم باشم
06:37
and moveحرکت to Newجدید Yorkیورک and be a modelمدل.
139
385881
3897
و به نیویورک رفته تا مدل شوم.
06:41
Manyبسیاری are not so fortunateخوش شانسی.
140
389778
3307
خیلی ها به این خوش شانسی نیستند.
06:45
I think of this womanزن namedتحت عنوان Aylaآیلا Nettlesگربه.
141
393085
3451
من به زنی به نام ایلا نتلز فکر می کنم.
06:48
She's from Newجدید Yorkیورک, she's a youngجوان womanزن
142
396536
1968
او اهل نیویورک است، زن جوانی
06:50
who was courageouslyشجاعانه livingزندگي كردن her truthحقیقت,
143
398504
2520
که شجاعانه واقعیتش را دنبال می کرد،
06:53
but hatredنفرت endedبه پایان رسید her life.
144
401024
3053
اما تنفر، زندگی او را به پایان رساند.
06:56
For mostاکثر of my communityجامعه,
145
404077
2561
برای بیشتر افراد جامعه من،
06:58
this is the realityواقعیت in whichکه we liveزنده.
146
406638
2932
این حقیقتی است که ما با آن زندگی می کنیم.
07:01
Our suicideخودکشی کردن rateنرخ is nineنه timesبار higherبالاتر
147
409570
2488
خودکشی در جامعه ما ۹ برابر بیشتر از
07:04
than that of the generalعمومی populationجمعیت.
148
412058
2936
از بقیه مردم هست.
07:06
Everyهرکدام Novemberنوامبر 20,
149
414994
1967
هر ساله ۲۰ نوامبر،
07:08
we have a globalجهانی است vigilاحتیاط
150
416961
1966
ما یک برنامه شب زنده داری جهانی
07:10
for Transgenderتغییر جنسیت Day of Remembranceیادآوری.
151
418927
3150
به عنوان یادبود فراجسیتی ها داریم.
07:14
I'm here at this stageمرحله
152
422077
1361
من اینجا بر روی این صحنه هستم
07:15
because it's a long historyتاریخ of people who foughtمبارزه کرد
153
423438
2849
چون تاریخی طولانی از مردمی که مبارزه کرده
07:18
and stoodایستاد up for injusticeبی عدالتی.
154
426287
2264
و برای بی عدالتی ایستادند، در اینجاست.
07:20
This is Marshaمارشا P. Johnsonجانسون and Sylviaسیلویا Riveraریورا.
155
428551
4525
این مارشا جانسون هست و این سیلویا ریورا.
07:26
Todayامروز, this very momentلحظه,
156
434533
2264
امروز، در همین لحظه،
07:28
is my realواقعی comingآینده out.
157
436797
3127
حقیت وجودی من نمایان می شود.
07:31
I could no longerطولانی تر liveزنده my truthحقیقت
158
439924
2563
من دیگر قادر نیستم حقیقت وجودی خودم را
07:34
for and by myselfخودم.
159
442487
2831
تنها برای خودم نگه داشته و با آن زندگی کنم.
07:37
I want to do my bestبهترین to help othersدیگران
160
445318
2165
من می خواهم به دیگران نهایت کمک را کرده
07:39
liveزنده theirخودشان truthحقیقت withoutبدون shameشرم آور and terrorترور.
161
447483
4753
تا با حقیقت وجودی خودشان بدون شرم و وحشت زندگی کنند.
07:44
I am here, exposedدر معرض,
162
452236
4583
من اینجا هستم، اشکارا،
07:48
so that one day there will never be a need
163
456819
2442
تا اینکه روزی برسد که دیگر نیازی به
07:51
for a Novemberنوامبر 20 vigilاحتیاط.
164
459261
3871
شب زنده داری ۲۰ نوامبر نباشد.
07:55
My deepestعمیق ترین truthحقیقت allowedمجاز me to acceptقبول کردن who I am.
165
463132
6265
ژرفترین حقیقت من باعث شد قبول کنم که چه کسی هستم.
08:01
Will you?
166
469397
1785
ایا برای شما هم همینطور است؟
08:03
Thank you very much.
167
471182
1974
بسیار سپاسگزارم
08:05
(Applauseتشویق و تمجید)
168
473156
2957
( تشویق تماشاگران)
08:08
Thank you. Thank you. Thank you. (Applauseتشویق و تمجید)
169
476113
4786
سپاسگزارم، سپاسگزارم، سپاسگزارم، ( تشویق)
08:14
Kathrynکاترین Schulzشولتز: Geenaژنا, one quickسریع questionسوال for you.
170
482368
2008
کاترین شولز: جینا، یک پرسش کوتاه از تو دارم.
08:16
I'm wonderingتعجب کردم what you would say,
171
484376
1837
می خواهم بدانم که چه می گویی
08:18
especiallyبه خصوص to parentsپدر و مادر,
172
486213
1873
علی الخصوص به والدین،
08:20
but in a more broadوسیع way, to friendsدوستان,
173
488086
1957
یا به عبارتی گسترده تر، به دوستان
08:22
to familyخانواده, to anyoneهر کسی who findsپیدا می کند themselvesخودشان
174
490043
2564
به خانواده، به هر کسی که با کودکی
08:24
encounteringمواجهه a childکودک or a personفرد
175
492607
2122
و یا شخصی برخورد می کند
08:26
who is strugglingمبارزه می کنند with and uncomfortableناراحت with
176
494729
1560
که با جنسیتی که به او داده شده
08:28
a genderجنسیت that's beingبودن assignedاختصاص داده them,
177
496289
1889
ناراضی و در کشمکش است؟
08:30
what mightممکن you say
178
498178
1841
به اعضاء خانواده های این افراد
08:32
to the familyخانواده membersاعضا of that personفرد
179
500019
2159
چه می گویی تا نسبت به این عضو خانواده
08:34
to help them becomeتبدیل شدن به good and caringمراقبت and kindنوع
180
502178
2779
چه می گویی تا نسبت به این عضو خانواده
08:36
familyخانواده membersاعضا to them?
181
504957
1614
خوب، دلسوز و مهربان باشند؟
08:38
Geenaژنا Roceroروکو: Sure. Well,
first, really, I'm so blessedمبارک.
182
506571
2052
جینا راکرو: البته، خُب، اول اینکه من واقعا از این نعمت برخوردار بودم.
08:40
The supportحمایت کردن systemسیستم, with my momمامان especiallyبه خصوص,
183
508623
3101
سیستم پشتبانی و حمایت بخصوص از طرف مادرم،
08:43
and my familyخانواده, that in itselfخودش
184
511724
1706
و خانواده ام که در نوع خود
08:45
is just so powerfulقدرتمند.
185
513430
2261
بسیار قدرتمند است.
08:47
I rememberیاد آوردن everyهرکدام time I would coachمربی
186
515691
1820
به خاطر می آورم هر گاه من مربی
08:49
youngجوان transترانس womenزنان, I would mentorمربی them,
187
517511
2552
زنان جوانی برای تغییر جنسیت می شوم، و مربی شخصی شان می شوم،
08:52
and sometimesگاه گاهی when they would call me
188
520063
2418
و گاهی به من تلفن می زنند
08:54
and tell me that theirخودشان parentsپدر و مادر can't acceptقبول کردن it,
189
522481
2503
و به من می گویند که پدر و مادر شان آن را نمی توانند بپذیرند.
08:56
I would pickانتخاب کنید up that phoneتلفن call and tell my momمامان,
190
524984
1806
من تلفن را بر میدارم و به مادرم زنگ میزنم و میگویم،
08:58
"Momمامان, can you call this womanزن?"
191
526790
1323
"مامان، می شود به این خانم تلفن کنی؟"
09:00
And sometimesگاه گاهی it worksآثار, sometimesگاه گاهی it doesn't, so —
192
528113
3501
و گاهی این موثر واقع می شود، گاهی هم نه--
09:03
But it's just, genderجنسیت identityهویت
193
531614
3514
اما هویت جنسی،
09:07
is in the coreهسته of our beingبودن, right?
194
535128
2372
در مرکز وجودی ما است، اینطور نیست ؟
09:09
I mean, we're all assignedاختصاص داده genderجنسیت at birthتولد,
195
537500
3642
منظورم این است، جنسیت همه ما در هنگام تولد رقم خورده است،
09:13
so what I'm tryingتلاش کن to do
196
541142
1875
چیزی که می خواهم
09:15
is to have this conversationگفتگو that
197
543017
2471
در این گفتگو بگویم این است که
09:17
sometimesگاه گاهی that genderجنسیت assignmentوظیفه doesn't matchهمخوانی داشتن,
198
545488
3409
گاهی جنسیتی که به ما داده می شود، با حقیقت ما همسان نیست،
09:20
and there should be a spaceفضا
199
548897
1931
باید فضایی وجود داشته باشد
09:22
that would allowاجازه دادن people to self-identifyشناسایی خود,
200
550828
2695
که به افراد اجازه دهد خودشان هویتشان را معلوم کنند،
09:25
and that's a conversationگفتگو that we should have
201
553523
1607
و این سخنی هست که ما باید
09:27
with parentsپدر و مادر, with colleaguesهمکاران.
202
555130
3092
با پدر ها و مادران و همکاران داشته باشیم.
09:30
The transgenderتغییر جنسیت movementجنبش,
203
558222
1375
جنبش تغییر جنسیت،
09:31
it's at the very beginningشروع,
204
559597
2625
در آغاز کار است،
09:34
to compareمقايسه كردن to how the gayهمجنسگرا movementجنبش startedآغاز شده.
205
562222
2959
در مقایسه با آنچه همجنسگرایان شروع کرده اند.
09:37
There's still a lot of work that needsنیاز دارد to be doneانجام شده.
206
565181
2550
هنوز کارهای زیادی هست که باید انجام شوند.
09:39
There should be an understandingدرك كردن.
207
567731
1605
باید موضوع درک شود.
09:41
There should be a spaceفضا of curiosityکنجکاوی
208
569336
1959
باید فضای کنجکاوی
09:43
and askingدرخواست questionsسوالات,
209
571295
2574
و پرسش باشد،
09:45
and I hopeامید all of you guys will be my alliesمتحدان.
210
573869
2643
و امیدوارم که همه شما هم پیمانان من باشید.
09:48
KSKS: Thank you. That was so lovelyدوست داشتني.
GRGR: Thank you.
211
576512
2247
کاترین شولز: سپاسگزارم. این بسیار عالی بود. جینا راکرو: سپاسگزارم.
09:50
(Applauseتشویق و تمجید)
212
578759
3388
( تشویق تماشاگران)
Translated by soheila Jafari
Reviewed by Farnaz Saghafi

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Geena Rocero - Model and activist
Geena Rocero is a professional model for fashion and beauty companies around the world. And she uses her platform to share a powerful story.

Why you should listen

As Cameron Russell puts it, professional models are people who have won the genetic lottery, born with the DNA for long legs, great skin and dazzling smiles. The advertising industry presents these gorgeous folks as idealized versions of ourselves to sell us clothes, makeup, cars. But behind the fabulousness, there's always an interesting story.

Born in Manila, Geena Rocero moved to New York in 2005 to pursue a modeling career. Signed to Next Models, she has worked with Rimmel Cosmetics, Hanes, and many other fashion and beauty companies. Through her own experience into womanhood, she realized her bigger purpose in life was to share her journey and work towards justice and beauty.

More profile about the speaker
Geena Rocero | Speaker | TED.com