ABOUT THE SPEAKER
Chip Conley - CEO, author
Chip Conley creates joyful hotels, where he hopes his employees, customers and investors alike can realize their full potential. His books share that philosophy with the wider world.

Why you should listen

In 1987, at the age of 26 and seeking a little "joy of life," Chip Conley founded Joie de Vivre Hospitality by transforming a small motel in San Francisco’s seedy Tenderloin district into the now-legendary Phoenix. Today, Joie de Vivre operates nearly 40 unique hotels across California, each built on an innovative design formula that inspires guests to experience an "identity refreshment" during their visits.

During the dotcom bust in 2001, Conley found himself in the self-help section of the bookstore, where he became reacquainted with one of the most famous theories of human behavior -- Maslow’s hierarchy of needs, which separates human desires into five ascending levels, from base needs such as eating to the highest goal of self-actualization, characterized by the full realization and achievement of one’s potential. Influenced by Maslow's pyramid, Conley revamped his business model to focus on the intangible, higher needs of his company's three main constituencies -- employees, customers and investors. He credits this shift for helping Joie de Vivre triple its annual revenues between 2001 and 2008.

Conley has written three books, including his most recent, PEAK: How Great Companies Get Their Mojo from Maslow, and is at work on two new ones, Emotional Equations and PEAK Leadership. He consults widely on transformative enterprises, corporate social responsibility and creative business development. He traveled to Bhutan last year to study its Gross National Happiness index, the country's unique method of measuring success and its citizens' quality of life. 

More profile about the speaker
Chip Conley | Speaker | TED.com
TED Salon Verizon

Chip Conley: What baby boomers can learn from millennials at work -- and vice versa

چیپ کانلی: آموزه‌های متقابل حرفه‌ای نسل هزاره و نسل «بیبی بومر» چیست؟

Filmed:
2,411,525 views

چیپ کانلی کارافرین می‌گوید برای اولین بار در طول تاریخ ما در ادارات و سازمان‌ها پنج نسل را داریم که به طور همزمان کار می‌کنند. چه اتفاقی خواهد افتاد اگر درباره این که چطور با هم کار کنیم برنامه‌ریزی کنیم؟ در این سخنرانی کاربردی، کانلی نشان می‌دهد که چگونه تنوع سنی شرکتها را قوی‌تر می‌کند و می‌طلبد که نسل‌های مختلف با خردی که از پیر به جوان و از جوان به پیر جریان می‌یابد، برای یکدیگر مربی‌گری کنند.
- CEO, author
Chip Conley creates joyful hotels, where he hopes his employees, customers and investors alike can realize their full potential. His books share that philosophy with the wider world. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:13
It was my thirdسوم day on the jobکار
at a hotداغ Siliconسیلیکون Valleyدره start-upشروع
0
1037
4381
روز سوم شروع کارم در یک
استارت‌آپ پر شور در سیلیکان ولی بود
00:17
in earlyزود 2013.
1
5442
1999
اوایل سال ۲۰۱۳.
00:19
I was twiceدو برابر the ageسن
of the dozenدوازده engineersمهندسین in the roomاتاق.
2
7766
4563
سن من دو برابر دوجین مهندس در آن اتاق بود.
00:24
I'd been broughtآورده شده in to the companyشرکت
3
12671
1700
من وارد آن شرکت شده بودم
00:26
because I was a seasonedچاشنی
expertکارشناس in my fieldرشته,
4
14395
2279
چون در رشته‌ام خیلی باتجربه بودم،
00:28
but in this particularخاص roomاتاق,
5
16698
1634
ولی در این اتاق بخصوص،
00:30
I feltنمد like a newbieتازه وارد amongstدر میان
the techتکنولوژی geniusesنابغه ها.
6
18356
2707
احساس یک تازه کار
در بین نابغه‌های تکنولوژی را داشتم.
00:34
I was listeningاستماع to them talk
7
22242
3223
من به حرف‌هایشان گوش می‌کردم
00:37
and thinkingفكر كردن that the bestبهترین thing
I could do was be invisibleنامرئی.
8
25489
3023
و فکر می‌کردم بهترین کاری که می‌توانم بکنم
این است که نامرئی بمانم.
00:41
And then suddenlyناگهان, the 25-year-oldساله
wizardجادوگر leadingمنتهی شدن the meetingملاقات staredخیره شدم at me
9
29087
4459
و ناگهان، نابغهٔ ۲۵ ساله‌ای که جلسه را
مدیریت می‌کرد به من زل زد
00:45
and askedپرسید:, "If you shippedحمل می شود a featureویژگی
and no one used it,
10
33570
4142
و پرسید، «اگر تو یک ویژگی را حمل می‌کردی
و هیچکس از آن استفاده نمی‌کرد،
00:49
did it really shipکشتی?"
11
37736
1709
آیا واقعاً حمل شده است؟»
00:51
(Laughterخنده)
12
39469
1844
(خنده)
00:53
"Shipکشتی a featureویژگی"?
13
41987
1904
«حمل کردن یک ویژگی»؟
00:55
In that momentلحظه, Chipچیپ knewمی دانست
he was in deepعمیق shipکشتی.
14
43915
3466
در آن لحظه، چیپ فهمید
عمیقاً در دردسر افتاده.
00:59
(Laughterخنده)
15
47405
1007
(خنده)
01:00
I had no ideaاندیشه what he was talkingصحبت کردن about.
16
48436
2833
هیچ ایده‌ای نداشتم راجع به چه حرف می‌زند.
01:04
I just satنشسته there awkwardlyناخوشایند,
17
52184
3426
فقط معذب آنجا نشستم،
01:07
and mercifullyشکر خدا, he movedنقل مکان کرد on
to someoneکسی elseچیز دیگری.
18
55634
2347
و خوشبختانه، او سراغ کس دیگری رفت.
01:10
I slidاسلاید down in my chairصندلی,
19
58005
1998
من در صندلیم فرو رفتم،
01:12
and I couldn'tنمی توانستم wait
for that meetingملاقات to endپایان.
20
60027
2172
و بی‌صبرانه منتظر پایان جلسه بودم.
01:15
That was my introductionمعرفی to AirbnbAirbnb.
21
63306
2539
این معارفه من در Airbnb بود.
01:18
I was askedپرسید: and invitedدعوت کرد
by the threeسه millennialهزار ساله cofoundersهمکاران
22
66907
4060
سه شریک بنیانگذارِ نسل هزاره شرکت
مرا دعوت به کار کرده بودند
01:22
to joinپیوستن theirخودشان companyشرکت
23
70991
1158
که به شرکت آنها بپیوندم
01:24
to help them take
theirخودشان fast-growingسریع رشد می کند techتکنولوژی start-upشروع
24
72173
2662
و در شروع این شرکت نوپا و زود بازده
به آنها کمک کنم
01:26
and turnدور زدن it into a globalجهانی است
hospitalityمهمان نوازی brandنام تجاری,
25
74859
2670
و آن را به یک برند
میزبانی جهانی تبدیل کنند،
01:29
as well as to be the in-houseدر خانه
mentorمربی for CEOمدیر عامل Brianبراان CheskyChesky.
26
77553
4281
و همچنین نقش یک مربی سرخانه
برای مدیرعامل برایان چسکی را ایفا کنم.
01:33
Now, I'd spentصرف شده from ageسن 26 to 52
beingبودن a boutiqueبوتیک hotelهتل entrepreneurکارآفرین,
27
81858
4896
من از ۲۶ تا ۵۲ سالگی کارآفرین
هتل‌های کوچک بوده‌ام،
01:38
and so I guessحدس بزن I'd learnedیاد گرفتم
a fewتعداد کمی things alongدر امتداد the way
28
86778
2529
و بنابراین فکر می‌کردم یک سری
چیزها را در طول مسیر آموخته‌ام
01:41
and accumulatedانباشته شده
some hospitalityمهمان نوازی knowledgeدانش.
29
89331
2098
و در زمینه صنعت میزبانی
اطلاعات انباشته‌ دارم.
01:43
But after my first weekهفته,
30
91971
1826
ولی بعد از هفته اولم،
01:45
I realizedمتوجه شدم that the braveشجاع newجدید
home-sharingخانه های به اشتراک گذاری worldجهان
31
93821
2931
دریافتم که جهان جدید اشتراک‌گذاری خانه
01:48
didn't need much of my old-schoolمدرسه قدیمی
bricks-and-mortarآجر و ملات hotelهتل insightsبینش.
32
96776
4528
به دیدگاه‌های قدیمی من درباره
هتل‌های حقیقی نیازی ندارد.
01:53
A starkقشنگ realityواقعیت rockedتکان داد me:
33
101926
2107
واقعیت عریان تکانم داد:
01:56
What do I have to offerپیشنهاد?
34
104899
1670
من چه چیزی برای ارائه دارم؟
01:59
I'd never been in a techتکنولوژی companyشرکت before.
35
107929
2481
من قبلا هرگز در یک شرکت‌
تکنولوژی نبوده‌ام.
02:02
Fiveپنج and a halfنیم yearsسالها agoپیش, I had never
heardشنیدم of the "sharingبه اشتراک گذاری economyاقتصاد,"
36
110434
4810
پنج سال و نیم پیش، نه چیزی راجع به
«اقتصاد مشارکتی» شنیده بودم،
02:07
norنه did I have an Uberاوبر
or LyftLyft appبرنامه on my phoneتلفن.
37
115268
2681
و نه اپلیکیشن اوبر و لیفت
روی موبایلم داشتم.
02:10
This was not my naturalطبیعی است habitatزیستگاه.
38
118534
2582
این زیستگاه طبیعی من نبود.
02:14
So, I decidedقرار بر این شد at that momentلحظه
that I could eitherیا runاجرا کن for the hillsتپه ها,
39
122179
4781
بنابراین، در آن لحظه تصمیم گرفتم که
یا می‌توانم پا به فرار بگذارم،
02:18
or castقالب judgmentداوری on these youngجوان geniusesنابغه ها,
40
126984
2447
و قضاوت را به این جوانان نابغه
واگذار کنم،
02:21
or insteadبجای, turnدور زدن the judgmentداوری
into curiosityکنجکاوی
41
129455
3505
و یا بجای آن، کنجکاوی را
جایگزین داوری کنم.
02:24
and actuallyدر واقع see if I could matchهمخوانی داشتن
my wiseعاقل eyesچشم ها with theirخودشان freshتازه eyesچشم ها.
42
132984
4947
و ببینم آیا می‌توانم دیدگاه عاقلانه‌ام را
با دیدگاه نوگرایانهٔ آنها تطبیق دهم.
02:29
I fanciedتصور myselfخودم a modernمدرن Margaretمارگارت Meadمیاد
amongstدر میان the millennialsهزاران ساله,
43
137955
5589
خودم را یک مارگارت مید امروزی
در میان نسل جوان تصور کردم،
02:35
and I quicklyبه سرعت learnedیاد گرفتم that I had
as much to offerپیشنهاد them
44
143568
3855
و به سرعت دریافتم که من هم می‌توانم
همان اندازه به آنها ارائه کنم
02:39
as they did to me.
45
147447
1268
که آنها به من.
02:41
The more I've seenمشاهده گردید and learnedیاد گرفتم
about our respectiveقابل احترام generationsنسل ها,
46
149331
4774
هر چه بیشتر درباره نسل ما
دیدم و آموختم،
02:46
the more I realizeتحقق بخشیدن that we oftenغالبا
don't trustاعتماد eachهر یک other enoughکافی
47
154129
4267
بیشتر متوجه شدم که اغلب
به یکدیگر اعتماد کافی نداریم
02:50
to actuallyدر واقع shareاشتراک گذاری our respectiveقابل احترام wisdomحکمت.
48
158420
2715
تا در واقع دانش خودمان را
به اشتراک بگذاریم.
02:53
We mayممکن است shareاشتراک گذاری a borderمرز,
49
161159
2251
ممکن است مرز مشترک داشته باشیم،
02:55
but we don't necessarilyلزوما trustاعتماد
eachهر یک other enoughکافی
50
163434
2644
ولی ما لزوما به قدر کافی بهم اعتماد نداریم
02:58
to shareاشتراک گذاری that respectiveقابل احترام wisdomحکمت.
51
166102
2326
تا دانشمان را به اشتراک بگذاریم.
03:01
I believe, looking at
the modernمدرن workplaceمحل کار,
52
169654
3280
من ، پس از دیدن محیط‌های کاری مدرنی
03:04
that the tradeتجارت agreementتوافق of our time
53
172958
3745
که به توافق‌های تجاری
زمان ما خیانت کردند، معتقدم
03:08
is openingافتتاح up these intergenerationalبین نسلی
pipelinesخطوط لوله of wisdomحکمت
54
176727
5371
که این محیط‌ها شبکه‌ خرد میان نسلی
را می‌گشایند
03:14
so that we can all learnیاد گرفتن from eachهر یک other.
55
182122
2495
بنابراین همه ما می‌توانیم از هم بیاموزیم.
03:17
Almostتقریبا 40 percentدرصد of us
in the Unitedیونایتد Statesایالت ها
56
185336
4431
تقریباً ۴۰ درصد از ما در ایالات متحده
03:21
have a bossرئیس that's youngerجوانتر than us,
57
189791
2261
رئیسی داریم که از ما جوانتر است،
03:24
and that numberعدد is growingدر حال رشد quicklyبه سرعت.
58
192076
2351
و آن آمار به سرعت رو به افزایش است.
03:27
Powerقدرت is cascadingآبشار to the youngجوان
like never before
59
195079
3260
قدرت، به شکل بی‌سابقه‌ای
بسوی جوان‌ها سرازیر می‌شود
03:30
because of our increasingافزایش می یابد relianceوابستگی on DQدی کیو:
60
198363
3716
به دلیل افزایش وابستگی ما به DQ :
03:34
digitalدیجیتال intelligenceهوش.
61
202103
1524
هوش دیجیتال.
03:36
We're seeingدیدن youngجوان foundersبنیانگذاران
of companiesشرکت ها in theirخودشان earlyزود 20s
62
204213
3811
ما بنیانگذاران جوان شرکتها را در
در ابتدای ۲۰ سالگی می‌بینیم
03:40
scaleمقیاس them up to globalجهانی است giantsغول ها
by the time they get to 30,
63
208048
4927
که تا به ۳۰ سالگی برسند
به غول‌های جهانی بدل شده‌اند،
03:44
and yetهنوز, we expectانتظار
these youngجوان digitalدیجیتال leadersرهبران
64
212999
3455
و هنوز، انتظار داریم که این رهبران
جوان دیجیتال
03:48
to somehowبه نحوی miraculouslyمعجزه آسا embodyتجسم
the relationshipارتباط wisdomsعاقلانه
65
216478
5133
به شکلی معجزه‌آسا
تجسم خردهای رابطه باشند
03:53
we olderمسن تر workersکارگران
have had decadesچند دهه to learnیاد گرفتن.
66
221635
2953
که ما کارگر‌های قدیمی‌تر
دهه‌ها صرف آموختن آن کرده‌ایم.
03:57
It's hardسخت to microwaveمایکروویو
your emotionalعاطفی intelligenceهوش.
67
225125
3675
عمل آوردن سریع هوش احساسی
کار سختی است.
04:01
There's ampleکافی evidenceشواهد that gender-جنسيت-
and ethnicallyاز لحاظ قومی diverseمتنوع companiesشرکت ها
68
229689
5738
شواهد نشان می‌دهد شرکت‌های
دارای تنوع نژادی و جنسیتی
04:07
are more effectiveتاثير گذار.
69
235451
1360
موثرتر هستند.
04:09
But what about ageسن?
70
237426
1256
اما درباره سن چطور؟
04:11
This is a very importantمهم questionسوال,
because for the first time ever,
71
239265
3620
این یک سوال مهم است،
زیرا برای اولین بار در طول تاریخ،
04:14
we have fiveپنج generationsنسل ها in the workplaceمحل کار
at the sameیکسان time, unintentionallyسهوا.
72
242909
3826
ما هم زمان پنج نسل‌ها را
در ادارات داریم، بطور غیرعمدی.
04:18
Maybe it's time we got
a little more intentionalعمدی
73
246759
2446
شاید وقتش رسیده که عامدانه‌تر
04:21
about how we work collectivelyمجموعا.
74
249229
1798
دربارهٔ چگونگی همکاری جمعی عمل کنیم.
04:23
There have been a numberعدد
of Europeanاروپایی studiesمطالعات
75
251979
2753
شماری از تحقیقات اروپایی انجام شده
04:26
that have shownنشان داده شده that age-diverseسن متنوع teamsتیم ها
are more effectiveتاثير گذار and successfulموفق شدن.
76
254756
4660
که نشان می‌دهد تیم‌های دارای تنوع سنی
بسیار موثرتر و موفق‌تر هستند.
04:32
So why is that only eightهشت percentدرصد
of the companiesشرکت ها
77
260190
4177
پس چرا فقط هشت درصد شرکت‌هایی
04:36
that have a diversityتنوع
and inclusionگنجاندن programبرنامه
78
264391
4071
که برنامه‌ استخدام افراد متنوع
و فراگیر دارند
04:40
have actuallyدر واقع expandedمنبسط that strategyاستراتژی
79
268486
2162
در واقع این استراتژی را گسترش داده‌اند
04:42
to includeعبارتند از ageسن as just as importantمهم
of a demographicجمعیت شناسی as genderجنسیت or raceنژاد?
80
270672
5229
تا سن را هم به میزان اهمیت جنسیت
و نژاد در نظر بگیرند؟
04:48
Maybe they didn't get the memoیادداشت:
81
276422
1777
شاید آنها به خاطر ندارند که:
04:50
the worldجهان is gettingگرفتن olderمسن تر!
82
278223
1736
جهان دارد پیرتر می شود!
04:52
One of the paradoxesپارادوکس ها of our time
83
280948
1987
یکی از تناقضات زمان ما این است که
04:54
is that babyعزیزم boomersبوئومرها are more vibrantپر جنب و جوش
and healthyسالم longerطولانی تر into life,
84
282959
5127
نسل‌ «بیبی بومر» پرجنب‌وجوش‌تر
هستند و دنبال زندگی سالم‌ترند،
05:00
we're actuallyدر واقع workingکار کردن laterبعد into life,
85
288110
2310
ما به دنبال کار کردن بیشتر در زندگی هستیم،
05:02
and yetهنوز we're feelingاحساس
lessکمتر and lessکمتر relevantمربوط.
86
290444
2766
و همچنان کمتر و کمتر احساس قرابت می‌کنیم.
05:05
Some of us feel like a cartonکارتن
of milkشیر -- an oldقدیمی cartonکارتن of milkشیر --
87
293789
3815
بعضی از ما حس یک کارتن شیر را داریم،
05:09
with an expirationانقضاء dateتاریخ stampedمهر زده
on our wrinkledچروکیده foreheadsپیشانی.
88
297628
3876
با مهر تاریخ انقضا روی
پیشانی‌ چروکیده‌مان.
05:14
For manyبسیاری of us in midlifemidlife,
this isn't just a feelingاحساس,
89
302092
2839
برای بیشتر ما میانسال‌ها،
این فقط یک احساس نیست،
05:16
it is a harshسخت realityواقعیت, when we suddenlyناگهان
loseاز دست دادن our jobکار and the phoneتلفن stopsمتوقف می شود ringingزنگ زدن.
90
304955
5053
حقیقتی تلخ است، وقتی که ناگهان کارمان را
از دست می‌دهیم و تلفن دیگر زنگ نمی‌خورد.
05:22
For manyبسیاری of us, justifiablyتوجیهی, we worryنگرانی
that people see our experienceتجربه
91
310844
4932
بسیاری از ما به شکل قابل توجیهی
نگران هستیم که مردم تجربیات ما را
05:27
as a liabilityمسئولیت, not an assetدارایی.
92
315800
2572
به عنوان بدهی تلقی کنند و نه سرمایه.
05:31
You've heardشنیدم of the oldقدیمی phraseعبارت --
or maybe the relativelyبه طور نسبی newجدید phraseعبارت --
93
319688
3931
این جمله قدیمی را شنیده‌اید --
یا شاید جمله نسبتا جدید --
05:35
"Sixtyشصت is the newجدید fortyچهل, physicallyاز لحاظ جسمی."
94
323643
2453
"شصت سالگی چهل سالگی
جدید است، از لحاظ بدنی."
05:38
Right?
95
326120
1167
درست است؟
05:39
When it comesمی آید to powerقدرت
in the workplaceمحل کار todayامروز,
96
327311
3562
ولی وقتی به قدرت
در محیط کار امروزی می‌رسیم،
05:42
30 is the newجدید 50.
97
330897
1649
۳۰ سالگی، ۵۰ سالگی جدید است.
05:45
All right, well, this is all
prettyبسیار excitingهیجان انگیز, right?
98
333797
2874
بسیار خب، ماجرا واقعاً
هیجان‌انگیز شد، نه؟
05:48
(Laughterخنده)
99
336695
1070
(خنده)
05:49
Truthfullyراستش, powerقدرت is movingدر حال حرکت
10 yearsسالها youngerجوانتر.
100
337789
2954
درحقیقت، قدرت به طرف
۱۰ سال جوانترها درحرکت است.
05:53
We're all going to liveزنده 10 yearsسالها longerطولانی تر.
101
341048
1918
ما همه‌ قرار است۱۰ سال بیشتر زندگی کنیم.
05:55
Do the mathریاضی.
102
343307
1150
حسابش با شما.
05:56
Societyجامعه has createdایجاد شده a newجدید
20-yearساله irrelevancyتصويرهايى gapشکاف.
103
344834
3638
جامعه یک شکاف عدم ارتباط ۲۰ سالهٔ
جدید ایجاد کرده است.
06:01
Midlifeمیانسالی used to be 45 to 65,
104
349325
2214
میانسالی قبلا بین ۴۵ تا ۶۵ بود،
06:03
but I would suggestپیشنهاد می دهد it now stretchesامتداد می یابد
into a midlifemidlife marathonماراتن 40 yearsسالها long,
105
351563
4697
ولی به نظر من الان
میانسالی ماراتونی ۴۰ ساله شده،
06:08
from 35 to 75.
106
356284
1575
از ۳۵ تا ۷۵ سالگی.
06:10
But wait -- there is a brightروشن است spotنقطه.
107
358607
1712
ولی صبر کنید --
اینجا یک نقطهٔ روشن است.
06:12
Why is it that we actuallyدر واقع get smarterهوشمندانه
and wiserعاقلانه تر about our humanityبشریت as we ageسن?
108
360954
5913
چرا هر چه سن بالا می‌رود درباره
انسانیت‌مان باهوش‌تر و خردمندتر می‌شویم؟
06:19
Our physicalفیزیکی peakاوج mayممکن است be our 20s,
109
367560
4056
اوج قدرت بدنیمان شاید ۲۰ سالگی است،
06:23
our financialمالی and salaryحقوق peakاوج
mayممکن است be ageسن 50,
110
371640
3874
اوج قدرت مالی و درآمد ما
شاید ۵۰ سالگی باشد،
06:27
but our emotionalعاطفی peakاوج
is in midlifemidlife and beyondفراتر,
111
375538
3910
ولی اوج عاطفی ما
در میانسالی و فراتر از آن است،
06:31
because we have developedتوسعه یافته patternالگو
recognitionبه رسمیت شناختن about ourselvesخودمان and othersدیگران.
112
379472
5013
چون ما درباره خود و دیگران
الگو‌های شناختی ایجاد کرده‌ایم.
06:36
So how can we get companiesشرکت ها
to tapشیر into that wisdomحکمت
113
384860
3653
چگونه می‌توانیم شرکت‌ها را مجاب کنیم به
06:40
of the midlifemidlife folksمردمی,
114
388537
2320
دسترسی به خرد جماعت میانسال،
06:42
just as they nurtureپرورش دهید theirخودشان digitalدیجیتال
youngجوان geniusesنابغه ها as well?
115
390881
4000
درست به همان اندازه که از نابغه‌های
دیجیتالی جوانشان حمایت می‌کنند؟
06:47
The mostاکثر successfulموفق شدن companiesشرکت ها
todayامروز and in the futureآینده
116
395547
3534
موفقترین شرکت‌های امروز و در آینده
06:51
will actuallyدر واقع learnیاد گرفتن how to createايجاد كردن
a powerfulقدرتمند alchemyکیمیاگری of the two.
117
399105
3119
حقیقتاً راه خلق ترکیبی قدرتمند
از این دو را خواهند آموخت.
06:54
Here'sاینجاست how the alchemyکیمیاگری
workedکار کرد for me at AirbnbAirbnb:
118
402794
2191
در Airbnb این ترکیب
برای من به این شکل بود:
06:57
I was assignedاختصاص داده a youngجوان, smartهوشمندانه partnerشریک,
119
405349
3057
من به یک شریک جوان و باهوش متصل شده بودم،
07:00
who helpedکمک کرد me developتوسعه
a hospitalityمهمان نوازی departmentبخش.
120
408430
3213
که کمکم می‌کرد تا یک
بخش میزبانی را ایجاد کنیم.
07:03
Earlyزود on, Lauraلورا Hughesهیوز could see
that I was a little lostکم شده in this habitatزیستگاه,
121
411667
4921
اوایل، لورا هیوز متوجه شد که من
کمی در این محیط سردرگم شدم،
07:08
so she oftenغالبا satنشسته
right nextبعد to me in meetingsجلسات
122
416612
2590
بنابراین در جلسات اغلب
کنار دست من می‌نشست
07:11
so she could be my techتکنولوژی translatorمترجم,
123
419226
1978
تا بتواند مترجم تکنولوژی من باشد،
07:13
and I could writeنوشتن her notesیادداشت and she
could tell me, "That's what that meansبه معنای."
124
421228
3638
می‌توانستم سوالم را بنویسم و او می‌توانست
جواب دهد که، «معنی‌اش این می‌شود.»
07:16
Lauraلورا was 27 yearsسالها oldقدیمی,
125
424890
1575
لورا ۲۷ سالش بود،
07:18
she'dاو می خواهد workedکار کرد for Googleگوگل for fourچهار yearsسالها
126
426489
1923
او چهار سال برای گوگل کار کرده بود
07:20
and then for a yearسال and a halfنیم
at AirbnbAirbnb when I metملاقات کرد her.
127
428436
3483
و بعدش یکسال و نیم برای Airbnb
کار کرده بود وقتی من دیدمش.
07:24
Like manyبسیاری of her millennialهزار ساله cohortsهمسران,
128
432386
2664
مثل خیلی از هم‌نسلانش در نسل هزاره،
07:27
she had actuallyدر واقع grownرشد کرد into
a managerialمدیریتی roleنقش
129
435074
4029
او درواقع تا نقش مدیریتی رشد کرده بود
07:31
before she'dاو می خواهد gottenدریافت کردم any formalرسمی
leadershipرهبری trainingآموزش.
130
439127
2970
بدون اینکه قبلا دورهٔ
رسمی مدیریتی دیده باشد.
07:34
I don't careاهميت دادن if you're
in the B-to-Bب به ب worldجهان,
131
442836
2423
من اهمیت نمی‌دهم اگر شما
در جهان B-به-B باشید،
07:37
the B-to-Cب به ج worldجهان, the C-to-CC به C worldجهان
or the A-to-Zبه الف worldجهان,
132
445283
3941
جهان B-به-C یا جهان C-به-C
یا جهان A-به-Z باشید،
07:41
businessکسب و کار is fundamentallyاساسا H-to-HH H:
133
449248
3468
تجارت اساسا H-به-H است:
07:44
humanانسان to humanانسان.
134
452740
1582
انسان به انسان.
07:46
And yetهنوز, Laura'sلورا approachرویکرد to leadershipرهبری
135
454709
2821
رویکرد لورا به رهبری
07:49
was really formedشکل گرفت
in the technocraticتکنوکراتیک worldجهان,
136
457554
3159
حقیقتا در دنیای تکنوکرات شکل گرفته بود،
07:52
and it was purelyصرفا metricمتریک drivenرانده.
137
460737
1975
رویکردی بر اساس اهداف
و مهلت‌های از پیش تعیین شده.
07:55
One of the things she said to me
in the first fewتعداد کمی monthsماه ها was,
138
463236
2938
یکی از چیز‌هایی که او در چند ماه اول
به من گفت این بود،
07:58
"I love the factواقعیت that your
approachرویکرد to leadershipرهبری
139
466198
2326
«خیلی خوب است که رویکردت به مدیریت،
08:00
is to createايجاد كردن a compellingمتقاعد کننده visionچشم انداز
that becomesتبدیل می شود a Northشمال Starستاره for us."
140
468548
3641
خلق چشم‌اندازی قانع‌کننده است که
برای ما ستاره شمال است.»
08:04
Now, my factواقعیت knowledgeدانش,
141
472782
1725
دانش من از واقعیات،
08:06
as in, how manyبسیاری roomsاتاق ها a maidخدمتکار cleansتمیز کردن
in an eight-hourهشت ساعت shiftتغییر مکان,
142
474531
3957
مثلا این که، یک نظافتچی چند اتاق را
در یک شیفت هشت ساعته تمیز می‌کند،
08:10
mightممکن not be all that importantمهم
in a home-sharingخانه های به اشتراک گذاری worldجهان.
143
478512
2878
شاید در جهان خانه-اشتراکی
آنقدر اهمیت نداشته باشد.
08:13
My processروند knowledgeدانش
of "How do you get things doneانجام شده?"
144
481912
4299
دانش پردازشی من درباره «چگونه
کارها را انجام می‌دهید؟»
08:18
basedمستقر uponبر understandingدرك كردن the underlyingاساسی
motivationsانگیزه ها of everybodyهمه in the roomاتاق,
145
486235
4702
که براساس فهم انگیزه‌های نهفته
همه حاضران در جلسه است،
08:22
was incrediblyطور باور نکردنی valuableبا ارزش,
146
490961
1754
بطور باورنکردنی ارزشمند بود،
08:24
in a companyشرکت where mostاکثر people didn't have
a lot of organizationalسازمانی experienceتجربه.
147
492739
4274
آن هم در شرکتی که بیشتر افرادش تجربهٔ
سازماندهی زیادی نداشتند.
08:30
As I spentصرف شده more time at AirbnbAirbnb,
148
498169
2164
با صرف وقت بیشتر در Airbnb،
08:32
I realizedمتوجه شدم it's possibleامکان پذیر است
a newجدید kindنوع of elderبزرگتر was emergingدر حال ظهور
149
500357
4490
دریافتم که ممکن است نوع جدیدی
از «ریش‌سفیدها» در حال پدیدار شدن
08:36
in the workplaceمحل کار.
150
504871
1462
در محیط کار باشند.
08:38
Not the elderبزرگتر of the pastگذشته, who actuallyدر واقع
was regardedدر نظر گرفته شده with reverenceاحترام.
151
506357
4819
نه ریش‌سفیدهای قدیم، که در حقیقت
با احترام به آنها نگاه می‌شد.
08:43
No, what is strikingقابل توجه، برجسته، موثر about the modernمدرن
elderبزرگتر is theirخودشان relevanceارتباط,
152
511200
5466
نه، نکته قابل توجه در مورد
مدیران جدید ارتباطشان است،
08:48
theirخودشان abilityتوانایی to use timelessبی انتها wisdomحکمت
and applyدرخواست it to modern-dayمدرن امروز problemsمشکلات.
153
516690
4555
توانایی آنها در استفاده از خرد بی‌انتها
و اعمال کردنش بر مشکلات امروزی.
08:54
Maybe it's time we actuallyدر واقع valuedارزش wisdomحکمت
as much as we do disruptionقطع.
154
522788
5141
شاید وقتش رسیده که به خرد
به اندازهٔ اختلال اهمیت بدهیم.
09:00
And maybe it's time --
not just maybe, it is time --
155
528615
3636
و شاید زمانش رسیده --
شاید نه، زمانش رسیده --
09:04
for us to definitelyقطعا reclaimاحیای
the wordکلمه "elderبزرگتر"
156
532275
3368
که واژه «ریش‌سفید» را دوباره معنی کنیم
09:07
and give it a modernمدرن twistپیچ.
157
535667
1821
و یک بُعد مدرن به آن بیفزاییم.
09:09
The modernمدرن elderبزرگتر is as much an internکارآموز
as they are a mentorمربی,
158
537964
4006
یک ریش‌سفید مدرن به همان اندازه
که کارآموز است مربی است،
09:13
because they realizeتحقق بخشیدن, in a worldجهان
that is changingتغییر دادن so quicklyبه سرعت,
159
541994
3852
زیرا آنها دریافتند که، در جهانی
که به سرعت در حال تغییر است،
09:17
theirخودشان beginners'مبتدیان' mindذهن and theirخودشان catalyticکاتالیزوری
curiosityکنجکاوی is a life-affirmingتأیید زندگی elixirاکسیر,
160
545870
4933
ذهن نوآموز آنها و کنجکاوی موثرشان
اکسیر حیات است،
09:22
not just for themselvesخودشان
but for everyoneهر کس around them.
161
550827
2579
نه فقط برای خودشان بلکه
برای هر کسی که اطرافشان است.
09:25
IntergenerationalIntergenerational improvبهتر است has been knownشناخته شده
in musicموسیقی and the artsهنر:
162
553850
4222
بداهه‌کاری بین نسلی در موسیقی
و هنر شناخته شده است:
09:30
think Tonyتونی Bennettبنت and Ladyبانوی Gagaگاگا
163
558096
3590
مثلا همکاری تونی بنت و لیدی گاگا
09:33
or WyntonWynton MarsalisMarsalis
and the Youngجوان Starsستاره ها of Jazzجاز.
164
561710
3360
یا همکاری وینتون مارسلز و
یانگ استار‌های جز.
09:38
This kindنوع of riffingریفینگ in the businessکسب و کار worldجهان
is oftenغالبا calledبه نام "mutualمتقابل mentorshipمربیگری":
165
566050
6994
این مدل گفتگو در دنیای تجارت
«مربی گری متقابل» نامیده می شود:
هوش دیجیتال نسل هزاره، در مقابل
هوش هیجانی نسل ایکس و نسل بعد از جنگ دوم.
09:45
millennialهزار ساله DQدی کیو for Genژنرال X and boomerبومر EQEQ.
166
573068
5204
09:51
I got to experienceتجربه that kindنوع of
intergenerationalبین نسلی reciprocityمتقابل with Lauraلورا
167
579562
5714
من این مدل تعامل میان‌نسلی را با لورا
و تیم درخشان علوم داده‌هایمان
تجربه کردم
09:57
and our stellarستاره ای dataداده ها scienceعلوم پایه teamتیم
168
585300
1866
09:59
when we were actuallyدر واقع
remakingبازسازی and evolvingتکامل یافته
169
587190
2804
وفتی که روی بازسازی و تکامل
سیستم بررسی نظیر به نظیر
Airbnb کار می‌کردیم،
10:02
the AirbnbAirbnb peer-to-peerpeer to peer reviewمرور systemسیستم,
170
590018
2641
10:04
usingاستفاده كردن Laura'sلورا analyticalتحلیلی mindذهن
and my human-centeredانسان محور intuitionبینش.
171
592683
4796
با استفاده از ذهن تحلیلی لورا
و بینش انسان محور من.
10:09
With that perfectکامل alchemyکیمیاگری
of algorithmالگوریتم and people wisdomحکمت,
172
597975
5507
با آن ترکیب عالی از الگوریتم و خرد مردمی،
10:15
we were ableتوانایی to createايجاد كردن
and instantaneousفوری feedbackبازخورد loopحلقه
173
603506
3911
توانستیم یک حلقه
بازخورد فوری را ایجاد کنیم
10:19
that helpedکمک کرد our hostsمیزبان better understandفهمیدن
the needsنیاز دارد of our guestsمهمانان.
174
607441
4626
که به میزبان‌ها در درک بهتر
نیازهای میهمانان ما کمک کرد.
10:24
Highبالا techتکنولوژی meetsملاقات می کند highبالا touchدست زدن به.
175
612758
2550
تکنولوژی بالا در کنار
روابط نزدیک با مشتری.
10:28
At AirbnbAirbnb, I alsoهمچنین learnedیاد گرفتم
as a modernمدرن elderبزرگتر
176
616269
3417
در Airbnb، من همچنین به عنوان
یک ریش‌سفید مدرن دریافتم
10:31
that my roleنقش was to internکارآموز publiclyبه طور عمومی
and mentorمربی privatelyخصوصی.
177
619710
5578
که نقشم این بود که در منظر عام
کارآموزی کنم و در خفا مربی‌گری.
10:37
Searchجستجو کردن enginesموتورها are brilliantدرخشان
at givingدادن you an answerپاسخ,
178
625312
3960
موتور‌های جستجو
در جواب دادن به شما عالی هستند،
10:41
but a wiseعاقل, sageحکیم guideراهنما can offerپیشنهاد you
just the right questionسوال.
179
629296
5648
ولی یک راهنمای خردمند و دانا می‌تواند
به شما سوال درست را پیشنهاد کند.
10:48
Googleگوگل does not understandفهمیدن,
at leastکمترین not yetهنوز,
180
636272
2678
گوگل درک نمی‌کند، دستکم هنوز،
10:50
nuanceنازک like a finelyریز attunedتنظیم شده
humanانسان heartقلب and mindذهن.
181
638974
4321
نکات ظریفی مثل هماهنگی ریز
بین قلب و ذهن انسان.
10:55
Over time,
182
643671
1250
طی زمان،
10:57
to my surpriseتعجب,
183
645738
1517
در کمال تعجب من،
10:59
dozensده ها and dozensده ها of youngجوان employeesکارکنان
at AirbnbAirbnb soughtبه دنبال me out
184
647279
3786
ده‌ها و ده‌ها کارمند جوان در Airbnb
دنبالم بودند
11:03
for privateخصوصی mentoringمربیگری sessionsجلسات.
185
651089
2019
برای جلسات مربی‌گری خصوصی.
11:05
But in realityواقعیت, we were oftenغالبا
just mentoringمربیگری eachهر یک other.
186
653132
3898
ولی در واقعیت، ما غالبا در حال
مربی‌گری برای یکدیگر هستیم.
بطور خلاصه، برایان چسکی مدیرعامل مرا
به دلیل دانشم در این صنعت دعوت به کار کرد،
11:09
In sumمجموع, CEOمدیر عامل Brianبراان CheskyChesky broughtآورده شده me in
for my industryصنعت knowledgeدانش,
187
657559
6316
11:15
but what I really offeredارایه شده
was my well-earnedبه خوبی به دست آورده wisdomحکمت.
188
663899
3561
ولی چیزی که واقعاً ارائه دادم
خردی بود که به خوبی کسب کرده بودم.
11:20
Maybe it's time we retireبازنشسته the termدوره
"knowledgeدانش workerکارگر"
189
668182
4976
شاید وقتش رسیده که عبارت
«کارکنان دانش محور» را بازنشسته کرده
11:25
and replacedجایگزین شد it with "wisdomحکمت workerکارگر."
190
673182
2981
و عبارت «کارکنان خردمحور»
را جایگزینش کنیم.
11:28
We have fiveپنج generationsنسل ها
in the workplaceمحل کار todayامروز,
191
676775
2628
امروزه ما پنج نسل در محیط کار داریم،
11:31
and we can operateکار کن like
separateجداگانه isolationistانزواگرایی countriesکشورها,
192
679427
3392
که می‌توانیم مانند پنج کشور‌
جداگانه عمل کنند،
11:34
or we can actuallyدر واقع startشروع کن to find a way
to bridgeپل these generationalنسلی bordersمرز ها.
193
682843
6891
یا می‌توانیم شروع کنیم به یافتن راهی
برای پل زدن روی مرز‌های نسلی.
11:42
And it's time for us to actuallyدر واقع look
at how to changeتغییر دادن up the physicsفیزیک of wisdomحکمت
194
690250
4575
و زمانش رسیده که ببینیم چطور می‌شود
فیزیک این خرد را تغییر دهیم
11:46
so it actuallyدر واقع flowsجریان دارد in bothهر دو directionsجهت ها,
195
694849
1968
به طوری که در دو مسیر جریان یابد،
11:48
from oldقدیمی to youngجوان and from youngجوان to oldقدیمی.
196
696841
3094
از پیر به جوان و از جوان به پیر.
11:52
How can you applyدرخواست this in your ownخودت life?
197
700908
2126
چگونه می‌توانید این را
بر زندگی‌تان اعمال کنید؟
11:55
Personallyشخصا, who can you reachنائل شدن out to
198
703837
2929
شخصا، به چه کسی می توانید مراجعه کنید
11:58
to createايجاد كردن a mutualمتقابل
mentorshipمربیگری relationshipارتباط?
199
706790
3178
تا یک رابطه مربیگری دوجانبه را خلق کند؟
12:02
And organizationallyسازمانی,
how can you createايجاد كردن the conditionsشرایط
200
710843
4649
و از نظر سازمانی، چگونه می‌توانید
شرایطی خلق کنید
12:07
to fosterفاستر an intergenerationalبین نسلی
flowجریان of wisdomحکمت?
201
715516
3923
که یک جریان خرد میان نسلی را بپروراند؟
12:12
This is the newجدید sharingبه اشتراک گذاری economyاقتصاد.
202
720016
3136
این است اقتصاد مشارکتی جدید.
12:15
Thank you.
203
723792
1151
متشکرم.
12:16
(Applauseتشویق و تمجید)
204
724967
2659
(تشویق)
Translated by Nastaran Hasanizadeh
Reviewed by Sadegh Zabihi

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Chip Conley - CEO, author
Chip Conley creates joyful hotels, where he hopes his employees, customers and investors alike can realize their full potential. His books share that philosophy with the wider world.

Why you should listen

In 1987, at the age of 26 and seeking a little "joy of life," Chip Conley founded Joie de Vivre Hospitality by transforming a small motel in San Francisco’s seedy Tenderloin district into the now-legendary Phoenix. Today, Joie de Vivre operates nearly 40 unique hotels across California, each built on an innovative design formula that inspires guests to experience an "identity refreshment" during their visits.

During the dotcom bust in 2001, Conley found himself in the self-help section of the bookstore, where he became reacquainted with one of the most famous theories of human behavior -- Maslow’s hierarchy of needs, which separates human desires into five ascending levels, from base needs such as eating to the highest goal of self-actualization, characterized by the full realization and achievement of one’s potential. Influenced by Maslow's pyramid, Conley revamped his business model to focus on the intangible, higher needs of his company's three main constituencies -- employees, customers and investors. He credits this shift for helping Joie de Vivre triple its annual revenues between 2001 and 2008.

Conley has written three books, including his most recent, PEAK: How Great Companies Get Their Mojo from Maslow, and is at work on two new ones, Emotional Equations and PEAK Leadership. He consults widely on transformative enterprises, corporate social responsibility and creative business development. He traveled to Bhutan last year to study its Gross National Happiness index, the country's unique method of measuring success and its citizens' quality of life. 

More profile about the speaker
Chip Conley | Speaker | TED.com