ABOUT THE SPEAKER
Jonny Sun - Screenwriter, author, artist
Jonny Sun wears many hats, creating work across multiple fields and modes that speaks to the increasingly expansive society in which we live.

Why you should listen

Jonny Sun never felt that the multi-hyphenate description of screenwriter/humorist/author/artist/researcher/technologist made much sense. He is a writer for the Netflix original series BoJack Horseman and is currently writing the screenplay for an original idea with Fox Family and Chernin Entertainment. He also wrote and illustrated the best-selling graphic novel Everyone's a Aliebn When Ur a Aliebn Too, illustrated Lin-Manuel Miranda's GMorning, Gnight! and regularly writes online.

Sun is currently pursuing a PhD at MIT, where he's studying social media communities and making art about artificial intelligence with the metaLAB at Harvard. He helped develop The Laughing Room, a self-aware sitcom set that plays a laugh track based on what participants say in the room. His work explores how technology interfaces with our lived, human experiences, believing that this critical eye on technology is essential to the stories we tell about contemporary life.

Sun's work comes from deeply personal places, asking: "Does anyone else feel this way too?" He seeks to feel less alone in the world and to try to help others feel less alone, too -- by making things that connect to people, and then connect people; by making work that helps people feel seen and find each other. 

More profile about the speaker
Jonny Sun | Speaker | TED.com
TED2019

Jonny Sun: You are not alone in your loneliness

جانی سان: شما در تنهایی‌تان تنها نیستید

Filmed:
2,799,364 views

جانی سان، نویسنده و هنرمند، می‌گوید باز و آسیب‌پذیر بودن با تنهایی، غم و ترس‌هایتان می‌تواند کمک کند احساس راحتی به دست بیاورید و کمتر احساس تنهایی کنید. در صحبتی صادقانه پر از تصاویر رسم شده توسط او، سان به ما می‌گوید چگونه گفتن داستان درباره‌ی احساس بیگانه بودن به او کمک کرد جامعه‌ای غیرمنتظره را ببیند و نور کوچک نقره‌ای رنگی در تاریکی بیابد.
- Screenwriter, author, artist
Jonny Sun wears many hats, creating work across multiple fields and modes that speaks to the increasingly expansive society in which we live. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:13
Helloسلام.
0
1000
1976
سلام.
00:15
I'd like to introduceمعرفی کنید you to someoneکسی.
1
3000
1976
مایلم شخصی را به شما معرفی کنم.
00:17
This is JomnyJomny.
2
5000
2601
این جامنی است.
00:19
That's "Jonnyجانی" but spelledاملای
accidentallyبه طور تصادفی with an "m,"
3
7625
2934
همان «جانی» است که
اتفاقی با «م» نوشته شده است،
00:22
in caseمورد you were wonderingتعجب کردم,
4
10583
1310
گفتم شاید برایتان سوال باشد
00:23
because we're not all perfectکامل.
5
11917
1476
چون هیچکدام از ما کامل نیستیم.
00:25
JomnyJomny is an alienبیگانه
6
13417
2017
جامنی یک بیگانه است
00:27
who has been sentارسال شد to earthزمین
with a missionماموریت to studyمطالعه humansانسان.
7
15458
3060
که با ماموریتی به زمین فرستاده شده
تا انسان‌ها را مطالعه کند.
00:30
JomnyJomny is feelingاحساس lostکم شده and aloneتنها
and farدور from home,
8
18542
3851
جامنی احساس گم‌شدگی،
تنهایی و دوری از خانه را دارد،
00:34
and I think we'veما هستیم all feltنمد this way.
9
22417
3226
و من فکر می‌کنم همه‌ی ما
این حس را داشته‌ایم.
00:37
Or, at leastکمترین I have.
10
25667
1767
یا حداقل من داشتم.
00:39
I wroteنوشت this storyداستان about this alienبیگانه
at a momentلحظه in my life
11
27458
2976
من این داستان را درباره‌ این بیگانه
در زمانی از زندگی‌ام نوشتم
00:42
when I was feelingاحساس particularlyبه خصوص alienبیگانه.
12
30458
2060
که بطور خاصی احساس بیگانگی می‌کردم.
00:44
I had just movedنقل مکان کرد to Cambridgeکمبریج
and startedآغاز شده my doctoralدکترا programبرنامه at MITMIT,
13
32542
3267
من برای شروع دوره‌ی دکتری
در MIT به کمبریج نقل مکان کرده بودم،
00:47
and I was feelingاحساس intimidatedارعاب and isolatedجدا شده
and very much like I didn't belongتعلق داشتن.
14
35833
5810
و احساس ترس و تنهایی و
اینکه اصلا به آنجا تعلق ندارم را داشتم.
00:53
But I had a lifelineخط مشی of sortsانواع.
15
41667
2101
اما من یک خط مشی داشتم.
00:55
See, I was writingنوشتن jokesجوک ها
for yearsسالها and yearsسالها
16
43792
4226
ببینید، من برای سالها
و سالها لطیفه می‌نوشتم
01:00
and sharingبه اشتراک گذاری them on socialاجتماعی mediaرسانه ها,
17
48042
2309
و در رسانه‌های اجتماعی
به اشتراک می‌گذاشتم،
01:02
and I foundپیدا شد that I was turningچرخش
to doing this more and more.
18
50375
3083
و فهمیدم که داشتم مشتاق می‌شدم
این کار را بیشتر و بیشتر انجام دهم
01:06
Now, for manyبسیاری people,
the internetاینترنت can feel like a lonelyتنهایی placeمحل.
19
54250
4059
برای خیلی از افراد اینترنت می‌تواند
حس مکان تنهایی را داشته باشد.
01:10
It can feel like this,
20
58333
1310
می‌تواند اینگونه حس شود:
01:11
a bigبزرگ, endlessبی پایان, expansiveگستردگی voidخالی
21
59667
2767
یک خلاء بزرگ، بی‌انتها و گسترده،
01:14
where you can constantlyبه طور مداوم call out to it
but no one'sیک نفر ever listeningاستماع.
22
62458
3209
جایی که دائما می‌توانید آن را فرا بخوانید
اما هیچکس گوش نکند.
01:18
But I actuallyدر واقع foundپیدا شد a comfortراحتی
in speakingصحبت كردن out to the voidخالی.
23
66708
3476
اما من حقیقتا در صحبت کردن با خلاء
احساس راحتی پیدا کردم.
01:22
I foundپیدا شد, in sharingبه اشتراک گذاری
my feelingsاحساسات with the voidخالی,
24
70208
2435
در به اشتراک گذاشتن احساساتم با خلاء،
01:24
eventuallyدر نهایت the voidخالی startedآغاز شده to speakصحبت back.
25
72667
2250
سرانجام خلاء شروع به پاسخ دادن کرد.
01:28
And it turnsچرخش out that the voidخالی
isn't this endlessبی پایان lonelyتنهایی expanseگستردگی at all,
26
76375
3434
و مشخص شد که خلا اصلا
این گسترده‌ی بی‌انتها نیست،
01:31
but insteadبجای it's fullپر شده of
all sortsانواع of other people,
27
79833
2435
در عوض پر است از انواع گوناگون مردم،
01:34
alsoهمچنین staringخیره شدن out into it
and alsoهمچنین wantingمیخواهم to be heardشنیدم.
28
82292
3309
که به آن خیره شده‌اند
و می‌خواهند شنیده شوند.
01:37
Now, there have been manyبسیاری badبد things
that have come from socialاجتماعی mediaرسانه ها.
29
85625
3768
چیزهای بسیار بدی بوده که
از رسانه‌های اجتماعی نشات گرفته است.
01:41
I'm not tryingتلاش کن to disputeاختلاف نظر that at all.
30
89417
1851
اصلا سعی نمی‌کنم
در مورد آن بحثی بکنم.
01:43
To be onlineآنلاین at any givenداده شده pointنقطه
is to feel so much sadnessغمگینی
31
91292
3892
اینکه در هر لحظه‌ای
آنلاین باشید یعنی غم،
01:47
and angerخشم and violenceخشونت.
32
95208
2310
عصبانیت و خشونت زیادی احساس می‌کنید.
01:49
It can feel like the endپایان of the worldجهان.
33
97542
1851
احساسش می‌تواند مثل پایان دنیا باشد.
01:51
Yetهنوز, at the sameیکسان time, I'm conflictedمتناقض است
34
99417
1851
اما در عین حال، برای من اینطور نیست
01:53
because I can't denyانکار the factواقعیت
that so manyبسیاری of my closestنزدیکترین friendsدوستان
35
101292
3642
چون من نمی‌توانم این واقعیت را انکار کنم
که بسیاری از دوستان نزدیکم
01:56
are people that I had metملاقات کرد
originallyدر اصل onlineآنلاین.
36
104958
2625
افرادی هستند که از اول
به صورت آنلاین با آنها آشنا شدم.
02:00
And I think that's partlyتا حدی because
there's this confessionalاعترافی natureطبیعت
37
108458
3268
و فکر می‌کنم بخشی از آن به دلیل
ماهیت اقرارگونه‌ای است که در
02:03
to socialاجتماعی mediaرسانه ها.
38
111750
1250
رسانه‌های اجتماعی داریم.
02:05
It can feel like you are writingنوشتن
in this personalشخصی, intimateصمیمی diaryدفتر خاطرات
39
113750
3893
می‌تواند اینگونه احساس شود که شما دارید
در یک دفتر خاطرات شخصی و صمیمی می‌نویسید
02:09
that's completelyبه صورت کامل privateخصوصی,
40
117667
1476
که کاملا خصوصی است،
02:11
yetهنوز at the sameیکسان time you want
everyoneهر کس in the worldجهان to readخواندن it.
41
119167
3267
با این حال می‌خواهید
همه‌ی دنیا آن را بخواند.
02:14
And I think partبخشی of that, the joyشادی of that
42
122458
2768
و فکر می‌کنم بخشی از آن، بخشی از لذت آن
02:17
is that we get to experienceتجربه things
from perspectivesدیدگاه ها from people
43
125250
3226
این است که ما باید از دیدگاه
مردمی چیزها را تجربه کنیم
02:20
who are completelyبه صورت کامل
differentناهمسان from ourselvesخودمان,
44
128500
2059
که کاملا با خودمان متفاوت هستند،
02:22
and sometimesگاه گاهی that's a niceخوب thing.
45
130583
1643
و بعضی اوقات این چیز خوبی است.
02:24
For exampleمثال, when I first joinedپیوست Twitterتوییتر,
46
132250
1976
برای مثال، وقتی اولین بار
عضو توئیتر شدم،
02:26
I foundپیدا شد that so manyبسیاری of the people
that I was followingذیل
47
134250
2851
فهمیدم بسیاری از افرادی را
که من دنبال می‌کنم
02:29
were talkingصحبت کردن about mentalذهنی healthسلامتی
and going to therapyدرمان
48
137125
2684
در مورد سلامت ذهنی و درمان آن
به شیوه‌هایی صحبت می‌کنند
02:31
in waysراه ها that had noneهیچ کدام of the stigmaشرم آور
that they oftenغالبا do
49
139833
3393
که هیچکدام از علائمی را که
02:35
when we talk about these issuesمسائل in personفرد.
50
143250
2518
وقتی ما در مورد آنها صحبت می‌کنیم، نداشت.
02:37
Throughاز طریق them, the conversationگفتگو
around mentalذهنی healthسلامتی was normalizedعادی شده است,
51
145792
3642
بین آنها، صحبت در مورد
سلامت روانی عادی بود،
02:41
and they helpedکمک کرد me realizeتحقق بخشیدن
that going to therapyدرمان was something
52
149458
3018
و آنها به من کمک کردند بفهمم که
رفتن برای درمان چیزی بود
02:44
that would help me as well.
53
152500
1601
که به من هم کمک می‌کرد.
02:46
Now, for manyبسیاری people,
54
154125
1809
این برای بسیاری از افراد،
02:47
it soundsبرای تلفن های موبایل like a scaryترسناک ideaاندیشه
to be talkingصحبت کردن about all these topicsموضوعات
55
155958
4476
ایده ترسناکی به نظر می‌رسد تا
در خصوص این موضوعات
02:52
so publiclyبه طور عمومی and so openlyبی پرده on the internetاینترنت.
56
160458
2893
کاملا عمومی و آشکار در اینترنت صحبت کنند.
02:55
I feel like a lot of people
think that it is a bigبزرگ, scaryترسناک thing
57
163375
4809
من احساس می‌کنم که بسیاری از مردم فکر
می‌کنند این موضوعی بزرگ و ترسناک است
03:00
to be onlineآنلاین if you're not
alreadyقبلا perfectlyکاملا and fullyبه طور کامل formedشکل گرفت.
58
168208
4143
که اگر قبل از اینکه خوب و کامل
شکل نگرفته‌ باشید آنلاین شوید.
03:04
But I think the internetاینترنت can be
actuallyدر واقع a great placeمحل to not know,
59
172375
3393
اما من فکر می‌کنم اینترنت می‌تواند
مکانی عالی برای ندانستن باشد،
03:07
and I think we can
treatدرمان شود that with excitementهیجان,
60
175792
3976
و من فکر می‌کنم ما می‌توانیم
با هیجان نسبت به آن رفتار کنیم،
03:11
because to me there's something
importantمهم about sharingبه اشتراک گذاری your imperfectionsنقص ها
61
179792
4601
چون برای من چیز مهمی در خصوص
به اشتراک گذاشتن نقص‌هایتان
03:16
and your insecuritiesناامنی
and your vulnerabilitiesآسیب پذیری ها
62
184417
3142
و تزلزل‌هایتان
و آسیب‌پذیری‌هایتان
03:19
with other people.
63
187583
1292
با دیگران وجود دارد.
03:22
(Laughterخنده)
64
190083
1768
(خنده)
03:23
Now, when someoneکسی sharesسهام
that they feel sadغمگین or afraidترسیدن
65
191875
3559
اگر کسی به اشتراک می‌گذارد
که احساس ناراحتی یا ترس می‌کند
03:27
or aloneتنها, for exampleمثال,
66
195458
1685
یا مثلا احساس تنهایی،
03:29
it actuallyدر واقع makesباعث می شود me feel lessکمتر aloneتنها,
67
197167
2142
این درواقع باعث می‌شود
کمتر احساس تنهایی کنم،
03:31
not by gettingگرفتن ridخلاص شدن از شر of any of my lonelinessتنهایی
68
199333
3101
نه از طریق رها شدن از تنهایی‌ام
03:34
but by showingنشان دادن me that I am not aloneتنها
69
202458
2435
بلکه با نشان دادن اینکه من
در احساس تنهایی کردن
03:36
in feelingاحساس lonelyتنهایی.
70
204917
1392
تنها نیستم.
03:38
And as a writerنویسنده and as an artistهنرمند,
71
206333
1726
و به عنوان یک نویسنده و هنرمند،
03:40
I careاهميت دادن very much about makingساخت
this comfortراحتی of beingبودن vulnerableآسیب پذیر
72
208083
3643
من خیلی برای این راحتی در
آسیب‌پذیر بودن اهمیت قائلم
03:43
a communalجمعی thing, something that we
can shareاشتراک گذاری with eachهر یک other.
73
211750
3226
چیزی مشترک، چیزی که می‌توانیم
با یکدیگر به اشتراک بگذاریم.
03:47
I'm excitedبرانگیخته about
externalizingبیرونی the internalداخلی,
74
215000
2518
من برای بیرونی کردن
چیزهای درونی هیجان زده هستم،
03:49
about takingگرفتن those invisibleنامرئی personalشخصی
feelingsاحساسات that I don't have wordsکلمات for,
75
217542
4934
در خصوص آن احساسات نامرئی
شخصی که لغتی برایشان ندارم،
03:54
holdingبرگزاری them to the lightسبک,
puttingقرار دادن wordsکلمات to them,
76
222500
2518
جلوی نور قرار دادن آنها،
به کلمه در آوردن آنها
03:57
and then sharingبه اشتراک گذاری them with other people
77
225042
1892
و سپس به اشتراک گذاشتن
آنها با دیگر مردم
03:58
in the hopesامیدوارم that it mightممکن help them
find wordsکلمات to find theirخودشان feelingsاحساسات as well.
78
226958
3715
با این امید که شاید به آنها کمک کند لغاتی
پیدا کنند که احساساتشان را پیدا کنند.
04:02
Now, I know that soundsبرای تلفن های موبایل like a bigبزرگ thing,
79
230697
2362
می‌دانم ممکن است کار بزرگی به نظر برسد،
04:05
but ultimatelyدر نهایت I'm interestedعلاقه مند
in puttingقرار دادن all these things
80
233083
2685
اما در کل من علاقمند به قرار دادن
تمام این چیزها
04:07
into smallکوچک, approachableقابل دسترسی است packagesبسته ها,
81
235792
2517
در بسته‌هایی کوچک و قابل دسترسی هستم،
04:10
because when we can hideپنهان شدن them
into these smallerکوچکتر piecesقطعات,
82
238333
2643
چون وقتی بتوانیم آنها را
در این قطعات کوچکتر مخفی کنیم،
04:13
I think they are easierآسان تر to approachرویکرد,
I think they're more funسرگرم کننده.
83
241000
2934
فکر می‌کنم دسترسی به آنها آسان‌تر است
فکر می‌کنم جالب‌ترهستند.
04:15
I think they can more easilyبه آسانی help us
see our sharedبه اشتراک گذاشته شده humannessانسانیت.
84
243958
2935
فکرمی‌کنم آسان‌تر به ما کمک می‌کنند
انسانیت مشترکمان را ببینیم
04:18
Sometimesگاهی that takes the formفرم
of a shortکوتاه storyداستان,
85
246917
2392
این موضوع گاهی اوقات
شکل داستان کوتاه را می‌گیرد،
04:21
sometimesگاه گاهی that takes the formفرم of
a cuteجذاب bookکتاب of illustrationsتصاویر, for exampleمثال.
86
249333
3560
گاهی اوقات هم برای مثال شاید شکل
کتابی زیبا از تصاویر را به خود بگیرد.
04:24
And sometimesگاه گاهی that takes the formفرم
87
252917
1601
و گاهی اوقات شکل
04:26
of a sillyاحمقانه jokeجوک
that I'll throwپرت كردن on the internetاینترنت.
88
254542
2475
یک شوخی احمقانه که من
در اینترنت پخش می‌کنم می‌گیرد.
04:29
For exampleمثال, a fewتعداد کمی monthsماه ها agoپیش,
I postedارسال شده this appبرنامه ideaاندیشه
89
257041
3476
برای مثال، چند ماه قبل، من
ایده‌ای یک اپلیکیشن را
04:32
for a dog-walkingسگ-پیاده روی serviceسرویس
90
260541
1935
برای خدمات راه بردن سگ منتشر کردم
04:34
where a dogسگ showsنشان می دهد up at your doorدرب
and you have to get out of the houseخانه
91
262500
3309
جایی که سگی جلوی درب خانه‌تان ظاهر می‌شود
و شما باید از خانه بیرون
04:37
and go for a walkراه رفتن.
92
265833
1268
و به پیاده روی بروید.
04:39
(Laughterخنده)
93
267125
1875
(خنده)
04:42
If there are appبرنامه developersتوسعه دهندگان
in the audienceحضار,
94
270333
2143
اگر توسعه دهنده نرم‌افزاری بین حاضرین هست،
04:44
please find me after the talk.
95
272500
1458
بعد از سخنرانی نزد من بیاید.
04:46
Or, I like to shareاشتراک گذاری everyهرکدام time
I feel anxiousمشتاق about sendingدر حال ارسال an emailپست الکترونیک.
96
274875
3601
یا من دوست دارم هر بار که از فرستادن
ایمیل مضطرب هستم را به اشتراک بگذارم.
04:50
When I signامضا کردن my emailsایمیل ها "Bestبهترین,"
97
278500
1434
ایمیلی که با «بهترین» می‌بندم
04:51
it's shortکوتاه for "I am tryingتلاش کن my bestبهترین,"
98
279958
2101
مخفف این است: «دارم
بهترین تلاشم را می‌کنم»
04:54
whichکه is shortکوتاه for "Please don't hateنفرت me,
I promiseوعده I'm tryingتلاش کن my bestبهترین!"
99
282083
3417
که مخفف این است «لطفا از من متنفر نباشید،
دارم بهترین تلاشم را می‌کنم!»
04:58
Or my answerپاسخ to the classicکلاسیک icebreakerیخچال فریزر,
100
286708
2518
یا پاسخ من به سر صحبت
بازکن‌های سنتی این است،
05:01
if I could have dinnerشام with anyoneهر کسی,
deadمرده or aliveزنده است, I would.
101
289250
2809
اگر می‌شد با هر مرده یا زنده‌ای
شام بخورم این کار را می‌کردم
05:04
I am very lonelyتنهایی.
102
292083
1310
من خیلی تنها هستم.
05:05
(Laughterخنده)
103
293417
1625
(خنده)
05:09
And I find that when
I postپست things like these onlineآنلاین,
104
297750
3893
و متوجه شدم وقتی چیزهایی شبیه این
به اشتراک می‌گذارم،
05:13
the reactionواکنش is very similarمشابه.
105
301667
1434
واکنش‌ها بسیار شبیه است.
05:15
People come togetherبا یکدیگر to shareاشتراک گذاری a laughخنده,
106
303125
1851
افراد دور هم جمع می‌شوند تا بخندند،
05:17
to shareاشتراک گذاری in that feelingاحساس,
107
305000
1309
تا برای آن احساس بخندند،
05:18
and then to disburseپرداخت just as quicklyبه سرعت.
108
306333
2101
و به همان سرعت پول خرج کنند.
05:20
(Laughterخنده)
109
308458
1560
(خنده)
05:22
Yes, leavingترک me onceیک بار again aloneتنها.
110
310042
2958
بله، یک بار دیگر من تنها می‌مانم.
05:26
But I think sometimesگاه گاهی these
little gatheringsتجمعات can be quiteکاملا meaningfulمعنی دار.
111
314250
4351
اما فکر می‌کنم گاهی اوقات این دورهمی‌ها
می‌تواند کاملا معنادار باشد.
05:30
For exampleمثال, when I graduatedفارغ التحصیل شد
from architectureمعماری schoolمدرسه
112
318625
2559
برای مثال، وقتی من از مدرسه‌ی
معماری فارغ‌التحصیل شدم
05:33
and I movedنقل مکان کرد to Cambridgeکمبریج,
113
321208
1310
و به کمبریج نقل مکان کردم،
05:34
I postedارسال شده this questionسوال:
114
322542
1476
این سوال را به اشتراک گذاشتم:
05:36
"How manyبسیاری people in your life
have you alreadyقبلا had
115
324042
2379
«با چند نفر در زندیگتان
آخرین صحبتتان را داشته‌اید؟»
05:38
your last conversationگفتگو with?"
116
326435
1435
05:40
And I was thinkingفكر كردن about
my ownخودت friendsدوستان who had movedنقل مکان کرد away
117
328958
3810
و به دوستان خودم فکر می‌کردم
که نقل مکان کرده بودند
05:44
to differentناهمسان citiesشهرها
and differentناهمسان countriesکشورها, even,
118
332792
2351
به شهرها و حتی کشورهای متفاوتی،
05:47
and how hardسخت it would be
for me to keep in touchدست زدن به with them.
119
335167
2809
و چقدر برایم دشوار است
که با آنها در ارتباط بمانم.
05:50
But other people startedآغاز شده replyingپاسخ دادن
and sharingبه اشتراک گذاری theirخودشان ownخودت experiencesتجربیات.
120
338000
3226
اما افراد دیگر شروع به پاسخ
و به اشتراک گذاشتن تجارب خودشان کردند.
05:53
Somebodyکسی talkedصحبت کرد about a familyخانواده memberعضو
they had a fallingافتادن out with.
121
341250
3143
شخصی در مورد یکی از اعضای خانواده
صحبت کرد که با او قهر کرده بود.
05:56
Someoneکسی talkedصحبت کرد about a lovedدوست داشتنی one
who had passedگذشت away
122
344417
2642
شخصی در مورد عزیزی صحبت کرد که
05:59
quicklyبه سرعت and unexpectedlyبر خلاف انتظار.
123
347083
1601
سریع و غیرمنتظره فوت کرده بود.
06:00
Someoneکسی elseچیز دیگری talkedصحبت کرد
about theirخودشان friendsدوستان from schoolمدرسه
124
348708
2435
شخصی دیگر در مورد دوستان مدرسه صحبت کرد
06:03
who had movedنقل مکان کرد away as well.
125
351167
1684
که به جایی دور نقل مکان کرده بودند.
06:04
But then something really niceخوب
startedآغاز شده happeningاتفاق می افتد.
126
352875
2726
اما بعد چیزی خوب شروع به اتفاق افتادن کرد.
06:07
Insteadبجای of just replyingپاسخ دادن to me,
127
355625
1518
به جای تنها پاسخ دادن به من،
06:09
people startedآغاز شده replyingپاسخ دادن to eachهر یک other,
128
357167
2392
مردم شروع به پاسخ دادن به یکدیگر کردند،
06:11
and they startedآغاز شده to talk to eachهر یک other
and shareاشتراک گذاری theirخودشان ownخودت experiencesتجربیات
129
359583
3310
و شروع کردند به صحبت با یکدیگر و
به اشتراک گذاشتن تجاربشان با یکدیگر
06:14
and comfortراحتی eachهر یک other
130
362917
1392
و آرام کردن یکدیگر
06:16
and encourageتشويق كردن eachهر یک other
to reachنائل شدن out to that friendدوست
131
364333
2935
و تشویق کردن یکدیگر تا با
آن دوست که مدتی با او
06:19
that they hadn'tتا به حال نیست spokenصحبت کرد to in a while
132
367292
1809
صحبت نکرده‌ بودند ارتباط برقرار کنند.
06:21
or that familyخانواده memberعضو
that they had a fallingافتادن out with.
133
369125
2601
یا آن عضو خانواده‌ای
که با او قهر کرده بودند.
06:23
And eventuallyدر نهایت, we got
this little tinyکوچک microcommunitymicrocommunity.
134
371750
4768
و درنهایت ما جامعه‌ی کوچک و ریزی
برای خودمان به دست آوردیم.
06:28
It feltنمد like this supportحمایت کردن groupگروه formedشکل گرفت
135
376542
2476
حس شکل گرفتن یک گروه حمایتی را داشت
06:31
of all sortsانواع of people comingآینده togetherبا یکدیگر.
136
379042
2601
از انواع مردمی که کنار یکدیگر آمده بودند.
06:33
And I think everyهرکدام time we postپست onlineآنلاین,
137
381667
3101
و من فکر می‌کنم هر بار که چیزی
در اینترنت به اشتراک می‌گذاریم
06:36
everyهرکدام time we do this, there's a chanceشانس
138
384792
1892
هر بار، شانسی وجود دارد
06:38
that these little
microcommunitiesمیکرو جوامع can formفرم.
139
386708
2143
که این جامعه‌های کوچک شکل بگیرند.
06:40
There's a chanceشانس that all sortsانواع
of differentناهمسان creaturesموجودات
140
388875
4018
شانس این وجود دارد که تمام موجودات مختلف
06:44
can come togetherبا یکدیگر and be drawnکشیده شده togetherبا یکدیگر.
141
392917
2184
می‌توانند کنار هم بیایند
و جذب یکدیگر شوند.
06:47
And sometimesگاه گاهی, throughاز طریق
the muckمرغ of the internetاینترنت,
142
395125
2268
و گاهی اوقات از وسط آشفتگی‌های اینترنت،
06:49
you get to find a kindredخانواده spiritروح.
143
397417
2208
شما باید روحی آشنا پیدا کنید.
06:53
Sometimesگاهی that's
in the readingخواندن the repliesپاسخ ها
144
401333
3018
گاهی اوقات این آشنایی در خواندن پاسخ‌ها
06:56
and the commentsنظرات sectionsبخش ها and findingیافته
a replyپاسخ that is particularlyبه خصوص kindنوع
145
404375
3476
و بخش‌های نظرات هست و پیدا کردن
پاسخی که به طور ویژه مهربان
06:59
or insightfulمتفکر or funnyخنده دار.
146
407875
1684
یا متفکرانه یا بامزه است.
07:01
Sometimesگاهی that's
in going to followدنبال کردن someoneکسی
147
409583
2893
گاهی اوقات در دنبال کردن کسی است
07:04
and seeingدیدن that they
alreadyقبلا followدنبال کردن you back.
148
412500
2726
و اینکه ببینید آنها از قبل
شما را دنبال می‌کنند.
07:07
And sometimesگاه گاهی that's in looking at someoneکسی
that you know in realواقعی life
149
415250
3268
و گاهی اوقات در دیدن کسی است
که در دنیای واقعی او را می‌شناسید
07:10
and seeingدیدن the things that you writeنوشتن
and the things that they writeنوشتن
150
418542
3184
و دیدن چیزهایی که شما می‌نویسید
و چیزهایی که آنها می‌نویسند
07:13
and realizingتحقق that you shareاشتراک گذاری so manyبسیاری
of the sameیکسان interestsمنافع as they do,
151
421750
3309
و فهمیدن اینکه شما علایق مشترک
بسیاری مثل آنها دارید،
07:17
and that bringsبه ارمغان می آورد them
closerنزدیک تر togetherبا یکدیگر to you.
152
425083
2185
و این آنها را به شما نزدیک‌تر می‌کند.
07:19
Sometimesگاهی, if you're luckyخوش شانس,
153
427292
2184
گاهی اوقات اگر خوش شانس باشید،
07:21
you get to meetملاقات anotherیکی دیگر alienبیگانه.
154
429500
1958
بیگانه‌‎ی دیگری را ملاقات می‌کنید.
07:24
[when two aliebnsaliebns find eachهر یک other
in a strangeعجیب placeمحل,
155
432874
2477
[وقتی دو بیگنانه یکدیگر را
در مکانی عجیب پیدا کنند،
07:27
it feelsاحساس می کند a litlelitle more like home]
156
435375
1601
کمی بیشتر حس خانه را می‌دهد]
07:29
But I am worriedنگران, too,
because as we all know,
157
437000
2184
اما من نیز نگرانم، چون همه‌ی ما می‌دانیم،
07:31
the internetاینترنت for the mostاکثر partبخشی
doesn't feel like this.
158
439208
3018
بخش عمده‌ی اینترنت این حس را ندارد.
07:34
We all know that for the mostاکثر partبخشی,
159
442250
1726
همه‌ی ما می‌دانیم که به طور عمده،
07:36
the internetاینترنت feelsاحساس می کند like a placeمحل
where we misunderstandسوء تفاهم eachهر یک other,
160
444000
3684
اینترنت حس مکانی را دارد که
ما منظور یکدیگر را متوجه نمی‌شویم،
07:39
where we come into conflictدرگیری
with eachهر یک other,
161
447708
3792
جایی که با هم دعوا می‌کنیم،
07:44
where there's all sortsانواع of confusionگیجی
and screamingجیغ زدن and yellingفریاد زدن and shoutingداد زدن,
162
452583
5268
جایی که انواع گیج‌ شدن
و جیغ و داد و فریاد وجود دارد،
07:49
and it feelsاحساس می کند like
there's too much of everything.
163
457875
2309
این حس را دارد که از همه چیز
بیش از حد وجود دارد.
07:52
It feelsاحساس می کند like chaosهرج و مرج,
164
460208
1351
احساس هرج و مرج دارد،
07:53
and I don't know how to squareمربع away
the badبد partsقطعات with the good,
165
461583
4226
و من نمی‌دانم چگونه بخش‌های
بد را از خوب جدا کنم،
07:57
because as we know and as we'veما هستیم seenمشاهده گردید,
166
465833
1810
چون همانگونه که می‌دانیم و دیده‌ایم،
07:59
the badبد partsقطعات can really, really hurtصدمه us.
167
467667
3750
بخش‌های بد واقعا، واقعا می‌توانند
به ما صدمه بزنند.
08:04
It feelsاحساس می کند to me that the platformsسیستم عامل ها
that we use to inhabitساکن these onlineآنلاین spacesفضاها
168
472417
5059
من حس می‌کنم چارچوب‌هایی که ما برای سکونت
در این فضاهای آنلاین استفاده می‌کنیم
08:09
have been designedطراحی شده
eitherیا ignorantlyنادان or willfullyآگاهانه
169
477500
2601
آگاهانه یا ناآگاهانه طراحی شده‌اند
08:12
to allowاجازه دادن for harassmentآزار و اذیت and abuseسو استفاده کردن,
to propagateرواج دادن misinformationاطلاعات غلط,
170
480125
3768
تا اجازه‌ی آزار و سواستفاده را بدهند،
تا اطلاعات غلط را تبلیغ کنند،
08:15
to enableفعال کردن hatredنفرت and hateنفرت speechسخنرانی - گفتار
and the violenceخشونت that comesمی آید from it,
171
483917
3684
تا تنفر و سخنان تنفرآمیز و خشونتی که
از آن نشات می‌گیرد را ممکن بسازند،
08:19
and it feelsاحساس می کند like
noneهیچ کدام of our currentجاری platformsسیستم عامل ها
172
487625
2351
و اینگونه حس می‌شود که
هیچکدام از چارچوب‌های فعلی
08:22
are doing enoughکافی
to addressنشانی and to fixثابت that.
173
490000
2083
برای اصلاح و اداره کردن
آن کفایت نمی‌کند.
08:24
But still, and maybe
probablyشاید unfortunatelyمتاسفانه,
174
492792
3684
اما همچنان، و شاید احتمالا متاسفانه،
08:28
I'm still drawnکشیده شده to these onlineآنلاین spacesفضاها,
as manyبسیاری othersدیگران are,
175
496500
3643
من مثل خیلی‌های دیگر
به این فضاهای آنلاین کشیده می‌شوم،
08:32
because sometimesگاه گاهی it just feelsاحساس می کند
like that's where all the people are.
176
500167
4267
چون گاهی اوقات این حس وجود دارد که این
جایی است که همه‌ی مردم آنجا قرار دارند.
08:36
And I feel sillyاحمقانه
177
504458
1810
و من گاهی احساس حماقت
08:38
and stupidاحمق sometimesگاه گاهی
178
506292
2101
و نادانی می‌کنم
08:40
for valuingارزیابی these smallکوچک momentsلحظات
of humanانسان connectionارتباط in timesبار like these.
179
508417
4891
برای ارزش گذاشتن بر اینچنین
لحظات کوچکی از ارتباط انسانی.
08:45
But I've always operatedکار می کند underزیر this ideaاندیشه
180
513332
2311
اما همیشه تحت این ایده عمل کرده‌ام
08:47
that these little momentsلحظات of humannessانسانیت
are not superfluousضروری است.
181
515667
4851
که این لحظات کوچک انسانیت اضافی نیستند.
08:52
They're not retreatsعقب نشینی می کند
from the worldجهان at all,
182
520542
2059
آنها به هیچ عنوان
عقب نشینی از دنیا نیستند،
08:54
but insteadبجای they're the reasonsدلایل
why we come to these spacesفضاها.
183
522625
2851
در عوض آنها دلایلی هستند
که به این فضاها می‌آییم.
08:57
They are importantمهم and vitalحیاتی
and they affirmتأیید کنید and they give us life.
184
525500
3167
آنها مهم و ضروری هستند و آنها
تایید می‌کنند و به ما زندگی می‌دهند.
09:02
And they are these tinyکوچک,
temporaryموقت sanctuariesپناهگاه ها
185
530333
2810
و آنها این پناهگاههای کوچک
و موقتی هستند که
09:05
that showنشان بده us that we are not
as aloneتنها as we think we are.
186
533167
2708
به ما نشان می‌دهند ما
آنگونه که فکر می‌کنیم تنها نیستیم.
09:09
And so yes, even thoughگرچه life is badبد
and everyone'sهر کس sadغمگین
187
537792
2809
و خب بله، اگرچه زندگی بد است
و همه ناراحت هستند
09:12
and one day we're all going to dieمرگ --
188
540625
2726
و روزی همه ما قرار است از دنیا برویم --
09:15
[look. life is badبد. everyoneseveryones sadغمگین.
189
543375
1643
[نگاه کن. زندگی بد است
همه ناراحتند
09:17
We're all gonaگنا dieمرگ, but i alredyآلریدی boughtخریداری شد
this inflatableتورم bounceybouncey castleقلعه
190
545042
3309
همه ما قرار است بمیریم، اما من
این قلعه‌ بادی فنری را خریده‌ام
09:20
so are u gonaگنا take Urاور shoesکفش off or not]
191
548375
1934
پس می‌خواهی کفشهایت را در بیاوری یا نه]
09:22
I think the inflatableتورم metaphoricalاستعاره
bouncyفنری castleقلعه in this caseمورد
192
550333
4560
من فکر می‌کنم قلعه‌ی بادی فنری
استعاره‌ای در این مورد
09:26
is really our relationshipsروابط
and our connectionsارتباطات to other people.
193
554917
4875
در واقع روابط و ارتباطات ما با دیگران است.
09:34
And so one night,
194
562542
1309
پس یک شب،
09:35
when I was feelingاحساس particularlyبه خصوص sadغمگین
and hopelessنومید about the worldجهان,
195
563875
3101
وقتی خیلی احساس ناراحتی
و ناامیدی از دنیا داشتم،
09:39
I shoutedفریاد زد: out to the voidخالی,
196
567000
2184
سر خلاء فریاد زدم،
09:41
to the lonelyتنهایی darknessتاریکی.
197
569208
1310
سر تاریکیِ تنهایی.
09:42
I said, "At this pointنقطه,
loggingثبت وقایع on to socialاجتماعی mediaرسانه ها
198
570542
3142
گفتم، «در این لحظه، ورود به رسانه اجتماعی
09:45
feelsاحساس می کند like holdingبرگزاری someone'sکسی هست handدست
at the endپایان of the worldجهان."
199
573708
2976
مثل نگه داشتن دست کسی در انتهای دنیاست.»
09:48
And this time, insteadبجای of
the voidخالی respondingپاسخ دادن,
200
576708
2476
و این بار، به جای پاسخ دادن خلاء،
09:51
it was people who showedنشان داد up,
201
579208
2643
مردم بودند که ظاهر شدند،
09:53
who startedآغاز شده replyingپاسخ دادن to me and then
who startedآغاز شده talkingصحبت کردن to eachهر یک other,
202
581875
3684
که شروع به پاسخ دادن به من کردند و سپس
شروع به صحبت با یکدیگر کردند،
09:57
and slowlyبه آرامی this little
tinyکوچک communityجامعه formedشکل گرفت.
203
585583
3226
و به آهستگی این جامعه‌ی
کوچک و ریز شکل گرفت.
10:00
Everybodyهمه cameآمد togetherبا یکدیگر to holdنگه دارید handsدست ها.
204
588833
2125
همه دور هم آمدند تا دست یکدیگر را بگیرند.
10:03
And in these dangerousخطرناک است and unsureمطمئن نیستم timesبار,
205
591875
4184
و در این دوران خطرناک و ناامن،
10:08
in the midstدر میان of it all,
206
596083
2101
در میان تمام این چیزها،
10:10
I think the thing that we have
to holdنگه دارید on to is other people.
207
598208
4393
من فکر می‌کنم چیزی که باید
نگه داریم مردم هستند.
10:14
And I know that is a smallکوچک thing
madeساخته شده up of smallکوچک momentsلحظات,
208
602625
4434
و می‌دانم این چیز کوچکی است
که از لحظات کوچک ساخته شده،
10:19
but I think it is one tinyکوچک,
tinyکوچک sliverچاقو of lightسبک
209
607083
3435
اما فکر می‌کنم این یک
نور کوچکِ کوچکِ نقره‌ای است
10:22
in all the darknessتاریکی.
210
610542
1809
در تمام این تاریکی.
10:24
Thank you.
211
612375
1268
متشکرم.
10:25
(Applauseتشویق و تمجید)
212
613667
4517
(تشویق)
10:30
Thank you.
213
618208
1268
متشکرم.
10:31
(Applauseتشویق و تمجید)
214
619500
3875
(تشویق)
Translated by Masoud Motamedifar
Reviewed by Mansoureh Hadavand

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Jonny Sun - Screenwriter, author, artist
Jonny Sun wears many hats, creating work across multiple fields and modes that speaks to the increasingly expansive society in which we live.

Why you should listen

Jonny Sun never felt that the multi-hyphenate description of screenwriter/humorist/author/artist/researcher/technologist made much sense. He is a writer for the Netflix original series BoJack Horseman and is currently writing the screenplay for an original idea with Fox Family and Chernin Entertainment. He also wrote and illustrated the best-selling graphic novel Everyone's a Aliebn When Ur a Aliebn Too, illustrated Lin-Manuel Miranda's GMorning, Gnight! and regularly writes online.

Sun is currently pursuing a PhD at MIT, where he's studying social media communities and making art about artificial intelligence with the metaLAB at Harvard. He helped develop The Laughing Room, a self-aware sitcom set that plays a laugh track based on what participants say in the room. His work explores how technology interfaces with our lived, human experiences, believing that this critical eye on technology is essential to the stories we tell about contemporary life.

Sun's work comes from deeply personal places, asking: "Does anyone else feel this way too?" He seeks to feel less alone in the world and to try to help others feel less alone, too -- by making things that connect to people, and then connect people; by making work that helps people feel seen and find each other. 

More profile about the speaker
Jonny Sun | Speaker | TED.com