ABOUT THE SPEAKER
Ken Kamler - Adventure physician
Ken Kamler has served as doctor on some of the world’s most daring expeditions, but also performs delicate microsurgery when at home in New York.

Why you should listen

Ken Kamler has practiced medicine in some of the most extreme conditions on Earth -- from the Andes mountains to the Antarctic ice to the Amazon rainforest. Many of his expeditions have been in concert with National Geographic, helping teams to carry out geological research and precision mapping less traveled areas of the world. He has also served as the chief high altitude physician in research by NASA, helping examine the human body’s response to high altitudes.

When not on expedition to a remote corner of the globe, Kamler practices microsurgery, specializing in hand reconstruction and finger reattachment. He has also chronicled his adventures in the books Doctor on Everest and Surviving the Extremes: A Doctor's Journey to the Limits of Human Endurance. His treatment of the climbers in the largest disaster to happen on Mount Everest was portrayed in the book Into Thin Air and in the IMAX film documentary, Everest. He has been active in promoting the Boy Scouts of America and currently serves as their Founders District Chairman in Queens, NY.

More profile about the speaker
Ken Kamler | Speaker | TED.com
TEDMED 2009

Ken Kamler: Medical miracle on Everest

کن کملر : معجزه پزشکی در اورست

Filmed:
829,174 views

زمانی که بدترین فاجعه در تاریخ اورست اتفاق افتاد , کن کملر تنها پزشک در آن کوهستان بود. او در TEDMED داستان باورنکردنی نبرد کوهنوردان در برابر شرایط طاقط فرسا را می گوید و از تکنولوژی عکسبرداری مغز برای نمایش معجزه پزشکی که برای یکی از افراد که 36 ساعت در برف مدفون شده بود استفاده می کند.
- Adventure physician
Ken Kamler has served as doctor on some of the world’s most daring expeditions, but also performs delicate microsurgery when at home in New York. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:15
OK. We'veما هستیم heardشنیدم a lot of people
0
0
3000
خوب , ما شنیده ایم که خیلی از افراد در این کنفرانس از توانمندی ذهن بشرصحبت می کنند
00:18
speakصحبت at this conferenceکنفرانس
1
3000
2000
خوب , ما شنیده ایم که خیلی از افراد در این کنفرانس از توانمندی ذهن بشرصحبت می کنند
00:20
about the powerقدرت of the humanانسان mindذهن.
2
5000
3000
خوب , ما شنیده ایم که خیلی از افراد در این کنفرانس از توانمندی ذهن بشرصحبت می کنند
00:23
And what I'd like to do todayامروز
3
8000
2000
و کاری که من امروز می خواهم برای شما انجام دهم ارائه یک مثال زنده از این است که
00:25
is give you a vividزنده exampleمثال
4
10000
2000
و کاری که من امروز می خواهم برای شما انجام دهم ارائه یک مثال زنده از این است که
00:27
of how that powerقدرت can be unleashedرها شده
5
12000
2000
وقتی یک نفر در شرایط نجات از مرگ است چگونه آن قدرت آزاد می شود
00:29
when someoneکسی is in a survivalبقاء situationوضعیت,
6
14000
3000
وقتی یک نفر در شرایط نجات از مرگ است چگونه آن قدرت آزاد می شود
00:32
how the will to surviveزنده ماندن can bringآوردن that out in people.
7
17000
3000
چگونه "امید به زنده ماندن" می تواند این قدرت را برای مردم به ارمغان می آورد
00:36
This is an incidentحادثه whichکه occurredرخ داده است on Mountکوه Everestاورست;
8
21000
3000
این یک رویداد است که در کوه اورست رخ داد
00:39
it was the worstبدترین disasterفاجعه in the historyتاریخ of Everestاورست.
9
24000
4000
این بدترین فاجعه در تاریخ اورست بود
00:43
And when it occurredرخ داده است, I was the only doctorدکتر on the mountainکوه.
10
28000
3000
و زمانی که این رخ داد , من تنها پزشک در کوهستان بودم
00:46
So I'll take you throughاز طریق that
11
31000
2000
خوب من به شما کمک می کنم تا با آن آشنا شوید
00:48
and we'llخوب see what it's like
12
33000
3000
و خواهیم دید که چگونه است وقتی یک نفر واقعا امید به زنده ماندن را دارد
00:51
when someoneکسی really
13
36000
2000
و خواهیم دید که چگونه است وقتی یک نفر واقعا امید به زنده ماندن را دارد
00:53
summonsاحضار the will to surviveزنده ماندن.
14
38000
2000
و خواهیم دید که چگونه است وقتی یک نفر واقعا امید به زنده ماندن را دارد
00:55
OK, this is Mountکوه Everestاورست.
15
40000
2000
خوب , این کوه اورست است
00:57
It's 29,035 feetپا highبالا.
16
42000
2000
که 29035 فوت است
00:59
I've been there sixشش timesبار: Fourچهار timesبار I did work with Nationalملی Geographicجغرافیایی,
17
44000
3000
من تا به حال شش بار به آنجا رفتم , چهار مرتبه برای انجام اندازه گیری صفحات زمین شناختی با جغرافیای ملی کار کردم
01:02
makingساخت tectonicتکتونیکی plateبشقاب measurementsاندازه گیری ها;
18
47000
2000
من تا به حال شش بار به آنجا رفتم , چهار مرتبه برای انجام اندازه گیری صفحات زمین شناختی با جغرافیای ملی کار کردم
01:04
twiceدو برابر, I wentرفتی with NASAناسا
19
49000
2000
دو مرتبه همراه با ناسا برای نصب دستگاه های سنجش از راه دور رفتم
01:06
doing remoteاز راه دور sensingسنجش devicesدستگاه ها.
20
51000
3000
دو مرتبه همراه با ناسا برای نصب دستگاه های سنجش از راه دور رفتم
01:09
It was on my fourthچهارم tripسفر to Everestاورست
21
54000
2000
این چهارمین سفر من به اورست بود
01:11
that a cometدنباله دار passedگذشت over the mountainکوه. Hyakutakeهیوکوتاک.
22
56000
3000
که یک ستاره دنباله دار از روی کوهستان رد شد
01:14
And the Sherpasشرپاها told us then
23
59000
2000
و شرپاها به ما گفتند که این بسیار بدشگون است
01:16
that was a very badبد omenعلامت,
24
61000
2000
و شرپاها به ما گفتند که این بسیار بدشگون است
01:18
and we should have listenedگوش داد to them.
25
63000
2000
و ما باید به آنها گوش دهیم
01:20
Everestاورست is an extremeمفرط environmentمحیط.
26
65000
3000
اورست یک محیط سرسخت است
01:23
There's only one-thirdیک سوم as much oxygenاکسیژن at the summitاجلاس سران as there is at seaدریا levelسطح.
27
68000
3000
فقط به اندازه یک سوم میزان اکسیژن سطح دریا در قله وجود دارد
01:26
Nearنزدیک the summitاجلاس سران, temperaturesدرجه حرارت
28
71000
2000
در نزدیک قله , حرارت می تواند به 40 درجه زیر صفر برسد
01:28
can be 40 degreesدرجه belowدر زیر zeroصفر.
29
73000
2000
در نزدیک قله , حرارت می تواند به 40 درجه زیر صفر برسد
01:30
You can have windsباد 20 to 40 milesمایل an hourساعت.
30
75000
2000
ممکن است بادهایی با سرعت بیست تا چهل مایل بر ساعت بوزد
01:32
It's actuallyدر واقع a wind-chillباد سرد factorعامل
31
77000
2000
این در حقیقت فاکتور سرماى حاصله از وزش باد است
01:34
whichکه is lowerپایین تر than a summerتابستان day on Marsمریخ.
32
79000
3000
که از سرمای مریخ در یک روز تابستانی هم کمتر است
01:38
I rememberیاد آوردن one time beingبودن up nearنزدیک the summitاجلاس سران,
33
83000
2000
به یاد دارم که یک بار , نزدیک به قله بودیم
01:40
I reachedرسیده است into my down jacketژاکت
34
85000
2000
من دستم را داخل ژاکتم کردم
01:42
for a drinkنوشیدن from my waterاب bottleبطری,
35
87000
2000
تا از بطری آبی که داخل ژاکتم بود بنوشم
01:44
insideداخل my down jacketژاکت,
36
89000
2000
تا از بطری آبی که داخل ژاکتم بود بنوشم
01:46
only to discoverكشف كردن that the waterاب was alreadyقبلا frozenمنجمد solidجامد.
37
91000
3000
تنها چیزی که پیدا کردم آبی بود که یخ زده بود
01:49
That givesمی دهد you an ideaاندیشه of just how severeشدید
38
94000
2000
این به شما نشان می دهد که همه چیز در نزدیکی قله چقدر طاقت فرسا است
01:51
things are nearنزدیک the summitاجلاس سران.
39
96000
3000
این به شما نشان می دهد که همه چیز در نزدیکی قله چقدر طاقت فرسا است
01:55
OK, this is the routeمسیر up Everestاورست.
40
100000
2000
خوب , این خط مسیر تا بالای اورست است
01:57
It startsشروع می شود at baseپایه campاردوگاه, at 17,500 feetپا.
41
102000
4000
این مسیر از کمپ اصلی در ارتفاع 17500 فوت شروع می شود
02:01
Campاردوگاه One, 2,000 feetپا higherبالاتر.
42
106000
3000
کمپ اول , 2000 فوت بالاتر است
02:04
Campاردوگاه Two, anotherیکی دیگر 2,000 feetپا higherبالاتر up,
43
109000
2000
کمپ دو , یک 2000 متر دیگر بالاتر است
02:06
what's calledبه نام the Westernغربی CwmCwm.
44
111000
2000
چیزی که به آن چالگاه غربی می گویند
02:08
CampThreeکمپ تری is at the baseپایه of Lhotseلوتس,
45
113000
2000
کمپ سه در مبدا لوتس قرار دارد
02:10
whichکه is the fourthچهارم highestبالاترین mountainکوه in the worldجهان, but it's dwarfedکوتوله by Everestاورست.
46
115000
3000
که چهارمین بلندترین قله جهان است ولی نسبت به اورست کوتاه جلوه می کند
02:13
And then Campاردوگاه Fourچهار is the highestبالاترین campاردوگاه;
47
118000
3000
و سپس کمپ چهارم که مرتفع ترین کمپ است
02:16
that's 3,000 feetپا shortکوتاه of the summitاجلاس سران.
48
121000
3000
این 3000 فوت پایین تر از قله است
02:20
This is a viewچشم انداز of baseپایه campاردوگاه.
49
125000
2000
این یک چشم انداز از کمپ اصلی است
02:22
This is pitchedتنگ on a glacierیخچال و فریزر at 17,500 feetپا.
50
127000
3000
این بر روی یک یخچال طبیعی در ارتفاع 17500 قرار دارد
02:25
It's the highestبالاترین pointنقطه you can bringآوردن your yaksyaks
51
130000
2000
این بلندترین نقطه ای است که می توانید گاومیشهایتان را ببرید
02:27
before you have to unloadتخلیه کردن.
52
132000
2000
قبل از این باید بارهایتان را خالی کنید
02:29
And this is what they unloadedتخلیه شده for me:
53
134000
2000
و این چیزهایی است که از من برداشتند
02:31
I had fourچهار yakیكی loadsبارها of medicalپزشکی suppliesتدارکات,
54
136000
2000
من چهار گاومیش با بارهای تجهیزات پزشکی داشتم
02:33
whichکه are dumpedتخلیه شده in a tentچادر,
55
138000
2000
که در یک خیمه ریخته شده اند
02:35
and here I am tryingتلاش کن to arrangeترتیب دادن things.
56
140000
3000
و در اینجا من تلاش می کنم که وسایل را دسته بندی کنم
02:38
This was our expeditionاکسپدیشن.
57
143000
2000
این ماموریت ما بود
02:40
It was a Nationalملی Geographicجغرافیایی expeditionاکسپدیشن,
58
145000
2000
این یک سفر اکتشافی مربوط به جغرافیای ملی بود
02:42
but it was organizedسازمان یافته است by The Explorersاکتشافات Clubباشگاه.
59
147000
2000
ولی توسط کلوپ کاوشگاران سازماندهی می شد
02:44
There were threeسه other expeditionsاکسپدیشن ها on the mountainکوه,
60
149000
2000
سه گروه اکتشافی دیگر هم در کوهستان حضور داشت،
02:46
an Americanآمریکایی teamتیم, a Newجدید Zealandزلال teamتیم
61
151000
2000
یک تیم آمریکایی , یک تیم نیوزلندی
02:48
and an IMAXIMAX teamتیم.
62
153000
2000
و یک تیم آی مکس
02:52
And, after actuallyدر واقع two monthsماه ها of preparationآماده سازی,
63
157000
3000
و در واقع بعد از دو ماه آماده سازی
02:55
we builtساخته شده our campsاردوگاه ها all the way up the mountainکوه.
64
160000
3000
کمپهایمان را در تمام مسیر کوهستان بر پا کردیم
02:58
This is a viewچشم انداز looking up the icefallتگرگ,
65
163000
2000
این یک نما از بالای آبشار یخی است
03:00
the first 2,000 feetپا of the climbبالا رفتن
66
165000
2000
اولین 2000 فوت که از کمپ اصلی به سمت بالا حرکت می کنید
03:02
up from baseپایه campاردوگاه.
67
167000
2000
اولین 2000 فوت که از کمپ اصلی به سمت بالا حرکت می کنید
03:05
And here'sاینجاست a pictureعکس in the icefallتگرگ;
68
170000
2000
و این یک تصویر از آبشار یخی است
03:07
it's a waterfallآبشار, but it's frozenمنجمد, but it movesحرکت می کند very slowlyبه آرامی,
69
172000
3000
این یک آبشار است ولی یخ زده با این وجود خیلی آهسته حرکت می کند
03:10
and it actuallyدر واقع changesتغییرات everyهرکدام day.
70
175000
2000
و در واقع هر روز تغییر می کند
03:12
When you're in it, you're like a ratموش in a mazeمارپیچ;
71
177000
2000
وقتی بین اینها هستید مثل یک موش در مسیرهای مارپیچی گم می شوید حتی نمی توانید بالا را ببینید
03:14
you can't even see over the topبالا.
72
179000
2000
وقتی بین اینها هستید مثل یک موش در مسیرهای مارپیچی گم می شوید حتی نمی توانید بالا را ببینید
03:17
This is nearنزدیک the topبالا of the icefallتگرگ.
73
182000
2000
این حدودا بالای آبشار یخی است
03:19
You want to climbبالا رفتن throughاز طریق at night when the iceیخ is frozenمنجمد.
74
184000
3000
وقتی می خواهید صعود کنید بهتر است که در شب باشد هنگامی که یخ ها منجمد هستند
03:22
That way, it's lessکمتر likelyاحتمال دارد to tumbleکشیدن down on you.
75
187000
2000
در این صورت , احتمال این که یخ ها روی شما خراب شوند کمتر است
03:24
These are some climbersکوه نوردان reachingرسیدن به the topبالا of the icefallتگرگ just at sun-upخورشید.
76
189000
3000
اینها چندتا کوهنورد هستند که در طلوع خورشید به سمت بالای آبشار یخی حرکت می کنند
03:30
This is me crossingعبور a crevasseنفوذ.
77
195000
2000
این من هستم در حال عبور از یک شکاف
03:32
We crossصلیب on aluminumآلومینیوم laddersنردبان with safetyایمنی ropesطناب ها attachedمتصل شده.
78
197000
3000
ما ازطریق پلی از نردبان آلومینیومی با طنابهای محافظتی متصل به آن عبور می کنیم
03:37
That's anotherیکی دیگر crevasseنفوذ.
79
202000
2000
این یک شکاف دیگر است
03:39
Some of these things are 10 storiesداستان ها deepعمیق or more,
80
204000
2000
بعضی از اینها ده طبقه یا بیشتر عمق دارد
03:41
and one of my climbingسنگ نوردی friendsدوستان saysمی گوید that
81
206000
2000
و یکی از همنوردان من گفت که علت این که ما شبها صعود می کنیم
03:43
the reasonدلیل we actuallyدر واقع climbبالا رفتن at night
82
208000
2000
و یکی از همنوردان من گفت که علت این که ما شبها صعود می کنیم
03:45
is because if we ever saw the bottomپایین
83
210000
2000
این است که اگر یکبار پایین مسیری را که بر آن می گذریم ببینیم هرگز این کار را انجام نخواهیم داد
03:47
of what we're climbingسنگ نوردی over,
84
212000
2000
این است که اگر یکبار پایین مسیری را که بر آن می گذریم ببینیم هرگز این کار را انجام نخواهیم داد
03:49
we would never do it.
85
214000
3000
این است که اگر یکبار پایین مسیری را که بر آن می گذریم ببینیم هرگز این کار را انجام نخواهیم داد
03:52
Okay. This is Campاردوگاه One.
86
217000
2000
خوب , این کمپ شماره یک است
03:54
It's the first flatتخت spotنقطه you can reachنائل شدن
87
219000
2000
این اولین نقطه مسطحی است که بعد ازرسیدن به بالای آبشار یخی به آن برخورد می کنید
03:56
after you get up to the topبالا of the icefallتگرگ.
88
221000
3000
این اولین نقطه مسطحی است که بعد ازرسیدن به بالای آبشار یخی به آن برخورد می کنید
03:59
And from there we climbبالا رفتن up to Campاردوگاه Two,
89
224000
3000
و از آنجا به سمت کمپ دو صعود می کنیم که منظره جلوی عکس است
04:02
whichکه is sortمرتب سازی of the foregroundپیش زمینه.
90
227000
2000
و از آنجا به سمت کمپ دو صعود می کنیم که منظره جلوی عکس است
04:04
These are climbersکوه نوردان movingدر حال حرکت up the Lhotseلوتس faceصورت,
91
229000
2000
اینها کوهنوردانی هسنتد که از جبهه لوتسه به سمت بالا به سمت کمپ سوم حرکت می کنند
04:06
that mountainکوه towardبه سمت Campاردوگاه Threeسه.
92
231000
2000
اینها کوهنوردانی هسنتد که از جبهه لوتسه به سمت بالا به سمت کمپ سوم حرکت می کنند
04:08
They're on fixedدرست شد ropesطناب ها here.
93
233000
2000
آنها با طنابهای ثابت حرکت می کنند
04:10
A fallسقوط here, if you weren'tنبودند ropedروپوش in,
94
235000
2000
یک سقوط در اینجا اگر به طناب حرکت نکنید به معنی 5000 فوت سقوط است
04:12
would be 5,000 feetپا down.
95
237000
3000
یک سقوط در اینجا اگر به طناب حرکت نکنید به معنی 5000 فوت سقوط است
04:16
This is a viewچشم انداز takenگرفته شده from campاردوگاه threeسه.
96
241000
2000
این یک نما از کمپ سه هست
04:18
You can see the Lhotseلوتس faceصورت is in profileمشخصات,
97
243000
2000
شما جبهه لوتسه را به صورت نیمرخ می بینید
04:20
it's about a 45 degreeدرجه angleزاویه. It takes two daysروزها to climbبالا رفتن it,
98
245000
3000
این تقریبا یک زاویه 45 درجه دارد . دو روز طول می کشد تا آن را صعود کنید
04:23
so you put the campاردوگاه halfwayنیمه راه throughاز طریق.
99
248000
2000
پس باید یک کمپ در میانه مسیر برپا کنید
04:25
If you noticeاطلاع, the summitاجلاس سران of Everestاورست is blackسیاه.
100
250000
2000
اگر دقت کرده باشید قله اورست سیاه است
04:27
There's no iceیخ over it.
101
252000
2000
هیچ برفی بر روی آن نیست
04:29
And that's because Everestاورست is so highبالا,
102
254000
2000
و علتش این است که اورست بسیار بلند است , در مسیر تند باد است
04:31
it's in the jetجت streamجریان,
103
256000
2000
و علتش این است که اورست بسیار بلند است , در مسیر تند باد است
04:33
and windsباد are constantlyبه طور مداوم scouringتمیز کردن the faceصورت,
104
258000
2000
و بادها به صورت مداوم آن جناح را تمیز می کنند
04:35
so no snowبرف getsمی شود to accumulateانباشتن.
105
260000
2000
پس هیچ برفی نمی تواند روی آن جمع شود
04:37
What looksبه نظر می رسد like a cloudابر behindپشت the summitاجلاس سران ridgeرج
106
262000
2000
چیزی که شبیه یک ابر در پشت خط الراس قله است , در حقیقت برفهایی است که با وزش باد از قله کنده می شوند
04:39
is actuallyدر واقع snowبرف beingبودن blownدمیده شده off the summitاجلاس سران.
107
264000
3000
چیزی که شبیه یک ابر در پشت خط الراس قله است , در حقیقت برفهایی است که با وزش باد از قله کنده می شوند
04:45
This is on the way up from Campاردوگاه Threeسه to Campاردوگاه Fourچهار,
108
270000
2000
این مسیر بین کمپ سه تا کمپ چهار است
04:47
movingدر حال حرکت in, up throughاز طریق the cloudsابرها.
109
272000
3000
در حال حرکت به سمت بالا تا درون ابرها
04:52
And this is at Campاردوگاه Fourچهار.
110
277000
2000
و این کمپ چهار است
04:54
Onceیک بار you get to Campاردوگاه Fourچهار, you have maybe 24 hoursساعت ها
111
279000
3000
وقتی به کمپ چهار می رسید , 24 ساعت زمان دارید تا تصمیم گیری کنید که به قله بروید یا نه
04:57
to decideتصميم گرفتن if you're going to go for the summitاجلاس سران or not.
112
282000
2000
وقتی به کمپ چهار می رسید , 24 ساعت زمان دارید تا تصمیم گیری کنید که به قله بروید یا نه
04:59
Everybody'sهمه است on oxygenاکسیژن, your suppliesتدارکات are limitedمحدود,
113
284000
3000
همه از اکسیژن استفاده می کنند و تجهیزات شما محدود است
05:02
and you eitherیا have to go up or go down,
114
287000
2000
و می توانید به سمت بالا یا پایین بروید
05:04
make that decisionتصمیم گیری very quicklyبه سرعت.
115
289000
3000
این تصمیم را باید خیلی سریع بگیرید
05:07
This is a pictureعکس of Robغارت Hallتالار.
116
292000
2000
این تصویر باب هال است
05:09
He was the leaderرهبر of the Newجدید Zealandزلال teamتیم.
117
294000
2000
او سرپرست تیم نیوزلند بود
05:11
This is a radioرادیو he used laterبعد to call his wifeهمسر
118
296000
2000
این رادیویی است که بعدها آن را برای تماس با همسرش به کار برد
05:13
that I'll tell you about.
119
298000
3000
که در این مورد به شما خواهم گفت
05:17
These are some climbersکوه نوردان waitingدر انتظار to go to the summitاجلاس سران.
120
302000
2000
اینها بعضی از کوهنوردان هستند که منتظرند تا به قله بروند
05:19
They're up at Campاردوگاه Fourچهار, and you can see that there's windباد blowingدمیدن off the summitاجلاس سران.
121
304000
3000
آنها در کمپ چهار قرار دارند , شما می توانید بادی را که از قله می وزد ببینید
05:22
This is not good weatherهوا to climbبالا رفتن in,
122
307000
2000
این هوا برای کوهنوردی مناسب نیست
05:24
so the climbersکوه نوردان are just waitingدر انتظار, hopingامید that the wind'sباد going to dieمرگ down.
123
309000
3000
در نتیجه کوهنوردان منتظرند و امیدوارند که این باد فروکش کند
05:29
And, in factواقعیت, the windباد does dieمرگ down at night.
124
314000
2000
و در حقیقت باد در شب تمام می شود
05:31
It becomesتبدیل می شود very calmآرام, there's no windباد at all.
125
316000
2000
و خیلی آرام می شود . هیچ بادی وجود ندارد
05:33
This looksبه نظر می رسد like a good chanceشانس to go for the summitاجلاس سران.
126
318000
3000
به نظر می رسد که شانس خوبی برای رفتن به قله وجود دارد
05:36
So here are some climbersکوه نوردان startingراه افتادن out for the summitاجلاس سران
127
321000
2000
پس در اینجا بعضی از کوهنوردان از جایی به نام جناح مثلثی شروع به رفتن به سمت قله کردند
05:38
on what's calledبه نام the Triangularمثلثی Faceصورت.
128
323000
2000
پس در اینجا بعضی از کوهنوردان از جایی به نام جناح مثلثی شروع به رفتن به سمت قله کردند
05:40
It's the first partبخشی of climbبالا رفتن.
129
325000
2000
این اولین قسمت صعود است
05:42
It's doneانجام شده in the darkتاریک است, because it's actuallyدر واقع lessکمتر steepشیب تند than what comesمی آید nextبعد,
130
327000
2000
این (صعود) در شب انجام شد به علت اینکه شیب کمتری نسبت به مسیر جلوتر دارد
05:44
and you can gainکسب کردن daylightنور روز hoursساعت ها if you do this in the darkتاریک است.
131
329000
3000
و اگر این مسیر را در شب بروید ساعتهای روز بیشتری خواهید داشت
05:48
So that's what happenedاتفاق افتاد.
132
333000
2000
و این همان چیزی بود که اتفاق افتاد
05:50
The climbersکوه نوردان got on the southeastجنوب شرقی ridgeرج.
133
335000
2000
کوهنوردان به خط الراس شمال شرقی رسیده اند
05:52
This is the viewچشم انداز looking at the southeastجنوب شرقی ridgeرج.
134
337000
2000
این منظره ای از خط الراس شمال شرقی است
05:54
The summitاجلاس سران would be in the foregroundپیش زمینه.
135
339000
2000
قله در ادامه مسیر به سمت جلو خواهد بود
05:56
From here, it's about 1,500 feetپا
136
341000
3000
از اینجا تقریبا 1500 فوت با زاویه 30 درجه تا قله فاصله است
05:59
up at a 30-degree-درجه angleزاویه to the summitاجلاس سران.
137
344000
3000
از اینجا تقریبا 1500 فوت با زاویه 30 درجه تا قله فاصله است
06:04
But what happenedاتفاق افتاد that yearسال was
138
349000
2000
ولی اتفاقی که در آن سال افتاد این بود که باد به صورت ناگهانی و پیش بینی نشده شدت یافت
06:06
the windباد suddenlyناگهان and unexpectedlyبر خلاف انتظار pickedبرداشت up.
139
351000
2000
ولی اتفاقی که در آن سال افتاد این بود که باد به صورت ناگهانی و پیش بینی نشده شدت یافت
06:08
A stormطوفان blewوزید in that no one was anticipatingپیش بینی.
140
353000
3000
طوفانی که هیچ کس انتظارش را نداشت در آنجا وزید
06:11
You can see here some ferociousوحشی windsباد
141
356000
2000
در اینجا طوفانهای وحشی را می بینید
06:13
blowingدمیدن snowبرف way highبالا off the summitاجلاس سران.
142
358000
3000
که برفها را از قله برمی دارد
06:16
And there were climbersکوه نوردان on that summitاجلاس سران ridgeرج.
143
361000
3000
و بعضی از کوهنوردان بر روی آن خط الراس قله بودند
06:20
This is a pictureعکس of me in that areaمنطقه
144
365000
2000
این عکس من است که یک سال قبل گرفته شده بود
06:22
takenگرفته شده a yearسال before,
145
367000
2000
این عکس من است که یک سال قبل گرفته شده بود
06:24
and you can see I've got an oxygenاکسیژن maskماسک on
146
369000
3000
و شما می بینید که یک ماسک اکسیژن همراه با سيستم اکسيژن مداربسته دارم
06:27
with a rebreatherبازجو.
147
372000
2000
و شما می بینید که یک ماسک اکسیژن همراه با سيستم اکسيژن مداربسته دارم
06:29
I have an oxygenاکسیژن hoseشلنگ connectedمتصل here.
148
374000
2000
من یک شلنگ اکسیژن که به اینجا متصل است دارم
06:31
You can see on this climberکوهنورد, we have two oxygenاکسیژن tanksمخازن in the backpackکوله پشتی --
149
376000
3000
می بینید که بر روی این کوهنورد دو تانک اکسیژن در کوله پشتی داریم
06:34
little titaniumتیتانیوم tanksمخازن, very lightweightسبک وزن --
150
379000
2000
تانکهای تیتانیومی کوچکی که سبک هستند
06:36
and we're not carryingحمل کردن much elseچیز دیگری.
151
381000
2000
و چیز دیگری را حمل نمی کنیم
06:38
This is all you've got. You're very exposedدر معرض on the summitاجلاس سران ridgeرج.
152
383000
3000
این دار و ندار ما بود . در خط الراس خیلی سبکبار هستید
06:41
OK, this is a viewچشم انداز takenگرفته شده on the summitاجلاس سران ridgeرج itselfخودش.
153
386000
3000
خوب , این یک نما است که از روی خود خط الراس عکسبرداری شده
06:44
This is on the way towardبه سمت the summitاجلاس سران,
154
389000
2000
این در مسیر به سمت قله بر روی پل 1500 فوتی است
06:46
on that 1,500-foot-پا bridgeپل.
155
391000
3000
این در مسیر به سمت قله بر روی پل 1500 فوتی است
06:49
All the climbersکوه نوردان here are climbingسنگ نوردی unropedunroped,
156
394000
2000
تمام کوهنوردان در اینجا بدون طناب صعود می کنند
06:51
and the reasonدلیل is because
157
396000
2000
و علتش این است که
06:53
the dropرها کردن off is so sheerخالص on eitherیا sideسمت
158
398000
2000
احتمال افتادن در صورت انحراف به هر دو سمت وجود دارد
06:55
that if you were ropedروپوش to somebodyکسی,
159
400000
2000
اگر با طناب به فرد دیگری وصل باشید
06:57
you'dمی خواهی windباد up just pullingکشیدن them off with you.
160
402000
2000
اگر منحرف شوید بقیه را نیز با خود می کشانید
06:59
So eachهر یک personفرد climbsصعود individuallyبه طور جداگانه.
161
404000
2000
در نتیجه هر فرد به صورت انفرادی صعود می کند
07:01
And it's not a straightسر راست pathمسیر at all,
162
406000
3000
این یک مسیر مستقیم نیست
07:04
it's very difficultدشوار climbingسنگ نوردی,
163
409000
3000
این یک کوهنوردی بسیار سخت است
07:07
and there's always the riskخطر
164
412000
2000
و همیشه ریسک پرت شدن به هر دو سمت وجود دارد
07:09
of fallingافتادن on eitherیا sideسمت.
165
414000
2000
و همیشه ریسک پرت شدن به هر دو سمت وجود دارد
07:11
If you fallسقوط to your left, you're going to fallسقوط
166
416000
2000
اگر به سمت چپ سقوط کنید , 8000 فوت به سمت نپال خواهید رفت
07:13
8,000 feetپا into Nepalنپال;
167
418000
2000
اگر به سمت چپ سقوط کنید , 8000 فوت به سمت نپال خواهید رفت
07:15
if you fallسقوط to your right,
168
420000
2000
و اگر به سمت راستتان سقوط کنید 12000 فوت به تبت سقوط خواهید کرد
07:17
you're going to fallسقوط 12,000 feetپا into Tibetتبت.
169
422000
3000
و اگر به سمت راستتان سقوط کنید 12000 فوت به تبت سقوط خواهید کرد
07:20
So it's probablyشاید better to fallسقوط into Tibetتبت
170
425000
2000
به نظر بهتر می رسد که به تبت سقوط کنید
07:22
because you'llشما خواهید بود liveزنده longerطولانی تر.
171
427000
2000
زیرا مدت بیشتری زنده خواهید ماند
07:24
(Laughterخنده)
172
429000
5000
( خنده )
07:29
But, eitherیا way, you fallسقوط for the restباقی مانده of your life.
173
434000
3000
ولی در هر دو صورت برای بقیه عمرتان سقوط کرده اید
07:33
OK. Those climbersکوه نوردان were up nearنزدیک the summitاجلاس سران,
174
438000
2000
خوب آن کوهنوردان بالا و در نزدیکی قله بودند
07:35
alongدر امتداد that summitاجلاس سران ridgeرج that you see up there,
175
440000
4000
در طول خط الراس قله که آن بالا می بینید
07:39
and I was down here in Campاردوگاه Threeسه.
176
444000
2000
من پایین در کمپ سه بودم
07:41
My expeditionاکسپدیشن was down in Campاردوگاه Threeسه,
177
446000
3000
ماموریت من در کمپ سه بود
07:44
while these guys were up there in the stormطوفان.
178
449000
2000
در حالی که این افراد بالا در طوفان بودند
07:46
The stormطوفان was so fierceشدید that we had to layغیر روحانی,
179
451000
3000
طوفان آن قدر شدید بود که ما باید به حالت درازکش قرار می گرفتیم
07:49
fullyبه طور کامل dressedلباس پوشیده, fullyبه طور کامل equippedمجهز بودن,
180
454000
2000
با لباس کامل و با تمام تجهیزات
07:51
laidگذاشته out on the tentچادر floorکف
181
456000
2000
در کف خیمه دراز کشیده بودیم
07:53
to stop the tentچادر from blowingدمیدن off the mountainکوه.
182
458000
2000
تا جلوی کنده شدن خیمه از کوه را بگیریم
07:55
It was the worstبدترین windsباد I've ever seenمشاهده گردید.
183
460000
2000
این بدترین بادی بود که تا به حال دیده بودم
07:57
And the climbersکوه نوردان up on the ridgeرج
184
462000
3000
و کوهنوردان بالا بر روی خط الراس خیلی بالاتر بودند
08:00
were that much higherبالاتر, 2,000 feetپا higherبالاتر,
185
465000
2000
2000 فوت بالاتر
08:02
and completelyبه صورت کامل exposedدر معرض to the elementsعناصر.
186
467000
3000
و کاملا در مواجهه با شرایط جوی بودند
08:06
We were in radioرادیو contactتماس with some of them.
187
471000
2000
ما با بعضی از آنها ارتباط رادیویی داشتیم
08:08
This is a viewچشم انداز takenگرفته شده alongدر امتداد the summitاجلاس سران ridgeرج.
188
473000
3000
این نما در طول خط الراس گرفته شده
08:11
Robغارت Hallتالار, we heardشنیدم by radioرادیو,
189
476000
2000
راب هال , ما توسط رادیو شنیدیم , در این بالا بود
08:13
was up here, at this pointنقطه in the stormطوفان
190
478000
3000
در این نقطه در طوفان همراه دوگ هانسن بود
08:16
with Dougداگ Hansenهانسن.
191
481000
2000
در این نقطه در طوفان همراه دوگ هانسن بود
08:18
And we heardشنیدم that Robغارت was OK,
192
483000
2000
و ما شنیدیم که راب حالش خوب است
08:20
but Dougداگ was too weakضعیف to come down.
193
485000
2000
ولی دوگ قدرت پایین آمدن نداشت
08:22
He was exhaustedخسته, and Robغارت was stayingاقامت with him.
194
487000
3000
او به شدت خسته بود و راب پیش او مانده بود
08:26
We alsoهمچنین got some badبد newsاخبار in the stormطوفان
195
491000
2000
همین طور خبرهای بدی را در طوفان گرفتیم
08:28
that Beckبک Weathersباتشکر, anotherیکی دیگر climberکوهنورد,
196
493000
3000
که بک وردرز و یک کوهنورد دیگر در برفها گیر کرده و مرده بودند
08:31
had collapsedسقوط کرد in the snowبرف and was deadمرده.
197
496000
3000
که بک وردرز و یک کوهنورد دیگر در برفها گیر کرده و مرده بودند
08:34
There were still 18 other climbersکوه نوردان
198
499000
2000
هنوز 18 کوهنورد دیگر بودند که از شرایط آنها بی خبر بودیم
08:36
that we weren'tنبودند awareمطلع of theirخودشان conditionوضعیت.
199
501000
4000
هنوز 18 کوهنورد دیگر بودند که از شرایط آنها بی خبر بودیم
08:40
They were lostکم شده. There was totalجمع confusionگیجی on the mountainکوه;
200
505000
4000
آنها گم شده بودند , سردرگمی همه کوه را فرا گرفته بود
08:44
all the storiesداستان ها were confusingگیج کننده, mostاکثر of them were conflictingمتناقض.
201
509000
3000
همه خبرهایی که می رسید گیج کننده بود . بیشتر آنها متناقض بودند
08:47
We really had no ideaاندیشه what was going on duringدر حین that stormطوفان.
202
512000
3000
ما اصلا نمی دانستیم که در آن طوفان چه می گذشت
08:50
We were just hunkeredهک شده down
203
515000
2000
ما فقط در خیمه خودمان در کمپ سه چمپاته زده بودیم
08:52
in our tentsچادر at Campاردوگاه Threeسه.
204
517000
2000
ما فقط در خیمه خودمان در کمپ سه چمپاته زده بودیم
08:54
Our two strongestقوی ترین climbersکوه نوردان, Toddتاد Burlesonبورلزون and Peteپیت Athansآتنس,
205
519000
3000
قوی ترین کوهنوردان ما تود برلسون و پیت آتنز تصمیم گرفتند که به بالا بروند و هرکس را که بتوانند نجات دهند
08:57
decidedقرار بر این شد to go up to try to rescueنجات who they could
206
522000
3000
قوی ترین کوهنوردان ما تود برلسون و پیت آتنز تصمیم گرفتند که به بالا بروند و هرکس را که بتوانند نجات دهند
09:00
even thoughگرچه there was a ferociousوحشی stormطوفان going.
207
525000
3000
با وجود این که طوفان سهمگینی می وزید
09:03
They triedتلاش کرد to radioرادیو a messageپیام to Robغارت Hallتالار,
208
528000
3000
تلاش کردند که یک پیام رادیویی به راب هال بدهند
09:06
who was a superbعالی climberکوهنورد
209
531000
3000
که کوهنوردی حاذق بود و در بالا در نزدیک قله با یک کوهنورد ضعیف تر مستقر شده بود
09:09
stuckگیر, sortمرتب سازی of, with a weakضعیف climberکوهنورد
210
534000
2000
که کوهنوردی حاذق بود و در بالا در نزدیک قله با یک کوهنورد ضعیف تر مستقر شده بود
09:11
up nearنزدیک the summitاجلاس سران.
211
536000
2000
که کوهنوردی حاذق بود و در بالا در نزدیک قله با یک کوهنورد ضعیف تر مستقر شده بود
09:13
I expectedانتظار می رود them to say to Robغارت,
212
538000
2000
از آنها انتظار داشتم که به راب بگویند
09:15
"Holdنگه دارید on. We're comingآینده."
213
540000
3000
صبر کن ما داریم میاییم
09:18
But in factواقعیت, what they said was,
214
543000
3000
ولی در حقیقت چیزی که آنها گفتند این بود
09:21
"Leaveترک کردن Dougداگ and come down yourselfخودت.
215
546000
2000
دوگ را ترک کن خودت بیا پایین
09:23
There's no chanceشانس of savingصرفه جویی در him,
216
548000
2000
شانسی برای نجات او وجود ندارد
09:25
and just try to saveصرفه جویی yourselfخودت at this pointنقطه."
217
550000
4000
و در این موقعیت فقط تلاش کن تا خودت را نجات بدهی
09:29
And Robغارت got that messageپیام,
218
554000
2000
و راب آن پیام را دریافت کرد
09:31
but his answerپاسخ was,
219
556000
3000
ولی پاسخ او این بود
09:34
"We're bothهر دو listeningاستماع."
220
559000
3000
ما هر دو پیام شما را گوش دادیم
09:40
Toddتاد and Peteپیت got up to the summitاجلاس سران ridgeرج, up in here,
221
565000
3000
تود و پیت صعود کردند و به خط الراس قله رسیدند در اینجا
09:43
and it was a sceneصحنه of completeتکمیل chaosهرج و مرج up there.
222
568000
4000
و تصویری از هرج و مرج در آن بالا بود
09:47
But they did what they could to stabilizeتثبیت کردن the people.
223
572000
3000
ولی آنها تا آنجا که می توانستند تلاش کردند تا افراد را تثبیت کنند
09:50
I gaveداد them radioرادیو adviceمشاوره from Campاردوگاه Threeسه,
224
575000
3000
من از کمپ سه از طریق رادیو آن ها را راهنمایی می کردم،
09:53
and we sentارسال شد down the climbersکوه نوردان that could make it down
225
578000
3000
و کوهنوردانی را که خودشان می توانستند پایین بیایند پایین فرستادیم
09:56
underزیر theirخودشان ownخودت powerقدرت.
226
581000
2000
و کوهنوردانی را که خودشان می توانستند پایین بیایند پایین فرستادیم
09:58
The onesآنهایی که that couldn'tنمی توانستم we just sortمرتب سازی of decidedقرار بر این شد to leaveترک کردن up at Campاردوگاه Fourچهار.
227
583000
3000
و آنهایی که نمی توانستند پایین بیایند ما تصمیم گرفتیم تا آنها را در کمپ چهار بگذاریم
10:01
So the climbersکوه نوردان were comingآینده down alongدر امتداد this routeمسیر.
228
586000
2000
در نتیجه کوهنوردان در طول این مسیر به پایین می آمدند
10:03
This is takenگرفته شده from Campاردوگاه Threeسه, where I was.
229
588000
3000
این از کمپ سه عکسبرداری شده جایی که من بودم
10:06
And they all cameآمد by me
230
591000
2000
و همه آنها به سمت من می آمدند
10:08
so I could take a look at them and see what I could do for them,
231
593000
3000
در نتیجه من می توانستم یک نگاهی به آنها بیاندازم و ببینم چه کاری می توانم برایشان انجام دهم
10:12
whichکه is really not much, because Campاردوگاه Threeسه
232
597000
2000
که خیلی هم زیاد نبود زیرا کمپ سه فقط یک فرورفتگی کوچک در یخ در میانه زاویه 45 درجه است
10:14
is a little notchنکته cutبرش in the iceیخ
233
599000
2000
که خیلی هم زیاد نبود زیرا کمپ سه فقط یک فرورفتگی کوچک در یخ در میانه زاویه 45 درجه است
10:16
in the middleوسط of a 45-degree-درجه angleزاویه.
234
601000
2000
که خیلی هم زیاد نبود زیرا کمپ سه فقط یک فرورفتگی کوچک در یخ در میانه زاویه 45 درجه است
10:18
You can barelyبه سختی standایستادن outsideخارج از the tentچادر.
235
603000
2000
شما به سختی می توانید در خارج از خیمه بمانید
10:20
It's really coldسرماخوردگی; it's 24,000 feetپا.
236
605000
2000
هوا واقعا سرد است . در ارتفاع 24000 فوتی قرار دارد
10:22
The only suppliesتدارکات I had at that altitudeارتفاع
237
607000
2000
تنها موجودی من در آن ارتفاع دو کیسه پلاستیکی بودند
10:24
were two plasticپلاستیک bagsکیسه
238
609000
2000
دو کیسه پلاستیکی بودند
10:26
with preloadedپیش بارگذاری شده syringesسرنگ
239
611000
2000
که بیشتر آن سرنگهای ضد درد و استروئید بود
10:28
of painkillerضد درد and steroidsاستروئیدها.
240
613000
3000
که بیشتر آن سرنگهای ضد درد و استروئید بود
10:31
So, as the climbersکوه نوردان cameآمد by me,
241
616000
2000
وقتی کوهنوردان به من رسیدند
10:33
I sortمرتب سازی of assessedارزیابی شد whetherچه or not they were in conditionوضعیت
242
618000
2000
من یک جورهایی ارزیابی می کردم که آیا شرایط آنها برای ادامه راه و پایین آمدن مناسب است یا نه
10:35
to continueادامه دهید on furtherبیشتر down.
243
620000
2000
من یک جورهایی ارزیابی می کردم که آیا شرایط آنها برای ادامه راه و پایین آمدن مناسب است یا نه
10:37
The onesآنهایی که that weren'tنبودند that lucidروشن است or were not that well coordinatedهماهنگ شده,
244
622000
3000
آنهایی که سالم نبودند یا خوب هماهنگ نبودند
10:40
I would give an injectionتزریق of steroidsاستروئیدها
245
625000
3000
یک تزریق استروئید انجام می دادم
10:43
to try to give them some periodدوره زمانی
246
628000
2000
تا برای مدت زمانی آنها را سالم و روبه راه کنم
10:45
of lucidityروشنایی and coordinationهماهنگی
247
630000
2000
تا برای مدت زمانی آنها را سالم و روبه راه کنم
10:47
where they could then work theirخودشان way furtherبیشتر down the mountainکوه.
248
632000
3000
تا آنجایی که بتوانند کارشان را انجام دهند و بقیه مسیر را به پایین بروند
10:50
It's so awkwardبی دست و پا - به شکلی نامناسب to work up there that sometimesگاه گاهی
249
635000
2000
تا آنجایی که بتوانند کارشان را انجام دهند و بقیه مسیر را به پایین بروند
10:52
I even gaveداد the injectionsتزریق right throughاز طریق theirخودشان clothesلباس ها.
250
637000
2000
من تزریق ها را درست از روی لباسها انجام می دادم
10:54
It was just too hardسخت to maneuverمانور
251
639000
3000
مانور دادن هر جور دیگر در آن بالا دشوار بود
10:57
any other way up there.
252
642000
2000
مانور دادن هر جور دیگر در آن بالا دشوار بود
10:59
While I was takingگرفتن careاهميت دادن of them,
253
644000
2000
در حالی که از آنها مراقبت می کردم
11:01
we got more newsاخبار about Robغارت Hallتالار.
254
646000
2000
خبرهای بیشتری از راب هال گرفتم
11:03
There was no way we could get up highبالا enoughکافی to rescueنجات him.
255
648000
3000
هیچ راهی وجود نداشت تا به آن بالا برسیم و او را نجات دهیم
11:07
He calledبه نام in to say that he was aloneتنها now.
256
652000
3000
او با ما تماس گرفت که بگوید الان تنهاست
11:10
Apparentlyظاهرا, Dougداگ had diedفوت کرد higherبالاتر up on the mountainکوه.
257
655000
3000
ظاهرا , دوگ در بالای کوهستان فوت شده بود
11:13
But Robغارت was now too weakضعیف to come down himselfخودت,
258
658000
3000
ولی راب ناتوانتر از آن بود تا خودش پایین بیاید
11:16
and with the fierceشدید windsباد and up at that altitudeارتفاع,
259
661000
3000
و با وجود بادهای سهمگین و بالا بودن در آن ارتفاع نجات او ممکن نبود و خودش هم این را می دانست
11:19
he was just beyondفراتر rescueنجات
260
664000
2000
و با وجود بادهای سهمگین و بالا بودن در آن ارتفاع نجات او ممکن نبود و خودش هم این را می دانست
11:21
and he knewمی دانست it.
261
666000
2000
و با وجود بادهای سهمگین و بالا بودن در آن ارتفاع نجات او ممکن نبود و خودش هم این را می دانست
11:23
At that pointنقطه, he askedپرسید:
262
668000
2000
در این وضعیت , او خواست تا به همسرش تلفن شود
11:25
to be pagedصفحه بندی شده into his wifeهمسر.
263
670000
2000
در این وضعیت , او خواست تا به همسرش تلفن شود
11:27
He was carryingحمل کردن a radioرادیو.
264
672000
2000
او یک رادیو با خود داشت
11:29
His wifeهمسر was home in Newجدید Zealandزلال,
265
674000
2000
همسرش در خانه در نیوزلند بود
11:31
sevenهفت monthsماه ها pregnantباردار with theirخودشان first childکودک,
266
676000
3000
او 7ماهه بارداراولین فرزندشان بود
11:34
and Robغارت askedپرسید: to be patchedتکه تکه شده into her. That was doneانجام شده,
267
679000
3000
و راب خواست تا به او وصل کنند . این کار انجام شد .
11:37
and Robغارت and his wifeهمسر
268
682000
2000
و راب و همسرش آخرین گفتگو را با هم داشتند
11:39
had theirخودشان last conversationگفتگو.
269
684000
2000
و راب و همسرش آخرین گفتگو را با هم داشتند
11:41
They pickedبرداشت the nameنام for theirخودشان babyعزیزم.
270
686000
2000
آنها برای فرزندشان نامی انتخاب کردند
11:43
Robغارت then signedامضاء شده off,
271
688000
2000
سپس راب به ارتباط خاتمه داد
11:45
and that was the last we ever heardشنیدم of him.
272
690000
3000
و آن آخرین چیزی بود که برای همیشه از او شنیدیم
11:50
I was facedدر مواجهه with treatingدرمان a lot of criticallyانتقادی illبیمار patientsبیماران
273
695000
3000
من با درمان تعداد زیادی از بیمارهای بدحال رو به رو شده بودم
11:53
at 24,000 feetپا,
274
698000
2000
در ارتفاع 24000 فوتی
11:55
whichکه was an impossibilityغیر ممکن بودن.
275
700000
2000
که این یک امر غیرممکن بود
11:57
So what we did was, we got the victimsقربانیان
276
702000
2000
در نتیجه کاری که کردیم این بود , ما مجروحان را پایین در ارتفاع 21000 فوتی آوردیم , در اینجا درمان برای من راحتتر بود
11:59
down to 21,000 feetپا, where it was easierآسان تر for me to treatدرمان شود them.
277
704000
3000
در نتیجه کاری که کردیم این بود , ما مجروحان را پایین در ارتفاع 21000 فوتی آوردیم , در اینجا درمان برای من راحتتر بود
12:02
This was my medicalپزشکی kitکیت.
278
707000
2000
این جعبه وسایل پزشکی من بود
12:04
It's a tackleبرخورد با boxجعبه filledپر شده with medicalپزشکی suppliesتدارکات.
279
709000
3000
این یک جعبه قلاب دار است که با تجهیزات پزشکی پر شده است
12:07
This is what I carriedانجام up the mountainکوه.
280
712000
3000
این چیزی بود که تا بالای کوه حمل می کردم
12:10
I had more suppliesتدارکات lowerپایین تر down,
281
715000
2000
من تجهیزات بیشتری در پایین داشتم
12:12
whichکه I askedپرسید: to be broughtآورده شده up to meetملاقات me at the lowerپایین تر campاردوگاه.
282
717000
3000
که من خواستم آنها را بالا بیاورند تا در کمپ پایین تر به من تحویل دهند
12:15
And this was sceneصحنه at the lowerپایین تر campاردوگاه.
283
720000
2000
و این تصویری از کمپ پایین تر بود
12:17
The survivorsبازماندگان cameآمد in one by one.
284
722000
3000
نجات یافته ها یکی یکی می آمدند
12:20
Some of them were hypothermicهیپوترمی,
285
725000
2000
بعضی از آنها هیپوترم بودند
12:22
some of them were frostbittenسرمازدگی, some were bothهر دو.
286
727000
3000
بعضی از آنها سرمازده بودند و بعضی هر دو
12:25
What we did was try to warmگرم them up as bestبهترین we could,
287
730000
3000
کاری که ما می کردیم این بود که تا آنجا که می توانستیم آنها را گرم می کردیم
12:28
put oxygenاکسیژن on them and try to reviveاحیای them,
288
733000
3000
اکسیژن به آنها وصل می کردیم و تلاش می کردیم آنها را احیا کنیم
12:31
whichکه is difficultدشوار to do at 21,000 feetپا,
289
736000
3000
که این کار در ارتفاع 21000 فوتی بسیار دشوار بود در حالی که خیمه فوق العاده سرد بود
12:34
when the tentچادر is freezingانجماد.
290
739000
3000
که این کار در ارتفاع 21000 فوتی بسیار دشوار بود در حالی که خیمه فوق العاده سرد بود
12:38
This is some severeشدید frostbiteیخ زده on the feetپا,
291
743000
3000
این تعدادی از سرمازدگی بر روی پاها است
12:41
severeشدید frostbiteیخ زده on the noseبینی.
292
746000
3000
سرمازدگی شدید بر روی بینی
12:47
This climberکوهنورد was snowبرف blindنابینا.
293
752000
2000
این کوهنورد دچار برف کوری شده بود
12:49
As I was takingگرفتن careاهميت دادن of these climbersکوه نوردان,
294
754000
2000
در حالی که ما داشتیم از این کوهنوردان محافظت می کردیم
12:51
we got a startlingهیجان انگیز experienceتجربه.
295
756000
5000
ما به تجربه شگفت انگیزی رسیدیم که همانند نداشت , بک ودرز کسی که قبلا خبر رسیده بود که مرده به درون خیمه آمد
12:56
Out of nowhereهیچ جایی, Beckبک Weathersباتشکر,
296
761000
2000
ما به تجربه شگفت انگیزی رسیدیم که همانند نداشت , بک ودرز کسی که قبلا خبر رسیده بود که مرده به درون خیمه آمد
12:58
who we had alreadyقبلا been told was deadمرده,
297
763000
3000
ما به تجربه شگفت انگیزی رسیدیم که همانند نداشت , بک ودرز کسی که قبلا خبر رسیده بود که مرده به درون خیمه آمد
13:01
stumbledسقوط کرد into the tentچادر,
298
766000
3000
ما به تجربه شگفت انگیزی رسیدیم که همانند نداشت , بک ودرز کسی که قبلا خبر رسیده بود که مرده به درون خیمه آمد
13:04
just like a mummyمومیایی, he walkedراه می رفت into the tentچادر.
299
769000
3000
دقیقا مثل یک مومیایی به درون خیمه آمد
13:07
I expectedانتظار می رود him to be incoherentناسازگار,
300
772000
2000
من انتظار داشتم که او داغون باشد
13:09
but, in factواقعیت, he walkedراه می رفت into the tentچادر and said to me,
301
774000
2000
ولی در واقع او به درون خیمه آمد و گفت
13:11
"Hiسلام, Kenکن. Where should I sitنشستن?"
302
776000
3000
سلام کن! کجا می تونم بنشینم؟
13:14
And then he said,
303
779000
2000
و بعد گفت
13:16
"Do you acceptقبول کردن my healthسلامتی insuranceبیمه?"
304
781000
2000
آیا دفترچه بیمه من را قبول می کنی؟
13:18
(Laughterخنده)
305
783000
2000
(خنده)
13:20
He really said that.
306
785000
2000
او این جمله را جدی گفت
13:22
(Laughterخنده)
307
787000
2000
(خنده)
13:24
So he was completelyبه صورت کامل lucidروشن است, but he was very severelyشدیدا frostbittenسرمازدگی.
308
789000
3000
او کاملا سالم بود , ولی شدیدا دچار سرمازدگی شده بود
13:27
You can see his handدست is completelyبه صورت کامل whiteسفید;
309
792000
2000
همانطور که می بینید دست او کاملا سفید است
13:29
his faceصورت, his noseبینی, is burnedسوخته.
310
794000
2000
و صورت او , بینی او سوخته است
13:31
First, it turnsچرخش whiteسفید, and then when it's completedتکمیل شده necrosisنکروز,
311
796000
3000
در اولین مرحله سفید می شود و سپس کاملا نکروز می شود
13:34
it turnsچرخش blackسیاه, and then it fallsسقوط off.
312
799000
3000
به رنگ سیاه در می آید و سپس می افتد
13:37
It's the last stageمرحله, just like a scarجای زخم.
313
802000
2000
این آخرین مرحله است مثل یک اسکار
13:39
So, as I was takingگرفتن careاهميت دادن of Beckبک,
314
804000
2000
خوب همینطور که من داشتم از بک مراقبت می کردم
13:41
he relatedمربوط what had been going on up there.
315
806000
2000
او در مورد اتفاقاتی که آن بالا افتاده بود می گفت
13:43
He said he had gottenدریافت کردم lostکم شده in the stormطوفان,
316
808000
3000
او می گفت که در طوفان گم شده بوده
13:46
collapsedسقوط کرد in the snowبرف,
317
811000
2000
و زیر برفها مدفون شده بوده
13:48
and just laidگذاشته there, unableناتوان to moveحرکت.
318
813000
2000
و فقط آنجا دراز کشیده بوده و قدرت حرکت نداشته است
13:50
Some climbersکوه نوردان had come by and lookedنگاه کرد at him,
319
815000
3000
بعضی از کوهنوردان نزدیک شده بودند و به او نگاهی انداخته بودند
13:53
and he heardشنیدم them say, "He's deadمرده."
320
818000
3000
و او شنیده بوده که آنها گفتند او مرده است
13:57
But Beckبک wasn'tنبود deadمرده; he heardشنیدم that,
321
822000
3000
ولی بک نمرده بوده او آن جمله را شنیده
14:00
but he was completelyبه صورت کامل unableناتوان to moveحرکت.
322
825000
2000
ولی کاملا قدرت حرکت را از دست داده بوده
14:02
He was in some sortمرتب سازی of catatonicکاتاتونیک stateحالت
323
827000
2000
او یک جورهایی وارد حالت کاتاتونیایی شده بوده
14:04
where he could be awareمطلع of his surroundingsمحیط اطراف,
324
829000
2000
حالتی که می توانست از اطراف خود آگاه باشد
14:06
but couldn'tنمی توانستم even blinkچشمک زدن to indicateنشان می دهد that he was aliveزنده است.
325
831000
3000
ولی حتی نمی توانست پلک بزند تا نشان بدهد که زنده است
14:09
So the climbersکوه نوردان passedگذشت him by,
326
834000
3000
پس کوهنوردان از او دور شدند
14:12
and Beckبک layغیر روحانی there for a day, a night
327
837000
3000
و بک برای یک روز و یک شب آنجا افتاده بود
14:15
and anotherیکی دیگر day,
328
840000
2000
و روز بعد در برف
14:17
in the snowبرف.
329
842000
2000
و روز بعد در برف
14:19
And then he said to himselfخودت,
330
844000
2000
و سپس با خودش گفته بود
14:21
"I don't want to dieمرگ.
331
846000
2000
من نمی خواهم بمیرم
14:23
I have a familyخانواده to come back to."
332
848000
2000
من یک خانواده دارم که باید به آن برگردم
14:25
And the thoughtsاندیشه ها of his familyخانواده,
333
850000
2000
و فکر به خانواده بچه هایش و همسرش انرژی کافی را برایش فراهم کرد
14:27
his kidsبچه ها and his wifeهمسر,
334
852000
2000
و فکر به خانواده بچه هایش و همسرش انرژی کافی را برایش فراهم کرد
14:29
generatedتولید شده است enoughکافی energyانرژی,
335
854000
3000
و فکر به خانواده بچه هایش و همسرش انرژی کافی را برایش فراهم کرد
14:32
enoughکافی motivationانگیزه in him,
336
857000
2000
و انگیزه کافی
14:34
so that he actuallyدر واقع got up.
337
859000
2000
او در حقیقت توانست بعد از مدتها در برف بودن بلند شود
14:36
After layingتخمگذار in the snowبرف that long a time,
338
861000
2000
او در حقیقت توانست بعد از مدتها در برف بودن بلند شود
14:38
he got up and foundپیدا شد his way back to the campاردوگاه.
339
863000
4000
او بلند شد و راه برگشت به کمپ را پیدا کرد
14:42
And Beckبک told me that storyداستان very quietlyبی سر و صدا,
340
867000
2000
و بک این داستان را خیلی با آرامش برای من گفت،
14:44
but I was absolutelyکاملا stunnedخسته شدم by it.
341
869000
3000
ولی من کاملا غافلگیر شده بودم
14:47
I couldn'tنمی توانستم imagineتصور کن anybodyهر شخصی layingتخمگذار in the snowبرف
342
872000
2000
من نمی توانستم تصور کنم یک نفر برای آن مدت طولانی در برف باشد و بعد بلند شود
14:49
that long a time
343
874000
2000
من نمی توانستم تصور کنم یک نفر برای آن مدت طولانی در برف باشد و بعد بلند شود
14:51
and then gettingگرفتن up.
344
876000
2000
من نمی توانستم تصور کنم یک نفر برای آن مدت طولانی در برف باشد و بعد بلند شود
14:53
He apparentlyظاهرا reversedمعکوس
345
878000
2000
او ظاهرا از یک هیپوترمی برگشت ناپذیر برگشته بود
14:55
an irreversibleبرگشت ناپذیر hypothermiaهیپوترمی.
346
880000
3000
او ظاهرا از یک هیپوترمی برگشت ناپذیر برگشته بود
14:58
And I can only try to speculateحدس زدن
347
883000
3000
و من فقط سعی می کردم درک کنم که او چه طوری این کار را کرده است
15:01
on how he did it.
348
886000
2000
و من فقط سعی می کردم درک کنم که او چه طوری این کار را کرده است
15:03
So, what if we had Beckبک
349
888000
2000
خوب , اگر بک را در یک دستگاه اسپکت می گذاشتیم چه می شد؟
15:05
hookedقلاب up to a SPECTSPECT scanاسکن کردن,
350
890000
2000
خوب , اگر بک را در یک دستگاه اسپکت می گذاشتیم چه می شد؟
15:07
something that could actuallyدر واقع measureاندازه گرفتن brainمغز functionعملکرد?
351
892000
3000
چیزی که در حقیقت می تواند عملکرد مغز را اندازه گیری کند
15:12
Just very simplyبه سادگی, the threeسه partsقطعات of the brainمغز:
352
897000
3000
فقط به صورت خیلی ساده , سه بخش مغز
15:15
the frontalجلو lobeلوب, where you focusتمرکز
353
900000
2000
لوب قدامی , جایی مربوط به تمرکز و توجه شماست
15:17
your attentionتوجه and concentrationتمرکز;
354
902000
2000
لوب قدامی , جایی مربوط به تمرکز و توجه شماست
15:19
you have the temporalموقتی lobeلوب,
355
904000
2000
شما لوب گیجگاهی را دارید
15:21
where you formفرم imagesتصاویر and keep memoriesخاطرات;
356
906000
2000
جایی که تصاویر را شکل می دهد و حافظه را نگهداری می کند
15:23
and the posteriorخلفی partبخشی of your brainمغز,
357
908000
2000
و بخش خلفی مغز شما
15:25
whichکه containsحاوی the cerebellumمخچه, whichکه controlsکنترل ها motionحرکت;
358
910000
2000
که مخچه را در بردارد که حرکت را کنترل می کند
15:27
and the brainمغز stemساقه,
359
912000
2000
و ساقه مغزی
15:29
where you have your basicپایه ای maintenanceنگهداری functionsتوابع,
360
914000
2000
جایی که کارکردهای نگهداری اصلی شما مثل ضربان قلب و تنفس را دارد
15:31
like heartbeatتپش قلب and respirationتنفس.
361
916000
2000
جایی که کارکردهای نگهداری اصلی شما مثل ضربان قلب و تنفس را دارد
15:33
So let's take a cutبرش throughاز طریق the brainمغز here,
362
918000
3000
خوب بیایید یک مقطع از مغز برداریم
15:36
and imagineتصور کن that Beckبک
363
921000
2000
و تصور کنید که بک وارد یک دستگاه اسپکت شده است
15:38
was hookedقلاب up to a SPECTSPECT scanاسکن کردن.
364
923000
2000
و تصور کنید که بک وارد یک دستگاه اسپکت شده است
15:40
This measuresمعیارهای dynamicپویا bloodخون flowجریان
365
925000
2000
این جریان خون را اندازه گیری می کند
15:42
and thereforeاز این رو energyانرژی flowجریان withinدر داخل the brainمغز.
366
927000
2000
و در نتیجه جریان انرژی جنبشی درون مغز را
15:44
So you have the prefrontalمقدمه cortexقشر here,
367
929000
2000
خوب شما در اینجا قشر پیش پیشانی را دارید
15:46
lightingروشنایی up in redقرمز.
368
931000
2000
که به رنگ قرمز در آمده است
15:48
This is a prettyبسیار evenlyبه طور مساوی distributedتوزیع شده scanاسکن کردن.
369
933000
2000
این تاحدی یک اسکن با توزیع هموار است
15:50
You have the middleوسط areaمنطقه,
370
935000
2000
شما منطقه میانی را دارید
15:52
where the temporalموقتی lobeلوب mightممکن be, in here,
371
937000
2000
جایی که لوب گیجگاهی می تواند این جا باشد
15:54
and the posteriorخلفی portionبخشی, where the maintenanceنگهداری functionsتوابع are in the back.
372
939000
3000
و بخش خلفی جایی که کارکردهای نگهداری وجود دارد
15:57
This is a roughlyتقریبا normalطبیعی scanاسکن کردن,
373
942000
2000
این یک اسکن نسبتا نرمال است
15:59
showingنشان دادن equalبرابر distributionتوزیع of energyانرژی.
374
944000
3000
توزیع یکسان انرژی را نشان می دهد
16:03
Now, you go to this one and you see how much more
375
948000
3000
حالا , به این توجه کنید و ببینید که لوب پیشانی در این یکی چقدر بیشتر روشن شده
16:06
the frontalجلو lobesلوب ها are lightingروشنایی up.
376
951000
2000
حالا , به این توجه کنید و ببینید که لوب پیشانی در این یکی چقدر بیشتر روشن شده
16:08
This mightممکن be what Beckبک would be experiencingتجربه کردن
377
953000
2000
این شاید همان چیزی باشد که بک در هنگام درک خطر , زمانی که می خواست خودش را نجات بدهد تجربه کرد
16:10
when he realizesمتوجه می شود he's in dangerخطر.
378
955000
2000
این شاید همان چیزی باشد که بک در هنگام درک خطر , زمانی که می خواست خودش را نجات بدهد تجربه کرد
16:12
He's focusingتمرکز all his attentionتوجه
379
957000
2000
این شاید همان چیزی باشد که بک در هنگام درک خطر , زمانی که می خواست خودش را نجات بدهد تجربه کرد
16:14
on gettingگرفتن himselfخودت out of troubleمشکل.
380
959000
2000
این شاید همان چیزی باشد که بک در هنگام درک خطر , زمانی که می خواست خودش را نجات بدهد تجربه کرد
16:16
These partsقطعات of the brainمغز are quietingآرامش down.
381
961000
3000
این قسمتهای مغزخاموش شده اند
16:19
He's not thinkingفكر كردن about his familyخانواده or anybodyهر شخصی elseچیز دیگری at this pointنقطه,
382
964000
3000
او در مورد فامیلی و هیچ کس دیگر در این مرحله فکر نمی کند و به سختی کار می کند
16:22
and he's workingکار کردن prettyبسیار hardسخت.
383
967000
2000
او در مورد فامیلی و هیچ کس دیگر در این مرحله فکر نمی کند و به سختی کار می کند
16:24
He's tryingتلاش کن to get his musclesعضلات going and get out of this.
384
969000
3000
او تلاش می کند تا ماهیچه هایش را به کار گیرد و از این حالت خلاص شود
16:30
OK, but he's losingاز دست دادن groundزمینی here.
385
975000
3000
خوب ولی او کنترلش را از دست می دهد
16:33
He's runningدر حال اجرا out of energyانرژی.
386
978000
2000
و انرژیش تمام می شود
16:35
It's too coldسرماخوردگی; he can't keep his metabolicمتابولیک firesآتش سوزی going,
387
980000
3000
هوا بسیار سرد است . او نمی تواند سوخت و ساز را نگه دارد
16:38
and, you see, there's no more redقرمز here;
388
983000
2000
و می بینید که در اینجا دیگر قرمزی وجود ندارد
16:40
his brainمغز is quietingآرامش down.
389
985000
2000
مغز او خاموش است
16:42
He's collapsedسقوط کرد in the snowبرف here. Everything is quietساکت,
390
987000
2000
او در زیر برف غرق شده . همه چیز خاموش است
16:44
there's very little redقرمز anywhereهر جا.
391
989000
2000
فقط جاهای خیلی کمی قرمز مانده
16:47
Beckبک is poweringقدرت down.
392
992000
2000
انرژی بک رو به اتمام است
16:49
He's dyingدر حال مرگ.
393
994000
2000
او دارد می میرد
16:53
You go on to the nextبعد scanاسکن کردن,
394
998000
2000
به اسکن بعدی می رسید
16:55
but, in Beck'sبک caseمورد,
395
1000000
2000
ولی در مورد بک
16:57
you can see that the middleوسط partبخشی of his brainمغز
396
1002000
2000
شما می بینید که در بخش میانی مغز دوباره شروع به روشن شدن می کند
16:59
is beginningشروع to lightسبک up again.
397
1004000
3000
شما می بینید که در بخش میانی مغز دوباره شروع به روشن شدن می کند
17:02
He's beginningشروع to think about his familyخانواده.
398
1007000
2000
او شروع به اندیشیدن به خانواده اش می کند
17:04
He's beginningشروع to have imagesتصاویر
399
1009000
2000
او شروع به یادآوری تصاویری میکند که به او انگیزه بلند شدن را می دهند
17:06
that are motivatingانگیزه him to get up.
400
1011000
2000
او شروع به یادآوری تصاویری میکند که به او انگیزه بلند شدن را می دهند
17:08
He's developingدر حال توسعه energyانرژی in this areaمنطقه
401
1013000
2000
او با اندیشیدن در این منطقه (از مغز) تولید انرژی می کند
17:10
throughاز طریق thought.
402
1015000
2000
او با اندیشیدن در این منطقه (از مغز) تولید انرژی می کند
17:12
And this is how he's going to turnدور زدن thought
403
1017000
3000
و این چگونگی تبدیل فکر به عمل در او است
17:15
back into actionعمل.
404
1020000
3000
و این چگونگی تبدیل فکر به عمل در او است
17:18
This partبخشی of the brainمغز is calledبه نام the anteriorقدامی cingulateچسبیده gyrusگریش.
405
1023000
2000
این بخش از مغز شکنج کمربندی قدامی نام دارد
17:20
It's an areaمنطقه in whichکه
406
1025000
2000
این منطقه ای است که خیلی از دانشمندان علوم عصب معتقدند اینجا قرارگاه امید است
17:22
a lot of neuroscientistsدانشمندان علوم اعصاب believe
407
1027000
3000
این منطقه ای است که خیلی از دانشمندان علوم عصب معتقدند اینجا قرارگاه امید است
17:25
the seatصندلی of will existsوجود دارد.
408
1030000
2000
این منطقه ای است که خیلی از دانشمندان علوم عصب معتقدند اینجا قرارگاه امید است
17:27
This is where people make decisionsتصمیمات, where they developتوسعه willpowerاراده اراده.
409
1032000
3000
این جایی است که مردم تصمیم می گیرند جایی که نیروی اراده در آن به وجود می آید
17:30
And, you can see, there's an energyانرژی flowجریان
410
1035000
2000
و شما می توانید ببینید که یک جریان انرژی از بخش میانی مغز جایی که تصاویر خانواده اش را می گیرد به این منطقه می آید که به اراده او توان می بخشد
17:32
going from the midاواسط portionبخشی of his brainمغز,
411
1037000
2000
و شما می توانید ببینید که یک جریان انرژی از بخش میانی مغز جایی که تصاویر خانواده اش را می گیرد به این منطقه می آید که به اراده او توان می بخشد
17:34
where he's got imagesتصاویر of his familyخانواده,
412
1039000
2000
و شما می توانید ببینید که یک جریان انرژی از بخش میانی مغز جایی که تصاویر خانواده اش را می گیرد به این منطقه می آید که به اراده او توان می بخشد
17:36
into this areaمنطقه, whichکه is poweringقدرت his will.
413
1041000
3000
و شما می توانید ببینید که یک جریان انرژی از بخش میانی مغز جایی که تصاویر خانواده اش را می گیرد به این منطقه می آید که به اراده او توان می بخشد
17:41
Okay. This is gettingگرفتن strongerقوی تر and strongerقوی تر
414
1046000
2000
خوب این قوی تر و قوی تر می شود
17:43
to the pointنقطه where it's actuallyدر واقع
415
1048000
2000
تا جایی که تبدیل به یک فاکتور محرک می شود
17:45
going to be a motivatingانگیزه factorعامل.
416
1050000
2000
تا جایی که تبدیل به یک فاکتور محرک می شود
17:47
He's going to developتوسعه enoughکافی energyانرژی in that areaمنطقه --
417
1052000
2000
او انرژی لازم را در آن منطقه بعد از یک روز یک شب و یک روز دیگر می سازد تا در واقع در خودش انگیزه بلند شدن را به وجود بیاورد
17:49
after a day, a night and a day --
418
1054000
2000
او انرژی لازم را در آن منطقه بعد از یک روز یک شب و یک روز دیگر می سازد تا در واقع در خودش انگیزه بلند شدن را به وجود بیاورد
17:51
to actuallyدر واقع motivateایجاد انگیزه himselfخودت to get up.
419
1056000
3000
او انرژی لازم را در آن منطقه بعد از یک روز یک شب و یک روز دیگر می سازد تا در واقع در خودش انگیزه بلند شدن را به وجود بیاورد
17:57
And you can see here,
420
1062000
2000
و شما این جا می توانید ببینید
17:59
he's startingراه افتادن to get more energyانرژی into the frontalجلو lobeلوب.
421
1064000
2000
او شروع به جمع کردن انرژی بیشتر در لوب پیشانی می کند
18:01
He's beginningشروع to focusتمرکز, he can concentrateتمرکز now.
422
1066000
3000
او شروع به تمرکز می کند او اکنون می تواند تمرکز کند
18:04
He's thinkingفكر كردن about what he's got to do to saveصرفه جویی himselfخودت.
423
1069000
2000
او در مورد توانایی هایش فکر می کند که چگونه خودش را نجات دهد
18:06
So this energyانرژی has been transmittedفرستاده شده
424
1071000
2000
خوب این انرژی به طرف بالا به سمت جلوی مغز منتقل می شود
18:08
up towardبه سمت the frontجلوی of his brainمغز,
425
1073000
2000
خوب این انرژی به طرف بالا به سمت جلوی مغز منتقل می شود
18:10
and it's gettingگرفتن quieterساکت تر down here,
426
1075000
2000
و در اینجا مقداری پایین تر می آید
18:12
but he's usingاستفاده كردن this energyانرژی
427
1077000
2000
ولی او این انرژی را مصرف می کند تا به این فکر کند که چه کارهایی باید انجام دهد تا بتواند جلو برود
18:14
to think about what he has to do to get himselfخودت going.
428
1079000
3000
ولی او این انرژی را مصرف می کند تا به این فکر کند که چه کارهایی باید انجام دهد تا بتواند جلو برود
18:17
And then, that energyانرژی is sortمرتب سازی of spreadingگسترش دادن
429
1082000
3000
و سپس آن انرژی مقداری در مناطق فکری منتشر می شود
18:20
throughoutدر سراسر his thought areasمناطق.
430
1085000
2000
و سپس آن انرژی مقداری در مناطق فکری منتشر می شود
18:22
He's not thinkingفكر كردن about his familyخانواده now, and he's gettingگرفتن himselfخودت motivatedانگیزه.
431
1087000
3000
او الان در مورد خانواده اش فکر می کند و انگیزه را در خودش به وجود می آورد
18:25
This is the posteriorخلفی partبخشی, where his musclesعضلات are going to be movingدر حال حرکت,
432
1090000
3000
این بخش خلفی است جایی که ماهیچه هایش شروع به حرکت خواهند کرد
18:28
and he's going to be pacingقدم زدن himselfخودت.
433
1093000
2000
و تصمیم گرفته خودش را حرکت دهد
18:30
His heartقلب and lungsریه ها are going to pickانتخاب کنید up speedسرعت.
434
1095000
3000
قلب و ریه اش سرعت می گیرند
18:33
So this is what I can speculateحدس زدن mightممکن have been going on
435
1098000
3000
خوب این چیزی است که من حدس می زنم که ممکن بود اتفاق بیفتد اگر می توانستیم بک را در طی این رزم بقا اسکن اسپکت کنیم
18:36
had we been ableتوانایی to do a SPECTSPECT scanاسکن کردن on Beckبک
436
1101000
3000
خوب این چیزی است که من حدس می زنم که ممکن بود اتفاق بیفتد اگر می توانستیم بک را در طی این رزم بقا اسکن اسپکت کنیم
18:39
duringدر حین this survivalبقاء epicحماسه.
437
1104000
3000
خوب این چیزی است که من حدس می زنم که ممکن بود اتفاق بیفتد اگر می توانستیم بک را در طی این رزم بقا اسکن اسپکت کنیم
18:43
So here I am takingگرفتن careاهميت دادن of Beckبک at 21,000 feetپا,
438
1108000
3000
خوب در اینجا من در ارتفاع 21000 فوتی دارم از بک مراقبت می کنم
18:46
and I feltنمد what I was doing was completelyبه صورت کامل trivialبدیهی
439
1111000
3000
و حس کردم که کارهایی که انجام می دادم کاملا جزئی بودند
18:49
comparedمقایسه کرد to what he had doneانجام شده for himselfخودت.
440
1114000
2000
نسبت به آن کاری که خودش برای خودش انجام داده بود
18:51
It just showsنشان می دهد you what the powerقدرت of the mindذهن can do.
441
1116000
3000
این فقط به شما نشان می دهد که قدرت ذهن چه کارهایی می تواند انجام دهد
18:56
He was criticallyانتقادی illبیمار, there were other criticallyانتقادی illبیمار patientsبیماران;
442
1121000
2000
او بسیار بیمار بود . بیمارهای بدحال دیگری هم بودند
18:58
luckilyخوشبختانه, we were ableتوانایی to get a helicopterهلی کوپتر
443
1123000
2000
خوشبختانه ما توانستیم یک هلیکوپتر بگیریم تا این افراد را نجات دهیم
19:00
in to rescueنجات these guys.
444
1125000
3000
خوشبختانه ما توانستیم یک هلیکوپتر بگیریم تا این افراد را نجات دهیم
19:03
A helicopterهلی کوپتر cameآمد in at 21,000 feetپا
445
1128000
3000
هلیکوپتر در ارتفاع 21000 فوتی آمد
19:06
and carriedانجام out the highestبالاترین helicopterهلی کوپتر rescueنجات in historyتاریخ.
446
1131000
3000
و بلندترین نجات هلیکوپتری در تاریخ شد
19:10
It was ableتوانایی to landزمین on the iceیخ, take away Beckبک
447
1135000
2000
آن هلیکوپتر توانست روی یخ فرود بیاید و بک و بقیه نجات یافتگان را یکی یکی با خودش ببرد
19:12
and the other survivorsبازماندگان, one by one,
448
1137000
3000
آن هلیکوپتر توانست روی یخ فرود بیاید و بک و بقیه نجات یافتگان را یکی یکی با خودش ببرد
19:15
and get them off to Kathmanduکاتماندو in a clinicدرمانگاه
449
1140000
3000
و آنها را در کاتماندو در یک کلینیک پیاده کند
19:18
before we even got back to baseپایه campاردوگاه.
450
1143000
3000
حتی قبل از این که ما به کمپ اصلی برسیم
19:21
This is a sceneصحنه at baseپایه campاردوگاه,
451
1146000
2000
این صحنه ای از کمپ اصلی است
19:23
at one of the campsاردوگاه ها
452
1148000
2000
در یکی از کمپ ها
19:25
where some of the climbersکوه نوردان were lostکم شده.
453
1150000
2000
جایی که بعضی از کوهنوردان گم شدند
19:27
And we had a memorialیادبود serviceسرویس there
454
1152000
2000
و چند روز بعد در آنجا یک تشریفات یادبود داشتیم
19:29
a fewتعداد کمی daysروزها laterبعد.
455
1154000
2000
و چند روز بعد در آنجا یک تشریفات یادبود داشتیم
19:31
These are SerphasSerphas lightingروشنایی juniperمنجمد branchesشاخه ها.
456
1156000
3000
این شرپا ها شاخه های سرو کوهی را روشن می کنند
19:34
They believe juniperمنجمد smokeدود is holyمقدس.
457
1159000
3000
آنها معتقدند که دود سرو کوهی مقدس است
19:37
And the climbersکوه نوردان stoodایستاد around on the highبالا rocksسنگ ها
458
1162000
4000
و کوهنوردان بر روی صخره های بلند در اطراف ایستادند
19:41
and spokeصحبت کرد of the climbersکوه نوردان who were lostکم شده
459
1166000
3000
و با کوهنوردانی که در نزدیکی قله گم شده بودند صحبت می کردند
19:44
up nearنزدیک the summitاجلاس سران,
460
1169000
2000
و با کوهنوردانی که در نزدیکی قله گم شده بودند صحبت می کردند
19:46
turningچرخش to the mountainکوه, actuallyدر واقع, to talk to them directlyبه طور مستقیم.
461
1171000
3000
رو به کوه در حقیقت تا بتوانند مستقیم با آنها صحبت کنند
19:51
There were fiveپنج climbersکوه نوردان lostکم شده here.
462
1176000
2000
پنج کوهنورد را در اینجا از دست دادیم
19:53
This was Scottاسکات Fischerفیشر,
463
1178000
3000
این اسکات فیشر بود
19:58
Robغارت Hallتالار,
464
1183000
2000
راب هال
20:00
Andyاندی Harrisهریس,
465
1185000
2000
اندی هریس
20:02
Dougداگ Hansenهانسن
466
1187000
2000
دوگ هنسن
20:04
and YasukoYasuko Nambaنامبا.
467
1189000
2000
و یوسوکو نامبا
20:06
And one more climberکوهنورد
468
1191000
2000
و یک کوهنورد دیگر
20:08
should have diedفوت کرد that day, but didn't,
469
1193000
3000
که باید فوت می شد ولی نشد
20:11
and that's Beckبک Weathersباتشکر.
470
1196000
3000
و آن بک ودرز بود
20:14
He was ableتوانایی to surviveزنده ماندن
471
1199000
2000
او قادر به زنده ماندن بود
20:16
because he was ableتوانایی to generateتولید کنید that incredibleباور نکردنی willpowerاراده اراده,
472
1201000
3000
چرا که توانست عزم راسخ باورنکردنی را در خود به وجود آورد
20:19
he was ableتوانایی to use all the powerقدرت of his mindذهن
473
1204000
3000
او توانست قدرت ذهن خود را به کار گیرد تا خودش را نجات دهد
20:22
to saveصرفه جویی himselfخودت.
474
1207000
3000
او توانست قدرت ذهن خود را به کار گیرد تا خودش را نجات دهد
20:25
These are Tibetanتبتی prayerنماز flagsپرچم ها.
475
1210000
2000
این ها پرچمهای دعای تبتی هاست
20:27
These Sherpasشرپاها believe that
476
1212000
2000
این شرپا ها معتقدند که اگر بر روی این پرچم ها چیزی بنویسی
20:29
if you writeنوشتن prayersنماز on these flagsپرچم ها,
477
1214000
2000
این شرپا ها معتقدند که اگر بر روی این پرچم ها چیزی بنویسی
20:31
the messageپیام will be carriedانجام up to the godsخدایان,
478
1216000
3000
آن پیام به خدایان می رسد
20:34
and that yearسال, Beck'sبک messageپیام was answeredجواب داد.
479
1219000
3000
و آن سال پیام بک پاسخ داده شد
20:38
Thank you.
480
1223000
2000
متشکرم
20:40
(Applauseتشویق و تمجید)
481
1225000
2000
(تشویق)
Translated by Dorna Motevalli
Reviewed by Hasan Moeeni

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Ken Kamler - Adventure physician
Ken Kamler has served as doctor on some of the world’s most daring expeditions, but also performs delicate microsurgery when at home in New York.

Why you should listen

Ken Kamler has practiced medicine in some of the most extreme conditions on Earth -- from the Andes mountains to the Antarctic ice to the Amazon rainforest. Many of his expeditions have been in concert with National Geographic, helping teams to carry out geological research and precision mapping less traveled areas of the world. He has also served as the chief high altitude physician in research by NASA, helping examine the human body’s response to high altitudes.

When not on expedition to a remote corner of the globe, Kamler practices microsurgery, specializing in hand reconstruction and finger reattachment. He has also chronicled his adventures in the books Doctor on Everest and Surviving the Extremes: A Doctor's Journey to the Limits of Human Endurance. His treatment of the climbers in the largest disaster to happen on Mount Everest was portrayed in the book Into Thin Air and in the IMAX film documentary, Everest. He has been active in promoting the Boy Scouts of America and currently serves as their Founders District Chairman in Queens, NY.

More profile about the speaker
Ken Kamler | Speaker | TED.com