ABOUT THE SPEAKER
Barry Schwartz - Psychologist
Barry Schwartz studies the link between economics and psychology, offering startling insights into modern life. Lately, working with Ken Sharpe, he's studying wisdom.

Why you should listen

In his 2004 book The Paradox of Choice, Barry Schwartz tackles one of the great mysteries of modern life: Why is it that societies of great abundance — where individuals are offered more freedom and choice (personal, professional, material) than ever before — are now witnessing a near-epidemic of depression? Conventional wisdom tells us that greater choice is for the greater good, but Schwartz argues the opposite: He makes a compelling case that the abundance of choice in today's western world is actually making us miserable.

Infinite choice is paralyzing, Schwartz argues, and exhausting to the human psyche. It leads us to set unreasonably high expectations, question our choices before we even make them and blame our failures entirely on ourselves. His relatable examples, from consumer products (jeans, TVs, salad dressings) to lifestyle choices (where to live, what job to take, who and when to marry), underscore this central point: Too much choice undermines happiness.

Schwartz's previous research has addressed morality, decision-making and the varied inter-relationships between science and society. Before Paradox he published The Costs of Living, which traces the impact of free-market thinking on the explosion of consumerism -- and the effect of the new capitalism on social and cultural institutions that once operated above the market, such as medicine, sports, and the law.

Both books level serious criticism of modern western society, illuminating the under-reported psychological plagues of our time. But they also offer concrete ideas on addressing the problems, from a personal and societal level.

Schwartz is the author of the TED Book, Why We Work

More profile about the speaker
Barry Schwartz | Speaker | TED.com
TEDSalon NY2011

Barry Schwartz: Using our practical wisdom

بری شوارتز: به کارگیری خِرد عملی

Filmed:
1,136,541 views

در یک سخنرانی صمیمی، "بری شوارتز" این سوال "چطور کار درست را انجام دهیم؟" را مطرح می کند.او با کمک همکارش "کنت شارپ"، داستان هایی را در میان می گذارد که تفاوت میان پیروی از قوانین و انتخاب خردمندانه را به تصویر می کشند.
- Psychologist
Barry Schwartz studies the link between economics and psychology, offering startling insights into modern life. Lately, working with Ken Sharpe, he's studying wisdom. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:00
The first thing I want to do is say thank you to all of you.
0
0
3000
اول از همه می خواهم از همۀ شما تشکر کنم. دوم می خواهم همکارم در نگارش و تدریس و دوست عزیزم را معرفی کنم.
00:03
The secondدومین thing I want to do is introduceمعرفی کنید my co-authorهمکار نویسنده
1
3000
3000
اول از همه می خواهم از همۀ شما تشکر کنم. دوم می خواهم همکارم در نگارش و تدریس و دوست عزیزم را معرفی کنم.
00:06
and dearعزیزم friendدوست and co-teacherهمکار معلم.
2
6000
2000
اول از همه می خواهم از همۀ شما تشکر کنم. دوم می خواهم همکارم در نگارش و تدریس و دوست عزیزم را معرفی کنم.
00:08
Kenکن and I have been workingکار کردن togetherبا یکدیگر
3
8000
2000
" کِن" و من تقریبا 40 سال است که با هم کار می کنیم. ایشان " کِن شارپ " هستند آنجا.
00:10
for almostتقریبا 40 yearsسالها.
4
10000
2000
" کِن" و من تقریبا 40 سال است که با هم کار می کنیم. ایشان " کِن شارپ " هستند آنجا.
00:12
That's Kenکن Sharpeشارپ over there.
5
12000
2000
" کِن" و من تقریبا 40 سال است که با هم کار می کنیم. ایشان " کِن شارپ " هستند آنجا.
00:14
(Applauseتشویق و تمجید)
6
14000
2000
(تشویق)
00:16
So there is amongدر میان manyبسیاری people --
7
16000
3000
در بین تعداد زیادی از مردم -- بی شک در من و بیشتر مردمی که با آنان صحبت می کنم --
00:19
certainlyقطعا me and mostاکثر of the people I talk to --
8
19000
2000
در بین تعداد زیادی از مردم -- بی شک در من و بیشتر مردمی که با آنان صحبت می کنم --
00:21
a kindنوع of collectiveجمعی dissatisfactionنارضایتی
9
21000
3000
یک نوع نارضایتی جمعی از نحوۀ کارکرد چیزها، و نحوۀ اداره سازمان ها وجود دارد.
00:24
with the way things are workingکار کردن,
10
24000
2000
یک نوع نارضایتی جمعی از نحوۀ کارکرد چیزها، و نحوۀ اداره سازمان ها وجود دارد.
00:26
with the way our institutionsمؤسسات runاجرا کن.
11
26000
3000
یک نوع نارضایتی جمعی از نحوۀ کارکرد چیزها، و نحوۀ اداره سازمان ها وجود دارد.
00:29
Our kids'بچه ها teachersمعلمان seemبه نظر می رسد to be failingشکست خوردن them.
12
29000
4000
به نظر می رسد معلمانِ بچه هایمان در حق آنان کوتاهی می کنند. دکترهایمان اصلا نمی دانند ما کی هستیم،
00:33
Our doctorsپزشکان don't know who the hellجهنم we are,
13
33000
3000
دکترهایمان اصلا نمی دانند ما کی هستیم، و وقت کافی برای ما نمی گذارند.
00:36
and they don't have enoughکافی time for us.
14
36000
2000
دکترهایمان اصلا نمی دانند ما کی هستیم، و وقت کافی برای ما نمی گذارند.
00:38
We certainlyقطعا can't trustاعتماد the bankersبانکداران,
15
38000
2000
ما مسلما به بانکی ها و دلال ها نمی توانیم اعتماد کنیم، آنها تقریباً کل سیستم مالی را به سقوط کشاندند.
00:40
and we certainlyقطعا can't trustاعتماد the brokersکارگزاران.
16
40000
3000
ما مسلما به بانکی ها و دلال ها نمی توانیم اعتماد کنیم، آنها تقریباً کل سیستم مالی را به سقوط کشاندند.
00:43
They almostتقریبا broughtآورده شده the entireکل financialمالی systemسیستم down.
17
43000
3000
ما مسلما به بانکی ها و دلال ها نمی توانیم اعتماد کنیم، آنها تقریباً کل سیستم مالی را به سقوط کشاندند.
00:46
And even as we do our ownخودت work,
18
46000
3000
و حتی وقتی کار خودمان را انجام می دهیم، اکثر مواقع، خودمان را در موقعیت انتخاب می بینیم،
00:49
all too oftenغالبا,
19
49000
2000
و حتی وقتی کار خودمان را انجام می دهیم، اکثر مواقع، خودمان را در موقعیت انتخاب می بینیم،
00:51
we find ourselvesخودمان havingداشتن to chooseانتخاب کنید
20
51000
3000
و حتی وقتی کار خودمان را انجام می دهیم، اکثر مواقع، خودمان را در موقعیت انتخاب می بینیم،
00:54
betweenبین doing what we think is the right thing
21
54000
3000
بين انجام کاری که فکر می کنیم درست است و يا از ما انتظار می رود، یا کاری که لازم است و یا سودآور است.
00:57
and doing the expectedانتظار می رود thing,
22
57000
2000
بين انجام کاری که فکر می کنیم درست است و يا از ما انتظار می رود، یا کاری که لازم است و یا سودآور است.
00:59
or the requiredضروری thing,
23
59000
2000
بين انجام کاری که فکر می کنیم درست است و يا از ما انتظار می رود، یا کاری که لازم است و یا سودآور است.
01:01
or the profitableسود آور است thing.
24
61000
2000
بين انجام کاری که فکر می کنیم درست است و يا از ما انتظار می رود، یا کاری که لازم است و یا سودآور است.
01:03
So everywhereدر همه جا we look,
25
63000
2000
پس هر طرف نگاه می کنیم، کمابیش در همۀ زمینه ها نگران هستیم افرادی که به آنان وابسته هستیم قلبا به منافع ما اهمیت ندهند.
01:05
prettyبسیار much acrossدر سراسر the boardهیئت مدیره,
26
65000
2000
پس هر طرف نگاه می کنیم، کمابیش در همۀ زمینه ها نگران هستیم افرادی که به آنان وابسته هستیم قلبا به منافع ما اهمیت ندهند.
01:07
we worryنگرانی that the people we dependبستگی دارد on
27
67000
3000
پس هر طرف نگاه می کنیم، کمابیش در همۀ زمینه ها نگران هستیم افرادی که به آنان وابسته هستیم قلبا به منافع ما اهمیت ندهند.
01:10
don't really have our interestsمنافع at heartقلب.
28
70000
3000
پس هر طرف نگاه می کنیم، کمابیش در همۀ زمینه ها نگران هستیم افرادی که به آنان وابسته هستیم قلبا به منافع ما اهمیت ندهند.
01:14
Or if they do have our interestsمنافع at heartقلب,
29
74000
3000
یا اگر واقعا اهمیت می دهند، نگرانیم آنان ما را به اندازۀ کافی نشناسند تا تشخیص دهند چه کاری لازم است انجام دهند
01:17
we worryنگرانی that they don't know us well enoughکافی
30
77000
2000
یا اگر واقعا اهمیت می دهند، نگرانیم آنان ما را به اندازۀ کافی نشناسند تا تشخیص دهند چه کاری لازم است انجام دهند
01:19
to figureشکل out what they need to do
31
79000
2000
یا اگر واقعا اهمیت می دهند، نگرانیم آنان ما را به اندازۀ کافی نشناسند تا تشخیص دهند چه کاری لازم است انجام دهند
01:21
in orderسفارش to allowاجازه دادن us
32
81000
2000
تا به ما اجازۀ تامین آن منافع را دهند. آنان ما را درک نمی کنند. آنان وقت آشنایی با ما را ندارند.
01:23
to secureامن است those interestsمنافع.
33
83000
2000
تا به ما اجازۀ تامین آن منافع را دهند. آنان ما را درک نمی کنند. آنان وقت آشنایی با ما را ندارند.
01:25
They don't understandفهمیدن us.
34
85000
2000
تا به ما اجازۀ تامین آن منافع را دهند. آنان ما را درک نمی کنند. آنان وقت آشنایی با ما را ندارند.
01:27
They don't have the time to get to know us.
35
87000
2000
تا به ما اجازۀ تامین آن منافع را دهند. آنان ما را درک نمی کنند. آنان وقت آشنایی با ما را ندارند.
01:29
There are two kindsانواع of responsesپاسخ
36
89000
2000
ما به این گونه نارضایتی عمومی دو نوع واکنش نشان می دهیم.اگر کارها درست پیش نروند،اولین واکنش این است:
01:31
that we make
37
91000
2000
ما به این گونه نارضایتی عمومی دو نوع واکنش نشان می دهیم.اگر کارها درست پیش نروند،اولین واکنش این است:
01:33
to this sortمرتب سازی of generalعمومی dissatisfactionنارضایتی.
38
93000
3000
ما به این گونه نارضایتی عمومی دو نوع واکنش نشان می دهیم.اگر کارها درست پیش نروند،اولین واکنش این است:
01:37
If things aren'tنه going right,
39
97000
2000
ما به این گونه نارضایتی عمومی دو نوع واکنش نشان می دهیم.اگر کارها درست پیش نروند،اولین واکنش این است:
01:39
the first responseواکنش is:
40
99000
2000
ما به این گونه نارضایتی عمومی دو نوع واکنش نشان می دهیم.اگر کارها درست پیش نروند،اولین واکنش این است:
01:41
let's make more rulesقوانین,
41
101000
2000
بیایید قوانین بیشتری بسازیم بیایید یک سری رویه های مشروح تعیین کنیم تا مطمئن شویم مردم کار درست را انجام خواهند داد.
01:43
let's setتنظیم up a setتنظیم
42
103000
2000
بیایید قوانین بیشتری بسازیم بیایید یک سری رویه های مشروح تعیین کنیم تا مطمئن شویم مردم کار درست را انجام خواهند داد.
01:45
of detailedدقیق proceduresروش ها
43
105000
2000
بیایید قوانین بیشتری بسازیم بیایید یک سری رویه های مشروح تعیین کنیم تا مطمئن شویم مردم کار درست را انجام خواهند داد.
01:47
to make sure that people will do the right thing.
44
107000
3000
بیایید قوانین بیشتری بسازیم بیایید یک سری رویه های مشروح تعیین کنیم تا مطمئن شویم مردم کار درست را انجام خواهند داد.
01:50
Give teachersمعلمان scriptsاسکریپت ها
45
110000
2000
به معلمان متن هایی بدهید تا در کلاس درس طبق آن تدریس کنند، تا حتی اگر آنان ندانند چه می کنند
01:52
to followدنبال کردن in the classroomکلاس درس,
46
112000
2000
به معلمان متن هایی بدهید تا در کلاس درس طبق آن تدریس کنند، تا حتی اگر آنان ندانند چه می کنند
01:54
so even if they don't know what they're doing
47
114000
2000
به معلمان متن هایی بدهید تا در کلاس درس طبق آن تدریس کنند، تا حتی اگر آنان ندانند چه می کنند
01:56
and don't careاهميت دادن about the welfareرفاه of our kidsبچه ها,
48
116000
3000
و اهمیتی به رفاه بچه های ما ندهند، تا هنگامی که طبق متن ها تدریس می کنند، بچه های ما تحصیل لازم را کسب خواهند کرد.
01:59
as long as they followدنبال کردن the scriptsاسکریپت ها,
49
119000
2000
و اهمیتی به رفاه بچه های ما ندهند، تا هنگامی که طبق متن ها تدریس می کنند، بچه های ما تحصیل لازم را کسب خواهند کرد.
02:01
our kidsبچه ها will get educatedتحصیل کرده.
50
121000
2000
و اهمیتی به رفاه بچه های ما ندهند، تا هنگامی که طبق متن ها تدریس می کنند، بچه های ما تحصیل لازم را کسب خواهند کرد.
02:03
Give judgesقضات a listفهرست of mandatoryاجباری sentencesجمله ها
51
123000
3000
به قاضی ها یک لیست از احکام لازم الاجرا برای اعمال مجازات بدهید،
02:06
to imposeتحمیل کنید for crimesجرایم,
52
126000
2000
به قاضی ها یک لیست از احکام لازم الاجرا برای اعمال مجازات بدهید،
02:08
so that you don't need to relyتکیه
53
128000
2000
در این صورت لازم نیست بر روی قضاوتِ قاضی ها متکی باشید.
02:10
on judgesقضات usingاستفاده كردن theirخودشان judgmentداوری.
54
130000
3000
در این صورت لازم نیست بر روی قضاوتِ قاضی ها متکی باشید.
02:13
Insteadبجای, all they have to do
55
133000
2000
در عوض، تمام کاری که باید بکنند این است که به لیست مراجعه کنند که چه حکمی برای چه نوع جرمی است.
02:15
is look up on the listفهرست
56
135000
2000
در عوض، تمام کاری که باید بکنند این است که به لیست مراجعه کنند که چه حکمی برای چه نوع جرمی است.
02:17
what kindنوع of sentenceجمله goesمی رود with what kindنوع of crimeجرم.
57
137000
3000
در عوض، تمام کاری که باید بکنند این است که به لیست مراجعه کنند که چه حکمی برای چه نوع جرمی است.
02:20
Imposeاعمال limitsمحدودیت ها
58
140000
2000
اعمال محدودیت بر روی نرخ بهره ای که شرکتهای کارت اعتباری محاسبه می کنند و کارمزدهایی که می گیرند.
02:22
on what creditاعتبار cardکارت companiesشرکت ها can chargeشارژ in interestعلاقه
59
142000
3000
اعمال محدودیت بر روی نرخ بهره ای که شرکتهای کارت اعتباری محاسبه می کنند و کارمزدهایی که می گیرند.
02:25
and on what they can chargeشارژ in feesهزینه ها.
60
145000
2000
اعمال محدودیت بر روی نرخ بهره ای که شرکتهای کارت اعتباری محاسبه می کنند و کارمزدهایی که می گیرند.
02:27
More and more rulesقوانین
61
147000
2000
قوانین بیشتر و بیشتر برای حمایت از ما در برابر یک سری سازمان های بی تفاوت و بی توجه که باید با آنها معامله کنیم.
02:29
to protectمحافظت us
62
149000
2000
قوانین بیشتر و بیشتر برای حمایت از ما در برابر یک سری سازمان های بی تفاوت و بی توجه که باید با آنها معامله کنیم.
02:31
againstدر برابر an indifferentبي تفاوت, uncaringانکار کردن
63
151000
2000
قوانین بیشتر و بیشتر برای حمایت از ما در برابر یک سری سازمان های بی تفاوت و بی توجه که باید با آنها معامله کنیم.
02:33
setتنظیم of institutionsمؤسسات we have to dealمعامله with.
64
153000
3000
قوانین بیشتر و بیشتر برای حمایت از ما در برابر یک سری سازمان های بی تفاوت و بی توجه که باید با آنها معامله کنیم.
02:36
Or -- or maybe and --
65
156000
2000
یا -- یا شاید و -- علاوه بر قوانین، بیایيد ببینیم آیا می توانیم چند مشوق زیرکانه مطرح کنیم
02:38
in additionعلاوه بر این to rulesقوانین,
66
158000
2000
یا -- یا شاید و -- علاوه بر قوانین، بیایيد ببینیم آیا می توانیم چند مشوق زیرکانه مطرح کنیم
02:40
let's see if we can come up
67
160000
2000
یا -- یا شاید و -- علاوه بر قوانین، بیایيد ببینیم آیا می توانیم چند مشوق زیرکانه مطرح کنیم
02:42
with some really cleverباهوش incentivesانگیزه
68
162000
2000
یا -- یا شاید و -- علاوه بر قوانین، بیایيد ببینیم آیا می توانیم چند مشوق زیرکانه مطرح کنیم
02:44
so that, even if the people we dealمعامله with
69
164000
2000
تا حتی اگر مردمی که با آنان سر و کار داریم نخواهند مشخصاً منافع ما را تامین کنند،
02:46
don't particularlyبه خصوص want to serveخدمت our interestsمنافع,
70
166000
3000
تا حتی اگر مردمی که با آنان سر و کار داریم نخواهند مشخصاً منافع ما را تامین کنند، به نفع آنان باشد که منافع ما را تامین کنند.
02:49
it is in theirخودشان interestعلاقه
71
169000
2000
تا حتی اگر مردمی که با آنان سر و کار داریم نخواهند مشخصاً منافع ما را تامین کنند، به نفع آنان باشد که منافع ما را تامین کنند.
02:51
to serveخدمت our interestعلاقه --
72
171000
2000
تا حتی اگر مردمی که با آنان سر و کار داریم نخواهند مشخصاً منافع ما را تامین کنند، به نفع آنان باشد که منافع ما را تامین کنند.
02:53
the magicشعبده بازي incentivesانگیزه
73
173000
2000
این مشوق های جادویی که باعث خواهند شد مردم، حتی از روی خودخواهی محض، کار درست را انجام دهند.
02:55
that will get people to do the right thing
74
175000
2000
این مشوق های جادویی که باعث خواهند شد مردم، حتی از روی خودخواهی محض، کار درست را انجام دهند.
02:57
even out of pureخالص selfishnessخودخواهی.
75
177000
3000
این مشوق های جادویی که باعث خواهند شد مردم، حتی از روی خودخواهی محض، کار درست را انجام دهند.
03:00
So we offerپیشنهاد teachersمعلمان bonusesجوایز
76
180000
2000
پس ما به معلمان در صورتی پاداش می دهیم که بچه هایی که زیرِ نظرشان هستند نمرۀ قبولی این امتحانات بزرگ را بگیرند.
03:02
if the kidsبچه ها they teachتدریس کنید
77
182000
2000
پس ما به معلمان در صورتی پاداش می دهیم که بچه هایی که زیرِ نظرشان هستند نمرۀ قبولی این امتحانات بزرگ را بگیرند.
03:04
scoreنمره passingگذراندن gradesدرجات on these bigبزرگ testتست scoresنمرات
78
184000
3000
پس ما به معلمان در صورتی پاداش می دهیم که بچه هایی که زیرِ نظرشان هستند نمرۀ قبولی این امتحانات بزرگ را بگیرند.
03:07
that are used to evaluateارزیابی کنید
79
187000
2000
امتحاناتی که برای ارزیابی کیفیت سیستم مدارس استفاده می شوند. قوانین و مشوق ها -- چماق و هویج.
03:09
the qualityکیفیت of schoolمدرسه systemsسیستم های.
80
189000
2000
امتحاناتی که برای ارزیابی کیفیت سیستم مدارس استفاده می شوند. قوانین و مشوق ها -- چماق و هویج.
03:12
Rulesقوانین and incentivesانگیزه --
81
192000
2000
امتحاناتی که برای ارزیابی کیفیت سیستم مدارس استفاده می شوند. قوانین و مشوق ها -- چماق و هویج.
03:14
"sticksچوب" and "carrotsهویج."
82
194000
2000
امتحاناتی که برای ارزیابی کیفیت سیستم مدارس استفاده می شوند. قوانین و مشوق ها -- چماق و هویج.
03:16
We passedگذشت a bunchدسته ای of rulesقوانین
83
196000
2000
ما یک دسته قوانین تصویب کردیم تا در واکنش به نابسامانی اخیر، صنعت مالی را کنترل کنیم.
03:18
to regulateتنظیم کنید the financialمالی industryصنعت
84
198000
2000
ما یک دسته قوانین تصویب کردیم تا در واکنش به نابسامانی اخیر، صنعت مالی را کنترل کنیم.
03:20
in responseواکنش to the recentاخیر collapseسقوط - فروپاشی - اضمحلال.
85
200000
2000
ما یک دسته قوانین تصویب کردیم تا در واکنش به نابسامانی اخیر، صنعت مالی را کنترل کنیم.
03:22
There's the Dodd-Frankداود فرانک Actقانون,
86
202000
2000
مصوبۀ "داد-فرانک" را داریم. ( جهت اصلاح مالی) هیئت جدید "حمایت مالی مصرف کننده" را داریم.
03:24
there's the newجدید Consumerمصرف كننده Financialمالی Protectionحفاظت Agencyآژانس
87
204000
3000
مصوبۀ "داد-فرانک" را داریم. ( جهت اصلاح مالی) هیئت جدید "حمایت مالی مصرف کننده" را داریم.
03:27
that is temporarilyبه طور موقت beingبودن headedهدایت throughاز طریق the backdoorپشت درپوش
88
207000
3000
که موقتاً توسط "الیزابت وارن" به طور پنهانی هدایت می شود.
03:30
by Elizabethالیزابت Warrenوارن.
89
210000
2000
که موقتاً توسط "الیزابت وارن" به طور پنهانی هدایت می شود.
03:32
Maybe these rulesقوانین
90
212000
2000
شاید این قوانین واقعا نحوۀ عمل این شرکتهای خدمات مالی را ارتقا دهد. خواهیم دید.
03:34
will actuallyدر واقع improveبهتر کردن
91
214000
3000
شاید این قوانین واقعا نحوۀ عمل این شرکتهای خدمات مالی را ارتقا دهد. خواهیم دید.
03:37
the way these financialمالی servicesخدمات companiesشرکت ها behaveرفتار كردن.
92
217000
4000
شاید این قوانین واقعا نحوۀ عمل این شرکتهای خدمات مالی را ارتقا دهد. خواهیم دید.
03:41
We'llخوب see.
93
221000
2000
شاید این قوانین واقعا نحوۀ عمل این شرکتهای خدمات مالی را ارتقا دهد. خواهیم دید.
03:43
In additionعلاوه بر این, we are strugglingمبارزه می کنند
94
223000
2000
به علاوه، ما در تلاش هستیم برای ایجاد مشوق هایی برای افرادی که در صنعت خدمات مالی مشغول هستند، راه هایی پیدا کنیم
03:45
to find some way to createايجاد كردن incentivesانگیزه
95
225000
3000
به علاوه، ما در تلاش هستیم برای ایجاد مشوق هایی برای افرادی که در صنعت خدمات مالی مشغول هستند، راه هایی پیدا کنیم
03:48
for people in the financialمالی servicesخدمات industryصنعت
96
228000
3000
به علاوه، ما در تلاش هستیم برای ایجاد مشوق هایی برای افرادی که در صنعت خدمات مالی مشغول هستند، راه هایی پیدا کنیم
03:51
that will have them more interestedعلاقه مند
97
231000
2000
مشوق هایی که آنان را به مراتب، بیشتر به منفعت رسانی بلند مدت حتی به شرکتهای خودشان، مشتاق کند.
03:53
in servingخدمت the long-termبلند مدت interestsمنافع
98
233000
2000
مشوق هایی که آنان را به مراتب، بیشتر به منفعت رسانی بلند مدت حتی به شرکتهای خودشان، مشتاق کند.
03:55
even of theirخودشان ownخودت companiesشرکت ها,
99
235000
2000
مشوق هایی که آنان را به مراتب، بیشتر به منفعت رسانی بلند مدت حتی به شرکتهای خودشان، مشتاق کند.
03:57
ratherنسبتا than securingتأمین امنیت short-termکوتاه مدت profitsسود.
100
237000
3000
به جای اینکه سود کوتاه مدت را تضمین کنند.
04:01
So if we find just the right incentivesانگیزه,
101
241000
2000
پس اگر ما مشوق مناسب را پیدا کنیم
04:03
they'llآنها خواهند شد do the right thing -- as I said -- selfishlyخودخواهانه,
102
243000
3000
آنان کار درست را انجام خواهند داد -- همانطور که گفتم-- از روی خودخواهی.
04:06
and if we come up with the right rulesقوانین and regulationsآئین نامه,
103
246000
3000
و اگر مقررات و قوانین مناسب را مطرح کنیم آنان ما را به پرتگاه نخواهند کشید.
04:09
they won'tنخواهد بود driveراندن us all over a cliffصخره.
104
249000
3000
و اگر مقررات و قوانین مناسب را مطرح کنیم آنان ما را به پرتگاه نخواهند کشید.
04:12
And Kenکن [Sharpeشارپ] and I certainlyقطعا know
105
252000
3000
و من و "کِن" ( شارپ) با اطمینان می دانیم که شما لازم است بر بانکی ها حکمفرما باشید.
04:15
that you need to reignسلطنت in the bankersبانکداران.
106
255000
3000
و من و "کِن" ( شارپ) با اطمینان می دانیم که شما لازم است بر بانکی ها حکمفرما باشید.
04:18
If there is a lessonدرس to be learnedیاد گرفتم from the financialمالی collapseسقوط - فروپاشی - اضمحلال
107
258000
3000
اگر یک درس بشود از این نابسامانی مالی گرفت، همین نکته است.
04:21
it is that.
108
261000
2000
اگر یک درس بشود از این نابسامانی مالی گرفت، همین نکته است.
04:23
But what we believe,
109
263000
2000
ولی ما باور داریم، و چیزی که در این کتاب بحث کردیم، این است که هیچ سری قوانینی وجود ندارند
04:25
and what we argueجر و بحث in the bookکتاب,
110
265000
2000
ولی ما باور داریم، و چیزی که در این کتاب بحث کردیم، این است که هیچ سری قوانینی وجود ندارند
04:27
is that there is no setتنظیم of rulesقوانین,
111
267000
3000
ولی ما باور داریم، و چیزی که در این کتاب بحث کردیم، این است که هیچ سری قوانینی وجود ندارند
04:30
no matterموضوع how detailedدقیق,
112
270000
2000
مهم نیست که چقدر ریز باشند مهم نیست که چقدر دقیق و مفصل باشند مهم نیست که چقدر با دقت کنترل شوند
04:32
no matterموضوع how specificخاص,
113
272000
2000
مهم نیست که چقدر ریز باشند مهم نیست که چقدر دقیق و مفصل باشند مهم نیست که چقدر با دقت کنترل شوند
04:34
no matterموضوع how carefullyبا دقت monitoredنظارت
114
274000
2000
مهم نیست که چقدر ریز باشند مهم نیست که چقدر دقیق و مفصل باشند مهم نیست که چقدر با دقت کنترل شوند
04:36
and enforcedاعمال شده,
115
276000
2000
و به اجرا در آیند، هیچ سری قوانینی نیستند که آنچه احتیاج داریم تامین کنند.
04:38
there is no setتنظیم of rulesقوانین
116
278000
2000
و به اجرا در آیند، هیچ سری قوانینی نیستند که آنچه احتیاج داریم تامین کنند.
04:40
that will get us what we need.
117
280000
2000
و به اجرا در آیند، هیچ سری قوانینی نیستند که آنچه احتیاج داریم تامین کنند.
04:42
Why? Because bankersبانکداران are smartهوشمندانه people.
118
282000
3000
چرا؟ چون بانکی ها افراد باهوشی هستند. و مثل آب شکاف ها را در هر سری قوانینی پیدا خواهند کرد
04:46
And, like waterاب,
119
286000
2000
چرا؟ چون بانکی ها افراد باهوشی هستند. و مثل آب شکاف ها را در هر سری قوانینی پیدا خواهند کرد
04:48
they will find cracksترک ها
120
288000
2000
چرا؟ چون بانکی ها افراد باهوشی هستند. و مثل آب شکاف ها را در هر سری قوانینی پیدا خواهند کرد
04:50
in any setتنظیم of rulesقوانین.
121
290000
3000
چرا؟ چون بانکی ها افراد باهوشی هستند. و مثل آب شکاف ها را در هر سری قوانینی پیدا خواهند کرد
04:53
You designطرح a setتنظیم of rulesقوانین that will make sure
122
293000
3000
شما یک سری قوانین طراحی می کنید تا مطمئن شوید، آنچه سبب فروپاشی تقریبی سیستم مالی شد دیگر نمی تواند اتفاق بیافتد.
04:56
that the particularخاص reasonدلیل
123
296000
2000
شما یک سری قوانین طراحی می کنید تا مطمئن شوید، آنچه سبب فروپاشی تقریبی سیستم مالی شد دیگر نمی تواند اتفاق بیافتد.
04:58
why the financialمالی systemسیستم "almost-collapseتقریبا سقوط"
124
298000
2000
شما یک سری قوانین طراحی می کنید تا مطمئن شوید، آنچه سبب فروپاشی تقریبی سیستم مالی شد دیگر نمی تواند اتفاق بیافتد.
05:00
can't happenبه وقوع پیوستن again.
125
300000
2000
شما یک سری قوانین طراحی می کنید تا مطمئن شوید، آنچه سبب فروپاشی تقریبی سیستم مالی شد دیگر نمی تواند اتفاق بیافتد.
05:02
It is naiveآدم ساده beyondفراتر descriptionشرح
126
302000
2000
این ساده لوحی، وصف ناپذیر است که تصور شود با مسدود کردن
05:04
to think that havingداشتن blockedمسدود
127
304000
2000
این ساده لوحی، وصف ناپذیر است که تصور شود با مسدود کردن
05:06
this sourceمنبع of financialمالی collapseسقوط - فروپاشی - اضمحلال,
128
306000
2000
منشاء این نابسامانی مالی، تمام منشاءهای ممکن برای فروپاشی مالی مسدود شده اند.
05:08
you have blockedمسدود all possibleامکان پذیر است sourcesمنابع of financialمالی collapseسقوط - فروپاشی - اضمحلال.
129
308000
3000
منشاء این نابسامانی مالی، تمام منشاءهای ممکن برای فروپاشی مالی مسدود شده اند.
05:11
So it's just a questionسوال of waitingدر انتظار for the nextبعد one
130
311000
3000
این یعنی صرفا صبر برای نابسامانی بعدی و سپس حیرت از میزان حماقت مان که چطور از خودمان در برابر آن محافظت نکرده ایم.
05:14
and then marvelingعجیب at how we could have been so stupidاحمق
131
314000
3000
این یعنی صرفا صبر برای نابسامانی بعدی و سپس حیرت از میزان حماقت مان که چطور از خودمان در برابر آن محافظت نکرده ایم.
05:17
as not to protectمحافظت ourselvesخودمان againstدر برابر that.
132
317000
3000
این یعنی صرفا صبر برای نابسامانی بعدی و سپس حیرت از میزان حماقت مان که چطور از خودمان در برابر آن محافظت نکرده ایم.
05:20
What we desperatelyبه شدت need,
133
320000
2000
آنچه ما به شدت نیاز داریم بیشتر و یا همراه با قوانین بهتر و مشوق های زیرکانۀ معقولانه، فضیلت است.
05:22
beyondفراتر, or alongدر امتداد with, better rulesقوانین
134
322000
3000
آنچه ما به شدت نیاز داریم بیشتر و یا همراه با قوانین بهتر و مشوق های زیرکانۀ معقولانه، فضیلت است.
05:25
and reasonablyمنطقی smartهوشمندانه incentivesانگیزه,
135
325000
2000
آنچه ما به شدت نیاز داریم بیشتر و یا همراه با قوانین بهتر و مشوق های زیرکانۀ معقولانه، فضیلت است.
05:27
is we need virtueتقوا.
136
327000
3000
آنچه ما به شدت نیاز داریم بیشتر و یا همراه با قوانین بهتر و مشوق های زیرکانۀ معقولانه، فضیلت است.
05:30
We need characterشخصیت.
137
330000
2000
ما به صفات برجسته نیاز داریم، ما به مردمی نیاز داریم که می خواهند کار درست را انجام دهند.
05:32
We need people who want to do the right thing.
138
332000
3000
ما به صفات برجسته نیاز داریم، ما به مردمی نیاز داریم که می خواهند کار درست را انجام دهند.
05:35
And in particularخاص,
139
335000
2000
و به ویژه فضیلتی که ما بیش از همه نیاز داریم فضیلتی است که "ارسطو" "خرد عملی" نامیده است.
05:37
the virtueتقوا that we need mostاکثر of all
140
337000
3000
و به ویژه فضیلتی که ما بیش از همه نیاز داریم فضیلتی است که "ارسطو" "خرد عملی" نامیده است.
05:40
is the virtueتقوا that Aristotleارسطو calledبه نام
141
340000
2000
و به ویژه فضیلتی که ما بیش از همه نیاز داریم فضیلتی است که "ارسطو" "خرد عملی" نامیده است.
05:42
"practicalکاربردی wisdomحکمت."
142
342000
3000
و به ویژه فضیلتی که ما بیش از همه نیاز داریم فضیلتی است که "ارسطو" "خرد عملی" نامیده است.
05:45
Practicalکاربردی wisdomحکمت
143
345000
2000
خرد عملی ارادۀ اخلاقی است برای انجام کار درست و توانایی اخلاقی است برای درک اینکه چه چیزی درست است.
05:47
is the moralاخلاقی will
144
347000
2000
خرد عملی ارادۀ اخلاقی است برای انجام کار درست و توانایی اخلاقی است برای درک اینکه چه چیزی درست است.
05:49
to do the right thing
145
349000
2000
خرد عملی ارادۀ اخلاقی است برای انجام کار درست و توانایی اخلاقی است برای درک اینکه چه چیزی درست است.
05:51
and the moralاخلاقی skillمهارت
146
351000
2000
خرد عملی ارادۀ اخلاقی است برای انجام کار درست و توانایی اخلاقی است برای درک اینکه چه چیزی درست است.
05:53
to figureشکل out what the right thing is.
147
353000
3000
خرد عملی ارادۀ اخلاقی است برای انجام کار درست و توانایی اخلاقی است برای درک اینکه چه چیزی درست است.
05:56
So Aristotleارسطو was very interestedعلاقه مند in watchingتماشا کردن
148
356000
3000
"ارسطو" بسیار به تماشای نحوۀ عملِ صنعتگران در اطرافش، علاقه مند بود.
05:59
how the craftsmenصنعتگران around him workedکار کرد.
149
359000
3000
"ارسطو" بسیار به تماشای نحوۀ عملِ صنعتگران در اطرافش، علاقه مند بود.
06:02
And he was impressedتحت تاثیر قرار
150
362000
2000
و او از اینکه چطور آنان راه حلهای بکر برای مشکلات جدید پیدا می کنند تحت تاثیر قرار گرفته بود .--
06:04
at how they would improviseبداهه بکش
151
364000
2000
و او از اینکه چطور آنان راه حلهای بکر برای مشکلات جدید پیدا می کنند تحت تاثیر قرار گرفته بود .--
06:06
novelرمان solutionsراه حل ها to novelرمان problemsمشکلات --
152
366000
2000
و او از اینکه چطور آنان راه حلهای بکر برای مشکلات جدید پیدا می کنند تحت تاثیر قرار گرفته بود .--
06:08
problemsمشکلات that they hadn'tتا به حال نیست anticipatedپیش بینی شده.
153
368000
2000
مشکلاتی که پیش بینی نکرده بودند. برای نمونه، او سنگ تراش هایی را می دید
06:10
So one exampleمثال is he seesمی بیند these stonemasonsسنگ قبرها
154
370000
2000
مشکلاتی که پیش بینی نکرده بودند. برای نمونه، او سنگ تراش هایی را می دید
06:12
workingکار کردن on the Isleجزیره of Lesbosلزبوس,
155
372000
3000
که بر روی " جزیرۀ لزبوس" کار می کردند، و آنان باید ستون های گرد را اندازه می گرفتند.
06:15
and they need to measureاندازه گرفتن out
156
375000
2000
که بر روی " جزیرۀ لزبوس" کار می کردند، و آنان باید ستون های گرد را اندازه می گرفتند.
06:17
roundدور columnsستون ها.
157
377000
2000
که بر روی " جزیرۀ لزبوس" کار می کردند، و آنان باید ستون های گرد را اندازه می گرفتند.
06:19
Well if you think about it,
158
379000
2000
خب اگر درباره اش فکر کنید، واقعا اندازه گرفتن ستون های گرد با یک خط کش سخت است.
06:21
it's really hardسخت to measureاندازه گرفتن out roundدور columnsستون ها usingاستفاده كردن a rulerخط كش.
159
381000
3000
خب اگر درباره اش فکر کنید، واقعا اندازه گرفتن ستون های گرد با یک خط کش سخت است.
06:24
So what do they do?
160
384000
2000
پس چکار کردند؟ آنان یک راه حل بکر برای مشکل، شکل دادند. آنان خط کشی ساختند که خم می شد،
06:26
They fashionمد a novelرمان solutionراه حل to the problemمسئله.
161
386000
3000
پس چکار کردند؟ آنان یک راه حل بکر برای مشکل، شکل دادند. آنان خط کشی ساختند که خم می شد،
06:29
They createdایجاد شده a rulerخط كش that bendsخم می شود,
162
389000
3000
پس چکار کردند؟ آنان یک راه حل بکر برای مشکل، شکل دادند. آنان خط کشی ساختند که خم می شد،
06:32
what we would call these daysروزها a tapeنوار measureاندازه گرفتن --
163
392000
3000
چیزی که اگر در این دوره بود یک متر-- یک خط کش قابل انعطاف، یک خط کش که خم می شود، نامیده می شد.
06:35
a flexibleقابل انعطاف ruleقانون,
164
395000
2000
چیزی که اگر در این دوره بود یک متر-- یک خط کش قابل انعطاف، یک خط کش که خم می شود، نامیده می شد.
06:37
a ruleقانون that bendsخم می شود.
165
397000
2000
چیزی که اگر در این دوره بود یک متر-- یک خط کش قابل انعطاف، یک خط کش که خم می شود، نامیده می شد.
06:39
And Aristotleارسطو said,
166
399000
2000
و "ارسطو" گفت، آها، آنان آگاه هستند که بعضی مواقع برای طراحی ستون های گرد، لازم است خط کش را خم کرد.
06:41
"Hahخب, they appreciatedاستقبال مینماید that sometimesگاه گاهی
167
401000
3000
و "ارسطو" گفت، آها، آنان آگاه هستند که بعضی مواقع برای طراحی ستون های گرد، لازم است خط کش را خم کرد.
06:44
to designطرح roundedگرد columnsستون ها,
168
404000
3000
و "ارسطو" گفت، آها، آنان آگاه هستند که بعضی مواقع برای طراحی ستون های گرد، لازم است خط کش را خم کرد.
06:47
you need to bendخم شدن the ruleقانون."
169
407000
3000
و "ارسطو" گفت، آها، آنان آگاه هستند که بعضی مواقع برای طراحی ستون های گرد، لازم است خط کش را خم کرد.
06:50
And Aristotleارسطو said
170
410000
2000
و "ارسطو" گفت اغلب در برخورد با دیگران، ما نیاز به خم کردن و دور زدن قوانین داریم
06:52
oftenغالبا in dealingمعامله with other people,
171
412000
3000
و "ارسطو" گفت اغلب در برخورد با دیگران، ما نیاز به خم کردن و دور زدن قوانین داریم
06:55
we need to bendخم شدن the rulesقوانین.
172
415000
3000
و "ارسطو" گفت اغلب در برخورد با دیگران، ما نیاز به خم کردن و دور زدن قوانین داریم
06:58
Dealingمعامله with other people
173
418000
2000
برخورد با دیگران یک نوع انعطاف پذیری را می طلبد که هیچ سری قوانینی نمی تواند در خود بگنجاند.
07:00
demandsخواسته ها a kindنوع of flexibilityانعطاف پذیری
174
420000
3000
برخورد با دیگران یک نوع انعطاف پذیری را می طلبد که هیچ سری قوانینی نمی تواند در خود بگنجاند.
07:03
that no setتنظیم of rulesقوانین can encompassشامل.
175
423000
3000
برخورد با دیگران یک نوع انعطاف پذیری را می طلبد که هیچ سری قوانینی نمی تواند در خود بگنجاند.
07:06
Wiseعاقل people know when and how
176
426000
2000
مردم خردمند می دانند که کی و چطور قوانین را دور بزنند. مردم خردمند می دانند که چطور راه جدیدی ابداع کنند.
07:08
to bendخم شدن the rulesقوانین.
177
428000
2000
مردم خردمند می دانند که کی و چطور قوانین را دور بزنند. مردم خردمند می دانند که چطور راه جدیدی ابداع کنند.
07:10
Wiseعاقل people know how to improviseبداهه بکش.
178
430000
3000
مردم خردمند می دانند که کی و چطور قوانین را دور بزنند. مردم خردمند می دانند که چطور راه جدیدی ابداع کنند.
07:13
The way my co-authorهمکار نویسنده , Kenکن, and I talk about it,
179
433000
3000
من و "کِن"،همکارم در نگارش، اینطور می گوییم که آنان شبیه به موزیسن های جاز هستند،
07:16
they are kindنوع of like jazzجاز musiciansنوازندگان.
180
436000
2000
من و "کِن"،همکارم در نگارش، اینطور می گوییم که آنان شبیه به موزیسن های جاز هستند،
07:18
The rulesقوانین are like the notesیادداشت on the pageصفحه,
181
438000
2000
قوانین مانند نت های روی صفحه هستند، و برای شروع به کار شما می آیند، ولی بعد شما با نت ها بازی می کنید و
07:20
and that getsمی شود you startedآغاز شده,
182
440000
2000
قوانین مانند نت های روی صفحه هستند، و برای شروع به کار شما می آیند، ولی بعد شما با نت ها بازی می کنید و
07:22
but then you danceرقص around the notesیادداشت on the pageصفحه,
183
442000
3000
قوانین مانند نت های روی صفحه هستند، و برای شروع به کار شما می آیند، ولی بعد شما با نت ها بازی می کنید و
07:25
comingآینده up with just the right combinationترکیبی
184
445000
2000
مناسبترین ترکیب را برای این لحظۀ خاص با این گروه از نوازندگان، ارائه می کنید.
07:27
for this particularخاص momentلحظه
185
447000
2000
مناسبترین ترکیب را برای این لحظۀ خاص با این گروه از نوازندگان، ارائه می کنید.
07:29
with this particularخاص setتنظیم of fellowهمکار playersبازیکنان.
186
449000
3000
مناسبترین ترکیب را برای این لحظۀ خاص با این گروه از نوازندگان، ارائه می کنید.
07:32
So for Aristotleارسطو,
187
452000
2000
پس برای "ارسطو" آن نوع دور زدن قانون و عادت، تشخیص استثنا در قانون وعرف و ابداع کردن
07:34
the kindنوع
188
454000
3000
پس برای "ارسطو" آن نوع دور زدن قانون و عادت، تشخیص استثنا در قانون وعرف و ابداع کردن
07:37
of rule-bendingحکم خم شدن,
189
457000
3000
پس برای "ارسطو" آن نوع دور زدن قانون و عادت، تشخیص استثنا در قانون وعرف و ابداع کردن
07:40
ruleقانون exception-findingاستثناء یافتن and improvisationابتکار
190
460000
3000
پس برای "ارسطو" آن نوع دور زدن قانون و عادت، تشخیص استثنا در قانون وعرف و ابداع کردن
07:43
that you see in skilledماهر craftsmenصنعتگران
191
463000
2000
که شما در صنعتگران ماهر می بینید دقیقا همان است که شما برای ماهر شدن در اخلاقیات، نیاز دارید.
07:45
is exactlyدقیقا what you need
192
465000
2000
که شما در صنعتگران ماهر می بینید دقیقا همان است که شما برای ماهر شدن در اخلاقیات، نیاز دارید.
07:47
to be a skilledماهر moralاخلاقی craftsmanکارگر.
193
467000
3000
که شما در صنعتگران ماهر می بینید دقیقا همان است که شما برای ماهر شدن در اخلاقیات، نیاز دارید.
07:50
And in interactionsفعل و انفعالات with people,
194
470000
2000
و در تقابل با مردم، تقریبا همیشه، این نوع انعطاف پذیری لازم است.
07:52
almostتقریبا all the time,
195
472000
2000
و در تقابل با مردم، تقریبا همیشه، این نوع انعطاف پذیری لازم است.
07:54
it is this kindنوع of flexibilityانعطاف پذیری that is requiredضروری.
196
474000
2000
و در تقابل با مردم، تقریبا همیشه، این نوع انعطاف پذیری لازم است. یک فرد خردمند می داند که کی قوانین را دور بزند.
07:56
A wiseعاقل personفرد knowsمی داند when to bendخم شدن the rulesقوانین.
197
476000
3000
یک فرد خردمند می داند که کی قوانین را دور بزند. یک فرد خردمند می داند که کی راه جدیدی ابداع کند.
07:59
A wiseعاقل personفرد knowsمی داند when to improviseبداهه بکش.
198
479000
2000
یک فرد خردمند می داند که کی قوانین را دور بزند. یک فرد خردمند می داند که کی راه جدیدی ابداع کند.
08:01
And mostاکثر importantمهم,
199
481000
2000
و از همه مهم تر، یک فرد خردمند این ابداع و قانون شکنی را در خدمتِ هدف درست، انجام می دهد.
08:03
a wiseعاقل personفرد does this improvisingبداهه نوازی and rule-bendingحکم خم شدن
200
483000
3000
و از همه مهم تر، یک فرد خردمند این ابداع و قانون شکنی را در خدمتِ هدف درست، انجام می دهد.
08:06
in the serviceسرویس of the right aimsاهداف.
201
486000
3000
و از همه مهم تر، یک فرد خردمند این ابداع و قانون شکنی را در خدمتِ هدف درست، انجام می دهد.
08:10
If you are a rule-benderقاچاقچی and an improviserimproviser
202
490000
3000
اگر شما یک قانون شکن و بدعت گذار باشید بیشتر برای منفعت خودتان، آنچه بدست می آید فریبِ بی رحمانۀ مردم است.
08:13
mostlyاغلب to serveخدمت yourselfخودت,
203
493000
2000
اگر شما یک قانون شکن و بدعت گذار باشید بیشتر برای منفعت خودتان، آنچه بدست می آید فریبِ بی رحمانۀ مردم است.
08:15
what you get is ruthlessبی رحم manipulationدستکاری of other people.
204
495000
3000
اگر شما یک قانون شکن و بدعت گذار باشید بیشتر برای منفعت خودتان، آنچه بدست می آید فریبِ بی رحمانۀ مردم است.
08:18
So it mattersمسائل that you do this wiseعاقل practiceتمرین
205
498000
2000
پس مهم این است که شما عمل خردمندانه را برای خدمت به دیگران و نه برای خدمت به خودتان، انجام دهید.
08:20
in the serviceسرویس of othersدیگران
206
500000
2000
پس مهم این است که شما عمل خردمندانه را برای خدمت به دیگران و نه برای خدمت به خودتان، انجام دهید.
08:22
and not in the serviceسرویس of yourselfخودت.
207
502000
2000
پس مهم این است که شما عمل خردمندانه را برای خدمت به دیگران و نه برای خدمت به خودتان، انجام دهید.
08:24
And so the will to do the right thing
208
504000
3000
و بنابراین نیتِ انجام کار درست به اندازۀ مهارت اخلاقی در ابداع راه های جدید و تشخیص استثنا، مهم است.
08:27
is just as importantمهم as the moralاخلاقی skillمهارت
209
507000
2000
و بنابراین نیتِ انجام کار درست به اندازۀ مهارت اخلاقی در ابداع راه های جدید و تشخیص استثنا، مهم است.
08:29
of improvisationابتکار
210
509000
2000
و بنابراین نیتِ انجام کار درست به اندازۀ مهارت اخلاقی در ابداع راه های جدید و تشخیص استثنا، مهم است.
08:31
and exception-findingاستثناء یافتن.
211
511000
2000
و بنابراین نیتِ انجام کار درست به اندازۀ مهارت اخلاقی در ابداع راه های جدید و تشخیص استثنا، مهم است.
08:33
Togetherبا یکدیگر they compriseشامل practicalکاربردی wisdomحکمت,
212
513000
3000
هر دو با هم خرد عملی را تشکیل می دهند، چیزی که از نظر "ارسطو" فضیلت برتر بود.
08:36
whichکه Aristotleارسطو thought
213
516000
2000
هر دو با هم خرد عملی را تشکیل می دهند، چیزی که از نظر "ارسطو" فضیلت برتر بود.
08:38
was the masterاستاد virtueتقوا.
214
518000
2000
هر دو با هم خرد عملی را تشکیل می دهند، چیزی که از نظر "ارسطو" فضیلت برتر بود.
08:40
So I'll give you an exampleمثال
215
520000
2000
من یک مثال می زنم از عمل خردمندانه در عمل. مثال دربارۀ "مایکل" است. "مایکل" یک مرد جوان است.
08:42
of wiseعاقل practiceتمرین in actionعمل.
216
522000
2000
من یک مثال می زنم از عمل خردمندانه در عمل. مثال دربارۀ "مایکل" است. "مایکل" یک مرد جوان است.
08:44
It's the caseمورد of Michaelمایکل.
217
524000
3000
من یک مثال می زنم از عمل خردمندانه در عمل. مثال دربارۀ "مایکل" است. "مایکل" یک مرد جوان است.
08:47
Michael'sمایکل a youngجوان guy.
218
527000
2000
من یک مثال می زنم از عمل خردمندانه در عمل. مثال دربارۀ "مایکل" است. "مایکل" یک مرد جوان است.
08:49
He had a prettyبسیار low-wageدستمزد کم jobکار.
219
529000
2000
او یک کار واقعا کم درآمد داشت. او زن و یک فرزندش را تامین می کرد.
08:51
He was supportingحمایت از his wifeهمسر and a childکودک,
220
531000
3000
او یک کار واقعا کم درآمد داشت. او زن و یک فرزندش را تامین می کرد.
08:54
and the childکودک was going to parochialمحدود schoolمدرسه.
221
534000
2000
و بچه اش به مدرسه محلی می رفت بعد او کارش را از دست داد.
08:56
Then he lostکم شده his jobکار.
222
536000
3000
و بچه اش به مدرسه محلی می رفت بعد او کارش را از دست داد.
08:59
He panickedترسناک
223
539000
2000
او از اینکه نتواند خانواده اش را تامین کند، وحشت کرد.
09:01
about beingبودن ableتوانایی to supportحمایت کردن his familyخانواده.
224
541000
3000
او از اینکه نتواند خانواده اش را تامین کند، وحشت کرد.
09:04
One night, he drankنوشید a little too much,
225
544000
3000
یک شب، او کمی زیادی مشروب نوشید، و به یک راننده تاکسی دستبرد زد. او 50 دلار دزدید.
09:07
and he robbedدزدیده شده a cabتاکسی driverراننده --
226
547000
2000
یک شب، او کمی زیادی مشروب نوشید، و به یک راننده تاکسی دستبرد زد. او 50 دلار دزدید.
09:09
stoleدزدیده شد 50 dollarsدلار.
227
549000
2000
یک شب، او کمی زیادی مشروب نوشید، و به یک راننده تاکسی دستبرد زد. او 50 دلار دزدید.
09:11
He robbedدزدیده شده him at gunpointاسلحه.
228
551000
2000
او به طرف راننده اسلحه کشید. اسلحه اسباب بازی بود.دستگیر شد، محاکمه شد، محکوم شد.
09:13
It was a toyاسباب بازی gunاسلحه.
229
553000
3000
او به طرف راننده اسلحه کشید. اسلحه اسباب بازی بود.دستگیر شد، محاکمه شد، محکوم شد.
09:16
He got caughtگرفتار. He got triedتلاش کرد.
230
556000
3000
او به طرف راننده اسلحه کشید. اسلحه اسباب بازی بود.دستگیر شد، محاکمه شد، محکوم شد.
09:19
He got convictedمحکوم شده.
231
559000
2000
او به طرف راننده اسلحه کشید. اسلحه اسباب بازی بود.دستگیر شد، محاکمه شد، محکوم شد.
09:21
The Pennsylvaniaپنسیلوانیا sentencingمحکومیت guidelinesدستورالعمل ها
232
561000
3000
بر اساس مقررات "پنسیلوانیا" حداقل محکومیت برای این نوع جرم 2 سال، 24 ماه حبس است.
09:24
requiredضروری a minimumکمترین sentenceجمله for a crimeجرم like this
233
564000
3000
بر اساس مقررات "پنسیلوانیا" حداقل محکومیت برای این نوع جرم 2 سال، 24 ماه حبس است.
09:27
of two yearsسالها, 24 monthsماه ها.
234
567000
2000
بر اساس مقررات "پنسیلوانیا" حداقل محکومیت برای این نوع جرم 2 سال، 24 ماه حبس است.
09:29
The judgeقاضی on the caseمورد, Judgeقاضی Loisلوئیس Forerفوره
235
569000
3000
از نظر قاضی پرونده، "قاضی لوئیس فرر" این بی معنی بود. " مایکل" قبلا هرگز مرتکب جرمی نشده بود.
09:32
thought that this madeساخته شده no senseاحساس.
236
572000
3000
از نظر قاضی پرونده، "قاضی لوئیس فرر" این بی معنی بود. " مایکل" قبلا هرگز مرتکب جرمی نشده بود.
09:35
He had never committedمرتکب شده a crimeجرم before.
237
575000
3000
از نظر قاضی پرونده، "قاضی لوئیس فرر" این بی معنی بود. " مایکل" قبلا هرگز مرتکب جرمی نشده بود.
09:38
He was a responsibleمسئول husbandشوهر and fatherپدر.
238
578000
3000
او یک پدر و شوهر مسئول بود. او با شرایط بحرانی روبرو شده بود. این مجازات تنها سبب از هم پاشیدگی یک خانواده می شود.
09:41
He had been facedدر مواجهه with desperateمستاصل circumstancesشرایط.
239
581000
2000
او یک پدر و شوهر مسئول بود. او با شرایط بحرانی روبرو شده بود. این مجازات تنها سبب از هم پاشیدگی یک خانواده می شود.
09:43
All this would do is wreckخراب کردن a familyخانواده.
240
583000
3000
او یک پدر و شوهر مسئول بود. او با شرایط بحرانی روبرو شده بود. این مجازات تنها سبب از هم پاشیدگی یک خانواده می شود.
09:46
And so she improvisedبداهه a sentenceجمله -- 11 monthsماه ها,
241
586000
3000
و بنابراین قاضی حکم را به میل خود به 11 ماه حبس تغییر داد.
09:49
and not only that,
242
589000
2000
و نه فقط این، بلکه آزادی روزانه برای رفتن به سر کار، داد.
09:51
but releaseرهایی everyهرکدام day to go to work.
243
591000
2000
و نه فقط این، بلکه آزادی روزانه برای رفتن به سر کار، داد.
09:53
Spendخرج کردن your night in jailزندان, spendخرج کردن your day holdingبرگزاری down a jobکار.
244
593000
3000
شب را در زندان و روز را برای حفظ یک شغل سپری کن. او این کار را کرد. دوران محکومیت اش را سپری کرد.
09:56
He did. He servedخدمت کرده است out his sentenceجمله.
245
596000
3000
شب را در زندان و روز را برای حفظ یک شغل سپری کن. او این کار را کرد. دوران محکومیت اش را سپری کرد.
09:59
He madeساخته شده restitutionبازپرداخت
246
599000
2000
او جبران خسارت کرد و یک شغل جدید پیدا کرد. و خانواده اش یکپارچه بود.
10:01
and foundپیدا شد himselfخودت a newجدید jobکار.
247
601000
2000
او جبران خسارت کرد و یک شغل جدید پیدا کرد. و خانواده اش یکپارچه بود.
10:03
And the familyخانواده was unitedمتحد.
248
603000
3000
او جبران خسارت کرد و یک شغل جدید پیدا کرد. و خانواده اش یکپارچه بود.
10:06
And it seemedبه نظر می رسید on the roadجاده
249
606000
2000
و به نظر می رسید برای یک زندگی شرافتمندانه، رو به راه است. یک داستان با پایان خوش.
10:08
to some sortمرتب سازی of a decentنجیب life --
250
608000
3000
و به نظر می رسید برای یک زندگی شرافتمندانه، رو به راه است. یک داستان با پایان خوش.
10:11
a happyخوشحال endingپایان دادن to a storyداستان
251
611000
3000
و به نظر می رسید برای یک زندگی شرافتمندانه، رو به راه است. یک داستان با پایان خوش.
10:14
involvingکه شامل wiseعاقل improvisationابتکار
252
614000
2000
که در آن ابداع خردمندانۀ راه جدید توسط یک قاضی خردمند، نقش داشت.
10:16
from a wiseعاقل judgeقاضی.
253
616000
3000
که در آن ابداع خردمندانۀ راه جدید توسط یک قاضی خردمند، نقش داشت.
10:19
But it turnedتبدیل شد out
254
619000
3000
ولی معلوم شد دادستان از این راضی نبود که "قاضی فرر" به احکام قضایی توجه نکرده،
10:22
the prosecutorدادستان was not happyخوشحال
255
622000
3000
ولی معلوم شد دادستان از این راضی نبود که "قاضی فرر" به احکام قضایی توجه نکرده،
10:25
that Judgeقاضی Forerفوره ignoredنادیده گرفته شد the sentencingمحکومیت guidelinesدستورالعمل ها
256
625000
3000
ولی معلوم شد دادستان از این راضی نبود که "قاضی فرر" به احکام قضایی توجه نکرده،
10:28
and sortمرتب سازی of inventedاختراع شده است her ownخودت,
257
628000
2000
و به نوعی از خودش حکم صادر کرده بود و بنابراین او فرجام خواست.
10:30
and so he appealedدرخواست کرد.
258
630000
3000
و به نوعی از خودش حکم صادر کرده بود و بنابراین او فرجام خواست.
10:33
And he askedپرسید: for the mandatoryاجباری minimumکمترین sentenceجمله
259
633000
3000
و تقاضای حداقل زمان حبس قانونی برای دزدی مسلحانه را کرد.
10:36
for armedمسلح robberyسرقت.
260
636000
2000
و تقاضای حداقل زمان حبس قانونی برای دزدی مسلحانه را کرد.
10:38
He did after all have a toyاسباب بازی gunاسلحه.
261
638000
3000
" مایکل" در هر حال یک تفنگ اسباب بازی داشت.
10:41
The mandatoryاجباری minimumکمترین sentenceجمله for armedمسلح robberyسرقت
262
641000
2000
حداقل زمان حبس در قانون برای دزدی مسلحانه پنج سال است، او برنده شد. " مایکل" به پنج سال حبس محکوم شد.
10:43
is fiveپنج yearsسالها.
263
643000
3000
حداقل زمان حبس در قانون برای دزدی مسلحانه پنج سال است، او برنده شد. " مایکل" به پنج سال حبس محکوم شد.
10:46
He wonبرنده شد the appealدرخواست.
264
646000
2000
حداقل زمان حبس در قانون برای دزدی مسلحانه پنج سال است، او برنده شد. " مایکل" به پنج سال حبس محکوم شد.
10:48
Michaelمایکل was sentencedمحکوم شد to fiveپنج yearsسالها in prisonزندان.
265
648000
3000
حداقل زمان حبس در قانون برای دزدی مسلحانه پنج سال است، او برنده شد. " مایکل" به پنج سال حبس محکوم شد.
10:52
Judgeقاضی Forerفوره had to followدنبال کردن the lawقانون.
266
652000
3000
قاضی " فرر" باید از قانون پیروی می کرد.
10:56
And by the way, this appealدرخواست wentرفتی throughاز طریق
267
656000
2000
و در ضمن، این فرجام خواهی بعد از اینکه او محکومیت اش را سپری کرده بود، انجام شد،
10:58
after he had finishedتمام شده servingخدمت his sentenceجمله,
268
658000
2000
و در ضمن، این فرجام خواهی بعد از اینکه او محکومیت اش را سپری کرده بود، انجام شد،
11:00
so he was out and workingکار کردن at a jobکار
269
660000
3000
پس او در آن زمان آزاد بود و کار می کرد و از خانواده اش را نگهداری می کرد. و حالا باید به زندان بر می گشت.
11:03
and takingگرفتن careاهميت دادن of his familyخانواده
270
663000
2000
پس او در آن زمان آزاد بود و کار می کرد و از خانواده اش را نگهداری می کرد. و حالا باید به زندان بر می گشت.
11:05
and he had to go back into jailزندان.
271
665000
2000
پس او در آن زمان آزاد بود و کار می کرد و از خانواده اش را نگهداری می کرد. و حالا باید به زندان بر می گشت.
11:07
Judgeقاضی Forerفوره did what she was requiredضروری to do,
272
667000
3000
قاضی " فرر" کاری را که باید می کرد، انجام داد و بعد قضاوت را رها کرد. و " مایکل" نابود شد.
11:10
and then she quitترک the benchنیمکت.
273
670000
3000
قاضی " فرر" کاری را که باید می کرد، انجام داد و بعد قضاوت را رها کرد. و " مایکل" نابود شد.
11:14
And Michaelمایکل disappearedناپدید شد.
274
674000
3000
قاضی " فرر" کاری را که باید می کرد، انجام داد و بعد قضاوت را رها کرد. و " مایکل" نابود شد.
11:18
So that is an exampleمثال,
275
678000
2000
این یک نمونه است هم برای خرد عملی هم برای سرپیچی از خرد در قوانینی که، البته، برای بهتر کردن چیزها ساخته شده اند.
11:20
bothهر دو of wisdomحکمت in practiceتمرین
276
680000
2000
این یک نمونه است هم برای خرد عملی هم برای سرپیچی از خرد در قوانینی که، البته، برای بهتر کردن چیزها ساخته شده اند.
11:22
and the subversionخرابکاری of wisdomحکمت
277
682000
2000
این یک نمونه است هم برای خرد عملی هم برای سرپیچی از خرد در قوانینی که، البته، برای بهتر کردن چیزها ساخته شده اند.
11:24
by rulesقوانین that are meantبه معنای, of courseدوره, to make things better.
278
684000
3000
این یک نمونه است هم برای خرد عملی هم برای سرپیچی از خرد در قوانینی که، البته، برای بهتر کردن چیزها ساخته شده اند.
11:27
Now considerدر نظر گرفتن Msخانم. Deweyدیوی.
279
687000
2000
حالا خانم " دویی" را در نظر بگیرید خانم "دویی" معلم دبستان مدرسه ای در "تگزاس" است.
11:29
Msخانم. Dewey'sدیوی a teacherمعلم in a Texasتگزاس elementaryابتدایی schoolمدرسه.
280
689000
3000
حالا خانم " دویی" را در نظر بگیرید خانم "دویی" معلم دبستان مدرسه ای در "تگزاس" است.
11:32
She foundپیدا شد herselfخودش listeningاستماع to a consultantمشاور one day
281
692000
3000
او یک روز داشت به صحبت های یک مشاور گوش می داد که سعی می کرد به معلم ها برای
11:35
who was tryingتلاش کن to help teachersمعلمان
282
695000
2000
او یک روز داشت به صحبت های یک مشاور گوش می داد که سعی می کرد به معلم ها برای
11:37
boostتقویت the testتست scoresنمرات of the kidsبچه ها,
283
697000
2000
بالابردن نمره های آزمون بچه ها، کمک کند، تا مدرسه به خاطر درصد قبولی بچه ها در آزمون بزرگ بتواند به دستۀ ممتاز برسد.
11:39
so that the schoolمدرسه
284
699000
2000
بالابردن نمره های آزمون بچه ها، کمک کند، تا مدرسه به خاطر درصد قبولی بچه ها در آزمون بزرگ بتواند به دستۀ ممتاز برسد.
11:41
would reachنائل شدن the eliteنخبه categoryدسته بندی
285
701000
3000
بالابردن نمره های آزمون بچه ها، کمک کند، تا مدرسه به خاطر درصد قبولی بچه ها در آزمون بزرگ بتواند به دستۀ ممتاز برسد.
11:44
in percentageدرصد of kidsبچه ها passingگذراندن bigبزرگ testsآزمایشات.
286
704000
2000
بالابردن نمره های آزمون بچه ها، کمک کند، تا مدرسه به خاطر درصد قبولی بچه ها در آزمون بزرگ بتواند به دستۀ ممتاز برسد.
11:46
All these schoolsمدارس in Texasتگزاس competeرقابت کن with one anotherیکی دیگر
287
706000
2000
تمام مدارس در "تگزاس" برای دستیابی به این امر مهم با هم رقابت می کنند.
11:48
to achieveرسیدن these milestonesنقاط عطف,
288
708000
2000
تمام مدارس در "تگزاس" برای دستیابی به این امر مهم با هم رقابت می کنند.
11:50
and there are bonusesجوایز and variousمختلف other treatsرفتار می کند
289
710000
3000
و پاداش و مزایای گوناگونی در صورت شکست دادن سایر مدارس به شما تعلق می گیرد.
11:53
that come if you beatضرب و شتم the other schoolsمدارس.
290
713000
3000
و پاداش و مزایای گوناگونی در صورت شکست دادن سایر مدارس به شما تعلق می گیرد.
11:56
So here was the consultant'sمشاور adviceمشاوره:
291
716000
3000
و اما توصیه مشاور این بود: اول، وقت تان را روی بچه هایی که در هر صورت در آزمون قبول می شوند، تلف نکنید.
11:59
first, don't wasteدور ریختنی your time on kidsبچه ها
292
719000
3000
و اما توصیه مشاور این بود: اول، وقت تان را روی بچه هایی که در هر صورت در آزمون قبول می شوند، تلف نکنید.
12:02
who are going to passعبور the testتست no matterموضوع what you do.
293
722000
3000
و اما توصیه مشاور این بود: اول، وقت تان را روی بچه هایی که در هر صورت در آزمون قبول می شوند، تلف نکنید.
12:06
Secondدومین, don't wasteدور ریختنی your time
294
726000
2000
دوم، وقت تان را روی بچه هایی که هر کاری کنید در آزمون قبول نمی شوند، تلف نکنید.
12:08
on kidsبچه ها who can't passعبور the testتست
295
728000
3000
دوم، وقت تان را روی بچه هایی که هر کاری کنید در آزمون قبول نمی شوند، تلف نکنید.
12:11
no matterموضوع what you do.
296
731000
2000
دوم، وقت تان را روی بچه هایی که هر کاری کنید در آزمون قبول نمی شوند، تلف نکنید.
12:13
Thirdسوم, don't wasteدور ریختنی your time
297
733000
2000
سوم، وقت تان را روی بچه هایی که وقت کافی برای رساندن آنان به نمرۀ لازم نیست، تلف نکنید.
12:15
on kidsبچه ها who movedنقل مکان کرد into the districtناحیه
298
735000
3000
سوم، وقت تان را روی بچه هایی که وقت کافی برای رساندن آنان به نمرۀ لازم نیست، تلف نکنید.
12:18
too lateدیر است for theirخودشان scoresنمرات to be countedشمارش شده.
299
738000
3000
سوم، وقت تان را روی بچه هایی که وقت کافی برای رساندن آنان به نمرۀ لازم نیست، تلف نکنید.
12:21
Focusتمرکز all of your time and attentionتوجه
300
741000
3000
تمام توجه و وقت تان را روی بچه هایی که در این دایره و حباب هستند، به اصطلاح "بچه های حباب"، متمرکز کنید
12:24
on the kidsبچه ها who are on the bubbleحباب,
301
744000
3000
تمام توجه و وقت تان را روی بچه هایی که در این دایره و حباب هستند، به اصطلاح "بچه های حباب"، متمرکز کنید
12:27
the so-calledباصطلاح "bubbleحباب kidsبچه ها" --
302
747000
2000
تمام توجه و وقت تان را روی بچه هایی که در این دایره و حباب هستند، به اصطلاح "بچه های حباب"، متمرکز کنید
12:29
kidsبچه ها where your interventionمداخله
303
749000
2000
بچه هایی که مداخلۀ شما شاید بتواند باعث شود آنها نمرۀ قبولی بگیرند و رد نشوند.
12:31
can get them just maybe over the lineخط
304
751000
2000
بچه هایی که مداخلۀ شما شاید بتواند باعث شود آنها نمرۀ قبولی بگیرند و رد نشوند.
12:33
from failingشکست خوردن to passingگذراندن.
305
753000
2000
بچه هایی که مداخلۀ شما شاید بتواند باعث شود آنها نمرۀ قبولی بگیرند و رد نشوند.
12:35
So Msخانم. Deweyدیوی heardشنیدم this,
306
755000
2000
خب خانم "دویی" این را شنید و سرش را با ناامیدی تکان داد
12:37
and she shookتکان داد her headسر in despairناامیدی
307
757000
3000
خب خانم "دویی" این را شنید و سرش را با ناامیدی تکان داد
12:40
while fellowهمکار teachersمعلمان were sortمرتب سازی of cheeringتشویق eachهر یک other on
308
760000
3000
در حالی که معلمان همکارش به همدیگر امید می دادند و سرشان را در تایید تکان می دادند.
12:43
and noddingتکان دادن approvinglyموافق.
309
763000
2000
در حالی که معلمان همکارش به همدیگر امید می دادند و سرشان را در تایید تکان می دادند.
12:45
It's like they were about to go playبازی a footballفوتبال gameبازی.
310
765000
2000
انگار می خواستند فوتبال بازی کنند. خانم "دویی" با این هدف معلم نشده بود.
12:47
For Msخانم. Deweyدیوی,
311
767000
2000
انگار می خواستند فوتبال بازی کنند. خانم "دویی" با این هدف معلم نشده بود.
12:49
this isn't why she becameتبدیل شد a teacherمعلم.
312
769000
3000
انگار می خواستند فوتبال بازی کنند. خانم "دویی" با این هدف معلم نشده بود.
12:52
Now Kenکن and I are not naiveآدم ساده,
313
772000
2000
حالا من و " کن" ساده نیستیم و ما می فهمیم که شما به قوانین نیاز دارید. شما به مشوق ها نیاز دارید.
12:54
and we understandفهمیدن that you need to have rulesقوانین.
314
774000
3000
حالا من و " کن" ساده نیستیم و ما می فهمیم که شما به قوانین نیاز دارید. شما به مشوق ها نیاز دارید.
12:57
You need to have incentivesانگیزه.
315
777000
2000
حالا من و " کن" ساده نیستیم و ما می فهمیم که شما به قوانین نیاز دارید. شما به مشوق ها نیاز دارید.
12:59
People have to make a livingزندگي كردن.
316
779000
2000
مردم باید خرج زندگی را در بیاورند. اما مشکل در تکیه بر روی قوانین و مشوق ها این است که آنها فعالیت حرفه ای را تو خالی می کنند.
13:01
But the problemمسئله
317
781000
2000
مردم باید خرج زندگی را در بیاورند. اما مشکل در تکیه بر روی قوانین و مشوق ها این است که آنها فعالیت حرفه ای را تو خالی می کنند.
13:03
with relyingتکیه بر on rulesقوانین and incentivesانگیزه
318
783000
2000
مردم باید خرج زندگی را در بیاورند. اما مشکل در تکیه بر روی قوانین و مشوق ها این است که آنها فعالیت حرفه ای را تو خالی می کنند.
13:05
is that they demoralizeتخریب کردن
319
785000
3000
مردم باید خرج زندگی را در بیاورند. اما مشکل در تکیه بر روی قوانین و مشوق ها این است که آنها فعالیت حرفه ای را تو خالی می کنند.
13:08
professionalحرفه ای activityفعالیت,
320
788000
2000
مردم باید خرج زندگی را در بیاورند. اما مشکل در تکیه بر روی قوانین و مشوق ها این است که آنها فعالیت حرفه ای را تو خالی می کنند.
13:10
and they demoralizeتخریب کردن professionalحرفه ای activityفعالیت
321
790000
2000
و آنها فعالیت حرفه ای را به دو دلیل تضعيف می کنند. یک، آنها افرادی که در فعالیت درگیر هستند، دلسرد می کنند.
13:12
in two sensesاحساسات.
322
792000
2000
و آنها فعالیت حرفه ای را به دو دلیل تضعيف می کنند. یک، آنها افرادی که در فعالیت درگیر هستند، دلسرد می کنند.
13:14
First, they demoralizeتخریب کردن the people
323
794000
2000
و آنها فعالیت حرفه ای را به دو دلیل تضعيف می کنند. یک، آنها افرادی که در فعالیت درگیر هستند، دلسرد می کنند.
13:16
who are engagedنامزد شده in the activityفعالیت.
324
796000
2000
و آنها فعالیت حرفه ای را به دو دلیل تضعيف می کنند. یک، آنها افرادی که در فعالیت درگیر هستند، دلسرد می کنند.
13:18
Judgeقاضی Forerفوره quitsترک,
325
798000
2000
قاضی " فرر" استعفا داد، و خانم "دویی" به کلی دلسرد شد. و دوم، آنها خود فعالیت را تضعيف می کنند.
13:20
and Msخانم. Deweyدیوی in completelyبه صورت کامل disheartenedناامید کننده.
326
800000
2000
قاضی " فرر" استعفا داد، و خانم "دویی" به کلی دلسرد شد. و دوم، آنها خود فعالیت را تضعيف می کنند.
13:22
And secondدومین,
327
802000
2000
قاضی " فرر" استعفا داد، و خانم "دویی" به کلی دلسرد شد. و دوم، آنها خود فعالیت را تضعيف می کنند.
13:24
they demoralizeتخریب کردن the activityفعالیت itselfخودش.
328
804000
2000
قاضی " فرر" استعفا داد، و خانم "دویی" به کلی دلسرد شد. و دوم، آنها خود فعالیت را تضعيف می کنند.
13:26
The very practiceتمرین is demoralizeddemoralized,
329
806000
3000
خود عمل تضعيف می شود، و افراد متخصص دلسرد می شوند.
13:29
and the practitionersتمرینکنندگان are demoralizeddemoralized.
330
809000
2000
خود عمل تضعيف می شود، و افراد متخصص دلسرد می شوند.
13:31
It createsایجاد می کند people --
331
811000
2000
این مردمی را می سازد -- وقتی شما با مشوق ها برای اینکه افراد کار درست را بکنند، بازی می کنید. --
13:33
when you manipulateدستکاری incentivesانگیزه to get people to do the right thing --
332
813000
3000
این مردمی را می سازد -- وقتی شما با مشوق ها برای اینکه افراد کار درست را بکنند، بازی می کنید. --
13:36
it createsایجاد می کند people
333
816000
2000
این مردمی را می سازد که به مشوق ها معتاد هستند. یعنی، مردمی را می سازد که فقط به خاطر تشویق کار انجام می دهند.
13:38
who are addictedمعتاد to incentivesانگیزه.
334
818000
2000
این مردمی را می سازد که به مشوق ها معتاد هستند. یعنی، مردمی را می سازد که فقط به خاطر تشویق کار انجام می دهند.
13:40
That is to say, it createsایجاد می کند people
335
820000
2000
این مردمی را می سازد که به مشوق ها معتاد هستند. یعنی، مردمی را می سازد که فقط به خاطر تشویق کار انجام می دهند.
13:42
who only do things for incentivesانگیزه.
336
822000
2000
این مردمی را می سازد که به مشوق ها معتاد هستند. یعنی، مردمی را می سازد که فقط به خاطر تشویق کار انجام می دهند.
13:44
Now the strikingقابل توجه، برجسته، موثر thing about this
337
824000
2000
حالا نکته قابل توجه در این باره این است که روانشناس ها 30 سال است که این را می دانند.
13:46
is that psychologistsروانشناسان have knownشناخته شده this
338
826000
2000
حالا نکته قابل توجه در این باره این است که روانشناس ها 30 سال است که این را می دانند.
13:48
for 30 yearsسالها.
339
828000
2000
حالا نکته قابل توجه در این باره این است که روانشناس ها 30 سال است که این را می دانند.
13:50
Psychologistsروانشناسان have knownشناخته شده
340
830000
2000
روانشناس ها 30 سال است کهاز عواقب منفی تشویقی کردن همه چیز خبر دارند.
13:52
about the negativeمنفی consequencesعواقب of incentivizingانگیزه دادن everything
341
832000
3000
روانشناس ها 30 سال است کهاز عواقب منفی تشویقی کردن همه چیز خبر دارند.
13:55
for 30 yearsسالها.
342
835000
2000
روانشناس ها 30 سال است کهاز عواقب منفی تشویقی کردن همه چیز خبر دارند.
13:57
We know that if you rewardجایزه kidsبچه ها for drawingنقاشی picturesتصاویر,
343
837000
3000
ما می دانیم که اگر به بچه ها بابت کشیدن نقاشی پاداش بدهید، آنها دیگر به نقاشی کشیدن اهمیت نمی دهند
14:00
they stop caringمراقبت about the drawingنقاشی
344
840000
2000
ما می دانیم که اگر به بچه ها بابت کشیدن نقاشی پاداش بدهید، آنها دیگر به نقاشی کشیدن اهمیت نمی دهند
14:02
and careاهميت دادن only about the rewardجایزه.
345
842000
2000
و فقط به پاداش اهمیت می دهند.
14:04
If you rewardجایزه kidsبچه ها for readingخواندن booksکتاب ها,
346
844000
2000
اگر به بچه ها بابت کتاب خوانی پاداش بدهید، آنها دیگر به آنچه در درون کتاب است، اهمیت نمی دهند
14:06
they stop caringمراقبت about what's in the booksکتاب ها
347
846000
3000
اگر به بچه ها بابت کتاب خوانی پاداش بدهید، آنها دیگر به آنچه در درون کتاب است، اهمیت نمی دهند
14:09
and only careاهميت دادن about how long they are.
348
849000
2000
و فقط به میزان طولانی بودن آنها اهمیت می دهند.
14:11
If you rewardجایزه teachersمعلمان for kids'بچه ها testتست scoresنمرات,
349
851000
3000
اگر به معلمان بابت نمرۀ بچه ها پاداش بدهید، آنها دیگر به آموزش اهمیت نمی دهند و فقط به آماده سازی برای آزمون اهمیت می دهند.
14:14
they stop caringمراقبت about educatingآموزش
350
854000
2000
اگر به معلمان بابت نمرۀ بچه ها پاداش بدهید، آنها دیگر به آموزش اهمیت نمی دهند و فقط به آماده سازی برای آزمون اهمیت می دهند.
14:16
and only careاهميت دادن about testتست preparationآماده سازی.
351
856000
2000
اگر به معلمان بابت نمرۀ بچه ها پاداش بدهید، آنها دیگر به آموزش اهمیت نمی دهند و فقط به آماده سازی برای آزمون اهمیت می دهند.
14:18
If you were to rewardجایزه doctorsپزشکان
352
858000
2000
اگر به دکترها بابت بیشتر بودن پرونده های درمانی پاداش بدهید -- که سیستم فعلی به این صورت است-- آنان بیشتر انجام می دهند.
14:20
for doing more proceduresروش ها --
353
860000
2000
اگر به دکترها بابت بیشتر بودن پرونده های درمانی پاداش بدهید -- که سیستم فعلی به این صورت است-- آنان بیشتر انجام می دهند.
14:22
whichکه is the currentجاری systemسیستم -- they would do more.
354
862000
2000
اگر به دکترها بابت بیشتر بودن پرونده های درمانی پاداش بدهید -- که سیستم فعلی به این صورت است-- آنان بیشتر انجام می دهند.
14:24
If insteadبجای you rewardجایزه doctorsپزشکان for doing fewerکمتر proceduresروش ها,
355
864000
3000
اگر برعکس به دکتر ها بابت پرونده های کمتر، پاداش بدهید آنان کمتر انجام می دهند.
14:27
they will do fewerکمتر.
356
867000
2000
اگر برعکس به دکتر ها بابت پرونده های کمتر، پاداش بدهید آنان کمتر انجام می دهند.
14:29
What we want, of courseدوره,
357
869000
2000
آنچه ما می خواهیم، البته، دکترهایی هستند که به تعداد مناسب پرونده تحت نظر داشته باشند.
14:31
is doctorsپزشکان who do just the right amountمیزان of proceduresروش ها
358
871000
2000
آنچه ما می خواهیم، البته، دکترهایی هستند که به تعداد مناسب پرونده تحت نظر داشته باشند.
14:33
and do the right amountمیزان for the right reasonدلیل --
359
873000
3000
و این تعداد مناسب را به خاطر دلیل درست انجام دهند.-- یعنی، رفاه حال بیمارانشان را تامین کنند.
14:36
namelyاز جمله, to serveخدمت the welfareرفاه of theirخودشان patientsبیماران.
360
876000
3000
و این تعداد مناسب را به خاطر دلیل درست انجام دهند.-- یعنی، رفاه حال بیمارانشان را تامین کنند.
14:39
Psychologistsروانشناسان have knownشناخته شده this for decadesچند دهه,
361
879000
2000
روانشناس ها چندین دهه است که این را می دانند و وقت این رسیده که سیاستگذاران
14:41
and it's time for policymakersسیاست گذاران
362
881000
3000
روانشناس ها چندین دهه است که این را می دانند و وقت این رسیده که سیاستگذاران
14:44
to startشروع کن payingپرداخت attentionتوجه
363
884000
2000
کمی شروع به توجه و گوش کردن به روانشناس ها کنند. به جای اقتصاددانان. و اجباری به حفظ وضع موجود نیست.
14:46
and listen to psychologistsروانشناسان a little bitبیت,
364
886000
3000
کمی شروع به توجه و گوش کردن به روانشناس ها کنند. به جای اقتصاددانان. و اجباری به حفظ وضع موجود نیست.
14:49
insteadبجای of economistsاقتصاددانان.
365
889000
3000
کمی شروع به توجه و گوش کردن به روانشناس ها کنند. به جای اقتصاددانان. و اجباری به حفظ وضع موجود نیست.
14:52
And it doesn't have to be this way.
366
892000
2000
کمی شروع به توجه و گوش کردن به روانشناس ها کنند. به جای اقتصاددانان. و اجباری به حفظ وضع موجود نیست.
14:54
We think, Kenکن and I, that there are realواقعی sourcesمنابع of hopeامید.
367
894000
3000
ما فکر می کنیم، من و " کن"، که دلایل واقعی برای امید وجود دارد.
14:57
We identifyشناسایی one setتنظیم of people
368
897000
2000
ما یک گروه از مردم را در تمام این فعالیت ها، شناسایی می کنیم که آنان را "یاغی های هوشمند" صدا می کنیم.
14:59
in all of these practicesشیوه ها
369
899000
2000
ما یک گروه از مردم را در تمام این فعالیت ها، شناسایی می کنیم که آنان را "یاغی های هوشمند" صدا می کنیم.
15:01
who we call cannyعاقل outlawsمجرمان.
370
901000
2000
ما یک گروه از مردم را در تمام این فعالیت ها، شناسایی می کنیم که آنان را "یاغی های هوشمند" صدا می کنیم.
15:03
These are people
371
903000
2000
آنان افرادی هستند که در حالی که مجبور شده اند در سیستمی عمل کنند که از آنان پیروی از قوانین را می طلبد،
15:05
who, beingبودن forcedمجبور شدم to operateکار کن
372
905000
3000
آنان افرادی هستند که در حالی که مجبور شده اند در سیستمی عمل کنند که از آنان پیروی از قوانین را می طلبد،
15:08
in a systemسیستم that demandsخواسته ها rule-followingقوانین زیر
373
908000
2000
آنان افرادی هستند که در حالی که مجبور شده اند در سیستمی عمل کنند که از آنان پیروی از قوانین را می طلبد،
15:10
and createsایجاد می کند incentivesانگیزه,
374
910000
2000
و مشوق تهیه می کند، با این حال راهی در پیرامون قوانین پیدا می کنند راهی برای بر هم زدن قوانین پیدا می کنند.
15:12
find away around the rulesقوانین,
375
912000
2000
و مشوق تهیه می کند، با این حال راهی در پیرامون قوانین پیدا می کنند راهی برای بر هم زدن قوانین پیدا می کنند.
15:14
find a way to subvertفرو ریختن the rulesقوانین.
376
914000
3000
و مشوق تهیه می کند، با این حال راهی در پیرامون قوانین پیدا می کنند راهی برای بر هم زدن قوانین پیدا می کنند.
15:17
So there are teachersمعلمان who have these scriptsاسکریپت ها to followدنبال کردن,
377
917000
2000
معلمانی که باید طبق متن هایی تدریس کنند و می دانند که اگر این متن ها ‌را تدریس کنند،بچه ها یاد نخواهند گرفت.
15:19
and they know that if they followدنبال کردن these scriptsاسکریپت ها, the kidsبچه ها will learnیاد گرفتن nothing.
378
919000
3000
معلمانی که باید طبق متن هایی تدریس کنند و می دانند که اگر این متن ها ‌را تدریس کنند،بچه ها یاد نخواهند گرفت.
15:22
And so what they do is they followدنبال کردن the scriptsاسکریپت ها,
379
922000
3000
پس طبق متن ها تدریس می کنند ولی متن ها را با دوبرابر سرعت تدریس می کنند و زمان اضافه را ذخیره می کنند
15:25
but they followدنبال کردن the scriptsاسکریپت ها at double-timeدو بار
380
925000
3000
پس طبق متن ها تدریس می کنند ولی متن ها را با دوبرابر سرعت تدریس می کنند و زمان اضافه را ذخیره می کنند
15:28
and squirrelسنجاب away little bitsبیت of extraاضافی time
381
928000
3000
پس طبق متن ها تدریس می کنند ولی متن ها را با دوبرابر سرعت تدریس می کنند و زمان اضافه را ذخیره می کنند
15:31
duringدر حین whichکه they teachتدریس کنید in the way
382
931000
2000
و در طی آن به روشی که می دانند موثر است، تدریس می کنند. بنابراین آنان قهرمانهای عادی و روزمره هستند،
15:33
that they actuallyدر واقع know is effectiveتاثير گذار.
383
933000
3000
و در طی آن به روشی که می دانند موثر است، تدریس می کنند. بنابراین آنان قهرمانهای عادی و روزمره هستند،
15:36
So these are little ordinaryعادی, everydayهر روز heroesقهرمانان,
384
936000
3000
و در طی آن به روشی که می دانند موثر است، تدریس می کنند. بنابراین آنان قهرمانهای عادی و روزمره هستند،
15:39
and they're incrediblyطور باور نکردنی admirableقابل تحسین,
385
939000
2000
و بسیار قابل تحسین، ولی امکان ندارد در مواجه با یک سیستم به این کار ادامه دهند
15:41
but there's no way that they can sustainپایدار باش this kindنوع of activityفعالیت
386
941000
3000
و بسیار قابل تحسین، ولی امکان ندارد در مواجه با یک سیستم به این کار ادامه دهند
15:44
in the faceصورت of a systemسیستم
387
944000
2000
و بسیار قابل تحسین، ولی امکان ندارد در مواجه با یک سیستم به این کار ادامه دهند
15:46
that eitherیا rootsریشه ها them out
388
946000
2000
سیستمی که یا آنان را ریشه کن می کند یا آنان را خُرد می کند. پس "یاغی های هوشمند" بهتر از هیچی هستند،
15:48
or grindsتمیز کردن them down.
389
948000
2000
سیستمی که یا آنان را ریشه کن می کند یا آنان را خُرد می کند. پس "یاغی های هوشمند" بهتر از هیچی هستند،
15:50
So cannyعاقل outlawsمجرمان are better than nothing,
390
950000
2000
سیستمی که یا آنان را ریشه کن می کند یا آنان را خُرد می کند. پس "یاغی های هوشمند" بهتر از هیچی هستند،
15:52
but it's hardسخت to imagineتصور کن any cannyعاقل outlawممنوعیت
391
952000
2000
اما تصورش سخت است که هر یاغی هوشمندی برای مدت زمان نامعلومی این کار را ادامه دهد.
15:54
sustainingحفظ کردن that for an indefiniteنامحدود periodدوره زمانی of time.
392
954000
3000
اما تصورش سخت است که هر یاغی هوشمندی برای مدت زمان نامعلومی این کار را ادامه دهد.
15:57
More hopefulامیدوارم
393
957000
2000
امیدوارکننده تر افرادی هستند که ما " تغییردهندۀ سیستم" می نامیم.
15:59
are people we call system-changersتغییر سیستم.
394
959000
2000
امیدوارکننده تر افرادی هستند که ما " تغییردهندۀ سیستم" می نامیم.
16:01
These are people who are looking
395
961000
2000
افرادی هستند که نه تنها می خواهند به قوانین و مقررات سیستم تن در ندهند، بلکه می خواهند سیستم را دگرگون کنند.
16:03
not to dodgeطفره رفتن the system'sسیستم های rulesقوانین and regulationsآئین نامه,
396
963000
3000
افرادی هستند که نه تنها می خواهند به قوانین و مقررات سیستم تن در ندهند، بلکه می خواهند سیستم را دگرگون کنند.
16:06
but to transformتبدیل the systemسیستم,
397
966000
2000
افرادی هستند که نه تنها می خواهند به قوانین و مقررات سیستم تن در ندهند، بلکه می خواهند سیستم را دگرگون کنند.
16:08
and we talk about severalچند.
398
968000
2000
و ما دربارۀ چندتا از آنان صحبت می کنیم. یک نمونۀ مشخص قاضی ای به نام " رابرت راسل" است.
16:10
One in particularخاص
399
970000
2000
و ما دربارۀ چندتا از آنان صحبت می کنیم. یک نمونۀ مشخص قاضی ای به نام " رابرت راسل" است.
16:12
is a judgeقاضی namedتحت عنوان Robertرابرت Russellراسل.
400
972000
3000
و ما دربارۀ چندتا از آنان صحبت می کنیم. یک نمونۀ مشخص قاضی ای به نام " رابرت راسل" است.
16:15
And one day he was facedدر مواجهه
401
975000
2000
و یک روز او با پروندۀ " گری پتنگیل" روبرو بود.
16:17
with the caseمورد of Garyگری Pettengillپت تنگیل.
402
977000
3000
و یک روز او با پروندۀ " گری پتنگیل" روبرو بود.
16:20
Pettengillپت تنگیل was a 23-year-oldساله vetدامپزشک
403
980000
3000
" پتنگیل" یک عضو سابق ارتش 23 ساله بود که قبلا برنامه داشت تمام زندگی شغلی اش ارتشی باشد،
16:23
who had plannedبرنامه ریزی شده to make the armyارتش a careerحرفه,
404
983000
2000
" پتنگیل" یک عضو سابق ارتش 23 ساله بود که قبلا برنامه داشت تمام زندگی شغلی اش ارتشی باشد،
16:25
but then he got a severeشدید back injuryصدمه in Iraqعراق,
405
985000
2000
ولی بعد او در "عراق" از ناحیۀ کمر به شدت آسیب دید، و این مجبورش کرد تا معافیت پزشکی بگیرد.
16:27
and that forcedمجبور شدم him to take a medicalپزشکی dischargeتخلیه.
406
987000
3000
ولی بعد او در "عراق" از ناحیۀ کمر به شدت آسیب دید، و این مجبورش کرد تا معافیت پزشکی بگیرد.
16:30
He was marriedمتاهل, he had a thirdسوم kidبچه on the way,
407
990000
3000
او ازدواج کرده بود و بچۀ سوم اش در راه بود.
16:33
he sufferedرنج from PTSDPTSD, in additionعلاوه بر این to the badبد back,
408
993000
3000
او علاوه بر ناراحتی کمر از "پی تی اس دی" (اختلال استرس پس از ضربه عاطفی) و کابوس های مکرر هم رنج می برد.
16:36
and recurrentمکرر nightmaresکابوس ها,
409
996000
2000
او علاوه بر ناراحتی کمر از "پی تی اس دی" (اختلال استرس پس از ضربه عاطفی) و کابوس های مکرر هم رنج می برد.
16:38
and he had startedآغاز شده usingاستفاده كردن marijuanaماری جوانا
410
998000
2000
و شروع به مصرف "ماریجوانا" کرده بود. برای تسکین بعضی از نشانۀهای بیماری.
16:40
to easeسهولت some of the symptomsعلائم.
411
1000000
3000
و شروع به مصرف "ماریجوانا" کرده بود. برای تسکین بعضی از نشانۀهای بیماری.
16:43
He was only ableتوانایی to get part-timeپاره وقت work because of his back,
412
1003000
3000
او به خاطر کمرش تنها قادر به کارِ پاره وقت بود،
16:46
and so he was unableناتوان to earnبدست آوردن enoughکافی to put foodغذا on the tableجدول
413
1006000
3000
و بنابراین قادر نبود به اندازۀ کافی پول در بیاورد تا غذا سر میز بگذارد و از خانواده اش نگهداری کند.
16:49
and take careاهميت دادن of his familyخانواده.
414
1009000
2000
و بنابراین قادر نبود به اندازۀ کافی پول در بیاورد تا غذا سر میز بگذارد و از خانواده اش نگهداری کند.
16:51
So he startedآغاز شده sellingفروش marijuanaماری جوانا.
415
1011000
2000
پس شروع به فروش ماریجوانا کرده بود. او در یک عملیات پاکسازی مواد، دستگیر شده بود.
16:53
He was bustedبطری in a drugدارو sweepجارو کردن.
416
1013000
3000
پس شروع به فروش ماریجوانا کرده بود. او در یک عملیات پاکسازی مواد، دستگیر شده بود.
16:56
His familyخانواده was kickedلگد زد out of theirخودشان apartmentاپارتمان,
417
1016000
2000
خانواده اش از آپارتمان بیرون انداخته شدند و سیستم رفاهی تهدید به گرفتن بچه هایش می کرد.
16:58
and the welfareرفاه systemسیستم
418
1018000
2000
خانواده اش از آپارتمان بیرون انداخته شدند و سیستم رفاهی تهدید به گرفتن بچه هایش می کرد.
17:00
was threateningتهدید کننده to take away his kidsبچه ها.
419
1020000
2000
خانواده اش از آپارتمان بیرون انداخته شدند و سیستم رفاهی تهدید به گرفتن بچه هایش می کرد.
17:02
Underزیر normalطبیعی sentencingمحکومیت proceduresروش ها,
420
1022000
2000
در روال عادی احکام قضایی قاضی " راسل" چاره ای نداشت
17:04
Judgeقاضی Russellراسل would have had little choiceانتخابی
421
1024000
3000
در روال عادی احکام قضایی قاضی " راسل" چاره ای نداشت
17:07
but to sentenceجمله Pettengillپت تنگیل to seriousجدی jail-timeزمان زندان
422
1027000
2000
جز اینکه " پتنگیل" را به عنوان یک مواد فروش به حبس طولانی مدت محکوم کند.
17:09
as a drugدارو felonجنایتکار.
423
1029000
3000
جز اینکه " پتنگیل" را به عنوان یک مواد فروش به حبس طولانی مدت محکوم کند.
17:12
But Judgeقاضی Russellراسل did have an alternativeجایگزین.
424
1032000
3000
ولی قاضی "راسل" گزینۀ دیگری هم داشت به این دلیل که او در دادگاه ویژه بود.
17:15
And that's because he was in a specialویژه courtدادگاه.
425
1035000
3000
ولی قاضی "راسل" گزینۀ دیگری هم داشت به این دلیل که او در دادگاه ویژه بود.
17:18
He was in a courtدادگاه calledبه نام the Veterans'جانبازان Courtدادگاه.
426
1038000
3000
او در دادگاه ویژۀ اعضای سابق ارتش بود --که اولین از نوع خودش در " ایالات متحده" بود.
17:21
In the Veterans'جانبازان Courtدادگاه --
427
1041000
2000
او در دادگاه ویژۀ اعضای سابق ارتش بود --که اولین از نوع خودش در " ایالات متحده" بود.
17:23
this was the first of its kindنوع in the Unitedیونایتد Statesایالت ها.
428
1043000
3000
او در دادگاه ویژۀ اعضای سابق ارتش بود --که اولین از نوع خودش در " ایالات متحده" بود.
17:26
Judgeقاضی Russellراسل createdایجاد شده the Veterans'جانبازان Courtدادگاه.
429
1046000
2000
و خودِ قاضی "راسل" دادگاه ویژه را درست کرده بود. این دادگاه، ویژۀ آن دسته از اعضای سابق ارتش بود که قانون شکنی کرده بودند.
17:28
It was a courtدادگاه only for veteransجانبازان
430
1048000
2000
و خودِ قاضی "راسل" دادگاه ویژه را درست کرده بود. این دادگاه، ویژۀ آن دسته از اعضای سابق ارتش بود که قانون شکنی کرده بودند.
17:30
who had brokenشکسته شده the lawقانون.
431
1050000
3000
و خودِ قاضی "راسل" دادگاه ویژه را درست کرده بود. این دادگاه، ویژۀ آن دسته از اعضای سابق ارتش بود که قانون شکنی کرده بودند.
17:33
And he had createdایجاد شده it exactlyدقیقا because
432
1053000
2000
و علت اصلی تشکیل آن، این بود که قانون احکام قضایی
17:35
mandatoryاجباری sentencingمحکومیت lawsقوانین
433
1055000
2000
و علت اصلی تشکیل آن، این بود که.. قانون احکام قضایی داوری را از قضاوت قاضی ها حذف کرده بود.
17:37
were takingگرفتن the judgmentداوری out of judgingقضاوت.
434
1057000
3000
و علت اصلی تشکیل آن، این بود که.. قانون احکام قضایی داوری را از قضاوت قاضی ها حذف کرده بود.
17:40
No one wanted non-violentغیر خشونت آمیز offendersمجرمین --
435
1060000
3000
هیچ کس نمی خواهد مجرم های نرم خو-- و به خصوص مجرم های نرم خویی که قبلا چکمه پوش بوده اند-- به زندان انداخته شوند.
17:43
and especiallyبه خصوص non-violentغیر خشونت آمیز offendersمجرمین who were veteransجانبازان to bootبوت کردن --
436
1063000
3000
هیچ کس نمی خواهد مجرم های نرم خو-- و به خصوص مجرم های نرم خویی که قبلا چکمه پوش بوده اند-- به زندان انداخته شوند.
17:46
to be thrownپرتاب شده into prisonزندان.
437
1066000
2000
هیچ کس نمی خواهد مجرم های نرم خو-- و به خصوص مجرم های نرم خویی که قبلا چکمه پوش بوده اند-- به زندان انداخته شوند.
17:48
They wanted to do something about what we all know,
438
1068000
3000
آنان می خواستند برای مشکل تکرار جرم در سیستم عدالت کیفری، کاری انجام دهند.
17:51
namelyاز جمله the revolvingچرخش doorدرب of the criminalجنایی justiceعدالت systemسیستم.
439
1071000
3000
آنان می خواستند برای مشکل تکرار جرم در سیستم عدالت کیفری، کاری انجام دهند.
17:54
And what the Veterans'جانبازان Courtدادگاه did,
440
1074000
2000
و کاری که دادگاه ویژه می کرد این بود که با هر مجرم به عنوان یک فرد خاص برخورد می کرد،
17:56
was it treatedتحت درمان eachهر یک criminalجنایی as an individualفردی,
441
1076000
3000
و کاری که دادگاه ویژه می کرد این بود که با هر مجرم به عنوان یک فرد خاص برخورد می کرد،
17:59
triedتلاش کرد to get insideداخل theirخودشان problemsمشکلات,
442
1079000
3000
سعی می کرد که مشکلات آنان را ببیند و مجازات ها را با جرم آنان متناسب کند
18:02
triedتلاش کرد to fashionمد responsesپاسخ to theirخودشان crimesجرایم
443
1082000
3000
سعی می کرد که مشکلات آنان را ببیند و مجازات ها را با جرم آنان متناسب کند
18:05
that helpedکمک کرد them to rehabilitateبازسازی themselvesخودشان,
444
1085000
2000
به نحوی که به آنان در بازسازی خودشان کمک می کرد، و آنان را بعد از صدور حکم به حال خود رها نمی کرد.
18:07
and didn't forgetفراموش کردن about them onceیک بار the judgmentداوری was madeساخته شده.
445
1087000
3000
به نحوی که به آنان در بازسازی خودشان کمک می کرد، و آنان را بعد از صدور حکم به حال خود رها نمی کرد.
18:10
Stayedباقی مانده است with them, followedدنبال شد up on them,
446
1090000
3000
با آنان می ماند، حال آنان را پیگیری می کرد، و مطمئن می شد که آنان برنامه ای را که به طور مشترک سازمان یافته، دقیقا دنبال می کنند.
18:13
madeساخته شده sure that they were stickingچسبیده to whateverهر چه planطرح
447
1093000
2000
با آنان می ماند، حال آنان را پیگیری می کرد، و مطمئن می شد که آنان برنامه ای را که به طور مشترک سازمان یافته، دقیقا دنبال می کنند.
18:15
had been jointlyبه طور مشترک developedتوسعه یافته
448
1095000
2000
با آنان می ماند، حال آنان را پیگیری می کرد، و مطمئن می شد که آنان برنامه ای را که به طور مشترک سازمان یافته، دقیقا دنبال می کنند.
18:17
to get them over the humpقورباغه.
449
1097000
2000
تا آنان را از سختی ها عبور دهد. الان 22 شهر مثل این دادگاه های ویژه را دارند. چرا این راه حل رایج شد؟
18:19
There are now 22 citiesشهرها
450
1099000
2000
تا آنان را از سختی ها عبور دهد. الان 22 شهر مثل این دادگاه های ویژه را دارند. چرا این راه حل رایج شد؟
18:21
that have Veterans'جانبازان Courtsدادگاه ها like this.
451
1101000
2000
تا آنان را از سختی ها عبور دهد. الان 22 شهر مثل این دادگاه های ویژه را دارند. چرا این راه حل رایج شد؟
18:23
Why has the ideaاندیشه spreadانتشار دادن?
452
1103000
3000
تا آنان را از سختی ها عبور دهد. الان 22 شهر مثل این دادگاه های ویژه را دارند. چرا این راه حل رایج شد؟
18:26
Well, one reasonدلیل is
453
1106000
2000
خب، یک دلیل این است كه قاضی "راسل" تا فوریه امسال 108 ارتشی بازنشسته در دادگاه ویژه اش داشته است
18:28
that Judgeقاضی Russellراسل
454
1108000
2000
خب، یک دلیل این است كه قاضی "راسل" تا فوریه امسال 108 ارتشی بازنشسته در دادگاه ویژه اش داشته است
18:30
has now seenمشاهده گردید 108 vetsدامپزشکان
455
1110000
2000
خب، یک دلیل این است كه قاضی "راسل" تا فوریه امسال 108 ارتشی بازنشسته در دادگاه ویژه اش داشته است
18:32
in his Veterans'جانبازان Courtدادگاه
456
1112000
2000
خب، یک دلیل این است كه قاضی "راسل" تا فوریه امسال 108 ارتشی بازنشسته در دادگاه ویژه اش داشته است
18:34
as of Februaryفوریه of this yearسال,
457
1114000
2000
خب، یک دلیل این است كه قاضی "راسل" تا فوریه امسال 108 ارتشی بازنشسته در دادگاه ویژه اش داشته است
18:36
and out of 108,
458
1116000
2000
و حدس بزنید چند نفر از 108 مورد دوباره مرتکب جرم شدند. هیچکدام. هچکدام.
18:38
guessحدس بزن how manyبسیاری have goneرفته back throughاز طریق
459
1118000
2000
و حدس بزنید چند نفر از 108 مورد دوباره مرتکب جرم شدند. هیچکدام. هچکدام.
18:40
the revolvingچرخش doorدرب of justiceعدالت
460
1120000
2000
و حدس بزنید چند نفر از 108 مورد دوباره مرتکب جرم شدند. هیچکدام. هچکدام.
18:42
into prisonزندان.
461
1122000
2000
و حدس بزنید چند نفر از 108 مورد دوباره مرتکب جرم شدند. هیچکدام. هچکدام.
18:44
Noneهیچ یک. Noneهیچ یک.
462
1124000
2000
و حدس بزنید چند نفر از 108 مورد دوباره مرتکب جرم شدند. هیچکدام. هچکدام.
18:46
Anyoneهر کسی would glomدرخشش ontoبه سوی
463
1126000
3000
هر کسی مجذوب چنین سیستم عدالت کیفری با چنین دستاوردی می شود.
18:49
a criminalجنایی justiceعدالت systemسیستم
464
1129000
2000
هر کسی مجذوب چنین سیستم عدالت کیفری با چنین دستاوردی می شود.
18:51
that has this kindنوع of a recordرکورد.
465
1131000
2000
هر کسی مجذوب چنین سیستم عدالت کیفری با چنین دستاوردی می شود.
18:53
So here'sاینجاست is a system-changerتغییر سیستم, and it seemsبه نظر می رسد to be catchingگرفتگی.
466
1133000
3000
پس یک "تغییردهندۀ سیستم" هست و به نظر می رسد کارش همه گیر باشد.
18:56
There's a bankerبانکدار
467
1136000
2000
یک فرد بانکی یک بانک انتفاعی را احداث کرد که بانکی ها را تشویق می کرد -- می دانم باورش سخت است --
18:58
who createdایجاد شده a for-profitبرای سود communityجامعه bankبانک
468
1138000
2000
یک فرد بانکی یک بانک انتفاعی را احداث کرد که بانکی ها را تشویق می کرد -- می دانم باورش سخت است --
19:00
that encouragedتشویق شد bankersبانکداران -- I know this is hardسخت to believe --
469
1140000
3000
یک فرد بانکی یک بانک انتفاعی را احداث کرد که بانکی ها را تشویق می کرد -- می دانم باورش سخت است --
19:03
encouragedتشویق شد bankersبانکداران who workedکار کرد there to do well
470
1143000
3000
بانکی هایی را که آنجا کار می کردند تشویق می کرد به کمک کردن به مشتری های کم درآمد.
19:06
by doing good for theirخودشان low-incomeدرآمد کم clientsمشتریان.
471
1146000
3000
بانکی هایی را که آنجا کار می کردند تشویق می کرد به کمک کردن به مشتری های کم درآمد.
19:09
The bankبانک helpedکمک کرد financeمالی the rebuildingبازسازی
472
1149000
3000
این بانک به تامین بودجه برای بازسازی جامعه ای کمک کرد که در غیر این صورت درحال مرگ بود.
19:12
of what was otherwiseدر غیر این صورت a dyingدر حال مرگ communityجامعه.
473
1152000
3000
این بانک به تامین بودجه برای بازسازی جامعه ای کمک کرد که در غیر این صورت درحال مرگ بود.
19:15
Thoughگرچه theirخودشان loanوام recipientsگیرندگان were high-riskریسک بالا by ordinaryعادی standardsاستانداردها,
474
1155000
3000
اگر چه بر اساس استانداردها، وام دادن به آن متقاضیان وام، پر خطر بود.
19:18
the defaultبه طور پیش فرض rateنرخ was extremelyفوق العاده lowکم.
475
1158000
3000
اما نرخ دیرکرد در پرداخت بی نهایت پایین بود. بانک سود آور بود. بانکی ها در کنار وام گیرنده ها می ماندند.
19:21
The bankبانک was profitableسود آور است.
476
1161000
3000
اما نرخ دیرکرد در پرداخت بی نهایت پایین بود. بانک سود آور بود. بانکی ها در کنار وام گیرنده ها می ماندند.
19:24
The bankersبانکداران stayedماند with theirخودشان loanوام recipientsگیرندگان.
477
1164000
2000
اما نرخ دیرکرد در پرداخت بی نهایت پایین بود. بانک سود آور بود. بانکی ها در کنار وام گیرنده ها می ماندند.
19:26
They didn't make loansوام and then sellفروش the loansوام.
478
1166000
2000
آنان مستقیما وام نمی دادند یا وام جای دیگر را نمی فروختند. آنان بهرۀ وام ها را پرداخت می کردند.
19:28
They servicedخدمات the loansوام.
479
1168000
2000
آنان مستقیما وام نمی دادند یا وام جای دیگر را نمی فروختند. آنان بهرۀ وام ها را پرداخت می کردند.
19:30
They madeساخته شده sure that theirخودشان loanوام recipientsگیرندگان
480
1170000
2000
مطمئن می شدند که وام گیرنده ها در پرداخت قسط ها تاخیر نمی کنند.
19:32
were stayingاقامت up with theirخودشان paymentsمبلغ پرداختی.
481
1172000
3000
مطمئن می شدند که وام گیرنده ها در پرداخت قسط ها تاخیر نمی کنند.
19:35
Bankingبانکداری hasn'tنه always been
482
1175000
3000
بانکداری همیشه به این صورت که ما الان در روزنامه ها می خوانیم نبوده است.
19:38
the way we readخواندن about it now in the newspapersروزنامه ها.
483
1178000
4000
بانکداری همیشه به این صورت که ما الان در روزنامه ها می خوانیم نبوده است.
19:42
Even Goldmanگلدمن Sachsساکس
484
1182000
2000
حتی "گلدمن ساکس" ( موسسه بانکداری سرمایه گذاری و اوراق بهادار) زمانی به مشتریانش خدمت رسانی می کرد
19:44
onceیک بار used to serveخدمت clientsمشتریان,
485
1184000
3000
زمانی به مشتریانش خدمت رسانی می کرد قبل از اینکه به موسسه ای تبدیل شود که تنها به خودش خدمت برساند.
19:47
before it turnedتبدیل شد into an institutionموسسه
486
1187000
3000
زمانی به مشتریانش خدمت رسانی می کرد قبل از اینکه به موسسه ای تبدیل شود که تنها به خودش خدمت برساند.
19:50
that servesخدمت only itselfخودش.
487
1190000
2000
زمانی به مشتریانش خدمت رسانی می کرد قبل از اینکه به موسسه ای تبدیل شود که تنها به خودش خدمت برساند.
19:52
Bankingبانکداری wasn'tنبود always this way,
488
1192000
2000
بانکداری همیشه به این صورت نبوده، و لزومی هم ندارد که به این صورت باشد.
19:54
and it doesn't have to be this way.
489
1194000
3000
بانکداری همیشه به این صورت نبوده، و لزومی هم ندارد که به این صورت باشد.
19:59
So there are examplesمثال ها like this in medicineدارو --
490
1199000
3000
همچنین نمونه هایی شبیه این در پزشکی هم وجود دارد -- دکترها در " هاروارد"
20:02
doctorsپزشکان at Harvardهاروارد
491
1202000
2000
همچنین نمونه هایی شبیه این در پزشکی هم وجود دارد -- دکترها در " هاروارد"
20:04
who are tryingتلاش کن to transformتبدیل medicalپزشکی educationتحصیلات,
492
1204000
2000
در تلاش هستند نحوۀ تدریس پزشکی را دگرگون کنند تا افراد دچار نوعی زوال اخلاقی نشوند و احساس همدلی را از دست ندهند.
20:06
so that you don't get a kindنوع of ethicalاخلاقی erosionفرسایش
493
1206000
2000
در تلاش هستند نحوۀ تدریس پزشکی را دگرگون کنند تا افراد دچار نوعی زوال اخلاقی نشوند و احساس همدلی را از دست ندهند.
20:08
and lossاز دست دادن of empathyیکدلی,
494
1208000
2000
در تلاش هستند نحوۀ تدریس پزشکی را دگرگون کنند تا افراد دچار نوعی زوال اخلاقی نشوند و احساس همدلی را از دست ندهند.
20:10
whichکه characterizesمشخص می کند mostاکثر medicalپزشکی studentsدانش آموزان
495
1210000
2000
چیزی که در بیشتر دانشجویان پزشکی در طول مدت آموزشی، بارز است.
20:12
in the courseدوره of theirخودشان medicalپزشکی trainingآموزش.
496
1212000
2000
چیزی که در بیشتر دانشجویان پزشکی در طول مدت آموزشی، بارز است.
20:14
And the way they do it is to give third-yearسال سوم medicalپزشکی studentsدانش آموزان
497
1214000
3000
و آنان با اختصاص دادن بیماران برای یک سال کامل به هر دانشجویان سال سوم، به این هدف می رسند.
20:17
patientsبیماران who they followدنبال کردن for an entireکل yearسال.
498
1217000
2000
و آنان با اختصاص دادن بیماران برای یک سال کامل به هر دانشجویان سال سوم، به این هدف می رسند.
20:19
So the patientsبیماران are not organعضو systemsسیستم های,
499
1219000
2000
در نتیجه بیماران یک سری عضو نیستند، و بیماری و مرض نیستند آنان مردم هستند، مردمی که جان دارند.
20:21
and they're not diseasesبیماری ها;
500
1221000
2000
در نتیجه بیماران یک سری عضو نیستند، و بیماری و مرض نیستند آنان مردم هستند، مردمی که جان دارند.
20:23
they're people, people with livesزندگی می کند.
501
1223000
2000
در نتیجه بیماران یک سری عضو نیستند، و بیماری و مرض نیستند آنان مردم هستند، مردمی که جان دارند.
20:25
And in orderسفارش to be an effectiveتاثير گذار doctorدکتر,
502
1225000
2000
و برای اینکه دکتری کارآمد باشی باید مردمی را مداوا کنی که جان دارند نه صرفاً بیماری.
20:27
you need to treatدرمان شود people who have livesزندگی می کند and not just diseaseمرض.
503
1227000
3000
و برای اینکه دکتری کارآمد باشی باید مردمی را مداوا کنی که جان دارند نه صرفاً بیماری.
20:30
In additionعلاوه بر این to whichکه there's an enormousعظیم amountمیزان of back and forthچهارم,
504
1230000
3000
علاوه بر این در راهنمایی یک دانشجو توسط دانشجوی دیگر رفت و برگشت های زیادی وجود دارد
20:33
mentoringمربیگری of one studentدانشجو by anotherیکی دیگر,
505
1233000
2000
علاوه بر این در راهنمایی یک دانشجو توسط دانشجوی دیگر رفت و برگشت های زیادی وجود دارد
20:35
of all the studentsدانش آموزان by the doctorsپزشکان,
506
1235000
3000
راهنمایی تمام دانشجویان توسط دکترها و نتیجه نسلی از دکترها است که واقعا برای مردم تحت درمان وقت می گذارند.
20:38
and the resultنتيجه is a generationنسل -- we hopeامید -- of doctorsپزشکان
507
1238000
3000
راهنمایی تمام دانشجویان توسط دکترها و نتیجه نسلی از دکترها است که واقعا برای مردم تحت درمان وقت می گذارند.
20:41
who do have time for the people they treatدرمان شود.
508
1241000
2000
راهنمایی تمام دانشجویان توسط دکترها و نتیجه نسلی از دکترها است که واقعا برای مردم تحت درمان وقت می گذارند.
20:43
We'llخوب see.
509
1243000
2000
خواهیم دید.
20:45
So there are lots of examplesمثال ها like this that we talk about.
510
1245000
3000
بنابراین نمونه های بسیاری از این دست برای صحبت وجود دارند.
20:48
Eachهر یک of them showsنشان می دهد that it is possibleامکان پذیر است
511
1248000
2000
هرکدام نشان می دهند که ساخت و پرورش صفات برجسته و پای بند نگه داشتنِ یک حرفه به رسالت حقیقی اش، امکان دارد --
20:50
to buildساختن on and nurtureپرورش دهید characterشخصیت
512
1250000
3000
هرکدام نشان می دهند که ساخت و پرورش صفات برجسته و پای بند نگه داشتنِ یک حرفه به رسالت حقیقی اش، امکان دارد --
20:53
and keep a professionحرفه
513
1253000
2000
هرکدام نشان می دهند که ساخت و پرورش صفات برجسته و پای بند نگه داشتنِ یک حرفه به رسالت حقیقی اش، امکان دارد --
20:55
trueدرست است to its properمناسب missionماموریت --
514
1255000
2000
هرکدام نشان می دهند که ساخت و پرورش صفات برجسته و پای بند نگه داشتنِ یک حرفه به رسالت حقیقی اش، امکان دارد --
20:57
what Aristotleارسطو would have calledبه نام its properمناسب telostelos.
515
1257000
3000
چیزی که ارسطو غایت حقیقی می نامید. و "کن" و من باور داریم که این همان چیزی است که افراد متخصص می خواهند.
21:01
And Kenکن and I believe
516
1261000
2000
چیزی که ارسطو غایت حقیقی می نامید. و "کن" و من باور داریم که این همان چیزی است که افراد متخصص می خواهند.
21:03
that this is what practitionersتمرینکنندگان actuallyدر واقع want.
517
1263000
3000
چیزی که ارسطو غایت حقیقی می نامید. و "کن" و من باور داریم که این همان چیزی است که افراد متخصص می خواهند.
21:06
People want to be allowedمجاز
518
1266000
2000
مردم می خواهند که اجازه داده شود بافضیلت باشند. آنان می خواهند که اجازه داشته باشند، کار درست را انجام دهند.
21:08
to be virtuousفضیلت.
519
1268000
2000
مردم می خواهند که اجازه داده شود بافضیلت باشند. آنان می خواهند که اجازه داشته باشند، کار درست را انجام دهند.
21:10
They want to have permissionمجوز to do the right thing.
520
1270000
3000
مردم می خواهند که اجازه داده شود بافضیلت باشند. آنان می خواهند که اجازه داشته باشند، کار درست را انجام دهند.
21:13
They don't want to feel
521
1273000
2000
آنان دوست ندارند احساس کنند هر روز وقتی از سر کار بر می گردند، برای شستن لکه های وجدان از روی خود
21:15
like they need to take a showerدوش
522
1275000
2000
آنان دوست ندارند احساس کنند هر روز وقتی از سر کار بر می گردند، برای شستن لکه های وجدان از روی خود
21:17
to get the moralاخلاقی grimeدوده off theirخودشان bodiesبدن everydayهر روز
523
1277000
3000
آنان دوست ندارند احساس کنند هر روز وقتی از سر کار بر می گردند، برای شستن لکه های وجدان از روی خود
21:20
when they come home from work.
524
1280000
3000
نیاز به دوش گرفتن دارند.
21:23
Aristotleارسطو thought that practicalکاربردی wisdomحکمت
525
1283000
2000
" ارسطو" فکر می کرد خرد عملی کلید خوشبختی است، و حق با اوست.
21:25
was the keyکلیدی to happinessشادی,
526
1285000
2000
" ارسطو" فکر می کرد خرد عملی کلید خوشبختی است، و حق با اوست.
21:27
and he was right.
527
1287000
3000
" ارسطو" فکر می کرد خرد عملی کلید خوشبختی است، و حق با اوست.
21:30
There's now a lot of researchپژوهش beingبودن doneانجام شده in psychologyروانشناسی
528
1290000
3000
تحقیقات زیادی در روانشناسی انجام شده در زمینۀ آنچه باعث خوشحالی مردم می شود
21:33
on what makesباعث می شود people happyخوشحال,
529
1293000
2000
تحقیقات زیادی در روانشناسی انجام شده در زمینۀ آنچه باعث خوشحالی مردم می شود
21:35
and the two things that jumpپرش out in studyمطالعه after studyمطالعه --
530
1295000
3000
و دو چیز در تمام تحقیقات به وضوح مشخص است -- می دانم ممکن است باعث تعجب شما شود --
21:38
I know this will come as a shockشوکه شدن to all of you --
531
1298000
2000
و دو چیز در تمام تحقیقات به وضوح مشخص است -- می دانم ممکن است باعث تعجب شما شود --
21:40
the two things that matterموضوع mostاکثر to happinessشادی
532
1300000
3000
دو چیزی که بیشتر از همه در احساس خوشبختی موثر هستند عشق و کار هستند عشق: مدیریت موفق آمیز
21:43
are love and work.
533
1303000
3000
دو چیزی که بیشتر از همه در احساس خوشبختی موثر هستند عشق و کار هستند عشق: مدیریت موفق آمیز
21:46
Love: managingمدیریت successfullyبا موفقیت
534
1306000
3000
دو چیزی که بیشتر از همه در احساس خوشبختی موثر هستند عشق و کار هستند عشق: مدیریت موفق آمیز
21:49
relationsروابط with the people who are closeبستن to you
535
1309000
2000
ارتباطات با افرادی که از همه به شما نزدیکتر هستند و ارتباطات با جامعه ای که شما جزئی از آن هستید.
21:51
and with the communitiesجوامع of whichکه you are a partبخشی.
536
1311000
3000
ارتباطات با افرادی که از همه به شما نزدیکتر هستند و ارتباطات با جامعه ای که شما جزئی از آن هستید.
21:54
Work: engagingجذاب in activitiesفعالیت ها
537
1314000
3000
کار: درگیر بودن در فعالیت هایی که ارزشمند و ارضا کننده هستند.
21:57
that are meaningfulمعنی دار and satisfyingرضایت بخش.
538
1317000
3000
کار: درگیر بودن در فعالیت هایی که ارزشمند و ارضا کننده هستند.
22:00
If you have that, good closeبستن relationsروابط with other people,
539
1320000
3000
اگر شما این را دارید، یعنی ارتباط نزدیک و خوب با دیگران کاری که ارزشمند و ارضا کننده است،
22:03
work that's meaningfulمعنی دار and fulfillingانجام,
540
1323000
3000
اگر شما این را دارید، یعنی ارتباط نزدیک و خوب با دیگران کاری که ارزشمند و ارضا کننده است،
22:06
you don't much need anything elseچیز دیگری.
541
1326000
3000
شما چندان به چیز دیگری نیاز ندارید.
22:09
Well, to love well and to work well,
542
1329000
3000
خب، برای خوب عشق ورزیدن و خوب کار کردن شما نیاز به خِرد دارید.
22:12
you need wisdomحکمت.
543
1332000
2000
خب، برای خوب عشق ورزیدن و خوب کار کردن شما نیاز به خِرد دارید.
22:14
Rulesقوانین and incentivesانگیزه don't tell you
544
1334000
2000
قوانین و مشوق ها به شما نشان نمی دهند چطور دوستی خوب، چطور والدینی خوب، چطور همسری خوب،
22:16
how to be a good friendدوست, how to be a good parentوالدین,
545
1336000
3000
قوانین و مشوق ها به شما نشان نمی دهند چطور دوستی خوب، چطور والدینی خوب، چطور همسری خوب،
22:19
how to be a good spouseهمسر,
546
1339000
2000
قوانین و مشوق ها به شما نشان نمی دهند چطور دوستی خوب، چطور والدینی خوب، چطور همسری خوب،
22:21
or how to be a good doctorدکتر or a good lawyerوکیل
547
1341000
2000
یا چطور دکتری خوب یا وکیلی خوب یا معلمی خوب، باشید.
22:23
or a good teacherمعلم.
548
1343000
2000
یا چطور دکتری خوب یا وکیلی خوب یا معلمی خوب، باشید.
22:25
Rulesقوانین and incentivesانگیزه
549
1345000
2000
قوانین و مشوق ها جانشین خِرد نیستند. در واقع، ما استدلال می کنیم، هیچ جانشینی برای خِرد وجود ندارد.
22:27
are no substitutesجایگزین ها for wisdomحکمت.
550
1347000
2000
قوانین و مشوق ها جانشین خِرد نیستند. در واقع، ما استدلال می کنیم، هیچ جانشینی برای خِرد وجود ندارد.
22:29
Indeedدر واقع, we argueجر و بحث,
551
1349000
2000
قوانین و مشوق ها جانشین خِرد نیستند. در واقع، ما استدلال می کنیم، هیچ جانشینی برای خِرد وجود ندارد.
22:31
there is no substituteجایگزین for wisdomحکمت.
552
1351000
3000
قوانین و مشوق ها جانشین خِرد نیستند. در واقع، ما استدلال می کنیم، هیچ جانشینی برای خِرد وجود ندارد.
22:34
And so practicalکاربردی wisdomحکمت
553
1354000
2000
و در نتیجه خرد عملی از خودگذشتگی دلاورانه از طرف افراد متخصص نیاز ندارد.
22:36
does not requireنیاز
554
1356000
2000
و در نتیجه خرد عملی از خودگذشتگی دلاورانه از طرف افراد متخصص نیاز ندارد.
22:38
heroicقهرمانانه actsعمل می کند of self-sacrificeخودخواهی
555
1358000
3000
و در نتیجه خرد عملی از خودگذشتگی دلاورانه از طرف افراد متخصص نیاز ندارد.
22:41
on the partبخشی of practitionersتمرینکنندگان.
556
1361000
3000
و در نتیجه خرد عملی از خودگذشتگی دلاورانه از طرف افراد متخصص نیاز ندارد.
22:44
In givingدادن us the will and the skillمهارت
557
1364000
2000
همراه با خواست و توانایی انجام کار درست -- انجام درست کار به ارادۀ دیگران -- خرد عملی به ما
22:46
to do the right thing -- to do right by othersدیگران --
558
1366000
3000
همراه با خواست و توانایی انجام کار درست -- انجام درست کار به ارادۀ دیگران -- خرد عملی به ما
22:49
practicalکاربردی wisdomحکمت alsoهمچنین givesمی دهد us
559
1369000
2000
همراه با خواست و توانایی انجام کار درست -- انجام درست کار به ارادۀ دیگران -- خرد عملی به ما
22:51
the will and the skillمهارت
560
1371000
2000
خواست و توانایی انجام درست کار به ارادۀ خودمان را نیز داده است.
22:53
to do right by ourselvesخودمان.
561
1373000
3000
خواست و توانایی انجام درست کار به ارادۀ خودمان را نیز داده است.
22:56
Thanksبا تشکر.
562
1376000
2000
ممنون.
22:58
(Applauseتشویق و تمجید)
563
1378000
3000
(تشویق)
Translated by Sepideh Sekehchi
Reviewed by mahmood rokni

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Barry Schwartz - Psychologist
Barry Schwartz studies the link between economics and psychology, offering startling insights into modern life. Lately, working with Ken Sharpe, he's studying wisdom.

Why you should listen

In his 2004 book The Paradox of Choice, Barry Schwartz tackles one of the great mysteries of modern life: Why is it that societies of great abundance — where individuals are offered more freedom and choice (personal, professional, material) than ever before — are now witnessing a near-epidemic of depression? Conventional wisdom tells us that greater choice is for the greater good, but Schwartz argues the opposite: He makes a compelling case that the abundance of choice in today's western world is actually making us miserable.

Infinite choice is paralyzing, Schwartz argues, and exhausting to the human psyche. It leads us to set unreasonably high expectations, question our choices before we even make them and blame our failures entirely on ourselves. His relatable examples, from consumer products (jeans, TVs, salad dressings) to lifestyle choices (where to live, what job to take, who and when to marry), underscore this central point: Too much choice undermines happiness.

Schwartz's previous research has addressed morality, decision-making and the varied inter-relationships between science and society. Before Paradox he published The Costs of Living, which traces the impact of free-market thinking on the explosion of consumerism -- and the effect of the new capitalism on social and cultural institutions that once operated above the market, such as medicine, sports, and the law.

Both books level serious criticism of modern western society, illuminating the under-reported psychological plagues of our time. But they also offer concrete ideas on addressing the problems, from a personal and societal level.

Schwartz is the author of the TED Book, Why We Work

More profile about the speaker
Barry Schwartz | Speaker | TED.com