ABOUT THE SPEAKER
Joan Halifax - Author, Zen priest
Known for her compassionate work with the terminally ill, Joan Halifax is a driving force of socially engaged Buddhism.

Why you should listen

Activist, anthropologist, author, caregiver, ecologist, LSD researcher, teacher, and Zen Buddhism priest -- Joan Halifax is many things to many people. Yet they all seem to agree that no matter what role she plays, Halifax is consistently courageous and compassionate. Halifax runs the Upaya Zen Center in New Mexico, a Zen Peacemaker community she opened in 1990 after founding and leading the Ojai Foundation in California for ten years. Her practice focuses on socially engaged Buddhism, which aims to alleviate suffering through meditation, interfaith cooperation, and social service.

As director of the Project on Being With Dying, Halifax has helped caregivers cope with death and dying for more than three decades. Her book Being With Dying helps clergy, community activists, medical professionals, social workers and spiritual seekers remove fear from the end of life. Halifax is a distinguished invited scholar of the U.S. Library of Congress and the only woman and Buddhist on the Tony Blair Foundation’s Advisory Council.

More profile about the speaker
Joan Halifax | Speaker | TED.com
TEDWomen 2010

Joan Halifax: Compassion and the true meaning of empathy

جُن هِلِفَکس: شفقت و معني اصلي همدلی

Filmed:
1,810,433 views

جُن هِلِفَکس، راهب بودایی، از نزدیک با آنانی که درآخرین مرحلۀ زندگیشان هستند کار میکند (در هاسپيس و در انتظار اعدام). او چیزهایی را که در حین روبرو با مرگ و مردن دربارۀ شفقت یاد گرفته است و بصیرت عمیق به ذات همدلی خود را، با ما در میان میگذارد.
- Author, Zen priest
Known for her compassionate work with the terminally ill, Joan Halifax is a driving force of socially engaged Buddhism. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:15
I want to addressنشانی the issueموضوع of compassionمحبت.
0
0
3000
میخواهم دربارۀ شفقت صحبت کنم.
00:18
Compassionرحم و شفقت - دلسوزی has manyبسیاری facesچهره ها.
1
3000
3000
شفقت وجه‌های مختلفی دارد.
00:21
Some of them are fierceشدید; some of them are wrathfulخشمگین;
2
6000
3000
بعضی از آن وجه‌ها تندخو هستند، بعضی ها خشمگين‌،
00:24
some of them are tenderمناقصه; some of them are wiseعاقل.
3
9000
3000
بعضی ها حساس و لطیف و بعضی ها عاقل.
00:27
A lineخط that the Dalaiدالای Lamaلاما onceیک بار said,
4
12000
3000
یکبار، دالی لاما فرمود،
00:30
he said, "Love and compassionمحبت are necessitiesضروریات.
5
15000
3000
"عشق و شفقت ضرورتهایی هستند
00:33
They are not luxuriesلوکس.
6
18000
3000
که آنها لوکس نیستند.
00:36
Withoutبدون them,
7
21000
2000
بدون آنها،
00:38
humanityبشریت cannotنمی توان surviveزنده ماندن."
8
23000
2000
بشریت نمیتواند زنده بماند."
00:40
And I would suggestپیشنهاد می دهد,
9
25000
2000
و پیشنهاد من اینست که
00:42
it is not only humanityبشریت that won'tنخواهد بود surviveزنده ماندن,
10
27000
3000
صرفا"، این بشریت نیست که زنده نخواهد ماند،
00:45
but it is all speciesگونه ها on the planetسیاره,
11
30000
2000
بلکه، تمام موجودات سیارۀ زمین،
00:47
as we'veما هستیم heardشنیدم todayامروز.
12
32000
2000
همانطوری که امروز شنیدیم زنده نخواهند ماند.
00:49
It is the bigبزرگ catsگربه ها,
13
34000
2000
مانند گربه سانان،
00:51
and it's the planktonپلانکتون.
14
36000
3000
و موجودات ریز و شناور آزاد بر سطح دریا.
00:54
Two weeksهفته ها agoپیش, I was in Bangaloreبنگلور in Indiaهندوستان.
15
39000
3000
دو هفتۀ پیش، من در شهر بنگلور هند بودم.
00:57
I was so privilegedممتاز
16
42000
2000
خودم را خوش شانس حس کردم
00:59
to be ableتوانایی to teachتدریس کنید in a hospiceبیمارستان
17
44000
3000
که قادر بودم در آسایشگاهی در کنار شهر بنگلور
01:02
on the outskirtsحومه of Bangaloreبنگلور.
18
47000
2000
تدریس کنم.
01:04
And earlyزود in the morningصبح,
19
49000
2000
صبح زود،
01:06
I wentرفتی into the wardبخش.
20
51000
2000
وارد اتاق‌ عمومی شدم.
01:08
In that hospiceبیمارستان,
21
53000
2000
در آن آسایشگاه،
01:10
there were 31 menمردان and womenزنان
22
55000
2000
سی و یک مرد و زن
01:12
who were activelyفعالانه dyingدر حال مرگ.
23
57000
2000
در حال مرگ بودند.
01:14
And I walkedراه می رفت up to the bedsideبستر
24
59000
2000
من بسوی بستر
01:16
of an oldقدیمی womanزن
25
61000
2000
یک پیرزن رفتم
01:18
who was breathingنفس كشيدن very rapidlyبه سرعت در حال, fragileشکننده,
26
63000
3000
که داشت بشدت تنفس میکرد، ضعیف بود،
01:21
obviouslyبدیهی است in the latterدومی phaseفاز
27
66000
2000
و مشخصا در آخرین مرحلۀ
01:23
of activeفعال dyingدر حال مرگ.
28
68000
3000
مردن بود.
01:26
I lookedنگاه کرد into her faceصورت.
29
71000
2000
بصورتش نگاه کردم.
01:28
I lookedنگاه کرد into the faceصورت
30
73000
2000
بصورت پسرش که
01:30
of her sonفرزند پسر sittingنشسته nextبعد to her,
31
75000
2000
جفت او نشسته بود نگاه کردم،
01:32
and his faceصورت was just rivenریو
32
77000
2000
صورت پسرش پر از غم و
01:34
with griefغم و اندوه and confusionگیجی.
33
79000
3000
پریشانی بود.
01:37
And I rememberedبه یاد داشته باشید
34
82000
3000
بیاد یک بیت
01:40
a lineخط from the Mahabharataمهاباشاتا,
35
85000
3000
از کتاب ماهاباراتا افتادم،
01:43
the great Indianهندی epicحماسه:
36
88000
3000
یک نمایشنامۀ عظیم هندی:
01:46
"What is the mostاکثر wondrousشگفت آور thing in the worldجهان, Yudhisthiraیودیشیتیرا?"
37
91000
5000
"ای یودیستارا، شگرفترین چیز در دنیا چیست؟"
01:51
And Yudhisthiraیودیشیتیرا repliedپاسخ داد,
38
96000
2000
یودیستارا پاسخ داد،
01:53
"The mostاکثر wondrousشگفت آور thing in the worldجهان
39
98000
3000
"شگرفترین چیز در دنیا
01:56
is that all around us
40
101000
3000
اینست که در اطراف ما
01:59
people can be dyingدر حال مرگ
41
104000
2000
مردم در حال مرگند
02:01
and we don't realizeتحقق بخشیدن
42
106000
2000
و ما درک نمیکنیم
02:03
it can happenبه وقوع پیوستن to us."
43
108000
3000
که مرگ شامل حال ما هم خواهد شد."
02:13
I lookedنگاه کرد up.
44
118000
3000
سرم را بلند کردم.
02:17
Tendingدر حال انتظار those 31 dyingدر حال مرگ people
45
122000
3000
کسانی که ازاین سی و یک نفر پرستاری میکردند
02:20
were youngجوان womenزنان
46
125000
2000
زنهای جوانی بودند
02:22
from villagesروستاها around Bangaloreبنگلور.
47
127000
2000
از روستاهای اطراف بنگلور.
02:24
I lookedنگاه کرد into the faceصورت of one of these womenزنان,
48
129000
3000
به چهرۀ یکی از این زنهای جوان نگاه کردم،
02:27
and I saw in her faceصورت
49
132000
3000
و در چهره اش
02:30
the strengthاستحکام that arisesناشی می شود
50
135000
2000
آن قدرتی که صرفا بوسیلۀ شفقت طبیعی
02:32
when naturalطبیعی است compassionمحبت is really presentحاضر.
51
137000
3000
قیام میکند را مشاهده کردم.
02:35
I watchedتماشا کردم her handsدست ها
52
140000
2000
به دستهایش نگاه کردم
02:37
as she bathedحمام an oldقدیمی man.
53
142000
4000
هنگامیکه که داشت یک پیرمردی را میشست.
02:41
My gazeخیره شدن wentرفتی to anotherیکی دیگر youngجوان womanزن
54
146000
4000
به یک زن جوان دیگری خیره شدم
02:45
as she wipedپاک شده the faceصورت
55
150000
3000
هنگامیکه که داشت صورت یک فرد دیگری
02:48
of anotherیکی دیگر dyingدر حال مرگ personفرد.
56
153000
2000
را پاک میکرد.
02:50
And it remindedیادآور شدم me
57
155000
2000
و مرا بیاد
02:52
of something that I had just been presentحاضر for.
58
157000
2000
دلیل اصلي که اینجا بودم انداخت.
02:54
Everyهرکدام yearسال or so,
59
159000
2000
تقریبا هر سال
02:56
I have the privilegeامتیاز of takingگرفتن cliniciansمتخصصان بالینی
60
161000
2000
من این افتخار را دارم که به هیمالیا
02:58
into the Himalayasهیمالیا and the Tibetanتبتی Plateauفلات.
61
163000
3000
و فلات تبت برای ماموریتهایی سفر کنم.
03:01
And we runاجرا کن clinicsکلینیک ها
62
166000
2000
و ما در این مناطق دوردستی
03:03
in these very remoteاز راه دور regionsمناطق
63
168000
2000
که هیچ نوع خدمات طبی ندارند،
03:05
where there's no medicalپزشکی careاهميت دادن whatsoeverهرچه.
64
170000
3000
درمانگاه راه انداختیم.
03:08
And on the first day at Simikotسیمکوت in Humlaهوملا,
65
173000
4000
و در اولین روز در شهرک سیمیکات در منطقۀ هوملا،
03:12
farدور westغرب of Nepalنپال,
66
177000
2000
غرب نِپال،
03:14
the mostاکثر impoverishedفقیر regionمنطقه of Nepalنپال,
67
179000
3000
که فقیرترین منطقۀ نپال میباشد،
03:17
an oldقدیمی man cameآمد in
68
182000
2000
یک پیرمرد
03:19
clutchingچسبیده a bundleبسته نرم افزاری of ragsجوراب ها.
69
184000
3000
با یک بقچه پارچه های کهنه بدست، وارد شد.
03:22
And he walkedراه می رفت in, and somebodyکسی said something to him,
70
187000
3000
آمد تو، کسی بهش چیزی گفت،
03:25
we realizedمتوجه شدم he was deafکر,
71
190000
2000
و ما متوجه شدیم که او کر است،
03:27
and we lookedنگاه کرد into the ragsجوراب ها,
72
192000
2000
به توی بقچه که نگاه کردیم،
03:29
and there was this pairجفت of eyesچشم ها.
73
194000
3000
دو چشم دیدیم.
03:32
The ragsجوراب ها were unwrappedباز کردن
74
197000
2000
پارچه ها را از بدن
03:34
from a little girlدختر
75
199000
2000
یک دختر کوچک که تمام بدنش
03:36
whoseکه bodyبدن was massivelyبه شدت burnedسوخته.
76
201000
3000
بدجوری سوخته بود واپیچیدیم.
03:41
Again,
77
206000
2000
دوباره،
03:43
the eyesچشم ها and handsدست ها
78
208000
2000
چشمها و دستان
03:45
of AvalokiteshvaraAvalokiteshvara.
79
210000
2000
آوالوکی تشوار.
03:47
It was the youngجوان womenزنان, the healthسلامتی aidsایدز,
80
212000
3000
این زنهای جوان و یاوران تندرستی بودند،
03:50
who cleanedپاک شده the woundsزخم ها of this babyعزیزم
81
215000
3000
که زخمهای بدن این بچه را پاک میکردند
03:53
and dressedلباس پوشیده the woundsزخم ها.
82
218000
2000
و پانسمان میکردند.
03:55
I know those handsدست ها and eyesچشم ها;
83
220000
2000
من آن دستها و چشمها را میشناسم.
03:57
they touchedلمس کرد me as well.
84
222000
2000
آنها مرا نیز متاثر کردند.
03:59
They touchedلمس کرد me at that time.
85
224000
2000
در آن لحظه مرا متاثر کردند.
04:01
They have touchedلمس کرد me throughoutدر سراسر my 68 yearsسالها.
86
226000
3000
مرا در طی ۶۸ سال عمرم متاثر کرده اند.
04:04
They touchedلمس کرد me when I was fourچهار
87
229000
2000
آنها مرا، در سن چهار سالگی
04:06
and I lostکم شده my eyesightبینایی
88
231000
2000
که بینایی ام را از دست داده بودم
04:08
and was partiallyتا اندازه ای paralyzedفلج شده.
89
233000
2000
و تا یک اندازه فلج شده بودم، متاثر کردند.
04:10
And my familyخانواده broughtآورده شده in
90
235000
2000
خانواده ام، یک
04:12
a womanزن whoseکه motherمادر had been a slaveبرده
91
237000
2000
زنی را که مادرش بَرده بود
04:14
to take careاهميت دادن of me.
92
239000
3000
برای پرستاری از من به خانه آوردند.
04:17
And that womanزن
93
242000
2000
آن زن
04:19
did not have sentimentalاحساساتی compassionمحبت.
94
244000
2000
شفقت عاطفه‌ای نداشت.
04:21
She had phenomenalفوقالعاده strengthاستحکام.
95
246000
3000
او دارای قدرت فوق العاده‌ای بود.
04:24
And it was really her strengthاستحکام, I believe,
96
249000
2000
و عقیده دارم که واقعا قدرت او بود
04:26
that becameتبدیل شد the kindنوع of mudramudra and imprimaturimprimatur
97
251000
3000
که تبدیل به یک نوع نفوذی شد
04:29
that has been a guidingهدایت lightسبک in my life.
98
254000
3000
که نور راهنمای زندگي من بوده است.
04:33
So we can askپرسیدن:
99
258000
3000
پس ما میتوانیم بپرسیم:
04:36
What is compassionمحبت comprisedتشکیل شده است of?
100
261000
4000
شفقت شامل چه چیزهایی است؟
04:40
And there are variousمختلف facetsعناصر.
101
265000
2000
شکلهای گوناگونی وجود دارند.
04:42
And there's referentialمرجع and non-referentialغیر ارجاع compassionمحبت.
102
267000
3000
شفقت ارجاعی و غیر ارجاعی وجود دارند.
04:45
But first, compassionمحبت is comprisedتشکیل شده است
103
270000
2000
اما در نخست، شفقت شامل
04:47
of that capacityظرفیت
104
272000
2000
آن ظرفیتی میباشد
04:49
to see clearlyبه وضوح
105
274000
2000
که میتواند به وضوح
04:51
into the natureطبیعت of sufferingرنج کشیدن.
106
276000
2000
ذات رنجش را مشاهده کند.
04:53
It is that abilityتوانایی
107
278000
2000
آن قابلیتی است
04:55
to really standایستادن strongقوی
108
280000
2000
که توانست واقعا روی پای خود قیام کرد
04:57
and to recognizeتشخیص alsoهمچنین
109
282000
2000
و فهمید
04:59
that I'm not separateجداگانه from this sufferingرنج کشیدن.
110
284000
2000
که من جدا از این رنجش نیستم.
05:01
But that is not enoughکافی,
111
286000
2000
ولی این کافی نیست،
05:03
because compassionمحبت,
112
288000
2000
زیرا شفقت،
05:05
whichکه activatesفعال می شود the motorموتور cortexقشر,
113
290000
2000
که مغز حرکتي ما را فعال می کند،
05:07
meansبه معنای that we aspireآرزو می کنم,
114
292000
3000
بدین معنی است که ما مشتاق میشویم،
05:10
we actuallyدر واقع aspireآرزو می کنم to transformتبدیل sufferingرنج کشیدن.
115
295000
3000
ما در اصل مشتاق این میشویم که رنجش را تغییر شکل دهیم.
05:13
And if we're so blessedمبارک,
116
298000
2000
و اگر خوشبخت باشیم،
05:15
we engageمشغول کردن in activitiesفعالیت ها
117
300000
2000
مشغول فعالیتهایی میشویم
05:17
that transformتبدیل sufferingرنج کشیدن.
118
302000
2000
که رنجش را تغییر میدهند.
05:19
But compassionمحبت has anotherیکی دیگر componentجزء,
119
304000
2000
ولی شفقت شامل یک جزء دیگری نیز میباشد،
05:21
and that componentجزء is really essentialضروری است.
120
306000
3000
و آن جزء واقعا اساسی است.
05:24
That componentجزء
121
309000
2000
آن جزء
05:26
is that we cannotنمی توان be attachedمتصل شده to outcomeنتیجه.
122
311000
3000
اینست که ما نمی بایستی وابسته به نتیجه باشم.
05:29
Now I workedکار کرد with dyingدر حال مرگ people
123
314000
3000
بیش از ۴۰ سال میشود که من
05:32
for over 40 yearsسالها.
124
317000
3000
با افرادی که در حال مرگند کار میکنم.
05:35
I had the privilegeامتیاز of workingکار کردن on deathمرگ rowردیف
125
320000
3000
این افتخار را داشتم که شش سال
05:38
in a maximumبیشترین securityامنیت [prisonزندان] for sixشش yearsسالها.
126
323000
3000
در زندان مخوف با آنانی که منتظر اعدام بودند، کار کنم.
05:41
And I realizedمتوجه شدم so clearlyبه وضوح
127
326000
2000
و من بطور واضح متوجه شدم
05:43
in bringingبه ارمغان آوردن my ownخودت life experienceتجربه,
128
328000
2000
که با آوردن تجربیات زندگي خودم،
05:45
from workingکار کردن with dyingدر حال مرگ people
129
330000
2000
با کار کردن با افرادی که در حال مرگ بودند
05:47
and trainingآموزش caregiversنگهبانان,
130
332000
3000
و آموزش دادن پرستاران،
05:50
that any attachmentضمیمه to outcomeنتیجه
131
335000
2000
هر نوع وابستگي به نتیجه
05:52
would distortتحریف deeplyعمیقا
132
337000
2000
میتواند بشدت
05:54
my ownخودت capacityظرفیت to be fullyبه طور کامل presentحاضر
133
339000
3000
ظرفیت حضور داشتن کاملم را
05:57
to the wholeکل catastropheفاجعه.
134
342000
3000
به فاجعه تحریف کند.
06:00
And when I workedکار کرد in the prisonزندان systemسیستم,
135
345000
2000
زمانی که در زندان کار میکردم،
06:02
it was so clearروشن است to me, this:
136
347000
3000
برایم این مطلب به وضوح مشخص بود:
06:05
that manyبسیاری of us
137
350000
2000
که خیلی از ماها
06:07
in this roomاتاق,
138
352000
2000
در این سالن،
06:09
and almostتقریبا all of the menمردان that I workedکار کرد with on deathمرگ rowردیف,
139
354000
3000
و تقریبا تمام مردانی که در انتظار اعدام بودند،
06:12
the seedsدانه of theirخودشان ownخودت compassionمحبت had never been wateredآبیاری شده است.
140
357000
3000
هیچ وقت بذر شفقتشان آب داده نشده بود.
06:15
That compassionمحبت is actuallyدر واقع
141
360000
2000
شفقت در اصل
06:17
an inherentذاتی humanانسان qualityکیفیت.
142
362000
3000
یک کیفیت ذاتی انسانیست.
06:20
It is there withinدر داخل everyهرکدام humanانسان beingبودن.
143
365000
3000
در درون هر یک از انسانها وجود دارد.
06:23
But the conditionsشرایط
144
368000
2000
ولی شرایط
06:25
for compassionمحبت to be activatedفعال شده,
145
370000
4000
برای به وقوع یافتن
06:29
to be arousedتحریک شده,
146
374000
2000
و برانگيختن‌ شفقت،
06:31
are particularخاص conditionsشرایط.
147
376000
2000
شرایط خاصی هستند.
06:33
I had that conditionوضعیت, to a certainمسلم - قطعی extentمحدوده,
148
378000
3000
من خود، تا حدی، شامل آن شرایط
06:36
from my ownخودت childhoodدوران کودکی illnessبیماری.
149
381000
2000
از دوران مریضي بچگیم بودم.
06:38
Eveحوا Enslerانسلر, whomچه کسی you'llشما خواهید بود hearشنیدن laterبعد,
150
383000
3000
ایو اِنسلِر، که بعدا سخنرانیش را خواهید شنید،
06:41
has had that conditionوضعیت activatedفعال شده
151
386000
2000
این شرایط، بطور شگفت انگیزی
06:43
amazinglyشگفت آور in her
152
388000
3000
بوسیلۀ رنجشهای متفاوتی
06:46
throughاز طریق the variousمختلف watersآب ها of sufferingرنج کشیدن
153
391000
3000
که او کشیده
06:49
that she has been throughاز طریق.
154
394000
3000
در درون او به وقوع آمدند.
06:52
And what is fascinatingشگفت انگیز
155
397000
2000
و جالب اینجاست
06:54
is that compassionمحبت has enemiesدشمنان,
156
399000
3000
که شفقت دارای دشمن نیز هست،
06:57
and those enemiesدشمنان are things like pityتاسف,
157
402000
5000
دشمنانی مانند حس ترحم،
07:02
moralاخلاقی outrageخشم,
158
407000
3000
غضب اخلاقی،
07:05
fearترس.
159
410000
2000
و هراس.
07:07
And you know, we have a societyجامعه, a worldجهان,
160
412000
3000
میدانید، دنیا و اجتماعی داریم
07:10
that is paralyzedفلج شده by fearترس.
161
415000
3000
که بوسیلۀ هراس فلج شده است.
07:13
And in that paralysisفلج, of courseدوره,
162
418000
2000
و در این فلج بودن، البته،
07:15
our capacityظرفیت for compassionمحبت
163
420000
2000
ظرفیت شفقت ما نیز
07:17
is alsoهمچنین paralyzedفلج شده.
164
422000
2000
فلج شده است.
07:19
The very wordکلمه terrorترور
165
424000
2000
خود کلمۀ "ترور"
07:21
is globalجهانی است.
166
426000
2000
جهانی شده است.
07:23
The very feelingاحساس of terrorترور is globalجهانی است.
167
428000
3000
خود "حس ترور" جهانی شده است.
07:26
So our work, in a certainمسلم - قطعی way,
168
431000
2000
پس وضیفۀ ما، بطریقی، اینست
07:28
is to addressنشانی this imagoimago,
169
433000
2000
که این حشره کامل و بالغ،
07:30
this kindنوع of archetypeآرکه تایپ
170
435000
2000
این نوع کهن الگویی که
07:32
that has pervadedنفوذ کرد the psycheروحیه
171
437000
2000
ذهن کل جهان ما را نفوذ کرده است را
07:34
of our entireکل globeجهان.
172
439000
3000
مخاطب سازیم.
07:38
Now we know from neuroscienceعلوم اعصاب
173
443000
3000
علوم اعصاب بما نشان میدهد
07:41
that compassionمحبت has
174
446000
2000
که شفقت
07:43
some very extraordinaryخارق العاده qualitiesکیفیت ها.
175
448000
2000
دارای کیفیتهای بسیار فوق العاده‌ای میباشد.
07:45
For exampleمثال:
176
450000
2000
برای مثال:
07:47
A personفرد who is cultivatingپرورش دادن compassionمحبت,
177
452000
3000
شخصی که دارد شفقت را در خود ترویج میکند،
07:50
when they are in the presenceحضور of sufferingرنج کشیدن,
178
455000
3000
زمانیکه در حضور رنج و بدبختی قرار میگیرد،
07:53
they feel that sufferingرنج کشیدن a lot more
179
458000
3000
آن رنجش را خیلی بیشتر از مردم عادی
07:56
than manyبسیاری other people do.
180
461000
2000
حس میکند.
07:58
Howeverبا این حال,
181
463000
2000
هر چند،
08:00
they returnبرگشت to baselineخط مقدم a lot soonerزودتر.
182
465000
3000
زودتر به حالت عادی بر میگردند.
08:03
This is calledبه نام resilienceانعطاف پذیری.
183
468000
2000
به این میگویند جهندگی.
08:05
Manyبسیاری of us think that compassionمحبت drainsتخلیه می شود us,
184
470000
3000
خیلی از ما فکر میکنیم که شفقت ما را معزول میکند،
08:08
but I promiseوعده you
185
473000
2000
ولی من بشما قول میدهم
08:10
it is something that trulyبراستی enlivensزنده ماندن us.
186
475000
3000
که چیزیست که واقعا بما جان و روح میبخشد.
08:13
Anotherیکی دیگر thing about compassionمحبت
187
478000
2000
یک مورد دیگر درباۀ شفقت اینست که
08:15
is that it really enhancesافزایش می یابد what's calledبه نام neuralعصبی integrationانتگرال گیری.
188
480000
3000
انضمام‌ سلول عصبي ما را میافزاید.
08:18
It hooksقلاب up all partsقطعات of the brainمغز.
189
483000
3000
تمام قسمتهای مغز را بهم وصل میکند.
08:22
Anotherیکی دیگر, whichکه has been discoveredکشف شده
190
487000
2000
یک مورد دیگری که بتوسط
08:24
by variousمختلف researchersمحققان
191
489000
2000
پژوهشگران گوناگونی از
08:26
at Emoryاموری and at Davisدیویس and so on,
192
491000
3000
اِمُری و دِیویس و دیگر جاها کشف شده،
08:29
is that compassionمحبت enhancesافزایش می یابد our immuneایمنی systemسیستم.
193
494000
4000
اینست که شفقت سیستم ایمني ما را میافزاید.
08:34
Hey,
194
499000
2000
آهای،
08:36
we liveزنده in a very noxiousمضر worldجهان.
195
501000
2000
ما در یک دنیای بسیار مضر زندگی میکنیم.
08:38
(Laughterخنده)
196
503000
2000
(خنده)
08:40
Mostاکثر of us are shrinkingکوچک شدن
197
505000
2000
اکثریت ما داریم
08:42
in the faceصورت of psycho-socialروانشناسی اجتماعی and physicalفیزیکی poisonsسموم,
198
507000
3000
در مقابل زهرهای بدنی و روانی - اجتماعی،
08:45
of the toxinsسموم of our worldجهان.
199
510000
3000
و زهرابۀ دنیای ما از دست میریم.
08:48
But compassionمحبت, the generationنسل of compassionمحبت,
200
513000
2000
ولی شفقت، این نسل شفقت،
08:50
actuallyدر واقع mobilizesبسیج می کند
201
515000
3000
مصونيت‌ ما را دارد در اصل
08:53
our immunityایمنی.
202
518000
3000
متحرک میکند.
08:56
You know, if compassionمحبت is so good for us,
203
521000
3000
میدانید، اگر شفقت اینقدر برایمان مفید است،
08:59
I have a questionسوال.
204
524000
2000
یک سؤال دارم.
09:03
Why don't we trainقطار our childrenفرزندان
205
528000
2000
چرا ما بچه های خود را
09:05
in compassionمحبت?
206
530000
3000
از شفقت آگاه نمیسازیم؟
09:08
(Applauseتشویق و تمجید)
207
533000
5000
(تشویق)
09:13
If compassionمحبت is so good for us,
208
538000
3000
اگر شفقت اینقدر برایمان مفید است،
09:16
why don't we trainقطار our healthسلامتی careاهميت دادن providersارائه دهندگان in compassionمحبت
209
541000
4000
چرا شفقت را به متخصصین بهداشت نمیاموزیم
09:20
so that they can do what they're supposedقرار است to do,
210
545000
3000
تا اینکه بتوانند وظیفۀ اصلي خود را،
09:23
whichکه is to really transformتبدیل sufferingرنج کشیدن?
211
548000
3000
که تغییر شکل دادن رنج است، انجام دهند؟
09:26
And if compassionمحبت is so good for us,
212
551000
3000
و اگر شفقت اینقدر برایمان مفید است،
09:29
why don't we voteرای on compassionمحبت?
213
554000
4000
چرا به شفقت رای نمیدهیم؟
09:33
Why don't we voteرای for people in our governmentدولت
214
558000
4000
چرا مبنی بر شففت، نمایندگان دولت خود را
09:37
basedمستقر on compassionمحبت,
215
562000
2000
انتخاب نمیکنیم؟
09:39
so that we can have
216
564000
2000
تا بتوانیم یک دنیای
09:41
a more caringمراقبت worldجهان?
217
566000
3000
با محبتی داشته باشیم.
09:44
In Buddhismبودیسم,
218
569000
2000
در بوداگرایی،
09:46
we say, "it takes a strongقوی back and a softنرم frontجلوی."
219
571000
3000
میگوییم، " این مستلزم یک پشت قوی و رویی نرم و مهربان است."
09:49
It takes tremendousفوق العاده strengthاستحکام of the back
220
574000
3000
مستلزم قوت عظیم پشتی میباشد
09:52
to upholdپشت سر گذاشتن yourselfخودت in the midstدر میان of conditionsشرایط.
221
577000
3000
تا توانست خود را در میان شرایط تقویت کرد.
09:55
And that is the mentalذهنی qualityکیفیت of equanimityبی تفاوتی.
222
580000
3000
و آن، کیفیت تعادل ذهن میباشد.
09:58
But it alsoهمچنین takes a softنرم frontجلوی --
223
583000
3000
و همینطور مستلزم یک روی نرم و مهربانی است --
10:01
the capacityظرفیت to really be openباز کن to the worldجهان as it is,
224
586000
3000
ظرفیت پذیرفتن دنیا همانطوری که هست،
10:04
to have an undefendedundefended heartقلب.
225
589000
2000
داشتن قلبی که محتاج حمایت نیست.
10:06
And the archetypeآرکه تایپ of this in Buddhismبودیسم
226
591000
3000
و کهن الگوی این در بوداگرایی
10:09
is AvalokiteshvaraAvalokiteshvara, Kuan-Yinکوان یین.
227
594000
2000
آوالوکی تشوار است، کًآن-یین (الهۀ شقفت).
10:11
It's a femaleزن archetypeآرکه تایپ:
228
596000
3000
یک کهن الگوی زن است:
10:14
she who perceivesدرک می کند
229
599000
2000
کسی که فریادهای رنجش
10:16
the criesگریه می کند of sufferingرنج کشیدن in the worldجهان.
230
601000
4000
دنیا را درک میکند.
10:23
She standsمی ایستد with 10,000 armsبازوها,
231
608000
4000
دارای ۱۰۰۰۰ دست میباشد،
10:27
and in everyهرکدام handدست,
232
612000
2000
و در هر دستش،
10:29
there is an instrumentابزار of liberationآزادی,
233
614000
3000
یک آلت رهایی وجود دارد،
10:32
and in the palmنخل of everyهرکدام handدست, there are eyesچشم ها,
234
617000
3000
و در کف هر دستی، چشمی است،
10:35
and these are the eyesچشم ها of wisdomحکمت.
235
620000
3000
و این چشمان معرفتند.
10:38
I say that, for thousandsهزاران نفر of yearsسالها,
236
623000
3000
این را میگویم، چون برای هزازان سال،
10:41
womenزنان have livedزندگی می کرد,
237
626000
2000
زنهایی وجود داشتند که همانند
10:43
exemplifiedمثال, metملاقات کرد in intimacyصمیمیت,
238
628000
4000
این کهن الگوی آوالوکی تشوار،
10:47
the archetypeآرکه تایپ of AvalokitesvaraAvalokitesvara,
239
632000
3000
و کُآن-یین زندگی کردند، او را با مثال‌ فهمانيدن‌،
10:50
of Kuan-Yinکوان یین,
240
635000
2000
و با صمیمیت با او برخورد کردند،
10:52
she who perceivesدرک می کند
241
637000
2000
او، کسی که فریادهای رنجش
10:54
the criesگریه می کند of sufferingرنج کشیدن in the worldجهان.
242
639000
2000
دنیا را درک میکند.
10:57
Womenزنان have manifestedظاهر شد for thousandsهزاران نفر of yearsسالها
243
642000
3000
هزاران سال است که زنها
11:00
the strengthاستحکام arisingدر حال بالا آمدن from compassionمحبت
244
645000
4000
قدرت ذاتي شفقت را،
11:04
in an unfilteredفیلتر نشده, unmediatedغیر متخصص way
245
649000
3000
بطور صاف و مستقیم
11:07
in perceivingدرک sufferingرنج کشیدن
246
652000
2000
برای درک کردن رنجها همانطوری که هستند
11:09
as it is.
247
654000
2000
آشکار کرده اند.
11:13
They have infusedتزریق شده societiesجوامع with kindnessمهربانی,
248
658000
3000
آنها اجتماعات را با مهربانی القاء کردند،
11:16
and we have really feltنمد that
249
661000
2000
و ما این را واقعا با دیدن
11:18
as womanزن after womanزن
250
663000
2000
یک زن بعد از زن دیگری
11:20
has stoodایستاد on this stageمرحله
251
665000
2000
که روی این سن در یک روز و نیم پیش
11:22
in the pastگذشته day and a halfنیم.
252
667000
3000
حضور داشتند، حس کرده ایم.
11:25
And they have actualizedواقع گرا compassionمحبت
253
670000
2000
و آنها شفقت را بتوسط اعمال مستقیم
11:27
throughاز طریق directمستقیم actionعمل.
254
672000
2000
عملی کردند.
11:29
Jodyجودی Williamsویلیامز calledبه نام it:
255
674000
2000
جُدی ویلیامز گفت:
11:31
It's good to meditateمراقب باشید.
256
676000
2000
تمرکز کردن خوب است.
11:33
I'm sorry, you've got to do a little bitبیت of that, Jodyجودی.
257
678000
3000
ببخشید جُدی، ولی بد نیست خودت هم کمی اینرا انجام بدی.
11:36
Stepگام back, give your motherمادر a breakزنگ تفريح, okay.
258
681000
3000
یک قدم به عقب برو، به مادرت یک فرصت بده، باشه.
11:39
(Laughterخنده)
259
684000
2000
(خنده)
11:41
But the other sideسمت of the equationمعادله
260
686000
2000
ولی طرف دیگر این معادله اینست که
11:43
is you've got to come out of your caveغار.
261
688000
2000
تو باید از غار خود بیایی بیرون.
11:45
You have to come into the worldجهان
262
690000
2000
تو همانند آسانگا
11:47
like Asangaاسانگا did,
263
692000
2000
که بدنبال دریافت میتریا بود،
11:49
who was looking to realizeتحقق بخشیدن Maitreyaمیتریه Buddhaبودا
264
694000
3000
باید وارد این دنیا بشی،
11:52
after 12 yearsسالها sittingنشسته in the caveغار.
265
697000
3000
که او بعد از ۱۲ سال نشستن در غار،
11:55
He said, "I'm out of here."
266
700000
2000
گفت، "من باید از اینجا برم."
11:57
He's going down the pathمسیر.
267
702000
2000
داشت راهی را طی میکرد.
11:59
He seesمی بیند something in the pathمسیر.
268
704000
2000
چیزی را در راه دید.
12:01
He looksبه نظر می رسد, it's a dogسگ, he dropsقطره to his kneesزانو.
269
706000
3000
نگاه کرد، دید که یک سگ است، خم شد.
12:04
He seesمی بیند that the dogسگ has this bigبزرگ woundزخم on its legپا.
270
709000
4000
دید که این سگ یک زخم بزرگی روی پاش دارد.
12:08
The woundزخم is just filledپر شده with maggotsقارچ ها.
271
713000
3000
این زخم پر از کرم حشره بود.
12:11
He putsقرار می دهد out his tongueزبان
272
716000
3000
زبانش را دراز میکند
12:14
in orderسفارش to removeبرداشتن the maggotsقارچ ها,
273
719000
2000
تا این کرم حشره ها را بدون اینکه
12:16
so as not to harmصدمه them.
274
721000
3000
صدمه بخورند، از جا بردارد.
12:19
And at that momentلحظه,
275
724000
2000
و در آن لحظه،
12:21
the dogسگ transformedتبدیل شده است
276
726000
2000
آن سگ،
12:23
into the Buddhaبودا of love and kindnessمهربانی.
277
728000
3000
تبدیل به بودای پر عشق و محبت شد.
12:27
I believe
278
732000
2000
من اعتقاد دارم
12:29
that womenزنان and girlsدختران todayامروز
279
734000
2000
که زنها و دختران امروز
12:31
have to partnerشریک in a powerfulقدرتمند way with menمردان --
280
736000
4000
باید بصورت مقتدرانه با مردها همدست شوند --
12:35
with theirخودشان fathersپدران,
281
740000
2000
با پدرانشان،
12:37
with theirخودشان sonsپسران, with theirخودشان brothersبرادران,
282
742000
3000
با پسرانشان، با برادرانشان،
12:40
with the plumbersلوله کش, the roadجاده buildersسازندگان,
283
745000
2000
با لوله کشها، جاده سازان،
12:42
the caregiversنگهبانان, the doctorsپزشکان, the lawyersوکلا,
284
747000
3000
پرستاران، دکترها، وکیلها،
12:45
with our presidentرئيس جمهور,
285
750000
2000
با رئیس جمهور ما،
12:47
and with all beingsموجودات.
286
752000
2000
و با تمام موجودات.
12:49
The womenزنان in this roomاتاق
287
754000
2000
زنهای این سالن،
12:51
are lotusesلوتوس ها in a seaدریا of fireآتش.
288
756000
3000
نیلوفرهای آبي اقیانوس آتش هستند.
12:54
Mayممکن است we actualizeواقعیت دادن that capacityظرفیت
289
759000
2000
به امید اینکه آن ظرفیت را
12:56
for womenزنان everywhereدر همه جا.
290
761000
2000
برای همۀ زنها عملی کنیم.
12:58
Thank you.
291
763000
2000
متشکرم.
13:00
(Applauseتشویق و تمجید)
292
765000
12000
(تشویق)
Translated by Pouria Montazeri
Reviewed by soheila Jafari

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Joan Halifax - Author, Zen priest
Known for her compassionate work with the terminally ill, Joan Halifax is a driving force of socially engaged Buddhism.

Why you should listen

Activist, anthropologist, author, caregiver, ecologist, LSD researcher, teacher, and Zen Buddhism priest -- Joan Halifax is many things to many people. Yet they all seem to agree that no matter what role she plays, Halifax is consistently courageous and compassionate. Halifax runs the Upaya Zen Center in New Mexico, a Zen Peacemaker community she opened in 1990 after founding and leading the Ojai Foundation in California for ten years. Her practice focuses on socially engaged Buddhism, which aims to alleviate suffering through meditation, interfaith cooperation, and social service.

As director of the Project on Being With Dying, Halifax has helped caregivers cope with death and dying for more than three decades. Her book Being With Dying helps clergy, community activists, medical professionals, social workers and spiritual seekers remove fear from the end of life. Halifax is a distinguished invited scholar of the U.S. Library of Congress and the only woman and Buddhist on the Tony Blair Foundation’s Advisory Council.

More profile about the speaker
Joan Halifax | Speaker | TED.com