ABOUT THE SPEAKER
Joe Kowan - Musician and graphic designer
By day he's a graphic designer, and by night Joe Kowan is a quirky folk singer-songwriter.

Why you should listen

Joe Kowan is a Boston-based musician and graphic designer who has been struggling with stage fright since he first started writing songs at age 27. Despite his adorably expressed fears, he charms audiences with his own style of quirky folk and acoustic hip-hop, by turns poignant, salacious and comical. In 2009 he released the gangsta' arts and crafts video for his original song “Crafty,” and in 2011 he was a finalist in the USA Songwriting Competition.

Kowan is a senior graphic designer on State Street Global Marketing’s Brand Strategy team. With a BFA in sculpture and design, his work explores diverse areas of design including scenic, print, environmental design and wayfinding.

More profile about the speaker
Joe Kowan | Speaker | TED.com
TED@State Street Boston

Joe Kowan: How I beat stage fright

جو کووان: چگونه ترس از صحنه را شکست دادم

Filmed:
2,585,266 views

حس موثر و بجای بشر از ترس به ما بعنوان گونه‌ای جوان خدمت کرده است، با دادن تمرکزی برای ممانعت از خورده شدن از سوی جانوران رقیب. اما وقتی که همان حس ترس دل و روده بهم ریز در مقابل ۲۰ طرفدار موسیقی فولک در میکروفن آزاد شبهای سه شنبه به سراغت میاید، بدتر است. کف دستها عرق می‌کند، دستها می‌لرزند، دیدت تار می‌شود و مغز می‌گوید فرار کن: این ترس صحنه است. در این سخنرانی مختصر آهنگین و جذاب، جو کووان درباره نحوه غلبه کردن بر آن صحبت می‌کند.
- Musician and graphic designer
By day he's a graphic designer, and by night Joe Kowan is a quirky folk singer-songwriter. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
Joeجو Kowanکوان: I have stageمرحله frightترس.
0
577
1497
جو کووآن: من از روی صحنه رفتن واهمه دارم.
00:14
I've always had stageمرحله frightترس,
1
2074
1493
همیشه این ترس را داشته ام،
00:15
and not just a little bitبیت,
2
3567
1828
و نه فقط یک ذره،
00:17
it's a bigبزرگ bitبیت.
3
5395
1791
بلکه یک عالمه.
00:19
And it didn't even matterموضوع untilتا زمان I was 27.
4
7186
2793
و تا وقتی ۲۷ ساله نشده بودم موضوع بااهمیتی نبود.
00:21
That's when I startedآغاز شده writingنوشتن songsآهنگ ها, and even then
5
9979
2558
تا اینکه شروع کردم به ترانه نوشتن، و حتی بعد از اون
00:24
I only playedبازی کرد them for myselfخودم.
6
12537
1802
تنها واسه خودم اجراشون می‌کردم.
00:26
Just knowingدانستن my roommatesهم اتاقی ها were in the
sameیکسان houseخانه madeساخته شده me uncomfortableناراحت.
7
14339
3745
فقط دونستن اين كه هم اتاقيهام توى همون خونه بودند ناراحتم مى‌‌كرد.
00:30
But after a coupleزن و شوهر of yearsسالها,
just writingنوشتن songsآهنگ ها wasn'tنبود enoughکافی.
8
18084
2807
اما بعد از دو سال، فقط نوشتن ترانه‌‌ها كافى نبود.
00:32
I had all these storiesداستان ها and ideasایده ها,
and I wanted to shareاشتراک گذاری them with people,
9
20891
3019
همه اين قصه‌‌ها و ايده‌‌ها رو داشتم،
و مى‌‌خواستم با آدمهاى ديگه به اشتراك بگذارم،
00:35
but physiologicallyاز نظر فیزیولوژیکی, I couldn'tنمی توانستم do it.
10
23910
3306
اما از لحاظ فيزيولوژيكى قادر نبودم.
00:39
I had this irrationalغیر منطقی fearترس.
11
27216
2926
اين ترس غيرمنطقى رو داشتم.
00:42
But the more I wroteنوشت, and the more I practicedتمرین کرد,
12
30142
2159
اما هر چه بيشتر نوشتم، و هر چه بيشتر تمرين كردم،
00:44
the more I wanted to performانجام دادن.
13
32301
1190
بيشتر مى‌‌خواستم اجرا كنم.
00:45
So on the weekهفته of my 30thth birthdayروز تولد,
14
33491
2057
بنابراين در هفته تولد ٣٠ سالگيم،
00:47
I decidedقرار بر این شد I was going to go to this localمحلی openباز کن micمیکروفون,
15
35548
2953
تصميم گرفتم به اين اجراى آزاد محلى برم،
00:50
and put this fearترس behindپشت me.
16
38501
1715
و ترسم رو پشت سر بگذارم.
00:52
Well, when I got there, it was packedبسته بندی شده.
17
40216
2857
خب، وقتى آنجا رسيدم، حسابى پُر بود.
00:55
There were like 20 people there.
18
43073
1974
حدود ٢٠ تايى آدم اونجا بود.
00:57
(Laughterخنده)
19
45047
1883
(خنده حضار)
00:58
And they all lookedنگاه کرد angryخشمگین.
20
46930
2607
و همگى عصبانى به نظر ميومدند.
01:01
But I tookگرفت a deepعمیق breathنفس کشیدن, and I signedامضاء شده up to playبازی,
21
49537
3601
اما نفس عميقى كشيدم، و براى اجراى آهنگ ثبت نام كردم،
01:05
and I feltنمد prettyبسیار good.
22
53138
1492
و خيلى احساس خوبى داشتم.
01:06
Prettyبسیار good, untilتا زمان about 10 minutesدقایق before my turnدور زدن,
23
54630
3061
خيلى خوب، تا حدود ١٠ دقيقه قبل از اين كه نوبتم شه،
01:09
when my wholeکل bodyبدن rebelledشورش کرد, and
this waveموج of anxietyاضطراب just washedشسته over me.
24
57691
5464
وقتى كل بدنم طغيان كرد، و اين موج اضطراب و تشويش همه وجودم رو برداشت.
01:15
Now, when you experienceتجربه fearترس,
your sympatheticدلسوز nervousعصبی systemسیستم kicksلگد زدن in.
25
63155
3555
خب، وقتى ترس رو تجربه مى‌‌كنيد،
دستگاه عصبى سمپاتيك‌‌تون وا ميده.
01:18
So you have a rushهجوم بردن of adrenalineآدرنالین,
your heartقلب rateنرخ increasesافزایش,
26
66710
2843
بتابراين با يورش آدرنالين مواجه‌‌ايد،
صربان قلبتون افزايش پيدا ميكنه،
01:21
your breathingنفس كشيدن getsمی شود fasterسریعتر.
27
69553
1453
تنفستون سريعتر ميشه.
01:23
Nextبعد your non-essentialغیر ضروری systemsسیستم های startشروع کن
to shutبسته شدن down, like digestionهضم. (Laughterخنده)
28
71006
6172
سپس دستگاههاى غيرضروريتون شروع به تعطيل شدن مى‌‌كنند، مثل گوارش. (خنده)
01:29
So your mouthدهان getsمی شود dryخشک, and bloodخون is routedروت شده
away from your extremitiesاندام ها,
29
77178
3364
در نتيجه دهنتون خشك ميشه، و خون از اندامهای دورتر بر میگردد
01:32
so your fingersانگشتان don't work anymoreدیگر.
30
80542
2600
و انگشتهاتوندیگه حس ندارن و کار نمی کنند .
01:35
Your pupilsدانش آموزان dilateگسترش دادن, your musclesعضلات contractقرارداد,
your SpideySpidey senseاحساس tinglesتللوز,
31
83142
3132
مردمكهاتون گشاد مى‌‌شن و ماهيچه‌‌ها منقبض‌، حس عنكبوتيون به خارش درمياد،
01:38
basicallyاساسا your wholeکل bodyبدن is trigger-happyماشه خوشحال.
(Laughterخنده)
32
86274
5174
اساساً كل بدنتون از شدت خوشحالى عاجز ميشه از كنترل خودش. (خنده)
01:43
That conditionوضعیت is not conduciveمنجر به
to performingاجرای folkمردم musicموسیقی.
33
91448
4783
شرايطى كه براى اجراى موسيقى فولك مساعد نيست.
01:48
(Laughterخنده)
34
96231
1569
(خنده)
01:49
I mean, your nervousعصبی systemسیستم is an idiotادم سفیه و احمق.
35
97800
2632
منظورم اين كه دستگاه عصبيتون احمق هست.
01:52
Really? Two hundredصد thousandهزار yearsسالها of humanانسان evolutionسیر تکاملی, and it still can't tell the differenceتفاوت
36
100432
3810
واقعاً؟ دویست هزار سال از تكامل بشر مى‌‌گذره،
و هنوز فرق بين
01:56
betweenبین a saberصابر toothدندان tigerببر and 20 folksingersfolksingers
37
104242
2372
ببر دندون شمشيرى و ٢٠ تا خواننده فولكوريك
01:58
on a Tuesdayسهشنبه night openباز کن micمیکروفون?
38
106614
2071
ميكروفن آزاد سه شنبه را نمى‌‌تونه بگه؟
02:00
(Laughterخنده)
39
108685
1431
(خنده)
02:02
I have never been more terrifiedوحشت زده -- untilتا زمان now.
40
110116
4057
هيچوقت تابحال اينقدر وحشت زده نبودم.
02:06
(Laughterخنده and cheersبه سلامتی)
41
114173
5831
(خنده و هورا)
02:15
So then it was my turnدور زدن,
42
123248
2509
اونموقع بود كه نوبت من شد،
02:17
and somehowبه نحوی, I get myselfخودم ontoبه سوی
the stageمرحله, I startشروع کن my songترانه,
43
125757
3086
و يكجورهايى، خودم رو روى صحنه رسوندم، آهنگم رو شروع كردم،
02:20
I openباز کن my mouthدهان to singآواز خواندن the first lineخط,
44
128843
2637
دهنم رو باز كردم تا خط اول رو بخونم،
02:23
and this completelyبه صورت کامل horribleناگوار vibratoارتعاشی --
45
131480
1963
و اين ارتعاش كاملاً ترسناك--
02:25
you know, when your voiceصدای waversموج می زند --
comesمی آید streamingجریان out.
46
133443
2487
مى‌‌دونيد، وقتى صداتون متزلزل ميشه--
جارى ميشه در فضا.
02:27
And this is not the good kindنوع of vibratoارتعاشی,
like an operaاپرا singerخواننده has,
47
135930
2613
و اين از اون ارتعاشهاى خوبى كه يه خواننده اپرا داره نيست،
02:30
this is my wholeکل bodyبدن just convulsingسکته مغزی with fearترس.
48
138543
2694
ابن كل بدنم كه از ترس تكون ميخوره.
02:33
I mean, it's a nightmareکابوس.
49
141237
1651
منظورم اينه كه، كابوس بود.
02:34
I'm embarrassedخجالت زده, the audienceحضار
is clearlyبه وضوح uncomfortableناراحت,
50
142888
2468
دستپاچه بودم، حضار به وضوح ناراحت بودند،
02:37
they're focusedمتمرکز شده است on my discomfortناراحتی.
51
145356
2353
اونها روى ناراحتى من تمركز كرده بودند.
02:39
It was so badبد.
52
147709
3775
خيلى بد بود.
02:43
But that was my first realواقعی experienceتجربه
as a soloانفرادی singer-songwriterخواننده ترانه سرا.
53
151484
3937
اما اون اولين تجربه واقعى من بعنوان تك خوان و ترانه نويس بود.
02:47
And something good did happenبه وقوع پیوستن --
I had the tiniestکوچکترین little glimpseنظر اجمالی
54
155421
3015
و چيزى خوب اتفاق افتاد--
اين نگاه خیلی کوچولو رو
02:50
of that audienceحضار connectionارتباط that I was hopingامید for.
55
158436
2483
به امید برقراری ارتباطی که لازم بود را به تماشاچیها انداختم.
02:52
And I wanted more. But I knewمی دانست
I had to get pastگذشته this nervousnessعصبی بودن.
56
160919
4008
و بیشتر از اون لازم بود. اما می‌دونستم
باید این تشویش و اضطراب رو پشت ر بگذارم.
02:56
That night I promisedوعده داده شده myselfخودم:
I would go back everyهرکدام weekهفته
57
164927
3170
اون شب بخودم قول دادم:
هر هفته به اونجا برمی‌گردم
03:00
untilتا زمان I wasn'tنبود nervousعصبی anymoreدیگر.
58
168097
1935
تا این که دیگه مضطرب نشم.
03:02
And I did. I wentرفتی back everyهرکدام singleتنها weekهفته,
59
170032
2883
و این کار رو کردم. هر هفته اونجا می‌رفتم،
03:04
and sure enoughکافی, weekهفته after weekهفته,
60
172915
3815
و واسه محکم کاری، هر هفته پشت سر هم.
03:08
it didn't get any better. The sameیکسان
thing happenedاتفاق افتاد everyهرکدام weekهفته. (Laughterخنده)
61
176730
4170
هيچ بهتر نشد. هر هفته
همون اتفاق ميفتاد. (خنده)
03:12
I couldn'tنمی توانستم shakeلرزش it.
62
180900
1948
نمی تونستم تغییرش بدم.
03:14
And that's when I had an epiphanyepiphany.
63
182848
1673
و اون وقتى بود كه به دركى ناگهانى رسيدم.
03:16
And I rememberیاد آوردن it really well, because I
don't have a lot of epiphaniesepiphanies. (Laughterخنده)
64
184521
6011
و بخوبى این رو ياد مياد، چون من
خيلى از اين دركهاى ناگهانى ندارم. (خنده)
03:22
All I had to do was writeنوشتن a songترانه
that exploitsسوء استفاده می کند my nervousnessعصبی بودن.
65
190532
3629
همه كارى كه بايد انجام ميدادم نوشتن آهنگى بود
كه از اضطرابم استفاده مى‌‌كرد.
03:26
That only seemsبه نظر می رسد authenticمعتبر when I have stageمرحله frightترس,
66
194161
2122
كه تنها موقعيكه ترس از صحنه داشتم معتبر به نظر ميومد،
03:28
and the more nervousعصبی I was,
67
196283
1288
و هر چه عصبى تر ميشدم،
03:29
the better the songترانه would be. Easyآسان.
68
197571
2589
آهنگ بهتر ميشد. بهمين راحتى.
03:32
So I startedآغاز شده writingنوشتن a songترانه about havingداشتن stageمرحله frightترس.
69
200160
4829
بنابراين شروع كردم به نوشتن آهنگى درباره ترس داشتن از صحنه.
03:36
First, fessingفساد up to the problemمسئله,
70
204989
2061
نخست، مشكلم رو پذيرفتم،
03:39
the physicalفیزیکی manifestationsتظاهرات, how I would feel,
71
207050
1828
نشانه‌‌هاى فيزيكى، اين كه چطور حس مى‌‌كردم،
03:40
how the listenerشنونده mightممکن feel.
72
208878
1429
اين كه شنونده چه حسى ممكن بود داشته باشه.
03:42
And then accountingحسابداری for things like my shakyتکان دهنده voiceصدای,
73
210307
2608
و سپس براى چيزهايى مثل صداى لرزونم توضيح مى‌‌داد.
03:44
and I knewمی دانست I would be singingآواز خواندن about a
half-octaveنیم اکتاو higherبالاتر than normalطبیعی,
74
212915
2932
و مى‌‌دونستم كه در حدود نيم اكتاو بلاتر از نرمال مى‌‌خوندم،
03:47
because I was nervousعصبی.
75
215847
2114
چون عصبى بودم.
03:49
By havingداشتن a songترانه that explainedتوضیح داد
what was happeningاتفاق می افتد to me,
76
217961
3072
با اجراى آهنگى كه توضيح ميداد
چه اتفاقى داشت برام ميفتاد،
03:53
while it was happeningاتفاق می افتد,
77
221033
1487
موقعيكه داشت اتفاق ميفتاد،
03:54
that gaveداد the audienceحضار permissionمجوز to think about it.
78
222520
1863
كه به حضار اجازه ميداد درباره‌‌ش فكر كنند.
03:56
They didn't have to feel badبد
for me because I was nervousعصبی,
79
224383
2761
نبايد چون عصبى بودم برام احساس ناراحتى مى‌‌كردند،
03:59
they could experienceتجربه that with me,
80
227144
1718
اونها مى‌‌توانستند اون رو با من تجربه كنند،
04:00
and we were all one bigبزرگ happyخوشحال, nervousعصبی,
uncomfortableناراحت familyخانواده. (Laughterخنده)
81
228862
5249
و ما همگى يك خانواده بزرگ شاد، عصبى و غيرراحت بوديم. (خنده)
04:06
By thinkingفكر كردن about my audienceحضار,
by embracingدر آغوش گرفتن and exploitingبهره برداری از my problemمسئله,
82
234111
4809
با فكر كردن درباره حضار،
با در آغوش گرفتن و بكارگيرى مشكلم،
04:10
I was ableتوانایی to take something
that was blockingمسدود کردن my progressپیش رفتن,
83
238920
2935
قادر بودم چيزى رو كه مانع پيشرفتم بود رو بگيرم
04:13
and turnدور زدن it into something that
was essentialضروری است for my successموفقیت.
84
241855
3937
و به چيزى كه براى موفقيتم ضرورى بود تبديل كنم.
04:17
And havingداشتن the stageمرحله frightترس songترانه let
me get pastگذشته that biggestبزرگترین issueموضوع
85
245792
3020
و اجراى آهنگ ترس از صحنه بهم
اجازه ميداد كه بزرگترين مساله رو پشت سر بگذارم
04:20
right in the beginningشروع of a performanceکارایی.
86
248812
1818
درست در شروع اجرا.
04:22
And then I could moveحرکت on,
and playبازی the restباقی مانده of my songsآهنگ ها
87
250630
1544
و بعدش ميتونستم ادامه بدم و بقيه آهنگها
04:24
with just a little bitبیت more easeسهولت.
88
252174
3254
رو فقط با يه خرده راحتى بيشتر اجرا كنم.
04:27
And eventuallyدر نهایت, over time, I didn't
have to playبازی the stageمرحله frightترس songترانه at all.
89
255428
6276
و بالاخره، به مرور زمان، ديگه اصلاً مجبور به اجراى آهنگ ترس از صحنه نبودم.
04:33
Exceptبجز for when I was really
nervousعصبی, like now. (Laughterخنده)
90
261704
5720
بجز وقتى كه واقعا عصبى بودم، مثل حالا. (خنده)
04:40
Would it be okay if I playedبازی کرد the
stageمرحله frightترس songترانه for you?
91
268945
2725
اشكالى نداره اگر براتون آهنگ ترس از صحنه رو اجرا كنم؟
04:43
(Applauseتشویق و تمجید)
92
271670
4992
(تشويق حضار)
04:52
Can I have a sipشیرین of waterاب?
93
280753
2962
ميتونم يه قلپ آب بخورم؟
04:55
(Musicموسیقی)
94
283715
3951
(موسيقى)
05:00
Thank you.
95
288143
2377
متشكرم.
05:07
♫ I'm not jokingشوخی, you know, ♫
96
295442
2921
می‌دونی که شوخی نمی‌کنم،
05:10
♫ this stageمرحله frightترس is realواقعی. ♫
97
298363
5628
این ترس صحنه واقعیه.
05:15
♫ And if I'm up here tremblingلرزش and singingآواز خواندن, ♫
98
303991
3211
و اگر من این بالا هستم و می‌لرزم و آواز میخونم،
05:19
♫ well, you'llشما خواهید بود know how I feel. ♫
99
307202
4346
خب، شما می‌فهمید که چه حسی دارم.
05:23
♫ And the mistakeاشتباه I'd be makingساخت, ♫
100
311548
3920
و اشتباهی که می‌کردم،
05:27
♫ the tremoloترمولو causedباعث by my wholeکل bodyبدن shakingتکان دادن. ♫
101
315468
3928
ارتعاشی که ناشی از لرزش کل بدنم میشه.
05:31
♫ As you sitنشستن there feelingاحساس embarrassedخجالت زده for me, ♫
102
319396
3467
همانطور که اونجا نشستید، احساس شرمندگی برایم می‌کنید،
05:34
♫ well, you don't have to be. ♫
103
322863
3046
خب، نباید اینطور باشه.
05:37
♫ Well, maybe just a little bitبیت. ♫
104
325909
2515
خب، شاید فقط یخورده.
05:40
(Laughterخنده)
105
328424
1401
(خنده)
05:41
♫ And maybe I'll try to imagineتصور کن
you all withoutبدون clothesلباس ها. ♫
106
329825
7879
و شاید باید سعی کنم شما رو بدون لباس تصور کنم.
05:49
♫ But singingآواز خواندن in frontجلوی of all nakedبرهنه strangersغریبه ها
scaresترسناک me more than anyoneهر کسی knowsمی داند. ♫
107
337704
7873
اما خوندن جلوی یک عالم غریبه لخت و عور من رو بیشتر از همیشه می‌ترسونه.
05:57
♫ Not to discussبحث و گفتگو this at lengthطول, ♫
108
345577
3953
نباید این بحث رو انقدر دراز کرد،
06:01
♫ but my bodyبدن imageتصویر was never my strengthاستحکام. ♫
109
349530
5245
اما تصویر بدنی من هیچوقت نقطه قوتم نبوده.
06:06
♫ So franklyرک و پوست کنده, I wishآرزو کردن that you all would get dressedلباس پوشیده, ♫
110
354775
3538
برای همین صراحتا،آرزو می‌کنم همتون لباس پوشیده باشید،
06:10
♫ I mean, you're not even really nakedبرهنه. ♫
111
358313
4890
منظورم این که، شما حتی واقعا برهنه نیستید.
06:15
♫ And I'm the one with the problemمسئله. ♫
112
363203
3343
و من کسی هستم که مشکل داره.
06:18
♫ And you tell me, don't worryنگرانی
so much, you'llشما خواهید بود be great. ♫
113
366546
7268
و به من بگین، انقدر نگران نباش،
تو فوق العاده خواهی بود.
06:25
♫ But I'm the one livingزندگي كردن with me ♫
114
373814
2804
اما من کسی هستم که با خودم زندگی می‌کنم
06:28
♫ and I know how I get. ♫
115
376618
2318
و می‌دونم که چطوری می‌شم.
06:30
♫ Your adviceمشاوره is gentleملایم but lateدیر است. ♫
116
378936
4144
توصیه‌تون مفیده اما دیره.
06:35
♫ If not just a bitبیت patronizingحامی. ♫
117
383080
3449
اگر فقط یک کم ریاست مابانه نباشه.
06:38
♫ And that sarcasticسارکاستیک toneلحن doesn't
help me when I singآواز خواندن. ♫
118
386529
4832
و لحن طعنه‌آمیزموقع خوندن به من کمک نمی‌کنه.
06:43
♫ But we shouldn'tنباید talk about
these things right now, ♫
119
391361
3888
اما نباید راجع به
این چیزها الان حرف بزنیم.
06:47
♫ really, I'm up on stageمرحله, and
you're in the crowdجمعیت. Hiسلام. ♫
120
395249
6887
واقعا، من روی صحنه هستم، و
شما توی جمعیت ‌اید. سلاااام.
06:54
♫ And I'm not makingساخت funسرگرم کننده of
unnurturedبی نظیر, irrrationalناراحتی fearترس, ♫
121
402136
9223
و یک ترس منطقی و تعلیم یافته را دست نمیندازم،
07:03
♫ and if I wasn'tنبود readyآماده to faceصورت this, ♫
122
411359
2916
و اگر آماده نبودم با این مواجه شم،
07:06
♫ I sure as hellجهنم wouldn'tنمی خواهم be here. ♫
123
414275
4532
مطمئنم که اونجا نمی‌موندم.
07:10
♫ But if I beltکمربند one noteتوجه داشته باشید out clearlyبه وضوح, ♫
124
418807
5138
اگر اگر یک نت رو درست بخونم.
07:15
you'llشما خواهید بود know I'm recoveringبازیابی slowlyبه آرامی but surelyمسلما. ♫
125
423945
4286
می‌دونم که به آرومی بهبود پیدا می‌کنم اما حتمیست.
07:20
♫ And maybe nextبعد weekهفته, I'll setتنظیم my guitarگیتار ringin'ringin '
126
428231
3963
و شاید هفته بعد، گیتارم رو کوک کنم.
07:24
♫ my voiceصدای clearروشن است as waterاب, and everyoneهر کس singin'singin '. ♫
127
432194
4354
صدام به شفافی آب است و همه می‌خونند.
07:28
♫ But probablyشاید I'll just get up and startشروع کن groovin'groovin ', ♫
128
436548
3767
اما شاید باید فقط بلند شم و شروع به رقصیدن کنم
07:32
♫ my vocalآواز cordsطناب movin'movin ', ♫
129
440315
3407
تارهای صوتیم می‌لرزن،
07:35
♫ at speedsسرعت slightlyکمی fasterسریعتر than soundصدا. ♫
130
443722
8363
با سرعتی اندکی سریعتر از صوت.
07:48
(Applauseتشویق و تمجید)
131
456024
5803
(تشویق حضار)
Translated by Leila Ataei
Reviewed by Shahram Eatezadi

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Joe Kowan - Musician and graphic designer
By day he's a graphic designer, and by night Joe Kowan is a quirky folk singer-songwriter.

Why you should listen

Joe Kowan is a Boston-based musician and graphic designer who has been struggling with stage fright since he first started writing songs at age 27. Despite his adorably expressed fears, he charms audiences with his own style of quirky folk and acoustic hip-hop, by turns poignant, salacious and comical. In 2009 he released the gangsta' arts and crafts video for his original song “Crafty,” and in 2011 he was a finalist in the USA Songwriting Competition.

Kowan is a senior graphic designer on State Street Global Marketing’s Brand Strategy team. With a BFA in sculpture and design, his work explores diverse areas of design including scenic, print, environmental design and wayfinding.

More profile about the speaker
Joe Kowan | Speaker | TED.com