ABOUT THE SPEAKER
Özlem Cekic - Bridge builder, author
Born in Turkey with Kurdish roots, Özlem Sara Cekic was one of the first women with a Muslim immigrant background to be elected to the Danish Parliament, where she served from 2007 to 2015.

Why you should listen

During her time as a member of Folketing, the Danish Parliament, Özlem Cekic's inbox was inundated with hate mail and threats. She first responded by deleting the emails, but then she started replying and inviting those who had sent her abusive messages to meet and engage in dialogue. She calls it #dialoguecoffee, as the meetings generally happen over coffee, and usually at the home of the person who wrote the message. She has met neo-Nazis, racists and religious extremists as she works to try to understand the origin of the hate, find a common language and develop a toolkit for building bridges.

More profile about the speaker
Özlem Cekic | Speaker | TED.com
We the Future

Özlem Cekic: Why I have coffee with people who send me hate mail

اوزلم سکیک: چرا من با کسانی که نامه‌ی نفرین برایم فرستاده‌اند به صرف قهوه می‌نشینم

Filmed:
1,841,276 views

از سال ۲۰۰۷ صندوق پست الکترونیکی اوزلم سکیک پر از نامه‌های نفرت‌آمیز بوده است، زمانی که او در پارلمان دانمارک انتخاب شد - تبدیل به یکی از اولین مسلمانان زن در این جایگاه شد. در ابتدا او فقط نامه‌ها را حذف می‌کرد و آن‌ها را به عنوان تعصب شخصی در کار نادیده می‌گرفت، تا یک روز دوستی پیشنهاد غیرمنتظره‌ای به او ارائه داد: برای سردرآوردن از نامه‌های نفرین نویسندگان نامه‌ها را برای صرف قهوه دعوت کند. به واسطه‌ی صدها ملاقات"قهوه گفتگو" بعد از آن، سکیک می‌گوید که چگونه گفتگوی رو در رو می‌تواند یکی از قوی‌ترین نیرو‌ها برای نابود کردن نفرت باشد - و همه ما را به همکاری با افرادی که با آن‌ها اختلاف نظر داریم، به چالش می‌طلبد.
- Bridge builder, author
Born in Turkey with Kurdish roots, Özlem Sara Cekic was one of the first women with a Muslim immigrant background to be elected to the Danish Parliament, where she served from 2007 to 2015. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
My inboxصندوق ورودی is fullپر شده of hateنفرت mailsنامه ها
and personalشخصی abuseسو استفاده کردن
0
960
4576
صندوق پست الکترونیکی من پر از
نامه‌های نفرتآمیز و توهین‌های شخصی است
00:17
and has been for yearsسالها.
1
5560
1360
و سال‌ها هم بوده است.
00:20
In 2010, I startedآغاز شده answeringپاسخ دادن those mailsنامه ها
2
8240
4096
در سال ۲۰۱۰، شروع به پاسخ دادن
به این نامه‌ها کردم
00:24
and suggestingپیشنهاد میکنم to the writerنویسنده
that we mightممکن meetملاقات for coffeeقهوه and a chatچت.
3
12360
4400
و به نویسنده پیشنهاد می‌دادم که برای
صرف قهوه و گپ زدن دیداری داشته باشیم.
00:30
I have had hundredsصدها of encountersبرخورد می کند.
4
18160
2120
من صد‌ها ملاقات داشتم.
00:33
They have taughtتدریس کرد me something importantمهم
that I want to shareاشتراک گذاری with you.
5
21640
3480
آن‌ها به من چیز مهمی یاد دادند که
می‌خواهم آن را با شما به اشتراک بگذارم.
00:39
I was bornبدنیا آمدن in Turkeyبوقلمون from Kurdishکردی parentsپدر و مادر
6
27560
3016
من در ترکیه از والدینی کرد تبار متولد شدم
00:42
and we movedنقل مکان کرد to Denmarkدانمارک
when I was a youngجوان childکودک.
7
30600
2680
و زمانی که کودک بودم
به دانمارک نقل مکان کردیم.
00:46
In 2007, I ranفرار کرد for a seatصندلی
in the Danishدانمارکی parliamentمجلس
8
34200
3936
در سال ۲۰۰۷ من برای کرسی نمایندگی
در ‍پارلمان دانمارک کاندید شدم
00:50
as one of the first womenزنان
with a minorityاقلیت backgroundزمینه.
9
38160
2920
به عنوان یکی از اولین زنان
با سابقهٔ اقلیت.
00:54
I was electedانتخاب شده,
10
42040
1496
من انتخاب شدم،
00:55
but I soonبه زودی foundپیدا شد out
that not everyoneهر کس was happyخوشحال about it
11
43560
3976
اما زود متوجه شدم که
خیلی‌ها از این موضوع خوشحال نیستند
00:59
as I had to quicklyبه سرعت get used
to findingیافته hateنفرت messagesپیام ها in my inboxصندوق ورودی.
12
47560
5200
بنابراین می‌بایست سریعا به دریافت
پیام‌های نفرت‌آمیز در صندوقم عادت می‌کردم.
01:06
Those emailsایمیل ها would beginشروع
with something like this:
13
54840
4096
آن نامه‌ها با چیزی
شبیه به این شروع می‌شدند:
01:10
"What's a ragheadraghead like you
doing in our parliamentمجلس?"
14
58960
2840
«عمامه به سری مثل تو در
پارلمان ما چه کار می‌کند؟»
01:15
I never answeredجواب داد.
15
63000
1616
من هیچگاه جواب نمی‌دادم.
01:16
I'd just deleteحذف the emailsایمیل ها.
16
64640
2096
فقط نامه‌ها را پاک می‌کردم.
01:18
I just thought that the sendersفرستندگان
and I had nothing in commonمشترک.
17
66760
4160
فقط به این فکر می‌کردم که من و
فرستندهٔ نامه هیچ وجه اشتراکی نداریم.
01:23
They didn't understandفهمیدن me,
18
71920
2016
آن‌ها من را نمی‌فهمند،
01:25
and I didn't understandفهمیدن them.
19
73960
2320
و من نیز آن‌ها را نمی‌فهمم.
01:29
Then one day, one of my colleaguesهمکاران
in the parliamentمجلس said
20
77880
3096
سپس یک روز،
یکی از همکارانم در پارلمان گفت
01:33
that I should saveصرفه جویی the hateنفرت mailsنامه ها.
21
81000
2040
که باید این نامه‌های نفرت را ذخیره کنم.
01:36
"When something happensاتفاق می افتد to you,
it will give the policeپلیس a leadسرب."
22
84080
3280
«وقتی چیزی برای شما اتفاق می‌افتد،
باید به پلیس سرنخ ارائه دهید.»
01:40
(Laughterخنده)
23
88120
1736
(خنده)
01:41
I noticedمتوجه شدم that she said,
"When something happensاتفاق می افتد" and not "if."
24
89880
4256
متوجه شدم که او گفت
"وقتی" چیزی اتفاق می‌افتد نه "اگر".
01:46
(Laughterخنده)
25
94160
1640
(خنده)
01:48
Sometimesگاهی hatefulنفرت انگیز lettersنامه ها
were alsoهمچنین sentارسال شد to my home addressنشانی.
26
96480
4040
همچنین گاهی اوقات نامه‌های نفرت‌آمیز
به آدرس خانه‌ام فرستاده می‌شدند.
01:53
The more I becameتبدیل شد involvedگرفتار
in publicعمومی debateمناظره,
27
101440
3536
هرچه بیشتر در مناظرهٔ عمومی دخیل می‌شدم،
01:57
the more hateنفرت mailپست الکترونیکی and threatsتهدید I receivedاخذ شده.
28
105000
2600
بیشتر نامه‌های
نفرت آمیز و تهدید دریافت می‌کردم.
02:01
After a while, I got a secretراز addressنشانی
29
109080
2496
بعد از مدتی یک آدرس مخفی بدست آوردم
02:03
and I had to take extraاضافی precautionsاقدامات احتیاطی
to protectمحافظت my familyخانواده.
30
111600
3320
و مجبور بودم ملاحظهٔ بیشتری
برای محافظت از خانواده‌ام داشته باشم.
02:09
Then in 2010, a Naziنازی ها beganآغاز شد to harassآزار و اذیت me.
31
117840
3936
سپس در سال ۲۰۱۰، یک نازی
شروع به آزار و اذیت من کرد.
02:13
It was a man who had attackedحمله کرد
Muslimمسلمان womenزنان on the streetخیابان.
32
121800
3480
او مردی بود که به زنان مسلمان
در خیابان حمله کرده بود.
02:18
Over time, it becameتبدیل شد much worseبدتر.
33
126320
2840
با گذشت زمان، خیلی بدتر هم شد.
02:22
I was at the zooباغ وحش with my childrenفرزندان,
and the phoneتلفن was ringingزنگ زدن constantlyبه طور مداوم.
34
130479
4721
من با فرزندانم در باغ وحش بودم،
و تلفن به طور مداوم زنگ می‌خورد.
02:28
It was the Naziنازی ها.
35
136240
1280
آن مرد نازی بود.
02:30
I had the impressionاحساس؛ عقیده؛ گمان that he was closeبستن.
36
138560
2976
من این احساس را داشتم که او نزدیک است.
02:33
We headedهدایت home.
37
141560
1200
ما به خانه رفتیم.
02:35
When we got back,
38
143800
1776
زمانی که بازگشتیم،
02:37
my sonفرزند پسر askedپرسید:, "Why does
he hateنفرت you so much, Momمامان,
39
145600
5976
پسرم پرسید: «مامان، چرا
او آنقدر از شما متنفر است،
02:43
when he doesn't even know you?"
40
151600
1920
در حالی که حتی شما را نمی‌شناسد؟»
02:47
"Some people are just stupidاحمق," I said.
41
155960
1960
من گفتم: «بعضی آدم ها احمق هستند همین.»
02:50
And at the time, I actuallyدر واقع thought
that was a prettyبسیار cleverباهوش answerپاسخ.
42
158800
3520
و در آن زمان، واقعاً فکر می‌کردم که
پاسخی کاملاً هوشمندانه است.
02:55
And I suspectمشکوک that that is the answerپاسخ
mostاکثر of us would give.
43
163520
3240
و گمان می‌کنم که این جوابی است که
بیشتر ما خواهیم داد.
02:59
The othersدیگران --
44
167560
1200
دیگران--
03:01
they are stupidاحمق, brainwashedشستشوی مغزی, ignorantنادان.
45
169600
2920
احمق، شستشوی مغزی شده و جاهل هستند.
03:05
We are the good guys
and they are the badبد guys, periodدوره زمانی.
46
173640
3720
ما بچه‌های خوب
و آن‌ها بچه‌های بد هستند، نقطه، ختم کلام.
03:11
Severalچندین weeksهفته ها laterبعد
I was at a friend'sدوستان houseخانه,
47
179200
2416
چند هفته بعد
من در خانهٔ دوستی بودم،
03:13
and I was very upsetناراحت and angryخشمگین
about all the hateنفرت and racismنژاد پرستی I had metملاقات کرد.
48
181640
5920
و از تمام دشمنی و نژادپرستی‌ که می‌دیدم
بسیار ناراحت و عصبانی بودم.
03:20
It was he who suggestedپیشنهادی
that I should call them up
49
188840
3016
او بود که پیشنهاد داد
که من باید با آن‌ها تماس بگیرم
03:23
and visitبازدید کنید them.
50
191880
1200
و ملاقات‌شان کنم.
03:26
"They will killکشتن me," I said.
51
194680
1440
گفتم،
«آنها مرا خواهند کشت.»
03:29
"They would never attackحمله a memberعضو
of the Danishدانمارکی Parliamentمجلس," he said.
52
197560
3536
او گفت: «آنها هیچوقت به عضو پارلمان
دانمارک حمله نمی‌کنند.
03:33
"And anywayبه هر حال, if they killedکشته شده you,
you would becomeتبدیل شدن به a martyrشهید."
53
201120
4016
و در این صورت، اگر تو را کشتند،
به شهید تبدیل می‌شوید.»
03:37
(Laughterخنده)
54
205160
2136
(خنده)
03:39
"So it's pureخالص win-winبرنده برنده situationوضعیت for you."
55
207320
2576
«بنابراین، این یک وضعیت
ناب برد برد برای تو است.»
03:41
(Laughterخنده)
56
209920
2240
(خنده)
03:45
His adviceمشاوره was so unexpectedغیر منتظره,
57
213880
2776
مشاورهٔ او خیلی غیرمنتظره بود،
03:48
when I got home,
58
216680
1256
وقتی به خانه رسیدم،
03:49
I turnedتبدیل شد on my computerکامپیوتر
59
217960
1256
رایانه‌ام را روشن کردم
03:51
and openedافتتاح شد the folderپوشه
where I had savedذخیره all the hateنفرت mailپست الکترونیکی.
60
219240
3480
و پوشه‌ای را که تمام نامه‌های نفرین را
در آن ذخیره می‌کردم باز نمودم.
03:55
There were literallyعینا hundredsصدها of them.
61
223760
1840
به معنای واقعی کلمه صدها نامه بودند.
03:58
Emailsایمیل that startedآغاز شده
with wordsکلمات like "terroristتروریست,"
62
226600
4456
نامه‌هایی که با کلماتی مانند "تروریست"
شروع می‌شدند،
04:03
"ragheadraghead,"
63
231080
1616
"عمامه به سر"،
04:04
"ratموش," "whoreفاحشه."
64
232720
1480
"موش"، "فاحشه."
04:08
I decidedقرار بر این شد to contactتماس the one
who had sentارسال شد me the mostاکثر.
65
236120
3480
تصمیم گرفتم با آن کسی که بیشتراز همه
نامه فرستاده بود تماس بگیرم.
04:12
His nameنام was IngolfIngolf.
66
240920
1760
نام او اینگلف بود.
04:17
I decidedقرار بر این شد to contactتماس him just onceیک بار
so I could say at leastکمترین I had triedتلاش کرد.
67
245080
5760
تصمیم گرفتم یکبار با او تماس بگیرم
و بتوانم بگویم حداقل تلاشم را کرده‌ام.
04:23
To my surpriseتعجب and shockشوکه شدن,
68
251880
2696
متعجب و شوک زده،
04:26
he answeredجواب داد the phoneتلفن.
69
254600
1320
او به تلفن پاسخ داد.
04:28
I blurtedتاریک out, "Helloسلام, my nameنام is Özlemzlem.
You have sentارسال شد me so manyبسیاری hateنفرت mailsنامه ها.
70
256959
4937
بدون فکر گفتم، «سلام، من اوزلمم.
شما کلی نامه‌ نفرت‌امیزبرایم فرستاده‌اید.
شما من را نمی‌شناسید، من شما را نمی‌شناسم.
04:33
You don't know me, I don't know you.
71
261920
1736
04:35
I was wonderingتعجب کردم if I could come around
and we can drinkنوشیدن a coffeeقهوه togetherبا یکدیگر
72
263680
3456
با خودم فکر کردم آيا امکانش هست
بتوانیم با هم قهوه‌ای بنوشیم
04:39
and talk about it?"
73
267160
1256
و در مورد آن صحبت کنیم؟ »
04:40
(Laughterخنده)
74
268440
2320
(خنده)
04:43
There was silenceسکوت on the lineخط.
75
271920
2280
در پشت خط سکوت بود.
04:47
And then he said,
76
275160
1600
و سپس او گفت،
04:50
"I have to askپرسیدن my wifeهمسر."
77
278160
1936
« باید نظر همسرم را بپرسم.»
04:52
(Laughterخنده)
78
280120
1376
(خنده)
04:53
What?
79
281520
1216
چی؟
04:54
The racistنژاد پرست has a wifeهمسر?
80
282760
1416
آن نزاد پرست همسر دارد؟
04:56
(Laughterخنده)
81
284200
1856
(خنده)
04:58
A coupleزن و شوهر of daysروزها laterبعد,
we metملاقات کرد at his houseخانه.
82
286080
3056
چند روز بعد ما همدیگر را
در خانهٔ او ملاقات کردیم
05:01
I will never forgetفراموش کردن
when he openedافتتاح شد his frontجلوی doorدرب
83
289160
4256
هرگز فراموش نخواهم کرد
هنگامی که او درب ورودی را باز نمود
05:05
and reachedرسیده است out to shakeلرزش my handدست.
84
293440
2440
و دستش را برای دست دادن با من دراز کرد.
05:08
I feltنمد so disappointedناامید.
85
296880
2016
خیلی احساس ناامیدی کردم.
05:10
(Laughterخنده)
86
298920
1216
(خنده)
05:12
because he lookedنگاه کرد
nothing like I'd imaginedتصور.
87
300160
3080
زیرا که او اصلاً شبیه به تصورات من نبود.
05:16
I had expectedانتظار می رود a horribleناگوار personفرد --
88
304400
2896
انتظار شخصی وحشتناک را داشتم -
05:19
dirtyکثیف, messyبی نظم houseخانه.
89
307320
2136
کثیف، خانه‌ای بهم ریخته،
05:21
It was not.
90
309480
1240
اما اینگونه نبود.
05:23
His houseخانه smelledبوی of coffeeقهوه
91
311720
1776
خانهٔ او بوی قهوه می‌داد
05:25
whichکه was servedخدمت کرده است from a coffeeقهوه setتنظیم
identicalیکسان to the one my parentsپدر و مادر used.
92
313520
4000
که او در یک ست قهوه‌خوری که پدر
و مادر من هم از آن داشتند سرو کرد.
05:30
I endedبه پایان رسید up stayingاقامت
for two and a halfنیم hoursساعت ها.
93
318760
2560
من برای ۲ ساعت و نیم آنجا ماندم.
05:34
And we had so manyبسیاری things in commonمشترک.
94
322840
3120
و ما چیز‌های مشترک زیادی داشتیم.
05:39
Even our prejudicesتعصبات were alikeبه طور یکسان.
95
327120
2816
حتی تعصبات ما هم یکسان بود.
05:41
(Laughterخنده)
96
329960
1896
(خنده)
05:43
IngolfIngolf told me
that when he waitsمنتظر for the busاتوبوس
97
331880
3056
اینگلف به من گفت
آن زمانی که منتظر اتوبوس است
05:46
and the busاتوبوس stopsمتوقف می شود 10 metersمتر away from him,
98
334960
3456
و اتوبوس با ۱۰ متر
فاصله از او توقف می‌کند،
05:50
it was because the driverراننده was a "ragheadraghead."
99
338440
2960
به این دلیل بوده که راننده‌اش
"عمامه به سر" است.
05:55
I recognizedشناسایی شده that feelingاحساس.
100
343120
1896
من این احساس را تصدیق نمودم.
05:57
When I was youngجوان
101
345040
1280
زمانی که جوان بودم
05:59
and I waitedمنتظر for the busاتوبوس
102
347560
1496
و منتظر اتوبوس می‌ایستادم
06:01
and it stoppedمتوقف شد 10 metersمتر away from me,
103
349080
2056
و اتوبوس ۱۰ متری من توقف می‌کرد،
06:03
I was sure that the driverراننده was a racistنژاد پرست.
104
351160
2440
من مطمئن می‌شدم که رانندهٔ آن
نژادپرست است.
06:09
When I got home,
105
357600
2096
وقتی به خانه برگشتم،
06:11
I was very ambivalentمتضاد about my experienceتجربه.
106
359720
2440
من در مورد تجربه‌ام بسیار سردرگم بودم.
06:15
On the one handدست, I really likedدوست داشت IngolfIngolf.
107
363120
2600
از یک سو، من واقعاً اینگلف را دوست داشتم.
06:18
He was easyآسان and pleasantدلپذیر to talk to,
108
366920
3240
او فردی ساده و دلنشین برای صحبت کردن بود،
06:23
but on the other handدست,
109
371400
1576
ولی از سوی دیگر،
06:25
I couldn'tنمی توانستم standایستادن the ideaاندیشه
of havingداشتن so much in commonمشترک
110
373000
4696
من نمی‌توانستم بر این عقیده
که خیلی اشتراک داشتیم پافشاری کنم
06:29
with someoneکسی who had
suchچنین clearlyبه وضوح racistنژاد پرست viewsنمایش ها.
111
377720
3200
با کسی که چنین دیدگاه نژادپرستانه‌ای داشت.
06:36
Graduallyبه تدریج,
112
384080
1216
به تدریج،
06:37
and painfullyدردناک,
113
385320
1696
و دردناک،
06:39
I cameآمد to realizeتحقق بخشیدن
114
387040
1256
متوجه شدم
06:40
that I had been just as judgmentalقضاوت
of those who had sentارسال شد me hateنفرت mailsنامه ها
115
388320
4880
که من فقط از طرف کسانی که برایم
نامه فرستاده بودند قضاوت می‌شدم
06:46
as they had been of me.
116
394320
1760
همانطور که آن‌ها را قضاوت کرده بودم.
06:50
This was the beginningشروع
of what I call #dialoguecoffeedialoguecoffee.
117
398640
4960
این آغازی شد برای آنچه که
#‌قهوهٔ گفتگو می‌خوانم.
06:56
Basicallyاساسا, I sitنشستن down for coffeeقهوه
118
404960
2096
اساسا، من برای صرف قهوه
06:59
with people who have said
the mostاکثر terribleوحشتناک things to me
119
407080
3816
با افرادی نشستم که
چیز‌های وحشتناکی به من گفتند
07:02
to try to understandفهمیدن
why they hateنفرت people like me
120
410920
3816
برای درک اینکه
چرا آن‌ها از افرادی مانند من نفرت دارند
07:06
when they don't even know me.
121
414760
1840
در حالی که حتی من را نمی‌شناسند.
07:10
I have been doing this
the last eightهشت yearsسالها.
122
418800
2360
من این کار را در طی
هشت سال گذشته انجام داده‌ام.
07:14
The vastعظیم majorityاکثریت of people
I approachرویکرد agreeموافق to meetملاقات me.
123
422760
3416
اکثریت قریب به اتفاق مردم
برای دیدار با من موافقت کردند.
07:18
Mostاکثر of them are menمردان,
124
426200
1336
اکثر آن‌ها مردان هستند
07:19
but I have alsoهمچنین metملاقات کرد womenزنان.
125
427560
1480
اما من با زنان هم ملاقات کردم.
07:22
I have madeساخته شده it a ruleقانون
to always meetملاقات them in theirخودشان houseخانه
126
430000
3896
من یک قانون ساختم که آن‌ها را
همیشه در خانهٔ خودشان ملاقات کنم
07:25
to conveyانتقال from the outsetآغاز
that I trustاعتماد them.
127
433920
2400
برای انتقال این منظور که از
ابتدا به آن‌ها اعتماد دارم.
07:28
I always bringآوردن foodغذا
because when we eatخوردن togetherبا یکدیگر,
128
436960
3816
من همیشه غذا می‌بردم
چون زمانی که باهم غذا می‌خوریم،
07:32
it is easierآسان تر to find
what we have in commonمشترک
129
440800
2416
یافتن اشتراکات بین‌مان و برقراری صلح
07:35
and make peaceصلح togetherبا یکدیگر.
130
443240
1480
با هم آسان‌تر است.
07:38
Alongدر امتداد the way, I have learnedیاد گرفتم
some valuableبا ارزش lessonsدرس ها.
131
446480
4416
در طول مسیر، من
درس‌های ارزشمندی آموختم.
07:42
The people who sentارسال شد
hateنفرت mailsنامه ها are workersکارگران,
132
450920
3096
افرادی که نامه‌های نفرت‌آمیز می‌فرستادند
کارگران،
07:46
husbandsشوهران, wivesهمسران,
133
454040
2296
شوهران، همسران،
07:48
parentsپدر و مادر like you and me.
134
456360
1360
پدران و مادرانی مثل شما و من هستند.
07:50
I'm not sayingگفت: that
theirخودشان behaviorرفتار is acceptableقابل قبول است,
135
458520
4336
من نمی‌گویم که رفتار آن‌ها قابل قبول است،
07:54
but I have learnedیاد گرفتم to distanceفاصله myselfخودم
from the hatefulنفرت انگیز viewsنمایش ها
136
462880
4736
اما من آموخته‌ام که فاصلهٔ خود را
با دیدگاه نفرت‌آمیز حفظ کنم.
07:59
withoutبدون distancingفاصله myselfخودم from the personفرد
who'sچه کسی است expressingبیان کننده those viewsنمایش ها.
137
467640
5600
بدون فاصله گرفتن از
کسی که این دیدگاه‌ها را بیان می‌کند.
08:07
And I have discoveredکشف شده
138
475240
2056
و کشف کردم
08:09
that the people I visitبازدید کنید are just
as afraidترسیدن of people they don't know
139
477320
4896
افرادی که با آن‌ها دیدار داشتم
از مردمی می‌ترسند که نمی‌شناسند،
08:14
as I was afraidترسیدن of them before
I startedآغاز شده invitingدعوت کردن myselfخودم for coffeeقهوه.
140
482240
5080
همانطور که من هم قبل از آن که خود را
برای صرف قهوه دعوت کنم می‌ترسیدم.
08:21
Duringدر حین these meetingsجلسات,
a specificخاص themeموضوع keepsنگه می دارد comingآینده up.
141
489440
3496
در طول این جلسات،
یک موضوع خاص ادامه یافت.
08:24
It showsنشان می دهد up regardlessبدون در نظر گرفتن whetherچه
I'm talkingصحبت کردن to a humanistانسانی or a racistنژاد پرست,
142
492960
4336
مشخص شد صرف نظر از این که من با
یک انسان‌گرا یا نژادپرست صحبت می‌کنم،
08:29
a man, a womanزن,
143
497320
1496
مرد یا زن،
08:30
a Muslimمسلمان or an atheistبی خدا.
144
498840
2056
مسلمان یا خداناباور.
08:32
They all seemبه نظر می رسد to think
145
500920
1936
به نظر می‌رسد همه فکر می‌کنند
08:34
that other people
are to blameسرزنش for the hateنفرت
146
502880
3136
که باید افراد دیگر را برای
تنفر
08:38
and for the generalizationتعمیم دادن of groupsگروه ها.
147
506040
2256
و تعمیم آن به گروه‌ها مقصر شناخت.
08:40
They all believe that other people
have to stop demonizingنفرین کردن.
148
508320
4736
همهٔ آن‌ها معتقند که دیگران
باید نفرین کردن را متوقف کنند.
08:45
They pointنقطه at politiciansسیاستمداران,
the mediaرسانه ها, theirخودشان neighborهمسایه
149
513080
2776
آن‌ها به سیاستمداران،
رسانه‌ها، همسایه‌هایشان،
08:47
or the busاتوبوس driverراننده
who stopsمتوقف می شود 10 metersمتر away.
150
515880
2440
یا راننده اتوبوسی که ۱۰ متر
دورتر متوقف می‌شود اشاره می‌کنند.
08:51
But when I askedپرسید:, "What about you?
151
519600
2600
اما زمانی که پرسیدم، «خود شما چطور؟
08:55
What can you do?",
152
523039
1241
شما چه کاری می‌توانید انجام بدهید؟»
08:57
the replyپاسخ is usuallyمعمولا,
153
525360
2216
پاسخ معمولا این است،
08:59
"What can I do?
154
527600
1776
«چه می توانم بکنم؟
09:01
I have no influenceنفوذ.
155
529400
2056
من تاثیری ندارم.
09:03
I have no powerقدرت."
156
531480
1680
هیچ قدرتی ندارم.»
09:06
I know that feelingاحساس.
157
534400
1936
من این احساس را می‌دانم.
09:08
For a largeبزرگ partبخشی of my life,
158
536360
1616
برای بخش بزرگی از زندگی من،
09:10
I alsoهمچنین thought that I didn't have
any powerقدرت or influenceنفوذ --
159
538000
5976
من هم فکر می‌کردم که
هیچ قدرت یا نفوذی ندارم --
09:16
even when I was a memberعضو
of the Danishدانمارکی parliamentمجلس.
160
544000
2920
حتی زمانی که عضو پارلمان دانمارک شدم.
09:20
But todayامروز I know the realityواقعیت is differentناهمسان.
161
548120
2736
اما امروز می‌دانم که واقعیت متفاوت است.
09:22
We all have powerقدرت
and influenceنفوذ where we are,
162
550880
2896
همهٔ ما در جایی که هستیم
قدرت و تاثیر داریم،
09:25
so we mustباید never,
163
553800
2416
بنابراین هرگز نباید،
09:28
never underestimateدست کم گرفتن our ownخودت potentialپتانسیل.
164
556240
3280
پتانسیل خود را دست کم بگیریم.
09:35
The #dialoguecoffeedialoguecoffee meetingsجلسات
have taughtتدریس کرد me
165
563040
2056
جلسات #‌قهوهٔ گفتگو
به من آموخت که
09:37
that people of all politicalسیاسی convictionsاعتقادات
can be caughtگرفتار demonizingنفرین کردن
166
565120
4016
مردم با تمام عقاید سیاسی
می‌توانند گرفتار نفرین کسانی شوند
09:41
the othersدیگران with differentناهمسان viewsنمایش ها.
167
569160
1840
که دیدگاه‌های متفاوتی با آن‌ها دارند.
09:44
I know what I'm talkingصحبت کردن about.
168
572000
1856
من می‌دانم در مورد چه چیزی صحبت می‌کنم.
09:45
As a youngجوان childکودک, I hatedمتنفر بود
differentناهمسان populationجمعیت groupsگروه ها.
169
573880
4696
در کودکی، از گروه‌های
مختلف مردم متنفر بودم.
09:50
And at the time, my religiousدینی viewsنمایش ها
were very extremeمفرط.
170
578600
3160
و در آن زمان، دیدگاه‌های دینی من
بسیار افراطی بود.
09:54
But my friendshipدوستی with Turksترک ها,
with Danesدانمارکی, with Jewsیهودیان and with racistsنژادپرست
171
582720
4736
اما دوستی من با ترک‌ها
با دانمارکی‌ها، یهودیان و نژادپرستان
09:59
has vaccinatedواکسینه شده me
againstدر برابر my ownخودت prejudicesتعصبات.
172
587480
3360
من را علیه تعصباتم واکسینه کرد.
10:04
I grewرشد کرد up in a working-classطبقه کارگر familyخانواده,
173
592280
2176
من در یک خانوادهٔ طبقهٔ کارگر بزرگ شدم،
و در ماجراجویی‌ام مردم زیادی را دیدم
که اصرار داشتند با من صحبت کنند.
10:06
and on my journeyسفر I have metملاقات کرد manyبسیاری people
who have insistedاصرار on speakingصحبت كردن to me.
174
594480
5600
10:13
They have changedتغییر کرد my viewsنمایش ها.
175
601120
1560
آن‌ها دیدگاهم را عوض کردند.
10:16
They have formedشکل گرفت me as a democraticدموکراتیک
citizenشهروند and a bridgeپل builderسازنده.
176
604160
4120
آن‌ها من را به عنوان یک شهروند دموکراتیک
و یک اتصال دهندهٔ احزاب شکل دادند.
10:22
If you want to preventجلوگیری کردن hateنفرت and violenceخشونت,
177
610000
2296
اگر می‌خواهید از نفرت
و خشونت جلوگیری کنید،
10:24
we have to talk to as manyبسیاری
people as possibleامکان پذیر است
178
612320
3416
باید تا حد ممکن با تعداد زیادی
از مردم صحبت کنیم
10:27
for as long as possibleامکان پذیر است
179
615760
2296
تا زمانی که ممکن است
10:30
while beingبودن as openباز کن as possibleامکان پذیر است.
180
618080
2200
تا زمانی که تا حد ممکن سرگشاده شویم.
10:33
That can only be achievedبه دست آورد throughاز طریق debateمناظره,
181
621120
3256
این تنها می‌تواند از طریق مذاکره بدست آید،
10:36
criticalبحرانی conversationگفتگو
182
624400
1896
مکالمات انتقادی
10:38
and insistingاصرار on dialogueگفتگو
that doesn't demonizeشیطانی کردن people.
183
626320
4000
و اصرار بر مکالماتی که
مردم را شیطانی جلوه نمی‌دهد.
10:44
I'm going to askپرسیدن you a questionسوال.
184
632960
1680
من قصد دارم از شما یک سوال بپرسم.
10:47
I inviteدعوت you to think about it when
you get home and in the comingآینده daysروزها,
185
635520
4296
از شما دعوت می‌کنم که در خانه
و در روز‌های آینده به آن فکر کنید،
10:51
but you have to be honestصادقانه with yourselfخودت.
186
639840
2696
اما باید با خودتان صادق باشید.
10:54
It should be easyآسان,
no one elseچیز دیگری will know it.
187
642560
2400
باید آسان باشد،
هیچ کس دیگر آن را نمی‌داند.
10:58
The questionسوال is this ...
188
646560
1440
سوال این است…
11:02
who do you demonizeشیطانی کردن?
189
650600
1520
چه کسی شما را تهدید می‌کند؟
11:06
Do you think supportersحامیان of Americanآمریکایی
Presidentرئيس جمهور Trumpترامپ are deplorablesdeplorables?
190
654600
4200
آیا فکر می‌کنید طرفداران ترامپ
رئیس جمهور آمریکا رقت‌انگیز هستند؟
11:12
Or that those who votedرای دادم for Turkishترکی
Presidentرئيس جمهور Erdoاردوغانğan are crazyدیوانه Islamistsاسلامگرایان?
191
660920
5440
یا کسانی که به رییس جمهور ترکیه اردوغان
رای دادند اسلامگرایان دیوانه هستند؟
11:20
Or that those who votedرای دادم for Leلو Penخودکار
in Franceفرانسه are stupidاحمق fascistsفاشیست ها?
192
668360
5080
یا کسانی که در فرانسه به لو پین رای دادند
فاشیست‌های احمق هستند؟
11:27
Or perhapsشاید you think that Americansآمریکایی ها
who votedرای دادم for Bernieبری Sandersسندرز
193
675480
4096
یا شاید شما فکر می‌کنید که آمریکایی‌هایی
که به برنی ساندرز رای دادند
11:31
are immatureنابالغ hippiesهیپی.
194
679600
1616
هیپی‌های نابالغ هستند.
11:33
(Laughterخنده)
195
681240
1520
(خنده)
11:35
All those wordsکلمات have been used
to vilifyترساندن those groupsگروه ها.
196
683800
4040
همهٔ این کلمات برای بدگویی
این گروه‌ها استفاده شده‌اند.
11:41
Maybe at this pointنقطه,
do you think I am an idealistایده آلیست?
197
689640
3920
شاید در این نقطه،
فکر می‌کنید من یک کمال‌گرا هستم؟
11:48
I want to give you a challengeچالش.
198
696280
2496
می‌خواهم شما را به چالشی دعوت کنم.
11:50
Before the endپایان of this yearسال,
199
698800
1776
قبل از پایان سال جاری،
11:52
I challengeچالش you to inviteدعوت
someoneکسی who you demonizeشیطانی کردن --
200
700600
4696
شما را به این چالش می‌طلبم تا از
کسی که به شما نفرت ورزیده دعوت کنید--
11:57
someoneکسی who you disagreeمخالف بودن with
politicallyاز نظر سیاسی and/or culturallyفرهنگی
201
705320
4056
کسی که با دیدگاه سیاسی و/ یا فرهنگی
شما مخالف است
12:01
and don't think you have
anything in commonمشترک with.
202
709400
2320
و فکر نمی‌کنید که وجه مشترکی
با هم داشته باشید.
12:06
I challengeچالش you to inviteدعوت someoneکسی
like this to #dialoguecoffeedialoguecoffee.
203
714440
3320
شما را به چالش می‌خوانم که کسی شبیه به این
را به #قهوهٔ گفتگو دعوت نمایید.
12:11
Rememberیاد آوردن IngolfIngolf?
204
719360
1200
اینگلف را به یاد دارید؟
12:13
Basicallyاساسا, I'm askingدرخواست you
to find an IngolfIngolf in your life,
205
721320
4096
اساسا از شما می‌خواهم که
اینگلف را در زندگی خود پیدا کنید،
12:17
contactتماس him or her
206
725440
1656
با آن آقا یا خانم تماس بگیرید
12:19
and suggestپیشنهاد می دهد that you can meetملاقات
for #dialoguecofeedialoguecofee.
207
727120
2480
و پیشنهاد ملاقات برای
#‌قهوهٔ گفتگو دهید.
12:23
When you startشروع کن at #dialoguecoffeedialoguecoffee,
you have to rememberیاد آوردن this:
208
731200
3456
هنگامی که #‌قهوهٔ گفتگو را
شروع می‌کنید، باید به یاد داشته باشید:
12:26
first, don't give up
if the personفرد refusesامتناع می کند at first.
209
734680
5096
اول، اگر شخص در ابتدا امتناع کرد
تسلیم نشوید.
12:31
Sometimesگاهی it's takenگرفته شده me nearlyتقریبا one yearسال
to arrangeترتیب دادن a #dialoguecoffeedialoguecoffee meetingملاقات.
210
739800
4000
گاهی اوقات ترتیب یک جلسه #‌قهوهٔ گفتگو
تقریباً یک سال زمان از من می‌گرفت.
12:36
Two:
211
744600
1256
دوم:
12:37
acknowledgeاذعان the other person'sفردی courageشجاعت.
212
745880
2376
شجاعت شخص دیگر را تحسین کنید.
12:40
It isn't just you who'sچه کسی است braveشجاع.
213
748280
2296
این فقط شما نیستید که شجاع هستید.
12:42
The one who'sچه کسی است invitingدعوت کردن you
into theirخودشان home is just as braveشجاع.
214
750600
4136
کسی که شما را به خانهٔ خود
دعوت می‌کند نیز شجاع است.
12:46
Threeسه:
215
754760
1336
سوم:
12:48
don't judgeقاضی duringدر حین the conversationگفتگو.
216
756120
2296
در طول مکالمه قضاوت نکنید.
12:50
Make sure that mostاکثر of the conversationگفتگو
focusesتمرکز on what you have in commonمشترک.
217
758440
3840
اطمینان حاصل کنید که در بیشتر گفتگو
روی نقاط مشترک تمرکز داشته باشید.
12:55
As I said, bringآوردن foodغذا.
218
763640
1600
همانطور که قبلا گفتم، غذا ببرید.
12:58
And finallyسرانجام, rememberیاد آوردن to finishپایان دادن
the conversationگفتگو in a positiveمثبت way
219
766120
4296
و در نهایت، به یاد داشته باشید که گفتگو را
در راهی مثبت به پایان برسانید.
13:02
because you are going to meetملاقات again.
220
770440
2016
چرا که شما دوباره ملاقات خواهید داشت.
13:04
A bridgeپل can't be builtساخته شده in one day.
221
772480
2800
اتصال نمی‌تواند در یک روز ساخته شود.
13:09
We are livingزندگي كردن in a worldجهان where manyبسیاری people
holdنگه دارید definitiveقطعی and oftenغالبا extremeمفرط opinionsنظرات
222
777640
4816
در جهانی زندگی می‌کنیم که در آن بسیاری از
مردم به دیدگاه‌های صریح و اغلب افراطی
13:14
about the othersدیگران
223
782480
1216
درباره دیگران
13:15
withoutبدون knowingدانستن much about them.
224
783720
1600
بدون دانستن چیز زیادی درباره‌شان
چسبیده‌اند.
13:18
We noticeاطلاع of courseدوره the prejudicesتعصبات
on the other sideسمت than in our ownخودت basesپایگاه ها.
225
786000
6176
ما همیشه فکر می‌کنیم که طرف مقابل
مغرور است ولی ما نیستیم.
13:24
And we banممنوعیت them from our livesزندگی می کند.
226
792200
2000
و آن‌ها را از زندگیمان منع می‌کنیم.
13:27
We deleteحذف the hateنفرت mailsنامه ها.
227
795440
1320
نامه‌های نفرت‌آمیز را حذف می‌کنیم.
13:29
We hangآویزان شدن out only with people
who think like us
228
797600
3176
ما فقط با مردمی که مثل ما
فکر می‌کنند ملاقات می‌کنیم.
13:32
and talk about the othersدیگران
in a categoryدسته بندی of disdainبدبختی.
229
800800
2720
و درباره دیگران در دستهٔ
تحقیر صحبت می‌کنیم.
13:36
We unfriendدوست نداشتن people on Facebookفیس بوک,
230
804960
2216
ما با مردم در فیس بوک قطع دوستی می‌کنیم،
13:39
and when we meetملاقات people
who are discriminatingتبعیض آمیز
231
807200
3176
و وقتی مردمی را می بینیم که تبعیض قائل شده
یا ضدبشر یا گروهها هستند،
13:42
or dehumanizingغیر انسانی people or groupsگروه ها,
232
810400
1736
برای به چالش کشیدن نظرات‌شان،
اصراری به صحبت کردن با آن‌ها نداریم.
13:44
we don't insistاصرار کن on speakingصحبت كردن with them
to challengeچالش theirخودشان opinionsنظرات.
233
812160
4480
13:50
That's how healthyسالم democraticدموکراتیک
societiesجوامع breakزنگ تفريح down --
234
818720
4456
اینطور است که دموکراسی سالم
جوامع از بین می‌رود --
13:55
when we don't checkبررسی the personalشخصی
responsibilityمسئوليت for the democracyدموکراسی.
235
823200
3320
زمانی که ما به مسئولیت شخصی خود
در دموکراسی رسیدگی نمی‌کنیم.
14:00
We take the democracyدموکراسی for grantedاعطا شده.
236
828240
1920
ما دموکراسی را دست کم می‌گیریم.
14:03
It is not.
237
831200
1200
اینطور نیسست.
14:06
Conversationمکالمه is the mostاکثر difficultدشوار
thing in a democracyدموکراسی
238
834120
3760
مکالمه چیزی بسیار سخت‌تر
از دموکراسی است.
14:10
and alsoهمچنین the mostاکثر importantمهم.
239
838920
3080
و همچنین مهمتر.
14:16
So here'sاینجاست my challengeچالش.
240
844080
1440
بنابراین چالش من اینجاست.
14:18
Find your IngolfIngolf.
241
846760
1656
اینگلف خود را پیدا کنید.
14:20
(Laughterخنده)
242
848440
1016
(خنده)
14:21
Startشروع کنید a conversationگفتگو.
243
849480
1680
مکالمه را شروع کنید.
14:23
Trenchesترانشه have been dugریختن
betweenبین people, yes,
244
851760
3536
چاله‌ها بین مردم کنده می‌شوند، بله
14:27
but we all have the abilityتوانایی to buildساختن
the bridgesپل ها that crossصلیب the trenchesترانشه ها.
245
855320
5400
ولی همهٔ ما قابلیت این را داریم
که پلی بر روی آن گودال‌ها بسازیم.
14:35
And let me endپایان by quotingنقل قول my friendدوست,
246
863560
2936
و اجازه دهید با نقل قولی
از دوستم به پایان برسانم.
14:38
SergeotSergeot UzanUzan,
247
866520
1200
سرگت اوزن،
14:40
who lostکم شده his sonفرزند پسر, Danدن UzanUzan,
in a terrorترور attackحمله
248
868640
4016
کسی که پسرش دن اوزن را
در ۲۰۱۵ طییک حمله تروریستی
14:44
on a Jewishیهودی synagogueکنیسه in Copenhagenکپنهاگ, 2015.
249
872680
3200
به کنیسه‌ای یهودی در کپنهاگ از دست داد.
14:49
Sergioسرجیو rejectedرد شد any suggestionپیشنهاد of revengeانتقام گرفتن
250
877480
3160
سرجیو، هر گونه پیشنهاد انتقام را رد کرد
14:53
and insteadبجای said this ...
251
881920
1600
و در عوض گفت…
14:58
"Evilشیطان can only be defeatedشکست داد
by kindnessمهربانی betweenبین people.
252
886160
4200
« بدی را فقط با مهربانی در
میان مردم می‌توان شکست داد.
15:03
Kindnessمهربانی demandsخواسته ها courageشجاعت."
253
891640
3080
مهربانی شجاعت می‌خواهد.»
15:07
Dearعزیزم friendsدوستان,
254
895960
1816
دوستان عزیز،
15:09
let's be courageousشجاع.
255
897800
1816
بیایید شجاع باشیم.
15:11
Thank you.
256
899640
1216
متشکرم.
15:12
(Applauseتشویق و تمجید)
257
900880
4560
(تشویق)
Translated by Mahtab Tehrani
Reviewed by Leila Ataei

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Özlem Cekic - Bridge builder, author
Born in Turkey with Kurdish roots, Özlem Sara Cekic was one of the first women with a Muslim immigrant background to be elected to the Danish Parliament, where she served from 2007 to 2015.

Why you should listen

During her time as a member of Folketing, the Danish Parliament, Özlem Cekic's inbox was inundated with hate mail and threats. She first responded by deleting the emails, but then she started replying and inviting those who had sent her abusive messages to meet and engage in dialogue. She calls it #dialoguecoffee, as the meetings generally happen over coffee, and usually at the home of the person who wrote the message. She has met neo-Nazis, racists and religious extremists as she works to try to understand the origin of the hate, find a common language and develop a toolkit for building bridges.

More profile about the speaker
Özlem Cekic | Speaker | TED.com