ABOUT THE SPEAKER
Jon Gray - Food enthusiast, dishwasher
Culinary evangelist Jon Gray is the voice of Ghetto Gastro, a cooking advocacy collective that ignites conversations about race, class and inclusion via the medium of food.

Why you should listen

Jon Gray is interesting because he's interested. His curiosity has taken him around the globe and has had him seated across the table from world renowned thinkers, artists and chefs, but he's most passionate about home. A cofounder of the Bronx based collective Ghetto Gastro, he's building his own proverbial table, to which he'd like to invite the world. Founded in 2012, Ghetto Gastro honors the block to block shifts and overlap in international cuisine and culture that happens in his borough. The collective is committed to feeding, inspiring and growing young entrepreneurs in the Bronx.

More profile about the speaker
Jon Gray | Speaker | TED.com
TED2019

Jon Gray: The next big thing is coming from the Bronx, again

جان گرِی: رویداد بزرگ دیگری که از برانکس سر برآورده است، دوباره

Filmed:
1,658,209 views

جان گرِی از برانکس، از مجموعه خلاق «گِتو گَسترو» مستقر در نیویورک می‌گوید: «محله خوب است» (به‌صورت آهنگین: هود ایز گود). گرِی و گروهش با کارکردن در فصل مشترکی از غذا، طراحی و هنر، در حالی که خلاقیت مهارنشده و تخیلات پایان ناپذیرشان را به سوی هم‌کاری‌های غیر منتظره و غیر مادی اعمال می‌کنند، به روح و سابقه جامعه خود افتخار می‌کنند. بیشتر درباره نحوه ایجاد و سرمایه‌گذاری در محله موطن‌شان بیاموزید -- این‌که چطور برانکس را به سراسر دنیا بردند و بالعکس.
- Food enthusiast, dishwasher
Culinary evangelist Jon Gray is the voice of Ghetto Gastro, a cooking advocacy collective that ignites conversations about race, class and inclusion via the medium of food. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
My nameنام is Jonجون Grayخاکستری.
0
375
2000
اسم من جان گرِی است.
آنها مرا «ماشین ظرفشویی» صدا می‌زنند.
00:14
They call me "The Dishwasherظرفشویی."
1
2417
1708
من «گِتو گَسترو» را تاسیس کردم،
00:17
I cofoundedcofounded Ghettoگتو Gastroمعده,
2
5583
2518
00:20
a Bronx-basedمبتنی بر برانکس collectiveجمعی
3
8125
2143
مجموعه‌ای مستقر در برانکس
00:22
that worksآثار at the intersectionتقاطع
of foodغذا, designطرح and artهنر.
4
10292
4416
که در فصل مشترکی از غذا،
طراحی و هنر کار می‌کند.
00:27
We createايجاد كردن experiencesتجربیات that challengeچالش
people'sمردم perceptionsادراکات of the Bronxبرونکس,
5
15750
5643
ما تجربیاتی ایجاد می‌کنیم که
درک مردم از برانکس را به چالش بکشد،
00:33
the placeمحل that I call home.
6
21417
1708
جایی که من آن را خانه می‌نامم.
00:37
It's a funnyخنده دار thing.
7
25875
1726
کار جالبی است.
00:39
I just touchedلمس کرد down in Vancouverونکوور
from Parisپاریس a fewتعداد کمی daysروزها agoپیش.
8
27625
3976
همین چند روز پیش ازپاریس به ونکوور آمدم.
00:43
We tookگرفت over the Placeمحل VendVendôme
with the Bronxبرونکس Brasserieبراسری.
9
31625
4393
با برانکس براسری
جایگزین باری در میدان وندوم شدیم.
وی، وی، شِقی.
00:48
OuiOui اف ouioui اف, chچنérieRie.
10
36042
2184
00:50
(Laughterخنده)
11
38250
3684
(خنده حاضرین)
00:53
It's wildوحشی, because in Parisپاریس,
they have this sayingگفت:,
12
41958
2851
کار هیجانی وخطری است، چون
در پاریس می‌گویند:
00:56
"leلو Bronxبرونکس,"
13
44833
1476
« لُ بقانکس،»
00:58
whichکه meansبه معنای something
is in disarrayآشفتگی or a problemمسئله.
14
46333
5185
که به این معنی است که چیزی
مساله‌دار یا در خطر است.
01:03
That's the Placeمحل VendVendôme.
15
51542
1559
خب میدان وندوم است دیگر!
01:05
We shutبسته شدن it down one time.
16
53125
1434
که یک‌بار ترتیبش را دادیم!
01:06
(Laughterخنده)
17
54583
2060
(خنده حاضرین)
01:08
This lingoزبان cameآمد into playبازی
when the Bronxبرونکس was burningسوزش,
18
56667
3892
این زبان وقتی رایج شد
که برانکس در حال سوختن بود،
01:12
and moviesفیلم ها like "The Warriorsجنگجویان"
and "Fortفورت Apacheآپاچی"
19
60583
3435
و فیلم‌هایی مثل «جنگجویان» و «دژ آپاچی»
01:16
still make an impressionاحساس؛ عقیده؛ گمان.
20
64042
1541
هنوز تاثیرگذار بودند.
01:18
Some mayممکن است disagreeمخالف بودن,
21
66500
1851
برخی ممکن است مخالف باشند،
اما من معتقدم که برانکس
برای شکست طراحی شده‌بود.
01:20
but I believe the Bronxبرونکس
was designedطراحی شده to failشکست.
22
68375
2208
01:24
The powerقدرت brokerدلال was a jokerجوکر.
23
72458
2709
دلال قدرت، یک دلقک بود.
01:28
Robertرابرت Mosesموسی, insteadبجای of
partingجدا شدن the Redسرخ Seaدریایی,
24
76042
3851
رابرت موزس به جای راه
باز کردن از دریای سرخ،
01:31
he partedجدا شده the Bronxبرونکس
with a six-laneشش لاین highwayبزرگراه
25
79917
2601
برانکس را با یک
بزرگراه شش خطه از هم گسست
01:34
and redlinedredlined my communityجامعه.
26
82542
1541
و جمع ما را تحت فشار قرارداده
و ویران کرد.
پدر بزرگ و مادر بزرگ من
خانه‌ای درراه‌ساحلی فِدربِد داشتند،
01:37
My great-grandparentsاجداد
had a home on Featherbedپر تخت Laneمسیر,
27
85375
2583
01:41
and contraryمخالف to the nameنام,
28
89125
1768
و بر خلاف اسمش،
(فِـدِربِد = تشک پرقو)
01:42
they couldn'tنمی توانستم get a good night'sشب restباقی مانده
29
90917
2059
آنها خواب خوشی نداشتند،
01:45
dueناشی از to the constantثابت blastingانفجار
and drillingحفاری that was necessaryلازم است
30
93000
3851
به خاطر انفجار و حفاری‌های دائمی
01:48
to buildساختن the cross-Bronxکراس برانکس expresswayبزرگراه
31
96875
2476
که برای ساخت یک بزرگراهِ متقاطع برانکس
01:51
a blockمسدود کردن away.
32
99375
1726
با یک بلوک آن طرف تر(یعنی
لازم بود.
01:53
I considerدر نظر گرفتن these policyسیاست decisionsتصمیمات
33
101125
3184
من این تصمیمات سیاسی را
01:56
designطرح crimesجرایم.
34
104333
1935
جرایم طراحی درنظرمی‌گیرم.
01:58
(Applauseتشویق و تمجید)
35
106292
3750
(تشویق)
02:02
Beingبودن the resilientارتجاعی people
that we are uptownمرکز شهر,
36
110542
3101
مردم مقاومی بودن،
همانطور که ما در بالای شهرک بودیم،
02:05
out of the systematicنظام oppressionظلم و ستم
37
113667
2892
جدا از ظلم و ستم نظام‌مند،
02:08
hip-hopهیپ هاپ cultureفرهنگ roseگل سرخ from the rubbleخرابه
and the ashesخاکستر like a phoenixققنوس.
38
116583
5935
فرهنگ هیپ‌هاپ همچون ققنوسی
آوار و خاکستر برخاست.
02:14
Hip-hopهیپ هاپ is now a trillion-dollarتریلیون دلار industryصنعت,
39
122542
2601
هیپ هاپ در حال حاضر
یک صنعت تریلیون دلاری است،
02:17
but this economicاقتصادی activityفعالیت
doesn't make it back to the Bronxبرونکس
40
125167
3351
اما این فعالیت اقتصادی، برانکس
02:20
or communitiesجوامع like it.
41
128542
1500
یا جوامعی مثل آن را برنمی‌گرداند.
02:23
Let's take it back to 1986.
42
131542
2934
بیایید به سال ۱۹۸۶ برگردیم.
02:26
I was bornبدنیا آمدن in the heartقلب
of the AIDSایدز crisisبحران,
43
134500
2893
من در بحران ایدز به دنیا آمدم،
02:29
the crackترک epidemicبیماری همه گیر
44
137417
1767
همه‌گیری کراک در ایالات متحده
02:31
and the Warجنگ on Drugsمواد مخدر.
45
139208
1625
و جنگ مواد مخدر.
02:33
The only thing that trickledسرخ شده down
from Reaganomicsرادیو was ghettonomicsghettonomics:
46
141833
4768
و تنها چیزی که از اقتصاد ریگانى
نصیب اقلیت‌ها و محله‌های اقلیت نشین شد:
02:38
painدرد, prisonزندان and povertyفقر.
47
146625
4458
درد، زندان و فقر.
02:44
I was raisedبالا بردن by brilliantدرخشان, beautifulخوشگل
and accomplishedانجام شده است blackسیاه womenزنان.
48
152292
6392
من توسط زنان سیاه‌پوست با استعداد، زیبا و
کارآمد و فاضلی بزرگ شدم.
02:50
Even so, my popsبالا میآید wasn'tنبود in the pictureعکس,
49
158708
3393
با این وجود، پدرم توو باغ نبود،
02:54
and I couldn'tنمی توانستم resistمقاومت کردن
the allureجذابیت of the streetsخیابان ها.
50
162125
3476
و من هم نمی‌توانستم در برابر
کشش و جذبه خیابان‌ها مقاومت کنم.
همونطور که بیگی گفت:
(منجی هیپ هاپ ساحل شرقی)
02:57
Like BiggieBiggie said,
51
165625
1434
02:59
you're eitherیا slingingزنجیر crackترک rockسنگ
or you got a wickedشرور jumpپرش shotشات.
52
167083
3625
از این دوتا یا که از کراک ضربه می‌خوری
یا این‌که با شلیک بد یک تبه‌کار
03:03
Don't get it twistedپیچ خورده, my jumperجهنده was wetمرطوب.
53
171875
2125
پیچیده‌اش نکن، پیراهنم مرطب بود.
03:06
(Laughterخنده)
54
174500
2059
(خنده حاضرین)
03:08
My shitگریه was wetمرطوب.
55
176583
1268
لعنتی، خیس بود.
03:09
(Applauseتشویق و تمجید)
56
177875
3934
(تشویق)
03:13
But when I turnedتبدیل شد 15,
I startedآغاز شده sellingفروش weedعلف هرز,
57
181833
2935
اما وقتی ۱۵ سالم شد،
شروع کردم به فروختن علف،
03:16
I didn't finishپایان دادن highبالا schoolمدرسه,
58
184792
1767
دبیرستان را تمام نکرده بودم،
03:18
the Newجدید Yorkیورک Boardهیئت مدیره of Educationتحصیلات
bannedممنوع me from all of those,
59
186583
3185
هیات آموزش و پرورش نیویورک
مرا از همه آن‌ها منع کرد،
03:21
but I did graduateفارغ التحصیل
to sellingفروش cocaineکوکائین when I turnedتبدیل شد 18.
60
189792
3476
اما وقتی ۱۸ ساله شدم،
از فروش کوکائین فارغ‌التحصیل شدم.
03:25
I did well.
61
193292
1642
کار خوبی کردم.
03:26
That was untilتا زمان I got jammedمسدود شده up,
caughtگرفتار a caseمورد, when I was 20.
62
194958
4935
این تا وقتی بود که گیر افتادم،
وقتی ۲۰ سالم بود، پرونده‌ای گیر آوردم.
03:31
I was facingروبرو شدن 10 yearsسالها.
63
199917
1541
و با ۱۰ سال زندانی روبرو بودم.
03:34
I postedارسال شده bailوثیقه, signedامضاء شده up
at the Fashionروش Instituteمؤسسه,
64
202417
4101
قرار وثیقه گذاشتم،
در یک موسسه مد ثبت نلم کردم.
03:38
I appliedکاربردی the skillsمهارت ها
that I learnedیاد گرفتم in the streetsخیابان ها
65
206542
2392
من مهارت‌هایی را به کار بردم
که در خیابان‌ها آموختم
03:40
to startشروع کن my ownخودت fashionمد brandنام تجاری.
66
208958
1851
تا برند مد خودم را شروع کنم.
03:42
My lawyerوکیل peekedپخته شده my ambitionهدف - آرزو,
67
210833
2643
وکیلم نیم‌نگاهی به بلندپروازیم داشت،
03:45
so he suggestedپیشنهادی that the judgeقاضی
grantاعطا کردن me a suspendedمعلق sentenceجمله.
68
213500
3000
بنابراین پیشنهاد کرد که
قاضی حکم تعلیق به من بدهد.
03:49
For onceیک بار in my life,
a suspensionتعلیق was a good thing.
69
217292
2517
برای اولین بار در زندگیم،
تعلیق چیز خوبی بود.
03:51
(Laughterخنده)
70
219833
2167
(خنده حاضرین)
03:55
Over the courseدوره of two yearsسالها
and manyبسیاری courtدادگاه datesتاریخ,
71
223292
3541
در طول مدت دو سال واندی
و در بسیاری از جلسات دادگاه،
03:59
my caseمورد got dismissedرد.
72
227958
1500
پرونده‌ام رد شد.
04:02
Bothهر دو of my brothersبرادران have doneانجام شده jailزندان time,
73
230667
3059
هر دو برادرم دوران محکومیت گذرانده بودند،
04:05
so escapingفرار کن the clutchesچنگال
of the prisonزندان industrialصنعتی systemسیستم
74
233750
3059
بنابراین فرار از چنگال نظام غیرمنعطف زندان
04:08
didn't seemبه نظر می رسد realisticواقع بین to me.
75
236833
2018
برای من واقع‌بینانه به نظر نمی‌رسید.
04:10
Right now, one of my brothersبرادران
is facingروبرو شدن 20 yearsسالها.
76
238875
2583
در حال حاضر، یکی از برادرانم
حدود ۲۰ سال زندان پیش رو دارد.
04:15
My motherمادر put in great effortتلاش
in takingگرفتن me out to eatخوردن,
77
243042
3642
مادرم تلاشِ فراوانی می‌کرد،
برای خوردن غذا مرا بیرون می‌برد،
04:18
makingساخت sure we visitedملاقات کرد museumsموزه ها
78
246708
2018
و مطمئن شد که ما از موزه‌ها بازدید کنیم
04:20
and traveledسفر کرد abroadخارج از کشور,
79
248750
1934
و به خارج سفر کردیم،
04:22
basicallyاساسا exposingافشای me
to as much cultureفرهنگ as she could.
80
250708
2959
و اساسا تا جایی که می‌توانست
برای آشنایی ‌ام با فرهنگ تلاش می‌کرد.
04:28
I rememberedبه یاد داشته باشید how as a kidبچه,
81
256000
1726
به یاد آوردم که چطور
وقتی کودک بودم،
04:29
I used to take over the dinnerشام tableجدول
and orderسفارش foodغذا for everybodyهمه.
82
257750
4226
میز شام را برعهده می‌گرفتم و
برای همه غذا سفارش می‌دادم.
04:34
Breakingشکستن breadنان has always
allowedمجاز me to breakزنگ تفريح the moldقالب
83
262000
3059
تقسیم نان همیشه به من اجازه می‌داد که
الگو و قالب را بشکنم
04:37
and connectاتصال with people.
84
265083
1375
و با مردم ارتباط برقرار کنم.
04:39
Me and my homiehomie Lesلس,
85
267250
1351
من و هم‌خانه‌ایم لِس،
04:40
we grewرشد کرد up on the sameیکسان blockمسدود کردن in the Bronxبرونکس,
86
268625
2059
در یک بلوک از محله برانکس بزرگ شدیم،
04:42
two streetخیابان dudesdudes.
87
270708
1310
دوتا رفیق خیابانی.
04:44
He happenedاتفاق افتاد to be a chefسرآشپز.
88
272042
1309
او یک سرآشپز بود.
04:45
We always discussedبحث کردیم the possibilityامکان پذیری
of doing something in the foodغذا gameبازی
89
273375
3393
همیشه درباره امکان انجام کاری
در برنامه ی عملی غذایی
04:48
for the benefitسود of our neighborhoodمحله.
90
276792
1750
برای منافع محله خودمان بحث می‌کردیم.
04:51
Lesلس had just wonبرنده شد the foodغذا showنشان بده "Choppedخرد شده."
91
279083
2709
لِس به تازگی در شوی تلویزیونی
غذاییِ «چاپد» برنده شده‌بود.
04:54
Our homiehomie Malcolmمالکوم was gearingچرخ دنده up
to runاجرا کن a pastryشیرینی kitchenآشپزخانه at NomaNoma,
92
282667
4142
هم‌خانه‌ای ما مالکوم می‌خواست
شیرینی‌پزی درنوما راه بیندازد،
04:58
yeah, world'sجهان bestبهترین NomaNoma in Copenhagenکپنهاگ,
you know the vibesارتعاش.
93
286833
2959
بله، بهترین نومای جهان در کپنهاگ،
حس و حالش را می‌دانید دیگر.
05:03
My man P had just
finishedتمام شده trainingآموزش in I-I-ItalyI-I-ایتالیا,
94
291000
4143
دوست من «پی» تازه دوره آموزشی‌اش را در
ایـ-تالیا به پایان رسانده بود،
05:07
Milanoمیلان to be exactدقیق.
95
295167
1666
دقیقا در میلان.
تصمیم گرفتیم دنیا به مقداری چاشنی برانکسی
رویش نیاز دارد (استیزِنینگ= چاشنی خاصشان)
05:09
We decidedقرار بر این شد the worldجهان neededمورد نیاز است
some Bronxبرونکس steasoningsteasoning on it,
96
297750
3351
05:13
so we mobbedmobbed up and formedشکل گرفت Ghettoگتو Gastroمعده.
97
301125
3125
پس سازماندهیش کردیم و
یک «گتو گاسترو» تشکیل دادیم.
05:16
(Applauseتشویق و تمجید)
98
304875
3250
(تشویق)
05:26
While I'm awareمطلع our nameنام
makesباعث می شود a lot of people uncomfortableناراحت,
99
314167
3267
در حالی که من آگاه هستم که نام ما
افراد زیادی را ناراحت می‌کند،
چون برای ما «گتو»
به معنای خانه است.
05:29
for us "ghettoمحله یهودی نشین" meansبه معنای home.
100
317458
1417
05:31
Similarمشابه to the way
someoneکسی in Mumbaiبمبئی or Nairobiنایروبی
101
319583
3268
مشابه روشی که یک نفر در بمبئی یا نایروبی
ممکن است از کلمه
«فقیرنشین» استفاده کند،
05:34
mightممکن use the wordکلمه "slumزاغه,"
102
322875
2268
05:37
it's to locateپیدا کردن our people
103
325167
1684
این برای مشخص کردن موقعیت افرادمان
05:38
and to indictمحکومیت the systemsسیستم های of neglectبی توجهی
that createdایجاد شده these conditionsشرایط.
104
326875
3542
و متهم ساختن سیستم‌های غافلی است
که این شرایط را ایجاد کرده‌است.
05:43
(Applauseتشویق و تمجید)
105
331542
4291
(تشویق)
05:48
So what is Ghettoگتو Gastroمعده?
106
336583
1935
خب حالا گِتو گاسترو چیست؟
05:50
Ultimatelyدر نهایت, it's a movementجنبش
and a philosophyفلسفه.
107
338542
3767
در نهایت، این یک جنبش و فلسفه است.
05:54
We viewچشم انداز the work we do as gastrodiplomacyدیپلماسی معده,
108
342333
3518
ما کاری را که به عنوان
«سیاست گاسترو» انجام می‌دهیم،
05:57
usingاستفاده كردن foodغذا and finesseظرافت
109
345875
2393
استفاده از غذا و ظرافت
06:00
to openباز کن bordersمرز ها and connectاتصال cultureفرهنگ.
110
348292
2875
برای باز کردن مرزها
و اتصال به فرهنگ می‌بینیم.
06:04
Last yearسال in Tokyoتوکیو,
111
352458
2101
سال پیش در توکیو،
06:06
we did a Caribbeanکارائیب pattyکثیف,
112
354583
3226
پیراشکی گوشت کارائیبی،
06:09
we do jerkحرکت کردن wagyuwagyu beefگوشت گاو,
113
357833
2393
ما گوشت واگیو
06:12
shioshio kombukombu.
114
360250
1434
شیو کُمبو درست کردیم.
06:13
We remixedریمیکس the Bronxبرونکس classicکلاسیک
with the Japaneseژاپنی elementsعناصر.
115
361708
3959
ما برانکس کلاسیک را با عناصری
از غذای ژاپنی مخلوط کردیم.
و برای کوانزا
(مراسمی آفریقایی-آمریکایی)
06:18
And for KwanzaaKwanzaa,
116
366875
1726
باید ازاهالی پرتوریکویی تجلیل کنیم،
06:20
we had to payپرداخت homageاحترام to our Puertoپورتو RicansRicans,
117
368625
2976
06:23
and we did a coconutنارگیل charcoalزغال چوبی
cognacکنیاک coquitoکوکیتو. Dímeloملو ، اروگوئه!
118
371625
7184
و کنیاکِ زغال جوز نارگیل (نخل بومی شیلی)
درست کردیم. بگو به من! (به زبان اسپانیایی)
06:30
(Laughterخنده)
119
378833
2768
(خنده حاضرین)
06:33
This here is our Blackسیاه Powerقدرت waffleوفل
120
381625
3268
این هم وافل قدرت سیاه ماست
06:36
with some goldطلا leafبرگ syrupشربت.
121
384917
3809
با مقداری شربت برگ طلا؟؟؟
06:40
Make sure you don't slipلیز خوردن on the dripقطره.
122
388750
1851
مطمئن شوید که از روی شربت لیز نخورید.
06:42
(Laughterخنده)
123
390625
1893
(خنده حاضرین)
06:44
Here we got the 36 Brixبریکس
plant-basedگیاه مبتنی بر velatovelato.
124
392542
4041
اینجا هم از مجموعه ۳۶ بریکس ولاتوی گیاهی.
(اشاره به نوعی بازی لگوی ۳۶ قطعه)
06:49
Strawberryتوت فرنگی fieldsزمینه های, you know the dealمعامله.
125
397292
2000
با زمینه‌ی توت فرنگی،
خب می‌دانید داستانش چیه.
06:53
Compressedفشرده watermelonهندوانه,
126
401292
1892
هندوانه فشرده شده،
06:55
basilریحان seedsدانه,
127
403208
1476
با دانه های ریحان،
06:56
a little bitبیت of strawberriesتوت فرنگی up there.
128
404708
2476
کمی توت‌فرنگی هم آنجا.
06:59
Back to the Bronxبرونکس Brasserieبراسری,
129
407208
2768
خب برگردیم به برانکس براسِری،
07:02
you know we had to hitاصابت them in the headسر
with that caviarخاویار and cornbreadcornbread.
130
410000
4601
می‌دانید که باید کمی
خاویار و ذرت تنگش بزنیم.
07:06
(Laughterخنده)
131
414625
1768
(خنده حاضرین)
07:08
(Applauseتشویق و تمجید)
132
416417
2583
(تشویق)
همچنین سیاست «سربند دو-رَگ» را
آزمودیم. (مشابه سربند سخنران)
07:14
We alsoهمچنین practiceتمرین du-ragdu پوش diplomacyدیپلماسی.
133
422083
2726
07:16
(Laughterخنده)
134
424833
1560
(خنده حاضرین)
07:18
Because, we don't editویرایش کنید who we are
when we do our thing.
135
426417
4101
چون این‌که ما چه‌کسی هستیم و چه وقتی
کارمان را انجام می‌دهیم را ویرایش نمی‌کنیم
07:22
Dueناشی از to our appearanceظاهر,
136
430542
1309
بیشتر به خاطر ظاهرمان،
07:23
we oftenغالبا get mistakenاشتباه
for rappersرپرها or athletesورزشکاران.
137
431875
2809
با رَپرها یا ورزش‌کاران
اشتباه گرفته می‌شویم.
07:26
It happenedاتفاق افتاد here last yearسال at TEDTED.
138
434708
2268
سال گذشته همین‌جا در TED اتفاق افتاد.
این آقای خوش‌تیپ
تعقیبم کرد و دنبالم آمد
07:29
This dudeشخص ranفرار کرد down on me
139
437000
1643
07:30
and askedپرسید: me when I was going to performانجام دادن.
140
438667
2000
و پرسید که چه وقتی قصد
اجرا دارم.
07:33
How about now?
141
441458
1435
حالا چطورم؟
07:34
(Applauseتشویق و تمجید)
142
442917
4666
(تشویق)
07:42
So you see,
143
450750
1684
خُب می‌دانید،
07:44
we'veما هستیم been bringingبه ارمغان آوردن the Bronxبرونکس to the worldجهان
144
452458
2351
ما داشتیم برانکس را به دنیا می‌بردیم،
07:46
but now we focusتمرکز on bringingبه ارمغان آوردن
the worldجهان to the Bronxبرونکس.
145
454833
2709
اما حالا روی آوردنِ دنیا
به برانکس تمرکز کرده‌ایم.
07:50
We just openedافتتاح شد our spotنقطه,
146
458750
1893
ما فقط هدف‌گیری خودمان را فاش کردیم،
07:52
an ideaاندیشه kitchenآشپزخانه
147
460667
1809
ایده‌ای از یک آشپزخانه
07:54
where we make and designطرح productsمحصولات,
148
462500
2000
که در آن ما محصولات طراحی کرده و می‌سازیم،
07:57
createايجاد كردن contentمحتوا --
149
465958
1435
محتوا خلق می‌کنیم --
07:59
(Musicموسیقی)
150
467417
6333
(موسیقی)
08:12
and hostمیزبان communityجامعه eventsمناسبت ها.
151
480083
2435
و میزبانیِ رویدادهای اجتماعی.
08:14
The intentionقصد is
to buildساختن financialمالی capitalسرمایه، پایتخت
152
482542
2684
هدف ایجاد سرمایه مالی
08:17
and creativeخلاقانه capitalسرمایه، پایتخت in our hoodکاپوت ماشین.
153
485250
1958
و سرمایه خلاقانه در محله‌مان است.
08:21
We're alsoهمچنین collaboratingهمکاری
with world-renownedمشهور جهان chefسرآشپز
154
489292
2309
ما همچنین با سرآشپز معروف جهان
08:23
Massimoماسیمو BotturaBottura
155
491625
2601
ماسیمو بوتورا
08:26
on a refettorioاز نو in the Bronxبرونکس.
156
494250
2351
در رِفِتوریوی برانکس هم‌کاری می‌کنیم.
08:28
A refettorioاز نو is a design-focusedطراحی متمرکز
soupسوپ kitchenآشپزخانه and communityجامعه centerمرکز.
157
496625
4809
رِفِتوریو محل اطعام نیازمندان طراحی-محور
و مرکز اجتماع و باشگاه محله است.
08:33
You see the vibesارتعاش.
158
501458
1268
این حال و هوا را می‌دانید.
08:34
(Applauseتشویق و تمجید)
159
502750
3458
(تشویق)
08:40
The recentاخیر outpouringریخته گری of griefغم و اندوه
about the murderآدم کشی
160
508917
3226
نگرانی اخیر در مورد قتلِ
08:44
of rapperرپ and entrepreneurکارآفرین NipseyNipsey HussleHussle
161
512167
2934
خواننده رپ و کارآفرین نیپسی هاسِل
08:47
is largelyتا حد زیادی dueناشی از to the factواقعیت that he decidedقرار بر این شد
to stayاقامت کردن and evolveتکامل یابد in placeمحل,
162
515125
5226
عمدتا ناشی از این واقعیت است که او تصمیم
گرفت درجای خود بماند و همان‌جا رشد کند
08:52
ratherنسبتا than leaveترک کردن his hoodکاپوت ماشین.
163
520375
2143
تا این‌که محله‌اش را ترک کند.
08:54
After his deathمرگ, some mayممکن است see
this decisionتصمیم گیری as foolishاحمقانه,
164
522542
3226
پس از مرگ او، برخی ممکن است
این تصمیم را احمقانه ببینند،
08:57
but I'm makingساخت that sameیکسان
decisionتصمیم گیری everyهرکدام day:
165
525792
2517
اما من هر روز همین تصمیم را می‌گیرم.
09:00
to liveزنده in the Bronxبرونکس,
166
528333
1393
زندگی کردن در برانکس،
09:01
to createايجاد كردن in the Bronxبرونکس,
167
529750
1559
خلق و ایجاد کردن در برانکس،
09:03
to investسرمایه گذاری in the Bronxبرونکس.
168
531333
1976
سرمایه گذاری کردن در برانکس.
09:05
(Applauseتشویق و تمجید)
169
533333
4334
(تشویق)
در گِتو گَسترو، ما از واژه «گِتو»
(محله‌هایِ فقیر نشین) فرار نمی‌کنیم،
09:14
At Ghettoگتو Gastroمعده, we don't runاجرا کن
from the wordکلمه "ghettoمحله یهودی نشین,"
170
542333
2851
09:17
and we don't runاجرا کن from the ghettoمحله یهودی نشین.
171
545208
2351
و از محله بیرون نمی‌زنیم و فرارنمی‌کنیم.
09:19
Because at the endپایان of the day,
172
547583
1810
چرا که در پایان روز،
09:21
Ghettoگتو Gastroمعده is about showingنشان دادن you
what we alreadyقبلا know:
173
549417
3226
گِتو گَسترو درباره نشان دادن چیزی است
که ما از قبل می‌شناختیم:
محله،
09:24
the hoodکاپوت ماشین
174
552667
1976
خوب است.
به صورت آهنگین: هود ایز گود
09:26
is good.
175
554667
1250
09:28
(Applauseتشویق و تمجید)
176
556583
4435
(تشویق)
09:33
Thank you.
177
561042
1601
ممنونم.
09:34
(Applauseتشویق و تمجید)
178
562667
2434
(تشویق)
Translated by Hajar Almasi
Reviewed by RAHAA IMANII

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Jon Gray - Food enthusiast, dishwasher
Culinary evangelist Jon Gray is the voice of Ghetto Gastro, a cooking advocacy collective that ignites conversations about race, class and inclusion via the medium of food.

Why you should listen

Jon Gray is interesting because he's interested. His curiosity has taken him around the globe and has had him seated across the table from world renowned thinkers, artists and chefs, but he's most passionate about home. A cofounder of the Bronx based collective Ghetto Gastro, he's building his own proverbial table, to which he'd like to invite the world. Founded in 2012, Ghetto Gastro honors the block to block shifts and overlap in international cuisine and culture that happens in his borough. The collective is committed to feeding, inspiring and growing young entrepreneurs in the Bronx.

More profile about the speaker
Jon Gray | Speaker | TED.com