ABOUT THE SPEAKER
Mandy Len Catron - Writer
Mandy Len Catron explores love stories.

Why you should listen

Originally from Appalachian Virginia, Mandy Len Catron is a writer living and working in Vancouver, British Columbia. Her book How to Fall in Love with Anyone, is available for preorder on Amazon. Catron's writing has appeared in the New York Times, The Washington Post, and The Walrus, as well as literary journals and anthologies. She writes about love and love stories at The Love Story Project and teaches English and creative writing at the University of British Columbia. Her article "To Fall in Love with Anyone, Do This" was one of the most popular articles published by the New York Times in 2015.

More profile about the speaker
Mandy Len Catron | Speaker | TED.com
TEDxChapmanU

Mandy Len Catron: Falling in love is the easy part

مندی لن کاترون: عاشق شدن قسمت آسان است

Filmed:
3,963,490 views

آیا می‌دانید شما می توانید تنها با پرسیدن ۳۶ سوال عاشق هر کسی شوید؟ مندی لن کاترون این ازمایش را تجربه کرد، واین اتفاق افتاد، و او مقاله های در مورد آن (که احتمالا مادرتان برایتان فرستاده) نوشت. اما ... آیا این عشق واقعی است؟ آیا این پایدار هست؟ و چه تفاوتی بین عاشق شدن و در عشق باقی ماند وجود دارد؟
- Writer
Mandy Len Catron explores love stories. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
I publishedمنتشر شده this articleمقاله
0
960
1456
در ژانویه سال گذشته من مقاله‌ای
00:14
in the Newجدید Yorkیورک Timesبار Modernمدرن Love columnستون
in Januaryژانویه of this yearسال.
1
2440
4376
درستون عشق مدرن مجله نیویورک تایمز نوشتم.
00:18
"To Fallسقوط in Love With Anyoneهر کسی, Do This."
2
6840
2336
"عاشق کسی نشو، اینکار را بکن."
00:21
And the articleمقاله
is about a psychologicalروانشناسی studyمطالعه
3
9200
2296
مقاله درباره طراحی مطالعه روانشناختی
00:23
designedطراحی شده to createايجاد كردن romanticرومانتیک love
in the laboratoryآزمایشگاه,
4
11520
3416
برای ایجاد عشق روماتیک درآزمایشگاه بود،
00:26
and my ownخودت experienceتجربه
tryingتلاش کن the studyمطالعه myselfخودم
5
14960
2736
و با تجربه خودم سعی بر مطالعه خودم
00:29
one night last summerتابستان.
6
17720
1856
یک شب در تابستان گذشته کردم.
00:31
So the procedureروش is fairlyمنصفانه simpleساده:
7
19600
2736
خب، دستورالعمل خیلی ساده بود:
00:34
two strangersغریبه ها take turnsچرخش askingدرخواست eachهر یک other
36 increasinglyبه طور فزاینده personalشخصی questionsسوالات
8
22360
6856
دو نفر غریبه به نوبت از یکدیگر ۳۶ پرسش شخصی می کنند
که بطور فزاینده ای شخصی‌تر می‌شد
00:41
and then they stareخیره شدن into eachهر یک other'sدیگران eyesچشم ها
9
29240
2896
و سپس شروع به خیره شدن در چشمان یکدیگر
00:44
withoutبدون speakingصحبت كردن for fourچهار minutesدقایق.
10
32159
2561
۴ دقیقه می کنند بدون اینکه صحبت کنند.
00:47
So here are a coupleزن و شوهر of sampleنمونه questionsسوالات.
11
35360
3376
خب اینها تعدادی از پرسش‌ها هستند.
00:50
Numberعدد 12: If you could wakeاز خواب بیدار up tomorrowفردا
havingداشتن gainedبه دست آورد any one qualityکیفیت or abilityتوانایی,
12
38760
5256
پرسش شماره۱۲: اگر صبح از خواب بیدار می‌شدی
و هر توانایی یا خصوصیتی را که می‌خواستی داشتی
00:56
what would it be?
13
44040
1200
این چه بود؟
00:58
Numberعدد 28: When did you last cryگریه کردن
in frontجلوی of anotherیکی دیگر personفرد?
14
46240
4696
شماره ۲۸: آخرین باری که در مقابل فرد
دیگری گریه کردی کی بود؟
01:02
By yourselfخودت?
15
50960
1216
خودت تنها؟
01:04
As you can see, they really do
get more personalشخصی as they go alongدر امتداد.
16
52200
4256
همانطور که می‌بینید هر چه جلوتر می روند پرسش‌ها
شخصی‌تر می‌شوند.
01:08
Numberعدد 30, I really like this one:
17
56480
2376
شماره ۳۰، من واقعا این را دوست دارم:
01:10
Tell your partnerشریک
what you like about them;
18
58880
2856
آنچه که درباره شریکت دوست داری به او بگو؛
01:13
be very honestصادقانه this time,
19
61760
1856
این بار خیلی راستگو باش،
01:15
sayingگفت: things you mightممکن not say
to someoneکسی you just metملاقات کرد.
20
63640
4360
گفتن چیزی که احتمالا به کسی
که تازه او را ملاقات کردید نمی گویی.
01:20
So when I first cameآمد acrossدر سراسر this studyمطالعه
a fewتعداد کمی yearsسالها earlierقبلا,
21
68840
4536
خُب هنگامی که چند سال پیش برای
اولین بار این مطالعه را شروع کردم،
01:25
one detailجزئیات really stuckگیر out to me,
22
73400
2096
یکی از جزئیات که واقعا در ذهن من مانده بود،
01:27
and that was the rumorشایعه
that two of the participantsشركت كنندگان
23
75520
3056
شایعه شده بود که دو نفر از شرکت کنندگان در مطالعه
01:30
had gottenدریافت کردم marriedمتاهل sixشش monthsماه ها laterبعد,
24
78600
2496
شش ماه بعد با هم ازدواج کرده بودند،
01:33
and they'dآنها می خواهند invitedدعوت کرد the entireکل labآزمایشگاه
to the ceremonyمراسم.
25
81120
4176
و همه افراد شرکت کننده در
مطالعه برای مراسم دعوت کرده بودند.
01:37
So I was of courseدوره very skepticalشکاکانه
26
85320
2856
خُب البته من خیلی به فرآیند
01:40
about this processروند of just
manufacturingتولید romanticرومانتیک love,
27
88200
3656
تولید عشق رومانتیک شک و تردید داشتم،
01:43
but of courseدوره I was intriguedجذاب.
28
91880
2856
البته، کنجکاو بودم.
01:46
And when I got the chanceشانس
to try this studyمطالعه myselfخودم,
29
94760
3416
هنگامی که شانس این پیش آمد
که این مطالعه بر روی خودم انجام دهم،
01:50
with someoneکسی I knewمی دانست
but not particularlyبه خصوص well,
30
98200
3136
با کسی که او را می‌شناختم،
ولی نه خیلی خوب،
01:53
I wasn'tنبود expectingمنتظر to fallسقوط in love.
31
101360
3136
من انتظار عاشق شدن را نداشتم.
01:56
But then we did, and --
32
104520
2696
ولی ما عاشق شدیم، و ---
01:59
(Laughterخنده)
33
107240
1896
( خنده)
02:01
And I thought it madeساخته شده a good storyداستان,
so I sentارسال شد it to the Modernمدرن Love columnستون
34
109160
4376
و فکر کردم که این داستان خوبی هست،
بنابراین چند ماه بعد
02:05
a fewتعداد کمی monthsماه ها laterبعد.
35
113560
1816
آن را به ستون عشق مدرن فرستادم.
02:07
Now, this was publishedمنتشر شده in Januaryژانویه,
36
115400
3720
و این در ماه ژانویه منتشر شد،
02:11
and now it is Augustآگوست,
37
119880
1696
و حالا ماه آگوست هست،
02:13
so I'm guessingحدس زدن that some of you
are probablyشاید wonderingتعجب کردم,
38
121600
3616
خب فکر می‌کنم برخی از شما در شگفت هستید
02:17
are we still togetherبا یکدیگر?
39
125240
2376
آیا ما هنوز با هم هستیم؟
02:19
And the reasonدلیل I think
you mightممکن be wonderingتعجب کردم this
40
127640
2375
و دلیل اینکه فکر می‌کنم
که شما دردنبال این هستید
02:22
is because I have been askedپرسید: this questionسوال
41
130039
2657
این هست که این پرسش‌ را
02:24
again and again and again
for the pastگذشته sevenهفت monthsماه ها.
42
132720
3936
بارها ، بارها و بارها در چند ما
گذشته از من پرسیده شده است.
02:28
And this questionسوال is really
what I want to talk about todayامروز.
43
136680
3696
و این پرسشی است که می‌خواهم
درباره آن امروز صحبت کنم.
02:32
But let's come back to it.
44
140400
1456
اما اجازه بدهید بعدا برگردیم به این.
02:33
(Laughterخنده)
45
141880
2976
( خنده)
02:36
So the weekهفته before the articleمقاله cameآمد out,
46
144880
1976
یک هفته قبل از اینکه مقاله منتشر شود،
02:38
I was very nervousعصبی.
47
146880
2696
من خیلی عصبی بودم.
02:41
I had been workingکار کردن
on a bookکتاب about love storiesداستان ها
48
149600
2576
من درباره عشق در این کتاب
02:44
for the pastگذشته fewتعداد کمی yearsسالها,
49
152200
1816
برای چند سال گذشته کار کرده بودم،
02:46
so I had gottenدریافت کردم used to writingنوشتن
about my ownخودت experiencesتجربیات
50
154040
2816
پس عادت کرده بودم که درباره تجربه خودم
02:48
with romanticرومانتیک love on my blogوبلاگ.
51
156880
3016
با عشق رومنتیک در وبلاگم بنوبسم.
02:51
But a blogوبلاگ postپست mightممکن get
a coupleزن و شوهر hundredصد viewsنمایش ها at the mostاکثر,
52
159920
4576
اما یک پست در وبلاگ ممکن است
تنها چند صد نفر آن را ببینند،
02:56
and those were usuallyمعمولا
just my Facebookفیس بوک friendsدوستان,
53
164520
3096
که اینها دوستان فیسبوک من هستند،
02:59
and I figuredشکل گرفته my articleمقاله
in the Newجدید Yorkیورک Timesبار
54
167640
2576
و مقاله من در ستون نیویورک تایمز
03:02
would probablyشاید get a fewتعداد کمی thousandهزار viewsنمایش ها.
55
170240
2800
ممکن هست چند صد هزار نفر آن را ببینند.
03:06
And that feltنمد like a lot of attentionتوجه
56
174080
2776
و احساس کردم که توجه زیادی
03:08
on a relativelyبه طور نسبی newجدید relationshipارتباط.
57
176880
3176
یکباره بر روی یک رابطه نسبتا جدید است.
03:12
But as it turnedتبدیل شد out, I had no ideaاندیشه.
58
180080
3280
اما همانطور که معلوم شد، من هیچ ایده‌ای نداشتم.
03:16
So the articleمقاله was publishedمنتشر شده onlineآنلاین
59
184240
1896
خب مقاله بصورت آنلاین
03:18
on a Fridayجمعه eveningشب,
60
186160
2056
در عصر جمعه منتشر شد،
03:20
and by Saturdayشنبه, this had happenedاتفاق افتاد
to the trafficترافیک on my blogوبلاگ.
61
188240
6136
و تا شنبه، ترافیک سنگینی در وبلاگ من رخ داد.
03:26
And by Sundayیکشنبه, bothهر دو the Todayامروز Showنمایش
and Good Morningصبح Americaآمریکا had calledبه نام.
62
194400
4880
و تا روز یکشنبه، هر دو برنامه
"صبح بخیر آمریکا "و "نمایش امروز" با من تماس گرفتند.
03:32
Withinدر داخل a monthماه, the articleمقاله
would receiveدريافت كردن over 8 millionمیلیون viewsنمایش ها,
63
200720
4536
و در یک ماه، مقاله هشت میلیون بینند داشت،
03:37
and I was, to say the leastکمترین,
64
205280
2296
و حداقل می‌توانم بگویم،
03:39
underpreparedکم پیش بینی شده for this sortمرتب سازی of attentionتوجه.
65
207600
3896
برای این میزان توجه آماده نبودم.
03:43
It's one thing to work up
the confidenceاعتماد به نفس to writeنوشتن honestlyصادقانه
66
211520
2976
چیزی که هست اینه که باید اعتماد به نفس
داشته باشی تا با صداقت درباره تجربه ات
03:46
about your experiencesتجربیات with love,
67
214520
2096
درباره عشق بنویسی.
03:48
but it is anotherیکی دیگر thing to discoverكشف كردن
68
216640
2456
اما چیز دیگری که بر کشف کردن هست
03:51
that your love life
has madeساخته شده internationalبین المللی newsاخبار --
69
219120
2976
که زندگی عشقی تو خبر بین‌المللی ساخته شد--
03:54
(Laughterخنده)
70
222120
1216
( خنده)
03:55
and to realizeتحقق بخشیدن
that people acrossدر سراسر the worldجهان
71
223360
3816
و بفهمید که
مردم سراسر جهان
03:59
are genuinelyواقعا investedسرمایه گذاری کرد
in the statusوضعیت of your newجدید relationshipارتباط.
72
227200
4976
روی رابطه جدید
شما سرمایه‌گذاری می‌کنند.
04:04
(Laughterخنده)
73
232200
2176
( خنده)
04:06
And when people calledبه نام or emailedایمیل فرستاده شده,
whichکه they did everyهرکدام day for weeksهفته ها,
74
234400
4816
و هنگامی که مردم برای هفته‌ها به
تو تلفن یا ایمل می‌زنند،
04:11
they always askedپرسید: the sameیکسان questionسوال first:
75
239240
3336
در ابتدا همیشه از تو پرسش‌های
مشابهی را می‌پرسند:
04:14
are you guys still togetherبا یکدیگر?
76
242600
2656
یا شما هنوز با هم هستید؟
04:17
In factواقعیت, as I was preparingآماده كردن this talk,
77
245280
2336
در حقیقت، زمانی که
این سخنرانی را آماده می‌کردم،
04:19
I did a quickسریع searchجستجو کردن of my emailپست الکترونیک inboxصندوق ورودی
78
247640
2256
در ایمل‌هایم جمله"آیا هنوز با هم هستید"
04:21
for the phraseعبارت "Are you still togetherبا یکدیگر?"
79
249920
1936
را جستجو کردم،
04:23
and severalچند messagesپیام ها
poppedظاهر شد up immediatelyبلافاصله.
80
251880
2696
و چندین پیام بلافاصله بالا آمد.
04:26
They were from studentsدانش آموزان and journalistsروزنامه نگاران
81
254600
2655
آنها دانشجوان و روزنامه‌نگاران
04:29
and friendlyدوستانه strangersغریبه ها like this one.
82
257279
3017
و دوستانی بودند که بطور غریبی این را دوست داشتند.
04:32
I did radioرادیو interviewsمصاحبه ها and they askedپرسید:.
83
260320
2456
من مصاحبه رادیویی داشتم و از من این را پرسیدند.
04:34
I even gaveداد a talk, and one womanزن
shoutedفریاد زد: up to the stageمرحله,
84
262800
3936
حتی یک سخنرانی داشتم، و یک زنی فریاد زد،
04:38
"Hey Mandyمندی, where'sکجاست؟ your boyfriendدوست پسر?"
85
266760
3336
"هی ، مندی، دوست پسرت کجاست؟"
04:42
And I promptlyبی درنگ turnedتبدیل شد brightروشن است redقرمز.
86
270120
3296
و من سرخ شدم.
04:45
I understandفهمیدن that this
is partبخشی of the dealمعامله.
87
273440
2816
فهمیدم این بخشی از داستان هست.
04:48
If you writeنوشتن about your relationshipارتباط
in an internationalبین المللی newspaperروزنامه,
88
276280
3536
اگر تو درباره رابطت در روزنامه‌های بین المللی بنویسی،
04:51
you should expectانتظار people
to feel comfortableراحت askingدرخواست about it.
89
279840
3656
باید انتظار داشته باشی که مردم احساس
راحتی بکنند تا از تو درابن باره سوال کنند.
04:55
But I just wasn'tنبود preparedآماده شده
for the scopeمحدوده of the responseواکنش.
90
283520
4936
اما من آمادگی فرار از پاسخ را نداشتم.
05:00
The 36 questionsسوالات seemبه نظر می رسد
to have takenگرفته شده on a life of theirخودشان ownخودت.
91
288480
3856
به نظر می‌رسید این ۳۶ پرسش وارد زندگی آنها شده بود.
05:04
In factواقعیت, the Newجدید Yorkیورک Timesبار
publishedمنتشر شده a follow-upپیگیری articleمقاله
92
292360
3416
در حقیقت، نیویورک مقاله دیگر به دنبال این
05:07
for Valentine'sولنتاین Day,
93
295800
1216
برای روز ولنتاینز منتشر کرد،
05:09
whichکه featuredویژه readers'خوانندگان experiencesتجربیات
of tryingتلاش کن the studyمطالعه themselvesخودشان,
94
297040
4496
که تجربیات خوانندگان برای مطالعه بر
روی خودشان با درجات مختلفی
05:13
with varyingمتفاوت است degreesدرجه of successموفقیت.
95
301560
2280
از موفقیت را برجسته می‌کرد.
05:16
So my first impulseضربان قلب
in the faceصورت of all of this attentionتوجه
96
304960
4216
خب اولین برخورد من با حقیقت همه این توجه‌ ها
05:21
was to becomeتبدیل شدن به very protectiveمحافظ
of my ownخودت relationshipارتباط.
97
309200
3440
تبدیل به حفاظت از رابطه خودم شد.
05:25
I said no to everyهرکدام requestدرخواست
for the two of us
98
313920
3016
من به هر درخواستی برای هر ما
05:28
to do a mediaرسانه ها appearanceظاهر togetherبا یکدیگر.
99
316960
2336
برای ظاهر شدن در رساناها بود،
05:31
I turnedتبدیل شد down TVتلویزیون interviewsمصاحبه ها,
100
319320
1696
من مصاحبه تلویزیونی را نپذیرفتم،
05:33
and I said no to everyهرکدام requestدرخواست
for photosعکس ها of the two us.
101
321040
4136
و به هر تقاضایی برای
عکسبرداری از ما گفتم نه.
05:37
I think I was afraidترسیدن that we would becomeتبدیل شدن به
102
325200
2576
فکر می‌کنم می‌ترسیدم که ما به
05:39
inadvertentغفلت iconsآیکون ها
for the processروند of fallingافتادن in love,
103
327800
4136
ایکون ناخواسته برای فرآیند
عاشق شدم تبدیل شویم،
05:43
a positionموقعیت I did not at all
feel qualifiedواجد شرایط for.
104
331960
3720
موقعیتی که احساس می‌کردم
برای اینکاراصلا مناسب نیست.
05:48
And I get it:
105
336760
2456
و من این را دریافتم:
05:51
people didn't just want to know
if the studyمطالعه workedکار کرد,
106
339240
2776
مردم نمی‌خواهستند بدانند که آیا
این مطالعه درست بود یا نه،
05:54
they wanted to know if it really workedکار کرد:
107
342040
2936
آنها می‌خواستند بدانند آیا این واقعا کار می‌کند:
05:57
that is, if it was capableقادر به
of producingتولید love that would last,
108
345000
4696
آیا این می‌تواند باعث
عاشق شدن بشود و باقی بماند،
06:01
not just a flingپرت کردن, but realواقعی love,
sustainableپایدار love.
109
349720
5376
نه اینک تنها یک احساس آنی باشد،
عشق واقعی، عشق پایدار.
06:07
But this was a questionسوال
I didn't feel capableقادر به of answeringپاسخ دادن.
110
355120
4096
اما این پرسشی بود که من توانایی
پاسخ دادن به آن را نداشتم.
06:11
My ownخودت relationshipارتباط
was only a fewتعداد کمی monthsماه ها oldقدیمی,
111
359240
2696
رابطه خود من تنها عمر چند ماهه داشت،
06:13
and I feltنمد like people were askingدرخواست
the wrongاشتباه questionسوال in the first placeمحل.
112
361960
4760
و احساس کردم که مردم پرسش
اشتباهی در وهله اول می‌کنند.
06:20
What would knowingدانستن whetherچه or not
we were still togetherبا یکدیگر really tell them?
113
368040
4136
دانستن اینکه ایا ما هنوز با هم هستیم یا نه؟
06:24
If the answerپاسخ was no,
114
372200
1656
اگر پاسخ خیر بود،
06:25
would it make the experienceتجربه
of doing these 36 questionsسوالات
115
373880
3976
ارزش تجربه ۳۶ پرسشی
06:29
any lessکمتر worthwhileارزشمند?
116
377880
2200
کم می‌شد؟
06:32
Drدکتر. Arthurآرتور Aronآرون first wroteنوشت
about these questionsسوالات
117
380800
2776
دکتر آرتور ارن ابتدا درباره این سوالات
06:35
in this studyمطالعه here in 1997,
118
383600
4376
در مطالعه ای در سال ۱۹۹۷ نوشت،
06:40
and here, the researcher'sمحقق goalهدف
was not to produceتولید کردن romanticرومانتیک love.
119
388000
4736
و در اینجا، هدف محقق رسیدن
به عشق رمانتیک نبود.
06:44
Insteadبجای, they wanted to fosterفاستر
120
392760
1936
در عوض، آنها می‌خواستند
06:46
interpersonalدرون فردی closenessنزدیکی
amongدر میان collegeکالج studentsدانش آموزان,
121
394720
3456
نزدیکی بین دانشحویان کالج را ایجاد کنند،
06:50
by usingاستفاده كردن what Aronآرون calledبه نام
122
398200
2736
توسط چیزی که دکتر آلن به آن
06:52
"sustainedپایدار, escalatingتشدید می شود, reciprocalمتقابل,
personalisticشخصیتی self-disclosureافشای خود."
123
400960
4896
"پایدار، افزایش، متقابل،
و بی پردگی شخصی" می‌گوید.
06:57
Soundsصدا romanticرومانتیک, doesn't it?
124
405880
2480
به نظر رومنتیک می‌ا‌‌ید، اینطور نیست؟
07:01
But the studyمطالعه did work.
125
409600
1656
اما مطالعه کار کرد.
07:03
The participantsشركت كنندگان
did feel closerنزدیک تر after doing it,
126
411280
3056
شرکت‌ کنندگان بعد از انجام این
احساس نزدیکی کردند،
07:06
and severalچند subsequentمتعاقب studiesمطالعات have alsoهمچنین
used Aron'sآرون fastسریع friendsدوستان protocolپروتکل
127
414360
5296
و چندین مطالعه بعدی نیز
ازپروتکل دوستان سریع آرون استفاده می‌کنند
07:11
as a way to quicklyبه سرعت createايجاد كردن
trustاعتماد and intimacyصمیمیت betweenبین strangersغریبه ها.
128
419680
4136
برای اینکه اعتماد بین غریبه‌ها را سریعا بوجود آوردند.
07:15
They'veآنها دارند used it betweenبین membersاعضا
of the policeپلیس and membersاعضا of communityجامعه,
129
423840
3429
آنها از این بین اعضا پلیس و جوامع استفاده می‌کنند،
07:19
and they'veآنها دارند used it betweenبین people
of opposingمخالفت politicalسیاسی ideologiesایدئولوژی ها.
130
427293
3560
و برای افراد با دید گاهای سیاسی مخالف نیز ایتفاده می کنند.
07:23
The originalاصلی versionنسخه of the storyداستان,
131
431800
1776
نسخه اصلی این داستان،
07:25
the one that I triedتلاش کرد last summerتابستان,
132
433600
2496
همان که من تابستان گذشته بکار بردم*
07:28
that pairsجفت the personalشخصی questionsسوالات
with fourچهار minutesدقایق of eyeچشم contactتماس,
133
436120
4216
پرسش شخصی همرا با ۴ دقیقه ارتباط چشمی همراه بود،
07:32
was referencedاشاره کرد in this articleمقاله,
134
440360
2096
در این مقاله آمده بود،
07:34
but unfortunatelyمتاسفانه it was never publishedمنتشر شده.
135
442480
2600
اما متاسفانه این هرگز منتشر نشده بود.
07:38
So a fewتعداد کمی monthsماه ها agoپیش, I was givingدادن a talk
136
446640
3016
خب چند ماه پیش، من سخنرانی در یک
07:41
at a smallکوچک liberalلیبرال artsهنر collegeکالج,
137
449680
2296
در یک کالج هنر آزاد داشتم،
07:44
and a studentدانشجو cameآمد up to me afterwardsپس از آن
138
452000
2696
و دانشجویی پس از آن آمد تا با من صحبت کنند
07:46
and he said, kindنوع of shylyخجالتی,
139
454720
1920
و با نوعی خجالت گفت،
07:49
"So, I triedتلاش کرد your studyمطالعه,
and it didn't work."
140
457360
5016
"خب، من مطالعه تو را انجام دادم،
و این کار نکرد."
07:54
He seemedبه نظر می رسید a little mystifiedعارفانه by this.
141
462400
3256
به نظر می رسید که
کمی بهت زده بود.
07:57
"You mean, you didn't fallسقوط in love
with the personفرد you did it with?" I askedپرسید:.
142
465680
4776
پرسیدم،"بله، منظورت اینکه،
تو عاشق کسی که باهاش بودی نشدی؟"
08:02
"Well..." He pausedمتوقف شد.
143
470480
2416
با مکث گفت،"خوب..."
08:04
"I think she just wants to be friendsدوستان."
144
472920
2480
"فکر می کنم او فقط می‌خواهد دوست من باشد."
08:09
"But did you becomeتبدیل شدن به
better friendsدوستان?" I askedپرسید:.
145
477480
3736
پرسیدم، "آیا دوستان نزدیکتری شدیدت؟"
08:13
"Did you feel like you got to really
know eachهر یک other after doing the studyمطالعه?"
146
481240
3656
"آیا احساس کردی که بعد از این مطالع
همدیگر را واقعا بهتر می شناسید"
08:16
He noddedسرش را تکان داد.
147
484920
1296
او سر تکان داد.
08:18
"So, then it workedکار کرد," I said.
148
486240
2936
گفتم،"خب، پس این کار کرد."
08:21
I don't think this is the answerپاسخ
he was looking for.
149
489200
4216
فکر نمی‌کنم این پاسخی بود که او واقعا به دنبالش بود.
08:25
In factواقعیت, I don't think this is the answerپاسخ
that any of us are looking for
150
493440
4336
در حقیقت، وقتی پای عشق در میان می‌آید ،
فکر نمی‌کنم این پاسخی باشد
08:29
when it comesمی آید to love.
151
497800
2256
که کسی به دنبالش باشد.
08:32
I first cameآمد acrossدر سراسر this studyمطالعه
152
500080
1736
من برای اولین بار وقتی که
08:33
when I was 29
153
501840
1456
۲۹ ساله بودم ایم مطالعه را شروع کردم
08:35
and I was going throughاز طریق
a really difficultدشوار breakupشکسته شدن.
154
503320
3416
و بعد از یک جدایی واقعا سختی بود.
08:38
I had been in the relationshipارتباط
sinceاز آنجا که I was 20,
155
506760
2616
من از بیست سالگی در این رابطه بودم،
08:41
whichکه was basicallyاساسا my entireکل adultبالغ life,
156
509400
2776
که اساسا تمامی زندگی بزرگسالی من بود،
08:44
and he was my first realواقعی love,
157
512200
2096
و او اولین عشق واقعی من بود،
08:46
and I had no ideaاندیشه how or if
I could make a life withoutبدون him.
158
514320
5096
و هیچ ایده‌ای نداشتم که چگونه و
آیا می‌توانم بدون او زندگی کنم.
08:51
So I turnedتبدیل شد to scienceعلوم پایه.
159
519440
2376
خب من برگشتم به علم.
08:53
I researchedتحقیق everything I could find
about the scienceعلوم پایه of romanticرومانتیک love,
160
521840
4576
من تمامی چیزهایی که می‌شد درباره علم عشق رومانتیک
دانست را درباره اش تحقیق کردم،
08:58
and I think I was hopingامید that it mightممکن
somehowبه نحوی inoculateتلقیح me from heartacheدل درد.
161
526440
5096
و فکر می کنم امیدوار بودم که ممکن است
به نحوی من را در برابر اندوه واکسینه کند.
09:03
I don't know if I realizedمتوجه شدم
this at the time --
162
531560
2640
نمی‌دانم که آیا در آن زمان این را درک کرده بودم یانه--
09:07
I thought I was just doing researchپژوهش
for this bookکتاب I was writingنوشتن --
163
535120
3296
فکر کردم تنها برای نوشتن
یک کتاب تحقیق می‌کنم--
09:10
but it seemsبه نظر می رسد really obviousآشکار in retrospectنگاهی به گذشته.
164
538440
3416
اما با نگاه به گذشته ،
به نظر می‌اید این کاملا روشن بوده است.
09:13
I hopedامیدوار بودم that if I armedمسلح myselfخودم
with the knowledgeدانش of romanticرومانتیک love,
165
541880
4416
امیدوار بودم که خودم را با دانش
در برابر عشق رومنتیک مسلح کنم،
09:18
I mightممکن never have to feel
as terribleوحشتناک and lonelyتنهایی as I did then.
166
546320
4640
من هرگز نباید احساس وحشتناک و تنهایی که
بعد از آن اتفاق افتاده بود را دیگر داشته باشم.
09:24
And all this knowledgeدانش
has been usefulمفید است in some waysراه ها.
167
552320
4296
و تمامی این دانش و آگاهی به طریقی مفید بودند.
09:28
I am more patientصبور with love.
I am more relaxedآرامش.
168
556640
3296
من الان دربرار عشق صبورتر و راحتر هستم.
09:31
I am more confidentمطمئن
about askingدرخواست for what I want.
169
559960
3576
درباره آنچه که میخواهم مطمئن تر هستم.
09:35
But I can alsoهمچنین see myselfخودم more clearlyبه وضوح,
170
563560
3736
اما من خودم را نیز واضح‌تر می‌توانم ببینم،
09:39
and I can see that what I want
is sometimesگاه گاهی more
171
567320
4256
و می‌بینم آنچه که می‌خواهم گاهی بیشتری هست
09:43
than can reasonablyمنطقی be askedپرسید: for.
172
571600
3056
از اینکه بتوان منطقا درخواست شود..
09:46
What I want from love is a guaranteeضمانت,
173
574680
3456
چیزی که من از عشق می‌خواهم یک ضمانت هست،
09:50
not just that I am lovedدوست داشتنی todayامروز
174
578160
2216
نه اینکه من امروز عاشقم
09:52
and that I will be lovedدوست داشتنی tomorrowفردا,
175
580400
2416
و فردا هم عاشق خواهم بود،
09:54
but that I will continueادامه دهید to be lovedدوست داشتنی
by the personفرد I love indefinitelyبه طور نامحدود.
176
582840
5200
اما من سعی می‌کنم توسط کسی که عشق نامحدود به او دارم،
عشق ورزیده شوم.
10:01
Maybe it's this possibilityامکان پذیری of a guaranteeضمانت
177
589240
3496
شاید این امکانی باشد برای تضمین
10:04
that people were really askingدرخواست about
178
592760
1976
آنچه که مردم واقعا درباره‌اش سوال می کنند باشد
10:06
when they wanted to know
if we were still togetherبا یکدیگر.
179
594760
2720
هنگامی که می خواهند بدانند
آیا ما هنوز هم با هم هستیم یا نه.
10:10
So the storyداستان that the mediaرسانه ها told
about the 36 questionsسوالات
180
598800
3936
خب موضوعی که رسانها ها درباره ۳۶ سوال گفتند
10:14
was that there mightممکن be
a shortcutمیانبر to fallingافتادن in love.
181
602760
3296
این بود که شاید راه میانبری برای اینکه عاشق شوید باشد.
10:18
There mightممکن be a way to somehowبه نحوی
mitigateکاهش some of the riskخطر involvedگرفتار,
182
606080
3736
ممکن است راهی باشد به نحوی خطر
برخی درگیرها کاسته شود،
10:21
and this is a very appealingجذاب storyداستان,
183
609840
2616
و این موضوع بسیار جذابی هست،
10:24
because fallingافتادن in love feelsاحساس می کند amazingحیرت آور,
184
612480
3176
زیرا عاشق شد احساس بسیار خوبی دارد،
10:27
but it's alsoهمچنین terrifyingوحشتناک.
185
615680
2736
اما همچنین ترسناک هم هست.
10:30
The momentلحظه you admitاقرار کردن to lovingبا محبت someoneکسی,
186
618440
2576
زمانی که شما عشق‌تان را به کسی اعتراف می‌کنید،
10:33
you admitاقرار کردن to havingداشتن a lot to loseاز دست دادن,
187
621040
2640
اعتراف می‌کنید که خیلی چیزها را
دارید که از دست خواهید داد،
10:36
and it's trueدرست است that these questionsسوالات
do provideفراهم کند a mechanismمکانیسم
188
624640
4216
و این حقیقت دارد که این پرسش‌ها
مکانیزمی را برای شناخت سریع فردی
10:40
for gettingگرفتن to know someoneکسی quicklyبه سرعت,
189
628880
2296
فراهم می‌اورد،
10:43
whichکه is alsoهمچنین a mechanismمکانیسم for beingبودن knownشناخته شده,
190
631200
2536
ضمن اینکه مکانیزمی برای اینکه
شناخته شوید را نیز فراهم می‌اورد،
10:45
and I think this is the thing
that mostاکثر of us really want from love:
191
633760
4456
و فکر می کنم این چیزیست
که بیشتر ما از عشق می‌خواهیم:
10:50
to be knownشناخته شده, to be seenمشاهده گردید, to be understoodفهمید.
192
638240
4080
شناخته شویم، دیده شویم، درک شویم.
10:55
But I think when it comesمی آید to love,
193
643200
1936
اما فکر می‌کنم هنگامی موضوع عشق پیش میآید،
10:57
we are too willingمایلم to acceptقبول کردن
the shortکوتاه versionنسخه of the storyداستان.
194
645160
4496
ما تمایل داریم که نسخه کوتاه
از داستان را قبول کنیم.
11:01
The versionنسخه of the storyداستان that asksمی پرسد,
"Are you still togetherبا یکدیگر?"
195
649680
3576
نسخه‌ای از داستان که می پرسد،
"آیا هنوز با هم هستید؟"
11:05
and is contentمحتوا with a yes or no answerپاسخ.
196
653280
3120
و با بله یا خیر مرتبط هست.
11:09
So ratherنسبتا than that questionسوال,
197
657560
1936
خب به جای این من پیشنهاد می‌دهم،
11:11
I would proposeپیشنهاد میکنم we askپرسیدن
some more difficultدشوار questionsسوالات,
198
659520
3656
پرسش‌های مشکل تری را بپرسیم،
11:15
questionsسوالات like:
199
663200
1200
پرسش هایی مانند این:
11:17
How do you decideتصميم گرفتن who deservesسزاوار است your love
200
665080
3016
چگونه تصمیم می‌گیری
که چه کسی لیافت عشق تو را دارد
11:20
and who does not?
201
668120
1240
و چه کسی این لیاقت را ندارد؟
11:22
How do you stayاقامت کردن in love
when things get difficultدشوار,
202
670840
3256
چگونه عاشق باقی می‌مانی
هنگامی که مشکلات پیش می‌آید،
11:26
and how do you know
when to just cutبرش and runاجرا کن?
203
674120
2520
و چطور می دانی که چه موقع
ارتباطت را قطع کنی و بروی؟
11:29
How do you liveزنده with the doubtشک
204
677880
1896
چگونه با شک در رابطه ای
11:31
that inevitablyبه ناچار creepsخزنده
into everyهرکدام relationshipارتباط,
205
679800
3016
که در آن به ناچار با احتیاط حرکت
می‌کنی می توانی زندگی کنی ،
11:34
or even harderسخت تر,
206
682840
1616
و حتی شاید پرسشی سخت‌تر،
11:36
how do you liveزنده with your partner'sشریک زندگی doubtشک?
207
684480
2360
چگونه با شک با شریکت زندگی‌میکنی؟
11:39
I don't necessarilyلزوما know
the answersپاسخ ها to these questionsسوالات,
208
687800
3616
من پاسخ این پرسش ها را الزاما نمی‌دانم،
11:43
but I think they're an importantمهم startشروع کن
at havingداشتن a more thoughtfulمتفکر conversationگفتگو
209
691440
5136
اما فکر می‌کنم اینها شروع
مهمی برای یک گفتگوی عقلایی
11:48
about what it meansبه معنای to love someoneکسی.
210
696600
2160
درباره اینکه عشق برای شخص چه معنایی دارد.
11:52
So, if you want it,
211
700080
2336
خب، اگر این را می‌خواهید،
11:54
the shortکوتاه versionنسخه of the storyداستان
of my relationshipارتباط is this:
212
702440
4296
داستان کوتاه رابطه من این هست:
11:58
a yearسال agoپیش, an acquaintanceآشنایی
and I did a studyمطالعه
213
706760
3096
یک سال پیش، من با یکی از آشنایانم یک مطالعه را
12:01
designedطراحی شده to createايجاد كردن romanticرومانتیک love,
214
709880
2696
برای ایجاد عشق رومانتیک طراحی کردیم،
12:04
and we fellسقوط in love,
215
712600
1696
و ما عاشق هم شدیم،
12:06
and we are still togetherبا یکدیگر,
216
714320
1856
و ما هنوز با هم هستیم،
12:08
and I am so gladخوشحالم.
217
716200
2160
و من از این بابت خیلی خوشحالم .
12:11
But fallingافتادن in love is not
the sameیکسان thing as stayingاقامت in love.
218
719040
4760
اما عاشق شدن مثل در عشق باقی ماندن نیست.
12:16
Fallingسقوط in love is the easyآسان partبخشی.
219
724440
2400
عاشق شد بخش آسان داستان هست.
12:20
So at the endپایان of my articleمقاله, I wroteنوشت,
"Love didn't happenبه وقوع پیوستن to us.
220
728360
4376
خب در پایان مقاله‌ام، نوشتم،
"عشق برای ما اتفاق نیفتاد.
12:24
We're in love because we eachهر یک
madeساخته شده the choiceانتخابی to be."
221
732760
3296
ما عاشق هم شدیم زیرا ما انتخاب کردیم که
عاشق باشیم."
12:28
And I cringeریزش a little
when I readخواندن that now,
222
736080
4176
و حالا که این را می‌خوانم عضلاتم منقبض می‌شود،
12:32
not because it isn't trueدرست است,
223
740280
2296
نه به دلیل اینکه این درست نیست،
12:34
but because at the time,
I really hadn'tتا به حال نیست consideredدر نظر گرفته شده
224
742600
3216
بلکه به دلیل اینکه در آن زمان،
من واقعا توجه نداشتم
12:37
everything that was containedحاوی
in that choiceانتخابی.
225
745840
3616
که همه چیز در این انتخاب موجود هست.
12:41
I didn't considerدر نظر گرفتن how manyبسیاری timesبار
we would eachهر یک have to make that choiceانتخابی,
226
749480
5216
من توچه نداشتم چند بار
هریک از ما باید این انتخاب را بکنیم،
12:46
and how manyبسیاری timesبار I will continueادامه دهید
to have to make that choiceانتخابی
227
754720
3576
و چند بار من باید این انتخاب کردن را ادامه دهیم
12:50
withoutبدون knowingدانستن whetherچه or not
he will always chooseانتخاب کنید me.
228
758320
3816
بدون اینکه بدانم آیا او همواره
من را انتخاب خواهد کرد یا نه.
12:54
I want it to be enoughکافی to have askedپرسید:
and answeredجواب داد 36 questionsسوالات,
229
762160
5496
من می‌خواستم این به قدری باشد
که من این ۳۶ پرسش را پاسخ دهم
12:59
and to have chosenانتخاب شده to love someoneکسی
so generousسخاوتمندانه and kindنوع and funسرگرم کننده
230
767680
5216
وحق انتخاب برای اینکه عاشق کسی شوم که
بخشنده، مهربان و دوست داشتی باشد
13:04
and to have broadcastپخش that choiceانتخابی
in the biggestبزرگترین newspaperروزنامه in Americaآمریکا.
231
772920
5000
و این انتخاب در بزرگترین روزنامه آمریکا گزارش شود.
13:10
But what I have doneانجام شده insteadبجای
is turnدور زدن my relationshipارتباط
232
778880
3096
اما به جای آن من رابطه ام را به
13:14
into the kindنوع of mythاسطوره
I don't quiteکاملا believe in.
233
782000
4176
نوعی اسوره وتغییر دادم
که من خیلی به این عقیده ندارم.
13:18
And what I want, what perhapsشاید
I will spendخرج کردن my life wantingمیخواهم,
234
786200
4256
و چیزی که من می‌خواهم،
چیزی که شاد من زندگیم را صرف انتظارکشیدن برای آن کردم،
13:22
is for that mythاسطوره to be trueدرست است.
235
790480
2696
این هست که این اسطوره به حقیقت بپوندد.
13:25
I want the happyخوشحال endingپایان دادن
impliedضمنی by the titleعنوان to my articleمقاله,
236
793200
4776
من پایان خوش ضمنی را برای مقاله‌ام می‌خواهم،
13:30
whichکه is, incidentallyاتفاقا,
237
798000
1496
که اتفاقا،
13:31
the only partبخشی of the articleمقاله
that I didn't actuallyدر واقع writeنوشتن.
238
799520
3656
این تنها بخشی از مقاله هست
که من آن را واقعا ننوشتم.
13:35
(Laughterخنده)
239
803200
3296
( خنده)
13:38
But what I have insteadبجای is the chanceشانس
to make the choiceانتخابی to love someoneکسی,
240
806520
4696
اما آنچه که من در عوض می‌خواهم شانس
داشتن انتخاب برای عشق ورزیدن به یک نفر باشد،
13:43
and the hopeامید that he will chooseانتخاب کنید
to love me back,
241
811240
3456
و امید اینکه او نیز من را برای عشق ورزیدن برگزیند،
13:46
and it is terrifyingوحشتناک,
242
814720
2696
و این وحشتناک است،
13:49
but that's the dealمعامله with love.
243
817440
1736
اما این معامله با عشق هست.
13:51
Thank you.
244
819200
1240
سپاسگزارم.

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Mandy Len Catron - Writer
Mandy Len Catron explores love stories.

Why you should listen

Originally from Appalachian Virginia, Mandy Len Catron is a writer living and working in Vancouver, British Columbia. Her book How to Fall in Love with Anyone, is available for preorder on Amazon. Catron's writing has appeared in the New York Times, The Washington Post, and The Walrus, as well as literary journals and anthologies. She writes about love and love stories at The Love Story Project and teaches English and creative writing at the University of British Columbia. Her article "To Fall in Love with Anyone, Do This" was one of the most popular articles published by the New York Times in 2015.

More profile about the speaker
Mandy Len Catron | Speaker | TED.com