ABOUT THE SPEAKER
Atul Gawande - Surgeon, writer, public health innovator
Surgeon and public health professor by day, writer by night, Atul Gawande explores how doctors can dramatically improve their practice using approaches as simple as a checklist – or coaching.

Why you should listen

Atul Gawande is author of several best-selling books, including Complications: A Surgeon's Notes on an Imperfect ScienceBetter: A Surgeon's Notes on Performance, Being Mortal: Medicine and What Matters in the End and The Checklist Manifesto.

He is also a surgeon at Brigham and Women’s Hospital in Boston, a staff writer for The New Yorker and a professor at Harvard Medical School and the Harvard School of Public Health. He has won the Lewis Thomas Prize for Writing about Science, a MacArthur Fellowship and two National Magazine Awards. In his work in public health, he is Executive Director of Ariadne Labs, a joint center for health systems innovation and chair of Lifebox, a nonprofit organization making surgery safer globally.

In June 2018, Gawande was chosen to lead the new healthcare company set up by Amazon, JPMorgan and Berkshire Hathaway.

Photo: Aubrey Calo

More profile about the speaker
Atul Gawande | Speaker | TED.com
TED2017

Atul Gawande: Want to get great at something? Get a coach

آتول گاوانده: می‌خواهید در کارتان سرآمد شوید؟ مربی بگیرید

Filmed:
3,174,731 views

وقتی همه چیز پیچیده است چطور پیشرفت کنیم؟ آتول گاوانده این پرسش را با دقت یک جراح، موشکافی کرده است. او آنچه را که گمان می‌کند کلید راه باشد، با دیگران در میان می‌گذارد:‌ گرفتن یک مربی خوب تا تصویری دقیق‌تر از واقعیت ما ارائه دهد، عادات تفکر مثبت را در ما نهادینه کند، و اعمال ما را تجزیه کرده و کمکمان کند تا آنها را بازسازی کنیم. گاوانده می‌گوید، «مهم نیست که الان چقدر در کارتان خوبید، مهم این است که در آینده چقدر خوب خواهید بود.»
- Surgeon, writer, public health innovator
Surgeon and public health professor by day, writer by night, Atul Gawande explores how doctors can dramatically improve their practice using approaches as simple as a checklist – or coaching. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
I don't come to you todayامروز as an expertکارشناس.
0
760
1896
امروز به عنوان یک کارشناس
پیش شما نیامده‌ام.
00:14
I come to you as someoneکسی
who has been really interestedعلاقه مند
1
2680
2936
به عنوان کسی اینجا هستم
که به شدت علاقمند است
00:17
in how I get better at what I do
2
5640
3056
به این مسئله که چطور می‌توانم
در کاری که می‌کنم بهتر شوم
00:20
and how we all do.
3
8720
1240
و این که همه ما
چطور می‌توانیم چنین کنیم.
00:23
I think it's not just
how good you are now,
4
11000
2056
به گمان من فقط این نیست که
شما الان چقدر در این کار واردید،
00:25
I think it's how good you're going to be
that really mattersمسائل.
5
13080
2880
مهم این است که چقدر
در آینده خوب خواهید بود.
00:29
I was visitingبازدید this birthتولد centerمرکز
in the northشمال of Indiaهندوستان.
6
17000
3616
از این زایشگاه در شمال هند بازدید می‌کردم.
00:32
I was watchingتماشا کردن the birthتولد attendantsهمراهان,
7
20640
2136
ماماها را تماشا می‌کردم،
00:34
and I realizedمتوجه شدم I was witnessingشاهد in them
an extremeمفرط formفرم of this very struggleتقلا,
8
22800
4896
و متوجه نوعی قوی از
این تلاش در آنها شدم،
00:39
whichکه is how people improveبهتر کردن
in the faceصورت of complexityپیچیدگی --
9
27720
4096
که در واقع این است که افراد چگونه
در هنگام شرایط دشوار بهتر می‌شوند --
00:43
or don't.
10
31840
1200
یا نمی‌شوند.
00:46
The womenزنان here are deliveringتحویل in a regionمنطقه
11
34200
2536
این زنان در منطقه‌ای مشغول
به دنیا آوردن نوزادان هستند
00:48
where the typicalمعمول birthتولد centerمرکز
has a one-in-یک-محمدرضا20 deathمرگ rateنرخ for the babiesنوزادان,
12
36760
4320
که نرخ مرگ و میر نوزادان
در یک زایشگاه عادی یک در ۲۰ است،
00:54
and the momsمادران are dyingدر حال مرگ at a rateنرخ
tenده timesبار higherبالاتر than they do elsewhereدر جاهای دیگر.
13
42720
4120
و مادران با نرخی ده برابر بزرگتر
از جاهای دیگر می‌میرند.
00:59
Now, we'veما هستیم knownشناخته شده the criticalبحرانی practicesشیوه ها
14
47640
2616
ما با روش‌های حیاتی که قرن‌هاست
01:02
that stop the bigبزرگ killersقاتلان
in birthتولد for decadesچند دهه,
15
50280
2520
موجب مرگ و میر هنگام تولد می‌شود
آشنا‌ هستیم،
01:05
and the thing about it is
that even in this placeمحل --
16
53640
3976
و نکته‌اش اینجاست که حتی در این مکان
01:09
in this placeمحل especiallyبه خصوص,
17
57640
1416
به ویژه در این مکان،
01:11
the simplestساده ترین things are not simpleساده.
18
59080
1760
ساده‌ترین چیزها، ساده نیست.
01:13
We know for exampleمثال you should washشستشو handsدست ها
and put on cleanپاک کن glovesدستکش,
19
61400
3919
مثلاً می‌دانیم که باید دستتان را بشویید
و دستکش بپوشید،
01:18
but here,
20
66280
1296
اما اینجا،
01:19
the tapشیر is in anotherیکی دیگر roomاتاق,
21
67600
2000
شیر آب در یک اتاق دیگر است،
01:22
and they don't have cleanپاک کن glovesدستکش.
22
70400
1680
و دستکش تمیز ندارند.
01:25
To reuseاستفاده مجدد theirخودشان glovesدستکش,
23
73680
1256
آنها برای استفاده مجدد از دستکش،
01:26
they washشستشو them in this basinحوضه
of diluteرقیق کردن bleachسفید کننده,
24
74960
2760
آنها را در این تشت محلول آب ژاول می‌شویند،
01:30
but you can see there's still bloodخون
on the glovesدستکش from the last deliveryتحویل.
25
78560
3800
اما همانطوری که می‌بینید هنوز لکه‌های خون
ناشی از زایمان قبلی روی دستکش باقی است.
01:39
Tenده percentدرصد of babiesنوزادان are bornبدنیا آمدن
with difficultyمشکل breathingنفس كشيدن everywhereدر همه جا.
26
87000
3320
ده درصد از نوزادان در همه جا
با مشکلات تنفسی متولد می‌شوند.
01:43
We know what to do.
27
91440
1256
می‌دانیم که باید چه کنیم.
01:44
You dryخشک the babyعزیزم with a cleanپاک کن clothپارچه
to stimulateتحریک them to breatheتنفس کنید.
28
92720
3560
بچه را با پارچه تمیز خشک می‌کنید
تا عمل تنفس را برایشان شبیه‌سازی کنید.
01:48
If they don't startشروع کن to breatheتنفس کنید,
29
96920
1696
اگر شروع به تنفس نکنند،
01:50
you suctionمکش out theirخودشان airwaysراههای هوایی.
30
98640
1896
مجاری تنفسی‌شان را به بیرون می‌مکید.
01:52
And if that doesn't work,
you give them breathsتنفس with the babyعزیزم maskماسک.
31
100560
4936
و اگر این هم کارگر نیفتد، با ماسک
مخصوص بچه‌ها، به آنها تنفس می‌دهید.
01:57
But these are skillsمهارت ها that they'veآنها دارند learnedیاد گرفتم
mostlyاغلب from textbooksکتاب های درسی,
32
105520
4256
اما اینها مهارت‌هایی هستند که عمدتا
از کتاب‌های درسی آموخته می‌شوند.
02:01
and that babyعزیزم maskماسک is brokenشکسته شده.
33
109800
2320
و این ماسک خراب است.
02:09
In this one disturbingمزاحم imageتصویر for me
34
117600
2376
در این عکس که برای من آزاردهنده است
02:12
is a pictureعکس that bringsبه ارمغان می آورد home
just how direوخیم the situationوضعیت is.
35
120000
4120
نشان‌دهنده وخامت اوضاع است.
02:17
This is a babyعزیزم 10 minutesدقایق after birthتولد,
36
125040
2336
این بچه‌ای ده دقیقه بعد از تولد است،
02:19
and he's aliveزنده است,
37
127400
1200
و زنده است،
02:22
but only just.
38
130039
1201
اما فقط زنده است.
02:24
No cleanپاک کن clothپارچه,
39
132160
1376
هیچ پارچه تمیزی در کار نیست،
02:25
has not been driedخشک شده,
40
133560
1280
خشک نشده،
02:27
not warmingگرمایش skinپوست to skinپوست,
41
135680
1560
گرمای انتقالی از پوست به پوست
وجود ندارد،
02:31
an unsterileنابارور clampگیره acrossدر سراسر the cordطناب.
42
139440
2160
با گیره‌ای غیراستریل روی نافش.
02:34
He's an infectionعفونت waitingدر انتظار to happenبه وقوع پیوستن,
43
142160
1776
او در انتظار عفونت است،
02:35
and he's losingاز دست دادن
his temperatureدرجه حرارت by the minuteدقیقه.
44
143960
2640
و هر دقیقه درجه حرارتش افت می‌کند.
02:41
Successfulموفقیت آمیز childکودک deliveryتحویل
requiresنیاز دارد a successfulموفق شدن teamتیم of people.
45
149120
4136
به دنیا آوردن موفقیت آمیز نوزاد،
مستلزم تیمی کارآزموده است.
02:45
A wholeکل teamتیم has to be
skilledماهر and coordinatedهماهنگ شده;
46
153280
2216
تمام گروه باید ماهر و هماهنگ عمل کند،
02:47
the nursesپرستاران who do the deliveriesتحویل
in a placeمحل like this,
47
155520
2976
پرستارانی که در اماکنی از این قبیل
کار زایمان انجام می‌دهند،
02:50
the doctorدکتر who backsعقب them up,
48
158520
1656
پزشکانی که آنان را حمایت می‌کنند،
02:52
the supplyعرضه clerkمنشی who'sچه کسی است responsibleمسئول
for 22 criticalبحرانی drugsمواد مخدر and suppliesتدارکات
49
160200
4576
انبارداری که مسئول است
تا ۲۲ دارو و ملزومات دیگر
02:56
beingبودن in stockموجودی and at the bedsideبستر,
50
164800
2376
در انبار و سر تخت بیمار موجود باشد،
02:59
the medicalپزشکی officerافسر in chargeشارژ,
51
167200
1576
مامور پزشکی‌ای که،
03:00
responsibleمسئول for the qualityکیفیت
of the wholeکل facilityامکانات.
52
168800
3000
مسئول کیفیت کل مرکز تجهیزات است.
03:05
The thing is they are all
experiencedبا تجربه professionalsحرفه ای ها.
53
173000
3280
مسئله این است که آنها
همگی حرفه‌ای و باتجربه‌اند.
03:09
I didn't meetملاقات anybodyهر شخصی who hadn'tتا به حال نیست been
partبخشی of thousandsهزاران نفر of deliveriesتحویل.
54
177800
4760
همه‌شان در هزاران مورد زایمان
مشارکت داشتند.
03:15
But againstدر برابر the complexitiesپیچیدگی ها
that they faceصورت,
55
183360
2696
اما علی‌رغم پیچیدگی‌هایی
که با آن مواجه بودند،
03:18
they seemبه نظر می رسد to be at theirخودشان limitsمحدودیت ها.
56
186080
2040
به نظر می‌رسید
که به مرز رسیده بود.
03:21
They were not gettingگرفتن better anymoreدیگر.
57
189120
2600
بهتر از آن نمی‌توانستند باشند.
03:25
It's how good you're going to be
that really mattersمسائل.
58
193360
3440
مهم این است که شما تا کجا می‌توانید
در کارتان خبره شوید.
03:32
It pressesپرس می کند on a fundamentalاساسی questionسوال.
59
200200
2520
این همان سوال بنیادین را مطرح می‌کند.
03:35
How do professionalsحرفه ای ها
get better at what they do?
60
203240
4080
افراد حرفه‌ای چطور در کارشان
بهتر و بهتر می‌شوند؟
03:39
How do they get great?
61
207880
1256
چطور عالی می‌شوند؟
03:41
And there are two viewsنمایش ها about this.
62
209160
1696
در این باره دو دیدگاه وجود دارد.
03:42
One is the traditionalسنتی pedagogicalpedagogical viewچشم انداز.
63
210880
2000
یکی دیدگاه سنتی تحصیلی است.
03:45
That is that you go to schoolمدرسه,
64
213520
1656
این که به دانشگاه می‌روید،
03:47
you studyمطالعه, you practiceتمرین,
you learnیاد گرفتن, you graduateفارغ التحصیل,
65
215200
3616
تحصیل می‌کنید، تمرین می‌کنید،
یاد می‌گیرید، فارغ‌التحصیل می‌شوید،
03:50
and then you go out into the worldجهان
66
218840
1656
و بعد وارد جهان می‌شوید
03:52
and you make your way on your ownخودت.
67
220520
1656
و بعد خودتان راهتان را پیدا می‌کنید.
03:54
A professionalحرفه ای is someoneکسی who is capableقادر به
of managingمدیریت theirخودشان ownخودت improvementبهبود.
68
222200
4160
یک حرفه‌ای کسی است که قادر است تا
پیشرفت خودش را مدیریت کند.
03:59
That is the approachرویکرد that virtuallyعملا
all professionalsحرفه ای ها have learnedیاد گرفتم by.
69
227400
4936
این همان رویکردی است
که تمام حرفه‌ای‌ها آن را یادگرفته‌اند.
04:04
That's how doctorsپزشکان learnیاد گرفتن,
70
232360
1256
دکترها به همین روش یاد می‌گیرند،
04:05
that's how lawyersوکلا do,
71
233640
1416
وکلا همین کار را می‌کنند،
04:07
scientistsدانشمندان ...
72
235080
1280
دانشمندان،
04:09
musiciansنوازندگان.
73
237520
1200
نوازندگان موسیقی.
04:12
And the thing is, it worksآثار.
74
240960
2376
و نکته این است که این روش کار می‌کند.
04:15
Considerدر نظر گرفتن for exampleمثال legendaryافسانهای
Juilliardجیلیارد violinویولن instructorمربی Dorothyدوروتی DeLayتاخیر.
75
243360
5176
مثلا دوروتی دیلی، مدرس افسانه‌ای ویولن
در مدرسه موسیقی جولیارد را در نظر بگیرید.
04:20
She trainedآموزش دیده an amazingحیرت آور rosterفهرست
of violinویولن virtuososvirtuosos:
76
248560
3696
فهرست شاگردان فوق‌العاده او که
نوازندگان خبره ویولن شدند، بلندبالاست:‌
04:24
Midoriمیدوری, Sarahسارا Changچانگ, Itzhakایتسحاق Perlmanپرلمان.
77
252280
2536
میدوری، سارا چنگ، ایتزاک پرلمن.
04:26
Eachهر یک of them cameآمد to her as youngجوان talentsاستعدادها,
78
254840
3136
هر کدام به عنوان استعدادهای جوان
پیش او رفتند،
04:30
and they workedکار کرد with her over yearsسالها.
79
258000
2079
و سالها با او کار کردند.
04:32
What she workedکار کرد on mostاکثر, she said,
80
260640
1656
او می‌گوید، آنچه که بیش از همه
رویش کار کرده
04:34
was inculcatinginculcating in them
habitsعادات of thinkingفكر كردن and of learningیادگیری
81
262320
4536
این است که عادت تفکر و یادگیری را
ملکه ذهن شاگردانش کند
04:38
so that they could make theirخودشان way
in the worldجهان withoutبدون her
82
266880
2736
تا آنان بعد از پایان دوره،
بدون او نیز بتوانند
04:41
when they were doneانجام شده.
83
269640
1200
راهشان را در جهان پیدا کنند.
04:45
Now, the contrastingکنتراست viewچشم انداز
comesمی آید out of sportsورزش ها.
84
273200
4040
حال آن که ورزش دیدگاه مختلفی دارد.
04:50
And they say "You are never doneانجام شده,
85
278080
1840
آنها می‌گویند «شما
هیچوقت کارتان تمام نمی‌شود،
04:52
everybodyهمه needsنیاز دارد a coachمربی."
86
280800
1936
و همه به یک مربی نیاز دارند.»
04:54
Everyoneهر کس.
87
282760
1200
همه.
04:56
The greatestبزرگترین in the worldجهان needsنیاز دارد a coachمربی.
88
284400
2960
بهترین‌های جهان به مربی نیاز دارند.
05:01
So I triedتلاش کرد to think
about this as a surgeonجراح.
89
289360
2080
من به عنوان یک جراح به این‌ امر فکر کردم.
05:05
Payپرداخت someoneکسی to come
into my operatingعامل roomاتاق,
90
293640
4456
به یک نفر پول دادم
تا با من به اتاق عمل بیاید،
05:10
observeمشاهده کنید me and critiqueانتقاد me.
91
298120
2080
تا بر من نظارت و انتقاد کند.
05:14
That seemsبه نظر می رسد absurdچرند.
92
302120
1200
به نظر بی‌معنی می‌رسد.
05:16
Expertiseتجربه و تخصص meansبه معنای not needingنیازمند to be coachedمربی.
93
304560
2760
تخصص داشتن یعنی عدم نیاز به مربی.
05:20
So then whichکه viewچشم انداز is right?
94
308760
1670
پس به این ترتیب کدام دیدگاه درست است؟
05:25
I learnedیاد گرفتم that coachingمربیگری cameآمد into sportsورزش ها
as a very Americanآمریکایی ideaاندیشه.
95
313080
4720
متوجه شدم که مربی‌گری به عنوان
یک ایده کاملاً آمریکایی وارد ورزش شد.
05:30
In 1875,
96
318960
1456
در سال ۱۸۷۵،
05:32
Harvardهاروارد and Yaleییل playedبازی کرد one of the very
first American-rulesقوانین آمریکا footballفوتبال gamesبازی ها.
97
320440
4376
تیم‌های دانشگاه هاروارد و ییل در یکی از
اولین مسابقات فوتبال با قوانین آمریکایی بازی کردند.
05:36
Yaleییل hiredاستخدام شده a headسر coachمربی;
98
324840
1840
ییل یک سرمربی استخدام کرد،
05:39
Harvardهاروارد did not.
99
327600
1200
هاروارد این کار را نکرد.
05:41
The resultsنتایج?
100
329400
1216
نتیجه چی شد؟
05:42
Over the nextبعد threeسه decadesچند دهه,
101
330640
1536
در سه دهه آینده،
05:44
Harvardهاروارد wonبرنده شد just fourچهار timesبار.
102
332200
2120
هاروارد فقط چهار بار پیروز شد.
05:47
Harvardهاروارد hiredاستخدام شده a coachمربی.
103
335640
2656
هاروارد مربی استخدام کرد.
05:50
(Laughterخنده)
104
338320
1776
(خنده حاضران‌)
05:52
And it becameتبدیل شد the way that sportsورزش ها worksآثار.
105
340120
2960
و این شد نحوه عملکرد ورزش.
05:56
But is it necessaryلازم است then?
106
344000
1496
اما آیا این به معنی الزامی بودنش است؟
05:57
Does it transferانتقال into other fieldsزمینه های?
107
345520
2440
آیا وارد زمینه‌های دیگر نیز می‌شود؟
06:01
I decidedقرار بر این شد to askپرسیدن, of all people,
108
349240
2336
تصمیم گرفتم این را از همه بپرسم.
06:03
Itzhakایتسحاق Perlmanپرلمان.
109
351600
1240
ایتزاک پرلمن.
06:05
He had trainedآموزش دیده the Dorothyدوروتی DeLayتاخیر way
110
353960
2336
او با روش دوروتی دیلی آموزش دیده
06:08
and becameتبدیل شد arguablyمسلما the greatestبزرگترین
violinistویولنیست of his generationنسل.
111
356320
3240
و به یکی از چیره‌دست‌ترین نوازندگان
ویولن در نسل خود بدل شد.
06:12
One of the beautifulخوشگل things about
gettingگرفتن to writeنوشتن for "The Newجدید Yorkerیورکور"
112
360840
3376
یکی از نکات زیبای نوشتن برای نیویورکر
06:16
is I call people up,
and they returnبرگشت my phoneتلفن callsتماس می گیرد.
113
364240
2816
این است که به افراد تلفن می‌زنم،
و آنها جواب تلفنم را می‌دهند.
06:19
(Laughterخنده)
114
367080
1536
(خنده حضار)
06:20
And Perlmanپرلمان returnedبازگشت my phoneتلفن call.
115
368640
2696
و پرلمن هم به من تلفن زد.
06:23
So we endedبه پایان رسید up havingداشتن
an almostتقریبا two-hourدو ساعت conversationگفتگو
116
371360
2477
و نتیجه این شد که تقریباً
دو ساعت صحبت کردیم
06:25
about how he got
to where he got in his careerحرفه.
117
373861
3480
درباره این که او چطور به این جایگاه‌
در حرفه خود رسیده است.
06:30
And I askedپرسید: him, I said,
"Why don't violinistsویولونیست ها have coachesمربیان?"
118
378240
3080
از او پرسیدم، «چرا نوازندگان ویولن
مربی ندارند؟»
06:34
And he said, "I don't know,
119
382960
2336
او گفت، «نمی‌دانم،
06:37
but I always had a coachمربی."
120
385320
1520
ولی من همیشه مربی داشتم.»
06:39
"You always had a coachمربی?"
121
387800
2016
«همشه مربی داشتید؟»
06:41
"Oh yeah, my wifeهمسر, Tobyتوبی."
122
389840
2160
«البته، همسرم، توبی.»
06:45
They had graduatedفارغ التحصیل شد
togetherبا یکدیگر from Juilliardجیلیارد,
123
393360
3296
آنها هر دو باهم
از جولیارد فارغ‌التحصیل شدند،
06:48
and she had givenداده شده up her jobکار
as a concertکنسرت violinistویولنیست
124
396680
3536
توبی کارش به عنوان ویولنیست کنسرت را
رها کرد
06:52
to be his coachمربی,
125
400240
1376
تا مربی او شود،
06:53
sittingنشسته in the audienceحضار,
126
401640
1456
بین مخاطبان می‌نشیند،
06:55
observingرعایت him and givingدادن him feedbackبازخورد.
127
403120
2376
او را بررسی می‌کند و درباره‌اش نظر می‌دهد.
06:57
"Itzhakایتسحاق, in that middleوسط sectionبخش,
128
405520
2896
«ایتزاک، در فلان قطعه،
07:00
you know you soundedصدای
a little bitبیت mechanicalمکانیکی.
129
408440
2160
انگار یک مقدار نواختنت
حالت مکانیکی داشت.
07:03
What can you differentlyمتفاوت است nextبعد time?"
130
411080
1940
دفعه بعد چطور ‌می‌توانی تغییرش بدهی؟»
07:06
It was crucialحیاتی to everything
he becameتبدیل شد, he said.
131
414240
3160
پرلمن می‌گفت، این در هر آنچه که او شده
نقش حیاتی ایفا کرده.
07:10
Turnsچرخش out there are numerousچندین problemsمشکلات
in makingساخت it on your ownخودت.
132
418840
4240
معلوم شده که پیدا کردن مسیر به تنهایی
مشکلات عدیده‌ای دارد.
07:15
You don't recognizeتشخیص the issuesمسائل
that are standingایستاده in your way
133
423520
2856
شما مشکلات موجود
در مسیرتان را تشخیص نمی‌دهید.
07:18
or if you do,
134
426400
1216
و اگر هم تشخیص دهید،
07:19
you don't necessarilyلزوما
know how to fixثابت them.
135
427640
2136
الزاماً بلد نیستید که حلشان کنید.
07:21
And the resultنتيجه is
that somewhereجایی alongدر امتداد the way,
136
429800
3136
و در نتیجه، جایی در مسیر،
07:24
you stop improvingبهبود می یابد.
137
432960
1600
از پیشرفت بازمی‌مانید.
07:28
And I thought about that,
138
436600
1496
من به این مسئله فکر کردم،
07:30
and I realizedمتوجه شدم that was exactlyدقیقا
what had happenedاتفاق افتاد to me as a surgeonجراح.
139
438120
3640
و متوجه شدم که دقیقا همین
برای من به عنوان یک جراح اتفاق افتاد.
07:34
I'd enteredوارد شد practiceتمرین in 2003,
140
442560
2456
من در سال ۲۰۰۳ کار جراحی را شروع کردم،
07:37
and for the first severalچند yearsسالها,
141
445040
1576
و برای چند سال اول،
07:38
it was just this steadyثابت, upwardبطرف بالا
improvementبهبود in my learningیادگیری curveمنحنی.
142
446640
4376
منحنی یادگیری و پیشرفت، رشد پیوسته داشت.
07:43
I watchedتماشا کردم my complicationعوارض ratesنرخ ها dropرها کردن
from one yearسال to the nextبعد.
143
451040
4096
نرخ عوارض بیماری برای من
سال به سال کاهش یافت.
07:47
And after about fiveپنج yearsسالها,
144
455160
1736
و بعد از حدود ۵ سال،
07:48
they leveledزده شده out.
145
456920
1200
از بین رفت.
07:51
And a fewتعداد کمی more yearsسالها after that,
146
459120
1576
و چند سال پس از آن،
07:52
I realizedمتوجه شدم I wasn'tنبود gettingگرفتن
any better anymoreدیگر.
147
460720
2760
متوجه شدم که دیگر در هیچ چیز بهتر نمی‌شوم.
07:56
And I thought: "Is this
as good as I'm going to get?"
148
464200
2720
با خودم گفتم،
«دیگر قرار نیست از این جلوتر بروم؟»
08:00
So I thought a little more and I said ...
149
468320
1960
کمی بیشتر فکر کردم و گفتم ...
08:03
"OK,
150
471240
1200
«خیلی خب،
08:05
I'll try a coachمربی."
151
473080
1200
مربی می‌گیرم.»
08:07
So I askedپرسید: a formerسابق professorاستاد
of mineمال خودم who had retiredبازنشسته,
152
475360
4136
از یکی از استادان سابقم
که بازنشسته شده بود کمک خواستم،
08:11
his nameنام is Bobباب OsteenOsteen,
153
479520
1816
اسمش باب اوزتین است،
08:13
and he agreedتوافق کرد to come to my operatingعامل roomاتاق
154
481360
2856
و او قبول کرد که با من به اتاق عمل بیاید
08:16
and observeمشاهده کنید me.
155
484240
1200
و بر من نظارت کند.
08:19
The caseمورد --
156
487280
1216
این عمل --
08:20
I rememberیاد آوردن that first caseمورد.
157
488520
1336
این مورد اول را به خاطر دارم.
08:21
It wentرفتی beautifullyزیبایی.
158
489880
1456
خیلی خوب پیش رفت.
08:23
I didn't think there would be
anything much he'dاو می خواهد have to say
159
491360
2856
فکر نمی‌کردم وقتی کارمان تمام شود،
08:26
when we were doneانجام شده.
160
494240
1336
چیز زیادی برای گفتن داشته باشد.
08:27
Insteadبجای, he had a wholeکل pageصفحه
denseمتراکم with notesیادداشت.
161
495600
3696
در عوض، یک صفحه کامل را
از یادداشت پر کرده بود.
08:31
(Laughterخنده)
162
499320
1816
(خنده حضار)
08:33
"Just smallکوچک things," he said.
163
501160
1576
گفت، «فقط چند نکته کوچک است،‌»
08:34
(Laughterخنده)
164
502760
1096
(خنده حضار)
08:35
But it's the smallکوچک things that matterموضوع.
165
503880
1920
اما همین نکات کوچک هستند که مهم‌اند.
08:39
"Did you noticeاطلاع that the lightسبک
had swungچرخید out of the woundزخم
166
507200
3216
«حواست بود که نور در حین عمل
08:42
duringدر حین the caseمورد?
167
510440
1376
بر محل زخم تمرکز نداشت؟
08:43
You spentصرف شده about halfنیم an hourساعت
168
511840
1736
حدود نیم ساعت را
08:45
just operatingعامل off the lightسبک
from reflectedمنعکس شده است surfacesسطوح."
169
513600
3360
بدون نور مستقیم و با انعکاس نور
جراحی می‌کردی.»
08:49
"Anotherیکی دیگر thing I noticedمتوجه شدم," he said,
170
517880
1736
گفت، «نکته دیگری که متوجه شدم،
08:51
"Your elbowآرنج goesمی رود up in the airهوا
everyهرکدام onceیک بار in a while.
171
519640
3296
این بود که آرنجت هر از گاهی‌
می‌رود بالا.
08:54
That meansبه معنای you're not in fullپر شده controlکنترل.
172
522960
2656
این به این معنی است که تسلط کامل نداری.
08:57
A surgeon'sجراح elbowsآرنج ها should be down
at theirخودشان sidesدو طرف restingاستراحت كردن comfortablyبه راحتی.
173
525640
4016
آرنج یک جراح باید پایین و در کنار بدن
در حالت راحت قرار بگیرد.
09:01
So that meansبه معنای if you feel
your elbowآرنج going in the airهوا,
174
529680
2576
پس اگر احساس می‌کنی
که آرنجت دارد می‌رود بالا،
09:04
you should get a differentناهمسان instrumentابزار,
or just moveحرکت your feetپا."
175
532280
3240
باید ابزارت را عوض کنی،
یا این که پایت را تکان بدهی.»
09:09
It was a wholeکل other levelسطح of awarenessاطلاع.
176
537040
2920
سطح کاملاً متفاوتی از هشیاری بود.
09:14
And I had to think,
177
542080
1920
و باید فکر می‌کردم،
09:17
you know, there was something
fundamentallyاساسا profoundعمیق about this.
178
545160
3920
می‌دانید، اینجا یک مسئله بنیادین عمیق
در میان بود.
09:21
He was describingتوصیف what great coachesمربیان do,
179
549920
2976
او داشت بیان می‌کرد که مربی‌های خوب
چه می‌کنند،
09:24
and what they do is they are
your externalخارجی eyesچشم ها and earsگوش ها,
180
552920
3016
و کاری که می‌کنند این است که چشم و گوش
بیرونی شما می‌شوند،
09:27
providingفراهم آوردن a more accurateدقیق
pictureعکس of your realityواقعیت.
181
555960
2400
و تصویر دقیق‌تری از واقعیت شما را
ارائه می‌دهند.
09:31
They're recognizingشناختن the fundamentalsاصول.
182
559080
1960
آنان مسائل بنیادین را تشخیص می‌دهند.
09:33
They're breakingشکستن your actionsاقدامات down
183
561640
2336
آنها اعمال شما را تجزیه می‌کنند
09:36
and then helpingکمک you
buildساختن them back up again.
184
564000
2400
و بعد کمکتان می‌کنند تا آنها را بازبسازید.
09:38
After two monthsماه ها of coachingمربیگری,
185
566840
1976
بعد از دو ماه کار با مربی،
09:40
I feltنمد myselfخودم gettingگرفتن better again.
186
568840
2240
احساس کردم که دوباره در حال بهتر شدنم.
09:43
And after a yearسال,
187
571640
1216
و بعد از یک سال،
09:44
I saw my complicationsعوارض جانبی
dropرها کردن down even furtherبیشتر.
188
572880
2840
دیدم که عوارض کار پزشکی‌ام حتی‌
بیش‌تر از قبل کاهش یافت.
09:49
It was painfulدردناک.
189
577680
1200
دردناک بود.
09:51
I didn't like beingبودن observedمشاهده شده,
190
579440
2536
از این که تحت نظر باشم خوشم نمی‌آمد،
09:54
and at timesبار I didn't want
to have to work on things.
191
582000
3056
و گاهی می‌شد که نمی‌خواستم
روی بعضی چیزها کار کنم.
09:57
I alsoهمچنین feltنمد there were periodsدوره ها where
I would get worseبدتر before I got better.
192
585080
3560
همچنین احساس می‌کردم که در برخی دوره‌ها
قبل از آن که پیشرفت کنم، بدتر می‌شدم.
10:01
But it madeساخته شده me realizeتحقق بخشیدن
193
589280
1256
اما باعث شد بفهمم
10:02
that the coachesمربیان were ontoبه سوی something
profoundlyعمیقا importantمهم.
194
590560
3600
که کار مربی‌ درباره چیزی عمیقا مهم است.
10:09
In my other work,
195
597240
1696
من در کار دیگرم،
10:10
I leadسرب a healthسلامتی systemsسیستم های innovationنوآوری centerمرکز
calledبه نام AriadneAriadne Labsآزمایشگاه ها,
196
598960
3536
یک مرکز ابتکار سیستم سلامتی به نام
«آزمایشگاه‌های آریادنه» را اداره می‌کنم،
10:14
where we work on problemsمشکلات
in the deliveryتحویل of healthسلامتی careاهميت دادن,
197
602520
3936
و کارمان درباره مشکلات موجود
در زمان ارائه خدمات بهداشتی است،
10:18
includingشامل globalجهانی است childbirthزایمان.
198
606480
1600
از جمله تولد نوزادان در جهان.
10:20
As partبخشی of it,
199
608640
1216
در چارچوب این برنامه،
10:21
we had workedکار کرد with
the Worldجهان Healthسلامتی Organizationسازمان
200
609880
2256
با سازمان بهداشت جهانی کار کردیم
10:24
to deviseطراحی شده a safeبی خطر childbirthزایمان checklistچک لیست.
201
612160
1840
تا یک فهرست زایمان سالم تعبیه کنیم.
10:26
It laysمی گذارد out the fundamentalsاصول.
202
614600
1936
این فهرست نکات بنیادین را برمی‌شمارد.
10:28
It breaksمی شکند down the fundamentalsاصول --
203
616560
1656
نکات بنیادین را تجزیه می‌کند --
10:30
the criticalبحرانی actionsاقدامات
a teamتیم needsنیاز دارد to go throughاز طریق
204
618240
2816
اقدامات حیاتی که یک تیم باید‌
انجام دهد
10:33
when a womanزن comesمی آید in in laborنیروی کار,
205
621080
2296
وقتی که یک زن موقع زایمانش می‌شود،
10:35
when she's readyآماده to pushفشار دادن,
206
623400
1936
وقتی که آماده فشار دادن است،
10:37
when the babyعزیزم is out,
207
625360
1656
وقتی که بچه خارج می‌شود،
10:39
and then when the momمامان and babyعزیزم
are readyآماده to go home.
208
627040
2440
و بعد وقتی که مادر و بچه
آماده رفتن به خانه می‌شوند.
10:42
And we knewمی دانست
209
630440
1216
ما می‌دانستیم
10:43
that just handingتحویل out a checklistچک لیست
wasn'tنبود going to changeتغییر دادن very much,
210
631680
3176
که صرف ارائه فهرست قرار نیست
تغییر چشمگیری ایجاد کند،
10:46
and even just teachingدرس دادن it in the classroomکلاس درس
wasn'tنبود necessarilyلزوما going to be enoughکافی
211
634880
4216
و حتی تدریس آن در کلاس‌های درس
الزاما کافی نخواهد بود
10:51
to get people to make the changesتغییرات
that you neededمورد نیاز است to bringآوردن it aliveزنده است.
212
639120
4016
تا افراد تغییرات مورد نیاز شما را
انجام دهند.
10:55
And I thought on my experienceتجربه and said,
213
643160
2696
به تجربیات خودم فکر کردم و گفتم،
10:57
"What if we triedتلاش کرد coachingمربیگری?
214
645880
1334
«چطور است مربی را امتحان کنیم؟
11:00
What if we triedتلاش کرد coachingمربیگری
at a massiveعظیم scaleمقیاس?"
215
648280
2840
اگر در یک سطح گسترده
مربی را امتحان کنیم، چه؟»
11:04
We foundپیدا شد some incredibleباور نکردنی partnersهمکاران,
216
652920
2416
چند شریک فوق‌العاده پیدا کردیم،
11:07
includingشامل the governmentدولت of Indiaهندوستان,
217
655360
2696
از جمله دولت هند،
11:10
and we ranفرار کرد a trialآزمایش there
in 120 birthتولد centersمراکز.
218
658080
3856
و آنجا در ۱۲۰ زایشگاه
شروع کردیم به طرح آزمایشی.
11:13
In Uttarاوتار Pradeshپرادش,
in India'sهندوستان largestبزرگترین stateحالت.
219
661960
3976
در اوتار پرادش، بزرگترین استان هند.
11:17
Halfنیم of the centersمراکز
basicallyاساسا we just observedمشاهده شده,
220
665960
5016
در نیمی از زایشگاه‌ها،
فقط نظارت می‌کردیم،
11:23
but the other halfنیم
got visitsبازدیدکننده داشته است from coachesمربیان.
221
671000
2936
اما در نیم دیگر، مربی‌ها سر می‌زدند.
11:25
We trainedآموزش دیده an armyارتش
of doctorsپزشکان and nursesپرستاران like this one
222
673960
3776
لشکری از پزشکان و پرستارها
مثل این یکی را آموزش دادیم
11:29
who learnedیاد گرفتم to observeمشاهده کنید the careاهميت دادن
and alsoهمچنین the managersمدیران
223
677760
4336
و همچنین مدیران را،
که یادگرفتند چطور بر پروسه کار نظارت کنند،
11:34
and then help them
buildساختن on theirخودشان strengthsنقاط قوت
224
682120
2296
و بعد کمکشان کردیم تا نقاط قوتشان را
تحکیم کنند
11:36
and addressنشانی theirخودشان weaknessesنقاط ضعف.
225
684440
1640
و روی نقاط ضعفشان کار کنند.
11:38
One of the skillsمهارت ها for exampleمثال
they had to work on with people --
226
686880
3056
مثلا یکی از مهارت‌هایی که باید
رویش کارمی‌کردند --
11:41
turnedتبدیل شد out to be
fundamentallyاساسا importantمهم --
227
689960
2056
و معلوم شد که اهمیت بنیادین دارد --
11:44
was communicationارتباطات.
228
692040
1216
درباره ارتباط با مردم بود.
11:45
Gettingگرفتن the nursesپرستاران to practiceتمرین speakingصحبت كردن up
when the babyعزیزم maskماسک is brokenشکسته شده
229
693280
4376
این که پرستارها تمرین کنند تا وقتی
ماسک نوزاد خراب است، تذکر دهند
11:49
or the glovesدستکش are not in stockموجودی
230
697680
1456
یا وقتی که دستکش تمام شده،
11:51
or someone'sکسی هست not washingشستن theirخودشان handsدست ها.
231
699160
1816
یا وقتی که کسی دستهایش را نمی‌شوید.
11:53
And then gettingگرفتن othersدیگران,
includingشامل the managersمدیران,
232
701000
2256
و این که دیگران، از جمله مدیران
11:55
to practiceتمرین listeningاستماع.
233
703280
1240
شنیدن را تمرین کنند.
11:57
This smallکوچک armyارتش of coachesمربیان
endedبه پایان رسید up coachingمربیگری 400 nursesپرستاران
234
705880
4856
این گروه کوچک مربی‌ها
با ۴۰۰ پرستار
12:02
and other birthتولد attendantsهمراهان,
235
710760
1416
و دیگر پرسنل اتاق زایمان،
12:04
and 100 physiciansپزشکان and managersمدیران.
236
712200
3000
و ۱۰۰ پزشک و مدیر کار کردند.
12:07
We trackedردیابی شده the resultsنتایج
acrossدر سراسر 160,000 birthsتولد.
237
715920
4000
ما نتایج را در ۱۶۰ هزار زایمان،
دنبال می‌کردیم.
12:13
The resultsنتایج ...
238
721280
1200
نتایج ...
12:15
in the controlکنترل groupگروه you had --
239
723000
2536
در گروه‌های کنترل --
12:17
and these are the onesآنهایی که
who did not get coachingمربیگری --
240
725560
2336
یعنی آن‌هایی که سیستم مربی نداشتند --
12:19
they deliveredتحویل داده شده on only one-thirdیک سوم
of 18 basicپایه ای practicesشیوه ها
241
727920
3856
آنها تنها یک سوم از ۱۸ اقدام اولیه
12:23
that we were measuringاندازه گیری.
242
731800
1256
که ما اندازه می‌گرفتیم را انجام می‌دادند.
12:25
And mostاکثر importantمهم was
over the courseدوره of the yearsسالها of studyمطالعه,
243
733080
2896
و نکته مهمتر این بود که
طی سالیان متمادی مطالعه و بررسی،
12:28
we saw no improvementبهبود over time.
244
736000
2040
شاهد هیچ نوع پیشرفت و بهبودی
در طول زمان نبودیم.
12:30
The other folksمردمی
got fourچهار monthsماه ها of coachingمربیگری
245
738880
2376
گروه دیگر، چهار ماه
تحت برنامه کار با مربی قرار گرفتند
12:33
and then it taperedمخروطی off over eightهشت monthsماه ها,
246
741280
2336
و بعد این برنامه طی هشت ماه کاهش یافت،
12:35
and we saw them increaseافزایش دادن
247
743640
1816
و شاهد این بودیم
12:37
to greaterبزرگتر than two-thirdsدو سوم
of the practicesشیوه ها beingبودن deliveredتحویل داده شده.
248
745480
3480
که بیش از دو سوم نکاتی که آموزش دادیم
به اجرا گذاشته شد.
12:42
It worksآثار.
249
750320
1536
این کار نتیجه داد.
12:43
We could see the improvementبهبود in qualityکیفیت,
250
751880
3296
ما شاهد بهبود کیفیت بودیم،
12:47
and you could see it happenبه وقوع پیوستن
acrossدر سراسر a wholeکل rangeدامنه of centersمراکز
251
755200
2816
و می‌شد این را
در مراکز مختلف تولد نوزاد دید.
12:50
that suggestedپیشنهادی that coachingمربیگری
could be a wholeکل lineخط of way
252
758040
3216
این نشان می‌دهد که مربی‌گری
می‌تواند یک مسیر تمام عیار باشد
12:53
that we bringآوردن valueارزش to what we do.
253
761280
2240
برای این که به آنچه انجام می‌دهیم
ارزش بیافزاییم.
12:56
You can imagineتصور کن the wholeکل jobکار categoryدسته بندی
that could reachنائل شدن out in the worldجهان
254
764480
3776
می‌توانید انواع زمینه‌های شغلی در جهان را
تصور کنید که می‌شود سراغشان رفت
13:00
and that millionsمیلیون ها نفر of people could fulfillتحقق یابد.
255
768280
2480
و میلیون‌ها انسان می‌توانند انجامش دهند.
13:04
We were clearlyبه وضوح
at the beginningشروع of it, thoughگرچه,
256
772240
2216
مشخص است که ما
در ابتدای این راهیم،
13:06
because there was still a distanceفاصله to go.
257
774480
2096
چون هنوز راه درازی در پیش است.
13:08
You have to put
all of the checklistچک لیست togetherبا یکدیگر
258
776600
2216
باید تمام نکات فهرست را
در نظر بگیرید
13:10
to achieveرسیدن the substantialقابل توجه است
reductionsکاهش in mortalityمرگ و میر.
259
778840
3376
تا به کاهش چشمگیر مرگ‌ومیر
نائل شوید.
13:14
But we beganآغاز شد seeingدیدن the first placesمکان ها
that were gettingگرفتن there,
260
782240
3696
ولی ما شروع کردیم به دیدن اولین جاهایی
که داشتند به این هدف می‌رسیدند،
13:17
and this centerمرکز was one of them
261
785960
1936
و این مرکز یکی از آنهاست
13:19
because coachingمربیگری helpedکمک کرد them
learnیاد گرفتن to executeاجرا کردن on the fundamentalsاصول.
262
787920
3400
چرا که سیستم مربی کمکشان کرد
تا روی نکات بنیادین کار کنند.
13:24
And you could see it here.
263
792600
1240
و می‌توانید آن را اینجا ببینید.
13:27
This is a 23-year-oldساله womanزن
264
795240
2896
این یک زن ۲۳ ساله است
13:30
who had come in by ambulanceآمبولانس,
265
798160
2096
که با آمبولانس به اینجا آمده،
13:32
in laborنیروی کار with her thirdسوم childکودک.
266
800280
2280
برای زایمان بچه سومش.
13:35
She brokeشکست her waterاب in the triageتریاژ areaمنطقه,
267
803520
5776
کیسه آب او در وضعیت تریاژ ترکید،
13:41
so they broughtآورده شده her directlyبه طور مستقیم
to the laborنیروی کار and deliveryتحویل roomاتاق,
268
809320
3376
بنابراین مستقیماً
به اتاق زایمان منتقلش کردند،
13:44
and then they ranفرار کرد throughاز طریق theirخودشان checksچک ها.
269
812720
1896
و بعد از اول تا آخر موارد فهرست را
بررسی کردند.
13:46
I put the time stampمهر on here
270
814640
1696
اینجا زمان هر نکته را هم می‌گویم
13:48
so you could see
how quicklyبه سرعت all of this happensاتفاق می افتد
271
816360
2896
تا ببینید که همه چیز چقدر سریع رخ می‌دهد
13:51
and how much more complicatedبغرنج
that makesباعث می شود things.
272
819280
2640
و این چقدر همه چیز را پیچیده‌تر می‌کند.
13:54
Withinدر داخل fourچهار minutesدقایق,
273
822480
1376
ظرف چهار دقیقه،
13:55
they had takenگرفته شده the bloodخون pressureفشار,
measuredاندازه گیری شده her pulseنبض
274
823880
3176
فشار خون و نبضش را اندازه گرفتند،
13:59
and alsoهمچنین measuredاندازه گیری شده
the heartقلب rateنرخ of the babyعزیزم.
275
827080
2720
و همینطور ضربان قلب بچه را.
14:02
That meantبه معنای that the bloodخون pressureفشار cuffکاف
and the fetalجنین Dopplerداپلر monitorمانیتور,
276
830440
3336
این بدین معنی است که دستگاه فشار خون
و مونیتور سنجش ضربان قبل نوزاد،
14:05
they were all there,
and the nurseپرستار knewمی دانست how to use them.
277
833800
2696
آنجا موجود بود،
و پرستار استفاده از آنها را می‌دانست.
14:08
The teamتیم was skilledماهر and coordinatedهماهنگ شده.
278
836520
1960
تیم ماهر و هماهنگ بود.
14:11
The momمامان was doing great,
279
839240
1256
وضع مادر خوب بود.
14:12
the baby'sعزیزم heartقلب rateنرخ was 143,
whichکه is normalطبیعی.
280
840520
2280
ضربان قلب بچه ۱۴۳ بود، یعنی عادی.
14:16
Eightهشت minutesدقایق laterبعد, the intensityشدت
of the contractionsانقباضات pickedبرداشت up,
281
844080
3896
هشت دقیقه بعد،
شدت انقباض عضلانی افزایش یافت.
14:20
so the nurseپرستار washedشسته her handsدست ها,
282
848000
2136
پرستارها دستهایشان را شسته،
14:22
put on cleanپاک کن glovesدستکش,
283
850160
1616
و دستکش‌های تمیز پوشیدند،
14:23
examinedمورد بررسی قرار گرفت her and foundپیدا شد
that her cervixگردن رحم was fullyبه طور کامل dilatedگسترش یافته است.
284
851800
3416
او را آزمایش کردند و دریافتند
که عضلات دهانه رحم کاملاً باز شده،
14:27
The babyعزیزم was readyآماده to come.
285
855240
1680
و بچه آماده بیرون آمدن است.
14:29
She then wentرفتی straightسر راست over
to do her nextبعد setتنظیم of checksچک ها.
286
857800
3456
پرستار بلافاصله رفت
سراغ قدم‌های بعدی فهرست.
14:33
All of the equipmentتجهیزات,
she workedکار کرد her way throughاز طریق
287
861280
2256
تمام تجهیزات را که در طول کار لازم داشت
14:35
and madeساخته شده sure she had everything
she neededمورد نیاز است at the bedsideبستر.
288
863560
2816
کنترل کرد و مطمئن شد که همه چیز
کنار تخت است.
14:38
The babyعزیزم maskماسک was there,
the sterileاستریل towelحوله,
289
866400
2056
ماسک بچه، حوله استریل،
آنجا بود.
14:40
the sterileاستریل equipmentتجهیزات that you neededمورد نیاز است.
290
868480
2376
تجهیزات استریلی که لازم داشت.
14:42
And then threeسه minutesدقایق laterبعد,
one pushفشار دادن and that babyعزیزم was out.
291
870880
5536
و بعد از سه دقیقه، یک فشار و بچه
به دنیا آمده بود.
14:48
(Applauseتشویق و تمجید)
292
876440
2680
(تشویق حضار)‌
14:52
I was watchingتماشا کردن this deliveryتحویل,
293
880960
1496
این زایمان را تماشا می‌کردم،
14:54
and suddenlyناگهان I realizedمتوجه شدم that the moodحالت
in that roomاتاق had changedتغییر کرد.
294
882480
3840
و ناگهان متوجه تغییر حال و هوای اتاق شدم.
15:00
The nurseپرستار was looking
at the communityجامعه healthسلامتی workerکارگر
295
888240
2456
پرستار به مددکار بهداشتی نگاه می‌کرد
15:02
who had come in with the womanزن
296
890720
1456
که با زن آمده بود
15:04
because that babyعزیزم
did not seemبه نظر می رسد to be aliveزنده است.
297
892200
2680
چون به نظر می‌رسید که بچه زنده نیست.
15:08
She was blueآبی and floppyفلاپی and not breathingنفس كشيدن.
298
896200
3600
رنگش کبود و بی‌رمق بود و نفس نمی‌کشید.
15:12
She would be one of that one-in-یک-محمدرضا20.
299
900760
2120
این نوزاد دختر می‌توانست
آن یک از ۲۰ بچه مرده باشد.
15:16
But the nurseپرستار keptنگه داشته شد going
with her checkpointsپست های بازرسی.
300
904840
3016
اما پرستار طبق فهرست ادامه داد.
15:19
She driedخشک شده that babyعزیزم with a cleanپاک کن towelحوله.
301
907880
2896
بچه را با حوله تمیز خشک کرد.
15:22
And after a minuteدقیقه,
when that didn't stimulateتحریک that babyعزیزم,
302
910800
2856
و بعد از یک دقیقه، وقتی که این کار نتوانست
بچه را به تنفس وادارد،
15:25
she ranفرار کرد to get the babyعزیزم maskماسک
303
913680
3176
رفت سراغ ماسک بچه
15:28
and the other one wentرفتی to get the suctionمکش.
304
916880
2576
و پرستار دیگر ساکشن را ‌آورد.
15:31
She didn't have a mechanicalمکانیکی suctionمکش
because you could countشمردن on electricityالکتریسیته,
305
919480
3616
نمی‌توانست ساکشن مکانیکی داشته باشد،
چون به این ترتیب به برق وابسته می‌شد،
15:35
so she used a mouthدهان suctionمکش,
306
923120
1376
از ساکشن دهانی استفاده کرد،
15:36
and withinدر داخل 20 secondsثانیه,
307
924520
1256
و ظرف ۲۰ ثانیه،
15:37
she was clearingپاکسازی out
that little girl'sدختر airwaysراههای هوایی.
308
925800
2936
مجاری هوای دختر کوچک را
باز کرد.
15:40
And she got back a greenسبز, thickغلیظ liquidمایع,
309
928760
1896
و مایع غلیظ سبزرنگی را خارج نمود،
15:42
and withinدر داخل a minuteدقیقه
of beingبودن ableتوانایی to do that
310
930680
2096
ظرف یک دقیقه انجام این کار،
15:44
and suctioningساکشن out over and over,
311
932800
1616
و مکیدن چندباره مجرای تنفسی،
15:46
that babyعزیزم startedآغاز شده to breatheتنفس کنید.
312
934440
1416
بچه شروع کرد به نفس کشیدن.
15:47
(Applauseتشویق و تمجید)
313
935880
4200
(تشویق حاضران)‌
15:53
Anotherیکی دیگر minuteدقیقه and that babyعزیزم was cryingگریان.
314
941640
2520
یک دقیقه دیگر طول کشید و بچه
شروع کرد به گریه کردن.
15:57
And fiveپنج minutesدقایق after that,
315
945360
2056
و پنج دقیقه بعد از آن،
15:59
she was pinkرنگ صورتی and warmingگرمایش
on her mother'sمادر chestقفسه سینه,
316
947440
3256
رنگش صورتی شده بود و روی
سینه مادرش گرم می‌شد،
16:02
and that motherمادر reachedرسیده است out
to grabگرفتن that nurse'sپرستار handدست,
317
950720
3096
مادر دست پرستار را گرفت،
16:05
and they could all breatheتنفس کنید.
318
953840
1760
و همه توانستند نفس راحتی بکشند.
16:09
I saw a teamتیم transformedتبدیل شده است
because of coachingمربیگری.
319
957320
3160
من این تیم را دیدم که در نتیجه آموزش مربی
دچار تحول شد.
16:13
And I saw at leastکمترین one life
savedذخیره because of it.
320
961560
3120
و دست‌کم شاهد نجات یک جان‌
در نتیجه آن بودم.
16:17
We followedدنبال شد up with that motherمادر
a fewتعداد کمی monthsماه ها laterبعد.
321
965920
2816
چند ماه بعد باز به این مادر سر زدیم.
16:20
Momمامان and babyعزیزم were doing great.
322
968760
2040
حال مادر و بچه عالی بودند.
16:23
The baby'sعزیزم nameنام is AnshikaAnshika.
323
971840
2400
نام بچه آنشیکا است.
16:27
It meansبه معنای "beautifulخوشگل."
324
975240
1680
یعنی «زیبا.»
16:30
And she is what's possibleامکان پذیر است
325
978000
1816
و او حاصلی است
16:31
when we really understandفهمیدن
326
979840
1696
که نتیجه درک کامل ما
16:33
how people get better at what they do.
327
981560
2280
از پیشرفت افراد در کارشان
در بر داشت.
16:36
Thank you.
328
984720
1216
تشکر می‌کنم.
16:37
(Applauseتشویق و تمجید)
329
985960
3320
(تشویق حاضران)
Translated by Maryam Manzoori
Reviewed by Sadegh Zabihi

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Atul Gawande - Surgeon, writer, public health innovator
Surgeon and public health professor by day, writer by night, Atul Gawande explores how doctors can dramatically improve their practice using approaches as simple as a checklist – or coaching.

Why you should listen

Atul Gawande is author of several best-selling books, including Complications: A Surgeon's Notes on an Imperfect ScienceBetter: A Surgeon's Notes on Performance, Being Mortal: Medicine and What Matters in the End and The Checklist Manifesto.

He is also a surgeon at Brigham and Women’s Hospital in Boston, a staff writer for The New Yorker and a professor at Harvard Medical School and the Harvard School of Public Health. He has won the Lewis Thomas Prize for Writing about Science, a MacArthur Fellowship and two National Magazine Awards. In his work in public health, he is Executive Director of Ariadne Labs, a joint center for health systems innovation and chair of Lifebox, a nonprofit organization making surgery safer globally.

In June 2018, Gawande was chosen to lead the new healthcare company set up by Amazon, JPMorgan and Berkshire Hathaway.

Photo: Aubrey Calo

More profile about the speaker
Atul Gawande | Speaker | TED.com