ABOUT THE SPEAKER
Emily Levine - Philosopher-comic
Humorist, writer and trickster Emily Levine riffs on science and the human condition.

Why you should listen

Humorist Emily Levine works a heady vein of humor, cerebral and thoughtful as well as hilarious. Oh, she's got plenty of jokes. But her work, at its core, makes serious connections -- between hard science and pop culture, between what we say and what we secretly assume ... She plumbs the hidden oppositions, the untouchable not-quite-truths of the modern mind.

Levine's background in improv theater, with its requirement to always say "yes" to the other actor's reality, has helped shape her worldview. Always suspicious of sharp either/or distinctions, she proposes "the quantum logic of and/and" -- a thoroughly postmodern, scientifically informed take on life that allows for complicated states of being. Like the one we're in right now.

For more on Levine's thoughts about life and death, read her blog, "The Yoy of Dying," at EmilysUniverse.com, along with updates on "Emily @ the Edge of Chaos" and pronouncements from Oracle Em.

More profile about the speaker
Emily Levine | Speaker | TED.com
TED2018

Emily Levine: How I made friends with reality

امیلی لوین: چگونه با واقعیت دوست شدم

Filmed:
2,276,380 views

امیلی لوین با خرد و هوش خود به عنوان یک کمدین/فیلسوف با چالش بزرگش روبه‌رو می‌شود: او مُردن را به یک سرگرمی تبدیل می‌کند. و در این سخنرانی از سفرش حرف می‌زند، سفری برای دوست شدن با واقعیت -- و صلح با مرگ. زندگی هدیه‌ای بزرگ است، لوین می‌گوید: «تا جایی که می‌توانید به آن غنا می‌بخشید، و سپس آن را پس می‌دهید.»
- Philosopher-comic
Humorist, writer and trickster Emily Levine riffs on science and the human condition. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
I'm going to first tell you something that
in my grandmotherمادر بزرگ
0
758
3742
اول از همه این را بگویم که مادربزرگم
00:16
would'veمی خواهم elicitedتحریک شده a five-oyپنج امتیاز alarmزنگ خطر:
1
4524
2737
با پنج تا آی هشدار می‌داد:
00:19
"Oy-oy-oy-oy-oyامتیاز--امتیاز--امتیاز--امتیاز--امتیاز."
2
7286
1262
«آی - آی - آی - آی - آی»
00:20
(Laughterخنده)
3
8572
1150
(خنده)
00:21
And here it is ...
are you readyآماده?
4
9746
3285
و اما سخنرانی…
آماده‌اید؟
00:25
OK.
5
13522
1150
بسیار خب.
00:27
I have stageمرحله IVIV lungریه cancerسرطان.
6
15730
3736
من مبتلا به سرطان پیشرفته هستم.
00:32
Oh, I know, "poorفقیر me."
7
20269
1302
اوه، می‌دانم، «بیچاره من».
00:33
I don't feel that way.
8
21595
1242
اما احساس من این‌طور نیست.
00:34
I'm so OK with it.
9
22861
2051
من مشکلی با آن ندارم.
00:37
And grantedاعطا شده, I have certainمسلم - قطعی advantagesمزایای --
10
25380
2139
تازه به آن مدیونم، برایم امتیازاتی دارد.
00:39
not everybodyهمه can take
so cavalierسرگردان an attitudeنگرش.
11
27543
2657
البته همه نمی‌تواند چنین
تفکر بی‌قیدانه‌ای داشته باشند.
00:42
I don't have youngجوان childrenفرزندان.
12
30224
1524
من بچه کوچک ندارم.
دختر بزرگی دارم که بی‌نظیر،
شاد و فوق‌العاده است.
00:44
I have a grownرشد کرد daughterفرزند دختر who'sچه کسی است
brilliantدرخشان and happyخوشحال and wonderfulفوق العاده.
13
32355
3688
00:48
I don't have hugeبزرگ financialمالی stressفشار.
14
36674
3022
استرس مالی چندانی ندارم.
00:52
My cancerسرطان isn't that aggressiveخشونت آمیز.
15
40711
2010
سرطانم خیلی آزار دهنده نیست.
00:54
It's kindنوع of like
the Democraticدموکراتیک leadershipرهبری --
16
42745
2220
یک‌جور‌هایی شبیه به
حکومت دموکراتیک است --
00:56
(Laughterخنده)
17
44989
3683
(خنده)
01:00
not convincedمتقاعد it can winپیروزی.
18
48696
1866
هنوز در برابرش تسلیم نشده‌ام.
01:02
It's basicallyاساسا just sittingنشسته there,
19
50586
1650
ظاهراً سر جایش نشسته،
01:04
waitingدر انتظار for Goldmanگلدمن Sachsساکس
to give it some moneyپول.
20
52260
2336
و منتظر شرکت گلدمن‌ساکس
است تا به او کمی پول بدهد.
01:06
(Laughterخنده)
21
54620
1015
(خنده)
01:07
(Applauseتشویق و تمجید)
22
55659
4889
(تشویق)
01:12
Oh, and the bestبهترین thing of all --
23
60572
2833
اوه، اما بهتر از تمام این‌ها --
01:15
I have a majorعمده accomplishmentدستاورد
underزیر my beltکمربند.
24
63429
3468
من عطیه بزرگی در چنته دارم.
01:18
Yes.
25
66921
1151
بله.
01:20
I didn't even know it untilتا زمان someoneکسی
tweetedتوییت me a yearسال agoپیش.
26
68096
3904
و تا یک سال پیش که کسی در توییتر
از من حرف زد، از این موضوع خبر نداشتم.
01:24
And here'sاینجاست what they said:
27
72024
2222
حرف آن‌ها این بود:
01:26
"You are responsibleمسئول
28
74270
2221
«تو مسئول نازنازی شدن
01:28
for the pussificationpussification
of the Americanآمریکایی maleنر."
29
76515
3059
مردهای آمریکایی هستی.»
01:32
(Laughterخنده)
30
80039
1830
(خنده)
01:33
(Applauseتشویق و تمجید)
31
81893
3851
(تشویق)
01:37
Not that I can take
all the creditاعتبار, but ...
32
85768
2802
البته این افتخار تمامش
متعلق به من نیست، اما --
01:40
(Laughterخنده)
33
88594
4238
(خنده)
01:44
But what if you don't have my advantagesمزایای?
34
92856
3929
اما اگر شما امتیازات مرا نداشته باشید، چه؟
01:48
The only adviceمشاوره I can give you
is to do what I did:
35
96809
3674
تنها توصیه‌ای که می‌توانم به شما بکنم
این است که کارِ مرا بکنید:
01:52
make friendsدوستان with realityواقعیت.
36
100507
2696
با واقعیت رفیق شوید.
01:55
You couldn'tنمی توانستم have a worseبدتر relationshipارتباط
with realityواقعیت than I did.
37
103634
3772
من بدترین رابطه ممکن را با واقعیت داشتم.
02:00
From the get-goبرو برو,
38
108003
2488
از همان کودکی،
02:02
I wasn'tنبود even attractedجلب کرد to realityواقعیت.
39
110515
2322
به واقعیت هیچ علاقه‌ای نداشتم.
02:05
If they'dآنها می خواهند had Tinderتندر when I metملاقات کرد realityواقعیت,
40
113376
2707
اما وقتی واقعیت را دیدم
اگر کسی اپ تیندر را نشانم می‌داد،
02:08
I would have swipedکشیدن left
41
116107
1190
از صفحه کنارش می‌زدم
02:09
and the wholeکل thing would have been over.
42
117321
1993
و کل اپلیکیشن بسته می‌شد.
02:11
(Laughterخنده)
43
119338
1666
(خنده)
02:13
And realityواقعیت and I --
44
121028
1989
اما من و واقعیت --
02:15
we don't shareاشتراک گذاری the sameیکسان valuesارزش های,
the sameیکسان goalsاهداف --
45
123041
3395
ارزش‌ها و هدف‌های مشترکی با هم نداریم --
02:18
(Laughterخنده)
46
126460
1007
(خنده)
02:19
To be honestصادقانه, I don't have goalsاهداف;
47
127491
2699
راستش را بخواهید، من اصلاً هدف ندارم؛
02:22
I have fantasiesفانتزی ها.
48
130214
1601
بلکه رویا دارم.
02:24
They're exactlyدقیقا like goalsاهداف
but withoutبدون the hardسخت work.
49
132388
3690
رویا کاملاً شبیه به هدف است
اما نیازی به تلاش کردن ندارد.
02:28
(Laughterخنده)
50
136102
1950
(خنده)
02:30
(Applauseتشویق و تمجید)
51
138076
1429
(تشویق)
02:31
I'm not a bigبزرگ fanپنکه of hardسخت work,
52
139529
3246
من از سخت‌کوشی خوشم نمی‌آید،
02:34
but you know realityواقعیت --
53
142799
1898
اما همان‌طور که می‌دانید، واقعیت --
02:36
it's eitherیا pushفشار دادن, pushفشار دادن, pushفشار دادن, pushفشار دادن, pushفشار دادن
54
144721
2969
همان دویدن و دویدن و دویدن و دویدن است
02:39
throughاز طریق its agentعامل,
the executiveاجرایی brainمغز functionعملکرد --
55
147714
4313
به کمک عامل اجراکننده‌ای
به‌نام عمل‌کرد مغز --
02:44
one of the "yaysyays" of dyingدر حال مرگ:
56
152051
1545
یکی ازخوبی‌های مردن این است که:
02:45
my executiveاجرایی brainمغز functionعملکرد
won'tنخواهد بود have me to kickضربه زدن around anymoreدیگر.
57
153620
3623
مغز عمل‌گرایم دیگر
روی اعصابم راه نمی‌رود.
02:49
(Laughterخنده)
58
157267
4046
(خنده)
02:53
But something happenedاتفاق افتاد
59
161337
3305
اما اتفاقی رخ داد
02:56
that madeساخته شده me realizeتحقق بخشیدن
60
164666
4205
که باعث شد بفهمم
03:00
that realityواقعیت mayممکن است not be realityواقعیت.
61
168895
4334
که واقعیت شاید واقعیت نداشته باشد.
03:05
So what happenedاتفاق افتاد was,
62
173566
1522
و اتفاقی که افتاد این بود که،
03:07
because I basicallyاساسا wanted realityواقعیت
to leaveترک کردن me aloneتنها --
63
175112
4460
از آن‌جایی که می‌خواستم
واقعیت دست از سرم بردارد --
03:11
but I wanted to be left aloneتنها
in a niceخوب houseخانه
64
179596
2993
و در عوض در خانه‌ای زیبا با گاز وُلف
03:14
with a Wolfگرگ rangeدامنه
and Sub-Zeroزیر صفر refrigeratorیخچال ...
65
182613
3766
و یخچال ساب‌زیرو تنها بمانم --
03:18
privateخصوصی yogaیوگا lessonsدرس ها --
66
186403
2351
و کلاس خصوصی یوگا داشته باشم --
03:20
I endedبه پایان رسید up with
a developmentتوسعه dealمعامله at Disneyدیزنی.
67
188778
3725
آخرِ سر گذارم به دیزنی افتاد.
03:24
And one day I foundپیدا شد myselfخودم
in my newجدید officeدفتر
68
192527
3459
و یک روز دیدم که در دفتر کار جدیدم
03:28
on Two Dopeyکافی Driveراندن --
69
196010
2315
در جاده دو کوتوله نشسته‌ام --
03:30
(Laughterخنده)
70
198349
2990
(خنده)
03:33
whichکه realityواقعیت thought
I should be proudمغرور of ...
71
201363
3080
البته واقعیت فکر می‌کرد این
مسئله مایه افتخار من است --
03:36
(Laughterخنده)
72
204467
1150
(خنده)
03:37
And I'm staringخیره شدن at the presentحاضر
they sentارسال شد me to celebrateجشن گرفتن my arrivalورود --
73
205641
4406
خب من به هدیه‌ای که به مناسبت ورودم
فرستاده بودند، خیره شدم --
03:42
not the LaliqueLalique vaseگلدان or the grandبزرگ pianoپیانو
I've heardشنیدم of other people gettingگرفتن,
74
210071
5094
البته آن‌طور که از بقیه شنیده بودم
گلدان لالیک یا یک پیانوی بزرگ نبود،
03:47
but a three-foot-tallسه پا بلند,
stuffedپر شده Mickeyمیکی Mouseماوس
75
215189
3357
بلکه یک عروسک میکی‌موس
با قد یک‌ونیم متر بود.
03:50
(Laughterخنده)
76
218570
1015
(خنده)
03:51
with a catalogکاتالوگ, in caseمورد I wanted
to orderسفارش some more stuffچیز
77
219609
2858
کاتالوگی هم داشت که اگر خواستم،
محصولات دیگری هم سفارش بدهم
03:54
that didn't jiveجیو with my aestheticزیبایی شناسی.
78
222491
2004
که البته با تعریف من از زیبایی جور نبود.
03:56
(Laughterخنده)
79
224519
1037
(خنده)
03:57
And when I lookedنگاه کرد up in the catalogکاتالوگ
80
225580
1746
وقتی کاتالوگ را بررسی کردم
03:59
to see how much
this three-foot-highسه پا بالا mouseموش costهزینه,
81
227350
4358
تا ببینم قیمت این عروسک
یک‌ونیم متری چقدر است،
04:03
here'sاینجاست how it was describedشرح داده شده ...
82
231732
2824
این‌طور توصیفش کرده بودند…
04:07
"Life-sizedزندگی."
83
235603
2328
"در اندازه واقعی"
04:09
(Laughterخنده)
84
237955
4838
(خنده)
04:14
And that's when I knewمی دانست.
85
242817
1659
همان وقت فهمیدم،
04:16
Realityواقعیت wasn'tنبود "realityواقعیت."
86
244878
2395
که واقعیت، «واقعیت» ندارد.
04:19
Realityواقعیت was an imposterمحارب.
87
247297
1958
واقعیت وانمود می‌کند که واقعی است.
04:21
So I divedغواصی into quantumکوانتومی physicsفیزیک
and chaosهرج و مرج theoryتئوری
88
249937
4501
پس در مفاهیم فیزیک کوانتوم
و نظریه آشوب شیرجه زدم
04:26
to try to find actualواقعی realityواقعیت,
89
254462
2146
تا واقعیت اصلی را پیدا کنم،
04:28
and I've just finishedتمام شده a movieفیلم سینما --
90
256632
1645
تازه ساختن فیلمی را تمام کرده‌ام،
04:30
yes, finallyسرانجام finishedتمام شده --
91
258301
2200
بله، بالاخره تمامش کردم --
04:32
about all that,
92
260525
1178
درباره تمام این موضوعات،
04:33
so I won'tنخواهد بود go into it here,
93
261727
1305
البته الان وقتش نیست،
04:35
and anywayبه هر حال, it wasn'tنبود untilتا زمان
after we shotشات the movieفیلم سینما,
94
263056
2466
به هر حال، بعد از پایان فیلم‌برداری،
04:37
when I brokeشکست my legپا
and then it didn't healالتیام,
95
265546
2062
پایم شکست اما خوب نمی‌شد،
04:39
so then they had to do
anotherیکی دیگر surgeryعمل جراحي a yearسال laterبعد,
96
267632
2441
و دکترها مجبور شدند سال بعد
جراحی دیگری انجام بدهند،
04:42
and then that tookگرفت a yearسال --
97
270097
1371
و یک سال دیگر هم طول کشید --
04:43
two yearsسالها in a wheelchairصندلی چرخدار,
98
271492
1257
دو سال روی ویلچر نشستم،
04:44
and that's when I cameآمد
into contactتماس with actualواقعی realityواقعیت:
99
272773
5950
و همان موقع بود که با واقعیت اصلی
ارتباط برقرار کردم:
04:50
limitsمحدودیت ها.
100
278747
1365
با محدودیت‌ها.
04:52
Those very limitsمحدودیت ها I'd spentصرف شده
my wholeکل life denyingانکار کردن
101
280598
3030
محدودیت‌های بسیار زیادی که
در تمام زندگی انکارشان کرده بودم
04:55
and pushingهل دادن pastگذشته and ignoringنادیده گرفتن
102
283652
2313
و آن‌ها را کنار می‌زدم و نادیده می‌گرفتم
04:59
were realواقعی,
103
287466
1567
واقعیت داشتند،
05:01
and I had to dealمعامله with them,
104
289057
2337
و باید با آن‌ها کنار می‌آمدم،
05:03
and they tookگرفت imaginationخیال پردازی,
creativityخلاقیت and my entireکل skillمهارت setتنظیم.
105
291418
5691
آن‌ها رویابافی، خلاقیت و
تمام مهارت‌های مرا یک‌جا نابود کردند.
05:09
It turnedتبدیل شد out I was great
at actualواقعی realityواقعیت.
106
297461
4381
اما ظاهراً در مواجهه با واقعیت اصلی
کارم خوب بود.
05:14
I didn't just come to termsاصطلاحات with it,
107
302289
1715
نه تنها با آن ارتباط برقرار کردم،
05:16
I fellسقوط in love.
108
304028
1594
بلکه عاشقش شدم.
05:17
And I should'veباید داشته باشم knownشناخته شده,
109
305646
1461
ای کاش از اول می‌دانستم،
05:19
givenداده شده my equallyبه همان اندازه shakyتکان دهنده
relationshipارتباط with the zeitgeistzeitgeist ...
110
307131
3982
که با توجه به رابطه ضعیفم با زمانه ...
05:24
I'll just say, if anyoneهر کسی
is in the marketبازار for a BetamaxBetamax --
111
312167
4196
باید ضبط صوت قدیمی‌ام را به کسی بفروشم --
05:28
(Laughterخنده)
112
316387
1994
(خنده)
05:30
I should have knownشناخته شده that the momentلحظه
I fellسقوط in love with realityواقعیت,
113
318784
3848
باید می‌فهمیدم که از لحظه‌ای که
عاشق واقعیت شدم،
05:34
the restباقی مانده of the countryکشور would decideتصميم گرفتن
to go in the oppositeمخالف directionجهت.
114
322656
3283
تمام مردم کشور تصمیم می‌گیرند
که بر خلاف جهت من شنا کنند.
05:37
(Laughterخنده)
115
325963
2309
(خنده)
05:40
But I'm not here to talk about Trumpترامپ
or the alt-rightراست راست or climate-changeتغییر آب و هوا deniersانکارکنندگان
116
328296
4545
هرچند نمی‌خواهم در این‌جا راجع به ترامپ
یا منکران نژادپرستی و تغییرات آب‌وهوا
05:44
or even the makersسازندگان of this thing,
117
332865
2390
یا سازندگان این چیز حرف بزنم،
05:47
whichکه I would have calledبه نام a boxجعبه,
118
335279
1866
که من اسمش را جعبه گذاشته‌ام،
05:49
exceptبجز that right here, it saysمی گوید,
119
337169
2885
هرچند این‌جا نوشته است که
05:52
"This is not a boxجعبه."
120
340078
2687
«این یک جعبه نیست.»
05:54
(Laughterخنده)
121
342789
4516
(خنده)
05:59
They're gaslightinggaslighting me.
122
347329
2138
دارند افکارم را مسموم می‌کنند.
06:01
(Laughterخنده)
123
349491
1662
(خنده)
06:03
(Applauseتشویق و تمجید)
124
351177
2636
(تشویق)
06:06
But what I do want to talk about
125
354701
4731
اما چیزی که می‌خواهم درباره‌اش حرف بزنم
06:11
is a personalشخصی challengeچالش to realityواقعیت
126
359456
5118
چالشی شخصی با واقعیت است
06:16
that I take personallyشخصا,
127
364598
2647
که شخصاً آن را تجربه کردم،
06:19
and I want to prefaceمقدمه it
by sayingگفت: that I absolutelyکاملا love scienceعلوم پایه.
128
367269
6677
و آن را با این مقدمه آغاز می‌کنم
که من حقیقتاً علم را دوست دارم.
06:26
I have this --
129
374316
1381
این هدیه‌ای است که دارم --
06:27
not a scientistدانشمند myselfخودم --
130
375721
1964
اگرچه خودم یک دانشمند نیستم --
06:29
but an uncannyغیر طبیعی abilityتوانایی to understandفهمیدن
everything about scienceعلوم پایه,
131
377709
4818
اما برای درک تمام چیز‌هایی که به علم
مربوط می‌شود توانایی عجیبی دارم،
06:34
exceptبجز the actualواقعی scienceعلوم پایه --
132
382551
1883
البته به جز خودِ علم --
06:36
(Laughterخنده)
133
384458
1001
(خنده)
06:37
whichکه is mathریاضی.
134
385483
1198
یا همان ریاضی.
06:38
But the mostاکثر outlandishعجیب و غریب conceptsمفاهیم
make senseاحساس to me.
135
386705
4275
اما عجیب‌وغریب‌ترین مفاهیم
برای من معنادار هستند.
06:44
The stringرشته theoryتئوری;
136
392968
1389
مثل نظریه ریسمان؛
06:46
the ideaاندیشه that all of realityواقعیت emanatesاختراع می شود
from the vibrationsارتعاشات of these teenyخنده دار --
137
394381
4168
این تفکر که تمام واقعیت از لرزش
ذرات ریزی سرچشمه گرفته است --
06:50
I call it "The Bigبزرگ TwangTwang."
138
398573
1912
من اسمش را گذاشته‌ام «دنگ بزرگ»
06:52
(Laughterخنده)
139
400509
1259
(خنده)
06:54
Wave-particleموج-ذره dualityثنویت:
140
402405
1997
یا دوگانگی موج و ذره:
06:56
the ideaاندیشه that one thing
can manifestآشکار as two things ...
141
404426
3641
که بر اساس آن یک شئ
می‌تواند به دو صورت ظاهر شود …
07:00
you know?
142
408091
1151
می‌دانید؟
07:01
That a photonفوتون can manifestآشکار
as a waveموج and a particleذره
143
409266
3822
این‌که یک فوتون می‌تواند
هم یک موج باشد و هم یک ذره
07:05
coincidedهمزمان شد with my deepestعمیق ترین intuitionsشهوات
144
413112
2361
که با عمیق‌ترین بینش‌های من منطبق بود
07:07
that people are good and badبد,
145
415497
1683
که آدم‌ها هم‌زمان خوب و بد هستند،
07:09
ideasایده ها are right and wrongاشتباه.
146
417204
2090
افکار هم‌زمان درست و اشتباه هستند.
07:11
Freudفروید was right about penisآلت تناسلی envyحسادت
147
419318
2280
مثلاً فروید راجع به رشک قضیب درست می‌گفت
07:13
and he was wrongاشتباه about who has it.
148
421622
2580
اما درباره این‌که چه کسی رشک
می‌برد، اشتباه می‌کرد.
07:16
(Laughterخنده)
149
424226
3589
(خنده)
07:19
(Applauseتشویق و تمجید)
150
427839
2524
(تشویق)
07:22
Thank you.
151
430387
1243
ممنونم.
07:23
(Applauseتشویق و تمجید)
152
431654
1007
(تشویق)
07:24
And then there's this slightکمی
variationتغییر on that,
153
432685
3391
با این وصف در این‌جا تغییر
کوچکی مطرح می‌شود،
07:28
whichکه is realityواقعیت looksبه نظر می رسد like two things,
154
436100
2683
این‌که واقعیت شبیه به دو چیز است،
07:30
but it turnsچرخش out to be the interactionاثر متقابل
of those two things,
155
438807
4158
اما ظاهراً واقعیت تعامل آن
دو چیز با یک‌دیگر است،
07:34
like spaceفضا -- time,
156
442989
2148
مانند فضا و زمان،
07:37
massجرم -- energyانرژی
157
445161
1641
ماده و انرژی
07:38
and life and deathمرگ.
158
446826
3250
و مرگ و زندگی.
07:42
So I don't I understandفهمیدن --
159
450444
1529
اما من متوجه نمی‌شوم --
07:43
I simplyبه سادگی just don't understandفهمیدن
160
451997
3070
افرادی را که به دنبال «شکست دادن مرگ»
07:47
the mindsetذهنیت of people who are out
to "defeatشکست deathمرگ" and "overcomeغلبه بر deathمرگ."
161
455091
4365
یا «غلبه بر مرگ» هستند واقعاً نمی‌فهمم.
07:51
How do you do that?
162
459480
1592
چطور چنین کاری را انجام دهیم؟
07:53
How do you defeatشکست deathمرگ
withoutبدون killingکشتن off life?
163
461096
2836
چگونه می‌توانیم بدون نابود کردن زندگی
مرگ را شکست بدهیم؟
07:56
It doesn't make senseاحساس to me.
164
464539
2215
اصلاً نمی‌فهمم.
07:58
I alsoهمچنین have to say,
165
466778
1932
به علاوه باید بگویم،
08:00
I find it incrediblyطور باور نکردنی ungratefulناسپاس.
166
468734
3768
از نظر من ناسپاسی بزرگی است.
08:04
I mean, you're givenداده شده
this extraordinaryخارق العاده giftهدیه --
167
472526
2765
منظورم این است که این هدیه
فوق‌العاده به شما داده شده --
08:07
life --
168
475315
1386
زندگی --
08:08
but it's as if you had askedپرسید: Santaسانتا
for a Rolls-Royceرولز - رویس Silverنقره Shadowسایه
169
476725
4658
مثل این است که از بابا نوئل یک
رولزرویس سیلور شادو خواسته باشید
08:13
and you had gottenدریافت کردم
a saladسالاد spinnerعنکبوتی که تار میتند insteadبجای.
170
481407
2712
اما در عوض یک غذاساز هدیه بگیرید.
08:16
You know, it's the beefگوشت گاو --
171
484672
2348
می‌دانید، همانند گوشت --
08:19
the beefگوشت گاو with it is that it comesمی آید
with an expirationانقضاء dateتاریخ.
172
487044
3821
گوشت همیشه یک تاریخ انقضا دارد.
08:22
Deathمرگ is the dealمعامله breakerشکن.
173
490889
1794
مرگ قرارها را به هم می‌زند.
08:25
I don't get that.
174
493954
1151
نمی‌فهمم.
08:27
I don't understandفهمیدن --
175
495129
1151
درک نمی‌کنم --
08:28
to me, it's disrespectfulبی احترامی.
176
496304
1644
از نظر من این بی‌احترامی‌است.
08:29
It's disrespectfulبی احترامی to natureطبیعت.
177
497972
1883
بی‌احترامی به طبیعت.
08:32
The ideaاندیشه that we're going
to dominateتسلط داشتن natureطبیعت,
178
500404
2473
این تفکر که ما قرار است
بر طبیعت مسلط شویم،
08:34
we're going to masterاستاد natureطبیعت,
179
502901
2182
و بر آن حکومت کنیم،
08:37
natureطبیعت is too weakضعیف
to withstandمقاومت کن our intellectعقل --
180
505107
3880
طبیعت شکننده‌تر از آن است که
هوش ما را تاب بیاورد --
08:41
no, I don't think so.
181
509884
2796
نه، من این‌طور فکر نمی‌کنم.
به نظر من اگر شما هم مانند من
فیزیک کوانتوم را مطالعه کرده باشید --
08:45
I think if you've actuallyدر واقع readخواندن
quantumکوانتومی physicsفیزیک as I have --
182
513055
3420
08:48
well, I readخواندن an emailپست الکترونیک
from someoneکسی who'dچه کسی می خواهد readخواندن it, but --
183
516499
2872
هرچند ایمیلی از طرف کسی خواندم
که مطالعه کرده بود، اما --
08:51
(Laughterخنده)
184
519395
3873
(خنده)
08:55
You have to understandفهمیدن
185
523292
1247
باید این مسئله را درک کنید
08:56
that we don't liveزنده in Newton'sنیوتن
clockworkساعت کار universeجهان anymoreدیگر.
186
524563
3833
که ما دیگر در جهان منظم
و ساعت‌وار نیوتون زندگی نمی‌کنیم.
09:00
We liveزنده in a bananaموز peelپوست کندن universeجهان,
187
528420
3205
بلکه در جهانی شبیه پوست موز زندگی می‌کنیم،
09:03
and we won'tنخواهد بود ever be ableتوانایی
to know everything
188
531649
3680
و هرگز نمی‌توانیم همه چیز را بفهمیم
09:07
or controlکنترل everything
189
535353
1646
یا هر چیزی را کنترل کنیم
09:09
or predictپیش بینی everything.
190
537023
1483
یا همه چیز را پیش‌بینی کنیم.
09:10
Natureطبیعت is like a self-drivingخود رانندگی carماشین.
191
538530
2207
طبیعت مانند یک اتومبیل خودکار است.
09:12
The bestبهترین we can be is like
the oldقدیمی womanزن in that jokeجوک --
192
540761
3333
بهترین کاری که می‌توانیم انجام بدهیم
مانند کار آن پیرزن در آن جوک است
09:16
I don't know if you've heardشنیدم it.
193
544118
1822
نمی‌دانم آن‌را شنیده‌اید یا نه.
09:18
An oldقدیمی womanزن is drivingرانندگی
194
546252
2323
پیرزنی در حال رانندگی بود
09:20
with her middle-agedمیانسال daughterفرزند دختر
in the passengerمسافر seatصندلی,
195
548599
4229
دختر میان‌سالش هم بغل دستش نشسته بود،
09:24
and the motherمادر goesمی رود
right throughاز طریق a redقرمز lightسبک.
196
552852
2399
مادر چراغ قرمز را رد می‌کند.
09:27
And the daughterفرزند دختر doesn't want to say
anything that makesباعث می شود it soundصدا like,
197
555275
4176
اما دختر نمی‌خواست حرفی بزند که
مادرش چنین برداشتی بکند:
09:31
"You're too oldقدیمی to driveراندن,"
198
559475
1694
«تو برای رانندگی خیلی پیری.»
09:33
so she didn't say anything.
199
561193
1811
پس چیزی نمی‌گوید.
09:35
And then the motherمادر
goesمی رود throughاز طریق a secondدومین redقرمز lightسبک,
200
563028
2724
اما مادر چراغ قرمز دوم را هم رد می‌کند،
09:37
and the daughterفرزند دختر,
as tactfullyبه طرز وحشیانه ای as possibleامکان پذیر است,
201
565776
2374
و دختر با نهایت ادب می‌گوید:
09:40
saysمی گوید, "Momمامان, are you awareمطلع
202
568174
2155
«مامان، حواستان هست که
09:42
that you just wentرفتی throughاز طریق
two redقرمز lightsچراغ ها?"
203
570353
2238
دو تا چراغ قرمز را رد کردید؟»
09:44
And the motherمادر saysمی گوید, "Oh, am I drivingرانندگی?"
204
572615
1995
مادر می‌گوید: «وا! مگر رانندگی می‌کنم؟»
09:46
(Laughterخنده)
205
574634
4181
(خنده)
09:50
(Applauseتشویق و تمجید)
206
578839
4364
(تشویق)
09:55
So ...
207
583227
1357
بنابراین…
09:58
and now, I'm going to take a mentalذهنی leapجهش,
208
586004
4152
حالا قصد دارم ذهنم را تغییر بدهم،
10:02
whichکه is easyآسان for me because
I'm the Evelایول KnievelKnievel of mentalذهنی leapsجهش;
209
590180
3889
برای من کار راحتی است چون
استاد جهش‌های فکری هستم؛
10:06
my licenseمجوز plateبشقاب saysمی گوید,
210
594093
1795
حتی روی پلاکم هم نوشته،
10:07
"CogitoCogito, ergoergo zoomبزرگنمایی."
211
595912
2640
«من فکر می‌کنم، پس هستم.»
10:11
I hopeامید you're willingمایلم
to come with me on this,
212
599072
3367
امیدوارم تمایل داشته باشید
که مرا همراهی کنید،
10:14
but my realواقعی problemمسئله with the mindsetذهنیت
that is so out to defeatشکست deathمرگ
213
602463
5620
مشکل اساسی من با این تفکر بعید
یعنی شکست دادن مرگ است
10:20
is if you're anti-deathضد مرگ,
214
608107
3760
اگر شما مخالف مرگ هستید،
10:23
whichکه to me translatesترجمه شده است as anti-lifeضد زندگی,
215
611891
2397
از نظر من با زندگی هم مخالفید،
10:26
whichکه to me translatesترجمه شده است as anti-natureضد طبیعت,
216
614312
3861
و با طبیعت،
10:30
it alsoهمچنین translatesترجمه شده است to me as anti-womanضد زن,
217
618197
3131
و با زنانگی نیز مخالف هستید،
10:33
because womenزنان have long been
identifiedشناخته شده است with natureطبیعت.
218
621352
4306
زیرا از دیرباز هویت زن را
با طبیعت می‌شناخته‌اند.
10:37
And my sourceمنبع on this is Hannahهانا Arendtآرنت,
219
625682
2242
مرجع من در این زمینه هانا آرنت است،
10:39
the Germanآلمانی philosopherفیلسوف who wroteنوشت
a bookکتاب calledبه نام "The Humanانسان Conditionوضعیت."
220
627948
3627
فیلسوف آلمانی که کتاب «وضع بشر» را نوشت.
10:44
And in it, she saysمی گوید that classicallyکلاسیک,
221
632170
3439
او در این کتاب این‌گونه می‌گوید که
10:47
work is associatedهمراه with menمردان.
222
635633
2666
از منظر باستانی کار با مردها پیوند خورده.
10:50
Work is what comesمی آید out of the headسر;
223
638323
2210
کار همان چیزی است که از مغز متولد می‌شود؛
10:52
it's what we inventاختراع کردن,
224
640557
1276
چیزی که اختراع می‌کنیم،
10:53
it's what we createايجاد كردن,
225
641857
1531
چیزی که می‌آفرینیم،
10:55
it's how we leaveترک کردن our markعلامت uponبر the worldجهان.
226
643412
2640
و در جهان ردپایی از خود باقی می‌گذاریم.
10:59
Whereasدر حالیکه laborنیروی کار is associatedهمراه with the bodyبدن.
227
647434
4442
در این‌جا کار با بدن مرتبط است.
11:03
It's associatedهمراه with the people
who performانجام دادن laborنیروی کار
228
651900
2791
با مردمی پیوند خورده که
آن کار را انجام می‌دهند
11:06
or undergoتحت تاثیر قرار می گیرد laborنیروی کار.
229
654715
1628
یا به انجامش تن می‌دهند.
11:08
So to me,
230
656915
2723
پس از نظر من،
11:11
the mindsetذهنیت that deniesانکار می کند that,
231
659662
4128
دیدگاهی که همگام بودن ما را
11:15
that deniesانکار می کند that we're in syncهمگام سازی
with the biorhythmsریتم های زندگی,
232
663814
4313
با چرخه‌های زیستی و هماهنگی
ما را با چرخه‌های جهان
11:20
the cyclicalسیکل rhythmsریتم ها of the universeجهان,
233
668151
3087
انکار می‌کند،
11:23
does not createايجاد كردن a hospitableمهمان نواز
environmentمحیط for womenزنان
234
671262
5654
نمی‌تواند فضای خوشایندی برای زنان یا برای
11:28
or for people associatedهمراه with laborنیروی کار,
235
676940
2434
افرادی که با کار مرتبط هستند، بیافریند،
11:31
whichکه is to say,
236
679398
1514
در واقع همان افرادی که
11:32
people that we associateوابسته
as descendantsفرزندان of slavesبردگان,
237
680936
3419
یا فرزندان برده‌ها هستند،
11:36
or people who performانجام دادن manualکتابچه راهنمای laborنیروی کار.
238
684379
2347
و یا به اختیار خودشان کار می‌کنند.
11:39
So here'sاینجاست how it looksبه نظر می رسد
from a banana-peel-universeموز پوست جهان pointنقطه of viewچشم انداز,
239
687838
5714
پس از دیدگاه جهان پوست موزی
و از دیدگاه من که نامش را
11:45
from my mindsetذهنیت whichکه I call
"Emily'sامیلی universeجهان."
240
693576
3335
«دنیای امیلی» گذاشته‌ام،
این‌طور به نظر می‌رسد.
11:49
First of all,
241
697808
1175
اول از همه این‌که،
11:52
I am incrediblyطور باور نکردنی gratefulسپاسگزار for life,
242
700323
5245
من به شدت قدردان زندگی هستم،
11:57
but I don't want to be immortalجاویدان.
243
705592
2067
اما نمی‌خواهم ابدی باشم.
12:00
I have no interestعلاقه in havingداشتن
my nameنام liveزنده on after me.
244
708132
4018
هیچ علاقه‌ای ندارم که بعد از مرگم
نامی از من باقی بماند.
12:04
In factواقعیت, I don't want it to,
245
712174
2179
در واقع، چنین چیزی را دوست ندارم
12:06
because it's been my observationمشاهده
246
714377
1654
چون بارها و بارها دیده‌ام
12:08
that no matterموضوع how niceخوب and how brilliantدرخشان
247
716055
2725
که فرقی ندارد چقدر زیبا و باهوش
12:10
or how talentedبا استعداد you are,
248
718804
1612
یا با استعداد باشی،
12:12
50 yearsسالها after you dieمرگ, they turnدور زدن on you.
249
720440
2612
پنجاه سال بعد از مرگ، به تو حمله می‌کنند.
12:15
(Laughterخنده)
250
723076
1476
(خنده)
12:16
And I have actualواقعی proofاثبات of that.
251
724576
2515
برایش دلیل مستند هم دارم.
12:19
A headlineعنوان from the Losلوس Angelesآنجلس Timesبار:
252
727115
3232
تیتر روزنامه لس‌آنجلس‌تایمز:
12:22
"Anneآن Frankصریح: Not so niceخوب after all."
253
730371
3131
«آنه فرانک: آن‌قدرها هم خوب نبود.»
12:25
(Laughterخنده)
254
733526
5270
(خنده)
12:30
Plusبه علاوه, I love beingبودن in syncهمگام سازی
255
738820
3362
به علاوه من دوست دارم که با
12:34
with the cyclicalسیکل rhythmsریتم ها of the universeجهان.
256
742206
2519
چرخه‌های جهان هماهنگ و همگام باشم.
12:36
That's what's so extraordinaryخارق العاده about life:
257
744749
2269
این جنبه از زندگی شگفت‌انگیز است:
12:39
it's a cycleچرخه of generationنسل,
258
747042
2197
زندگی چرخه‌ای است از زایش،
12:41
degenerationانحطاط,
259
749263
1406
تباهی،
12:42
regenerationبازسازی.
260
750693
1599
و دوباره زایش.
12:44
"I" am just a collectionمجموعه of particlesذرات
261
752316
3898
«من» تنها مجموعه‌ای از ذرات هستم
12:48
that is arrangedمرتب شده اند into this patternالگو,
262
756238
2879
که به این شکل در کنار هم قرار گرفته‌اند،
12:51
then will decomposeتجزیه and be availableدر دسترس است,
263
759141
2762
و بعد از هم متلاشی می‌شوند و تمام اجزای
12:53
all of its constituentتشکیل دهنده partsقطعات, to natureطبیعت,
264
761927
2547
سازنده من، در اختیار طبیعت قرار می‌گیرند،
12:56
to reorganizeسازماندهی مجدد into anotherیکی دیگر patternالگو.
265
764498
2154
تا به شکلی دیگر در کنار هم قرار بگیرند.
12:59
To me, that is so excitingهیجان انگیز,
266
767779
2459
این از نظر من بسیار هیجان‌انگیز است،
13:02
and it makesباعث می شود me even more gratefulسپاسگزار
to be partبخشی of that processروند.
267
770262
4408
این‌که بخشی از این فرآیند باشم
باعث می‌شود قدردان‌تر شوم.
13:07
You know,
268
775331
1720
می‌دانید،
13:09
I look at deathمرگ now from the pointنقطه of viewچشم انداز
of a Germanآلمانی biologistزیست شناس,
269
777075
6042
حالا از دیدگاه یک زیست‌شناس آلمانی
به مرگ نگاه می‌کنم،
13:15
Andreasآندریاس Weberوبر,
270
783141
1455
آندریاس وبر،
13:16
who looksبه نظر می رسد at it as partبخشی
of the giftهدیه economyاقتصاد.
271
784620
3602
که مرگ را بخشی از
یک هدیه مجانی می‌بیند.
13:20
You're givenداده شده this enormousعظیم giftهدیه -- life,
272
788246
2778
این هدیه عظیم به شما اهدا شده -- زندگی،
13:23
you enrichغنی سازی کنید it as bestبهترین you can,
273
791048
2343
تا جایی که توان دارید به آن غنا می‌بخشید،
13:25
and then you give it back.
274
793415
2060
و بعد آن را پس می‌دهید.
13:28
And, you know, Auntieخاله MameMame
said, "Life is a banquetضیافت" --
275
796019
3333
و همان‌طور که می‌دانید عمه میم می‌گفت:
«زندگی یک مهمانی است.» --
13:31
well, I've eatenخورده شده my fillپر کن.
276
799376
2111
خب من سهمم را از آن برداشته‌ام.
13:34
I have had an enormousعظیم appetiteاشتها for life,
277
802126
2271
اشتهایم برای زندگی خیلی زیاد بود،
13:36
I've consumedمصرف شده life,
278
804421
1223
از آن بهره برده‌ام،
13:37
but in deathمرگ, I'm going to be consumedمصرف شده.
279
805668
2635
اما وقت مردن، قرار است از من بهره ببرند.
13:40
I'm going into the groundزمینی
just the way I am,
280
808327
3451
قرار است با همین شکل
به داخل زمین فرو بروم،
13:43
and there, I inviteدعوت everyهرکدام microbeمیکروب
281
811802
2951
و آن‌جا تمام میکروب‌ها
13:46
and detritus-erریزه-er
282
814777
1356
و ذره سازها
13:48
and decomposerdecomposer
283
816157
2150
و تجزیه‌کننده‌ها را دعوت کنم
13:50
to have theirخودشان fillپر کن --
284
818331
1166
تا سهمشان را بردارند --
13:51
I think they'llآنها خواهند شد find me deliciousخوشمزه - لذیذ.
285
819521
2556
فکر کنم از طعم من خوششان بیاید.
13:54
(Laughterخنده)
286
822101
1202
(خنده)
13:55
I do.
287
823327
1250
مطمئنم.
13:57
So the bestبهترین thing about my attitudeنگرش,
I think, is that it's realواقعی.
288
825584
5039
بهترین جنبه چنین دیدگاهی
این است که واقعی است.
14:02
You can see it.
289
830647
1326
می‌توانید با چشمتان ببینید.
14:03
You can observeمشاهده کنید it.
290
831997
1151
می‌توانید مشاهده کنید.
14:05
It actuallyدر واقع happensاتفاق می افتد.
291
833172
1466
چنین اتفاقی واقعاً می‌افتد.
14:06
Well, maybe not my enrichingغنی سازی the giftهدیه,
292
834662
3715
خب، البته شاید قابل مشاهده نباشد
که به این هدیه چه چیزی می‌افزایم،
14:10
I don't know about that --
293
838401
1755
درباره‌اش مطمئن نیستم --
14:12
but my life has certainlyقطعا
been enrichedغنی شده by other people.
294
840180
3568
اما دیگران حقیقتاً زندگی مرا
سرشار کرده‌اند.
14:15
By TEDTED,
295
843772
1205
TED هم همین‌طور،
14:17
whichکه introducedمعرفی کرد me
to a wholeکل networkشبکه of people
296
845001
3159
که مرا به گروهی از آدم‌ها معرفی کرد
14:20
who have enrichedغنی شده my life,
297
848184
2679
که زندگی مرا ارزشمند کرده‌اند،
14:22
includingشامل TriciaTricia McGillisMcGillis,
my websiteسایت اینترنتی designerطراح,
298
850887
3193
مانند تریشا مک‌گیلیس، طراح وب‌سایتم،
14:26
who'sچه کسی است workingکار کردن with my wonderfulفوق العاده daughterفرزند دختر
299
854104
2365
که با دختر نازنینم همکاری می‌کند
14:28
to take my websiteسایت اینترنتی
and turnدور زدن it into something
300
856493
3538
تا وب‌سایتم عالی از کار در بیاید
14:32
where all I have to do is writeنوشتن a blogوبلاگ.
301
860055
1891
در حالی‌که من فقط در آن می‌نویسم.
14:33
I don't have to use
the executiveاجرایی brainمغز functionعملکرد ...
302
861970
2496
لازم نیست به مغزم فشار بیاورم…
14:36
Haولز, haهکتار, haهکتار, I winپیروزی!
303
864490
3579
ها، ها، ها، من بردم!
14:40
(Laughterخنده)
304
868093
1099
(خنده)
14:41
And I am so gratefulسپاسگزار to you.
305
869216
2658
از همه شما بسیار ممنونم.
14:44
I don't want to say, "the audienceحضار,"
306
872853
2520
نمی‌خواهم بگویم «مخاطب»،
14:47
because I don't really see it
as we're two separateجداگانه things.
307
875397
4405
چون خودم را از شما جدا نمی‌بینم.
14:51
I think of it in termsاصطلاحات
of quantumکوانتومی physicsفیزیک, again.
308
879826
5625
باز هم از دریچه فیزیک کوانتوم
به آن نگاه می‌کنم.
14:58
And, you know, quantumکوانتومی physicistsفیزیکدانان
are not exactlyدقیقا sure what happensاتفاق می افتد
309
886001
5297
خب راستش فیزیک‌دانان کوانتوم
چندان مطمئن نیستند
15:03
when the waveموج becomesتبدیل می شود a particleذره.
310
891322
2598
که وقتی موج به ذره تبدیل می‌شود
دقیقاً چه رخ می‌دهد.
15:05
There are differentناهمسان theoriesنظریه ها --
311
893944
1539
نظریه‌های مختلفی وجود دارد --
15:07
the collapseسقوط - فروپاشی - اضمحلال of the waveموج functionعملکرد,
312
895507
1621
فروریزش تابع موج،
15:09
decoherencedecoherence --
313
897152
1151
ناهمدوسی کوانتومی --
15:10
but they're all agreedتوافق کرد on one thing:
314
898327
1716
اما همه بر سر یک چیز توافق دارند:
15:12
that realityواقعیت comesمی آید into beingبودن
throughاز طریق an interactionاثر متقابل.
315
900067
3069
واقعیت، حضور داشتن در تعامل‌ها است.
15:18
(Voiceصدای breakingشکستن) So do you.
316
906408
1413
(لرزیدن صدا) درست مانند شما.
15:20
And everyهرکدام audienceحضار I've ever had,
317
908628
2340
تمام مخاطبان من،
15:22
pastگذشته and presentحاضر.
318
910992
1554
چه در گذشته و چه در حال حاضر.
15:25
Thank you so much for makingساخت my life realواقعی.
319
913508
3981
ممنونم که زندگی مرا واقعی کرده‌اید.
15:29
(Applauseتشویق و تمجید)
320
917513
1112
(تشویق)
15:30
Thank you.
321
918649
1151
ممنونم.
15:31
(Applauseتشویق و تمجید)
322
919824
1460
(تشویق)
15:33
Thank you.
323
921308
1169
ممنونم.
15:34
(Applauseتشویق و تمجید)
324
922501
1053
(تشویق)
15:35
Thank you.
325
923578
1159
متشکرم.
15:36
(Applauseتشویق و تمجید)
326
924761
1025
(تشویق)
15:37
Thank you.
327
925810
1181
سپاس‌گزارم.
Translated by Soheila Kamali
Reviewed by Sadegh Zabihi

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Emily Levine - Philosopher-comic
Humorist, writer and trickster Emily Levine riffs on science and the human condition.

Why you should listen

Humorist Emily Levine works a heady vein of humor, cerebral and thoughtful as well as hilarious. Oh, she's got plenty of jokes. But her work, at its core, makes serious connections -- between hard science and pop culture, between what we say and what we secretly assume ... She plumbs the hidden oppositions, the untouchable not-quite-truths of the modern mind.

Levine's background in improv theater, with its requirement to always say "yes" to the other actor's reality, has helped shape her worldview. Always suspicious of sharp either/or distinctions, she proposes "the quantum logic of and/and" -- a thoroughly postmodern, scientifically informed take on life that allows for complicated states of being. Like the one we're in right now.

For more on Levine's thoughts about life and death, read her blog, "The Yoy of Dying," at EmilysUniverse.com, along with updates on "Emily @ the Edge of Chaos" and pronouncements from Oracle Em.

More profile about the speaker
Emily Levine | Speaker | TED.com