ABOUT THE SPEAKER
America Ferrera - Actor, director, producer, activist
America Ferrera believes stories have the power to make people better. She uses her voice to speak up for more humanity and justice in the world.

Why you should listen

America Ferrera is an award-winning actress and producer known for her breakthrough role as Betty Suarez on ABC's hit comedy Ugly Betty. For her performance, Ferrera was recognized with a Golden Globe, Emmy and Screen Actors Guild Award, as well as ALMA and Imagen Awards. She currently produces and stars in the NBC workplace comedy Superstore, which is in its fourth season.

Ferrera recently released her first book, American Like Me, landing on the New York Times best-seller list. The book is a vibrant and varied collection of first-person accounts from prominent figures about the experience of growing up between cultures in America. A longtime activist, Ferrera co-founded HARNESS with her husband, Ryan Piers Williams, and Wilmer Valderrama in 2016. HARNESS is a community of artists, influencers and grassroots leaders that provides education and engagement opportunities to amplify the work of organizations and individuals working on behalf of social justice. In July 2016, Ferrera spoke at the Democratic National Convention in Philadelphia on behalf of women's rights and immigration in support of Hillary Clinton. She was a chair for the Artists' Committee for the Women's March on Washington and spoke at the historic Women's March the day after the 2017 Presidential Inauguration. In 2006, Ferrera founded her own television and film production company, Take Fountain.

More profile about the speaker
America Ferrera | Speaker | TED.com
TED2019

America Ferrera: My identity is a superpower -- not an obstacle

امریکا فررا: هویت من مانع نیست--ابرقدرت من است

Filmed:
2,179,326 views

امریکا فررا، بازیگر، کارگردان و فعال اجتماعی می‌گوید: هالیوود باید از مقاومت کردن در برابر چیزی که دنیا در حقیقت شبیه آن است دست بردارد. با ترسیم خطوط کارش، او خواستار ارائه‌ای دقیق‌تر از فرهنگ‌های متفاوت در رسانه-- و تغییر در شکلی که داستانهایمان را می‌گوییم است. او می‌گوید «حضور داشتن امکان را به وجود می‌آورد.» «کسی که موفقیتش را در دنیا می‌بینیم به ما می‌آموزد چگونه خودمان را ببینیم، چگونه در مورد ارزش خودمان فکر کنیم و چگونه در مورد آینده‌مان رویاپردازی کنیم.»
- Actor, director, producer, activist
America Ferrera believes stories have the power to make people better. She uses her voice to speak up for more humanity and justice in the world. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
On the redقرمز tilesکاشی in my family'sخانواده denدون
0
917
3142
روی کاشی‌های قرمز در خلوتگاه خانواده من
00:16
I would danceرقص and singآواز خواندن
to the made-for-TVساخته شده برای تلویزیون movieفیلم سینما "Gypsyکولی,"
1
4083
4143
همراه فیلم تلویزیونی «کولی»
می‌خواندم و می‌رقصیدم،
00:20
starringبازیگران Betteبت Midlerمیدلر.
2
8250
2143
با بازی بتی میدلر.
00:22
(Singingآواز خواندن) "I had a dreamرویا.
3
10417
2559
(آواز) «من رویایی داشتم.
00:25
A wonderfulفوق العاده dreamرویا, papaپاپا."
4
13000
3893
رویایی فوق‌العاده، پدر.»
00:28
I would singآواز خواندن it with the urgencyضرورت
and the burningسوزش desireمیل of a nine-year-oldنه ساله
5
16917
4642
من آن را با نیاز شدید و اشتیاق پرحرارت
دختری نه ساله می‌خوانم
00:33
who did, in factواقعیت, have a dreamرویا.
6
21583
3101
که در واقع رویایی داشت.
00:36
My dreamرویا was to be an actressبازیگر.
7
24708
3768
رویای من این بود که بازیگر شوم.
00:40
And it's trueدرست است that I never saw
anyoneهر کسی who lookedنگاه کرد like me
8
28500
3351
و این واقعیت دارد که من
هیچکسی که شبیه من باشد
00:43
in televisionتلویزیون or in filmsفیلم های,
9
31875
1518
در تلویزیون یا فیلم ندیده یودم،
00:45
and sure, my familyخانواده and friendsدوستان
and teachersمعلمان all constantlyبه طور مداوم warnedهشدار داد me
10
33417
5101
و مطمئنا، خانواده و دوستان و معلم‌هایم
همگی دائما به من هشدار می‌دادند
00:50
that people like me
didn't make it in Hollywoodهالیوود.
11
38542
3875
که افرادی مثل من در هالیوود موفق نمی‌شوند.
00:56
But I was an Americanآمریکایی.
12
44417
2184
اما من یک امریکایی بودم.
00:58
I had been taughtتدریس کرد to believe
that anyoneهر کسی could achieveرسیدن anything,
13
46625
4434
به من آموزش داده شده بود که هر کسی
می‌تواند به هرچیزی دست پیدا کند،
01:03
regardlessبدون در نظر گرفتن of the colorرنگ of theirخودشان skinپوست,
14
51083
3435
بدون توجه به رنگ پوستش،
01:06
the factواقعیت that my parentsپدر و مادر
immigratedمهاجرت کرد from Hondurasهندوراس,
15
54542
2767
این واقعیت که پدر و مادر من
از هندوراس مهاجرت کردند،
01:09
the factواقعیت that I had no moneyپول.
16
57333
2167
این واقعیت که بی‌پول بودم.
01:12
I didn't need my dreamرویا to be easyآسان,
17
60583
3185
نیاز نداشتتم که رویایم آسان باشد،
01:15
I just neededمورد نیاز است it to be possibleامکان پذیر است.
18
63792
2375
فقط باید ممکن باشد.
01:19
And when I was 15,
19
67833
1500
و وقتی ۱۵ سالم بود،
01:23
I got my first professionalحرفه ای auditionآزمون.
20
71125
3101
اولین آزمون هنرپیشگی
حرفه‌ای خودم را دادم.
01:26
It was a commercialتجاری
for cableکابلی subscriptionsاشتراک ها
21
74250
3518
تبلیغی برای اشتراک یک تلویزیون کابلی
01:29
or bailوثیقه bondsاوراق قرضه, I don't really rememberیاد آوردن.
22
77792
2142
یا اوراق قرضه، واقعا یادم نمی‌آید.
01:31
(Laughterخنده)
23
79958
1143
(خنده)
01:33
What I do rememberیاد آوردن
is that the castingریخته گری directorکارگردان askedپرسید: me,
24
81125
3625
چیزی که یادم می‌آید این است
که کارگردان از من پرسید،
01:38
"Could you do that again,
but just this time, soundصدا more Latinaلاتینا."
25
86000
5458
«می‌شود یک بار دیگر آن را انجام دهید،
اما این بار بیشتر لاتین به نظر برسد.»
01:44
"Umاوم, OK.
26
92917
2309
من پرسیدم: «اوم، خیلی خب.
01:47
So you want me
to do it in Spanishاسپانیایی?" I askedپرسید:.
27
95250
2684
پس شما از من می‌خواهید
به اسپانیایی انجامش دهم؟»
01:49
"No, no, do it in Englishانگلیسی,
just soundصدا Latinaلاتینا."
28
97958
4625
«نه، انگلیسی انجامش بده،
فقط شبیه لاتین‌ها»
01:56
"Well, I am a Latinaلاتینا,
so isn't this what a Latinaلاتینا soundsبرای تلفن های موبایل like?"
29
104917
5458
«خب، من لاتین هستم،
این شبیه لاتین‌ها نیست؟»
02:03
There was a long and awkwardبی دست و پا - به شکلی نامناسب silenceسکوت,
30
111333
2601
سکوت طولانی و ناشیانه‌ای حکم‌فرما شد،
02:05
and then finallyسرانجام,
31
113958
1518
و سرانجام،
02:07
"OK, sweetieشیرینی, never mindذهن,
thank you for comingآینده in, byeخدا حافظ!"
32
115500
3601
«باشه عزیزم، مهم نیست،
ممنون از اینکه آمدی، خدانگهدار!»
02:11
It tookگرفت me mostاکثر of the carماشین rideسوار شدن home
to realizeتحقق بخشیدن that by "soundصدا more Latinaلاتینا"
33
119125
4601
بیشتر مسیر خانه طول کشید تا تشخیص دهم
منظورش از «بیشتر شبیه لاتین‌ها باش» چیست
02:15
she was askingدرخواست me
to speakصحبت in brokenشکسته شده Englishانگلیسی.
34
123750
3309
او می‌خواست که به انگلیسی شکسته حرف بزنم.
02:19
And I couldn'tنمی توانستم figureشکل out why the factواقعیت
35
127083
2018
و من نمی‌توانستم تشخیص دهم چرا
02:21
that I was an actualواقعی,
real-lifeزندگی واقعی, authenticمعتبر Latinaلاتینا
36
129125
5351
اینکه من یک لاتین واقعی، زنده و معتبر بودم
02:26
didn't really seemبه نظر می رسد to matterموضوع.
37
134500
1809
به نظر مهم نمی‌رسید.
02:28
Anywayبه هر حال, I didn't get the jobکار.
38
136333
1851
بگذریم، من آن کار را به دست نیاوردم.
02:30
I didn't get a lot of the jobsشغل ها
people were willingمایلم to see me for:
39
138208
3810
من خیلی از شغل‌هایی را که افرادی
مایل بودند من را در آن ببینند نگرفتم:
02:34
the gang-banger'sباند-بنگر girlfriendدوست دختر,
40
142042
2434
دوست دختر یکی از گردن کلفت‌های محل،
02:36
the sassyجادوگر shoplifterدزد,
41
144500
2768
یک دزد پررو،
02:39
pregnantباردار cholaچولا numberعدد two.
42
147292
2309
زن حامله‌ی شماره دو.
02:41
(Laughterخنده)
43
149625
1518
(خنده)
02:43
These were the kindsانواع of rolesنقش ها
that existedوجود داشت for someoneکسی like me.
44
151167
4309
این‌ها نقش‌هایی بود که برای
شخصی مثل من وجود داشت.
02:47
Someoneکسی they lookedنگاه کرد at
and saw as too brownرنگ قهوه ای, too fatچربی,
45
155500
4309
شخصی که آنها نگاه می‌کردند
و زیادی سبزه، زیادی چاق،
02:51
too poorفقیر, too unsophisticatedساده نیست.
46
159833
3726
زیادی فقیر، زیادی ساده‌لوح می‌دیدند.
02:55
These rolesنقش ها were stereotypesکلیشه ها
47
163583
1976
این نقش‌ها کلیشه‌ای بودند
02:57
and couldn'tنمی توانستم have been furtherبیشتر
from my ownخودت realityواقعیت
48
165583
3643
و نمی‌توانستند بیشتر از واقعیت خودم باشند
03:01
or from the rolesنقش ها I dreamtرویای of playingبازی کردن.
49
169250
2601
یا از نقش‌هایی که رویای
بازی کردنشان را داشتم.
03:03
I wanted to playبازی people
who were complexپیچیده and multidimensionalچند بعدی,
50
171875
3934
من می‌خواستم نقش افرادی را بازی کنم
که پیچیده و چند بعدی بودند،
03:07
people who existedوجود داشت in the centerمرکز
of theirخودشان ownخودت livesزندگی می کند.
51
175833
3935
افرادی که در مرکز زندگی خودشان بودند.
03:11
Not cardboardمقوا cutoutsبرش ها that stoodایستاد
in the backgroundزمینه of someoneکسی else'sچیز دیگری است.
52
179792
4726
نه برش‌های مقوایی که در
پس زمینه‌ی شخص دیگری می‌ایستد.
03:16
But when I daredجرات کرد to say that
to my managerمدیر --
53
184542
2892
اما وقتی من جرات کردم
این را به مدیر برنامه‌هایم بگویم--
03:19
that's the personفرد I payپرداخت
to help me find opportunityفرصت --
54
187458
3685
شخصی که به او پول می‌دهم
تا کمکم کند موقعیتی پیدا کنم--
03:23
his responseواکنش was,
55
191167
3017
جوابش این بود،
03:26
"Someoneکسی has to tell that girlدختر
she has unrealisticغیر واقعی است expectationsانتظارات."
56
194208
5417
«کسی باید به آن دختر بگوید
انتظارات غیرواقع بینانه‌ای دارد.»
03:33
And he wasn'tنبود wrongاشتباه.
57
201625
2059
و او اشتباه نمی‌کرد.
03:35
I mean, I firedاخراج شد him, but he wasn'tنبود wrongاشتباه.
58
203708
2435
البته، من او را اخراج کردم،
اما او اشتباه نمی‌کرد.
03:38
(Laughterخنده)
59
206167
2142
(خنده)
03:40
(Applauseتشویق و تمجید)
60
208333
4601
(تشویق)
03:44
Because wheneverهر زمان که I did try to get a roleنقش
that wasn'tنبود a poorlyضعیف writtenنوشته شده است stereotypeکلیشه,
61
212958
5185
چون هر بار که سعی کردم نقشی بگیرم
که یک کلیشه‌ی ضعیف نوشته شده نبود،
03:50
I would hearشنیدن,
62
218167
1267
این را می‌شنیدم،
03:51
"We're not looking
to castقالب this roleنقش diverselyمتنوع."
63
219458
3101
«ما قصد نداریم این نقش را متنوع
به اجرا در بیاوریم»
03:54
Or, "We love her,
but she's too specificallyبه طور مشخص ethnicقومی."
64
222583
4518
یا «ما دوستش داریم اما او
کاملا مرتبط با یک نژاد خاص است.»
03:59
Or, "Unfortunatelyمتاسفانه, we alreadyقبلا have
one Latinoلاتین in this movieفیلم سینما."
65
227125
4875
یا «متاسفانه، ما از قبل
یک بازیگر لاتین در فیلم داریم.»
04:05
I keptنگه داشته شد receivingدریافت the sameیکسان messageپیام
again and again and again.
66
233125
5125
من به دریافت پیام‌های یکسان
دوباره و دوباره و دوباره ادامه دادم.
04:11
That my identityهویت was an obstacleمانع
I had to overcomeغلبه بر.
67
239167
5583
که هویت من یک مانع بود
که باید بر آن غلبه می‌کردم.
04:18
And so I thought,
68
246167
2517
و بنابراین من فکر کردم،
04:20
"Come at me, obstacleمانع.
69
248708
1810
« پیش من بیا، مانع.
04:22
I'm an Americanآمریکایی. My nameنام is Americaآمریکا.
70
250542
4351
من یک امریکایی هستم. اسم من امریکاست.
04:26
I trainedآموزش دیده my wholeکل life for this,
I'll just followدنبال کردن the playbookplaybook,
71
254917
4225
من تمام عمرم را برای این آموزش دیدم،
من تنها از اصول پیروی می‌کنم،
04:31
I'll work harderسخت تر."
72
259166
1726
من سختتر کار خواهم کرد.»
04:32
And so I did, I workedکار کرد my hardestسخت ترین
73
260916
2643
و همین کار را کردم،
به سخت‌ترین شکل کار کردم
04:35
to overcomeغلبه بر all the things
that people said were wrongاشتباه with me.
74
263583
3768
تا بر تمام چیزهایی که مردم می‌گفتند
ایرادهای من است غلبه کنم.
04:39
I stayedماند out of the sunآفتاب
so that my skinپوست wouldn'tنمی خواهم get too brownرنگ قهوه ای,
75
267375
3309
من زیر خورشید نمی‌ایستادم
تا پوستم تیره‌تر نشود،
04:42
I straightenedصاف my curlsفرشته ها into submissionارسال.
76
270708
3976
فر بودن موهایم را مطیع صاف شدن قرار دادم.
04:46
I constantlyبه طور مداوم triedتلاش کرد to loseاز دست دادن weightوزن,
77
274708
1851
مدام سعی کردم وزنم را کاهش دهم.
04:48
I boughtخریداری شد fancierدوست داشتنی
and more expensiveگران clothesلباس ها.
78
276583
2726
لباس‌های زیباتر و گرانتر خریدم.
04:51
All so that when people lookedنگاه کرد at me,
79
279333
1893
تا وقتی مردم به من نگاه می‌کنند،
04:53
they wouldn'tنمی خواهم see a too fatچربی,
too brownرنگ قهوه ای, too poorفقیر Latinaلاتینا.
80
281250
5208
یک لاتین تبار خیلی چاق،
تیره پوست و فقیر نبینند.
04:59
They would see what I was capableقادر به of.
81
287708
2685
آنها چیزی را خواهند دید
که من قادر به انجام آن هستم.
05:02
And maybe they would give me a chanceشانس.
82
290417
2625
و شاید آنها شانسی به من بدهند.
05:07
And in an ironicعجیب و غریب twistپیچ of fateسرنوشت,
83
295792
3892
و در پیچ و تاب طعنه آمیز سرنوشت،
05:11
when I finallyسرانجام did get a roleنقش
that would make all my dreamsرویاها come trueدرست است,
84
299708
4750
وقتی من در نهایت نقشی گرفتم که
تمام آرزوهایم را برآورده می‌کرد،
05:18
it was a roleنقش that requiredضروری me
to be exactlyدقیقا who I was.
85
306000
4208
نقشی بود که نیاز داشت دقیقا خودم باشم.
05:23
Anaآنا in "Realواقعی Womenزنان Have Curvesمنحنی"
86
311167
3392
آنا در «زنان واقعی انحنا دارند»
05:26
was a brownرنگ قهوه ای, poorفقیر, fatچربی Latinaلاتینا.
87
314583
3834
یک لاتین تبار تیره پوست، فقیر و چاق بود.
05:32
I had never seenمشاهده گردید anyoneهر کسی
like her, anyoneهر کسی like me,
88
320125
4393
من هیچوقت کسی را شبیه او ندیده بودم،
هیچکس شبیه خودم،
05:36
existingموجود است in the centerمرکز
of her ownخودت life storyداستان.
89
324542
4392
که در مرکز داستان زندگی
خودش قرار داشته باشد.
05:40
I traveledسفر کرد throughoutدر سراسر the US
90
328958
1893
من با این فیلم سرتاسر امریکا
05:42
and to multipleچندگانه countriesکشورها with this filmفیلم
91
330875
2226
و چندین کشور سفر کردم
05:45
where people, regardlessبدون در نظر گرفتن of theirخودشان ageسن,
ethnicityقومیت, bodyبدن typeتایپ کنید,
92
333125
5434
جایی که مردم بدون توجه به
سن، نژاد و نوع بدنشان
05:50
saw themselvesخودشان in Anaآنا.
93
338583
2560
خودشان را در آنا دیدند.
05:53
A 17-year-oldساله chubbyچاق و چله Mexicanمکزیکی Americanآمریکایی girlدختر
94
341167
3809
دختر چاق مکزیکی امریکایی که ۱۷ سال داشت
05:57
strugglingمبارزه می کنند againstدر برابر culturalفرهنگی normsهنجارها
to fulfillتحقق یابد her unlikelyبعید است dreamرویا.
95
345000
4750
و برای به وقوع پیوستن رویای غیرمحتملش با
هنجارهای فرهنگی دست و پنجه نرم می‌کرد.
06:02
In spiteببخشید of what
I had been told my wholeکل life,
96
350750
3518
علی‌رغم چیزی که در تمام زندگی
به من گفته شده بود،
06:06
I saw firsthandدست اول that people actuallyدر واقع did
want to see storiesداستان ها about people like me.
97
354292
6267
من شخصا دیدم که مردم واقعا می‌خواستند
داستان‌هایی درباره مردمی مثل من را ببینند.
06:12
And that my unrealisticغیر واقعی است expectationsانتظارات
98
360583
3226
و آن توقعات غیر واقع بینانه من
06:15
to see myselfخودم authenticallyصادقانه
representedنمایندگی in the cultureفرهنگ
99
363833
4060
که خودم را به طور معتبر
در فرهنگ نشان داده شده ببینم
06:19
were other people’s expectationsانتظارات, too.
100
367917
2208
توقعات مردم دیگر نیز بودند.
06:23
"Realواقعی Womenزنان Have Curvesمنحنی"
101
371250
1476
«زنان واقعی انحنا دارند»
06:24
was a criticalبحرانی, culturalفرهنگی
and financialمالی successموفقیت.
102
372750
4809
موفقیتی ضروری، فرهنگی و مالی بود.
06:29
"Great," I thought, "We did it!
103
377583
3209
فکر کردم «عالی» شد، «ما انجامش دادیم!
06:33
We provedثابت our storiesداستان ها have valueارزش.
104
381750
2768
ما ثابت کردیم داستانمان ارزش دارد.
06:36
Things are going to changeتغییر دادن now."
105
384542
2833
اکنون قرار است همه چیز تغییر کند.»
06:42
But I watchedتماشا کردم as very little happenedاتفاق افتاد.
106
390042
2934
اما دیدم خیلی کم این اتفاق افتاد.
06:45
There was no watershedحوزه آبریز.
107
393000
2101
هیچ تحولی وجود نداشت.
06:47
No one in the industryصنعت
was rushingعجله دارد to tell more storiesداستان ها
108
395125
3601
هیچکس در صنعت عجله‌ای
برای گفتن داستان‌های بیشتر
06:50
about the audienceحضار that was hungryگرسنه
and willingمایلم to payپرداخت to see them.
109
398750
5875
درباره‌ی مخاطبی که گرسنه و مشتاق بود
تا پول بدهد و آنها را ببیند نداشت.
06:58
Fourچهار yearsسالها laterبعد,
when I got to playبازی Uglyزشت Bettyبتی,
110
406792
3958
چهار سال بعد، وقتی قرار شد
«بتی زشت» را بازی کنم،
07:03
I saw the sameیکسان phenomenonپدیده playبازی out.
111
411750
3101
دیدم دوباره همان پدیده اتفاق افتاد،
07:06
"Uglyزشت Bettyبتی" premieredنخستین بار in the US
to 16 millionمیلیون viewersبینندگان
112
414875
4101
«بتی زشت» در نخستین اجرا برای ۱۶ میلیون
ببینده در امریکا پخش شد
07:11
and was nominatedنامزد شده
for 11 EmmysEmmys in its first yearسال.
113
419000
4208
و در اولین سال خودش
نامزد ۱۱ جایزه‌ی Emmy شد.
07:16
(Applauseتشویق و تمجید)
114
424792
4434
(تشویق)
07:21
But in spiteببخشید of "Uglyزشت Betty'sبتی" successموفقیت,
115
429250
4351
اما علی‌رغم موفقیت «بتی زشت»،
07:25
there would not be anotherیکی دیگر televisionتلویزیون showنشان بده
116
433625
3434
اجرای تلویزیونی دیگری نخواهد بود
07:29
led by a Latinaلاتینا actressبازیگر
117
437083
2351
که با نقش اول یک بازیگر زن لاتین تبار
07:31
on Americanآمریکایی televisionتلویزیون for eightهشت yearsسالها.
118
439458
2625
به مدت هشت سال در تلویزیون امریکا پخش شود.
07:36
It's been 12 yearsسالها
119
444667
1934
۱۲ سال شده است
07:38
sinceاز آنجا که I becameتبدیل شد the first and only Latinaلاتینا
120
446625
3601
از زمانی که من اولین
و تنها لاتین‌تباری باشم
07:42
to ever winپیروزی an Emmyامی in a leadسرب categoryدسته بندی.
121
450250
2958
که در دسته‌ی نقش اول
برنده‌ی جایزه‌ی Emmy شوم.
07:46
That is not a pointنقطه of prideغرور.
122
454333
2351
این یک نقطه‌ی افتخار نیست.
07:48
That is a pointنقطه of deepعمیق frustrationنا امیدی.
123
456708
2518
این نقطه‌ی ناامیدی عمیق است.
07:51
Not because awardsجوایز proveثابت كردن our worthارزش,
124
459250
2768
نه به این دلیل که جوایز
ارزش ما را تعیین می‌کنند،
07:54
but because who we see
thrivingپر رونق in the worldجهان
125
462042
3809
اما به این دلیل که کسی را که
ما می‌بینیم در دنیا موفق می‌شود
07:57
teachesتدریس می کند us how to see ourselvesخودمان,
126
465875
2726
به ما می‌آموزد خودمان را چگونه ببینیم،
08:00
how to think about our ownخودت valueارزش,
127
468625
2601
چگونه در مورد ارزشمان فکر کنیم،
08:03
how to dreamرویا about our futuresآینده.
128
471250
2684
چگونه در مورد آینده‌مان رویاپردازی کنیم.
08:05
And anytimeهر زمان I beginشروع to doubtشک that,
129
473958
1935
و هر زمان که به آن شک می‌کنم،
08:07
I rememberیاد آوردن that there was a little girlدختر,
livingزندگي كردن in the Swatسوات Valleyدره of Pakistanپاکستان.
130
475917
5101
دختر کوچکی که در سوات ولی پاکستان
زندگی می‌کرد به یاد می‌آورم.
08:13
And somehowبه نحوی, she got
her handsدست ها on some DVDsدی وی دی ها
131
481042
2892
و به نحوی دی‌وی‌دی‌هایی به دستش رسید
08:15
of an Americanآمریکایی televisionتلویزیون showنشان بده
132
483958
1976
از یک برنامه‌ی تلویزیونی امریکایی
08:17
in whichکه she saw her ownخودت dreamرویا
of becomingتبدیل شدن به a writerنویسنده reflectedمنعکس شده است.
133
485958
3750
که او در آن رویای نویسنده شدن خودش را دید.
08:23
In her autobiographyزندگینامه, Malalaملاله wroteنوشت,
134
491250
3518
مالالا در زندگینامه شخصی خودش نوشت،
08:26
"I had becomeتبدیل شدن به interestedعلاقه مند in journalismروزنامه نگاری
135
494792
1851
«من به روزنامه‌نگاری علاقمند شدم
08:28
after seeingدیدن how my ownخودت wordsکلمات
could make a differenceتفاوت
136
496667
3351
بعد از دیدن اینکه چگونه کلمات خودم
می‌توانند تفاوت ایجاد کنند
08:32
and alsoهمچنین from watchingتماشا کردن
the "Uglyزشت Bettyبتی" DVDsدی وی دی ها
137
500042
3976
و همچنین بعد از تماشا کردن
فیلم «بتی زشت»
08:36
about life at an Americanآمریکایی magazineمجله."
138
504042
3017
در مورد زندگی در یک مجله‌ی امریکایی.»
08:39
(Applauseتشویق و تمجید)
139
507083
7060
(تشویق)
08:46
For 17 yearsسالها of my careerحرفه,
140
514167
3726
۱۷ سال از کارم،
08:49
I have witnessedشاهد the powerقدرت our voicesصدای have
141
517917
5266
شاهد قدرتی که صداهایمان دارند بوده‌ام
08:55
when they can accessدسترسی به
presenceحضور in the cultureفرهنگ.
142
523207
3043
وقتی می‌توانند در فرهنگ حضور پیدا کنند.
08:59
I've seenمشاهده گردید it.
143
527292
1642
آن را دیده‌ام.
09:00
I've livedزندگی می کرد it, we'veما هستیم all seenمشاهده گردید it.
144
528958
2726
آن را زندگی کرده‌ام،
همه‌ی ما آن را دیده‌ایم.
09:03
In entertainmentسرگرمی, in politicsسیاست,
145
531708
3185
در سرگرمی، در سیاست،
09:06
in businessکسب و کار, in socialاجتماعی changeتغییر دادن.
146
534917
3809
در کسب‌وکار، در تغییر اجتماعی.
09:10
We cannotنمی توان denyانکار it --
presenceحضور createsایجاد می کند possibilityامکان پذیری.
147
538750
4625
نمی‌توانیم آن را انکار کنیم--
حضور داشتن امکان را بوجود می‌آورد.
09:16
But for the last 17 yearsسالها,
148
544917
2017
اما در ۱۷ سال گذشته،
09:18
I've alsoهمچنین heardشنیدم the sameیکسان excusesعذر خواهی
149
546958
2768
همان بهانه‌ها را نیز شنیده‌ام
09:21
for why some of us can accessدسترسی به
presenceحضور in the cultureفرهنگ
150
549750
3893
که چرا بعضی از ما می‌توانند
به حضور در فرهنگ دسترسی پیدا کنند
09:25
and some of us can't.
151
553667
1541
و بعضی از ما نمی‌توانند.
09:29
Our storiesداستان ها don't have an audienceحضار,
152
557042
1726
داستان‌های ما مخاطب ندارند،
09:30
our experiencesتجربیات won'tنخواهد بود resonateرونوشت
in the mainstreamمسیر اصلی,
153
558792
3392
تجارب ما در مسیر اصلی منعکس نمی‌شوند،
09:34
our voicesصدای are too bigبزرگ a financialمالی riskخطر.
154
562208
3750
صداهای ما یک ریسک مالی بسیار بزرگ هستند.
09:39
Just a fewتعداد کمی yearsسالها agoپیش, my agentعامل calledبه نام
155
567625
2601
تنها چند سال پیش، وکیلم تماس گرفت
09:42
to explainتوضیح to me why
I wasn'tنبود gettingگرفتن a roleنقش in a movieفیلم سینما.
156
570250
2976
تا توضیح دهد چرا نمی‌توانم
نقشی در یک فیلم بگیرم.
09:45
He said, "They lovedدوست داشتنی you
157
573250
1976
او گفت، «آنها تو را دوست داشتند
09:47
and they really, really do want
to castقالب diverselyمتنوع,
158
575250
3643
و آنها واقعا، واقعا می‌خواهند
بازیگران متنوعی بگیرند،
09:50
but the movieفیلم سینما isn't financeableقابل پرداخت است
untilتا زمان they castقالب the whiteسفید roleنقش first."
159
578917
5500
اما اگر آنها نقش سفید را اول انتخاب نکنند
فیلم از نظر مالی مدیریت نمی‌شود.»
09:58
He deliveredتحویل داده شده the messageپیام
with a brokenشکسته شده heartقلب
160
586708
2685
او این پیام را با قلبی شکسته رساند
10:01
and with a toneلحن that communicatedارتباط برقرار کرد,
"I understandفهمیدن how messedmessed up this is."
161
589417
3833
و با لحنی که می‌گفت «من می‌دانم
این شرایط چقدر افتضاح است.»
10:06
But nonethelessبا این وجود, just like
hundredsصدها of timesبار before,
162
594667
5934
اما با این وجود، مثل صدها بار قبل،
10:12
I feltنمد the tearsاشک ها rollرول down my faceصورت.
163
600625
2250
من سرازیر شدن اشک را
روی گونه‌هایم احساس کردم.
10:15
And the pangپنگ of rejectionطرد شدن riseبالا آمدن up in me
164
603875
4059
و درد سوزناک رد شدن در من بالا آمد
10:19
and then the voiceصدای of shameشرم آور scoldingتکان دادن me,
165
607958
2310
و سپس صدای شرمندگی من را سرزنش می‌کرد،
10:22
"You are a grownرشد کرد womanزن,
stop cryingگریان over a jobکار."
166
610292
3541
«تو یک زن بالغ هستی،
به خاطر یک کار گریه نکن.»
10:27
I wentرفتی throughاز طریق this processروند for yearsسالها
of acceptingپذیرش the failureشکست as my ownخودت
167
615208
4060
برای سالها من درگیر این پروسه‌ی پذیرش
شکست‌هایم به عنوان شکست خودم بودم
10:31
and then feelingاحساس deepعمیق shameشرم آور
that I couldn'tنمی توانستم overcomeغلبه بر the obstaclesموانع.
168
619292
4041
و سپس احساس شرمندگی عمیق
که نتوانستم بر موانع غلبه کنم.
10:36
But this time, I heardشنیدم a newجدید voiceصدای.
169
624750
1708
اما این بار، صدایی جدید شنیدم.
10:39
A voiceصدای that said, "I'm tiredخسته شدم.
170
627750
3042
صدایی که گفت، «من خسته‌ام.
10:43
I've had enoughکافی."
171
631917
1642
دیگر به اندازه کافی کشیده‌ام.»
10:45
A voiceصدای that understoodفهمید
172
633583
1601
صدایی که فهمید
10:47
my tearsاشک ها and my painدرد
were not about losingاز دست دادن a jobکار.
173
635208
4292
اشکها و درد من
برای از دست دادن یک کار نبود.
10:52
They were about what
was actuallyدر واقع beingبودن said about me.
174
640417
3684
آنها در واقع در مورد چیزی بود
که در مورد من گفته می‌شد.
10:56
What had been said about me my wholeکل life
175
644125
3893
چیزی که در مورد کل زندگی من گفته شده بود
11:00
by executivesمدیران and producersتهیه کنندگان
176
648042
2976
توسط مسئولان و تولید کنندگان
11:03
and directorsمدیران and writersنویسندگان
and agentsعاملان and managersمدیران
177
651042
3017
و کارگردانان، و نویسنده‌ها،
و نماینده‌ها و مدیران
11:06
and teachersمعلمان and friendsدوستان and familyخانواده.
178
654083
2935
و معلمان و دوستان و خانواده.
11:09
That I was a personفرد of lessکمتر valueارزش.
179
657042
2625
که من انسان کم ارزشی بودم.
11:12
I thought sunscreenکرم ضد آفتاب
and straighteningصاف کردن ironsآهنگر
180
660750
3601
من فکر می‌کردم کرم ضدآفتاب
و اتوی صاف کننده‌ی مو
11:16
would bringآوردن about changeتغییر دادن
in this deeplyعمیقا entrenchedتثبیت شده valueارزش systemسیستم.
181
664375
4083
باعث تغییر در این سیستم ارزشی
تثبیت شده می‌شود.
11:22
But what I realizedمتوجه شدم in that momentلحظه
182
670500
2934
اما چیزی که در آن لحظه تشخیص دادم
11:25
was that I was never actuallyدر واقع askingدرخواست
the systemسیستم to changeتغییر دادن.
183
673458
5768
این بود که من در واقع هیچوقت
از سیستم نمی‌خواستم که تغییر کند.
11:31
I was askingدرخواست it to let me in,
and those aren'tنه the sameیکسان thing.
184
679250
5583
از او می‌خواستم که به من اجازه‌ی
ورود بدهد و آنها با هم یکسان نیستند.
11:38
I couldn'tنمی توانستم changeتغییر دادن
what a systemسیستم believedمعتقد about me,
185
686375
3018
من نمی‌توانستم چیزی که سیستم
در مورد من اعتقاد داشت را تغییر دهم
11:41
while I believedمعتقد what
the systemسیستم believedمعتقد about me.
186
689417
3000
درحالیکه به چیزی که سیستم
در مورد من اعتقاد داشت باور داشتم.
11:45
And I did.
187
693458
1476
و من اینکار را کردم.
11:46
I, like everyoneهر کس around me,
188
694958
1893
من، مثل همه ی اطرافیانم،
11:48
believedمعتقد that it wasn'tنبود possibleامکان پذیر است
for me to existوجود دارد in my dreamرویا as I was.
189
696875
5750
باور داشتم که برای من امکان ندارد
آنگونه که هستم در رویایم باشم.
11:55
And I wentرفتی about
tryingتلاش کن to make myselfخودم invisibleنامرئی.
190
703625
3625
و سعی کردم خودم را مخفی کنم.
12:02
What this revealedنشان داد to me
was that it is possibleامکان پذیر است
191
710250
4434
چیزی این کار برای من آشکار کرد
این بود که این ممکن است
12:06
to be the personفرد
who genuinelyواقعا wants to see changeتغییر دادن
192
714708
5018
که شخصی باشم
که واقعا می‌خواهد تغییر را ببیند
12:11
while alsoهمچنین beingبودن the personفرد whoseکه actionsاقدامات
keep things the way they are.
193
719750
5917
درحالی که شخصی بودم که اقداماتش
شرایط را همانطور که بود نگه می‌داشت.
12:20
And what it's led me to believe
is that changeتغییر دادن isn't going to come
194
728500
3559
و این باعث شد باور کنم که تغییر قرار نیست
12:24
by identifyingشناسایی the good guys
and the badبد guys.
195
732083
2935
با تشخیص دادن آدم خوب از بد اتفاق بیفتد.
12:27
That conversationگفتگو
letsاجازه می دهد us all off the hookقلاب.
196
735042
2809
آن مکالمه همه ما را از دردسر آسوده می‌کند.
12:29
Because mostاکثر of us
are neitherنه one of those.
197
737875
2500
چون بیشتر ما هیچکدام از آنها نیستیم.
12:33
Changeتغییر دادن will come
198
741500
1601
تغییر خواهد آمد.
12:35
when eachهر یک of us has the courageشجاعت
199
743125
1934
وقتی هر کدام از ما شجاعت را داشته باشد
12:37
to questionسوال our ownخودت fundamentalاساسی
valuesارزش های and beliefsاعتقادات.
200
745083
4226
تا ارزش‌ها و اعتقادات بنیادی‌مان را
مورد سوال قرار دهد.
12:41
And then see to it that our actionsاقدامات
leadسرب to our bestبهترین intentionsاهداف.
201
749333
5209
و هر کاری لازم است انجام دهد تا اقداماتمان
به بهترین خواسته‌هایمان منتهی شوند.
12:48
I am just one of millionsمیلیون ها نفر of people
202
756542
3059
من فقط یکی از میلیون‌ها نفری هستم
12:51
who have been told
that in orderسفارش to fulfillتحقق یابد my dreamsرویاها,
203
759625
3851
که به من گفته شده برای رسیدن به آرزوهایم،
12:55
in orderسفارش to contributeمشارکت
my talentsاستعدادها to the worldجهان
204
763500
2184
برای به اشتراک گذاشتن استعدادم با دنیا
12:57
I have to resistمقاومت کردن the truthحقیقت of who I am.
205
765708
3125
باید در مقابل این واقعیت
که چه کسی هستم مقاومت کنم.
13:02
I for one, am readyآماده to stop resistingمقاومت در برابر
206
770042
3809
من به عنوان یک نفر، آماده‌ام
تا دست از مقاومت کردن بردارم
13:05
and to startشروع کن existingموجود است
as my fullپر شده and authenticمعتبر selfخود.
207
773875
4750
و شروع کنم به وجود داشتن
به عنوان خودِ کامل و اصلی‌ام
13:12
If I could go back and say anything
208
780417
2642
اگر می‌توانستم برگردم و چیزی بگویم
13:15
to that nine-year-oldنه ساله,
dancingرقصیدن in the denدون, dreamingرویا پردازی her dreamsرویاها,
209
783083
4476
به آن دختر نه ساله که در خلوتگاه می‌رقصید،
و رویاپردازی می‌کرد،
13:19
I would say,
210
787583
1518
می‌گویم،
13:21
my identityهویت is not my obstacleمانع.
211
789125
2125
هویت من مانع من نیست،
13:24
My identityهویت is my superpowerابرقدرت.
212
792292
1958
هویت من ابرقدرت من است.
13:27
Because the truthحقیقت is,
213
795250
2351
زیرا واقعیت این است،
13:29
I am what the worldجهان looksبه نظر می رسد like.
214
797625
2083
من آن شکلی هستم که دنیا هست.
13:32
You are what the worldجهان looksبه نظر می رسد like.
215
800667
2976
شما آن شکلی هستید که دنیا هست.
13:35
Collectivelyبه طور خلاصه, we are
what the worldجهان actuallyدر واقع looksبه نظر می رسد like.
216
803667
5101
روی هم، ما شکلی هستیم که دنیا هست.
13:40
And in orderسفارش for our systemsسیستم های
to reflectمنعکس کننده that,
217
808792
3101
و برای اینکه سیستم‌های ما
آن را منعکس کنند،
13:43
they don't have to createايجاد كردن a newجدید realityواقعیت.
218
811917
2958
آنها مجبور نیستند واقعیتی جدید ایجاد کنند.
13:47
They just have to stop
resistingمقاومت در برابر the one we alreadyقبلا liveزنده in.
219
815833
3542
آنها فقط باید از مخالفت با سیستمی که
از قبل در آن زندگی می‌کنیم دست بردارند
13:52
Thank you.
220
820667
1267
متشکرم.
13:53
(Applauseتشویق و تمجید)
221
821958
4500
(تشویق)
Translated by Masoud Motamedifar
Reviewed by Mansoureh Hadavand

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
America Ferrera - Actor, director, producer, activist
America Ferrera believes stories have the power to make people better. She uses her voice to speak up for more humanity and justice in the world.

Why you should listen

America Ferrera is an award-winning actress and producer known for her breakthrough role as Betty Suarez on ABC's hit comedy Ugly Betty. For her performance, Ferrera was recognized with a Golden Globe, Emmy and Screen Actors Guild Award, as well as ALMA and Imagen Awards. She currently produces and stars in the NBC workplace comedy Superstore, which is in its fourth season.

Ferrera recently released her first book, American Like Me, landing on the New York Times best-seller list. The book is a vibrant and varied collection of first-person accounts from prominent figures about the experience of growing up between cultures in America. A longtime activist, Ferrera co-founded HARNESS with her husband, Ryan Piers Williams, and Wilmer Valderrama in 2016. HARNESS is a community of artists, influencers and grassroots leaders that provides education and engagement opportunities to amplify the work of organizations and individuals working on behalf of social justice. In July 2016, Ferrera spoke at the Democratic National Convention in Philadelphia on behalf of women's rights and immigration in support of Hillary Clinton. She was a chair for the Artists' Committee for the Women's March on Washington and spoke at the historic Women's March the day after the 2017 Presidential Inauguration. In 2006, Ferrera founded her own television and film production company, Take Fountain.

More profile about the speaker
America Ferrera | Speaker | TED.com