ABOUT THE SPEAKER
Shah Rukh Khan - Actor, producer, activist
With a fan following that runs into multi-millions, Shah Rukh Khan is at forefront of the Indian film industry and continues to rule at the box office in India.

Why you should listen

One of the world's biggest movie stars, Bollywood star Shah Rukh Khan is also an entrepreneur and inspired philanthropist. He heads the film production company Red Chillies Entertainments, whose Chennai Express was the highest-grossing film of 2013, and his recent film Raees also topped the box office in India. He's also the proud co-owner of two cricket franchises, the Kolkata Knight Riders and the Trinbago Knight Riders.

In the fall, he will host TED's brand-new TV series in Hindi for Star Plus, titled TED Talks India: Nayi Soch, which translates to "new thinking."

As a philanthropist and spokesperson, Khan stands up for causes ranging from the environment and water-supply issues to rural solar power. Khan's nonprofit Meer Foundation, named for his father, focuses on supporting victims of acid attacks through a 360-degree approach that helps with medical treatment, legal aid, rehabilitation and livelihood support.

More profile about the speaker
Shah Rukh Khan | Speaker | TED.com
TED2017

Shah Rukh Khan: Thoughts on humanity, fame and love

شاهرخ خان: اندیشه‌ای بر بشریت، شهرت و عشق

Filmed:
9,440,856 views

من رویا می‌فروشم، و بر میلیون ها نفر عشق می‌پراکنم. اینها سخنان شاهرخ خان، فروزان ترین ستاره بالیوود است. خان در این نطق دلربا و طناز داستان زندگی خود را می‌گوید، حرکاتی از رقص معروف خود را به نمایش می‌گذارد، و خردی را که به دشواری از زندگی زیر نورافکن شهرت به دست آورده درمیان می‌گذارد.
- Actor, producer, activist
With a fan following that runs into multi-millions, Shah Rukh Khan is at forefront of the Indian film industry and continues to rule at the box office in India. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:15
Namaskarناماسکار.
0
3651
1200
ناماسکار.
00:17
I'm a movieفیلم سینما starستاره, I'm 51 yearsسالها of ageسن,
1
5810
2480
من یک ستاره سینما هستم، ۵۱ سال دارم،
00:21
and I don't use Botoxبوتاکس as yetهنوز.
2
9588
2256
و هنوز از بوتاکس استفاده نکرده‌ام.
00:23
(Laughterخنده)
3
11868
1216
(خنده حاضران)
00:25
So I'm cleanپاک کن, but I do behaveرفتار كردن like you saw
like a 21-year-oldساله in my moviesفیلم ها.
4
13108
4200
بنابراین پاکم، اما در فیلمهایم همانطور که
دیده‌اید مثل ۲۱ ساله‌ها رفتار می‌کنم.
00:30
Yeah, I do that.
5
18468
1216
بله، این کار را می‌کنم.
00:31
I sellفروش dreamsرویاها, and I peddleشلاق زدن love
to millionsمیلیون ها نفر of people back home in Indiaهندوستان
6
19708
4896
رویا می‌فروشم، و به میلیونها نفر
در وطنم در هند عشق می‌پراکنم
00:36
who assumeفرض that I'm
the bestبهترین loverعاشق in the worldجهان.
7
24628
2256
کسانی که گمان می‌کنند من
بهترین عاشق جهانم.
00:38
(Laughterخنده)
8
26908
2200
(خنده حاضران )
00:42
If you don't tell anyoneهر کسی,
I'm going to tell you I'm not,
9
30068
2656
اگر به کسی نگویید،
به شما خواهم گفت که نیستم،
00:44
but I never let that assumptionفرض go away.
10
32748
1936
اما هرگز نمی‌گذارم که این برداشت
از بین‌ برود.
00:46
(Laughterخنده)
11
34708
1016
(خنده حاضران)
00:47
I've alsoهمچنین been madeساخته شده to understandفهمیدن
12
35748
1616
همچنین به این باور رسیده‌ام که
00:49
there are lots of you here
who haven'tنه seenمشاهده گردید my work,
13
37388
2456
خیلی از شما در اینجا
هنوز کارهای من را ندیده‌اید،
00:51
and I feel really sadغمگین for you.
14
39868
1456
و حقیقتا بدا به حال شما.
00:53
(Laughterخنده)
15
41348
2416
(خنده حاضران)
00:55
(Applauseتشویق و تمجید)
16
43788
2680
(تشویق حاضران)
01:00
That doesn't take away from the factواقعیت
that I'm completelyبه صورت کامل self-obsessedخود وسواس,
17
48828
3336
این چیزی از این واقعیت نمی‌کاهد
که من یک خودشیفته تمام عیار هستم،
01:04
as a movieفیلم سینما starستاره should be.
18
52188
1256
همانطور که یک ستاره سینما باید باشد.
01:05
(Laughterخنده)
19
53468
1056
(خنده حاضران)
01:06
That's when my friendsدوستان,
Chrisکریس and Julietژولیت calledبه نام me here
20
54548
3616
وقتی دوستانم کریس و جولیا در اینجا
به من تلفن زدند
01:10
to speakصحبت about the futureآینده "you."
21
58188
1566
تا درباره «تو»ی آینده صحبت کنند
01:11
Naturallyبه طور طبیعی, it followsبه دنبال آن است I'm going
to speakصحبت about the presentحاضر me.
22
59778
2936
طبیعتا، به دنبالش من درباره
من امروز صحبت می‌کنم.
01:14
(Laughterخنده)
23
62738
2320
(خنده حاضران)
01:19
Because I trulyبراستی believe
that humanityبشریت is a lot like me.
24
67268
2776
چرا که من حقیقتا معتقدم
که بشریت شباهت زیادی به من دارد.
01:22
(Laughterخنده)
25
70068
1216
(خنده حاضران)
01:23
It is. It is.
26
71308
1376
واقعا اینطور است.
01:24
It's an agingپیری movieفیلم سینما starستاره,
27
72708
1520
یک ستاره سینمای رو به پیری است،
01:27
grapplingتهاجمی with all
the newnessتازه بودن around itselfخودش,
28
75428
2576
که با هر چیز جدید در اطرافش
سر جنگ دارد،
01:30
wonderingتعجب کردم whetherچه
it got it right in the first placeمحل,
29
78028
2656
فکر می‌کند که از اولش همه چیز
درست شروع شد یا نه،
01:32
and still tryingتلاش کن to find a way
30
80708
2016
و هنوز دارد تلاش می‌کند تا راهی بیابد
01:34
to keep on shiningدرخشان regardlessبدون در نظر گرفتن.
31
82748
2080
تا تحت هر شرایطی بدرخشد.
01:37
I was bornبدنیا آمدن in a refugeeپناهنده colonyمستعمره
in the capitalسرمایه، پایتخت cityشهر of Indiaهندوستان, Newجدید Delhiدهلی.
32
85708
3360
من در یک جامعه استعمارزده پناهنده
در شهر دهلی نو پایتخت هند متولد شدم.
01:41
And my fatherپدر was a freedomآزادی fighterجنگنده.
33
89948
2496
پدرم یک سرباز راه آزادی بود.
01:44
My motherمادر was, well,
just a fighterجنگنده like mothersمادران are.
34
92468
3030
مادرم، درست مثل همه مادرها یک مبارز بود.
01:49
And much like the originalاصلی homoهمو sapienssapiens,
35
97548
3016
و مانند انسان‌های هوشمند اولیه،
01:52
we struggledتلاش to surviveزنده ماندن.
36
100588
1640
برای بقا مبارزه می‌کردیم.
01:54
When I was in my earlyزود 20s,
37
102908
2136
وقتی بیست و چند ساله بودم،
01:57
I lostکم شده bothهر دو my parentsپدر و مادر,
38
105068
1736
هر دو والدینم را از دست دادم،
01:58
whichکه I mustباید admitاقرار کردن
seemsبه نظر می رسد a bitبیت carelessبی توجه of me now,
39
106828
3336
که باید اعتراف کنم،
اکنون به نظر می‌رسد به آن بی‌اهمیت هستم،
02:02
but --
40
110188
1296
اما --
02:03
(Laughterخنده)
41
111508
3000
(خنده حاضران)‌
02:09
I do rememberیاد آوردن the night my fatherپدر diedفوت کرد,
42
117028
1896
شبی را که پدرم مرد به خاطر دارم،
02:10
and I rememberیاد آوردن the driverراننده of a neighborهمسایه
who was drivingرانندگی us to the hospitalبیمارستان.
43
118948
4896
و راننده همسایه‌ای که ما را
به بیمارستان می‌رساند را نیز یادم است.
02:15
He mumbledخندید something
about "deadمرده people don't tipنکته so well"
44
123868
2816
زیرلب غر می‌زد و می‌گفت‌
«مرده‌ها خوب انعام نمی‌دهند»
02:18
and walkedراه می رفت away into the darkتاریک است.
45
126708
1440
و در تاریکی گم شد.
02:20
And I was only 14 then,
46
128988
1896
آن زمان ۱۴ سال بیشتر نداشتم،
02:22
and I put my father'sپدر deadمرده bodyبدن
in the back seatصندلی of the carماشین,
47
130908
3456
و جسد بیجان پدرم را روی صندلی
عقب اتومبیل گذاشتم،
02:26
and my motherمادر besidesعلاوه بر این me,
48
134388
1216
و مادرم کنارم بود،
02:27
I startedآغاز شده drivingرانندگی back
from the hospitalبیمارستان to the houseخانه.
49
135628
2576
از بیمارستان به طرف خانه رانندگی کردم.
02:30
And in the middleوسط of her quietساکت cryingگریان,
my motherمادر lookedنگاه کرد at me and she said,
50
138228
3616
مادرم وسط گریه‌های بی‌صدایش،
نگاهم کرد و گفت،
02:33
"Sonفرزند پسر, when did you learnیاد گرفتن to driveراندن?"
51
141868
1800
«پسرم، تو کی رانندگی یادگرفتی؟»
02:38
And I thought about it
and realizedمتوجه شدم, and I said to my momمامان,
52
146028
3256
به آن فکر کردم و جوابش را یافتم، و
به مادرم گفتم،
02:41
"Just now, Momمامان."
53
149308
1296
«همین الان، مامان.»
02:42
(Laughterخنده)
54
150628
2256
(خنده حاضران)‌
02:44
So from that night onwardsبه زودی,
55
152908
1536
بنابراین، از آن شب به بعد،
02:46
much akinوابسته to humanityبشریت in its adolescenceبلوغ,
56
154468
2696
درست شبیه به افراد بالغ،
02:49
I learnedیاد گرفتم the crudeخام toolsابزار of survivalبقاء.
57
157188
3320
ابزار اولیه بقا را یاد گرفتم.
02:53
And the frameworkچارچوب of life was
very, very simpleساده then, to be honestصادقانه.
58
161148
3656
آن زمان چارچوب زندگی بسیار بسیار
ساده و صادق بود.
02:56
You know, you just ateخوردم what you got
59
164828
2976
هر چیزی که داشتی را می‌خوردی
02:59
and did whateverهر چه you were told to do.
60
167828
1816
و هر کاری را که می‌گفتند می‌کردی.
03:01
I thought celiacسلیاک was a vegetableسبزیجات,
61
169668
3336
من آن موقع فکر می‌کردم سلیاک
یک جور سبزی است،
03:05
and veganوگان, of courseدوره, was Mrآقای. Spock'sاسپاک
lostکم شده comradeرفیق in "Starستاره Trekپیاده روی."
62
173028
4536
و گیاهخواری (ویگن) دوست گمشده آقای اسپاک
در «پیشتازان فضا» است.
03:09
(Laughterخنده)
63
177588
1096
(خنده حاضران)
03:10
You marriedمتاهل the first girlدختر that you datedتاریخی,
64
178708
2976
با اولین دختری که دوست میشدی
ازدواج می‌کردی،
03:13
and you were a techieتکنسین if you could fixثابت
the carburetorکاربراتور in your carماشین.
65
181708
3840
و اگر می‌توانستی کاربراتور اتومبیلت را
تعمیر کنی، فنی به حساب می‌آمدی.
03:19
I really thought that gayهمجنسگرا was
a sophisticatedپیچیده Englishانگلیسی wordکلمه for happyخوشحال.
66
187108
3480
حقیقتا فکر می‌کردم «گی» یک کلمه پیچیده
انگلیسی به معنای شاد است.
03:23
And Lesbianلزبین, of courseدوره, was the capitalسرمایه، پایتخت
of Portugalکشور پرتغال, as you all know.
67
191828
3256
و لزبین، پایتخت پرتغال است،
همانطور که می‌دانید.
03:27
(Laughterخنده)
68
195108
1256
(خنده حاضران)
03:28
Where was I?
69
196388
1200
کجا بودم؟
03:32
We reliedتکیه کرد on systemsسیستم های
70
200708
2336
ما به سیستمهایی متکی بودیم
03:35
createdایجاد شده throughاز طریق the toilتنش and sacrificeقربانی
of generationsنسل ها before
71
203068
3696
که با زحمت و فداکاری نسلهای قبل
ایجاد شده بود
03:38
to protectمحافظت us,
72
206788
1456
تا از ما محافظت کند،
03:40
and we feltنمد that governmentsدولت ها
actuallyدر واقع workedکار کرد for our bettermentبهبود.
73
208268
3656
و احساس می‌کردیم که دولت ها در واقع
برای بهتر شدن وضع ما کار می‌کنند.
03:43
Scienceعلوم پایه was simpleساده and logicalمنطقی,
74
211948
1936
علم ساده و منطقی بود،
03:45
Appleسیب was still then just a fruitمیوه
75
213908
2320
اپل (سیب) آن زمان صرفا یک میوه بود
03:49
ownedمتعلق به by Eveحوا first and then Newtonنیوتن,
76
217308
1936
که اول مال حوا بود و بعد به نیوتن رسید،
03:51
not by Steveاستیو Jobsشغل ها, untilتا زمان then.
77
219268
2336
هنوز استیو جابز مالکش نشده بود.
03:53
And "Eurekaیورکا!" was what you screamedفریاد زد
78
221628
1696
و «یورکا‌» را فریاد می‌زدی
03:55
when you wanted
to runاجرا کن nakedبرهنه on the streetsخیابان ها.
79
223348
2200
وقتی که می‌خواستی برهنه در خیابان‌ها بدوی.
03:58
You wentرفتی whereverهر کجا که life tookگرفت you for work,
80
226228
3616
هر جا زندگی تو را برای کار می‌برد می‌رفتی،
04:01
and people were mostlyاغلب welcomingاستقبال of you.
81
229868
2080
و مردم اغلب پذیرای تو بودند.
04:04
Migrationمهاجرت was a termدوره then
82
232588
1976
مهاجرت لفظی بود که
04:06
still reservedرزرو شده for Siberianسیبری cranesجرثقیل,
not humanانسان beingsموجودات.
83
234588
2560
هنوز مختص درنای سیبری بود،
و نه انسان.
04:09
Mostاکثر importantlyمهم است, you were who you were
84
237988
2856
مهمتر از همه، همانی بودی که بودی
04:12
and you said what you thought.
85
240868
1840
و آن چیزی را که فکر می‌کردی
بر زبان می‌آوردی.
04:15
Then in my lateدیر است 20s,
86
243388
1256
بعد در بیست و چند سالگی‌،
04:16
I shiftedتغییر یافته است to the sprawlingپراکنده
metropolisکلانشهر of Mumbaiبمبئی,
87
244668
3736
به آغوش کلان‌شهر بمبئی رفتم،
04:20
and my frameworkچارچوب,
88
248428
1336
و چارچوب من
04:21
like the newlyبه تازگی industrializedصنعتی
aspirationalامیدوار کننده humanityبشریت,
89
249788
3296
مانند بشریت تازه صنعتی‌ شده،
04:25
beganآغاز شد to alterتغییر دادن.
90
253108
1200
شروع به تغییر کرد.
04:26
In the urbanشهری rushهجوم بردن for a newجدید,
more embellishedتزیین شده survivalبقاء,
91
254948
2600
در تعجیل زندگی شهری برای
بقای جدید و جذابتر،
04:30
things startedآغاز شده to look a little differentناهمسان.
92
258387
2017
همه چیز طور دیگری شد.
04:32
I metملاقات کرد people who had descendedفرود آمد
from all over the worldجهان,
93
260428
2800
با افرادی از همه جای جهان ملاقات کردم،
04:36
facesچهره ها, racesمسابقات, gendersجنس ها, money-lendersوام دهندگان پول.
94
264148
3216
چهره‌ها، نژادها، جنسیت‌ها، ثروتمندان.
04:39
Definitionsتعاریف becameتبدیل شد more and more fluidمایع.
95
267388
2120
معانی بیشتر و بیشتر متغیر گشت.
04:42
Work beganآغاز شد to defineتعريف كردن you at that time
96
270268
2360
آن موقع کار بود که آدم را تعریف می‌کرد
04:45
in an overwhelminglyبه شدت equalizingبرابر کردن mannerشیوه,
97
273388
2656
به شکلی کاملا یکدست،
04:48
and all the systemsسیستم های
startedآغاز شده to feel lessکمتر reliableقابل اعتماد to me,
98
276068
2856
و برای من همه سیستم‌ها
شروع کردند به بی اعتبار شدن،
04:50
almostتقریبا too thickغلیظ to holdنگه دارید on
99
278948
3136
آنقدر ستبر که نمی‌توانست
04:54
to the diversityتنوع of mankindبشر
100
282108
1976
تنوع نوع بشر را
04:56
and the humanانسان need to progressپیش رفتن and growرشد.
101
284108
2040
و نیاز بشر به پیشرفت و رشد را بتابد.
04:59
Ideasایده ها were flowingجریان دارد
with more freedomآزادی and speedسرعت.
102
287508
2920
عقاید با آزادی و سرعت بیشتری در جریان بود.
05:03
And I experiencedبا تجربه the miracleمعجزه
of humanانسان innovationنوآوری and cooperationهمکاری,
103
291388
5336
و من معجزه نوآوری و همکاری را تجربه کردم،
05:08
and my ownخودت creativityخلاقیت,
104
296748
1416
و خلاقیت خود من،
05:10
when supportedپشتیبانی by the resourcefulnessمجاز بودن
of this collectiveجمعی endeavorتلاش کن,
105
298188
4496
با حمایت خوش قریحگی همین همت جمعی بود،
05:14
catapultedافتادن me into superstardomستاره شناسی.
106
302708
1840
مرا به ابرستاره شدن پرتاب کرد.
05:17
I startedآغاز شده to feel that I had arrivedوارد شد,
107
305148
2416
این احساس در من آغاز شد که شکوفا شده‌ام،
05:19
and generallyبطور کلی, by the time I was 40,
I was really, really flyingپرواز.
108
307588
3496
و به طور کلی، در ۴۰ سالگی، واقعا و
حقیقتا داشتم پرواز می‌کردم.
05:23
I was all over the placeمحل.
109
311108
1256
همه جا می‌رفتم.
05:24
You know? I'd doneانجام شده 50 filmsفیلم های by then
110
312388
2016
می دانید؟ تا آن موقع ۵۰ تا فیلم
بازی کرده بودم
05:26
and 200 songsآهنگ ها,
111
314428
1600
و ۲۰۰ ترانه کار کرده بودم،
05:28
and I'd been knightedشوالیه by the Malaysiansمالزیایی ها.
112
316788
2256
از سوی مالزیایی‌ها شوالیه شده بودم.
05:31
I had been givenداده شده the highestبالاترین civilمدنی honorافتخار
by the Frenchفرانسوی governmentدولت,
113
319068
3296
دولت فرانسه بالاترین نشان افتخار
غیرنظامی را به من اهدا کرده بود،
05:34
the titleعنوان of whichکه for the life of me
I can't pronounceتلفظ کنید even untilتا زمان now.
114
322388
3336
که اسمش را هنوز که هنوز است و تا آخر عمرم
نخواهم توانست که تلفظ کنم.
05:37
(Laughterخنده)
115
325748
1056
(خنده حاضران)
05:38
I'm sorry, Franceفرانسه, and thank you,
Franceفرانسه, for doing that.
116
326828
3416
متاسفم فرانسه، و از تو بابت آن سپاسگزارم.
05:42
But much biggerبزرگتر than that,
I got to meetملاقات Angelinaآنجلینا Jolieجولی --
117
330268
3336
اما بالاتر از همه اینها،
آنجلینا جولی را ملاقات کردم --
05:45
(Laughterخنده)
118
333628
2736
(خنده حاضران)
05:48
for two and a halfنیم secondsثانیه.
119
336388
1496
برای دو و نیم ثانیه.
05:49
(Laughterخنده)
120
337908
1296
(خنده حاضران)
05:51
And I'm sure she alsoهمچنین remembersبه یاد داشته باشید
that encounterرویارویی somewhereجایی.
121
339228
2696
مطمئنم که او هم این رویارویی را یادش است.
05:53
OK, maybe not.
122
341948
1216
خب، شاید هم نه.
05:55
And I satنشسته nextبعد to Hannahهانا Montanaمونتانا
on a roundدور dinnerشام tableجدول
123
343188
3536
و در یک میز شام کنار هانا مونتانا نشستم
05:58
with her back towardsبه سمت me mostاکثر of the time.
124
346748
2040
و او در بیشتر این زمان پشتش به من بود.
06:01
Like I said, I was flyingپرواز,
from Mileyمایلی to Jolieجولی,
125
349588
2240
همانطور که گفتم، داشتم پرواز می‌کردم،
از مایلی به جولی،
06:04
and humanityبشریت was soaringافزایش می یابد with me.
126
352748
3256
و انسانیت با من اوج می گرفت.
06:08
We were bothهر دو prettyبسیار much
flyingپرواز off the handleرسیدگی, actuallyدر واقع.
127
356028
2680
درست مثل این بود که هر دوی ما،
از کنترل خارج می‌شدیم.
06:11
And then you all know what happenedاتفاق افتاد.
128
359268
1720
و بعد همه شما می‌دانید که چی شد.
06:13
The internetاینترنت happenedاتفاق افتاد.
129
361508
1240
اینترنت آمد.
06:15
I was in my lateدیر است 40s,
130
363748
1936
چهل و خرده‌ای سالم بود.
06:17
and I startedآغاز شده tweetingتوییت کردن
like a canaryقناری in a birdcagebirdcage
131
365708
2640
و مثل قناری در قفس،
شروع کردم به توییت کردن
06:21
and assumingبا فرض اینکه that, you know,
people who peeredنگاه کرد into my worldجهان
132
369268
2976
با این تصور که افرادی که در جهانم بودند
06:24
would admireتحسین it
133
372268
1256
از آن خوششان می‌آید
06:25
for the miracleمعجزه I believedمعتقد it to be.
134
373548
2096
به خاطر معجزه‌ای که فکر می‌کردم معجزه است.
06:27
But something elseچیز دیگری
awaitedمنتظر me and humanityبشریت.
135
375668
2200
اما چیز دیگری در انتظار من و انسانیت بود.
06:30
You know, we had expectedانتظار می رود
an expansionگسترش of ideasایده ها and dreamsرویاها
136
378748
4896
می‌دانید ما انتظار گسترش عقاید
و رویاها را داشتیم
06:35
with the enhancedافزایش یافته است
connectivityاتصال of the worldجهان.
137
383668
2600
همراه با ارتباطات محکم‌‌تر جهان.
06:39
We had not bargainedمعامله
for the village-likeمانند روستا enclosureمحفظه of thought,
138
387028
6480
ما برای همگرایی فکر در کارکردی
شبیه به دهکده / چانه نزدیم
06:46
of judgmentداوری, of definitionتعریف
139
394708
2016
و همگرایی قضاوت و توصیف
06:48
that flowedجریان داشت from the sameیکسان placeمحل
140
396748
2136
که از همان جایی جریان یافت
06:50
that freedomآزادی and revolutionانقلاب
was takingگرفتن placeمحل in.
141
398908
2240
که آزادی و انقلاب در حال رخ دادن بود.
06:54
Everything I said tookگرفت a newجدید meaningبه معنی.
142
402508
1762
هرچیزی که میگفتم معنای جدیدی یافت.
06:56
Everything I did -- good, badبد, uglyزشت --
143
404908
1960
هر کاری که کردم -- خوب ، بد، زشت --
06:59
was there for the worldجهان
to commentاظهار نظر uponبر and judgeقاضی.
144
407828
3336
در معرض اظهار نظر و قضاوت جهانیان بود.
07:03
As a matterموضوع of factواقعیت,
everything I didn't say or do alsoهمچنین
145
411188
2600
در واقع،
هر چیزی که نگفتم و نکردم نیز
07:06
metملاقات کرد with the sameیکسان fateسرنوشت.
146
414588
1200
به همین سرنوشت دچار شد.
07:08
Fourچهار yearsسالها agoپیش,
147
416708
1200
چهار سال پیش ،
07:10
my lovelyدوست داشتني wifeهمسر Gauriگاوی and me
decidedقرار بر این شد to have a thirdسوم childکودک.
148
418948
3960
همسر عزیزم «گاری» و من
تصمیم گرفتیم که بچه سوممان را بیاوریم.
07:15
It was claimedادعا کرد on the netخالص
149
423988
1680
افراد روی اینترنت ادعا کردند
07:18
that he was the love childکودک
150
426788
2096
که این بچه، میوه عشق
07:20
of our first childکودک
151
428908
1200
اولین فرزند ماست
07:22
who was 15 yearsسالها oldقدیمی.
152
430708
1280
که آن موقع ۱۵ ساله بود.
07:24
Apparentlyظاهرا, he had sownکاشت
his wildوحشی oatsجو with a girlدختر
153
432788
3096
ظاهر امر این بود که پسر ما با یک دختر
دسته گلی به آب داده
07:27
while drivingرانندگی her carماشین in Romaniaرومانی.
154
435908
2200
وقتی که اتومبیل او را در رومانی می‌راند.
07:30
And yeah, there was
a fakeجعلی videoویدئو to go with it.
155
438988
2200
و البته یک ویدئوی قلابی نیز همراه خبر بود.
07:33
And we were so disturbedمختل as a familyخانواده.
156
441628
1816
کل خانواده ما ناراحت بود.
07:35
My sonفرزند پسر, who is 19 now,
157
443468
1256
پسرم، که الان ۱۹ ساله است،
07:36
even now when you say "helloسلام" to him,
158
444748
1816
حتی الان وقتی به او سلام کنید،
07:38
he just turnsچرخش around and saysمی گوید,
159
446588
1456
رویش را برمی‌گرداند
و می‌گوید،
07:40
"But broبرادر, I didn't even have
a Europeanاروپایی drivingرانندگی licenseمجوز."
160
448068
2696
«من حتی گواهینامه رانندگی‌‌‌ ‌
در اروپا را هم ندارم.»
07:42
(Laughterخنده)
161
450788
2456
( خنده حاضران )
07:45
Yeah.
162
453268
1280
بله .
07:47
In this newجدید worldجهان,
163
455028
1696
در این دنیای جدید،
07:48
slowlyبه آرامی, realityواقعیت becameتبدیل شد virtualمجازی
and virtualمجازی becameتبدیل شد realواقعی,
164
456748
3376
یواش یواش، واقعیت، مجازی می‌شود
و مجازی رنگ واقعیت می‌گیرد.
07:52
and I startedآغاز شده to feel
165
460148
1656
احساس کردم
07:53
that I could not be who I wanted to be
or say what I actuallyدر واقع thought,
166
461828
3536
نمی‌توانم کسی باشم که می‌خواستم
یا چیزی را بگویم که در واقع در ذهن داشتم،
07:57
and humanityبشریت at this time
167
465388
1800
و انسانیت در چنین وقتی
08:00
completelyبه صورت کامل identifiedشناخته شده است with me.
168
468308
1936
به طور کامل با من قرینه می‌شود.
08:02
I think bothهر دو of us
were going throughاز طریق our midlifemidlife crisisبحران,
169
470268
3000
گمان می‌کنم هر دوی ما
بحران میان سالی را از سر می‌گذراندیم
08:06
and humanityبشریت, like me,
was becomingتبدیل شدن به an overexposedبیش از حد primaprima donnaدونه.
170
474308
4096
و انسانیت، مانند من،داشت تبدیل میشد
به بانوی اولی که زیادی جلوی چشم همه است.
08:10
I startedآغاز شده to sellفروش everything,
171
478428
1696
شروع کردم به فروختن همه چیز.
08:12
from hairمو oilنفت to dieselدیزل generatorsژنراتورها.
172
480148
2896
از روغن مو گرفته تا ژنراتور دیزلی.
08:15
Humanityبشریت was buyingخریداری کردن everything
173
483068
2016
انسانیت داشت همه چیز را می‌خرید
08:17
from crudeخام oilنفت to nuclearاتمی reactorsراکتورها.
174
485108
2376
از نفت گرفته تا راکتور اتمی.
08:19
You know, I even triedتلاش کرد
to get into a skintightskintight superheroابرقهرمان suitکت و شلوار
175
487508
3976
حتی سعی کردم لباس مخصوص و تنگ
ابرقهرمان ها را بپوشم
08:23
to reinventبازتولید myselfخودم.
176
491508
2040
تا خودم را بازابداع کنم.
08:26
I mustباید admitاقرار کردن I failedناموفق miserablyبدبختانه.
177
494268
1960
باید اعتراف کنم که شکست سختی خوردم.
08:29
And just an asideگذشته از I want to say
on behalfاز طرف of all the Batmenبتمن, Spider-Menمردان عنکبوتی
178
497028
5016
و همینجا می‌خواهم بگویم در دفاع از
همه بتمن‌ها،مردان عنکبوتی
08:34
and Supermenسوپرمن of the worldجهان,
179
502068
2096
و سوپرمن‌های جهان،
08:36
you have to commendcommend them,
180
504188
1856
باید همه‌شان را تحسین کنیم،
08:38
because it really hurtsدرد می کند in the crotchفک,
that superheroابرقهرمان suitکت و شلوار.
181
506068
2776
چون حقیقتا تکان خوردن در آن لباسهای تنگ،
کار دشواری است.
08:40
(Laughterخنده)
182
508868
1056
(خنده حاضران)
08:41
Yeah, I'm beingبودن honestصادقانه.
I need to tell you this here.
183
509948
2480
واقعا اینطوری است،
باید به شما بگویم.
08:45
Really.
184
513948
1216
واقعا.
08:47
And accidentallyبه طور تصادفی, I happenedاتفاق افتاد
to even inventاختراع کردن a newجدید danceرقص formفرم
185
515188
3536
و تصادفا، یک جور رقص را هم
اختراع کردم
08:50
whichکه I didn't realizeتحقق بخشیدن,
and it becameتبدیل شد a rageخشم.
186
518748
2135
که خودم هم متوجهش نشده بودم،
و سرو صدا کرد.
08:52
So if it's all right,
187
520907
1216
اشکالی نداره،
08:54
and you've seenمشاهده گردید a bitبیت of me,
so I'm quiteکاملا shamelessبی حیا, I'll showنشان بده you.
188
522147
3177
خودتان بخشی از کارهای من را دیده‌اید،
و می‌دانید که شرم ندارم، بگذارید نشانتان بدهم.
08:57
It was calledبه نام the Lungiلونگی danceرقص.
189
525348
1456
اسمش هست رقص لونگی.
08:58
So if it's all right, I'll just showنشان بده you.
I'm talentedبا استعداد otherwiseدر غیر این صورت.
190
526828
3096
اگر اشکالی نداشته باشد، نشانتان می‌دهم.
می دانید که بااستعدادم.
09:01
(Cheersبه سلامتی)
191
529948
1216
(تشویق حاضران)
09:03
So it wentرفتی something like this.
192
531188
2080
این شکلی است.
09:05
Lungiلونگی danceرقص. Lungiلونگی danceرقص.
Lungiلونگی danceرقص. Lungiلونگی danceرقص.
193
533868
2416
لونگی دنس. لونگی دنس.
لونگی دنس. لونگی دنس.
09:08
Lungiلونگی danceرقص. Lungiلونگی danceرقص.
Lungiلونگی danceرقص. Lungiلونگی danceرقص.
194
536308
2416
لونگی دنس. لونگی دنس.
لونگی دنس. لونگی دنس.
09:10
Lungiلونگی danceرقص. Lungiلونگی danceرقص.
Lungiلونگی danceرقص. Lungiلونگی.
195
538748
2656
لونگی دنس. لونگی دنس.
لونگی دنس. لونگی.
09:13
That's it. It becameتبدیل شد a rageخشم.
196
541428
1656
همین. این باعث سروصدا شد.
09:15
(Cheersبه سلامتی)
197
543108
1296
(تشویق حاضران)
09:16
It really did.
198
544428
1200
واقعا سروصدا کرد.
09:19
Like you noticeاطلاع, nobodyهيچ كس could make
any senseاحساس of what was happeningاتفاق می افتد exceptبجز me,
199
547948
3656
همانطوری که می‌دانید، هیچکس نمی‌تواند
چه خبر است غیر از خودم.
09:23
and I didn't give a damnلعنت, really,
200
551628
1616
و من هم کوچکترین اهمیتی نمی‌دهم،
واقعا،
09:25
because the wholeکل worldجهان,
and wholeکل humanityبشریت,
201
553268
2216
چون که تمام جهان
و کل بشریت،
09:27
seemedبه نظر می رسید as confusedسردرگم and lostکم شده as I was.
202
555508
1920
درست مثل خود من گیج و گم به نظر می‌رسید.
09:30
I didn't give up then.
203
558548
1256
از پا ننشستم.
09:31
I even triedتلاش کرد to reconstructبازسازی
my identityهویت on the socialاجتماعی mediaرسانه ها
204
559828
2776
حتی تلاش کردم هویت خودم را در
رسانه‌های اجتماعی بازسازی کنم
09:34
like everyoneهر کس elseچیز دیگری does.
205
562628
1256
درست مثل بقیه.
09:35
I thought if I put on
philosophicalفلسفی tweetsتویت ها out there
206
563908
2736
فکر کردم اگر توییت‌های فلسفی
بنویسم
09:38
people will think I'm with it,
207
566668
1576
مردم فکر می‌کنند که اهل فلسفه‌ام،
09:40
but some of the responsesپاسخ I got
from those tweetsتویت ها
208
568268
2576
اما گاهی پاسخهایی دریافت می‌کردم که
09:42
were extremelyفوق العاده confusingگیج کننده acronymsاختصارات
whichکه I didn't understandفهمیدن. You know?
209
570868
3336
حالت اختصاری داشت و ابدا از آنها سر در نمی‌آوردم.
09:46
ROFLROFL, LOLلعنتی.
210
574228
2056
مثلا ROFL, LOL.
09:48
"Adidasآدیداس," somebodyکسی wroteنوشت back
to one of my more thought-provokingفکر تحریک کننده tweetsتویت ها
211
576308
4296
یک نفر در جواب یکی از توییت‌های پرمغزم
برایم نوشت "Adidas"
09:52
and I was wonderingتعجب کردم
why would you nameنام a sneakerکفش کتانی,
212
580628
2336
با خودم فکر کردم چرا اسم
یک مارک ورزشی را آورده،
09:54
I mean, why would you writeنوشتن back
the nameنام of a sneakerکفش کتانی to me?
213
582988
2896
یعنی چرا در جواب من اسم ی
ک مارک ورزشی را می نویسی؟
09:57
And I askedپرسید: my 16-year-oldساله daughterفرزند دختر,
and she enlightenedروشنفکر me.
214
585908
2856
از دختر ۱۶ ساله‌ام پرسیدم
و او روشنم کرد.
10:00
"Adidasآدیداس" now meansبه معنای
"All day I dreamرویا about sexارتباط جنسی."
215
588788
2960
"Adidas" یعنی «همه روز به سکس فکر می‌کنم»
"All day I dream about sex."
10:04
(Laughterخنده)
216
592308
2256
(خنده حاضران)
10:06
Really.
217
594588
1296
حقیقتا.
10:07
I didn't know if you know that.
218
595908
1496
نمی‌دونم این را می‌دانستید
یا نه.
10:09
So I wroteنوشت back,
"WTFWTF" in boldجسورانه to Mrآقای. Adidasآدیداس,
219
597428
4576
بنابراین در جواب آقای آدیداس نوشتم،
"WTF"
10:14
thankingسپاسگزار secretlyمخفیانه that some acronymsاختصارات
and things won'tنخواهد بود changeتغییر دادن at all.
220
602028
4440
مخفیانه تشکر کردم از این که برخی کلمات اختصاری
و چیزها اصلا تغییر نمی‌کنند.
10:19
WTFWTF.
221
607188
1200
WTF
10:22
But here we are.
222
610188
1320
اما حالا اینجا،
10:24
I am 51 yearsسالها oldقدیمی, like I told you,
223
612388
1696
همانطور که قبلا گفتم ۵۱ ساله‌ام،
10:26
and mind-numbingذهن نازک acronymsاختصارات notwithstandingبا وجود این،,
224
614108
3576
و کلمات اختصاری هوش ربا هستند،
10:29
I just want to tell you
225
617708
1296
فقط می‌خواهم به شما بگویم
10:31
if there has been a momentousمهم است time
for humanityبشریت to existوجود دارد,
226
619028
3216
اگر زمان مهمی برای وجود بشریت
وجود داشته باشد،
10:34
it is now,
227
622268
1616
آن زمان حالا است،
10:35
because the presentحاضر you is braveشجاع.
228
623908
2240
چون زمان حال شما، شجاع است.
10:39
The presentحاضر you is hopefulامیدوارم.
229
627308
1336
زمان حال شما امیدوار است.
10:40
The presentحاضر you
is innovativeخلاقانه and resourcefulمجذوب,
230
628668
3296
زمان حال شما
مبدع و ایدهمند است،
10:43
and of courseدوره, the presentحاضر you
is annoyinglyآزار دهنده indefinableنامعتبر است.
231
631988
3240
و البته، زمان حال شما
به شکل آزاردهنده‌ای غیرقابل توصیف است.
10:48
And in this spell-bindingطلسم اتصال,
232
636308
1640
و در این
10:50
imperfectناقص momentلحظه of existenceوجود داشتن,
233
638788
1936
زمان افسونگر و معیوب از وجود،
10:52
feelingاحساس a little braveشجاع
just before I cameآمد here,
234
640748
2576
درست قبل از این که اینجا بیایم،
کمی احساس شهامت داشتم
10:55
I decidedقرار بر این شد to take
a good, hardسخت look at my faceصورت.
235
643348
3000
و تصمیم گرفتم
یک نگاه درست و حسابی به صورت خودم بکنم.
10:59
And I realizedمتوجه شدم that I'm beginningشروع
to look more and more
236
647668
3656
و متوجه شدم که بیشتر و بیشتر
دارم شباهت پیدا می‌کنم
11:03
like the waxموم statueمجسمه of me
at Madameمادام Tussaud'sتیسو.
237
651348
2416
به مجسمه مومی خودم در موزه مادام توسو.
11:05
(Laughterخنده)
238
653788
2256
(خنده حاضران)
11:08
Yeah, and in that momentلحظه of realizationتحقق,
239
656068
2496
بله، و در این لحظه شهود،
11:10
I askedپرسید: the mostاکثر centralمرکزی
and pertinentمربوط questionسوال to humanityبشریت and me:
240
658588
4240
مرکزی‌ترین و بجاترین سوال را
از خودم و انسانیت پرسیدم:
11:16
Do I need to fixثابت my faceصورت?
241
664268
1880
آیا باید صورتم را عمل کنم؟
11:19
Really. I'm an actorبازیگر, like I told you,
242
667388
3336
واقعا. من یک بازیگرم، همانطور که گفتم،
11:22
a modernمدرن expressionاصطلاح of humanانسان creativityخلاقیت.
243
670748
3376
یک بیان مدرن از خلاقیت بشر.
11:26
The landزمین I come from
244
674148
1536
سرزمینی که از آن می‌آیم
11:27
is the sourceمنبع of inexplicableغیر قابل توضیح است
but very simpleساده spiritualityمعنویت.
245
675708
4960
منبع معنویتی لاینحل و درعین حال
بسیار ساده است.
11:33
In its immenseعظیم generosityسخاوتمندانه,
246
681868
1680
در سخاوت بی‌حد و مرز خود،
11:36
Indiaهندوستان decidedقرار بر این شد somehowبه نحوی
247
684388
2736
هند تصمیم گرفت که
11:39
that I, the Muslimمسلمان sonفرزند پسر
of a brokeشکست freedomآزادی fighterجنگنده
248
687148
3976
من، فرزند مسلمان یک مبارز سرخورده آزادی
11:43
who accidentallyبه طور تصادفی venturedجرأت کرد
into the businessکسب و کار of sellingفروش dreamsرویاها,
249
691148
3840
که تصادفا از صنعت فروش رویا
سردر آورده

11:47
should becomeتبدیل شدن به its kingپادشاه of romanceداستان عاشقانه,
250
695908
3920
باید به سلطان رومانس کشور بدل شود،
11:52
the "Badhshahبادشاه of Bollywoodبالیوود,"
251
700828
2360
به «پادشاه بالیوود»
11:55
the greatestبزرگترین loverعاشق
the countryکشور has ever seenمشاهده گردید ...
252
703868
2760
بزگترین عاشقی که این سرزمین
تابحال به خود دیده...
11:59
with this faceصورت.
253
707508
1200
با این صورت.
12:01
Yeah.
254
709228
1216
بله.
12:02
(Laughterخنده)
255
710468
1096
(خنده حاضران)
12:03
Whichکدام has alternatelyبه طور متناوب
been describedشرح داده شده as uglyزشت, unconventionalغیر متعارف,
256
711588
2896
که در عین حال
زشت، غیرمعمول،
12:06
and strangelyعجیب و غریب, not chocolateyشکلات enoughکافی.
257
714508
1816
و در عین حیرت، شکلاتی کمرنگ توصیف شده.
12:08
(Laughterخنده)
258
716348
2880
(خنده حاضران)
12:13
The people of this ancientباستانی landزمین
259
721668
2336
مردم این سرزمین کهن
12:16
embracedدر آغوش گرفت me in theirخودشان limitlessبی حد و حصر love,
260
724028
2416
مرا در عشق بی‌مرز خود احاطه کردند
12:18
and I've learnedیاد گرفتم from these people
261
726468
1680
و من از این مردم آموختم
12:21
that neitherنه powerقدرت norنه povertyفقر
262
729028
2360
که نه توانگری و نه فقر
12:24
can make your life more magicalجادویی
263
732228
1696
قادر است تا زندگی را جادویی‌تر
12:25
or lessکمتر tortuousعجیب و غریب.
264
733948
1280
یا کمترعذاب‌آور سازد.
12:27
I've learnedیاد گرفتم from the people of my countryکشور
265
735948
2616
از مردم سرزمینم آموختم
12:30
that the dignityکرامت of a life,
266
738588
2096
که کرامت حیات،
12:32
a humanانسان beingبودن, a cultureفرهنگ,
a religionمذهب, a countryکشور
267
740708
3600
یک انسان، یک فرهنگ،
یک دین، یک کشور،
12:37
actuallyدر واقع residesساکن است in its abilityتوانایی
268
745348
1880
در واقع در توانایی آن
12:40
for graceرحمت and compassionمحبت.
269
748388
1440
در مروت‌ورزی و شفقت‌ورزی است.
12:42
I've learnedیاد گرفتم that whateverهر چه movesحرکت می کند you,
270
750508
2080
یادگرفتم هرآنچه تو را برانگیزد،
12:45
whateverهر چه urgesخواستار you to createايجاد كردن, to buildساختن,
271
753268
2696
هرآنچه تو را به آفریدن و ساختن ترغیب کند،
12:47
whateverهر چه keepsنگه می دارد you from failingشکست خوردن,
272
755988
1656
هرآنچه که تو را از شکست بازدارد،
12:49
whateverهر چه helpsکمک می کند you surviveزنده ماندن,
273
757668
2256
هر آنچه که به بقای تو کمک کند،
12:51
is perhapsشاید the oldestقدیمی ترین and the simplestساده ترین
emotionهیجانی knownشناخته شده to mankindبشر,
274
759948
4376
احتمالا کهن‌ترین و ساده‌ترین
عاطفه شناخته شده برای نوع بشر است،
12:56
and that is love.
275
764348
1880
و آن عشق است.
12:59
A mysticعارف poetشاعر from my landزمین famouslyمعروف wroteنوشت,
276
767508
2896
یک شاعر عارف هموطن من در شعری
معروف می‌گوید:
13:02
(Recitesادعا می کند poemشعر in Hindiهندی)
277
770428
1166
(قرائت شعر به هندی)
13:13
(Poemشعر endsبه پایان می رسد)
278
781108
1656
(پایان شعر)
13:14
Whichکدام looselyآزادانه translatesترجمه شده است
into that whateverهر چه --
279
782788
2576
که ترجمه تقریبی آن می شود --
13:17
yeah, if you know Hindiهندی,
please clapکف زدن, yeah.
280
785388
2076
بله، اگر هندی بلدید،
لطفا تشویق کنید.
13:19
(Applauseتشویق و تمجید)
281
787488
1436
(تشویق حاضران)
13:20
It's very difficultدشوار to rememberیاد آوردن.
282
788948
1524
حفظ کردن این شعر آسان نیست.
13:23
Whichکدام looselyآزادانه translatesترجمه شده است
into actuallyدر واقع sayingگفت:
283
791428
2576
که ترجمه تقریبی آن می شود
13:26
that all the booksکتاب ها of knowledgeدانش
that you mightممکن readخواندن
284
794028
2456
بشر اگر علم همه کتابها را بخواند
13:28
and then go aheadدر پیش
and impartتحویل دادن your knowledgeدانش
285
796508
2896
و بعد آن دانش را بازگو کند
13:31
throughاز طریق innovationنوآوری,
throughاز طریق creativityخلاقیت, throughاز طریق technologyتکنولوژی,
286
799428
3336
از طریق اختراع و ابداع و تکنولوژی،
13:34
but mankindبشر will never be
the wiserعاقلانه تر about its futureآینده
287
802788
3136
اما باز هم نمیتواند به آینده
خرد بیشتری داشته باشد
13:37
unlessمگر اینکه it is coupledهمراه با with a senseاحساس of love
and compassionمحبت for theirخودشان fellowهمکار beingsموجودات.
288
805948
6120
مگر آن که علم خود را با عشق و شفقت
به همنوعانش همراه سازد.
13:44
The two and a halfنیم alphabetsحروف
whichکه formفرم the wordکلمه "प्रेम,"
289
812708
3576
دو حرف و نصفی از الفبای هندی که کلمه
«پریم» "प्रेम" را تشکیل می‌دهند،
13:48
whichکه meansبه معنای "love,"
290
816308
1416
به معنی «عشق» را می‌سازد،
13:49
if you are ableتوانایی to understandفهمیدن that
291
817748
1896
اگر بتوانید این را بفهمید
13:51
and practiceتمرین it,
292
819668
1576
و تمرینش کنید،
13:53
that itselfخودش is enoughکافی
to enlightenروشن کن mankindبشر.
293
821268
3200
خودش کافی است تا نوع بشر را روشن کند.
13:57
So I trulyبراستی believe the futureآینده "you"
294
825308
1880
بنابراین من حقیقتا ایمان دارم
که «تو» در آینده
14:00
has to be a you that lovesدوست دارد.
295
828148
1680
باید تویی باشد که عشق می‌ورزد.
14:02
Otherwiseدر غیر این صورت it will ceaseبس to flourishشکوفا شدن.
296
830628
2040
در غیر این صورت از شکوفایی بازمی‌ماند.
14:05
It will perishاز بین بردن in its ownخودت self-absorptionخود جذب.
297
833628
3360
در خودپسندی خود پژمرده می‌شود.
14:10
So you mayممکن است use your powerقدرت
298
838508
1440
پس می توان از قدرت خود
استفاده کرد
14:12
to buildساختن wallsدیوارها
299
840668
1696
برای ساختن دیوار
14:14
and keep people outsideخارج از,
300
842388
1440
و بیرون نگاه داشتن مردم،
14:17
or you mayممکن است use it to breakزنگ تفريح barriersموانع
and welcomeخوش آمدی them in.
301
845148
3800
یا از آن استفاده کرد برای شکستن مرزها
و پذیرفتن آنان به داخل.
14:22
You mayممکن است use your faithایمان
302
850028
1776
می توان از ایمان خود استفاده کرد
14:23
to make people afraidترسیدن
303
851828
1440
برای ترساندن مردم
14:26
and terrifyوحشت زده them into submissionارسال,
304
854348
1760
و وحشت افکنی تا تسلیم شوند،
14:29
or you can use it
to give courageشجاعت to people
305
857228
2456
یا می‌توان آن را به کار گرفت
برای شهامت دادن
14:31
so they riseبالا آمدن to the greatestبزرگترین
heightsارتفاعات of enlightenmentروشنگری.
306
859708
3736
به مردم تا به بالاترین درجه از
روشنگری برسند.
14:35
You can use your energyانرژی
307
863468
1936
می‌توان انرژی خود را به کار گرفت
14:37
to buildساختن nuclearاتمی bombsبمب
and spreadانتشار دادن the darknessتاریکی of destructionتخریب,
308
865428
3336
برای ساخت بمب اتم
و گسترش تاریکی و نابودی
14:40
or you can use it to spreadانتشار دادن
the joyشادی of lightسبک to millionsمیلیون ها نفر.
309
868788
3760
یا از آن برای پراکندن شادی و نور به
میلیونها انسان بهره گرفت.
14:45
You mayممکن است filthyکثیف up the oceansاقیانوس ها callouslyبه سختی
and cutبرش down all the forestsجنگل ها.
310
873548
4016
می‌توان بی رحمانه اقیانوسها را آلوده کرد
و همه جنگلها را از بیخ برید
14:49
You can destroyاز بین رفتن the ecologyمحیط زیست,
311
877588
2416
می توان محیط زیست را نابود کرد،
14:52
or turnدور زدن to them with love
312
880028
2176
یا این که به یاری عشق
14:54
and regenerateبازسازی کنید life
from the watersآب ها and treesدرختان.
313
882228
2240
از آبها و درختان به زندگی
نفسی دوباره دمید.
14:57
You mayممکن است landزمین on Marsمریخ
314
885468
1776
می‌توان به مریخ رفت
14:59
and buildساختن armedمسلح citadelscitadels,
315
887268
1760
و دژهای مسلح ساخت، یا می‌شود
15:02
or you mayممکن است look for life-formsشکل زندگی and speciesگونه ها
to learnیاد گرفتن from and respectتوجه.
316
890668
4920
به دنبال حیاتها و گونه‌های دیگر بود
تا از آنها یادبگیریم و ارج بنهیم.
15:08
And you can use
all the moneysدرآمد we all have earnedبه دست آورده
317
896428
3736
و می‌توان تمام پولی را که
همه ما درآورده‌ایم
15:12
to wageحق الزحمه futileبیهوده warsجنگ
318
900188
1560
برای جنگ‌های عبث به کار گرفت
15:15
and give gunsاسلحه in the handsدست ها
of little childrenفرزندان
319
903108
2896
و سلاح را به دست کودکان کوچک داد
15:18
to killکشتن eachهر یک other with,
320
906028
1360
تا یکدیگر را بکشند،
15:20
or you can use it
321
908468
1200
یا میتوان از این پول
15:22
to make more foodغذا
322
910428
1736
برای تولید خوراک بیشتر استفاده کرد
15:24
to fillپر کن theirخودشان stomachsمعده with.
323
912188
1400
تا با آن شکمشان را سیر کرد.
15:26
My countryکشور has taughtتدریس کرد me
324
914668
1656
سرزمینم به من یاد داد
15:28
the capacityظرفیت for a humanانسان beingبودن to love
is akinوابسته to godlinessخداپرستی.
325
916348
4360
گنجایش بشر برای عشق شبیه زهد است.
15:33
It shinesدرخشان است forthچهارم in a worldجهان
326
921748
4456
در جهانی می درخشد
15:38
whichکه civilizationتمدن, I think,
alreadyقبلا has tamperedدستکاری شده too much with.
327
926228
5080
که به نظر من تمدن، آن را
تا حد زیادی تحت اراده خود درآورده است.
15:44
In the last fewتعداد کمی daysروزها,
the talksگفتگو here, the wonderfulفوق العاده people
328
932668
2736
در چند روز اخیر، نطق‌هایی
که اینجا شد، این آدمهای فوق العاده
15:47
comingآینده and showingنشان دادن theirخودشان talentاستعداد,
329
935428
1736
که استعداد خود را به نمایش گذاشتند،
15:49
talkingصحبت کردن about individualفردی achievementsدستاوردها,
the innovationنوآوری, the technologyتکنولوژی,
330
937188
3336
درباره دستاوردهای فردی سخن گفتند،
از ابداعات، از تکنولوژی،
15:52
the sciencesعلوم, the knowledgeدانش
we are gainingبه دست آوردن by beingبودن here
331
940548
3336
علم و شناختی که از طریق بودن
در اینجا حاصل می‌کنیم
15:55
in the presenceحضور of TEDTED Talksمذاکرات
and all of you
332
943908
2776
در حضور سخنرانی‌های TED و همه شما
15:58
are reasonsدلایل enoughکافی
for us to celebrateجشن گرفتن the futureآینده "us."
333
946708
3016
دلایل کافی هستند تا
«ما» ی آینده را جشن بگیریم
16:01
But withinدر داخل that celebrationجشن
334
949748
1480
اما در این جشن
16:04
the questجستجو to cultivateکشت کن
our capacityظرفیت for love and compassionمحبت
335
952388
3560
جست و جو برای توسعه ظرفیت ما
برای عشق و شفقت
16:09
has to assertادعا کن itselfخودش,
has to assertادعا کن itselfخودش,
336
957388
3040
باید مورد تاکید قرار گیرد،
16:13
just as equallyبه همان اندازه.
337
961148
1840
به همان میزان.
16:15
So I believe the futureآینده "you"
338
963948
2240
پس به اعتقاد من «تو»ی آینده
16:19
is an infiniteبي نهايت you.
339
967028
1280
توی بی‌کران است.
16:21
It's calledبه نام a chakraچاکرا
in Indiaهندوستان, like a circleدایره.
340
969228
2560
در هند اسمش چاکرا است
مثل یک دایره است.
16:24
It endsبه پایان می رسد where it beginsشروع می شود from
to completeتکمیل itselfخودش.
341
972828
2840
از نقطه پایان خود آغاز می شود
تا خود را تکمیل سازد.
16:29
A you that perceivesدرک می کند
time and spaceفضا differentlyمتفاوت است
342
977068
3696
تویی که از زمان و مکان دریافت دیگری دارد
16:32
understandsدرک می کند bothهر دو
343
980788
1320
هر دو را می‌فهمد
16:36
your unimaginableغیر قابل تصور است
344
984868
3320
اهمیت غیرقابل تصور
16:41
and fantasticخارق العاده importanceاهمیت
345
989508
2416
و شگرف تو
16:43
and your completeتکمیل unimportanceبی اهمیت
in the largerبزرگتر contextزمینه of the universeجهان.
346
991948
5600
و بی اهمیتی مطلق تو
در بی کرانگی عالم هستی.
16:50
A you that returnsبازده back
347
998668
1480
تویی که بازمی‌گردد
16:52
to the originalاصلی innocenceبی گناهی of humanityبشریت,
348
1000948
1856
به معصومیت اصیل بشریت،
16:54
whichکه lovesدوست دارد from the purityخلوص of heartقلب,
349
1002828
2080
همانی که از خلوص قلب عشق می‌ریزد،
16:57
whichکه seesمی بیند from the eyesچشم ها of truthحقیقت,
350
1005748
2320
که از چشم حقیقت می‌بیند،
17:01
whichکه dreamsرویاها from the clarityوضوح
of an untamperedبدون تردید mindذهن.
351
1009308
5600
که از زلالی یک ذهن بکر رویا می‌بیند،
17:08
The futureآینده "you" has to be
352
1016268
1320
«تو»ی آینده باید مانند
ستاره سینمای
17:10
like an agingپیری movieفیلم سینما starستاره
353
1018548
1560
پا به سن
گذاشته ای باشد
17:13
who has been madeساخته شده to believe
that there is a possibilityامکان پذیری
354
1021068
2936
که آفریده شده تا ایمان داشته باشد
17:16
of a worldجهان whichکه is completelyبه صورت کامل,
355
1024028
2775
امکان جهانی هست که کاملا،
17:18
whollyکاملا, self-obsessivelyخود وسوسه انگیز
356
1026828
3016
یکسره، خوددانسته،
17:21
in love with itselfخودش.
357
1029868
1200
بر خودش عاشق باشد.
17:23
A worldجهان -- really, it has to be a you
358
1031947
3297
جهانی که -- واقعا، باید «تو»یی باشد
17:27
to createايجاد كردن a worldجهان
359
1035268
1936
تا جهانی بسازد
17:29
whichکه is its ownخودت bestبهترین loverعاشق.
360
1037227
1801
که بهترین عاشق خودش باشد.
17:32
That I believe, ladiesخانم ها and gentlemenآقایان,
361
1040028
1816
به اعتقاد من، چنین جهانی،
خانمها و آقایان،
17:33
should be the futureآینده "you."
362
1041868
1536
باید «تو»ی آینده باشد.
17:35
Thank you very much.
363
1043427
1457
بسیار سپاسگذارم.
17:36
Shukriyaشکریا.
364
1044908
1216
تشکر می کنم.
17:38
(Applauseتشویق و تمجید)
365
1046148
2135
(تشویق حاضران)
17:40
Thank you.
366
1048308
1215
سپاسگذارم.
17:41
(Applauseتشویق و تمجید)
367
1049548
2936
(تشویق حاضران)
17:44
Thank you.
368
1052508
1256
سپاسگذارم.
17:45
(Applauseتشویق و تمجید)
369
1053788
2600
(تشویق حاضران)
Translated by Maryam Manzoori
Reviewed by Leila Ataei

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Shah Rukh Khan - Actor, producer, activist
With a fan following that runs into multi-millions, Shah Rukh Khan is at forefront of the Indian film industry and continues to rule at the box office in India.

Why you should listen

One of the world's biggest movie stars, Bollywood star Shah Rukh Khan is also an entrepreneur and inspired philanthropist. He heads the film production company Red Chillies Entertainments, whose Chennai Express was the highest-grossing film of 2013, and his recent film Raees also topped the box office in India. He's also the proud co-owner of two cricket franchises, the Kolkata Knight Riders and the Trinbago Knight Riders.

In the fall, he will host TED's brand-new TV series in Hindi for Star Plus, titled TED Talks India: Nayi Soch, which translates to "new thinking."

As a philanthropist and spokesperson, Khan stands up for causes ranging from the environment and water-supply issues to rural solar power. Khan's nonprofit Meer Foundation, named for his father, focuses on supporting victims of acid attacks through a 360-degree approach that helps with medical treatment, legal aid, rehabilitation and livelihood support.

More profile about the speaker
Shah Rukh Khan | Speaker | TED.com