ABOUT THE SPEAKER
Guy Winch - Psychologist, author
Guy Winch asks us to take our emotional health as seriously as we take our physical health -- and explores how to heal from common heartaches.

Why you should listen

Guy Winch is a licensed psychologist who works with individuals, couples and families. As an advocate for psychological health, he has spent the last two decades adapting the findings of scientific studies into tools his patients, readers and audience members can use to enhance and maintain their mental health. As an identical twin with a keen eye for any signs of favoritism, he believes we need to practice emotional hygiene with the same diligence with which we practice personal and dental hygiene.

His recent book, Emotional First Aid: Healing Rejection, Guilt, Failure, and Other Everyday Hurts, has been translated in 24 languages. He writes the popular "Squeaky Wheel Blog" on PsychologyToday.com, and he is the author of The Squeaky Wheel: Complaining the Right Way to Get Results, Improve Your Relationships and Enhance Self-Esteem. His new book, How to Fix a Broken Heart, was published by TED Books/Simon & Schuster in 2017. He has also dabbled in stand-up comedy.

More profile about the speaker
Guy Winch | Speaker | TED.com
TED2017

Guy Winch: How to fix a broken heart

گای وینچ: چطور یک قلب شکسته را ترمیم کنیم

Filmed:
9,818,729 views

در مقاطعی از زندگی، تقریباً دل همه ما شکسته است. تصور کنید چه اتفاقاتی می‌افتند اگر بیشتر توجه خودمان را روی این درد هیجانی صرف کنیم. روانشناس، گای وینچ، نشان می‌دهد که چگونه نجات یافتن از قلب شکسته با تصمیم به مبارزه با غرایزمان برای ایده‌آل کردن و جستجو برای پاسخ‌هایی که وجود ندارد شروع می‌شود -- و ابزارکی را برای ادامه زندگی ارائه می‌دهد. گاهی قلبمان می‌شکند اما نباید ما هم بشکنیم.
- Psychologist, author
Guy Winch asks us to take our emotional health as seriously as we take our physical health -- and explores how to heal from common heartaches. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
At some pointنقطه in our livesزندگی می کند,
0
912
1946
در‌ مقاطعی از زندگی،
00:14
almostتقریبا everyهرکدام one of us
will have our heartقلب brokenشکسته شده.
1
2882
2965
تقریباً دل همه ما شکسته است.
00:18
My patientصبور Kathyکتی plannedبرنامه ریزی شده her weddingعروسی
when she was in middleوسط schoolمدرسه.
2
6831
4372
بیمار من کتی عروسی خود را هنگامی که
در مدرسه راهنمایی بود برنامه‌‌ریزی کرد.
00:23
She would meetملاقات her futureآینده husbandشوهر
3
11227
1837
او با شوهر آینده‌اش دیدار کرد
00:25
by ageسن 27,
4
13088
1633
که ۲۷ سال داشت،
00:26
get engagedنامزد شده a yearسال laterبعد
5
14745
1787
یک سال بعد نامزد کردند
00:28
and get marriedمتاهل a yearسال after that.
6
16556
2243
و یک سال بعد هم ازدواج کردند.
00:31
But when Kathyکتی turnedتبدیل شد 27,
she didn't find a husbandشوهر.
7
19576
3940
اما وقتی کتی ۲۷ ساله شد
نتوانست همسری پیدا کند.
00:35
She foundپیدا شد a lumpتوده in her breastپستان.
8
23540
2240
یک توده در سینه‌اش پیدا شد.
00:38
She wentرفتی throughاز طریق manyبسیاری monthsماه ها
of harshسخت chemotherapyشیمیدرمانی
9
26295
3108
چندین ماه شیمی درمانی
00:41
and painfulدردناک surgeriesجراحی,
10
29427
1774
و عمل‌های دردناک را تحمل کرد،
00:43
and then just as she was readyآماده
to jumpپرش back into the datingدوستیابی worldجهان,
11
31225
4504
و زمانی که آماده بود که با کسی قرار بگذارد
00:47
she foundپیدا شد a lumpتوده in her other breastپستان
12
35753
2370
یک توده دیگر در سینه دیگرش پیدا شد
00:50
and had to do it all over again.
13
38147
1742
و مجبور شد دوباره
تمام آن کارها را تکرارکند.
با اینکه کتی بهبود پیدا کرد
00:53
Kathyکتی recoveredبهبود یافت, thoughگرچه,
14
41225
1209
00:54
and she was eagerمشتاق to resumeخلاصه
her searchجستجو کردن for a husbandشوهر
15
42458
2935
و مشتاق بود تا به محض اینکه
ابروهایش دوباره رشد کرد
00:57
as soonبه زودی as her eyebrowsابروها grewرشد کرد back in.
16
45417
2415
جستجوی همسر را از سر بگیرد.
01:00
When you're going
on first datesتاریخ in Newجدید Yorkیورک Cityشهر,
17
48531
2394
وقتی قصد دارید در نیویورک قرار بگذارید
01:02
you need to be ableتوانایی to expressبیان
a wideوسیع rangeدامنه of emotionsاحساسات.
18
50949
2987
باید طیف وسیعی از احساسات را ابراز کنید.
01:05
(Laughterخنده)
19
53960
1383
(خنده)
01:07
Soonبه زودی afterwardsپس از آن,
she metملاقات کرد Richثروتمند and fellسقوط in love.
20
55367
3192
کمی بعد، او با ریچ ملاقات کرد و عاشقش شد.
01:10
The relationshipارتباط was everything
she hopedامیدوار بودم it would be.
21
58583
3166
رابطه آنها همان چیزی بود
که آرزویش را می‌کرد.
01:14
Sixشش monthsماه ها laterبعد,
22
62614
1264
شش ماه بعد،
01:15
after a lovelyدوست داشتني weekendتعطیلات آخر هفته in Newجدید Englandانگلستان,
23
63902
2475
بعد از یک هفته عاشقانه در نیوانگلند،
01:18
Richثروتمند madeساخته شده reservationsرزرو
at theirخودشان favoriteمورد علاقه romanticرومانتیک restaurantرستوران.
24
66401
3542
ریچ در رستوران خیال انگیز
مورد علاقه آنها میزی رزرو کرد.
کتی می‌دانست قصد دارد از او خواستگاری کند،
01:22
Kathyکتی knewمی دانست he was going to proposeپیشنهاد میکنم,
25
70877
1926
01:24
and she could barelyبه سختی
containحاوی her excitementهیجان.
26
72827
3023
و نمی‌توانست هیجانش را کنترل کند.
01:28
But Richثروتمند did not proposeپیشنهاد میکنم
to Kathyکتی that night.
27
76701
2610
اما آن شب ریچ از او خواستگاری نکرد.
01:31
He brokeشکست up with her.
28
79766
1202
او از کتی جداشد.
01:33
As deeplyعمیقا as he caredمراقب باشید
for Kathyکتی -- and he did --
29
81639
2641
همانطور که عمیقاً مراقب
کتی بود -- و واقعا بود --
01:36
he simplyبه سادگی wasn'tنبود in love.
30
84820
1511
اما عاشقش نبود.
01:39
Kathyکتی was shatteredخراب شده.
31
87465
1944
کتی خرد شد.
01:41
Her heartقلب was trulyبراستی brokenشکسته شده,
and she now facedدر مواجهه yetهنوز anotherیکی دیگر recoveryبهبود.
32
89433
4843
قلبش واقعاً شکست و حالا با
بهبودی دیگری روبه‌رو است.
01:46
But fiveپنج monthsماه ها after the breakupشکسته شدن,
33
94959
2556
اما پنج ماه بعد از جدایی،
01:49
Kathyکتی still couldn'tنمی توانستم stop
thinkingفكر كردن about Richثروتمند.
34
97539
3195
کتی هنوز نمی توانست به ریچ فکر نکند.
01:52
Her heartقلب was still very much brokenشکسته شده.
35
100758
2614
قلبش واقعا شکسته بود.
01:56
The questionسوال is:
36
104126
1177
سوال اینجاست:
01:57
Why?
37
105786
1434
چرا؟
01:59
Why was this incrediblyطور باور نکردنی strongقوی
and determinedمشخص womanزن
38
107244
4096
چرا این زن قوی و مصمم
02:03
unableناتوان to marshalمارشال the sameیکسان
emotionalعاطفی resourcesمنابع
39
111364
2908
نمی‌توانست از همان منابع عاطفی استفاده کند
02:06
that got her throughاز طریق fourچهار yearsسالها
of cancerسرطان treatmentsدرمان ها?
40
114296
3419
که در چهار سال درمان سرطان داشت؟
02:10
Why do so manyبسیاری of us flounderخرچنگ
41
118619
2279
چرا بیشتر ما وقتی تلاش می‌کنیم
02:12
when we're tryingتلاش کن
to recoverبهبود پیدا کن from heartbreakدلهره?
42
120922
2479
یک دل شکستگی را ترمیم کنیم
دست و پا می‌زنیم؟
02:16
Why do the sameیکسان copingمقابله mechanismsمکانیسم ها
43
124075
2005
چرا سازوکاری که
02:18
that get us throughاز طریق all kindsانواع
of life challengesچالش ها
44
126104
3124
ما را از همه چالش‌های زندگی عبور می‌دهد
02:21
failشکست us so miserablyبدبختانه
when our heartقلب getsمی شود brokenشکسته شده?
45
129252
3188
اینقدر بد دربرابر دل شکستگی کم می‌آورد؟
02:25
In over 20 yearsسالها of privateخصوصی practiceتمرین,
46
133886
2436
در بیش از ۲۰ سال فعالیت خصوصی،
02:28
I have seenمشاهده گردید people
of everyهرکدام ageسن and backgroundزمینه
47
136346
2980
افرادی ازهر سن و پیشینه‌ای دیده‌ام،
02:31
faceصورت everyهرکدام mannerشیوه of heartbreakدلهره,
48
139350
2625
با یک جور دل شکستگی روبرو می‌شوند
02:33
and what I've learnedیاد گرفتم is this:
49
141999
2072
و چیزی که آموختم این است:
02:36
when your heartقلب is brokenشکسته شده,
50
144930
2450
وقتی دلتان شکست،
02:39
the sameیکسان instinctsغرایز you ordinarilyبه طور معمول relyتکیه on
51
147404
2890
همان غریزه‌ای که معمولا به آن تکیه می‌کنید
02:42
will time and again leadسرب you
down the wrongاشتباه pathمسیر.
52
150318
4466
به کرات شما را به راه غلط می‌کشاند.
02:46
You simplyبه سادگی cannotنمی توان trustاعتماد
what your mindذهن is tellingگفتن you.
53
154808
3615
واقعاً نمی‌توانید به آنچه که
ذهنتان می‌گوید اعتماد کنید.
02:51
For exampleمثال, we know from studiesمطالعات
of heartbrokenدل شکسته people
54
159445
2880
برای مثال، ما از مطالعاتی که
روی افراد دل شکسته انجام شده دریافتیم
02:54
that havingداشتن a clearروشن است understandingدرك كردن
of why the relationshipارتباط endedبه پایان رسید
55
162349
3426
که داشتن یک درک شفاف
از دلیل پایان یک رابطه،
02:57
is really importantمهم
for our abilityتوانایی to moveحرکت on.
56
165799
2810
برای توانایی ما در ادامه دادن
به زندگی بسیار مهم است.
03:01
Yetهنوز time and again,
57
169390
1617
با وجود این بارها،
03:03
when we are offeredارایه شده a simpleساده
and honestصادقانه explanationتوضیح
58
171031
3357
وقتی ما با یک توضیح ساده و صادقانه
03:06
like the one Richثروتمند offeredارایه شده Kathyکتی,
59
174412
2312
مانند چیزی که ریچ به کتی گفت روبرو می‌شویم
03:08
we rejectرد کنید it.
60
176748
1158
آن را رد می‌کنیم.
03:10
Heartbreakدل شکستگی createsایجاد می کند
suchچنین dramaticنمایشی emotionalعاطفی painدرد,
61
178780
3918
وقتی دل شکستگی چنان دردهای
عاطفی بزرگی به وجود می‌آورد،
03:14
our mindذهن tellsمی گوید us the causeسبب می شود
mustباید be equallyبه همان اندازه dramaticنمایشی.
62
182722
3568
ذهن ما می‌گوید علت هم باید
به همان اندازه بزرگ باشد.
03:18
And that gutروده instinctغریزه is so powerfulقدرتمند,
63
186865
2456
و این تصور چنان قدرتمند است،
03:21
it can make even the mostاکثر reasonableمعقول
and measuredاندازه گیری شده of us
64
189345
3236
و هر چقدرهم منطقی و باثبات باشیم
03:24
come up with mysteriesاسرار
and conspiracyتوطئه theoriesنظریه ها
65
192605
3399
فرضیه‌های مرموز
و توطئه آمیزی که وجود ندارند
03:28
where noneهیچ کدام existوجود دارد.
66
196028
1187
به ذهن ما خطور کند.
03:30
Kathyکتی becameتبدیل شد convincedمتقاعد
something mustباید have happenedاتفاق افتاد
67
198017
2774
کتی متقاعد شد که حتما در طول
03:32
duringدر حین her romanticرومانتیک getawayگشت و گذار with Richثروتمند
68
200815
2107
تعطیلات رمانتیک آنها رخ داده است
03:34
that souredsoured him on the relationshipارتباط,
69
202946
1922
که ریچ را در این رابطه سرد کرده است
03:36
and she becameتبدیل شد obsessedغرق
with figuringبدانید out what that was.
70
204892
2978
و کتی را برای فهمیدن آن به فکر فرو برد.
03:40
And so she spentصرف شده countlessبی شماری hoursساعت ها
71
208445
1889
و ساعت‌های زیادی لحظه به لحظه سفرشان را
03:42
going throughاز طریق everyهرکدام minuteدقیقه
of that weekendتعطیلات آخر هفته in her mindذهن,
72
210358
3527
در ذهنش مرور کرد
03:45
searchingجستجوکردن her memoryحافظه for cluesسرنخ
that were not there.
73
213909
3148
تا نشانه‌هایی که وجود نداشت پیدا کند.
03:50
Kathy'sکتی mindذهن trickedفریب خورده her
into initiatingشروع this wildوحشی gooseغاز chaseتعقیب.
74
218333
3902
ذهن کتی وادارش می‌کرد
تلاش بیهوده‌ای را آغاز کند.
03:54
But what compelledمجبور her to commitمرتکب شدن to it
for so manyبسیاری monthsماه ها?
75
222259
4352
اما چه چیزی او را مجبور کرد
ماه‌ها به آن فکر کند؟
03:59
Heartbreakدل شکستگی is farدور more insidiousموذی
than we realizeتحقق بخشیدن.
76
227729
3824
دل شکستگی مرموزتر از آن است
که ما فکر می‌کنیم.
04:03
There is a reasonدلیل we keep going
down one rabbitخرگوش holeسوراخ after anotherیکی دیگر,
77
231577
4449
یک دلیل وجود دارد
تا چندبار در یک چاه بیفتیم
04:08
even when we know it's going
to make us feel worseبدتر.
78
236050
2781
حتی وقتی می‌دانیم حال ما را بدتر می‌کند.
04:11
Brainمغز studiesمطالعات have shownنشان داده شده
79
239813
1629
مطالعات روی مغز نشان داده است
04:13
that the withdrawalبرداشت از حساب of romanticرومانتیک love
80
241466
2493
که پایان دادن به یک رابطه عاطفی
04:15
activatesفعال می شود the sameیکسان mechanismsمکانیسم ها
in our brainمغز that get activatedفعال شده
81
243983
3486
مانند همان سازوکاری در مغزعمل می‌کند
04:19
when addictsمعتادین are withdrawingخروج
from substancesمواد like cocaineکوکائین or opioidsمواد مخدر.
82
247493
5037
وقتی یک مصرف کننده موادی
مثل کوکایین یا تریاک را ترک می‌کند.
04:25
Kathyکتی was going throughاز طریق withdrawalبرداشت از حساب.
83
253364
1971
کتی داشت ترک کردن را تجربه می‌کرد.
04:27
And sinceاز آنجا که she could not have
the heroinهروئین of actuallyدر واقع beingبودن with Richثروتمند,
84
255938
3790
و وقتی نمی‌توانست هرویین بودن
با ریچ را بدست بیاورد،
04:31
her unconsciousناخودآگاه mindذهن choseانتخاب کرد
the methadoneمتادون of her memoriesخاطرات with him.
85
259752
4475
ذهن ناخودآگاهش متادون خاطراتش
با ریچ را انتخاب می‌کرد.
04:37
Her instinctsغرایز told her
she was tryingتلاش کن to solveحل a mysteryرمز و راز,
86
265070
2918
غرایزش به او می‌گفتند
او سعی در حل رمز و رازی دارد،
04:40
but what she was actuallyدر واقع doing
87
268012
1930
اما آنچه واقعا انجام می‌دهد
04:41
was gettingگرفتن her fixثابت.
88
269966
1572
اصلاح او بود.
04:45
This is what makesباعث می شود heartbreakدلهره
so difficultدشوار to healالتیام.
89
273061
3473
این چیزی است که درمان دل شکستگی را
بسیار سخت می‌کند.
04:49
Addictsمعتادان know they're addictedمعتاد.
90
277417
2008
مصرف کنندگان می‌دانند اعتیاد دارند.
04:51
They know when they're shootingتیراندازی کردن up.
91
279449
2110
آنها وقتی تزریق می‌کنند می‌دانند.
04:53
But heartbrokenدل شکسته people do not.
92
281583
1897
اما افراد دل شکسته نمی‌‌دانند.
04:56
But you do now.
93
284650
1173
اما شما الان می‌دانید.
04:58
And if your heartقلب is brokenشکسته شده,
you cannotنمی توان ignoreچشم پوشی that.
94
286587
3559
و اگر قلب شما شکسته شود،
نمی‌توانید آن را نادیده بگیرید.
05:02
You have to recognizeتشخیص that,
as compellingمتقاعد کننده as the urgeم pop اینترنتی کارت و کارت کارت کارت کارت is,
95
290649
3817
همان قدر که هوس را می‌فهمید
باید این را بفهمید،
05:06
with everyهرکدام tripسفر down memoryحافظه laneمسیر,
everyهرکدام textمتن you sendارسال,
96
294490
3411
با مرور خاطرات،
با هر پیامی که ارسال می‌‌کنید،
05:09
everyهرکدام secondدومین you spendخرج کردن
stalkingسرقت your exسابق on socialاجتماعی mediaرسانه ها,
97
297925
3483
تعقیب کردن شریک قبلی‌تان
در رسانه‌های اجتماعی،
05:13
you are just feedingتغذیه your addictionاعتیاد,
98
301432
2140
فقط دارید اعتیاد خود را تقویت می‌کنید،
05:15
deepeningعمیق تر your emotionalعاطفی painدرد
99
303596
1790
درد احساسی خود را عمیق می‌کنید
05:17
and complicatingپیچیده است your recoveryبهبود.
100
305410
1759
و بهبودی خود را پیچیده‌تر می‌کنید.
05:20
Gettingگرفتن over heartbreakدلهره is not a journeyسفر.
101
308907
2787
غلبه بر دل‌ شکستگی یک سفر نیست.
05:23
It's a fightمبارزه کردن, and your reasonدلیل
is your strongestقوی ترین weaponسلاح.
102
311718
4168
یک مبارزه است و دلیل شما
بزرگترین سلاح شماست.
05:27
There is no breakupشکسته شدن explanationتوضیح
that's going to feel satisfyingرضایت بخش.
103
315910
3794
هیچ توضیحی برای جدایی رضایت بخش نیست.
05:31
No rationaleمنطق can take away
the painدرد you feel.
104
319728
2839
هیچ منطقی دردی را
که احساس می‌کنید از بین نمی‌برد.
05:34
So don't searchجستجو کردن for one,
don't wait for one,
105
322591
2660
پس دنبال کسی نگرد، منتظر کسی نباش،
05:37
just acceptقبول کردن the one you were offeredارایه شده
or make up one yourselfخودت
106
325275
3049
فقط آنچه را که به تو داده شده قبول کن
یا خودت یکی بساز
05:40
and then put the questionسوال to restباقی مانده,
107
328348
1920
و بعد مسئله را به نتیجه بسپار.
05:42
because you need that closureبسته
to resistمقاومت کردن the addictionاعتیاد.
108
330292
3120
چون شما به آن حصار برای مقاومت
در برابر این اعتیاد نیاز دارید.
05:46
And you need something elseچیز دیگری as well:
109
334857
2545
شما یک چیز دیگر هم نیاز دارید:
05:50
you have to be willingمایلم to let go,
110
338437
2396
باید راضی به رها کردن شوید،
05:53
to acceptقبول کردن that it's over.
111
341629
1916
تا قبول کنید که تمام شده است.
05:56
Otherwiseدر غیر این صورت, your mindذهن
will feedخوراک on your hopeامید
112
344281
2564
وگرنه ذهن شما امیدتان را تقویت می‌کند
05:58
and setتنظیم you back.
113
346869
1288
و شما را عقب می‌کشد.
06:01
Hopeامید can be incrediblyطور باور نکردنی destructiveمخرب
when your heartقلب is brokenشکسته شده.
114
349543
3960
وقتی دلتان می‌شکند امید می‌تواند
به شدت تخریب کننده باشد.
06:07
Heartbreakدل شکستگی is a masterاستاد manipulatormanipulator.
115
355278
3003
دل شکستگی یک کنترل‌گر ماهر است.
06:10
The easeسهولت with whichکه it getsمی شود our mindذهن
to do the absoluteمطلق oppositeمخالف
116
358305
3653
قابل توجه است که ذهن ما به راحتی
06:13
of what we need in orderسفارش to recoverبهبود پیدا کن
117
361982
2026
دقیقاً برعکس کاری را انجام می‌دهد
06:16
is remarkableقابل توجه.
118
364032
1221
که برای بهبودی نیاز داریم.
06:17
One of the mostاکثر commonمشترک tendenciesتمایلات
we have when our heartقلب is brokenشکسته شده
119
365908
3890
یکی از تمایلاتی که هنگام دل شکستگی داریم
06:21
is to idealizeidealize the personفرد who brokeشکست it.
120
369822
2197
ستودن فردی است که رابطه را پایان داده است.
06:24
We spendخرج کردن hoursساعت ها rememberingبه یاد آوردن theirخودشان smileلبخند,
121
372741
2931
ساعت‌ها به لبخندش فکر می‌کنیم،
06:27
how great they madeساخته شده us feel,
122
375696
2142
چقدر حال ما را خوب می‌کرد،
06:29
that time we hikedhiked up the mountainکوه
and madeساخته شده love underزیر the starsستاره ها.
123
377862
4295
زمانی که از کوه بالا می‌رفتیم
و زیر ستاره‌ها عشق‌بازی می‌کردیم.
06:34
All that does is make our lossاز دست دادن
feel more painfulدردناک.
124
382909
3624
همه این‌ها احساس خلأ ما را
دردناک‌تر می‌کند.
06:38
We know that.
125
386937
1256
این را می‌دانیم.
06:40
Yetهنوز we still allowاجازه دادن our mindذهن to cycleچرخه
throughاز طریق one greatestبزرگترین hitاصابت after anotherیکی دیگر,
126
388217
4898
اما همچنان به ذهنمان اجازه می‌دهیم
ضربه‌های شدید پی‌در‌پی به ما بزند
06:45
like we were beingبودن heldبرگزار شد hostageگروگان by our ownخودت
passive-aggressiveمنفعل پرخاشگرانه SpotifySpotify playlistلیست پخش.
127
393139
4598
انگار با لیست آهنگ پرخاشگر اسپاتیفای
خودمان را گروگان گرفته‌ایم.
06:49
(Laughterخنده)
128
397761
2356
(خنده)
06:54
Heartbreakدل شکستگی will make those thoughtsاندیشه ها
popپاپ into your mindذهن.
129
402022
3050
دل شکستگی باعث می‌شود
آن فکرها به ذهن شما خطور کند.
06:57
And so to avoidاجتناب کردن idealizingایده آل کردن,
you have to balanceتعادل them out
130
405096
3806
برای جلوگیری از آرمان‌سازی
باید‌ ستایش‌ها را
07:00
by rememberingبه یاد آوردن theirخودشان frownاخم,
not just theirخودشان smileلبخند,
131
408926
3113
با یادآوری عیب‌ها متعادل کنید
نه با خنده‌ها،
07:04
how badبد they madeساخته شده you feel,
132
412426
2117
اینکه چه حس بدی در شما بوجود آورده،
07:06
the factواقعیت that after the lovemakingعشقبازی,
you got lostکم شده comingآینده down the mountainکوه,
133
414567
3662
بعد از عشق ورزیدن
هنگام پایین آمدن از کوه گم شدید.
07:10
arguedاستدلال کرد like crazyدیوانه
and didn't speakصحبت for two daysروزها.
134
418253
2719
مثل دیوانه‌ها با هم دعوا کردید
و دو روز با هم حرف نزدید.
07:14
What I tell my patientsبیماران
is to compileگردآوری an exhaustiveجامع listفهرست
135
422417
4231
من به بیمارانم می‌گویم یک لیست از همه
07:18
of all the waysراه ها
the personفرد was wrongاشتباه for you,
136
426672
2397
ویژگی‌های کسی که
به درد شما نمی‌خورد جمع‌آوری کنید،
07:21
all the badبد qualitiesکیفیت ها, all the petحیوان خانگی peevespeeves,
137
429093
2488
همه ویژگی‌ها، همه کج‌خلقی‌ها،
07:23
and then keep it on your phoneتلفن.
138
431605
2368
و آن را در تلفن‌تان نگه دارید.
07:25
(Laughterخنده)
139
433997
1043
(خنده)
07:27
And onceیک بار you have your listفهرست,
140
435496
1655
وقتی این لیست را داشته باشید
07:29
you have to use it.
141
437175
1245
باید از آن استفاده کنید.
07:30
When I hearشنیدن even a hintاشاره کردن of idealizingایده آل کردن
142
438970
2619
وقتی حتی یک نشانه
از خیال پردازی پیدا می‌کنم
07:33
or the faintestضعیف whiffصدای جیغ کشیدن
of nostalgiaنوستالژی in a sessionجلسه,
143
441613
3093
یا هر بار کمترین بویی
از خاطرات به مشامم برسد،
07:36
I go, "Phoneتلفن, please."
144
444730
1984
می‌گویم، «تلفن لطفاً.»
07:38
(Laughterخنده)
145
446738
1821
(خنده)
ذهن شما می‌خواهد به شما بفهماند
که آن ویژگی‌ها بی‌عیب بودند.
07:41
Your mindذهن will try to tell you
they were perfectکامل.
146
449098
2518
07:43
But they were not,
and neitherنه was the relationshipارتباط.
147
451640
2715
اما نه آنها و نه رابطه‌تان این‌طور نبود.
07:46
And if you want to get over them,
you have to remindیادآوری کن yourselfخودت of that,
148
454379
3837
و اگر بخواهید برآنها فائق بیایید
باید بارها آن را برای خود
07:50
frequentlyمکررا.
149
458240
1182
یادآوری کنید.
07:52
Noneهیچ یک of us is immuneایمنی to heartbreakدلهره.
150
460361
2590
هیچ کدام از ما در برابر
دل شکستگی مصون نیستیم.
07:55
My patientصبور Miguelمیگوئل was a 56-year-oldساله
seniorارشد executiveاجرایی in a softwareنرم افزار companyشرکت.
151
463689
5053
یکی از بیمارانم، میگوئل که ۵۶ سال داشت
و مدیر ارشد یک شرکت نرم‌افزاری بود،
08:01
Fiveپنج yearsسالها after his wifeهمسر diedفوت کرد,
152
469208
2297
۵ سال بعد از مرگ همسرش
08:03
he finallyسرانجام feltنمد readyآماده
to startشروع کن datingدوستیابی again.
153
471529
2629
سرانجام تصمیم گرفت دوباره
یک رابطه را شروع کند.
08:06
He soonبه زودی metملاقات کرد Sharonشارون,
154
474654
1238
خیلی زود با شرون ملاقات کرد،
08:07
and a whirlwindگردباد romanceداستان عاشقانه ensuedدنباله دار شد.
155
475916
2529
و یک عشق سریع را پی گرفت.
08:10
They introducedمعرفی کرد eachهر یک other
to theirخودشان adultبالغ childrenفرزندان after one monthماه,
156
478469
3410
بعد از یک ماه همدیگر را
به فرزندانشان معرفی کردند،
08:13
and they movedنقل مکان کرد in togetherبا یکدیگر after two.
157
481903
2505
و بعد از دو ماه با هم
در یک خانه زندگی کردند.
08:16
When middle-agedمیانسال people dateتاریخ,
they don't messبهم ریختگی around.
158
484865
2691
وقتی این زوج میان‌سال رابطه خود را
شروع کردند درنگ نکردند.
08:20
It's like "Love, Actuallyدر واقع"
meetsملاقات می کند "The Fastسریع and the Furiousخشمگین."
159
488405
3273
مثل اینکه فیلم «درواقع، عشق»
و فیلم «سریع و خشن» با هم ترکیب شده‌اند.
08:23
(Laughterخنده)
160
491702
1562
(خنده)
08:26
Miguelمیگوئل was happierشادتر
than he had been in yearsسالها.
161
494495
2568
میگوئل شادتر از سال‌های قبل بود.
08:29
But the night before
theirخودشان first anniversaryسالگرد,
162
497539
2754
اما شب قبل از اولین سالگردشان،
08:32
Sharonشارون left him.
163
500317
1323
شرون ترکش کرد.
08:34
She had decidedقرار بر این شد to moveحرکت to the Westغرب Coastساحل
to be closerنزدیک تر to her childrenفرزندان,
164
502169
3969
او تصمیم گرفته بود به ساحل غربی
نقل مکان کند تا به فرزندانش نزدیکتر باشد.
08:38
and she didn't want
a long-distanceمسافت طولانی relationshipارتباط.
165
506162
2449
او دیگر یک رابطه طولانی مدت را نمی‌خواست.
08:41
Miguelمیگوئل was totallyکاملا blindsidedblindsided
and utterlyکاملا devastatedویران.
166
509404
4763
میگوئل به شدت غافلگیر و ناراحت شد.
08:46
He barelyبه سختی functionedکار می کرد at work
for manyبسیاری, manyبسیاری monthsماه ها,
167
514660
2945
چندین ماه در کار عملکرد درستی نداشت
08:49
and he almostتقریبا lostکم شده his jobکار as a resultنتيجه.
168
517629
2496
و در نتیجه تقریبا شغلش را از دست داد.
08:52
Anotherیکی دیگر consequenceنتیجه of heartbreakدلهره
is that feelingاحساس aloneتنها and in painدرد
169
520804
3815
نتیجه دیگر دل شکستگی
این است که حس تنهایی و درد
08:56
can significantlyبه طور قابل ملاحظه impairمختل
our intellectualفکری functioningعملکرد,
170
524643
3055
به عملکرد منطقی ما آسیب می‌رساند،
08:59
especiallyبه خصوص when performingاجرای complexپیچیده tasksوظایف
involvingکه شامل logicمنطق and reasoningاستدلال.
171
527722
4772
به خصوص زمانی که کارهایی را انجام می‌دهیم
که پیچیده‌اند و نیاز به استدلال دارند.
09:04
It temporarilyبه طور موقت lowersکاهش می یابد our IQIQ.
172
532518
2312
و به طور موقت بهره هوشی را پایین می‌آورد.
09:08
But it wasn'tنبود just the intensityشدت
of Miguel'sمیگل را griefغم و اندوه
173
536535
3207
اما این شدت غم میگوئل نبود
09:11
that confusedسردرگم his employersکارفرمایان;
174
539766
1895
که کارمندانش را دست پاچه کرد؛
09:13
it was the durationمدت زمان.
175
541685
1460
بلکه استمرار آن بود.
09:15
Miguelمیگوئل was confusedسردرگم by this as well
176
543986
2280
میگوئل هم به خاطر همین گیج شده بود
09:18
and really quiteکاملا embarrassedخجالت زده by it.
177
546290
1756
و واقعاً به خاطر آن خجالت می‌کشید.
09:20
"What's wrongاشتباه with me?"
he askedپرسید: me in our sessionجلسه.
178
548519
2597
در جلسه‌ای با من گفت، «من چه مشکلی دارم؟»
09:23
"What adultبالغ spendsصرف می کند almostتقریبا a yearسال
gettingگرفتن over a one-yearیک سال relationshipارتباط?"
179
551140
3962
«برای کدام آدم بالغی یک سال طول می‌کشد
تا یک رابطه یک ساله را فراموش کنند؟»
09:27
Actuallyدر واقع, manyبسیاری do.
180
555804
2225
در واقعا خیلی‌ها اینطور هستند.
09:31
Heartbreakدل شکستگی sharesسهام all the hallmarksنشانه ها
of traditionalسنتی lossاز دست دادن and griefغم و اندوه:
181
559053
4488
دل شکستگی همه نشانه‌های محرویت و غم سنتی
09:36
insomniaبیخوابی, intrusiveسرزده thoughtsاندیشه ها,
182
564068
2444
مثل بی‌خوابی، به هم ریختگی
و اختلال عملکرد سیستم
ایمنی را منتشر می‌کند.
09:38
immuneایمنی systemسیستم dysfunctionاختلال عملکرد.
183
566536
1953
09:40
Fortyچهل percentدرصد of people experienceتجربه
clinicallyبالینی measurableقابل سنجش است depressionافسردگی.
184
568513
4029
چهل درصد افراد افسردگی قابل سنجش
بالینی را تجربه می‌کنند.
09:45
Heartbreakدل شکستگی is a complexپیچیده
psychologicalروانشناسی injuryصدمه.
185
573702
3330
دل شکستگی یک آسیب روانی پیچیده است
09:49
It impactsاثرات us in a multitudeتوده ها of waysراه ها.
186
577056
2641
که به چندین طریق بر ما اثر می‌گذارد.
09:52
For exampleمثال, Sharonشارون was bothهر دو very socialاجتماعی
187
580174
2699
برای مثال، شرون خیلی اجتماعی
09:55
and very activeفعال.
188
583405
1382
و فعال بود.
09:56
She had dinnersشام at the houseخانه everyهرکدام weekهفته.
189
584811
2590
او هر هفته مهمانی می‌گرفت.
09:59
She and Miguelمیگوئل wentرفتی on campingچادر زدن tripsسفرها
with other couplesزوج ها.
190
587425
3019
او و میگوئل به همراه زوج‌های دیگر
به سفرهای کمپینگ می‌رفتند.
10:02
Althoughبا اينكه Miguelمیگوئل was not religiousدینی,
191
590468
1893
با اینکه میگوئل مذهبی نبود،
10:04
he accompaniedهمراه Sharonشارون
to churchکلیسا everyهرکدام Sundayیکشنبه,
192
592385
2178
هر یکشنبه شرون را در رفتن
به کلیسا همراهی می‌کرد،
10:06
where he was welcomedاستقبال شد
into the congregationجماعت.
193
594587
2287
حضار در کلیسا هم او را پذیرفته بودند.
10:09
Miguelمیگوئل didn't just loseاز دست دادن his girlfriendدوست دختر;
194
597850
1941
میگوئل تنها دوست‌دخترش را از دست نداد؛
10:12
he lostکم شده his entireکل socialاجتماعی life,
195
600240
2761
بلکه کل زندگی اجتماعی‌اش،
10:15
the supportiveحمایتی communityجامعه
of Sharon'sشرکت churchکلیسا.
196
603025
2438
و انجمن حمایت‌گر
کلیسای شرون را هم از دست داد.
10:17
He lostکم شده his identityهویت as a coupleزن و شوهر.
197
605487
2130
او هویتش به عنوان یک زوج را از دست داد.
10:20
Now, Miguelمیگوئل recognizedشناسایی شده the breakupشکسته شدن
had left this hugeبزرگ voidخالی in his life,
198
608575
4146
حالا میگوئل دریافت که این جدایی،
چه خلاء بزرگی در زندگی‌اش بجا گذاشته است.
10:24
but what he failedناموفق to recognizeتشخیص
199
612745
2761
اما متوجه این نشد
10:27
is that it left farدور more than just one.
200
615530
2377
که این جدایی فراتر از یکی بوده است.
10:30
And that is crucialحیاتی,
201
618670
1310
و این بسیار مهم است،
10:32
not just because it explainsتوضیح می دهد
why heartbreakدلهره could be so devastatingویرانگر,
202
620491
4985
نه بخاطر اینکه می‌تواند
ویرانگر بودن دل شکستگی را شرح دهد،
بلکه بخاطر اینکه به ما می‌گوید
چطور با آن کنار بیاییم.
10:37
but because it tellsمی گوید us how to healالتیام.
203
625500
2155
10:40
To fixثابت your brokenشکسته شده heartقلب,
204
628934
2145
برای ترمیم قلب شکسته‌تان،
10:43
you have to identifyشناسایی these voidsحفره ها
in your life and fillپر کن them,
205
631103
3859
باید این خلأهای زندگی را بشناسید
و آنها را پر کنید،
10:46
and I mean all of them.
206
634986
1577
همه آنها را.
10:48
The voidsحفره ها in your identityهویت:
207
636587
1729
خلاهای هویت شما:
10:50
you have to reestablishبازسازی who you are
and what your life is about.
208
638340
3648
باید هویت و زندگی خود را دوباره بسازید.
10:54
The voidsحفره ها in your socialاجتماعی life,
209
642012
1712
خلاهای زندگی اجتماعی‌تان،
10:55
the missingگم شده activitiesفعالیت ها,
even the emptyخالی spacesفضاها on the wallدیوار
210
643748
3076
فعالیت‌های از دست رفته،
حتی جاهای خالی عکس‌هایی
10:58
where picturesتصاویر used to hangآویزان شدن.
211
646848
1590
که زمانی روی دیوار بودند.
11:01
But noneهیچ کدام of that will do any good
212
649339
1796
اما هیچ کدام از اینها کاری نمی‌کنند
11:03
unlessمگر اینکه you preventجلوگیری کردن the mistakesاشتباهات
that can setتنظیم you back,
213
651159
3247
مگر اینکه اشتباه‌هایی که شما را
به عقب باز می‌گردانند تکرار نکنید،
11:06
the unnecessaryغیر ضروری searchesجستجوها for explanationsتوضیحات,
214
654430
2976
جستجوهای بی‌فایده برای توضیحات،
11:09
idealizingایده آل کردن your exسابق insteadبجای of focusingتمرکز
on how they were wrongاشتباه for you,
215
657430
4207
ایده‌آل سازی شریک قبلی زندگی‌تان
بجای تمرکز بر حضور اشتباه او در زندگی‌تان،
11:13
indulgingتحسین برانگیز thoughtsاندیشه ها and behaviorsرفتار
that still give them a starringبازیگران roleنقش
216
661661
3821
تحسین افکار و رفتارهایی که هنوز نقش مهمی
11:17
in this nextبعد chapterفصل of your life
217
665506
1611
در فصل جدید زندگی شما دارند
11:19
when they shouldn'tنباید be an extraاضافی.
218
667141
1542
زمانی که آنها نباید اضافی باشند.
11:22
Gettingگرفتن over heartbreakدلهره is hardسخت,
219
670548
2319
فائق آمدن بر دل شکستگی سخت است،
11:24
but if you refuseامتناع to be misledگمراه شده
by your mindذهن and you take stepsمراحل to healالتیام,
220
672891
4464
اما اگر فریب ذهنتان را نخورید
و قدم‌هایی برای درمان بردارید،
11:29
you can significantlyبه طور قابل ملاحظه minimizeبه حداقل رساندن
your sufferingرنج کشیدن.
221
677379
2675
می‌توانید به طور قابل توجهی
از دردتان بکاهید.
11:32
And it won'tنخواهد بود just be you
who benefitسود from that.
222
680078
2420
و تنها شما نیستید
که از این کار سود می‌برید.
11:34
You'llشما be more presentحاضر with your friendsدوستان,
223
682522
2055
بیشتر در کنار دوستان‌تان هستید،
11:36
more engagedنامزد شده with your familyخانواده,
224
684601
2214
بیشتر با خانواده در ارتباط خواهید بود،
11:39
not to mentionاشاره the billionsمیلیاردها دلار of dollarsدلار
of compromisedدر معرض خطر productivityبهره وری
225
687236
3803
بدون اشاره به میلیاردها دلار
از سود از بین رفته
11:43
in the workplaceمحل کار that could be avoidedاجتناب کنید.
226
691063
2093
که می‌توان از آن اجتناب کرد.
11:46
So if you know someoneکسی who is heartbrokenدل شکسته,
227
694451
2290
پس اگر کسی را می‌شناسید که دلش شکسته است،
11:49
have compassionمحبت,
228
697273
1559
همدردی کنید،
11:50
because socialاجتماعی supportحمایت کردن has been foundپیدا شد
to be importantمهم for theirخودشان recoveryبهبود.
229
698856
3750
چون حمایت اجتماعی برای
بهبودی آنها بسیار مهم است.
11:55
And have patienceصبر,
230
703293
1258
و صبور باشید،
11:57
because it's going to take them longerطولانی تر
to moveحرکت on than you think it should.
231
705082
3730
چون بهبودی آنها بیشتر از آنچه که
فکر می‌کنید طول می‌کشد.
12:01
And if you're hurtingصدمه زدن,
232
709646
1228
و اگر شما صدمه دیده‌اید،
12:03
know this:
233
711732
1183
این را بدانید که:
12:05
it's difficultدشوار, it is a battleنبرد
withinدر داخل your ownخودت mindذهن,
234
713335
3090
این کار سخت است،
این یک مبارزه درون ذهن‌تان است،
12:08
and you have to be diligentسخت کوش to winپیروزی.
235
716449
2200
و برای پیروزی باید سخت‌کوش باشید.
12:10
But you do have weaponsاسلحه.
236
718673
1805
اما شما سلاح‌هایی دارید.
12:12
You can fightمبارزه کردن.
237
720502
1270
می‌توانید بجنگید.
12:14
And you will healالتیام.
238
722200
1656
و درمان خواهید شد.
12:16
Thank you.
239
724631
1189
سپاسگزارم.
12:17
(Applauseتشویق و تمجید)
240
725844
3917
(تشویق)
Translated by Fatemeh Khani
Reviewed by Sadegh Zabihi

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Guy Winch - Psychologist, author
Guy Winch asks us to take our emotional health as seriously as we take our physical health -- and explores how to heal from common heartaches.

Why you should listen

Guy Winch is a licensed psychologist who works with individuals, couples and families. As an advocate for psychological health, he has spent the last two decades adapting the findings of scientific studies into tools his patients, readers and audience members can use to enhance and maintain their mental health. As an identical twin with a keen eye for any signs of favoritism, he believes we need to practice emotional hygiene with the same diligence with which we practice personal and dental hygiene.

His recent book, Emotional First Aid: Healing Rejection, Guilt, Failure, and Other Everyday Hurts, has been translated in 24 languages. He writes the popular "Squeaky Wheel Blog" on PsychologyToday.com, and he is the author of The Squeaky Wheel: Complaining the Right Way to Get Results, Improve Your Relationships and Enhance Self-Esteem. His new book, How to Fix a Broken Heart, was published by TED Books/Simon & Schuster in 2017. He has also dabbled in stand-up comedy.

More profile about the speaker
Guy Winch | Speaker | TED.com