ABOUT THE SPEAKER
Morgana Bailey - Human resources professional
A human resources activist, Morgana Bailey wants to see the diversity of society reflected in the workplace, and employees of all walks of life feel comfortable being open about who they are.

Why you should listen

“I am in human resources, a profession that works to welcome, connect and encourage the development of employees,” says Morgana Bailey. At State Street, she directs the Global Human Resources data management team, which maintains data records for the company’s approximately 29,000 employees. Morgana collaborates with people across State Street as corporate policies, regulatory requirements and related employee data requirements continually evolve. Her career experiences have confirmed that the only constant is change, and one’s ability — or inability — to adapt can generate profound long-term outcomes.

At TED@StateStreet, Morgana Bailey revealed a part of herself that she had kept supressed for 16 years. She hopes that her openness will inspire others to stop hiding, and be open about who they are in both their personal and professional lives.

More profile about the speaker
Morgana Bailey | Speaker | TED.com
TED@State Street London

Morgana Bailey: The danger of hiding who you are

مورگانا بیلی: خطر پنهان کردن آنچه هستید

Filmed:
3,050,914 views

مورگانا بیلی خود واقعی اش را از ۱۶ سالگی پنهان می کرده است. در یک سخنرانی شجاعانه، او چهار کلمه ای را بیان کرد که ممکن است برای بعضی ها مهم به نظر نیاید اما برای او فلج کننده بود . چرا بیانش کرد؟ زیرا متوجه شد سکوتش پیامد های شخصی، حرفه ای و اجتماعی دارد. روبروی تماشاگرانی از همکارانش، نشان داد ترس از قضاوت دیگران به چه معناست و چگونه منجر به قضاوت کردن در مورد خودمان می شود.
- Human resources professional
A human resources activist, Morgana Bailey wants to see the diversity of society reflected in the workplace, and employees of all walks of life feel comfortable being open about who they are. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:13
When I was youngجوان,
I pridedسرگردان myselfخودم as a nonconformistغیر سازنده
0
1162
4542
در دوره جوانی به خاطر دگراندیش بودنم
00:17
in the conservativeمحافظه کار
U.S. stateحالت I liveزنده in, Kansasکانزاس.
1
5704
4725
در جو محافظه کارانه کانزاس که در آن زندگی می کردم به خود می‌بالیدم
00:22
I didn't followدنبال کردن alongدر امتداد with the crowdجمعیت.
2
10429
2313
من از اجتماع پیروی نمی‌کردم.
00:24
I wasn'tنبود afraidترسیدن to try
weirdعجیب و غریب clothingتن پوش trendsروند or hairstylesمدل مو.
3
12742
3431
از امتحان کردن لباس‌های عجیب یا مدلهای مو هراسی نداشتم.
00:28
I was outspokenسخاوتمندانه and extremelyفوق العاده socialاجتماعی.
4
16173
3589
بسیار اجتماعی و صریح بودم.
00:31
Even these picturesتصاویر and postcardsکارت پستال
of my Londonلندن semesterنیمسال abroadخارج از کشور 16 yearsسالها agoپیش
5
19762
6331
حتی این تصاویر و کارت پستالها از ترم خارج کشورم در لندن در ۱۶ سال پیش
00:38
showنشان بده that I obviouslyبدیهی است didn't careاهميت دادن
if I was perceivedدرک شده as weirdعجیب و غریب or differentناهمسان.
6
26093
6004
به وضوح نشان می‌دهد اهمیتی نمی‌دادم اگر به عنوان یک فرد متفاوت و عجیب شناخته می‌شدم.
00:44
(Laughterخنده)
7
32097
1484
(خنده حضار)
00:46
But that sameیکسان yearسال
I was in Londonلندن, 16 yearsسالها agoپیش,
8
34681
4606
اما همان ۱۶ سال پیش که در لندن بودم،
00:51
I realizedمتوجه شدم something about myselfخودم
that actuallyدر واقع was somewhatتاحدی uniqueمنحصر بفرد,
9
39290
5409
چیزی در مورد خودم متوجه شدم که در واقع چیز خاصی بود
00:56
and that changedتغییر کرد everything.
10
44699
3360
و همه چیز را تغیر داد.
01:01
I becameتبدیل شد the oppositeمخالف
of who I thought I onceیک بار was.
11
49169
3910
تبدیل به معکوس آنچه که بودم، شدم.
01:05
I stayedماند in my roomاتاق
insteadبجای of socializingاجتماعی شدن.
12
53079
2926
به جای اجتماعی بودن در اتاقم ماندم.
01:08
I stoppedمتوقف شد engagingجذاب in clubsباشگاه ها
and leadershipرهبری activitiesفعالیت ها.
13
56005
4380
اشتغال در کلوپ و فعالیت‌های رهبری را متوقف کردم.
01:12
I didn't want to standایستادن out
in the crowdجمعیت anymoreدیگر.
14
60385
3875
دیگر به هیچ وجه نمی‌خواستم میان جمعیت برجسته باشم.
01:16
I told myselfخودم it was because
I was growingدر حال رشد up and maturingبلوغ,
15
64260
4065
به خودم گفتم دلیلش این است که دارم بزرگ و بالغ می شوم،
01:20
not that I was suddenlyناگهان
looking for acceptanceپذیرش.
16
68325
3234
نه اینکه به طور ناگهانی به دنبال پذیرفته شدن هستم.
01:23
I had always assumedفرض I was immuneایمنی
to needingنیازمند acceptanceپذیرش.
17
71559
3021
همیشه فرض کرده بودم که بی نیاز از پذیرش ام.
01:26
After all, I was a bitبیت unconventionalغیر متعارف.
18
74580
2364
بعد از همه ی این‌ها، کمی غیر متعارف شدم.
01:29
But I realizeتحقق بخشیدن now
19
77814
1537
اما حالا می‌فهمم
01:31
that the momentلحظه I realizedمتوجه شدم
something was differentناهمسان about me
20
79351
4165
آن لحظه که متوجه چیزی متفاوت در مورد خود شدم
01:35
was the exactدقیق sameیکسان momentلحظه
that I beganآغاز شد conformingمطابق and hidingقایم شدن.
21
83516
5603
دقیقا مصادف لحظه‌ای بود که من منطبق و پنهان شدن را شروع کردم.
01:41
Hidingقایم شدن is a progressiveترقی خواه habitعادت,
22
89728
2472
پنهان شدن یک عادت پیشرونده است.
01:44
and onceیک بار you startشروع کن hidingقایم شدن,
23
92200
1748
و از زمانی که شروع به پنهان شدن می‌کنید
01:45
it becomesتبدیل می شود harderسخت تر and harderسخت تر
to stepگام forwardرو به جلو and speakصحبت out.
24
93948
5005
پا پیش گذاشتن و صحبت کردن سخت و سخت تر می‌شود.
01:51
In factواقعیت, even now,
25
99888
1934
در حقیقت حتی حالا
01:53
when I was talkingصحبت کردن to people
about what this talk was about,
26
101822
3875
وقتی که با افراد در مورد موضوع این سخنرانی صحبت می‌کردم
01:57
I madeساخته شده up a coverپوشش storyداستان
27
105697
1836
یک روایت پوششی ایجاد کردم
01:59
and I even hidمخفی شده the truthحقیقت
about my TEDTED Talk.
28
107533
3815
و حتی حقیقت را در مورد سخن رانی TEDام مخفی کردم.
02:04
So it is fittingمناسب and scaryترسناک
29
112388
4941
پس تشنج زا و ترسناک است
02:09
that I have returnedبازگشت
to this cityشهر 16 yearsسالها laterبعد
30
117329
4190
که پس از ۱۶ سال به این شهر بازگشتم
02:13
and I have chosenانتخاب شده this stageمرحله
to finallyسرانجام stop hidingقایم شدن.
31
121519
5292
و این صحنه را انتخاب کرده‌ام تا در نهایت پنهان کردن را متوقف کنم.
02:20
What have I been hidingقایم شدن
for 16 yearsسالها?
32
128093
4232
چه چیزی را به مدت ۱۶ سال پنهان می‌کردم؟
02:26
I am a lesbianلزبین.
33
134205
3397
من یک همجنسگرا هستم.
02:29
(Applauseتشویق و تمجید)
34
137602
5233
(تشویق حضار)
02:45
Thank you.
35
153513
2525
متشکرم.
02:48
I've struggledتلاش to say those wordsکلمات,
36
156038
2359
برای بیان آن کلمات تقلا کرده‌ام،
02:50
because I didn't want
to be definedتعریف شده است by them.
37
158397
3176
به خاطر اینکه نمی‌خواستم دیگران قضاوتم کنند.
02:53
Everyهرکدام time I would think
about comingآینده out in the pastگذشته,
38
161573
2629
در گذشته هر بار که به آشکارسازی خود فکر می‌کردم،
02:56
I would think to myselfخودم,
but I just want to be knownشناخته شده as Morganaمورگانا,
39
164202
5064
در مورد خودم فکر می کردم اما من فقط می خواهم به عنوان مورگانا شناخته شوم،
03:01
uniquelyمنحصر به فرد Morganaمورگانا,
40
169266
2164
به طور خاص مورگانا،
03:03
but not "my lesbianلزبین friendدوست Morganaمورگانا,"
or "my gayهمجنسگرا coworkerهمکار Morganaمورگانا."
41
171430
5009
نه " دوست همجنسگرای من مورگانا ،" یا " همکار همجنسگرای من مورگانا."
03:08
Just Morganaمورگانا.
42
176439
2454
فقط مورگانا.
03:10
For those of you from largeبزرگ
metropolitanشهری بزرگ areasمناطق,
43
178893
3409
برای برخی از شما که ساکن کلان‌شهرها هستید
03:14
this mayممکن است not seemبه نظر می رسد like a bigبزرگ dealمعامله to you.
44
182302
2593
این موضوع ممکن است مسئله مهمی به نظر نیاید.
03:16
It mayممکن است seemبه نظر می رسد strangeعجیب
that I have suppressedسرکوب the truthحقیقت
45
184895
2944
شاید عجیب به نظر برسد که من حقیقت را سرکوب کرده‌ام
03:19
and hiddenپنهان this for so long.
46
187839
3196
و این موضوع را برای مدت طولانی پنهان کرده‌ام.
03:23
But I was paralyzedفلج شده by my fearترس
of not beingبودن acceptedپذیرفته شده.
47
191035
4691
اما من توسط ترس از عدم پذیرفته شدنم فلج شده بودم.
03:28
And I'm not aloneتنها, of courseدوره.
48
196818
2641
و البته که من تنها نیستم.
03:31
A 2013 Deloitteدلوتیت studyمطالعه foundپیدا شد
that a surprisinglyشگفت آور largeبزرگ numberعدد of people
49
199459
4849
مطالعه شرکت دیلویت در سال به این تتیجه رسید که تعداد زیاد از مردم
جنبه‌های هویتی خودشان را پنهان می‌کنند.
03:36
hideپنهان شدن aspectsجنبه های of theirخودشان identityهویت.
50
204308
2770
از تمامی کارمندانی که آنها مطالعه کردند
03:39
Of all the employeesکارکنان they surveyedمورد بررسی قرار گرفت,
51
207078
2871
03:41
61 percentدرصد reportedگزارش داد changingتغییر دادن an aspectجنبه
of theirخودشان behaviorرفتار or theirخودشان appearanceظاهر
52
209949
5619
۶۱ درصد بیان کردند که یک جنبه از رفتار یا ظاهرشان را
به منظورسازگاری با محیط کار تغییر می‌دهند.
03:47
in orderسفارش to fitمناسب in at work.
53
215568
2273
از کل همجنسگراها وکارکنان دوجنسگرا
03:49
Of all the gayهمجنسگرا, lesbianلزبین
and bisexualدوجنسگرا employeesکارکنان,
54
217841
4629
03:54
83 percentدرصد admittedپذیرفته to changingتغییر دادن
some aspectsجنبه های of themselvesخودشان
55
222470
4790
۸۳ درصد تغییر دادن بعضی از جنبه هایشان را تایید کردند.
03:59
so they would not
appearبه نظر می رسد at work "too gayهمجنسگرا."
56
227260
4498
زیرا نمی‌خواستند در محل کار "بیش از حد همجنسگرا " به نظر برسند.
04:04
The studyمطالعه foundپیدا شد that even in companiesشرکت ها
57
232417
2923
این مطالعه نشان داد که حتی در شرکت‌هایی
با سیاستهای تنوع گرا و برنامه عدم تفکیک (جنسی، مذهبی، قومی و ...)
04:07
with diversityتنوع policiesسیاست های
and inclusionگنجاندن programsبرنامه ها,
58
235340
3913
04:11
employeesکارکنان struggleتقلا
to be themselvesخودشان at work
59
239253
2753
کارمندان در محیط کار برای «خودشان بودن» مبارزه می کنند.
04:14
because they believe
conformityانطباق is criticalبحرانی
60
242006
2983
زیرا معتقدند انطباق یک امر حیاتی
برای پیشرفت حرفه ای بلند مدت آنها است.
04:16
to theirخودشان long-termبلند مدت careerحرفه advancementپیشرفت.
61
244989
3507
04:20
And while I was surprisedغافلگیر شدن
that so manyبسیاری people just like me
62
248496
4942
و حیرت کردم از این که بسیاری از مردم مانند من
انرژی زیادی را در تلاش برای پنهان کردن خودشان هدر می‌دهند.
04:25
wasteدور ریختنی so much energyانرژی
tryingتلاش کن to hideپنهان شدن themselvesخودشان,
63
253438
3793
زمانی که کشف کردم پیامد سکوتم
04:29
I was scaredترسیده when I discoveredکشف شده
that my silenceسکوت
64
257231
3891
مرگ وزندگی است و چه پیامدهای بلند مدت اجتماعی دارد به خود لرزیدم.
04:33
has life-or-deathزندگی یا مرگ consequencesعواقب
and long-termبلند مدت socialاجتماعی repercussionsپیامدهای.
65
261122
6310
دوازده سال:
04:41
Twelveدوازده yearsسالها:
66
269117
2191
04:43
the lengthطول by whichکه
life expectancyامید به زندگی is shortenedکوتاه شده
67
271308
3671
طول سالهایی که شاخص امید زندگی همجنسگرایان و دوجنسگرایان
04:46
for gayهمجنسگرا, lesbianلزبین and bisexualدوجنسگرا people
in highlyبه شدت anti-gayضد گی communitiesجوامع
68
274979
6038
در جوامع شدیدا ضد همجنسگرایی
04:53
comparedمقایسه کرد to acceptingپذیرش communitiesجوامع.
69
281017
2656
در مقایسه با جوامع پذیرنده آنان کوتاه تر شده است.
امید به زندگی ۱۲ سال کاهش یافته است.
04:56
Twelveدوازده yearsسالها reducedکاهش life expectancyامید به زندگی.
70
284603
4128
05:01
When I readخواندن that in The Advocateمدافع
magazineمجله this yearسال,
71
289301
3128
وقتی این گزارش را در مجله Advocate امسال خواندم
05:04
I realizedمتوجه شدم I could no longerطولانی تر
affordاستطاعت داشتن to keep silentبی صدا.
72
292429
3805
فهمبدم که دیگر نمی‌نتوانم ساکت بمانم.
05:08
The effectsاثرات of personalشخصی stressفشار and
socialاجتماعی stigmasسگها are a deadlyمرگبار combinationترکیبی.
73
296904
5992
تاثیرات استرس شخصی و انگ‌های اجتماعی یک ترکیب کشنده است.
05:16
The studyمطالعه foundپیدا شد that gaysهمجنسگرایان
in anti-gayضد گی communitiesجوامع
74
304692
3271
یافته‌های این پژوهش نشان داده که هم جنسگرایان در جوامع ضد هم جنسگرایی
میزان بالاتری بیماری قلبی، خشنونت و خودکشی دارند.
05:19
had higherبالاتر ratesنرخ ها of heartقلب diseaseمرض,
violenceخشونت and suicideخودکشی کردن.
75
307963
5747
05:25
What I onceیک بار thought
was simplyبه سادگی a personalشخصی matterموضوع
76
313710
3330
متوجه شدم آنچه را که زمانی تصور می‌کردم
تنها یک مسئله شخصی است
05:29
I realizedمتوجه شدم had a rippleموج دار شدن effectاثر
77
317040
2186
دارای یک اثر موجی است
05:31
that wentرفتی into the workplaceمحل کار
and out into the communityجامعه
78
319226
2594
که در محل کار و محیط اجتماعی نیز وارد شده
و این ماجرا برای همه دقیقا مثل ماجرای من بود.
05:33
for everyهرکدام storyداستان just like mineمال خودم.
79
321820
3365
05:37
My choiceانتخابی to hideپنهان شدن
and not shareاشتراک گذاری who I really am
80
325185
3820
انتخاب من برای پنهان کردن و به اشتراک نگذاشتن کسی که واقعا هستم،
05:41
mayممکن است have inadvertentlyسهوا contributedکمک کرد
to this exactدقیق sameیکسان environmentمحیط
81
329005
4043
می‌تواند سهوا به حفظ دقیقا همین شرایط
و فضای تبعیض آمیز کمک کند.
05:45
and atmosphereاتمسفر of discriminationتبعیض.
82
333048
2444
همیشه به خود می‌گفتم که دلیلی
برای بیان همجنسگر بودنم وجود ندارد.
05:48
I'd always told myselfخودم
there's no reasonدلیل to shareاشتراک گذاری that I was gayهمجنسگرا,
83
336192
5398
05:53
but the ideaاندیشه that my silenceسکوت
has socialاجتماعی consequencesعواقب
84
341592
4217
اما این موضوع که سکوت
من دارای پیامدهای اجتماعی است
05:57
was really drivenرانده home this yearسال
when I missedاز دست رفته an opportunityفرصت
85
345809
4860
امسال برایم بسیار مورد تاکید قرار گرفت وقتی فرصت
06:02
to changeتغییر دادن the atmosphereاتمسفر of discriminationتبعیض
in my ownخودت home stateحالت of Kansasکانزاس.
86
350669
5752
تغییر فضای تبعیض آمیز ایالت کانزاس که در آن ساکنم را از دست دادم.
در فوریه، خانه نمایندگان کنزاس لایحه ای را طرح کردند
06:08
In Februaryفوریه, the Kansasکانزاس Houseخانه of
Representativesنمایندگان broughtآورده شده up a billلایحه for voteرای
87
356421
5202
که به کسب و کارها اساسا اجازه
06:13
that would have essentiallyاساسا
allowedمجاز businessesکسب و کار
88
361623
2524
06:16
to use religiousدینی freedomآزادی as a reasonدلیل
to denyانکار gaysهمجنسگرایان servicesخدمات.
89
364147
6598
استفاده از آزادی مذهبی به عنوان دلیلی
برای محروم کردن استقاده همجنسگرایان از خدماتشان را می‌داد.
یکی از دوستانم که از همکاران سابق من است
06:25
A formerسابق coworkerهمکار and friendدوست of mineمال خودم
90
373063
3182
06:28
has a fatherپدر who servesخدمت
in the Kansasکانزاس Houseخانه of Representativesنمایندگان.
91
376245
4823
پدری دارد که در خانه نمایندگان کانزاس شاغل است.
او به نفع لایحه رای داد،
06:33
He votedرای دادم in favorلطف of the billلایحه,
92
381068
5178
به نفع قانونی که اجازه می‌دهد کسب و کارها به من سرویس ندهند.
06:38
in favorلطف of a lawقانون that would allowاجازه دادن
businessesکسب و کار to not serveخدمت me.
93
386253
6754
احساس دوست من در مورد
06:46
How does my friendدوست feel
94
394647
1789
06:48
about lesbianلزبین, gayهمجنسگرا, bisexualدوجنسگرا, transgenderتغییر جنسیت,
queerعجیب و غریب and questioningسوال کردن people?
95
396436
5486
افراد همجنسگرا، دوجنسگرا، تراجنسیتی، دگرباشان و ابهام داران چیست؟
احساس پدر او چگونه است؟
06:53
How does her fatherپدر feel?
96
401922
2689
06:56
I don't know, because I was never honestصادقانه
with them about who I am.
97
404611
5888
نمی‌دانم، زیرا هیچ وقت با آنها درباره اینکه چه کسی هستم صادق نبودم.
07:02
And that shakesتکان می خورد me to the coreهسته.
98
410499
3274
و آن اتقاق من را تا عمق وجودم لرزاند.
چه می شد اگر من ماجرای خودم را سال‌های پیش به او گفته بودم؟
07:05
What if I had told her my storyداستان yearsسالها agoپیش?
99
413773
3431
آیا اون می‌توانست تجربه ی من را به پدرش بگوید؟
07:09
Could she have told
her fatherپدر my experienceتجربه?
100
417204
2649
07:11
Could I have ultimatelyدر نهایت
helpedکمک کرد changeتغییر دادن his voteرای?
101
419853
5032
آیا درنهایت می‌توانستم به عوض کردن رای او کمک کرده باشم؟
07:16
I will never know,
102
424885
2463
هیچ‌وقت نخواهم فهمید.
و باعث شد که متوجه شوم، هیچ کاری نکرده بودم
07:19
and that madeساخته شده me realizeتحقق بخشیدن
I had doneانجام شده nothing
103
427348
4132
که تلاشی برای ایجاد تفاوتی به حساب آید.
07:23
to try to make a differenceتفاوت.
104
431480
2243
چه قدر مسخره است که من در منابع انسانی کار می کردم،
07:27
How ironicعجیب و غریب that I work
in humanانسان resourcesمنابع,
105
435053
4021
حرفه ای که در جهت استقبال،
07:31
a professionحرفه that worksآثار to welcomeخوش آمدی,
106
439074
2438
07:33
connectاتصال and encourageتشويق كردن
the developmentتوسعه of employeesکارکنان,
107
441512
3585
ایجاد ارتباط و تشویق توسعه کارکنان فعالیت می‌کند.
07:37
a professionحرفه that advocatesطرفداران
that the diversityتنوع of societyجامعه
108
445097
3242
حرفه ای که از بازتاب تنوع اجتماعی
در محیط های کاری دفاع می کند
07:40
should be reflectedمنعکس شده است in the workplaceمحل کار,
109
448339
2665
07:43
and yetهنوز I have doneانجام شده nothing
to advocateمدافع for diversityتنوع.
110
451004
5775
و هنوز من هیچ کاری برای دفاع از این تنوع نکرده ام.
یک سال پیش که من به این شرکت آمدم،
07:48
When I cameآمد to this companyشرکت one yearسال agoپیش,
111
456779
2870
07:51
I thought to myselfخودم, this companyشرکت
has anti-discriminationضد تبعیض policiesسیاست های
112
459649
5075
با خودم فکر کردم این شرکت سیاست‌های ضد تبعیض دارد
که از همجنسگرایان، دو جنسگرایان و تراجنسیتی ها محافظت می کند.
07:56
that protectمحافظت gayهمجنسگرا, lesbianلزبین,
bisexualدوجنسگرا and transgenderتغییر جنسیت people.
113
464724
4053
08:00
Theirآنها commitmentتعهد to diversityتنوع is evidentواضح است
throughاز طریق theirخودشان globalجهانی است inclusionگنجاندن programsبرنامه ها.
114
468777
5706
تعهدشان به تنوع، از برنامه های جامع عدم تفکیک آنها مشهود است.
زمانی که از در این شرکت وارد شوم نهایتا از پوسته خود بیرون خواهم آمد.
08:06
When I walkراه رفتن throughاز طریق the doorsدرب ها
of this companyشرکت, I will finallyسرانجام come out.
115
474483
5162
اما نیامدم.
08:12
But I didn't.
116
480551
1989
به جای بهره گیری از این فرصت،
08:14
Insteadبجای of takingگرفتن advantageمزیت
of the opportunityفرصت,
117
482540
3710
08:18
I did nothing.
118
486250
3279
هیچ کاری انجام ندادم.
08:31
(Applauseتشویق و تمجید)
119
499838
6200
(تشویق حضار)
08:39
When I was looking throughاز طریق
my Londonلندن journalمجله and scrapbookدفترچه یادداشت
120
507737
3915
وقتی که به دفترخاطرات و دفترچه ی یادداشت
۱۶ سال پیش، از ترم خارج کشورم در لندن نگاه می‌کردم،
08:43
from my Londonلندن semesterنیمسال
abroadخارج از کشور 16 yearsسالها agoپیش,
121
511652
3250
08:46
I cameآمد acrossدر سراسر this modifiedاصلاح شده quoteنقل قول
from Toniتونی Morrison'sموریسون bookکتاب, "Paradiseبهشت."
122
514902
5494
به این نقل قول دستکاری شده از کتاب تونی ماریسون "بهشت" برخوردم:
08:53
"There are more scaryترسناک things
insideداخل than outsideخارج از."
123
521547
4294
"در درون چیزهای ترسناک بیشتری وجود دارد تا در بیرون."
و سپس در زیر آن یک یادداشت برای خودم نوشته بودم:
08:57
And then I wroteنوشت a noteتوجه داشته باشید
to myselfخودم at the bottomپایین:
124
525841
3258
09:01
"Rememberیاد آوردن this."
125
529099
1884
"این را به یاد بیاور."
منطمئنم که تلاش می کردم تا خود را به بیرون رفتن و گردش در لندن تشویق کنم،
09:03
I'm sure I was tryingتلاش کن to encourageتشويق كردن myselfخودم
to get out and exploreکاوش کنید Londonلندن,
126
531983
4702
09:08
but the messageپیام I missedاز دست رفته was the need
to startشروع کن exploringکاوش and embracingدر آغوش گرفتن myselfخودم.
127
536685
7073
اما پیامی را که از یاد برده بودم، نیاز به اکتشاف و پذیرش خودم بود.
آنچه را که تا چند سال اخیر متوجه آن نشده بودم این بود که
09:15
What I didn't realizeتحقق بخشیدن
untilتا زمان all these yearsسالها laterبعد
128
543762
3703
09:19
is that the biggestبزرگترین obstaclesموانع
I will ever have to overcomeغلبه بر
129
547465
4906
بزرگترین مانعی را که همیشه میباید به آن غلبه میکردم
ترسها و احساس ناامنیهای خودم بود.
09:24
are my ownخودت fearsترس and insecuritiesناامنی.
130
552371
4067
09:28
I believe that by facingروبرو شدن my fearsترس insideداخل,
I will be ableتوانایی to changeتغییر دادن realityواقعیت outsideخارج از.
131
556438
7438
باور دارم با روبرو شدن با ترسهای درونی ام، خواهم توانست تا واقعیت بیرونی را نیز تغییر دهم.
09:37
I madeساخته شده a choiceانتخابی todayامروز
132
565498
2293
امروز انتخاب کردم
تا بخشی از وجودم را که تا پیش از این پنهان کرده بودم آشکار سازم.
09:39
to revealآشکار ساختن a partبخشی of myselfخودم
that I have hiddenپنهان for too long.
133
567791
6542
امیدوارم این بدان معنی باشد که دیگر هیچوقت دوباره پنهانش نکنم.
09:46
I hopeامید that this meansبه معنای
I will never hideپنهان شدن again,
134
574333
4311
09:50
and I hopeامید that by comingآینده out todayامروز,
I can do something to changeتغییر دادن the dataداده ها
135
578644
6842
و امیدوارم با این برون ریزی امروزم بتوانم کاری برای تغییر دانسته‌ها انجام دهم
و همچنین به کسانی که حس می کنند متفاوت‌اند یاری کنم بیشتر خودشان باشند و
09:57
and alsoهمچنین to help othersدیگران who feel differentناهمسان
be more themselvesخودشان and more fulfilledبرآورده شد
136
585492
6411
در هر دو بخش زندگی شغلی و شخصی شان بیشتر خودشان باشند و موفق تر شوند.
10:03
in bothهر دو theirخودشان professionalحرفه ای
and personalشخصی livesزندگی می کند.
137
591903
4491
10:08
Thank you.
138
596394
2753
ممنونم.
10:11
(Applauseتشویق و تمجید)
139
599147
6335
(تشویق حضار)
Translated by Mohammad javanshah
Reviewed by Saeid SaadatTalab

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Morgana Bailey - Human resources professional
A human resources activist, Morgana Bailey wants to see the diversity of society reflected in the workplace, and employees of all walks of life feel comfortable being open about who they are.

Why you should listen

“I am in human resources, a profession that works to welcome, connect and encourage the development of employees,” says Morgana Bailey. At State Street, she directs the Global Human Resources data management team, which maintains data records for the company’s approximately 29,000 employees. Morgana collaborates with people across State Street as corporate policies, regulatory requirements and related employee data requirements continually evolve. Her career experiences have confirmed that the only constant is change, and one’s ability — or inability — to adapt can generate profound long-term outcomes.

At TED@StateStreet, Morgana Bailey revealed a part of herself that she had kept supressed for 16 years. She hopes that her openness will inspire others to stop hiding, and be open about who they are in both their personal and professional lives.

More profile about the speaker
Morgana Bailey | Speaker | TED.com