ABOUT THE SPEAKER
Catherine Mohr - Roboticist
Catherine Mohr loves what she does -- she's just not ever sure what it will be next.

Why you should listen

An engineer turned surgeon turned strategist, Catherine Mohr is always on the lookout for new technologies to help improve patient outcomes while trying to stay in her sweet spot -- the steep part of the learning curve.

As VP of Strategy for Intuitive Surgical in Silicon Valley, faculty at Singularity University and advisor to med-tech startups in the UK, the US and her native New Zealand, Mohr follows her self-admittedly geeky passions wherever they lead her, as she designs, makes, writes, tinkers, plays and travels all over the world.

More profile about the speaker
Catherine Mohr | Speaker | TED.com
TED2018

Catherine Mohr: How I became part sea urchin

کاترین مور: چطور بخشی توتیای دریایی شدم

Filmed:
1,714,116 views

دانشمند جوان، کاترین مور در سفر رویایی غواصی‌اش بود -- وقتی دستش را درست روی یک توتیای دریایی خارخاری گذاشت. در حالی که دسته‌ای کوسه بالای سرش چرخ می‌زدند. بعد از آن چه اتفاقی افتاد؟ بیش از آنچه بتوانید تصورش را بکنید. بنشینید پای این سخنرانی فوق‌العاده با شمه‌ای از دانش.
- Roboticist
Catherine Mohr loves what she does -- she's just not ever sure what it will be next. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
My storyداستان startsشروع می شود in the northernشمال
Galapagosگالاپاگوس Islandsجزایر,
0
906
3079
داستان من در جزایر
گالاپاگوس شمالی شروع می‌شود،
00:16
underزیر 50 feetپا of waterاب
and a bigبزرگ schoolمدرسه of sharksکوسه ها.
1
4010
3404
زیر ۱۵ متر آب و دسته بزرگی کوسه.
00:20
I'd been scubaاسکوبا divingغواصی with a groupگروه
of friendsدوستان for about a weekهفته,
2
8148
2971
یک هفته‌ای بود که با گروهی
از دوستان مشغول غواصی بودم،
00:23
and it had been gloriousشکوهمند:
3
11143
1329
و شگفت‌انگیز بود:
00:24
mantaمانتا raysاشعه ها, whaleنهنگ sharksکوسه ها,
4
12496
2628
سفره‌ماهی‌های دیو، کوسه‌نهنگ‌ها،
00:27
penguinsپنگوئن ها and, of courseدوره,
hammerheadچکش sharksکوسه ها.
5
15148
2750
پنگوئن‌ها، و البته، کوسه‌های سرچکشی.
00:30
Today'sامروزه diveشیرجه رفتن was particularlyبه خصوص trickyروی حیله و تزویر.
6
18675
3402
غواضی آن روز مخصوصا سخت بود.
00:34
The surgeافزایش was terribleوحشتناک.
7
22101
1231
موج افتضاح بود.
00:35
You had to have your cameraدوربین rigدکل tightتنگ in
8
23356
2190
باید دوربین را محکم می‌چسبیدی
00:37
and your armبازو out,
9
25570
1152
و دستت را باز می‌گذاشتی،
00:38
because the surgeافزایش keptنگه داشته شد
throwingپرتاب کردن you into the rocksسنگ ها
10
26746
2358
چون موج دائما تو را
به سمت صخره‌ها پرتاب می‌کرد
00:41
while you're scanningاسکن کردن up
for that beautifulخوشگل photographعکس.
11
29128
2620
وقتی که می‌خواستی برای گرفتن
یک عکس زیبا بالا را بررسی کنی.
00:43
It was going OK, untilتا زمان ...
12
31772
2530
داشت خوب پیش می‌رفت، تا اینکه ...
00:46
not OK.
13
34326
1565
دیگر خوب پیش نرفت.
00:47
Something was terriblyوحشتناک, terriblyوحشتناک wrongاشتباه.
14
35915
3102
چیزی خیلی، خیلی اشتباه بود.
00:51
I pulledکشیده my handدست back,
15
39552
1836
دستم را عقب کشیدم،
00:53
and I had long, blackسیاه seaدریا urchinurchin spinesستون فقرات
16
41412
2642
و دیدم خارهای بلند و سیاه توتیای دریایی
00:56
all the way throughاز طریق my glovesدستکش,
17
44078
1600
از این طرف دستکشم رفته
و از آن طرف بیرون آمده،
00:57
whichکه meantبه معنای all the way throughاز طریق my handدست.
18
45702
2099
که یعنی از دستم هم رد شده بود.
01:00
Now, this is badبد.
19
48344
2012
حالا، این بد است.
01:02
I mean, obviouslyبدیهی است when you have something
all the way throughاز طریق your handدست,
20
50380
3485
منظورم این است که، واضح است
که وقتی چیزی در دستتان فرو برود،
01:05
it's kindنوع of badبد anywayبه هر حال,
21
53889
1214
به هر حال بد است،
01:07
but in this caseمورد, seaدریا urchinsurchins
have a venomسم on them that,
22
55127
4180
اما در این مورد، توتیای دریایی
زهری روی خود دارد که،
01:11
if you've ever tangledدرهم with them,
23
59331
1593
اگر گاهی با آن درگیر شده باشید،
01:12
you know that a seaدریا urchinurchin spineستون فقرات in you
givesمی دهد you horribleناگوار, painfulدردناک inflammationالتهاب.
24
60948
4647
می‌دانید که خار توتیای دریایی
باعث سوزشی وحشتناک و دردآور می‌شود.
01:17
But that wasn'tنبود even topmostبالاترین
in my mindذهن at this pointنقطه.
25
65619
2697
اما حتی این هم بزرگترین مشکل من
در آن شرایط نبود.
01:20
This did not look realواقعی.
26
68340
2151
این واقعی به نظر نمی‌رسید.
01:22
I could not believe that this was my handدست.
27
70515
2464
باور نمی‌کردم که این دست من است.
01:25
Now, in a crisisبحران, I tendگرایش داشتن to disassociateاز بین بردن
into, like, little scientistsدانشمندان,
28
73003
4759
خوب، در شرایط بحران، من سعی می‌کنم
خود را کنار بکشم، مثل، دانشمندان کوچک،
01:29
and I startشروع کن talkingصحبت کردن very analyticallyتحلیلی.
29
77786
3117
و شروع می‌کنم به تحلیلی حرف زدن.
01:32
All analysisتحلیل و بررسی was goneرفته,
adrenalineآدرنالین brainمغز kickedلگد زد in,
30
80927
2979
تمام تحلیل‌ها رفته بود،
مغز آدرنالین پیدایش شد،
01:35
and I just yankedyanked the spinesستون فقرات out.
31
83930
2839
و من فقط خارها را بیرون کشیدم.
01:38
I don't rememberیاد آوردن doing it.
32
86793
2139
یادم نمی‌آید این کار را کرده باشم.
01:41
I just rememberیاد آوردن thinkingفكر كردن, "I can't
get my gloveدستکش off with these in here."
33
89665
3857
فقط یادم می‌آید فکر کردم، "با وجود این‌ها
نمی‌توانم دستکشم را بیرون بیاورم."
01:45
I do rememberیاد آوردن takingگرفتن the gloveدستکش off
34
93546
2096
یادم هست دستکشم را در آوردم
01:47
and a bigبزرگ plumeانشعاب of blackسیاه
comingآینده up in frontجلوی of my faceصورت.
35
95666
3654
و توده بزرگ سیاهی آمد بالا جلوی صورتم.
01:51
And biologistزیست شناس brainمغز now showsنشان می دهد up
and startsشروع می شود freakingfreaking out.
36
99875
4428
و مغز زیست‌شناس پیدایش شد
و شروع کرد به وحشت کردن.
01:56
"How could all that toxinسموم
have gottenدریافت کردم into that woundزخم alreadyقبلا?"
37
104327
3169
"چطور این همه زهر به این سرعت
وارد آن زخم شده است؟"
01:59
Well, physicistفیزیکدان brainمغز then showsنشان می دهد up
and very calmlyآرام explainsتوضیح می دهد,
38
107520
4121
خب، بعد مغز فیزیکدان از راه رسید
و خیلی آرام توضیح داد،
02:03
"No, no, no, we're at 50 feetپا,
39
111665
1698
"نه، نه، نه، الان در ۱۵ متری هستیم،
02:05
redقرمز wavelengthsطول موج are attenuatedتضعیف شده.
40
113387
1477
طول موج‌های قرمز تضعیف شده‌اند.
02:06
That's bloodخون -- not blackسیاه.
41
114888
1931
این خون است -- سیاه نیست.
02:10
And sharksکوسه ها.
42
118566
1388
و کوسه‌ها.
02:12
So what are you gonna do?"
43
120793
1599
خب حالا چه کار می‌خواهی بکنی؟"
02:14
Well, I crankedخم شده my cummerbundcummerbund
down really hardسخت over my handدست,
44
122965
4566
کمربندم را سخت روی دستم خم کردم،
02:19
and I simplyبه سادگی swamشنا کرد away.
45
127555
2753
و به سادگی از آنجا شنا کردم.
02:23
"Let's let that bigبزرگ oldقدیمی cloudابر of bloodخون
dissipateاز بین بردن a bitبیت before we have to surfaceسطح
46
131078
5314
«بگذار قبل از آنکه از میان
این همه کوسه به سطح برویم
02:28
throughاز طریق all of these sharksکوسه ها."
47
136416
1808
آن ابر بزرگ خون کمی پراکنده شود.»
02:30
So when I did surfaceسطح,
48
138248
1467
پس وقتی که بالا آمدم
02:31
my warm-blooded-mammalwarm blooded پستاندار brainمغز
49
139739
1901
مغز پستاندار خون‌گرمم
02:33
was in an absoluteمطلق gibberingگبرینگ panicوحشت:
50
141664
2052
کاملا وحشتزده تند و تند ور می‌زد:
02:35
"They don't feedخوراک when they're schoolingآموزش و پرورش.
They don't feedخوراک when they're schoolingآموزش و پرورش.
51
143740
4128
«وقتی در دسته هستند غذا نمی‌خورند.
وقتی در دسته هستند غذا نمی‌خورند.
02:39
All the way up."
52
147892
1327
سریع برو بالا.»
02:41
And they didn't.
53
149243
1184
و آنها نخوردند.
02:42
So apparentlyظاهرا, they have readخواندن
the sameیکسان booksکتاب ها that I have.
54
150451
3216
پس ظاهرا آنها هم همان کتاب‌هایی را
خوانده بودند که من خوانده بودم.
02:45
(Laughterخنده)
55
153691
1392
(خنده)
02:47
Now, it turnsچرخش out,
56
155107
1428
حالا، مشخص شد،
02:48
when you've been stabbedچاقو - فروبردن - سیخونک زدن
with seaدریا urchinurchin spinesستون فقرات,
57
156559
2312
وقتی خار توتیای دریایی
در دستتان فرو رفته است،
02:50
and you're two daysروزها away
from any medicalپزشکی help,
58
158895
2678
و دو روز با هر کمک پزشکی فاصله دارید،
02:53
the thing that you've got to do
is, unfortunatelyمتاسفانه, cookپختن your handدست.
59
161597
4223
کاری که باید بکنید، متاسفانه،
این است که دستتان را بپزید.
02:58
So you put it in waterاب
as hotداغ as you can standایستادن,
60
166621
2644
پس آن را در آب گرمی می‌گذارید
که می‌توانید تحمل کنید،
03:01
and you keep addingاضافه كردن boilingغلیان waterاب
61
169289
1635
و به اضافه کردن آب جوش ادامه می‌دهید
03:02
untilتا زمان you think you will go
absolutelyکاملا insaneدیوانه.
62
170948
3314
تا جایی که احسس می‌کنید
چیزی تا جنون مطلق باقی نمانده.
03:06
Now, it workedکار کرد --
63
174286
1411
خوب، کار کرد --
03:08
the handدست itselfخودش did not work so well
for severalچند weeksهفته ها after that,
64
176249
4137
خود دست البته تا چندین هفته
بعد از آن خیلی خوب کار نمی‌کرد،
03:12
but eventuallyدر نهایت,
fine motorموتور skillsمهارت ها returnedبازگشت.
65
180410
3138
اما در نهایت، توانایی‌های حرکتی برگشتند.
03:15
All exceptبجز for one spotنقطه, that stayedماند
stiffسفت and painfulدردناک for weeksهفته ها
66
183572
4594
همه به جز یک نقطه،
که برای هفته‌ها سفت و دردناک باقی ماند
03:20
after the other things had gottenدریافت کردم better.
67
188190
2202
در حالی که بقیه چیزها بهتر شده بودند.
03:22
So it turnedتبدیل شد out, I'd brokenشکسته شده off
a tipنکته of the urchinurchin spineستون فقرات
68
190416
4244
خوب مشخص شد که نوک خار توتیا را
03:26
in the jointمفصل itselfخودش,
69
194684
2103
در خود مفصل شکسته‌ام،
03:28
and that's why it wasn'tنبود gettingگرفتن better.
70
196811
1950
و به همین دلیل بود که بهتر نمی‌شد.
03:30
So the orthopedistاورتوپدیست saysمی گوید,
"You know, we should get this out.
71
198785
2959
پس ارتوپد گفت، "می‌دانی،
باید این را بیرون بیاوریم.
03:33
Nothing too urgentفوری, not an emergencyاضطراری."
72
201768
2646
چیز زیاد حادی نیست، اورژانسی نیست."
03:36
So we scheduledبرنامه ریزی شده a smallکوچک surgeryعمل جراحي
for a fewتعداد کمی weeksهفته ها out on a Mondayدوشنبه.
73
204438
3403
پس یک عمل کوچک را برای دوشنبه
چند هفته بعد هماهنگ کردیم.
03:40
And on the Fridayجمعه before,
74
208476
2452
و در جمعه پیش از آن،
03:42
I brokeشکست my pelvisلگن
in a horsebackاسب ridingسواری accidentتصادف.
75
210952
3068
لگنم در یک حادثه اسب‌سواری شکست.
03:46
(Laughterخنده)
76
214044
1699
(خنده)
03:47
Yeah.
77
215767
1209
آره.
03:49
So we kindنوع of postponedبه تعویق افتاد that surgeryعمل جراحي.
78
217000
2611
پس عمل را عقب انداختیم.
03:52
My brokenشکسته شده pelvisلگن and I were now
facingروبرو شدن sixشش weeksهفته ها on the couchنیمکت,
79
220461
4557
من و لگن شکسته‌ام با شش هفته
خانه نشینی مواجه بودیم،
03:57
and I would have goneرفته absolutelyکاملا insaneدیوانه
if it hadn'tتا به حال نیست been for my friendsدوستان.
80
225042
5104
و اگر به خاطر دوستانم نبود
قطعا دیوانه شده بودم.
04:02
Spontaneousخود جوش partiesاحزاب brokeشکست out
at my houseخانه everyهرکدام night for weeksهفته ها.
81
230170
3459
برای هفته‌ها، هر شب در خانه‌ام
خود بخود مهمانی برگزار می‌شد.
04:05
I was fedتغذیه شده. I was entertainedسرگرم کننده.
82
233653
2276
به من غذا می‌دادند، سرگرمم می‌کردند.
04:07
It was great.
83
235953
1325
خیلی عالی بود.
04:10
But that kindنوع of enthusiasmاشتیاق is sortمرتب سازی of
hardسخت to sustainپایدار باش over the long termدوره,
84
238015
3921
اما آنگونه اشتیاق
در دراز مدت سخت باقی می‌ماند،
04:13
and eventuallyدر نهایت it peteredpetered down
to just one friendدوست,
85
241960
3296
و در نهایت نم کشید و به فقط یک دوست رسید،
04:17
who would sendارسال me jokesجوک ها duringدر حین the day
86
245280
1992
که در طول روز برایم جوک می‌فرستاد
04:19
and come and keep me companyشرکت
in the eveningsشب ها --
87
247296
2604
و شب می‌آمد که پیشم باشد --
04:21
someoneکسی I got to know a wholeکل lot better
duringدر حین this periodدوره زمانی of convalescenceبازجویی.
88
249924
4366
کسی که توانستم در این دوره نقاهت
او را خیلی بهتر بشناسم.
04:26
And when I was finallyسرانجام
pronouncedتلفظ شده well enoughکافی
89
254314
2116
و وقتی که در نهایت آن قدر خوب شدم
04:28
to do weight-bearingتحمل وزن activitiesفعالیت ها,
90
256454
1690
که فعالیت‌های تحمل وزنی انجام دهم،
04:30
we loadedلود شده a telescopeتلسکوپ in the carماشین
and droveرانندگی کرد up into the mountainsکوه ها
91
258168
3039
تلسکوپی سوار ماشین کردیم
و تا کوهستان رانندگی کردیم
04:33
to look at the HaleهیلBoppاستر cometدنباله دار.
92
261231
2116
تا دنباله‌دار هیل-باپ را رصد کنیم.
04:35
Yes, we are geeksgeeks.
93
263371
2094
بله، ما عجیبیم.
04:37
And got caughtگرفتار in a landslideرانش زمین.
94
265489
1700
و ناگهان کوه ریزش کرد.
04:39
(Laughterخنده)
95
267213
1945
(خنده)
04:41
I know -- like, really?
96
269182
2264
می‌دانم -- مثلا، واقعا؟
04:44
No. Just kiddingشوخی کردم.
97
272051
1462
نه. شوخی کردم.
04:45
(Laughterخنده)
98
273537
1182
(خنده)
04:46
No more disastersبلایای طبیعی. No.
Just the oppositeمخالف, in factواقعیت.
99
274743
2932
نه دیگر فاجعه نداشتیم.
نه. در واقع، کاملا برعکس.
04:49
That was 21 yearsسالها agoپیش,
100
277699
1540
این ۲۱ سال پیش بود،
04:51
and for 19 of those yearsسالها,
101
279263
1887
و برای ۱۹ سال از آن سال‌ها
04:53
I have been marriedمتاهل
to that marvelousشگفت آور introvertخویشتن گرای
102
281174
3600
همسر آن درون‌گرای فوق‌العاده بوده‌ام
04:56
who never in a millionمیلیون yearsسالها
would have approachedنزدیک شدم me
103
284798
2512
که یک میلیون سال دیگر هم در شرایط دیگر
04:59
underزیر other circumstancesشرایط.
104
287334
1691
سراغ من نمی‌آمد.
05:01
We have a wonderfulفوق العاده 14-year-oldساله daughterفرزند دختر,
105
289049
2060
ما یک دختر ۱۴ ساله بی‌نظیر داریم،
05:03
who did all my illustrationsتصاویر.
106
291133
1607
که تمام تصویرهای مرا درست کرده است.
05:04
(Cheersبه سلامتی and applauseتشویق و تمجید)
107
292764
1576
(تشویق و هلهله)
05:06
Yeah.
108
294364
1162
آره.
05:07
So, proنرم افزار tipنکته:
109
295550
1338
خوب، نکته حرفه‌ای:
05:08
apparentlyظاهرا, nothing makesباعث می شود you sexierسکسی
than needingنیازمند a walkerواکر
110
296912
2784
ظاهرا، هیچ چیز شما را
جذاب‌تر از این نمی‌کند که با واکر
05:11
on your first dateتاریخ.
111
299720
1235
سر قرار اول بروید.
05:13
So this isn't a storyداستان about piercingsسوراخ کردن
112
301393
2613
پس این داستانی درباره سوراخ شدن
05:16
or sharksکوسه ها or boilingsboilings or breakingsbreakings.
113
304030
2785
یا کوسه‌ها یا جوشاندن یا شکستن نیست.
05:18
It's a love storyداستان.
114
306839
1434
این یک داستان عاشقانه است.
05:20
It's a love storyداستان with
a funnyخنده دار little epilogueاپیلوگ.
115
308758
2888
این یک داستان عاشقانه است
با یک خاتمه کوچک بامزه.
05:24
Now I was weight-bearingتحمل وزن again,
I could rescheduleبازنشستگی that surgeryعمل جراحي,
116
312845
4030
حالا که داشتم وزنم را تحمل می‌کردم
می‌توانستم آن عمل را دوباره هماهنگ کنم،
05:28
get the spineستون فقرات out.
117
316899
1296
و آن خار را بیرون بیاورم.
05:30
But I didn't need it anymoreدیگر.
118
318219
1537
اما دیگر نیازی به آن نبود.
05:32
Turnsچرخش out, when you breakزنگ تفريح a boneاستخوان,
119
320407
1700
مشخص شد، وقتی استخوانی می‌شکند،
05:34
your bodyبدن scavengesscavenges calciumکلسیم
from all the bonesاستخوان ها in your bodyبدن --
120
322131
3926
بدن شما کلسیم را از تمام
استخوان‌های بدن‌تان جارو می‌کند --
05:38
and from the little seaدریا urchinurchin spineستون فقرات
that you happenبه وقوع پیوستن to have lodgedتسلیم شد
121
326081
3889
و از آن خار کوچک توتیای دریایی که از قضا
05:41
in the jointمفصل of your fingerانگشت.
122
329994
2004
در مفصل انگشتتان بیتوته کرده است.
05:44
So yes,
123
332022
1263
پس بله،
05:46
my pelvisلگن is now partبخشی seaدریا urchinurchin.
124
334094
3388
بخشی از لگن من الان توتیای دریایی است.
05:49
(Laughterخنده)
125
337506
1825
(خنده)
05:51
So to biologyزیست شناسی brainمغز, physicistفیزیکدان brainمغز,
126
339355
3090
پس علاوه بر مغز زیستی، مغز فیزیکدان،
05:54
adrenalineآدرنالین brainمغز,
warm-blooded-mammalwarm blooded پستاندار brainمغز,
127
342469
2147
مغز آدرنالین، مغز پستاندار خون‌گرم،
05:56
I get to addاضافه کردن "urchinurchin brainمغز,"
128
344640
2008
من «مغز توتیا» هم دارم،
05:58
with all of the superpowersابر قدرت ها
that that confersاعطا می کند.
129
346672
3302
با تمام قدرت‌های
ماوراء طبیعی که اعطا می‌کند.
06:02
You don't need to worryنگرانی, thoughگرچه:
130
350393
1536
البته لازم نیست نگران من باشید:
06:03
that I am not fullyبه طور کامل humanانسان
is one of the things
131
351953
2159
اینکه من کاملا انسان نیستم
یکی از چیزهایی است
06:06
that my familyخانواده lovesدوست دارد the mostاکثر about me.
132
354136
1993
که خانواده‌ام بیشتر از همه
درباره من دوست دارد.
06:08
(Laughterخنده)
133
356153
1087
(خنده)
06:09
Thank you very much.
134
357264
1195
خیلی متشکرم.
06:10
(Applauseتشویق و تمجید)
135
358483
4173
(تشویق)
Translated by Sadegh Zabihi
Reviewed by Mary Jane

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Catherine Mohr - Roboticist
Catherine Mohr loves what she does -- she's just not ever sure what it will be next.

Why you should listen

An engineer turned surgeon turned strategist, Catherine Mohr is always on the lookout for new technologies to help improve patient outcomes while trying to stay in her sweet spot -- the steep part of the learning curve.

As VP of Strategy for Intuitive Surgical in Silicon Valley, faculty at Singularity University and advisor to med-tech startups in the UK, the US and her native New Zealand, Mohr follows her self-admittedly geeky passions wherever they lead her, as she designs, makes, writes, tinkers, plays and travels all over the world.

More profile about the speaker
Catherine Mohr | Speaker | TED.com