ABOUT THE SPEAKER
Esther Perel - Relationship therapist
Psychotherapist Esther Perel is changing the conversation on what it means to be in love and have a fulfilling sex life.

Why you should listen

For the first time in human history, couples aren’t having sex just to have kids; there’s room for sustained desire and long-term sexual relationships. But how? Perel, a licensed marriage and family therapist with a practice in New York, travels the world to help people answer this question. For her research she works across cultures and is fluent in nine languages. She coaches, consults and speaks regularly on erotic intelligence, trauma, sexual honesty and conflict resolution. She is the author of Mating in Captivity: Reconciling the Erotic and the Domestic. Her latest work focuses on infidelity: what it is, why happy people do it and how couples can recover from it. She aims to locate this very personal experience within a larger cultural context.

More profile about the speaker
Esther Perel | Speaker | TED.com
TEDSalon NY2013

Esther Perel: The secret to desire in a long-term relationship

استر پرل: راز خواستن در یک رابطه‌ی دراز مدت

Filmed:
15,997,886 views

در روابط دراز مدت ما اغلب انتظار داریم که معشوقمان هم بهترین دوستمان باشد، هم یار شهوانی‌مان. آما استر پرل می‌گوید که سکس مطلوب و متعهد از دو نیاز متضاد تاًمین می شود: نیازمان برای امنیت و نیازمان برای غیر مترقبه. پس چگونه می‌توانید خواست‌های شهوانی تان را تقویت کنید؟ با شوخ طبعی و فصاحت، پرل ما را به صحنه ی رازهای هشیاری شهوانی می برد.
- Relationship therapist
Psychotherapist Esther Perel is changing the conversation on what it means to be in love and have a fulfilling sex life. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:17
So, why does good sexارتباط جنسی so oftenغالبا fadeمحو شدن,
0
1394
3048
چرا اغلب رابطه‌ی جنسی مطلوب کم رنگ می‌شود،
00:20
even for couplesزوج ها who continueادامه دهید to love eachهر یک other as much as ever?
1
4442
4945
حتی برای زوج‌هایی که سال‌هاي سال عاشقانه زندگي مشترک را با هم ادامه می‌دهند؟
00:25
And why does good intimacyصمیمیت not guaranteeضمانت good sexارتباط جنسی,
2
9387
3143
و چرا بر خلاف باورهای عمومی
00:28
contraryمخالف to popularمحبوب beliefاعتقاد?
3
12530
2631
صمیمیت، ضامن يك رابطه‌ی جنسی خوب نیست؟
00:31
Or, the nextبعد questionسوال would be,
4
15161
2194
سؤال بعدی این هست كه
00:33
can we want what we alreadyقبلا have?
5
17355
2573
می‌توانیم چیزی را که همين حالا داریم، باز هم بخواهیم؟
00:35
That's the million-dollarمیلیون دلار questionسوال, right?
6
19928
2713
این يك سؤال یک‌ میلیون دلاری است، نه؟
00:38
And why is the forbiddenممنوع so eroticوابسته به عشق شهوانی?
7
22641
1713
چرا عشق ممنوع اينقدر جذاب هست؟
00:40
What is it about transgressionگناه that makesباعث می شود desireمیل so potentقوی?
8
24354
4261
و چه چيزی در این گناه هست كه اينقدرتمنا به آن را قدرتمند می‌كند؟
00:44
And why does sexارتباط جنسی make babiesنوزادان,
9
28615
1487
و چرا همخوابگی باعث تولد بچه‌ها می‌شود؟
00:46
and babiesنوزادان spellهجی کردن eroticوابسته به عشق شهوانی disasterفاجعه in couplesزوج ها?
10
30102
4113
و بچه‌ها لذت همخوابگي یک زوج را خراب می‌کنند.
00:50
It's kindنوع of the fatalکشنده eroticوابسته به عشق شهوانی blowفوت کردن، دمیدن, isn't it?
11
34215
2687
آنها مانند ناقوس مرگ هستند برای کامروایی، این‌طور نیست؟
00:52
And when you love, how does it feel?
12
36902
2449
و وقتی که عشق می‌ورزی چه احساسی داری؟
00:55
And when you desireمیل, how is it differentناهمسان?
13
39351
3153
و وقتی که تمنا به سراغت مياد چه تفاوتی را احساس می‌کنی؟
00:58
These are some of the questionsسوالات
14
42504
1668
اینها برخی از پرسش هایی هستند که
01:00
that are at the centerمرکز of my explorationاکتشاف
15
44172
2588
مركز تلاش‌های من براي شناخت بهتر
01:02
on the natureطبیعت of eroticوابسته به عشق شهوانی desireمیل
16
46760
2752
طبيعت خواسته‌های شهوانی
01:05
and its concomitantهمراه با هم dilemmasمعضلات in modernمدرن love.
17
49512
3998
و معماهای همراه عشق مدرن هستند.
01:09
So I travelمسافرت رفتن the globeجهان,
18
53510
1802
خُب من به كشورهاي بسياری سفر كردم،
01:11
and what I'm noticingمتوجه شدم is that
19
55312
2194
و چیزی که توجهم را جلب کرد این بود که
01:13
everywhereدر همه جا where romanticismعاشقانه has enteredوارد شد,
20
57506
2961
هر جایی که عشق‌گرایی راه یافته ( خیال پردازی)
01:16
there seemsبه نظر می رسد to be a crisisبحران of desireمیل.
21
60467
2912
بحران تمنا هم وجود دارد.
01:19
A crisisبحران of desireمیل, as in owningداشتن the wantingمیخواهم --
22
63379
4781
بحران خواستن، برای قبول کردن هوس‌هایمان --
01:24
desireمیل as an expressionاصطلاح of our individualityفردیت,
23
68160
3010
میل و اشتیاق به عنوان تجلی فردیت ما
01:27
of our freeرایگان choiceانتخابی, of our preferencesاولویت ها, of our identityهویت --
24
71170
3701
و انتخاب آزادمان، تشخیص اولویت‌هايمان و هویت ما --
01:30
desireمیل that has becomeتبدیل شدن به a centralمرکزی conceptمفهوم
25
74871
3279
میل و خواستن که مفهومی مرکزی
01:34
as partبخشی of modernمدرن love and individualisticفردگرایی societiesجوامع.
26
78150
3559
در عشق مدرن و جوامع فردگرا شده است.
01:37
You know, this is the first time in the historyتاریخ of humankindبشریت
27
81709
3241
می‌دانید، این اولین‌باردر تاریخ بشر است که
01:40
where we are tryingتلاش کن to experienceتجربه sexualityجنسیت in the long termدوره,
28
84950
5783
ما می‌خواهیم رابطه‌ی جنسی درازمدت داشته باشیم
01:46
not because we want 14 childrenفرزندان,
29
90733
4033
نه بخاطر اینکه می‌خواهیم ۱۴ بچه داشته باشیم
01:50
for whichکه we need to have even more because manyبسیاری of them won'tنخواهد بود make it,
30
94766
4196
که حتی می‌بایستی بچه‌های بیشتری به دنيا بياوریم چون بعضی‌ از آنها زنده نمی‌مانند،
01:54
and not because it is exclusivelyمنحصرا a woman'sزن maritalازدواج dutyوظیفه.
31
98962
4169
و نه بخاطر اینکه این وظیفه‌ی زناشویی و دربست یک زن است.
01:59
This is the first time that we want sexارتباط جنسی over time
32
103131
4519
این اولین‌باری است که ما رابطه‌ی جنسی درازمدت
02:03
about pleasureلذت and connectionارتباط that is rootedنشات گرفتن in desireمیل.
33
107650
4780
که برای ما لذت و ارتباط آفرین است و ریشه در تمنا دارد را می‌خواهیم.
02:08
So what sustainsپایدار می ماند desireمیل, and why is it so difficultدشوار?
34
112430
3412
پس چه چیز خواسته‌های ما را تقویت می‌کند و چرا این کار دشوار است؟
02:11
And at the heartقلب of sustainingحفظ کردن desireمیل in a committedمرتکب شده relationshipارتباط,
35
115842
5245
برای حفظ تمایل و کام‌خواهی در رابطه‌ای متعهد
02:16
I think is the reconciliationاصلاح of two fundamentalاساسی humanانسان needsنیاز دارد.
36
121087
5607
مصالحه‌ی دو نیاز اساسی انسانی مطرح است.
02:22
On the one handدست, our need for securityامنیت, for predictabilityپیش بینی پذیری,
37
126694
5162
از یک‌سو ما نیاز به امنیت و قابل‌ پیش‌بينی بودن داریم
02:27
for safetyایمنی, for dependabilityقابلیت اطمینان, for reliabilityقابلیت اطمینان, for permanenceپایداری --
38
131856
7392
كه ایمنی، وابستگي و اعتماد می‌آورد--
02:35
all these anchoringلنگر, groundingزمینی experiencesتجربیات of our livesزندگی می کند
39
139248
3118
تمام تجرباتی که به زندگی ما ثبات و دوام می‌دهد،
02:38
that we call home.
40
142366
1659
و جايی كه خانه می‌نامیم را خلق می‌كند.
02:39
But we alsoهمچنین have an equallyبه همان اندازه strongقوی need -- menمردان and womenزنان --
41
144025
4443
و از سوی ديگر - هم مرد و هم زن - به همان اندازه نیاز
02:44
for adventureماجرا, for noveltyتازگی, for mysteryرمز و راز, for riskخطر, for dangerخطر,
42
148468
5584
به ماجراجویی برای نوآوری داریم ، نیاز به رمزوراز برای خطر كردن داریم
02:49
for the unknownناشناخته, for the unexpectedغیر منتظره, surpriseتعجب --
43
154052
3290
نیاز به برخورد با ناشناخته‌ها برای غیرمترقبه‌ها و غیرمنتظره‌ها داریم--
02:53
you get the gistجسارت -- for journeyسفر, for travelمسافرت رفتن.
44
157342
3906
متوجه منظورم هستید؟ ما نیاز به سفر و تحرک داریم.
02:57
So reconcilingمصالحه کردن our need for securityامنیت
45
161248
2158
پس تلفيق نیاز ما به امنیت
02:59
and our need for adventureماجرا into one relationshipارتباط,
46
163406
2965
و نیازمان به ماجراجویی و مخاطره در یک رابطه
03:02
or what we todayامروز like to call a passionateپرشور marriageازدواج,
47
166371
2883
یا آنچه که امروزه یک ازدواج پرشور می‌خوانیم،
03:05
used to be a contradictionتناقض in termsاصطلاحات.
48
169254
2574
تناقضی اساسی بوده است.
03:07
Marriageازدواج was an economicاقتصادی institutionموسسه
49
171828
2768
پيش از اين ازدواج نهادی اقتصادی بود
03:10
in whichکه you were givenداده شده a partnershipمشارکت for life
50
174596
3716
که در آن شریکی برای زندگی
03:14
in termsاصطلاحات of childrenفرزندان and socialاجتماعی statusوضعیت
51
178312
2744
فرزندان و موقعیت اجتماعی
03:16
and successionجانشینی and companionshipهمراهی.
52
181056
2402
و وارث و همدم داشتيد.
03:19
But now we want our partnerشریک to still give us all these things,
53
183458
4434
اما اکنون می‌خواهیم که همسرمان تمام این چیزها را به ما بدهد
03:23
but in additionعلاوه بر این I want you to be my bestبهترین friendدوست
54
187892
2452
به علاوه می‌خواهیم که او بهترین دوست
03:26
and my trustedاعتماد به نفس confidantمحرمانه and my passionateپرشور loverعاشق to bootبوت کردن,
55
190344
3234
و محرم معتمد و معشوق پرحرارت‌مان باشد
03:29
and we liveزنده twiceدو برابر as long.
56
193578
1404
و به عبارت ديگر، دو برابر زندگی کنیم.
03:30
(Laughterخنده)
57
194982
2658
(خنده حاضران)
03:33
So we come to one personفرد, and we basicallyاساسا are askingدرخواست them
58
197640
4258
پس ما به سراغ یک نفر می‌رويم و از او می‌خواهیم
03:37
to give us what onceیک بار an entireکل villageدهکده used to provideفراهم کند:
59
201898
3327
چیزی را كه زمانی افراد متعددی تامین می‌کردند، يك‌تنه به ما بدهد.
03:41
Give me belongingمتعلق به, give me identityهویت, give me continuityتداوم,
60
205225
4148
به من تعلق‌داشتن، هویت و يك رابطه پايدار بده
03:45
but give me transcendenceتعالی and mysteryرمز و راز and aweهیاهو all in one.
61
209373
3899
و همزمان تعالی، راز و رمز و شگفتی
03:49
Give me comfortراحتی, give me edgeلبه - تیزی.
62
213272
1891
به من آرامش و حركت روی لبه‌ی تیغ را با هم
03:51
Give me noveltyتازگی, give me familiarityآشنایی.
63
215163
1922
به من شگفتی و احساس آشنایی بده.
03:52
Give me predictabilityپیش بینی پذیری, give me surpriseتعجب.
64
217085
2065
به من آنچه انتظار دارم را در كنار غیرمنتظره‌ها بده.
03:55
And we think it's a givenداده شده, and toysاسباب بازی ها and lingerieلباس زیر زنانه are going to saveصرفه جویی us with that.
65
219150
4223
و فکر می‌کنیم همه‌چیز داريم وبازيچه‌ها و لباس‌های رنگارنگ می‌توانند نجات‌مان بدهند.
03:59
(Applauseتشویق و تمجید)
66
223373
5360
(تشویق)
04:04
So now we get to the existentialوجودی realityواقعیت of the storyداستان, right?
67
228733
4239
پس حالا به واقعیت هستی داستان می‌رسیم، نه؟
04:08
Because I think, in some way -- and I'll come back to that --
68
232972
5768
چون‌که فکر می‌کنم، به نوعی - و دوباره به این موضوع برمی‌گردم -
04:14
but the crisisبحران of desireمیل is oftenغالبا a crisisبحران of the imaginationخیال پردازی.
69
238740
3574
اما بحران میل و خواستن اکثراً بحران تخیل است.
04:18
So why does good sexارتباط جنسی so oftenغالبا fadeمحو شدن?
70
242314
3623
پس چرا همخوابگی پرلذت اکثر وقت‌ها محو می‌شود؟
04:21
What is the relationshipارتباط betweenبین love and desireمیل?
71
245937
2548
و رابطه‌ی عشق و تمنای تن چیست؟
04:24
How do they relateمربوط بودن, and how do they conflictدرگیری?
72
248485
3124
و این دو چطور به‌هم مربوط می‌شوند و چگونه تضاد می‌یابند؟
04:27
Because thereinدر آن liesدروغ the mysteryرمز و راز of eroticismعاشقانه.
73
251609
3148
چون‌که راز تمایلات شهوانی در اینجا ست.
04:30
So if there is a verbفعل, for me, that comesمی آید with love, it's "to have."
74
254757
4250
پس اگر در عشق ورزیدن فعلی وجود داشته باشد، برای من آن ' داشتن' است.
04:34
And if there is a verbفعل that comesمی آید with desireمیل, it is "to want."
75
259007
4184
و اگر در کام‌گیری فعلی وجود داشته باشد آن 'خواستن' است.
04:39
In love, we want to have, we want to know the belovedمحبوب.
76
263191
3859
در عشق ما می‌خواهیم که معشوق‌مان را بشناسیم و او را داشته باشیم.
04:42
We want to minimizeبه حداقل رساندن the distanceفاصله. We want to contractقرارداد that gapشکاف.
77
267050
4503
می‌خواهیم که فاصله‌مان را کمتر کنیم، هر شکافی را از بين ببريم.
04:47
We want to neutralizeخنثی کردن the tensionsتنش. We want closenessنزدیکی.
78
271553
4044
می‌خواهیم که کشمکش‌ها را خنثی کنیم. می‌خواهیم نزدیک شویم.
04:51
But in desireمیل, we tendگرایش داشتن to not really want to go back to the placesمکان ها we'veما هستیم alreadyقبلا goneرفته.
79
275597
5409
اما درکام‌خواهی ترجیح می‌دهیم به مکان‌هایی که سرزدیم، بر نگردیم.
04:56
Forgoneفراموش شده conclusionنتیجه does not keep our interestعلاقه.
80
281006
3477
نتیجه گیری‌ها و فرجام رابطه‌ برای‌مان جالب نیست.
05:00
In desireمیل, we want an Other, somebodyکسی on the other sideسمت that we can go visitبازدید کنید,
81
284483
4984
در کام‌جویی ما دیگری را می‌جوییم، کسی در آن طرف که بتوانیم ملاقات کنیم،
05:05
that we can go spendخرج کردن some time with,
82
289467
2378
کسی که بتوانیم هرازگاهی وقت صرف او کنیم،
05:07
that we can go see what goesمی رود on in theirخودشان redقرمز lightسبک districtناحیه.
83
291845
4103
و ببینیم در تنش چه تازه‌هايی كشف مي‌شود.
05:11
In desireمیل, we want a bridgeپل to crossصلیب.
84
295948
3345
در تمنا ما پلی می‌خواهیم تا از آن بگذریم.
05:15
Or in other wordsکلمات, I sometimesگاه گاهی say, fireآتش needsنیاز دارد airهوا.
85
299293
3375
یا به قولی دیگر، من گاهی می گويم، آتش به هوا نیاز دارد.
05:18
Desireمیل needsنیاز دارد spaceفضا.
86
302668
2255
میل و کام‌خواهی به فضايی برای آن
05:20
And when it's said like that, it's oftenغالبا quiteکاملا abstractچکیده.
87
304923
3544
اما وقتی که این‌طور حرف می‌زنیم، این مفاهیم اغلب انتزاعی است.
05:24
But then I tookگرفت a questionسوال with me.
88
308467
1601
اما من یک سؤال با خودم داشتم.
05:25
And I've goneرفته to more than 20 countriesکشورها in the last fewتعداد کمی yearsسالها
89
310068
2475
و به بیش از بیست کشور سفر کردم در چند سال گذشته
05:28
with "Matingجفت گیری in Captivityزندان," and I askedپرسید: people,
90
312543
2932
با 'جفتگیری در اسارت' و از مردم پرسیدم
05:31
when do you find yourselfخودت mostاکثر drawnکشیده شده to your partnerشریک?
91
315475
3305
در چه هنگامی بیش از همه به همسرتان جذب می‌شوید؟
05:34
Not attractedجلب کرد sexuallyجنسیت, perدر هر seس, but mostاکثر drawnکشیده شده.
92
318780
3154
منظورم جذبه‌ی جنسی نیست، بلکه گرایش است.
05:37
And acrossدر سراسر cultureفرهنگ, acrossدر سراسر religionمذهب, and acrossدر سراسر genderجنسیت --
93
321934
3414
و در سراسر فرهنگ‌ها، مذاهب و جنسیت‌ها
05:41
exceptبجز for one -- there are a fewتعداد کمی answersپاسخ ها that just keep comingآینده back.
94
325348
5386
به غیر از یکی - چند پاسخ مکرراَ تکرار می‌شوند:
05:46
So the first groupگروه is: I am mostاکثر drawnکشیده شده to my partnerشریک
95
330734
4538
گروه اول می‌گوید: من بیشتر از همیشه وقتی به همسرم جذب می‌شوم که او
05:51
when she is away, when we are apartجدا از هم, when we reuniteاتحاد دوباره.
96
335272
6685
از من دور هست، وقتی که از هم جدا هستيم و وقتی که دوباره نزديك می‌شويم.
05:57
Basicallyاساسا, when I get back in touchدست زدن به
97
341957
3560
اساساً وقتی که بتوانم
06:01
with my abilityتوانایی to imagineتصور کن myselfخودم with my partnerشریک,
98
345517
3711
در تخیلم خودم را با او ببینم
06:05
when my imaginationخیال پردازی comesمی آید back in the pictureعکس,
99
349228
2865
وقتی که تخیلم به صحنه بازمی‌گردد
06:07
and when I can rootریشه it in absenceغیبت and in longingاشتیاق,
100
352093
4947
و در غیبت او و تمنا ریشه می‌گیرد
06:12
whichکه is a majorعمده componentجزء of desireمیل.
101
357040
2695
که سهم بسیاربزرگی در خواستن دارد.
06:15
But then the secondدومین groupگروه is even more interestingجالب هست:
102
359735
3030
پاسخ گروه دوم حتی جالب‌تر است:
06:18
I am mostاکثر drawnکشیده شده to my partnerشریک
103
362765
1842
بیشتر از همیشه وقتی مجذوب یارم می‌شوم
06:20
when I see him in the studioاستودیو, when she is onstageصحنه,
104
364607
3982
که او را در استودیو يا بر روی صحنه می‌بینم،
06:24
when he is in his elementعنصر, when she's doing something she's passionateپرشور about,
105
368589
4302
وقتی که او خودش است و دارد كاری را با اشتیاق انجام می‌دهد
06:28
when I see him at a partyمهمانی and other people are really drawnکشیده شده to him,
106
372891
3392
وقتی که او را در جمعی می‌بینم كه دیگران به او جذب شده‌اند،
06:32
when I see her holdنگه دارید courtدادگاه.
107
376283
2288
وقتی که در مركز توجه ایستاده است.
06:34
Basicallyاساسا, when I look at my partnerشریک radiantتابش آفتاب and confidentمطمئن,
108
378571
4448
در واقع وقتی که یارم را درخشان و با اعتماد‌به‌نفس می‌بینم،
06:38
probablyشاید the biggestبزرگترین turn-onروشن کن acrossدر سراسر the boardهیئت مدیره.
109
383019
3094
احتمالاً بیشترین جذبه را در سراسر هستی دارد.
06:42
Radiantشفاف, as in self-sustainingخودپنداره.
110
386113
2840
درخشان به معنی متكی به خود.
06:44
I look at this personفرد -- by the way, in desireمیل
111
388953
2912
من به این شخص می‌نگرم و حقيقت اينست كه در خواستن
06:47
people rarelyبه ندرت talk about it, when we are blendedمخلوط شده into one,
112
391865
2630
مردم به ندرت در این‌باره صحبت می‌کنند، وقتی ما درهم‌ می‌آمیزیم تا یکی شویم،
06:50
fiveپنج centimetersسانتیمتر from eachهر یک other. I don't know in inchesاینچ how much that is.
113
394495
3490
و پنج‌ سانتی‌متر بيشتر فاصله بین ما نيست.
06:53
But it's alsoهمچنین not when the other personفرد is that farدور apartجدا از هم
114
397985
3256
اما آنقدر دور هم نه
06:57
that you no longerطولانی تر see them.
115
401241
1392
که نتوانی او را ببینی.
06:58
It's when I'm looking at my partnerشریک from a comfortableراحت distanceفاصله,
116
402633
4392
وقتی که بتوانم یارم را از فاصله‌ای دست‌يافتنی ببینم
07:02
where this personفرد that is alreadyقبلا so familiarآشنا, so knownشناخته شده,
117
407025
4349
فاصله‌ای که این شخص در آن بسیارآشنا و نزدیک است
07:07
is momentarilyلحظه ای onceیک بار again somewhatتاحدی mysteriousمرموز, somewhatتاحدی elusiveگریزان.
118
411374
4839
برای لحظه‌ای در مکانی مرموز و ناآشنا قرارمی‌گیرد.
07:12
And in this spaceفضا betweenبین me and the other liesدروغ the eroticوابسته به عشق شهوانی élanلان,
119
416213
4855
در این فضا بین من و دیگری تمنا قرار خواهد گرفت
07:16
liesدروغ that movementجنبش towardبه سمت the other.
120
421068
2593
وحركت به سوی دیگری.
07:19
Because sometimesگاه گاهی, as Proustپروست saysمی گوید,
121
423661
2163
چون همانطور که پروست گفته است، گاهی
07:21
mysteryرمز و راز is not about travelingمسافرت to newجدید placesمکان ها,
122
425824
2675
شگفتي در سفر به مکان‌های جدید نیست،
07:24
but it's about looking with newجدید eyesچشم ها.
123
428499
2179
بلکه در دیدن با چشم‌هایی تازه است.
07:26
And so, when I see my partnerشریک on his ownخودت or her ownخودت,
124
430678
3529
پس وقتی که من همسرم را می‌بینم که روی پای خود ايستاده
07:30
doing something in whichکه they are envelopedپوشش داده شده,
125
434207
2709
و در انجام کاری كه در آن مهارت دارد، غرق شده است
07:32
I look at this personفرد and I momentarilyلحظه ای get a shiftتغییر مکان in perceptionادراک,
126
436916
4863
برای لحظه‌ای دیدگاهم تغییر می‌کند
07:37
and I stayاقامت کردن openباز کن to the mysteriesاسرار that are livingزندگي كردن right nextبعد to me.
127
441779
5272
و به رازهایی پی مي‌برم كه هميشه در كنار من بوده‌اند.
07:42
And then, more importantlyمهم است, in this descriptionشرح about the other
128
447051
4472
مهمتر از همه در این تشریح از دیگری
07:47
or myselfخودم -- it's the sameیکسان -- what is mostاکثر interestingجالب هست
129
451523
3644
یا از خودم - هردو یکی هستند - چیزی که از همه جالب‌تر هست
07:51
is that there is no needinessنیازمندی in desireمیل.
130
455167
2559
اينست كه در تمنا احتياج جايی ندارد.
07:53
Nobodyهيچ كس needsنیاز دارد anybodyهر شخصی.
131
457726
2328
کسی به کسی محتاج نیست.
07:55
There is no caretakingمراقبت in desireمیل.
132
460054
2241
در تمنا مراقبت وجود ندارد.
07:58
Caretakingمراقبت is mightilyقدرتمند lovingبا محبت. It's a powerfulقدرتمند anti-aphrodisiacanti-aphrodisiac.
133
462295
5221
مراقبت كاملا با تمنای تن در تناقض است.
08:03
I have yetهنوز to see somebodyکسی who is so turnedتبدیل شد on
134
467516
2294
من هنوز کسی را نديده‌ام که تمنا در او
08:05
by somebodyکسی who needsنیاز دارد them.
135
469810
1702
توسط كسی که به او محتاج است، بيدار شود.
08:07
Wantingمیخواهم them is one thing. Needingنیازمند them is a shutdownخاموش شدن,
136
471512
3493
خواستن او روشن شدن و احتياج خاموشی تمنا است.
08:10
and womenزنان have knownشناخته شده that foreverبرای همیشه,
137
475005
1543
زن‌ها اين را خيلی خوب می‌دانند
08:12
because anything that will bringآوردن up parenthoodپدر و مادر
138
476548
2965
چون هر چیزی كه وظیفه والدی را به دنبال داشته باشد
08:15
will usuallyمعمولا decreaseنزول کردن the eroticوابسته به عشق شهوانی chargeشارژ.
139
479513
3256
تمنای تن را كاهش مي‌دهد.
08:18
For good reasonsدلایل, right?
140
482769
2084
درست است؟
08:20
And then the thirdسوم groupگروه of answersپاسخ ها usuallyمعمولا would be
141
484853
3253
گروه سوم اغلب پاسخ‌ می‌دهند
08:24
when I'm surprisedغافلگیر شدن, when we laughخنده togetherبا یکدیگر,
142
488106
4545
وقتی که غافلگیر می‌شوم، وقتی با هم می‌خندیم
08:28
as somebodyکسی said to me in the officeدفتر todayامروز,
143
492651
2160
مانند کسی كه امروز در دفتر من گفت
08:30
when he's in his tuxتوکس, so I said, you know,
144
494811
1808
وقتی که او را در لباس رسمی مهمانی می‌بینم و من در جواب گفتم
08:32
it's eitherیا the tuxتوکس or the cowboyگاوچران bootsچکمه.
145
496619
3063
چه لباس رسمی مهمانی چه چکمه‌های گاوچران‌ها!
08:35
But basicallyاساسا it's when there is noveltyتازگی.
146
499682
3691
به عبارت بهتر هر جا كه نوآوری وجود دارد.
08:39
But noveltyتازگی isn't about newجدید positionsموقعیت ها. It isn't a repertoireمجسمه سازی of techniquesتکنیک.
147
503373
4278
البته نوآوری به معني استفاده از تكنيك‌های تازه و موقعيت‌های جديد نيست؛ بلكه
08:43
Noveltyنوآوری is, what partsقطعات of you do you bringآوردن out?
148
507651
3535
به این معنی است كه چه بخشی از وجودت را آشکار می‌کنی؟
08:47
What partsقطعات of you are just beingبودن seenمشاهده گردید?
149
511186
3029
چه وجه تازه‌ای از وجود تو دیده می‌شود؟
08:50
Because in some way one could say
150
514215
1939
می‌شود گفت
08:52
sexارتباط جنسی isn't something you do, ehخب?
151
516154
2003
همخوابگی كاري نيست كه انجام آن را دهی؟
08:54
Sexارتباط جنسی is a placeمحل you go. It's a spaceفضا you enterوارد
152
518157
3234
بلكه مکانی‌ست به آنجا می‌روی . وارد آنجا می‌شوی.
08:57
insideداخل yourselfخودت and with anotherیکی دیگر, or othersدیگران.
153
521391
3305
در درون خودت و به همراهی ديگری
09:00
So where do you go in sexارتباط جنسی?
154
524696
2495
پس در سکس به کجا می روی؟
09:03
What partsقطعات of you do you connectاتصال to?
155
527191
2337
با کدام قسمت خودت رابطه برقرار می کنی؟
09:05
What do you seekبه دنبال to expressبیان there?
156
529528
2008
چه می خواهی در آنجا ابراز کنی؟
09:07
Is it a placeمحل for transcendenceتعالی and spiritualروحانی unionاتحادیه?
157
531536
3463
آیا این مکانی برای تعالی و اتحاد معنوی است؟
09:10
Is it a placeمحل for naughtinessشیطانی and is it a placeمحل to be safelyبدون خطر aggressiveخشونت آمیز?
158
534999
4328
یا مکانی برای شیطنت یا تاخت و تازی امن؟
09:15
Is it a placeمحل where you can finallyسرانجام surrenderتسلیم شدن
159
539327
2344
یا مکانی است که می‌توانی نهایتاً خودت را رها کنی
09:17
and not have to take responsibilityمسئوليت for everything?
160
541671
3000
و مسئول همه چیز نباشی؟
09:20
Is it a placeمحل where you can expressبیان your infantileنوزادان wishesخواسته ها?
161
544671
3008
آیا این مکانی است که می‌توانید خواسته های کودکانه ی خود را بیان کنید؟
09:23
What comesمی آید out there? It's a languageزبان.
162
547679
2416
چه چیزی نمایان می‌شود؟ آن یک گفتار است.
09:25
It isn't just a behaviorرفتار.
163
550095
2344
فقط یک نوع رفتار نیست.
09:28
And it's the poeticشاعرانه of that languageزبان that I'm interestedعلاقه مند in,
164
552439
2792
و شعر آن زبان است که من بهش علاقه دارم
09:31
whichکه is why I beganآغاز شد to exploreکاوش کنید this conceptمفهوم of eroticوابسته به عشق شهوانی intelligenceهوش.
165
555231
4049
و دلیل آغاز بررسی مفهوم هشیاری شهوانی برای من بود.
09:35
You know, animalsحیوانات have sexارتباط جنسی.
166
559280
2095
می‌دانید حیوانها هم سکس دارند.
09:37
It's the pivotمحور, it's biologyزیست شناسی, it's the naturalطبیعی است instinctغریزه.
167
561375
3431
برای آنها این محور و طبیعت و غزیزه است.
09:40
We are the only onesآنهایی که who have an eroticوابسته به عشق شهوانی life,
168
564806
3280
ما تنها موجوداتی هستیم که زندگی شهوانی داریم،
09:43
whichکه meansبه معنای that it's sexualityجنسیت transformedتبدیل شده است by the humanانسان imaginationخیال پردازی.
169
568086
5918
بدین معنی که توسط تخیل انسانی دگرگونی سکسی پدید آمده است.
09:49
We are the only onesآنهایی که who can make love for hoursساعت ها,
170
574004
3762
ما تنها موجوداتی هستیم که می‌توانیم برای ساعت ها عشقبازی کنیم
09:53
have a blissfulسعادتمند time, multipleچندگانه orgasmsارگاسم,
171
577766
2872
زمانی پر سعادت داشته باشیم و بارها ارضاء شویم
09:56
and touchدست زدن به nobodyهيچ كس, just because we can imagineتصور کن it.
172
580638
3905
بدون اینکه به کسی دستی بزنیم، فقط بخاطر اینکه می‌توانیم تصور کنیم.
10:00
We can hintاشاره کردن at it. We don't even have to do it.
173
584543
2910
فقط اشاره ای کافی است. حتی نیازی به انجام دادن هیچ کاری نیست.
10:03
We can experienceتجربه that powerfulقدرتمند thing calledبه نام anticipationپیش بینی,
174
587453
3432
می‌توانیم نیروی پرقدرتی مانند انتظار را تجربه کنیم،
10:06
whichکه is a mortarملات to desireمیل,
175
590885
2447
که مانند ملات میل است
10:09
the abilityتوانایی to imagineتصور کن it, as if it's happeningاتفاق می افتد,
176
593332
3272
توانایی تصور، چنانکه چیزی در حال رخ دادن است
10:12
to experienceتجربه it as if it's happeningاتفاق می افتد, while nothing is happeningاتفاق می افتد
177
596604
4280
تجربه کردن چیزی گوبا در حال رخ دادن است در حالیکه هیچ چیزی اتفاق نمی افتد
10:16
and everything is happeningاتفاق می افتد at the sameیکسان time.
178
600884
2685
وهمزمان همه چیز اتفاق می‌افتد.
10:19
So when I beganآغاز شد to think about eroticismعاشقانه,
179
603569
2530
وقتی که من در مورد تمایلات جنسی شروع به فکر کردم
10:21
I beganآغاز شد to think about the poeticsشاعرانه of sexارتباط جنسی,
180
606099
3138
در مورد شعر رابطه جنسی فکر کردم،
10:25
and if I look at it as an intelligenceهوش,
181
609237
2543
و اگر آنرا مانند نوعی هشیاری نگاه کنم،
10:27
then it's something that you cultivateکشت کن.
182
611780
2303
سپس این چیزی خواهد بود که آن را پرورش می‌دهی.
10:29
What are the ingredientsعناصر? Imaginationخیال پردازی, playfulnessبازیگری,
183
614083
4137
مواد اصلی آن چیست؟ تخیل، تمایل به بازی
10:34
noveltyتازگی, curiosityکنجکاوی, mysteryرمز و راز.
184
618220
3304
تازگی داشتن، کنجکاوی، رمز و راز.
10:37
But the centralمرکزی agentعامل is really that pieceقطعه calledبه نام the imaginationخیال پردازی.
185
621524
4959
اما عامل اصلی واقعاً چیزی است که ما تخیل می‌نامیم.
10:42
But more importantlyمهم است, for me to beginشروع to understandفهمیدن
186
626483
3081
و مهم تر برای من این بود که برای درک
10:45
who are the couplesزوج ها who have an eroticوابسته به عشق شهوانی sparkجرقه,
187
629564
2758
زوج هایی که جرقه‌ی شهوانی دارند
10:48
what sustainsپایدار می ماند desireمیل, I had to go back
188
632322
2567
چه چیزی میل واشتیاق آنها را حفظ می‌کند، من باید رجوع می‌کردم
10:50
to the originalاصلی definitionتعریف of eroticismعاشقانه,
189
634889
2673
به تعریف اولیه ی تمایلات جنسی
10:53
the mysticalعرفانی definitionتعریف, and I wentرفتی throughاز طریق it
190
637562
2651
تعریف عرفانی آن. پس من از راه
10:56
throughاز طریق a bifurcationبی اختیاری by looking actuallyدر واقع at traumaتروما,
191
640213
3439
انشعاب، یعنی نگاه کردن به زخم خوردگی
10:59
whichکه is the other sideسمت, and I lookedنگاه کرد at it
192
643652
2658
که قطب دیگر آن است (شروع کردم). و من
11:02
looking at the communityجامعه that I had grownرشد کرد up in,
193
646310
2606
به جامعه ای که در آن بزرگ شدم
11:04
whichکه was a communityجامعه in Belgiumبلژیک, all Holocaustهولوکاست survivorsبازماندگان,
194
648916
3612
اجتماعی در بلژیک، همه بازماندگان هولوکاست نگاه کردم،
11:08
and in my communityجامعه there were two groupsگروه ها:
195
652528
2962
در جامعه‌ی من دو گروه وجود دارند:
11:11
those who didn't dieمرگ, and those who cameآمد back to life.
196
655490
3814
آنهایی که نمردند، و آنهایی که به زندگی بازگشتند.
11:15
And those who didn't dieمرگ livedزندگی می کرد oftenغالبا very tetheredتساوی to the groundزمینی,
197
659304
3322
آنهایی که نمردند، اغلب زندگی زمین گیری داشتند
11:18
could not experienceتجربه pleasureلذت, could not trustاعتماد,
198
662626
3590
نمی‌توانستند لذت ببرند، یا اعتماد کنند،
11:22
because when you're vigilantهوشیار, worriedنگران, anxiousمشتاق,
199
666216
2761
چونکه وقتی که گوش به زنگ هستی، یا نگران، یا مضطرب،
11:24
and insecureناامن, you can't liftبلند کردن your headسر
200
668977
2629
و احساس نا امنی می‌کنی، نمی‌تونی سرت را بلند کنی
11:27
to go and take off in spaceفضا and be playfulبازیگوش and safeبی خطر and imaginativeتخیلی.
201
671606
5464
تا در فضا رها بشی و بازیگوشی کنی و احساس امنیت و قدرت تخیل داشته باشی.
11:32
Those who cameآمد back to life were those
202
677070
2482
آنهایی که به زندگی بازگشتند اشخاصی بودند که
11:35
who understoodفهمید the eroticوابسته به عشق شهوانی as an antidoteپادزهر to deathمرگ.
203
679552
2661
قدرت شهوانی را به عنوان پادزهر مرگ دریافتند.
11:38
They knewمی دانست how to keep themselvesخودشان aliveزنده است.
204
682213
3670
و می‌دانستند چگونه خودشان را سرزنده و روشن نگه دارند.
11:41
And when I beganآغاز شد to listen to the sexlessnessجنسیت of the couplesزوج ها that I work with,
205
685883
3968
وقتی که به داستان بدون سکس زوج هایی که باهاشون کارمی‌کنم گوش می‌کردم
11:45
I sometimesگاه گاهی would hearشنیدن people say, "I want more sexارتباط جنسی,"
206
689851
2853
گاهی می‌شنیدم که می‌گفتند ' من زندگی سکسی فعال تری می‌خواهم'
11:48
but generallyبطور کلی people want better sexارتباط جنسی,
207
692704
2862
به طورکلی مردم زندگی سکسی بهتری می‌خواهند،
11:51
and better is to reconnectاتصال مجدد with that qualityکیفیت of alivenessزناشویی,
208
695566
3254
بهتریعنی با کیفیت زندگی و شور و پیوند داشتن
11:54
of vibrancyلرزش, of renewalتمدید, of vitalityسرزندگی, of eroseros, of energyانرژی
209
698820
4129
با طراوت و تپش، با تولدی تازه، با نیروی حیات، با کام جویی، با نیرومندی
11:58
that sexارتباط جنسی used to affordاستطاعت داشتن them, or that they'veآنها دارند hopedامیدوار بودم
210
702949
2574
که زندگی سکسی می‌تواند به آنها دهد، یا امید دارند که
12:01
it would affordاستطاعت داشتن them.
211
705523
1894
استطاعتش را داشته باشند.
12:03
And so I beganآغاز شد to askپرسیدن a differentناهمسان questionسوال.
212
707417
3027
من به پرسش سؤال دیگری رو آوردم.
12:06
"I shutبسته شدن myselfخودم off when ..." beganآغاز شد to be the questionسوال.
213
710444
4847
'من وقتی خاموش می‌شوم که ... ' قبلاً سوال من این بود
12:11
"I turnدور زدن off my desiresخواسته ها when ..." whichکه is not the sameیکسان questionسوال as,
214
715291
3280
'من خواستن را وقتی خاموش می‌کنم که ...' که با این سؤال خیلی فرق داره
12:14
"What turnsچرخش me off is ..." and "You turnدور زدن me off when ..."
215
718571
3946
'آنچه مرا خاموش می‌کند ... ' یا 'تو وقتی مرا خاموش می‌کنی که ...'
12:18
And people beganآغاز شد to say, "I turnدور زدن myselfخودم off when
216
722517
3223
مردم شروع کردند به جواب دادن: 'من وقتی خاموش می‌شوم که
12:21
I feel deadمرده insideداخل, when I don't like my bodyبدن,
217
725740
2889
در درونم احساس می‌کنم مرده ام، وقتی که بدنم را دوست ندارم،
12:24
when I feel oldقدیمی, when I haven'tنه had time for myselfخودم,
218
728629
3224
وقتی که احساس پیری می‌کنم، هنگامیکه که برای خودم وقتی ندارم،
12:27
when I haven'tنه had a chanceشانس to even checkبررسی in with you,
219
731853
2624
وقتی که مهلتی حتی برای تماس گرفتن با تو نداشتم،
12:30
when I don't performانجام دادن well at work,
220
734477
1561
وقتی که کارم خوب پیش نمیره،
12:31
when I feel lowکم selfخود esteemعزت نفس, when I don't have a senseاحساس of self-worthارزش خود,
221
736038
3195
وقنی که اعتماد به نفس ندارم، وقتی که حسی برای ارزش خودم ندارم،
12:35
when I don't feel like I have a right to want, to take,
222
739233
3228
وقتی که احساس نمی‌کنم حقی برای خواستن و دریافتن داشته باشم،
12:38
to receiveدريافت كردن pleasureلذت."
223
742461
2440
یا لذتی دریافت کنم.'
12:40
And then I beganآغاز شد to askپرسیدن the reverseمعکوس questionسوال.
224
744901
2365
بعد من سؤال برعکسش را پرسیدم.
12:43
"I turnدور زدن myselfخودم on when ..." Because mostاکثر of the time,
225
747266
2771
'من وقتی روشن می‌شوم که ...' چونکه اکثر وقت ها
12:45
people like to askپرسیدن the questionسوال, "You turnدور زدن me on,
226
750037
2858
مردم دوست دارند بپرسند، 'تو من را وقتی روشن (تحریک) می‌کنی که،
12:48
what turnsچرخش me on," and I'm out of the questionسوال. You know?
227
752895
3577
آنچه مرا روشن می‌کند... ' و پرسشی برایم باقی نمی ماند. می‌دانی که؟
12:52
Now, if you are deadمرده insideداخل, the other personفرد can do a lot of things for Valentine'sولنتاین.
228
756472
4310
حالا، اگه تو در درونت احساس مرگ داری، دیگری می‌تونه خیلی کارها برای روز عشاق (والنتاین) بکنه
12:56
It won'tنخواهد بود make a dentگودال. There is nobodyهيچ كس at the receptionپذیرش deskمیز مطالعه.
229
760782
2800
اما هیچ اثری نخواهد داشت. کسی در میز پذیرش نیست.
12:59
(Laughterخنده)
230
763582
1493
(خنده)
13:00
So I turnدور زدن myselfخودم on when,
231
765075
2402
من وقتی روشن می‌شوم که
13:03
I turnدور زدن my desiresخواسته ها, I wakeاز خواب بیدار up when ...
232
767477
4011
میل و خواسته هایم وقنی بیدار می‌شوند که ...
13:07
Now, in this paradoxپارادوکس betweenبین love and desireمیل,
233
771488
4618
حالا در پارادوکس بین عشق و شهوت
13:12
what seemsبه نظر می رسد to be so puzzlingگیج کننده is that the very ingredientsعناصر
234
776106
3881
معمای اصلی این هست که عناصری
13:15
that nurtureپرورش دهید love -- mutualityمتقابل, reciprocityمتقابل,
235
779987
4151
که عشق را پرورش میدند -- دو سویه بودن، دادن- و- ستاندن،
13:20
protectionحفاظت, worryنگرانی, responsibilityمسئوليت for the other --
236
784138
4032
محافظت، نگرانی، مسئولیت برای دیگری --
13:24
are sometimesگاه گاهی the very ingredientsعناصر that stifleخفه شو desireمیل.
237
788170
4123
بعضی وقت ها همان عناصر هستند که میل و خواست را فرو می‌نشانند
13:28
Because desireمیل comesمی آید with a hostمیزبان of feelingsاحساسات
238
792293
4229
چونکه میل با یک عالم احساس همراه است
13:32
that are not always suchچنین favoritesمورد علاقه های شما of love:
239
796522
3977
که همیشه مورد علاقه‌ی عشق نیست:
13:36
jealousyحسادت, possessivenessمالکیت, aggressionتجاوز, powerقدرت, dominanceتسلط,
240
800499
4129
حسادت، احساس مالک بودن، تهاجم، قدرت، سلطه گری،
13:40
naughtinessشیطانی, mischiefبدبختی.
241
804628
1788
شیطنت، شوخی.
13:42
Basicallyاساسا mostاکثر of us will get turnedتبدیل شد on at night
242
806416
3287
کلاً اکثر ما با چیزهایی در شب تحریک می‌شویم
13:45
by the very sameیکسان things that we will demonstrateنشان دادن againstدر برابر duringدر حین the day.
243
809703
3902
که در روز بر علیه شون تظاهرات می‌کنم.
13:49
You know, the eroticوابسته به عشق شهوانی mindذهن is not very politicallyاز نظر سیاسی correctدرست.
244
813605
3413
می‌دانید، ذهنیت جنسی زیاد از لحاظ سیاسی درست فکر نمی کنه.
13:52
If everybodyهمه was fantasizingفانتزی on a bedبستر of rosesگل سرخ,
245
817018
2655
اگه همه ی مردم روی تختی از گل رز خیال بافی می‌کردند
13:55
we wouldn'tنمی خواهم be havingداشتن suchچنین interestingجالب هست talksگفتگو about this.
246
819673
3437
این همه صحبت های داغ در این مورد نداشتیم.
13:59
But no, in our mindذهن up there
247
823110
2813
اما نه، در افکارمون اون بالاها
14:01
are a hostمیزبان of things going on that we don't always know
248
825923
3747
یک لشکر چیزهایی هست که همیشه نمی‌دونیم
14:05
how to bringآوردن to the personفرد that we love,
249
829670
2087
چگونه به معشوقمون بگویم
14:07
because we think love comesمی آید with selflessnessخودخواهی
250
831757
2813
چونکه فکر می‌کنیم عشق یعنی از خود گذشتگی
14:10
and in factواقعیت desireمیل comesمی آید with a certainمسلم - قطعی amountمیزان of selfishnessخودخواهی
251
834570
3712
در حقیقت غریزه ی جنسی همراه با مقداری خودخواهی است
14:14
in the bestبهترین senseاحساس of the wordکلمه:
252
838282
1779
با بهترین معنی کلمه:
14:15
the abilityتوانایی to stayاقامت کردن connectedمتصل to one'sیک نفر selfخود
253
840061
3033
توانایی در تماس بودن با خود
14:18
in the presenceحضور of anotherیکی دیگر.
254
843094
1891
در حضور دیگری.
14:20
So I want to drawقرعه کشی that little imageتصویر for you,
255
844985
2652
من می‌خواهم که این تصویر را برایتان روشن کنم
14:23
because this need to reconcileوفق دادن these two setsمجموعه ها of needsنیاز دارد,
256
847637
3709
چونکه نیازهای دوگانه مان احتیاج به تطبیق و وقف دادن دارند،
14:27
we are bornبدنیا آمدن with that.
257
851346
1543
ما اینگونه متولد شدیم.
14:28
Our need for connectionارتباط, our need for separatenessجدایی,
258
852889
2897
نیازمان به پیوستن، نیازمان به جدایی
14:31
or our need for securityامنیت and adventureماجرا,
259
855786
2209
یا نیازمان به امنیت و ماجراجویی
14:33
or our need for togethernessبا هم بودن and for autonomyخودمختاری,
260
857995
2696
یا نیازمان به با هم بودن و خود مختاری
14:36
and if you think about the little kidبچه who sitsنشسته on your lapدامن
261
860691
2744
اگه به کودکی که روی پایتان می‌نشیند فکر کنید
14:39
and who is cozilyبه راحتی nestedتو در تو here and very secureامن است and comfortableراحت,
262
863435
4492
و پیش شما بسیار راحت و امن هست
14:43
and at some pointنقطه all of us need to go out into the worldجهان
263
867927
3917
و زمانی می رسه که تمام ما باید وارد دنیا شویم
14:47
to discoverكشف كردن and to exploreکاوش کنید.
264
871844
2492
برای اکتشاف و کاوش.
14:50
That's the beginningشروع of desireمیل,
265
874336
1517
این آغاز خواستن هست،
14:51
that exploratoryاکتشافی needsنیاز دارد curiosityکنجکاوی, discoveryکشف.
266
875853
4495
نیاز به اکتشاف، کنجکاوی، دست یافتن.
14:56
And then at some pointنقطه they turnدور زدن around and they look at you,
267
880348
3892
بعد، لحظه ای می‌رسه که آن کودک برمی‌گردد و به تو نگاه می‌کند
15:00
and if you tell them,
268
884240
2473
و اگر به او بگویی
15:02
"Hey kiddoعزیزم, the world'sجهان a great placeمحل. Go for it.
269
886713
2352
'هی نازنین، دنیا جای با شکوهی یه. برو پیداش کن.
15:04
There's so much funسرگرم کننده out there,"
270
889065
1692
اینقدر خوش می‌گذره.'
15:06
then they can turnدور زدن away and they can experienceتجربه
271
890757
2676
آنوقت بچه ها می‌توانند برگردنند و
15:09
connectionارتباط and separatenessجدایی at the sameیکسان time.
272
893433
2205
پیوند و جدایی را در عین حال تجربه کنند.
15:11
They can go off in theirخودشان imaginationخیال پردازی, off in theirخودشان bodyبدن,
273
895638
3249
آنوقت آنها می‌تونند در تخیل شون، در بدنشون، به جستجو برند
15:14
off in theirخودشان playfulnessبازیگری, all the while knowingدانستن
274
898887
3082
در بازیگوشی ها شون جستجو کنند، در حالیکه در تمام مدت می‌دونند
15:17
that there's somebodyکسی when they come back.
275
901969
2593
وقتی که بر می‌گردند کسی (برایشون) هست.
15:20
But if on this sideسمت there is somebodyکسی who saysمی گوید,
276
904562
2311
اما در اینجا اگر کسی باشه که می‌گوید
15:22
"I'm worriedنگران. I'm anxiousمشتاق. I'm depressedافسرده.
277
906873
3827
'من نگرانم، من مضطربم، من افسرده ام.
15:26
My partnerشریک hasn'tنه takenگرفته شده careاهميت دادن of me in so long.
278
910700
2034
همسرم خیلی وقته که مراقبم نبوده.
15:28
What's so good out there? Don't we have everything
279
912734
2516
اونجا چه چیزی هست؟ مگر ما همه چیز
15:31
you need togetherبا یکدیگر, you and I?"
280
915250
2183
که تو احتیاج داری را نداریم، من و تو با هم؟'
15:33
then there are a fewتعداد کمی little reactionsواکنش ها
281
917433
2113
عکس العمل‌هایی هستند
15:35
that all of us can prettyبسیار much recognizeتشخیص.
282
919546
3328
که همه ی ما خوب می شناسیم.
15:38
Some of us will come back, cameآمد back a long time agoپیش,
283
922874
4792
بعضی از ما ها بر می گردند، خیلی وقت پیش برگشتند
15:43
and that little childکودک who comesمی آید back
284
927666
2208
و آن طفل کوچک که برگشت
15:45
is the childکودک who will forgoفراموش کردن a partبخشی of himselfخودت
285
929874
2833
بچه ای هست که قسمتی از خودش را چشم پوشی می‌کند
15:48
in orderسفارش not to loseاز دست دادن the other.
286
932707
2416
تا دیگری را از دست ندهد.
15:51
I will loseاز دست دادن my freedomآزادی in orderسفارش not to loseاز دست دادن connectionارتباط.
287
935123
3925
من آزادی ام را قربانی می کنم تا این ارتباط را از دست ندم.
15:54
And I will learnیاد گرفتن to love in a certainمسلم - قطعی way
288
939048
2682
و یاد می گیرم که نوع خاصی عشق بورزم
15:57
that will becomeتبدیل شدن به burdenedبار سنگین with extraاضافی worryنگرانی
289
941730
4200
که با نگرانی اضافه بر دوش
16:01
and extraاضافی responsibilityمسئوليت and extraاضافی protectionحفاظت,
290
945930
3544
مسئولیت بیشتر و محافظت بیشتر،
16:05
and I won'tنخواهد بود know how to leaveترک کردن you
291
949474
2464
و نمی دونم که چطور ترا تنها بذارم
16:07
in orderسفارش to go playبازی, in orderسفارش to go experienceتجربه pleasureلذت,
292
951938
3544
تا برم بازی کنم، تا بتونم لذت را تجربه کنم،
16:11
in orderسفارش to discoverكشف كردن, to enterوارد insideداخل myselfخودم.
293
955482
3240
تا بتونم کشف کنم، و وارد وجود خودم بشم.
16:14
Translateترجمه کردن this into adultبالغ languageزبان.
294
958722
2884
این را به زبان بزرگسالان ترجمه کنید.
16:17
It startsشروع می شود very youngجوان. It continuesهمچنان ادامه دارد into our sexارتباط جنسی livesزندگی می کند
295
961606
3620
(این رفتار) در سنین کم شروع می شه و در زندگی سکسی مون ادامه می یابه
16:21
up to the endپایان.
296
965226
1515
تا آخر.
16:22
Childکودک numberعدد two comesمی آید back
297
966741
2520
بچه ی شماره ی دو برمی گرده
16:25
but looksبه نظر می رسد like that over theirخودشان shoulderشانه all the time.
298
969261
2805
اما همیشه به پشتش نگاه می کنه.
16:27
"Are you going to be there?
299
972066
2040
'آیا (پیش من) خواهی بود؟
16:30
Are you going to curseلعنت me? Are you going to scoldترساندن me?
300
974106
1879
آیا من را نفرین می کنی؟ آیا من را سرزنش می کنی؟
16:31
Are you going to be angryخشمگین with me?"
301
975985
1998
آیا با من عصبانی می شی؟'
16:33
And they mayممکن است be goneرفته, but they're never really away,
302
977983
3619
ممکن هست که اونها بروند اما هرگز جداً نمی روند
16:37
and those are oftenغالبا the people that will tell you,
303
981602
2087
اونها اغلب انسان هایی هستند که بهت می‌گویند
16:39
in the beginningشروع it was superفوق العاده hotداغ.
304
983689
2329
در ابتدا عشقمون خیلی آتشین و داغ بود.
16:41
Because in the beginningشروع, the growingدر حال رشد intimacyصمیمیت
305
986018
3576
چونکه در ابتدا نزدیکی و صمیمتمون
16:45
wasn'tنبود yetهنوز so strongقوی
306
989594
1898
آنقدر قوی نبود
16:47
that it actuallyدر واقع led to the decreaseنزول کردن of desireمیل.
307
991492
3063
که به کاهش میل و خواهش منجر بشه.
16:50
The more connectedمتصل I becameتبدیل شد, the more responsibleمسئول I feltنمد,
308
994555
3719
هر چه بیشتر متصل شدم، بیشتر احساس مسئولیت کردم،
16:54
the lessکمتر I was ableتوانایی to let go in your presenceحضور.
309
998274
3258
و کمتر تونستم در حضورت رها بشم.
16:57
The thirdسوم childکودک doesn't really come back.
310
1001532
2814
بچه ی سوم واقعاً بر نمی گرده.
17:00
So what happensاتفاق می افتد, if you want to sustainپایدار باش desireمیل,
311
1004346
3432
پس اگر بخواهی که میل و خواهشت را تقویت کنی، چه پیش میاد
17:03
it's that realواقعی dialecticدیالکتیک pieceقطعه.
312
1007778
2240
این جدل واقعی است.
17:05
On the one handدست you want the securityامنیت in orderسفارش to be ableتوانایی to go.
313
1010018
3681
از یک سو امنیتی را می طلبی تا بتوانی رها شوی.
17:09
On the other handدست if you can't go, you can't have pleasureلذت,
314
1013699
3752
از سوی دیگر اگر نتوانی بروی نمی توانی لذت داشته باشی
17:13
you can't culminateبهم زدن, you don't have an orgasmارگاسم,
315
1017451
2980
نمی تونی به اوج برسی و ارضاء بشی
17:16
you don't get excitedبرانگیخته because you spendخرج کردن your time
316
1020431
2483
شوق و شوری نداری چونکه تمام مدت
17:18
in the bodyبدن and the headسر of the other and not in your ownخودت.
317
1022914
3136
در سر و تن دیگری هستی به جای اینکه در خودت باشی.
17:21
So in this dilemmaدوراهی about reconcilingمصالحه کردن
318
1026050
3720
در این معما در مورد آشتی دادن
17:25
these two setsمجموعه ها of fundamentalاساسی needsنیاز دارد,
319
1029770
2513
دو دستگاه از نیازهای اساسی مون
17:28
there are a fewتعداد کمی things that I've come to understandفهمیدن eroticوابسته به عشق شهوانی couplesزوج ها do.
320
1032283
4385
چند چیز در مورد عملکرد زوج هایکه دارای عشق شهوانی هستند را دریافتم.
17:32
One, they have a lot of sexualجنسیت privacyحریم خصوصی.
321
1036668
2982
اول، آنها حریم خصوصی قویی دارند.
17:35
They understandفهمیدن that there is an eroticوابسته به عشق شهوانی spaceفضا
322
1039650
2422
آنها متوجه هستند که فضای شهوانی وجود دارد
17:37
that belongsمتعلق به to eachهر یک of them.
323
1042072
2051
که تعلق به هر کدامشان دارد.
17:40
They alsoهمچنین understandفهمیدن that foreplayپیشگویی is not something you do
324
1044123
3159
آنها می‌دانند که عشقبازی چیزی نیست که
17:43
fiveپنج minutesدقایق before the realواقعی thing.
325
1047282
2104
پنج دقیقه قبل از عمل اصلی انجام می‌دهی.
17:45
Foreplayپیشگویی prettyبسیار much startsشروع می شود at the endپایان of the previousقبلی orgasmارگاسم.
326
1049386
3200
عشقبازی از پایان ارگاسم قبلی شروع می شه.
17:48
They alsoهمچنین understandفهمیدن that an eroticوابسته به عشق شهوانی spaceفضا
327
1052586
3220
آنها می‌دانند که فضای عشق شهوانی
17:51
isn't about, you beginشروع to strokeسکته مغزی the other.
328
1055806
2189
در مورد نوازش کردن دیگری نیست.
17:53
It's about you createايجاد كردن a spaceفضا where you leaveترک کردن Managementمدیریت Incوارز.,
329
1057995
3555
در مورد ایجاد فضایی هست که تو مدیر شرکت بودن را ترک می کنی
17:57
maybe where you leaveترک کردن the agileچابک programبرنامه,
330
1061550
2644
و برنامه‌ی فرزی و چابکی را هم ترک می کنی.
18:00
(Laughterخنده)
331
1064209
1795
(خنده)
18:01
and you actuallyدر واقع just enterوارد that placeمحل
332
1066004
3088
و وارد فضایی می شوی
18:04
where you stop beingبودن the good citizenشهروند
333
1069092
2101
که از شهروند خوب بودن دست برمی داری
18:07
who is takingگرفتن careاهميت دادن of things and beingبودن responsibleمسئول.
334
1071193
2664
کسی که همیشه مراقب چیزهاست و خیلی مسئول هست.
18:09
Responsibilityمسئوليت and desireمیل just buttلب به لب headsسر.
335
1073857
3544
مسئولیت وخواستن فقط شاخ در شاخ میشن.
18:13
They don't really do well togetherبا یکدیگر.
336
1077401
2632
با هم کنار نمی آیند.
18:15
Eroticوابسته به عشق شهوانی couplesزوج ها alsoهمچنین understandفهمیدن that passionشور waxesواکس and waneswanes.
337
1080033
4199
زوج شهوانی متوجه هستند که اشتیاقشون کم و زیاد می‌شود.
18:20
It's prettyبسیار much like the moonماه. It has intermittentمتناوب eclipsesگرفتگی.
338
1084232
3569
مثل ماه که گاهی ماه گرفتگی هم داره.
18:23
But what they know is they know how to resurrectاحیای it.
339
1087801
2623
اما چیزی را که می‌دانند اینه که چگونه عشقشون را احیاء کنند.
18:26
They know how to bringآوردن it back,
340
1090424
1692
آنها می دانند که چطورعشق شهوانی را برگردانند
18:28
and they know how to bringآوردن it back
341
1092116
1233
و می‌دانند که چطور برش گردانند
18:29
because they have demystifiedآزمودنی one bigبزرگ mythاسطوره,
342
1093349
2532
چونکه از یک راز بزرگ پرده برداشته اند،
18:31
whichکه is the mythاسطوره of spontaneityخودپندگی, whichکه is
343
1095881
2638
و آن راز خودجوشی است
18:34
that it's just going to fallسقوط from heavenبهشت while you're foldingتاشو the laundryخشکشویی
344
1098519
3714
مثل اینکه آن از بهشت بر دامنتان می‌افتد در حالیکه شما لباس ها تان را تا می‌کنید
18:38
like a deusdeus exسابق machinaماشین, and in factواقعیت they understoodفهمید
345
1102233
3112
مثل حل مشکلی توسط خدایی خارج از صحنه، در حقیقت آنها متوجه هستند
18:41
that whateverهر چه is going to just happenبه وقوع پیوستن
346
1105345
2636
که هر چه بخواهد پیش آید
18:43
in a long-termبلند مدت relationshipارتباط alreadyقبلا has.
347
1107981
3086
در رابطه ای دراز مدت، پیش آمده است.
18:46
Committedمتعهد شد sexارتباط جنسی is premeditatedپیش بینی شده sexارتباط جنسی.
348
1111067
2664
سکس در رابطه ی متعهد سکس عمدی است.
18:49
It's willfulمشروع. It's intentionalعمدی.
349
1113731
2438
عملی با اراده است. و با عزم.
18:52
It's focusتمرکز and presenceحضور.
350
1116169
3220
چیزی با تمرکز و با حضور است.
18:55
Merryخوشحالم Valentine'sولنتاین.
351
1119389
1719
روز عشاقتان شاد باد.
18:57
(Applauseتشویق و تمجید)
352
1121108
7785
(تشویق)
Translated by Mim Amidi
Reviewed by soheila Jafari

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Esther Perel - Relationship therapist
Psychotherapist Esther Perel is changing the conversation on what it means to be in love and have a fulfilling sex life.

Why you should listen

For the first time in human history, couples aren’t having sex just to have kids; there’s room for sustained desire and long-term sexual relationships. But how? Perel, a licensed marriage and family therapist with a practice in New York, travels the world to help people answer this question. For her research she works across cultures and is fluent in nine languages. She coaches, consults and speaks regularly on erotic intelligence, trauma, sexual honesty and conflict resolution. She is the author of Mating in Captivity: Reconciling the Erotic and the Domestic. Her latest work focuses on infidelity: what it is, why happy people do it and how couples can recover from it. She aims to locate this very personal experience within a larger cultural context.

More profile about the speaker
Esther Perel | Speaker | TED.com